جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
صفحه اصلی کتابخانه > جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
  • تعداد رکورد ها : 336832
بررسی فلسفه ی توسل در ادیان توحیدی و تاثیر آن در دینداری
نویسنده:
رحیم بهرامی؛ استاد راهنما: سعید علیزاده؛ استاد مشاور: عباس عباس زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
مطالعه تطبیقی آیین ایزدی با ادیان (ایران پیش از اسلام، اسلام، مسیحیت)
نویسنده:
محبوبه کریمی یاسی کند؛ استاد راهنما: محمد توکلی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
«ایزدی‌» یکی از آیین‌های بین‌النهرینی است. با توجه به اینکه این آیین قدمت بسیار کهنی دارد، ابهامات درباره تاریخ ظهور آن بسیار است. ریشه این قوم و منطقه‌ای که در آن ظهور کردند، کردستان است و زبان آن‌ها نیز کردی است. در واقع می‌توان این آیین را یکی از نحله‌های قدیمی به شمار آورد که توانست پس از ظهور اسلام از باورهای اسلامی بسیار تأثیر پذیرد. پایان نامه حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از منابع و اطلاعات کتابخانه‌ای صورت گرفته است، درصدد شناسایی اهدافی همچون تبارشناسی آیین ایزدی و مراحل تکوین آن و هم‌چنین شناسایی و مطالعه تطبیقی این آیین با آیین‌های میترایی، زرتشتی، اسلام، مسیحیت، یهودیت در چهار بخش باورها، مناسک، اساطیر و اعیاد است. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که آیین ایزدی در گذر زمان در شکل گیری و تطور خود تأثیر فراوانی از آیین های مذکور پذیرفته است. عناصر مشترک بسیاری در این آیین و ادیان و مذاهب مختلف مانند میترایی، زرتشتی ,مسیحیت، اسلام، دیده می‌شود و دربرخی موارد شاهد دگردیسی مفاهیم این آیین در گذر زمان بوده ایم.
مکتب گفتگوی ادیان از ماهاتما گاندی تا سامی ویو کاناندا
نویسنده:
محدثه سهراب زهی اصل؛ استاد راهنما: خلیل حکیمی فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
درجهان چندفرهنگی و چنددینی امروز ،گفتوگوی ادیان به عنوان راهکاری اساسی برای کاهش تنش های مذهبی و تقویت صلح نقش جهانی مطرح شده است. در این میان دو چهره برجسته هندی مهاتما گاندی و سامی ویوکاناندا، با رویکردهای متمایز اما تأثیر گذار، نقش مهمی در شکل گیری گفتمان گفتگوی ادیان ایفا کرده اند. گاندی با تکیه بر اصول "آهیمسا" (عدم خشونت) و ساته اگرا (پایداری در حقیقت)، گفتوگوی ادیان را در بستری اجتماعی-سیاسی و با هدف وحدت عملی پیروان ادیان مختلف دنبال کرد. از سوی دیگر ویوکاناندا با رویکردی فلسفی عرفانی و با تأکید بر وحدت متعالی ادیان در چارچوب ،و دانتا در پارلمان ادیان شیکاگو (1893) و دیگر محافل بین المللی به ترویج دیالوگ میان ادیان پرداخت. با وجود مطالعات متعدد درباره اندیشه های هر یک از این دو متفکر تحلیل تطبیقی نظام مند میان دیدگاههای گاندی و ویوکاناندا زمینه گفتوگوی ادیان و تأثیر آنها بر شکل گیری مکتب گفتوگوی ادیان معاصر ، کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. این پژوهش میکوشد با بررسی مقایسهای آراء این دو اندیشمند خلا موجود در ادبیات پژوهش را پر کند و به این پرسش اساسی پاسخ دهد که آیا میتوان با تلفیق اندیشههای گاندی و ویوکاناندا، الگویی جامع برای گفتوگوی ادیان در جهان امروز ارائه داد؟
قضا و قدر الهی از دیدگاه مذاهب کلامی
نویسنده:
محمد سرور؛ استاد راهنما: محمد باقر مرتضوی نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
مسئله قضا و قدر الهی از بنیادی‌ترین مباحث کلامی است که مذاهب مختلف اسلامی به تبیین آن پرداخته‌اند. در این پژوهش، دیدگاه‌های عمده کلامی درباره تفسیر قضا و قدر، از جمله تفسیری که نتیجه اش نظریه جبر ، نظریه تفویض و نظریه امر بین امرین در بین دیدگاه های مذاهب کلامی هشت گانه (امامیه، زیدیه، اسماعیلیه، معتزله، اهل حدیث، اشاعره، ماتریدیه و اباضیه) مورد بررسی تطبیقی قرار گرفته است. و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی نتایج تحقیق نشان می‌دهد که تفسیر جبر گرایانه، منافات با تنزیه باری تعالی از افعال قبیح دارد. و نظریه تفویض با توحید افعالی ناسازگار است. در مقابل، نظریه امر بین الامرین که توسط امام جعفر صادق (ع) تبیین شده، با ایجاد توازن میان اراده الهی و اختیار انسانی، ضمن حفظ تنزیه باری تعالی از قبائح، مسئولیت فردی و توحید افعالی، تفسیر جامع و منطقی‌ از قضا و قدر ارائه می‌دهد. بر این اساس، نظریه الامر بین الامرین به عنوان دیدگاه صحیح و مورد قبول در این تحقیق اثبات و تثبیت می‌شود.
سیر ایمانی و نقش آن در تحکیم ارزشهای انسانی در قرآن و عهد جدید
نویسنده:
جوده کاظم مهدی عمیدی؛ استاد راهنما: داود ملاحسنی؛ استاد مشاور: محمد طاهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
یکی از مهم‌ترین آموزه‌های قرآن و عهد جدید، اعتقاد به جهان آخرت است که انسان پس از مرگ به آن منتقل می‌شود و در آنجا پاداش یا کیفر اعمال خود را در این دنیا دریافت می‌کند. مسئله مهمی که در این باره وجود دارد این است که ایمان به جهان آخرت چه نقش مهمی در زندگی دنیوی انسان و کسب و تحکیم ارزش های متعالی انسانی دارد.این پژوهش به دنبال بررسی مقایسه ای دیدگاه قرآن و عهد جدید پیرامون جهان آخرت و نقش ایمان به آن در تحکیم ارزش های انسانی است.این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی _ انتقادی و با استفاده از منابع کتابخانه‌ای انجام شده است. در این پژوهش، آموزه های مربوط به جهان آخرت در قرآن و عهد جدید جمع آوری و از نظر تاثیر بر تحکیم ارزش‌های انسانی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در عین اینکه هر دو کتاب به معاد ایمان دارند و در پرتو ایمان به آن اهتمام به تحکیم ارزش‌های انسانی دارند ولی دارای افتراقاتی هستند از جمله اینکه قرآن قیامت و حساب و کتاب را به دست خداوند متعال میداند، اما در عهد جدید، قیامت فقط به معنای رستاخیز عیسی مسیح و داوری او بر مردم فهمیده می‌شود.هدف قرآن کریم از ذکر سیره پیامبران و سرگذشت آنان با قومشان، حفظ میراث اخلاقی پیامبران است که نقطه متمایز کننده رسالت انبیاء علیهم السلام و تکمیل کننده بنای الهی است که ایشان در طول قرون بنا کرده اند. قرآن در صدد احیای فضائل و ارزشهای اخلاقی است که پیامبران بدان دعوت می‌کردند بطوریکه در آیات بسیاری دعوت پیامبران نسبت به قوم خویش، به سوی کسب فضائل و تحکیم ارزش های انسانی مشهود است، در صورتیکه در برخی فقرات عهد جدید سخن از انحرافات و اتهام های ناروا نسبت به برخی انبیاء است. قرآن کریم در همه تعالیم خود، دستیابی به ارزش های صحیح انسانی را ترغیب می کند و آن را نظامی مبتنی بر علم و معرفت و فضایل اخلاقی میداند.قرآن اهتمام ویژه ای به کسب هر دو ارزشهای مادی و معنوی دارد، در حالی که عهد جدید به طور ویژه بر کسب ارزشهای معنوی تمرکز دارد.
نقش مؤلفه‌های معنویت اسلامی در ایجاد و تقویت احساس فقر و نیاز به خدا از منظر قرآن کریم
نویسنده:
خدیجه ضیایی؛ استاد راهنما: محمود کاویانی؛ استاد مشاور: طاهره ماهروزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
معنویت، عنصر اساسی دین و حلقه ارتباطی انسان با خدا، یعنی «تقرب الی الله» است. این نوع ارتباطِ ملکوتی و باطنی که بر مبنای اصالت روح، شریعت، فطرت و عالم غیب استوار است، در قالب باور به خدا، عشق و محبت، تسلیم‌پذیری محض، بندگی و اطاعت از دستورات الهی و دوری از پلیدی‌ها در انسان شکل گرفته، اولاً نیاز اساسی بشر که ارتباط عمیق او با خداوند است را هدف غایی خود می داند و ثانیاً بر پایه آموزه‌های قرآن کریم و برنامه دعوت انبیاء و اولیاء، به رشد ابعاد وجودی انسان می‌پردازد. یکی از دلایل برقراری ارتباط انسان با خدا، دریافت این نکته است که پروردگارش غنی مطلق است و انسان در فقر مطلق به سر می‌برد و نیازمند رحمت حق‌تعالی است. انسان با ابراز فقر به درگاه خداوند، مشمول فیض و رحمت خاص الهی و عنایت ویژه پروردگار می‌شود؛ لذا این نوشتار با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به آیات الهی و روایات معصومان ,در پی استخراج مولفه‌های معنویت اسلامی است که به انسان در برقراری ارتباطی صحیح و عمیق با خداوند متعال و همچنین تقویت احساس نیاز و فقر به درگاه او، که غنی مطلق است، یاری رساند. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که مولفه‌های معنویت اسلامی را می‌توان در سه حیطه شناختی، گرایشی-عاطفی و رفتاری استخراج کرد. در حیطه شناختی و نظام خداباوری، خداشناسی،خودشناسی، راهنماشناسی، هستی‌شناسی و معادشناسی موجب ایجاد و تقویت احساس فقر عمیق انسان به غنی مطلق عالم می‌شود. در حیطه گرایشی، ارتباط میان انسان و خداوند که ناشی از عشق و محبت الهی، در قالب دعا و مناجات و اطاعت بی چون و چرا از اوامر الهی است، در ایجاد و تقویت احساس فقر و نیاز به خدا منشأ اثر است. نهایتاً، در حیطه رفتاری، پذیرش محض عبودیت بنده و ربوبیت خداوند و تثبیت و تحکیم این دو، به تقوای الهی و قرب الی الله می‌انجامد. نتیجه هر آنچه بیان شد، آن است که بینش، گرایش و کنش انسان تحت تأثیر مؤلفه‌های معنویت اسلامی رنگ و بوی معنوی به خود گرفته و انسان معنوی، عبودیت و نیازمندی خود را به معنای واقعی درک نموده و به هدف نهایی و سعادت جاودانه و هم‌جواری با عظمت حضرت حق نائل می آید.
حرکت در جوهر از دیدگاه علامه طباطبایی و شاگردان
نویسنده:
استاد راهنما: حسن معلمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حرکت در جوهر از ابداعات صدرالمتالهین شیرازی و بیت الغزل حکمت متعالیه میباشد که بنابرتقریرصدرا بر سه اصل پذیرش اصالت وجود، وحدت حقیقت وجودو تشکیک حقیقت وجود،استوار میباشد بنابراین چنانچه قائل به اصالت وجود نباشیم و تشکیک در ماهیات را محال بدانیم ،طرح مساله حرکت جوهری بی مورد است اما اگر قائل به اصالت وجود باشیم ولی موجودات را حقائق متباینه بدانیم چنانچه بعض از مشائین به آن قائل هستند و یا اینکه قائل به وحدت حقیقت وجود ونفی تشکیک در آن شویم همانگونه که عارفان به آن قائل هستند باز هم حرکت جوهری قابل اثبات بلکه قابل تصور نخواهد بود ،بنابراین کسیکه در پی اثبات حرکت جوهری است نخست باید اصالت وجود و وحدت تشکیکیه وجود را اثبات کند لذا نزاع در حرکت جوهری با کسانی که قائل به اصالت ماهیت و نفی تشکیک در ذاتیات و یا قائل به اصالت وجود و تباین موجودات و یا قائل به وحدت وجود و موجود و نفی تشکیک در وجود هستند نزاع مبنائی خواهد بود نه موردی حکمای قبل از صدر المتالهین حرکت را در چهار مقوله از مقولات عرضیه یعنی کم ،کیف ،وضع و این ،جاری میدانستند ،صدر المحققین جنبش و حرکت را از خواص موجود جسمانی دانسته و به عقیده او هیچ موجود جسمانی ثابت نیست ،ثابت باید امری مجرد از ماده جسمانیه باشد ،همه مادیات به نظر او به حسب جوهر ذات متحرکند حرکت و جنبش در اعراض ،معلول سیلان اصل جوهر است ،اعراض در شئون و اطوار وجودی تابع جوهر و اختلاف حرکت در اعراض ،ناشی از اختلاف حرکت و جنبش در جواهر صوریه میباشد طبق این نظریه جهان یک پارچه حرکت و جریان و حدوث است. لذا مسئله حادث بودن یا حادث نبودن جهان شکل دیگری پیدا میکند. جهان حادث است به معنی اینکه عین حدوث است، یعنی دائما در حال جهیدن است.لذاجستجو کردن از اینکه جهان از کی آغاز شده و کی حادث شده است، بیمعنی است. بنابر اصل عدم امکان انقطاع فیض، جهان را از هر ابتدایی که فرض کنیم همیشه در حال حدوث بوده است. ، جهان از ازل وجود داشته و از ازل در حال حدوث بوده است، دائما موجود شده و فانی میشود اما حس ما آن را درک نمیکند صدر المتالهین دو اشکال اساسی یعنی{ امتناع حرکت در مجردات }و {تصویر بقاء و ثبات نفس در ضمن حرکت }که از سوی حکمای پیشین مطرح شده بود را از جلو راه برداشت ایشان در اغلب تالیفات فلسفی به حرکت جوهری تصریح میکندو مدعی است باتدبر در آیات قرآن و تفکر در احادیث معصومین علیهم سلام الله به این حقیقت رسیده است دومین ماخذ ملاصدرا کتاب اثولوجیا فلوطین است که به عقیده او بر تبدل جواهر و تجدد طبایع اجسام دلالت میکند منبع سوم صدر المتالهین عبارات زنون است که به نقل از ملل و نحل شهرستانی عباراتی از ایشان نقل میکند که بر حرکت جوهری دلالت میکند ماخذ چهارم ایشان عبارات محی الدین ابن عربی است صدرالمتالهین شیرازی در مجموع شش دلیل بر حرکت در جوهر اقامه کرده است که صورت آنها چنین است ـطبیعت جوهری علت اعراض است و علت متغیر، متغیر است اعراض لازمه وجود جوهرند و میان جعل آنها و جعل جوهر دوئیت نیست اعراض ،علامات تشخص و نحوه وجود و از شئون وجود جوهرند و تغییر آنها عین تغییر جوهر است برهان از طریق تبدیل و تبدل های جوهری برهان از طریق غایت و بالاخره برهان از طریق زمان و اینکه زمان امری گذرا و سیال است و این امر گذرا را به جوهر جسمانی اسناد می دهیم نظریه صدرا در باب حرکت جوهری قبل از ایشان توسط ابن سینا مردود شمرده شده بود شیخ الرئیس و پیروانش برای ابطال و استحاله حرکت جوهریه سه اشکال وارد نموده اند 1ـعدم بقاء موضوع و متحرک واحد در حرکت جوهریه 2ـلزوم انواع لایتناهی و حصر آنها بین الحاصرین بنابر پذیرش حرکت جوهریه 3ـحرکت عبارت است از سلوک موضوعی به طرف ضدش و چون برای جوهر ضدی متصور نیست حرکت نیز در آن به وقوع نمیپیوند ،البته اشکال سوم را شیخ الرئیس ضعیف شمرده و بر آن اشکال کرده است از زمان خود صدر المحققین هم این نظریه تا به امروز مخالفان یادی پیدا کرده است که از جمله میشود به ملارجبعلی تبریزی و پیروانش تا برسد به حکیم جلوه و اخیرا استاد مصطفوی {سعادت }که حرکت جوهری را اشتداد وجودی میدانند ولی بر این عقیده هستند که به دو جهت اشتداد وجودی را نمیتوان حرکت نامید اشاره کرد، اما نوصدرائیان ازحاج ملاهادی سبزواری تا حکیم موسس آقا علی مدرس وحکمای بعد از ایشان تا به امروز ضمن التزام به مبانی حکمت متعالیه در بسیاری از آراء صدرا مدعی نقص هستند و تلاش میکنند آنها را تکمیل نمایند ازباب نمونه میشود گفت یکی از براهین صدر المتالهین برای اثبات حرکت جوهری، برهان از طریق تلازم میان طبیعت و آثار و حرکات آن است حکیم سبزواری با این برهان به مخالفت برخواسته و آن را صرفا دلیلی الزامی و جدلی ،مطابق با مبانی اشراقی و ناسازگار با مبانی صدر المتالهین دانسته است ،اشکالات مهم حکیم سبزواری نشان میدهد که این برهان با تقریری که صدر المتالهین از آن به دست داده است تمام نیست ،شهید مطهری با بازسازی و تقریر جدید این برهان ،آن را به برهان تام تبدیل میکند البته این بازسازی ابهاماتی دارد و با تقریر صدرا کاملا همخوان نیست منتها بحث علمی مربوط به برهان یاد شده را ارتقاء و روشنی بخشیده است ،یا اینکه علامه طباطبایی پس از صدرا سازو کاری متفاوت برای مساله حرکت در جوهر ارائه کردند ایشان با مبنا قرار دادن مساله «وجود ربطی»برای اثبات حرکت جوهری ،نشان دادند که اثبات آن احتیاجی به مقدمات مورد استفاده ملاصدرا ندارد و در واقع اثبات حرکت نه تنها وام دار اصالت یافتن وجود نیست بلکه حتی متوقف بر اصل احتیاج طرفینی ماده و صورت هم نمیباشد بدین ترتیب خوانشی توسط ایشان ارائه گردید که در مقام اتصال به گذشته متقن تر و در قبال آینده افق های روشن تری را پیش روی فلسفه پژوهان میگشاید و یا اینکه برهان زمان که از سوی ایشان ناتمام است توسط شاگرد فاضل ایشان یعنی علامه مصباح بعنوان متقن ترین دلایل حرکت جوهریه شمرده شده است و مدعی است که هیچ اشکالی درباره آن به نظر نمیرسد خلاصه اینکه آنچه
تقریر ایمان‌‌گرایی عقلانی به روایت سی استیون اونز و ارزیابی آن بر مبنای اندیشه‌های علامه طباطبایی
نویسنده:
مهدی قاسمی؛ استاد راهنما: مجید احسن؛ استاد مشاور: مهدی ساعتچی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف: هدف اصلی این پژوهش، تبیین، تحلیل و ارزیابی انتقادی نظریه «ایمان‌گرایی عقلانی» سی. استیون اونز به مثابه پاسخی به چالش‌های باور دینی در جهان معاصر است. این پژوهش در گامی فراتر، می‌کوشد تا با به‌کارگیری چارچوب منسجم معرفت‌شناختی و فلسفی علامه سید محمدحسین طباطبایی، این نظریه را سنجیده و ظرفیت حکمت اسلامی را برای تعامل با اندیشه‌های معاصر در فلسفه دین به نمایش بگذارد. روش‌شناسی پژوهش: این تحقیق با روش توصیفی-تحلیلی و رویکردی تطبیقی و انتقادی سامان یافته است. فرآیند پژوهش بر پایه تحلیل محتوای منابع کتابخانه‌ای استوار بوده و در دو مرحله اصلی انجام شده است: نخست، تقریر دقیق و نظام‌مند نظریه ایمان‌گرایی عقلانی اونز و مولفه‌های آن ؛ دوم، ارزیابی انتقادی این نظریه با استفاده از مبانی فکری علامه طباطبایی به عنوان معیار و چارچوب سنجش. یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد که ایمان‌گرایی عقلانی اونز، راهی میانه میان ایمان‌گرایی افراطی و عقل‌گرایی محض است که بر مولفه‌هایی چون «محدودیت ذاتی عقل»، «ایمان به‌مثابه اعتماد موجه» و نقش «نشانه‌های طبیعی» استوار است . ارزیابی این نظریه از منظر علامه طباطبایی آشکار ساخت که هرچند هر دو اندیشمند در نقد افراط‌گرایی معرفتی و پذیرش محدودیت‌هایی برای عقل مفهومی هم‌نظرند ، اما نظام فکری علامه دارای تمایزات و امتیازات بنیادین است. مهم‌ترین این تمایزات عبارتند از: تأکید قاطع علامه بر توانایی عقل در رسیدن به «یقین برهانی» در اصول دین ، نقش محوری «فطرت» و «علم حضوری» به عنوان منابع معرفتیِ درونی و بی‌واسطه ، و تبیین «رابطه وجودشناختی» و تکاملی میان علم، ایمان و عمل. نتیجه‌گیری: نتیجه نهایی پژوهش آن است که چارچوب جامع علامه طباطبایی نه تنها بدیلی برای ایمان‌گرایی عقلانی اونز، بلکه به مثابه مصحح، مکمل و معمّق آن عمل می‌کند. این چارچوب، با تصحیح نگاه به توانایی عقل در کسب یقین، تکمیل نظریه با افزودن ابعاد فطری و شهودی، و تعمیق آن با ارائه بنیان‌های وجودشناختی، مدلی استوارتر و جامع‌تر برای فهم رابطه عقل و ایمان ارائه می‌دهد. در حالی که نظریه اونز راهکاری هوشمندانه برای دفاع از ایمان در «چارچوب درون‌ماندگار» عصر سکولار است ، رویکرد علامه فراخوانی بنیادین برای فراروی از این چارچوب از طریق تحقق ظرفیت‌های کامل عقل و شهود است.
نقد و ارزیابی انگاره فراطبیعی گرایی در اخلاق با تکیه بر حکمت مطهر
نویسنده:
تهمینه بورونی؛ استاد راهنما: مهدی گنجور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
موضوع محوری فلسفه اخلاق بحث درباره نظریات، مکاتب، دیدگاه‌ها و حتی گزاره‌های اخلاقی است. از مسائل مهم فلسفه اخلاق رابطه اخلاق با دین است که با روشن شدن این مسئله یکی دیگر از مسائل مهم یعنی بحث فراطبیعی‌گرایی در اخلاق نیز روشن می‌شود. قبل از رنسانس در اروپا مفاهیم اخلاقی با دین همراه بود و مذهب مسیحیت که مذهب رایج بوده روی جنبه‌های اخلاقی تکیه می‌کرد و دستورات اخلاقی را از کتب مقدس استخراج می‌کردند. اما بعد از رنسانس این مسئله به میان آمد که اخلاق را جدا از دین بررسی کنند (یحیایی، 1383: 202). رابطه اخلاق با دین در دو معنی بررسی می‌شود: 1- اخلاق بدون اعتقادات دینی و حداقل بدون اعتقاد به خدا معنی ندارد؛ چون اعتقاد به خدا در همه ادیان مشترک است 2- دستورات اخلاقی را باید از دین گرفت و در واقع در تعیین قواعد اخلاق به وحی روی آورد (یحیایی، 1383: 203-202). البته مکتب‌های اخلاقی هستند که برای خیر و شر و باید و نباید اخلاقی معیارهایی دارند که آن را در طبیعت جستجو می‌کنند. این‌ها رابطه‌ای بین اخلاق و دین قائل نیستند. البته در برخی از مکاتب اخلاق را کاملاً از دین جدا می‌کنند؛ اما در مقابل بعضی مکاتب به یک معنا در ارتباط با دین به مبانی اخلاقی برمی‌گردند. (یحیایی، 1383: 203-202). در مکتب اخلاقی کانت منشأ اخلاق عقل عملی است. البته از لوازم حکم عقل عملی در اخلاق اعتقاد به خدا و خلود نفس است. پس در نتیجه مکتب اخلاقی کانت نمی‌تواند رابطه‌اش را با دین قطع کند (یحیایی، 1383: 204-203). در واقع به‌طور مطلق نمی‌توانیم بگوییم که اخلاق با دین پیوند دارد یا نه و مبنای اخلاقی مهم است. مسئله قابل‌توجه آن است که برخی مفاهیم کلی به‌وسیله عقل به دست می‌آیند ولی برای تعیین مصادیق اخلاقی کاربرد ندارند. مثلاً در رابطه با عدل در برخی موارد نمی‌تواند کشف کند و تنها وقتی احاطه کامل بر افعالمان باشد می‌تواند. پس برای برخی مصادیق اخلاقی نیازمند دین هستیم و در پی آن اخلاق و دین از هم جدا نیستند و ما هیچ‌گاه بی‌نیاز از دین نیستیم. (یحیایی، 1383: 207-206). در افکار عموم مردم اخلاق و دین ملازم یکدیگر هستند و اخلاق را تنها در سایه دین می‌توان بررسی کرد. (ریچلز، 1383: 73). به عقیده برخی محققین فقط از راه خداشناسی می‌توان برای اخلاق منطق مستدل پیدا کرد و اعتبار این مفاهیم اخلاقی به خداشناسی است و در واقع اخلاق به پشتوانه ایمان در حرکت است. همان‌طور که در آیه قرآن اشاره شده است: وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَیُشْهِدُ اللَّهَ عَلَی مَا فِی قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ (و از مردم کسانی هستند که گفتار آنان در زندگی دنیا مایه اعجاب تو می‌شود و خدا را بر آنچه در دل دارند گواه می‌گیرند ولی این در حالی است که آنان سرسخت‌ترین دشمنان‌اند). در این مورد خیلی هم تأکید می‌کنند و خدا را گواه می‌گیرند ولی به جایی که برسند تمام اخلاقیات را زیر پا می‌گذارند و روی دنده لجاجت می‌افتند. این در حالی است که برای فضائل اخلاقی مرزی وجود ندارد و در واقع اخلاق دیندار و غیر دیندار نمی‌شناسد. (مطهری، 1367: 238). تجربه نشان داده که هرگاه دین ار اخلاق جداشده اخلاق خیلی عقب مانده است و نوعی پشتوانه برای اخلاق است. در مورد رابطه دین و اخلاق لازم به ذکر است که مبنای فضایل اخلاقی خداوند است و ما باید به خاطر خدا پایبند اخلاقیات باشیم و در واقع مؤمن کسی است که در فضائل اخلاقی دیگر کسی را نشناسد و حتی خود دین را مرز قرار ندهد. (مطهری، 1367: 238). تولستوی که یکی از متفکرین و نویسندگان بزرگ است و شهرت جهانی دارد می‌گوید: «ایمان آن است که آدمی با آن زندگی می‌کند» و از نظر او ایمان بهترین سرمایه برای زندگی انسان است و نباید آن را از کف دهد و حتی خدا در قرآن از ایمان به‌عنوان سرمایه یاد می‌کند و از طرفی اخلاق نیز از سرمایه‌های مهم بشر است.انسان زیرک ارزش و اهمیت اخلاق را متوجه می‌شود.اولین اثر ایمان آن است که پشتوانه اخلاق است و بدون ایمان پایه درستی ندارد و زیربنای همه اصول اخلاقی ایمان است.درواقع کسی که تکیه‌گاه اخلاق و رفتارش غیر خدا باشد مانند این است که بر پرتگاه مشرف به سقوطی گام برمی‌دارد و هرلحظه احتمال سقوط دارد.با نظر به آیه 41 سوره عنکبوت غیر خدا را نمی‌توان تکیه‌‌گاه عمل قرارداد و غیر خدا تکیه‌گاه قرار می‌گیرد ولی بی‌پایه است.(مطهری، 1335 : 15-159) حال نظر به بحران معرفتی موجود و رخنه‌های فکری و فلسفی در خصوص مسئولیت‌های اخلاقی و ماهیت احکام و اصول ارزشی لازم می‌آید بحث فراطبیعی‌گرایی در اخلاق روشن شود. حرف اصلی این مکتب آن است که خوب یعنی آنچه را که خدا می‌خواهد و می‌پسندد و در واقع x خوب است چون خدا x را می‌خواهد و توصیه‌ای که می‌کند آن است که اصول اخلاقی‌تان را با تبعیت از اراده خدا برگزینید. طبق این تئوری اخلاق ریشه در دین دارد و در واقع احکام اخلاقی بیانگر اراده خدا هستند. (گنسلر، 1399: 77). سقراط از نخستین فیلسوفانی بود که از اراده خدا پیروی می‌کرد، اما فراطبیعی گرایی را نپذیرفت. او با این فرض که خدایی وجود دارد که طالب هر کار خیری است این پرسش را مطرح کرد که آیا کار خوب، خوب است، چون خدا آن را می‌خواهد یا خدا آن را می‌خواهد، چون خوب است؟ این معروف‌ترین پرسش سقراط در تاریخ فلسفه است. سقراط می‌پرسد آیا به نظر تو یک عمل درست است چون‌که خدایان فرمان به انجام آن داده‌اند یا اینکه خدایان فرمان به انجام آن داده‌اند چون‌که درست است؟ مثلاً مهرورزی خوب است چون مطلوب خداست یا مهرورزی مطلوب خداست چون پیشاپیش خوب بوده است. سقراط و اکثر فیلسوفان گزینه دوم را انتخاب می‌کنند. یعنی مهرورزی مطلوب خداست چون می‌داند مهرورزی خوب است و اگر بد بود قطعاً خدا آن را نمی‌خواست. پس مهرورزی به نحو پیشین و مستقل از اراده خدا خوب است. یعنی همواره خوب خواهد بود ولو آنکه خدایی در کار نباشد. این عقیده که به نظریه حسن و قبح ذاتی افعال شهرت دارد، به معنای دست برد
شاخصه‌های عقل‌گرایی و نص‌گرایی در شیعه
نویسنده:
محمدرضا حاتم پوری؛ استاد راهنما: ابوالحسن نواب، حمیدرضا شریعتمداری؛ استاد مشاور: محمد جاودان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پژوهش حاضر با عنوان «شاخصه‌های عقل‌گرایی و نص‌گرایی در شیعه» به واکاوی یکی از مباحث بنیادین معرفت‌شناختی در اندیشه اسلامی، یعنی نسبت عقل و نص، و پیامدهای آن در نظام فکری شیعه می‌پردازد. این موضوع، از دیرباز ذهن اندیشمندان مسلمان را درگیر کرده و سبب شکل‌گیری نحله‌ها و جریان‌های فکری متنوعی در عرصه‌های کلام، اصول فقه، تفسیر و دیگر علوم اسلامی شده است. مسأله اصلی این پژوهش، شناسایی مؤلفه‌ها و شاخصه‌هایی است که عقل‌گرایی و نص‌گرایی را در سنت فکری شیعه از یکدیگر متمایز می‌سازد و تعیین جایگاه عقل در منظومه معرفت دینی شیعه است. در این راستا، تلاش شده است تا ضمن بررسی مفهومی دو جریان یادشده، با تحلیل محتوای متون اصلی کلامی و حدیثی، شاخصه‌های عقل‌گرایی و نص‌گرایی در سنت شیعی استخراج و تحلیل گردد. پژوهش نشان می‌دهد که این دو جریان برخلاف تصور تقابلی رایج، نه دو نحله گسسته و متقابل، بلکه دو گرایش درون‌مذهبی هستند که در تعامل مستمر با یکدیگر، بستر پویایی و تحول فکری شیعه را فراهم ساخته‌اند. رویکرد این تحقیق تلفیقی از روش توصیفی ـ تحلیلی و تحلیل محتوای کیفی است و در گردآوری داده‌ها نیز از منابع کتابخانه‌ای بهره گرفته شده است. پژوهش در چهار فصل سامان یافته است: فصل نخست به مفاهیم بنیادین، مسأله پژوهش، اهداف، روش و پیشینه اختصاص دارد؛ فصل دوم به بررسی جایگاه عقل در قرآن و روایات و نسبت آن با نقل در نگاه امامیه می‌پردازد؛ فصل سوم شاخصه‌های عقل‌گرایی را در سنت فکری شیعه با تمرکز بر عناصری چون عقل به‌مثابه منبع، ابزار و قرینه، تحلیل می‌کند؛ و فصل چهارم، با تحلیل تطبیقیِ جریان‌های عقل‌گرایی و نص‌گرایی، به بررسی مصادیق تاریخی این دو رویکرد در میان متفکران برجسته امامیه می‌پردازد. دستاورد اصلی این پژوهش، ارائه الگویی برای تحلیل و سنجش دیدگاه‌های متفکران شیعه در نسبت‌سنجی عقل و نقل است. این الگو نشان می‌دهد که عقل در سنت امامیه، از جایگاهی فراتر از ابزار فهم برخوردار است و در موارد متعددی به‌مثابه منبع مستقل معرفت دینی تلقی شده است. این فهم، به‌ویژه در دوران غیبت معصوم، نقش بسزایی در توسعه اصول فقه و نظام اجتهاد ایفا کرده و تعامل فعال با متون دینی را ممکن ساخته است. افزون بر این، تحلیل مقایسه‌ای دیدگاه‌ها در تاریخ فکری شیعه نشان می‌دهد که گرایش به عقل‌گرایی حداکثری یا حداقلی، بسته به دوره تاریخی، شرایط اجتماعی و روش‌شناسی هر متفکر، تفاوت‌هایی بنیادین داشته است.
  • تعداد رکورد ها : 336832