جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
صفحه اصلی کتابخانه > جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
  • تعداد رکورد ها : 336801
رابطه قول و عمل و بازتاب اخلاقی آن در آیات و روایات
نویسنده:
ولاء رعد صبار صبار؛ استاد راهنما: محمد حسن صانعی پور؛ استاد مشاور: حسین ستار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یک مشکل اساسی در فهم و به کارگیری پیوند گفتار و کردار در قرآن کریم در جوامع امروزی که فرد و جامعه از انحراف در تعامل ارزش های دینی و زندگی روزمره رنج می برند، به وجود می آید. درک دقیق این پیوند فاقد انسجام است که منجر به تغییرات منفی در هویت دینی و از بین رفتن تعادل واقعی بین گفتار و عمل می شود. این بنا نشان‌دهنده نیاز فوری به درک عمیق‌تر رابطه بین گفتار و عمل است، به‌ویژه در شرایط جوامع مدرن که شاهد دگرگونی سریع هستند. تعامل ناکافی بین ارزش‌های دینی مرتبط با گفتار و کاربرد عملی آن در زندگی روزمره یک چالش اساسی است. این شکاف در درک و کاربرد می تواند درک افراد و جوامع را مخدوش کند و باعث از بین رفتن تعادل و هماهنگی شود. موضوع، ضرورت فوری تحلیل و تبیین رابطه گفتار و عمل در قرآن کریم به تفصیل و عمق دارد. فرد و جامعه از عدم درک چگونگی دستیابی موثر به این پیوند و نحوه اعمال آن در عرصه های مختلف زندگی رنج می برند. این پژوهش با تحلیل عوامل مؤثر بر درک این ارتباط و ارائه پیشنهادهایی برای بهبود ارتباطات و کاربرد عملی آن، بر پر کردن این شکاف متمرکز است. موضوع «ارتباط گفتار، افعال و امور مربوط به آنها در قرآن کریم» از محورهای مهم تحقیق و بررسی است. قرآن کریم، کلام نازل شده خداوند، نه تنها دستورات دینی، بلکه الگوی رفتار و اخلاق نیکو انسانی را در خود دارد. با این حال، چالش‌ها و مسائلی وجود دارد که نیاز به توضیح و تحلیل دارد. ارتباط گفتار و عمل در قرآن موضوع پیچیده ای است که نیازمند بررسی دقیق و درک عمیق است. پژوهش در این زمینه ادامه تلاش‌های پیشین در حوزه علوم قرآنی تلقی می‌شود و بر چگونگی تأثیر کلام الهی و افعال همراه در رفتار و بهبود اخلاق متمرکز است. بررسی ارتباط گفتار و کردار در قرآن شامل بررسی دقیق متون قرآنی و تحلیل بافت فرهنگی و تاریخی آن آیات است. این تحقیق اهمیت درک اینکه چگونه لهجه‌های قرآنی و افعال همراه با آن بر رفتار انسان تأثیر می‌گذارد و چگونه می‌تواند تأثیر مثبتی بر زندگی روزمره مؤمنان داشته باشد را برجسته می‌کند. در این زمینه، محققین متحیرند که چگونه می توان به تعادل بین گفتار و کردار دست یافت و چگونه درک این رابطه می تواند به توسعه ارزش ها و اخلاق اسلامی در جامعه مدرن کمک کند. این پژوهش فرصتی برای کاوش در ژرفای قرآن و استخراج آموزه های ارزشمند برای ساختن جامعه ای مبتنی بر اخلاق و ارزش های اسلامی است.
مولفه های انسجام متنی سوره واقعه با تاکید بر مسأله اعجاز
نویسنده:
زهرا موسوی؛ استاد راهنما: جواد فرامرزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سوره واقعه پنجاه و ششمین سوره از سوره‌های مفصلات قرآن است که در جزء بیست و هفتم قرآن قرار دارد. سوره واقعه از سور مکی قرآن است ولی ابن عباس و طبرسی برخی آیات نظیر آیات 81 و 82 این سوره را مکی نمی‌دانند. این سوره 96 آیه دارد و بطور کلی به قیامت، رستاخیز و اتفاقات آن و شرح حال نیکوکاران و بدکاران می‌پردازد. موضوعاتی که این سوره با تفصیل بدان می‌پردازد شامل: ظهور قیامت و حوادث سخت و وحشتناک آن (1-6)، گروه بندی انسان‌ها به اصحاب یمین، شمال و مقربین، بیان شرح مقامات مقربین و انواع پاداش آن‌ها در بهشت (7-11)، شرح مواهب الهی اصحاب یمین (12-40)، شرح مجازارت‌های اصحاب شمال در دوزخ (41-56)، ذکر دلایل مختلفی برای مسئله معاد با اشاره به خلقت انسان، نزول باران و رشد گیاهان، ترسیم حالات احتضار و انتقال از این جهان به جهان دیگر(57- 87) ، بیان اجمالی پاداش مومنان می‌باشد. از نکات ویژه این سوره آن است که با توجه به اهمیت موضوع قیامت، خداوند سوره را بدون مقدمه چینی با وقوع واقعه‌ای سهمگین آغاز می‌کند و از همان ابتدا با صلابت خاصی، قیامت و رخداد حتمی رستاخیز را به انسان‌ها یادآور می‌شود. بین جملات یک متن روابط معینی برقرار است که آن متن را از مجموعه جملاتی که بطور تصادفی کنار هم قرار می‌گیرند، متمایز می‌کند. مجموعه این روابط را انسجام متنی می‌نامند. از آنجایی که یکی از ویژگی‌های قرآن کریم این است که در هر سوره موضوعات گوناگونی را بیان می‌کند که در نگاه نخست ممکن است به زعم دشمنان اسلام و قرآن به پراکنده گویی تعبیر شود و آن را به عنوان عامل ضعف قرآن بدانند. از این رو برای دفاع از حقانیت قرآن لازم است تا کیفیت انسجام متنی قرآن بررسی و ارائه شود تا راه بر این دشمنان مسدود گردد. در پاسخ به این شبهات، اندیشمندان دینی نظریات متعددی برای اثبات انسجام متنی سوره‌های قرآن ارائه نموده‌اند که می‌تواند انسجام آیات سوره‌ها را تا حدودی نشان دهد. یکی از مباحث ارزشمند در تفسیر قرآن بررسی کیفیت تناسب و ارتباط آیات یک سوره با یکدیگر است که در علم متن شناسی از آن با اصطلاح انسجام متنی سوره‌های قرآن یاد می‌شود. بررسی کیفیت تناسب و همبستگی آیات قرآن در نحوه نگرش به محتوی قرآن و چگونگی برداشت از محتوی آن و درک بهتر و دقیق تر از قرآن منجر می‌شود. تاکنون حدود 15 نظریه مختلف برای تبیین کیفیت انسجام متنی سوره‌های قرآن ارائه شده است(خامه گر 1397). انسجام متنی بر سه مولفه انسجام واژگانی، انسجام دستوری و انسجام پیوندی استوار است. انسجام واژگانی، نوعی از انسجام است که واحدهای واژگانی زبان به لحاظ محتوی و معنی با یکدیگر ارتباط می یابند. در انسجام دستوری این ارتباط بین واحدها بر پایه روابط نحوی است و در انسجام پیوندی ارتباط معنایی و منطقی در میان جملات وجود دارد(مهدی زاده 1402). از آنجا که واژگان قرآنی می‌توانند در ساختارها و کاربردهای مختلف، معانی متفاوتی را بیان کنند، لازم است تا با درک درست معانی و مفاهیم واژگان به درک صحیح از منظور مورد نظر قرآن دست پیدا کرد تا در این میان از انحرافات تفسیری و برداشت‌های احکام و ترجمه‌های نادرست جلوگیری شود. سوره واقعه سیصدوهفتادوهشت کلمه دارد که در میان آن‌ها تعدادی کلمات کلیدی و با بار معنایی بالا همچون واقعه ، وقعت، بست، کاذبه ، السدر، المخضود، الحنث، الطلح وجود دارند که در کتبی همچون مجمع البیان ارائه شده‌اند و در کتب تفسیری برآن‌ها تاکید شده و مورد تفسیر و تاویل قرار گرفته اند.این واژگان به گونه‌ای هستند که در متن سوره قابل جایگزینی با کلمات مشابه دیگری نیستند به عنوان مثال در آیه " اذا وقعت الواقعه" کلمه "واقعه" که بیانگر قیامت است را نمی‌توان با واژه "قیامت" و یا واژه "ساعه" و یا هر واژه دیگری جایگزین کرد. این در واقع در حکم اعجاز است که حتی کلمه ای از قرآن را نمی توان تغییر و تعدیل نمود. در آیات "فَأَصۡحَٰبُ آلۡمَیۡمَنَهِ مَآ أَصۡحَٰبُ آلۡمَیۡمَنَهِ" وَأَصۡحَٰبُ آلۡمَشۡـَمَهِ مَآ أَصۡحَٰبُ آلۡمَشۡـَمَهِ وَآلسَّـٰبِقُونَ آلسَّـٰبِقُونَ " معرفی گروه-های سه گانه انسان‌ها در روز قیامت، برای هر یک توصیف و استفهام با استفاده از نام همان گروه بکار می‌برد که این سه توصیف و استفهام با یکدیگر تفاوت دارند. در مورد اصحاب یمین این استفهام در مقام بزرگداشت آنان است و به شگفت آوردن مخاطب از حال اصحاب یمین است ولی در مورد اصحاب شمال این استفهام از جهت شگفت انگیزی و هول انگیزی است. در مورد سابقون نیز تاکید بر سبقت گیرندگان از یکدیگر در انجام کارهای خیر است و توصیف بندگانی است که در برابر اصحاب یمین برترند و بلافاصله در آیه بعد از معرفی این دسته، آنان را مقربون می شمارد و سپس به بیان نعت‌های آنان در بهشت می‌پردازد این در حالی است که برای اصحاب یمین تنها از مواهب بهشتی بر ایشان را بر می‌شمارد. از اعجازهای کلامی خداوند در این سوره می‌توان به مجمل گویی و ایجاز سخن اشاره کرد که در نوع خود شگفت انگیز است. مثلا در آیه "خافضه رافعه" تنها دو کلمه پس از بیان رخداد واقعه و بیان عدم کذب آن است ولی درون خود مفاهیم زیادی را جای داده است و از این دو کلمه می‌توان چندین جمله بیان و استنباط نمود و در واقع بیان کننده این است که در روز قیامت، نظم عالم زیر و رو می شود و باطن قلب‌ها مشخص می-شود. در این سوره و در آیات مختلف آن از کلماتی موزون و هم آهنگ با یکدیگر استفاده شده است و سوره را در کمال انسجام و پیوستگی و هماهنگی نشان می‌دهد. به عنوان مثال در آیات بیان حالات اصحاب یمین در بهشت ا ز کلمات، مخضود، منضود ، ممدود و مسکوب بکار رفته است که زیبا و خوش آوا و آهنگین است و در همین حال مراتب منعم را می‌توان به صورت یک جریان پیوسته در نظر آورد. در سوره واقعه واژگانی یافت می‌شوند که تنها یک بار در قرآن بکار رفته‌اند (واژگان تکامد). از جمله این واژگان می‌توان به واژگانی همچون: اباریق، مخضود، مسکوب، طلح و المزن و موضونه اشاره کرد (کریمی نیا (1393)
تحلیل توصیفی عرفانی مولوی در تحقق طی الارض براساس تاثیر متقابل نفس و بدن
نویسنده:
فاطمه فلاح؛ استاد راهنما: عابدین درویش پور؛ استاد مشاور: مهرداد امیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئله ی نفس و بدن که به عنوان نمادی آشکار از ارتباط عالم ماده ومجرد است، از جمله مسائل مورد قبول در تمامی مکاتب دینی محسوب و منشاء شکل گیری مباحث متعددی در فلسفه و عرفان شده است. عرفان یک جریان معرفتی مبتنی بر شهود و برخاسته از تهذیب نفس است که مبانی نظری آن در متون دینی و آثارعرفانی و ادبی تجلی یافته است.مسئله طی الارض در عرفان به عنوان یکی از اقتضائات برخاسته از مراتب کشف صوری در راستای تجلی اسماء و صفات الهی تحلیل و ارزیابی شده است.(درویش پور،1401،ص161) براین اساس نفس آدمی ذاتـا‌ از‌ سـنخ‌ مجـردات‌ اسـت و پیوند نفس با بدن و علائـق مادی واشتغالات ‌نفسانی حجاب‌ و مانع‌ او‌ از اتـصال بـه عالم مجردات می گردد‌ و هرگاه کـه‌ حجـاب‌ مادیات‌ از‌ نفس و عالم ‌مجردات بـرداشته شـود و بـه مبـادی عالیـه متصل گردد، صوری که در عالم مجردات موجود اند ، در نفس ‌انـسانی نـقش مـی بنـدد و بـه‌ هـر نسبت که حجاب ها مرتفع تر گردد، نقش هـا روشـن تـر و صاف تر خواهد ‌بود( همایی ،1367: ص92-91)یکی از فروعات پذیرش این دیدگاه که در ذیل کیفیت ارتباط نفس و بدن ‌آمده، مسئله ی طی الارض است که در تفکرات عرفانی بسیاری از عرفاء جلوه گری می کند. (امینی نژاد،1394:ص234) تلاش فلاسفه در تبیین کار های خارق العاده ای ‌همچون طی الارض ، بیشتر به ‌بررسی کارکرد قـوای نفس معطوف شده وبا این رویکرد به اثبات ارتباط میان معجزات انبیاء با قانون علیت ‌پرداخته اند.(همایی‌، همان:ص 104) در این میان، عرفاء و محققان عرفان نظری به این مسئله عمیق تر نگریسته و ‌بـر اساس آموزه های عرفان اسلامی، -که‌ برگرفته‌ از متون دینی و شهودات آنهاست- به تبیین کیفیت تحقق ‌طی الارض پرداخته اند. (جوادی آملی،1389:ص 313)‌ مراحل کمال آدمی از نگاه مولوی براساس تحول و تبدیل وجود انسان از نقص به سوی کمال نامنتاهی شکل می گیرد. این تبدیل و تحول، افزون بر تاثیر باطنی ، در کالبد جسم مادی او نیز اثر گذار است. ازاین رو از دید مولوی کیفیت طی الارض در این حوزه قابل تبیین می باشد. وی اتحاد و یگانگی نفس و بدن را پیش فرض بسیاری از مسائل کلیدی در انسان شناسی عرفانی دانسته است و این امر به عنوان یکی از ضروریات تبیین کیفیت طی الارض در نگاه مولوی به شمار می آید. بر این اساس، باطن انبیاء و اولیاء الهی دارای صفات و قابلیت های خاصی است که جسم آنان را از دیگر افراد متمایز می کند و با توجه به تکامل و تعالی جسم در اثر سیر و سلوک، زمینه لازم برای پذیرش کراماتی همچون طی الارض را فراهم می کند. در این پایان نامه پس از بررسی مفهوم طی الارض و مبانی عرفانی آن ، نویسنده در نظر دارد با تحلیلی توصیفی عرفانی به تشریح و تبیین رابطه نفس و بدن پرداخته و سپس با این نگرش به کیفیت تحقق طی الارض براسا س این رابطه در نگاه مولوی بپردازد.
شکاف بین معرفت و عمل اخلاقی در نهج البلاغه
نویسنده:
مرضیه مهدوی؛ استاد راهنما: ابراهیم رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
دراین پژوهش ، به بررسی شکاف میان معرفت و عمل اخلاقی از دیگاه نهج‌البلاغه پرداخته می‌شود. یکی از موضوعات اساسی در مکاتب اخلاقی، جایگاه و نقش معرفت در هدایت انسان بسوی عمال اخلاقی ست. در نهج‌البلاغه،نه تنها بر معرفت وشناخت صحیح تاکید شده ، بلکه ارتباط آن با رفتار و عمل انسان نیز به طور خاصی مورد توجه قرار گرفته است. این ارتباط ویا به عبارت دیگر شکاف میان معرفت و عمل، یکی از موضوعات پیچیده و پر چالش در فلسفه اخلاق است که بررسی آن می‌تواند زمینه ساز تفکر عمیق‌تری درخصوص ضرورت هماهنگی دانش و عمل در حیات انسانی باشد، دراین پژوهش ابتدا مفاهیم اصلی اخلاق و عمل اخلاقی طبق آموزه‌های نهج‌البلاغه تحلیل می‌شود. سپس‌، به شکاف میان معرفت و عمل اخلاقی پرداخته خواهد شد و بررسی خواهد شد که‌ چگونه این شکاف در قرآن و نهج‌البلاغه ننمود پیدا می‌کند. باتوجه به تاکیدات متعدد حضرت علی (علیه السلام) بر لزوم همخوانی معرفت وعمل، این تحقیق به دنبال شناسایی عواملی است که منجر به این شکاف می‌شوند و همچنین راه حل‌هایی را بر اساس آموزه‌های نهج‌البلاغه برای کاهش این شکاف ارائه‌ می‌دهد در نهایت این پژوهش نشان می‌دهد که در فلسفه اخلاق اسلامی، همواره بر اهمیت هم سویی بین دانائی و عمل تاکید شده است و موانعی که باعث می شود انسان ها به رغم داشتن معرفت در عمل دچار انحراف یا کج روی شوند ، باید مورد توجه ویژه قرار گیرند هدف از این تحقیق روشن ساختن شکاف های موجود میان آنچه که می‌دانیم و آنچه که در عمل انجام می‌دهیم از منظر آموزه‌های نهج‌البلاغه است.
تحلیل و نقد کتاب بنیادگرایی پیکار در راه خدا در یهودیت، مسیحیت و اسلام... اثر کارن آرمسترانگ
نویسنده:
امین شرفی؛ استاد راهنما: مهدی حبیب اللهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد و بررسی کتاب
چکیده :
بنیادگرایی از اصطلاحات موردتوجه در حوزه‌های مختلف علوم انسانی محسوب می‌شود. مفهومی که ذیل اصول‌گرایی معتقدان به یک باور مرکزی جزم اندیشانه در جهان اکنونی وقتی خود را مکلف به عمل می‌بینید گاه نتایج دهشتناکی را به همراه دارد. کتاب بنیادگرایی پیکار در راه خدا در یهودیت، مسیحیت و اسلام که تألیف کارن آرمسترانگ نویسنده و پژوهشگر انگلیسی‌ست که بعد از تجربه 7 ساله راهبه کاتولیک بودن در دانشگاه آکسفورد ادبیات کلاسیک و مدرن خوانده است. هدف از تحقیق حاضر بررسی دیدگاه‌های خانم کارل آرمسترانگ در مورد عوامل تاریخی، سیاسی، کلامی و نظری شکل‌گیری بنیادگرایی اسلامی است. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش از دسته تحقیقات توصیفی از نوع تحلیلی می‌باشد. بر اساس یافته‌های تحقیق حاضر می‌توان گفت آرمسترانگ بر این عقیده است که بنیادگرایی عارضه‌ای خاص مدرنیته است؛ او مؤلفه‌های این رویکرد و خاستگاه حرکات خشونت‌آمیز دینی و تروریسم را نیز تشریح کرده است. به زعم آرمسترانگ بنیادگرایی فقط مختص اسلام نیست و می‌توان نمونه‌های آن را در ادیان دیگر یافت؛ او این دیدگاه را به تفصیل تشریح کرده است. با این‌که نویسنده تصریحی به بشری بودن دین اسلام نمی‌کند ولی در جستجوی منابع دانش پیامبر به توصیه‌ها و کمک‌های ورقه‌ابن نوفل رسیده و آن را پررنگ می‌کند. ازجمله اشکالات محتوایی روشی نویسنده،‌ استناد به کتا‌ب‌ها و گزارش‌های تاریخی غیرموثق و رد شده اسلامی یا گزارش‌های شاذ و نادر است. وجود خلأ تاریخی در ذکر وقایع، برجسته کردن وقایع کم اهمیت و عبور کردن از وقایع مهم و ... نمونه‌هایی از اشکالات روشی این کتاب است.
بررسی و تحلیل انسان ارزشمند از دیدگاه ابن عربی
نویسنده:
بهناز طبیبیان؛ استاد راهنما: فروغ رحیم پور؛ استاد راهنما: مجید صادقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بحث و نظر پیرامون ارزشمندی انسان از مباحثی است که در آثار اندیشمندان بسیاری از جمله عرفا مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفته است. حکیم ترمذی از عارفان برجسته، انسان را به دلیل آفرینش بر صورت الهی مخلوق ویژه و خاص خداوند و تجلی گر اسما و صفات الهی می داند. او همراهی عقل و معرفت را از ویژگی های انسان شمرده، بر این باور است حتی زمینی ترین ساحت وجودی انسان، حقی دارد که باید ادا شود (ترمذی،1980: 96). مولانا از یک سو معتقد است که انسان به واسطه دارا بودن گوهر دل و جان که گنجینه اسرار حق و تجلی گاه انوار الهی است و به حکم آیاتی نظیر «وَ لَقَد کَرَمنابَنی آدمَ» (اسراء/70) و «إنی جاعِل فی الارضِ خَلیفهً» (بقره/30) مظهر جمیع صفات و أسماء خداوند و خلیفه الله بر روی زمین بوده، در عرصه کائنات، تاج کرامت و ارزشمندی بر سر دارد (مولوی،1382،ج5:ب3574). اما از سوی دیگر انسان ها را به ناس و نسناس تقسیم می‌کند و معتقد است که ناس فقط به انسانی اطلاق می‌شود که به معرفت حق رسیده ( انسان کامل) و نسناس انسانی است که به صورت انسان و به سیرت حیوان است (مولوی،1382،ج4 :762-760). محمود شبستری نیز انسان را نماینده حق و مظهر نام الله که جامع صفات جمال و جلال الهی است می داند ولی بر این باور است که تا نماینده از تعینات خود رها و آزاد نگردد؛ نمایندگی شایسته او نیست (شبستری،1336: 18). از آنجایی که ابن عربی غرض اصلی نگارش آثار خود را آگاه کردن غافلان از آن چه در عین و شخص آدمی نهفته است بیان می کند (ابن عربی، 1426: 12)؛ شایسته و به جاست که علل و عوامل ارزشمندی انسان را از دیدگاه این متفکر بزرگ جهان اسلام نیز مورد کنکاش و جستجو قرار دهیم. برای دستیابی به نظام فکری ابن عربی در حوزه انسان و ارزشمندی آن نخست باید به مبانی فکری او دست یافت. مباحثی نظیر تجلی و وحدت وجود، نفس رحمانی و فیض الهی بنیان‌های عرفان نظری و جهان‌بینی عرفانی او را تشکیل می‌دهند. از اصلی ترین مبانی فکری او در حوزه شناخت انسان، نظریه وحدت وجود است و بر اساس همین مبناست که در فص آدمی بیان می‌کند که انسان دارای صورت الهی است، شریف المنزله، رفیع المرتبه و اکمل موجودات است، هم خلق است و هم حق و در یک کلام، نسخه جامع هستی است (ابن عربی،1946: 521). کرامت و ارجمندی انسان به این علت است که او صاحب امر و مصور به صورت الهی و دارنده نفس ناطقه است. به عقیده ابن عربی انسانیت انسان به مظهریت اوست نه به جسم و جسد وی؛ که از این نظر نه تنها بر دیگر موجودات برتری ندارد، بلکه از اکثر آنها پایین تر است (جهانگیری،512:1359-481). ابن عربی بر این باور است که انسان ها در قوس نزول؛ یعنی از جهت نشئه طبیعی خود، یکسان اند و همگی بر صورت الهی خلق شده اند. او کمال ذاتی و ارزشمندی را مربوط به نوع انسان می داند که به طور تکوینی از جانب حق اعطا شده است و کوشش انسان نقشی در کسب آن ندارد و همه انسانها از جهت نشئه طبیعی برابرند (ابن عربی،347:1388). نظریه آفرینش انسان بر صورت الهی، یکی از مهم ترین ارکان عرفان فلسفی ابن عربی است. اما این عارف بزرگ صرفا به بعد فردی انسان، معطوف نشده است و در بعد اجتماعی انسان نیز ملاک ها و عواملی را برای ارزشمند شمرده شدن انسان، در نظر گرفته است. به عنوان نمونه: در زمینه حقوق سیاسی و اجتماعی به ملاک های انتخاب و گزینش یک حاکم اشاره کرده است. در زمینه حقوق اجتماعی به مسأله عدل و مولفه های اجرای آن یا شیوه اخذ مالیات از مردم با رعایت شأن و جایگاه آنها توجه نموده است و متناسب با آن برای امیری که مسوول اخذ مالیات است صفاتی نظیر قدرت، شجاعت، مورد اعتماد بودن در نظر گرفته و توصیه نموده است که با رعیت به حسن معاشرت و رفاقت تام با حفظ شأن انسانی جهت برقراری عدالت رفتار گردد (ابن عربی، 1402: 98). تفصیل و بررسی این مطالب، در رساله پیش رو مد نظر است. مجموعه مولفه ها و عوامل ارزشمندی انسان از دیدگاه ابن عربی را می توان به این ترتیب در دو دسته نظر و عمل قرار داد: 1. علم و معرفت در حوزه نظر 2. تزکیه و تهذیب نفس در حوزه عمل. در حوزه نظر، برای ابن عربی از میان همه معارف، معرفـت النفس شرافت خاصی دارد تا آنجا که معتقد است معرفت یا غفلت انسان به حقیقت خویشتن است که او را سعید یا شقی می سازد ( قیصری،1375: 643)؛ اما از دیدگاه وی این معرفت نباید صرفاً محدود به حیطه ذهنی و نظری بماند؛ بلکه باید علمی باشد که عین عمل است. ابن عربی علوم را به دو دسته اکتسابی و غیراکتسابی تقسیم می کند. ابزار علم اکتسابی را عقل می داند؛ اما معتقد است عقل مصون از خطا و اشتباه نیست (ابن عربی، بی تا، ج1: 126). وی جایگاه معرفت غیراکتسابی را قلب می داند و بر این باور است که علوم غیراکتسابی جامع است و معلم و معطی آن خداست؛ بنابراین مصون از خطا و اشتباه است. یکی از سوالاتی که در این حیطه چالش برانگیز می شود این است که در نگاه ابن عربی علم به طور مطلق در ارزشمندی انسان مؤثر است یا شرایط و ضوابطی نظیر معلم، متعلم، نوع علم وامثال آن تعیین کننده ارزشمندی آن است؟ در حیطه عمل اموری همچون تزکیه و تهذیب نفس، عمل صالح و .... موجب ارزشمندی می‌شوند اما در اینجا گاه نگرشی دوگانه در سخن ابن عربی به چشم می‌خورد. به عنوان مثال در مورد تزکیه نفس از یک سو از نظر ابن عربی موضوع تزکیه و تهذیب، نفس است و نفس در این مسیر باید مشقات، دشواری‌ها و آلام روحی و جسمی فراوانی را تحمل نماید. از سوی دیگر از نظر وی نفس همه انسانها (بی هیچ تفاوتی) چون به صورت الهی آفریده شده اند، شریف و ارجمند است (همان، ج154:3) و بر همین اساس او حتی به شرافت نفس اهل دوزخ نیز قائل بوده، بر این باور است که ارزش و اعتبار نفس، امری ذاتی است و به اموری مانند تحمل مشقات و آلام روحی که اموری عارضیند، وابسته نیست (همان،ج56:8). اکنون سوالی که مطرح است این است که آیا عرضی بودن این امور به معنای نفی هویت ارزشی آنها و نادیده گرفتن جایگاهشان در تزکیه و تهذیب نخواهد بود؟ و اساس
تحلیل مضمون «دعا یا نیایش» و دلالت‌های تربیتی آن بر اساس صحیفه سجادیه
نویسنده:
سارا افشون؛ استاد راهنما: حیدر اسماعیل پور؛ استاد مشاور: خسرو رمضانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
این پژوهش با هدف بررسی روانشناسی دعا یا نیایش و دلالت‌های تربیتی آن از منظر صحیفه سجادیه انجام شده است. روش تحقیق در این پژوهش کیفی و با استفاده از روش تحلیل مضمون می‌باشد. حوزه پژوهش متن صحیفه سجادیه می‌باشد. روش انجام پژوهش بدین صورت بود که با مطالعه‌ی متن صحیفه سجادیه مضامین مرتبط با موضوع پژوهش استخراج گردید و شبکه مضامین ترسیم گردید. براساس سنجش روایی، مضامین بدست آمده مضامین برای اساتید دانشگاه‌ها ارسال شد و بعد از دریافت نظرات آن‌ها، اصلاحات انجام گردید. روش اجرا بدین صورت بود که ابتدا 12 کلمه مرتبط برای جستجو انتخاب و فراوانی آن‌ها محاسبه گردید. 70 مضمون مرتبط با موضوع پژوهش استخراج گردید و در هشت مضمون فراگیر مقوله‌بندی شد. این هشت مضمون عبارتند از: خداشناسی،مسئولیت شناسی، دلبستگی و احساس نزدیکی، کسب فضایل اخلاقی و مسیر صحیح زندگی، بصیرت یابی، مدیریت بحران‌های اخلاقی، بهداشت روانی و معنوی و تاب آوری.
مفهوم شناسی واژه « لقاء» و مشتقات آن در قرآن کریم
نویسنده:
تهمینه سیفی؛ استاد راهنما: عبدالرسول حسینی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از رویکردهای مهم در مطالعات قرآن برای کشف ورسیدن به لایه های عمیق تر معنایی، واکاوی و مفهوم شناسی واژگان است که در عمق بخشیدن به معناهای مستخرج ازآیات قرآن نقش مهمی دارد . واژه (لِقاء به کسر لام) از واژگانی است که خود و مشتقاتش در قران کریم زیاد به کار رفته است.این واژه به معنای روبرو شدن و مصادف شدن با شی‌ء است، مانند« وَ اِذا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا »(بقره/14) مشتقات این واژه بعضا در آیات قرآن با معانی متفاوت به کار رفته است، مانند «تَلْقیه» به معنای روبرو کردن و تفهیم و اعطا مانند « َ اِنَّکَ‌ لَتُلَقَّی‌ الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ عَلِیمٍ‌؛ تو قرآن را از جانب خدای حکیم و دانا تفهیم می‌شوی»؛ « اِلْقاء»به معنای انداختن مانند فَاَلْقی‌ عَصاهُ فَاِذا هِیَ ثُعْبانٌ مُبِینٌ‌ ؛ «تَلَقَّی» به معنای تفهّم و اخذ مانند « فَتَلَقَّی‌ آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَیْهِ‌»؛ اِلْتِقاء»به معنای ملاقات دو شی‌ء است همدیگر را مانند« مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ‌ یَلْتَقِیانِ‌ »؛ «تِلْقاء»به معنای جهت و طرفی که در مقابل است مانند« وَ لَمَّا تَوَجَّهَ‌ تِلْقاءَ مَدْیَنَ قالَ ...»؛ ترکیب اضافی «لِقاءُ الله» نیز در قران مکررا به کار رفته است که برخی آن را به معنای ملاقات نعمت و عذاب خداوند تفسیر کرده اند ؛ ترکیب « یَوْمُ التَّلاق » در قران که یکی از نام‌های روز قیامت است به کار فته است.موارد یاد شده برخی از کاربرد های این واژه در قران کریم است که در پژوهش پیش رو این موارد و دیگر کاربرهای این واژه بررسی خواهد شد. مترادف های این واژه نیز در قران استعمال شده است .شاید در نگاه بدوی واژگان (لَحَقَ-زارَ، لَزِمَ-لصق-صحبه و...) را بتوان به عنوان مترادفهای آن یاد کرد یا واژگان « اخذ ، نبذ و قذف» را متراف باب افعال این واژه یعنی القاء دانست. البته معانی و مصادیق این واژه در قران بیشتر از موارد پیش گفته است که طبیعتا در سیر پژوهش ، ما به تفصیل به این موارد می پردازیم
ترجمه کتاب قرآن، میزان شناخت قرآن آیت الله جوادی آملی به زبان اردو
نویسنده:
حسن رضا؛ استاد راهنما: باقر ایلیا رضوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
قرآن کریم به عنوان «میزان شناخت خود»، منبع اصلی و معیاری بی بدیل برای درک حقیقت خویش است. شناخت هر پدیده از منبع اصیل آن ضرورت دارد؛ بنابراین، برای فهم قرآن باید به خود قرآن مراجعه کرد، چرا که این کتاب، معرفی کننده ذات، اهداف و معارف خود است. این اثر با توجه به جایگاه علمی آیت الله جوادی آملی به عنوان فقیه، مفسر برجسته، و صاحب نظر در علوم قرآنی، از اهمیت ویژهای برخوردار است. ایشان با نگارش تفسیری گسترده، عمق بینش قرآنی خود را نشان دادهاند، و این کتاب به عنوان یکی از آثار ماندگار ایشان، مرجع معتبری در حوزه مطالعات قرآنی محسوب میشود. با بهره گیری از روش مفهومی و تمرکز بر دقیق مفاهیم قرآنی، تلاش شده است تا محتوای کتاب به شیوهای نظاممند و هماهنگ با روح کلی قرآن ارائه گردد. با مطالعه این کتاب به نتائج زیر رسیدیم 1. این کتاب، قرآن کریم، با عظمتی بیمثال، هدایتگر بشریت تا قیامت است. 2. این کتاب الهی، فرازمانی و فرامکانی است 3. این کتاب «حجت الهی» برای همه انسانها در هر عصر و مکانی، پاسخگوی نیازهای فکری و عملی بشر است.
ارزیابی و نقدِ نقدهای نظریه علم و دین (قبض و بسط) عبدالکریم ‌سروش با نظر به نقدهای مصطفی ملکیان، جعفر سبحانی، عبدالله‌جوادی آملی، سید محمد حسین حسینی طهرانی
نویسنده:
مینا ذکاوت؛ استاد راهنما: علی حسینی؛ استاد مشاور: علیرضا فاضلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
همراهی علم و دین با گذر زمان و بنابه دلایلی دچار دگرگونی و تعارض گردیده‌ است یکی از روش‌هایی که برای حل تعارض میان متون دینی و علم مطرح شده تحول فهم دینی است. که بررسی و نقدهای نظریه قبض و بسط که مایه اصلی آن از این روش اخذ گردیده، بحث مورد نظر ما در این رساله می‌باشد. زمانی که تعارض میان پیشرفت‌های علمی و نتایج تحقیقات تجربی با ظواهر کتاب مقدس انجیل و تورات معلوم شد، کسانی درصدد برآمدند که راهی برای حل این تعارض پیدا کنند، برخی این دیدگاه را بیان کردند که باید فهممان را درباره دین و کتاب مقدس اصلاح کنیم، یا عالم چیزهایی را اثبات کرده است که قابل نقض نیست پس آنچه ما از کتاب مقدس می‌فهمیم درست نبوده است. این نظریه به روش‌ها و گونه‌های مختلف جلوه‌گر شد و بالاخره موج آن به سایر مناطق و ادیان از جمله کشورهای اسلامی رسید و روشنفکران مسلمان هم به تبعیت از آنان به این باور رسیدند که ما هم باید فهممان را در مورد دین عوض کنیم و نظریه قبض و بسط شریعت یکی از نظریه‌هایی است که در این زمینه بیان شده است. این نظریه توسط عبدالکریم سروش بیان شده که موج وسیعی در فضای روشنفکری ایران ایجاد کرده است، اما حاصل این مدعا این است که اساساً فهم ما نسبت به همه چیز در حال تحول و دگرگونی است و هیچ چیز از این قاعده مستثنا نیست حتی خود این مطلب، اما منتقدانی همچون آیت الله جوادی آملی و مصطفی ملکیان و آیت‌الله جعفر سبحانی و سید محمد حسینِ حسینی طهرانی، نسبت به این تئوری به مخالفت برخاستند و به ذکر علوم ثابت، چه در معارف بشری و چه در معارف دینی پرداختند تا نقض این تئوری را آشکار کنند که ما در فصل سوم و چهارم این رساله به تفصیل به بیان آن‌ها خواهیم پرداخت.
  • تعداد رکورد ها : 336801