جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
صفحه اصلی کتابخانه > جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
  • تعداد رکورد ها : 336749
معنا شناسی واژه‌ «خیر» در قرآن کریم با تأکید بر روابط هم‌ نشینی و جانشینی
نویسنده:
کمال شمشادی توماج؛ استاد راهنما: محمد مهدی شاهمرادی فریدونی؛ استاد مشاور: محسن نورائی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
درک عمیق مفاهیم قرآنی از جمله ضروریات پژوهش‌های معاصر در حوزه مطالعات اسلامی است. این پژوهش به بررسی معناشناختی واژه «خیر» به عنوان یکی از کلیدی‌ترین مفاهیم قرآنی می‌پردازد که علی‌رغم کاربرد فراوان در آیات، تاکنون مطالعه نظام‌مندی درباره روابط معنایی آن انجام نشده است. اهمیت این تحقیق از آنجا ناشی می‌شود که تحلیل دقیق این مفهوم می‌تواند به درک بهتر نظام ارزشی قرآن و ارتباط آن با دیگر مفاهیم اخلاقی و اعتقادی کمک نماید. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از ابزارهای معناشناسی ساخت‌گرا به بررسی آیات قرآن کریم پرداخته است. ضرورت این مطالعه در کاربردهای عملی آن نهفته است؛ از جمله کاربرد در تفسیر موضوعی قرآن، توسعه مطالعات میان‌رشته‌ای در حوزه اخلاق اسلامی، و تقویت گفتمان قرآنی در مباحث تربیتی و اجتماعی. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که واژه «خیر» در قرآن کریم دارای شبکه معنایی پیچیده‌ای است که از طریق روابط هم‌نشینی با مفاهیمی چون «ایمان»، «تقوا» و «عمل صالح»، و روابط جانشینی با واژگانی مانند «برّ»، «احسان» و «فضل» شکل گرفته است. این مطالعه همچنین به کشف این نکته مهم نائل آمده که «خیر» در قرآن نه به عنوان مفهومی ایستا، بلکه به عنوان محوری پویا در نظام ارزشی قرآن عمل می‌کند که با دیگر مفاهیم قرآنی در تعامل است. نتایج این پژوهش می‌تواند پایه‌ای برای مطالعات بعدی در حوزه معناشناسی قرآنی باشد و در حوزه‌های مختلفی از جمله تفسیر قرآن، فلسفه اخلاق اسلامی و مطالعات تربیتی مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی نوآوری‌ های علامه مصباح یزدی (ره) در حوزه فلسفه اخلاق
نویسنده:
محمدرضا گنجیان مقدم؛ استاد راهنما: جمال سروش
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فلسفه اخلاق شاخه‌ای از علم فلسفه است که به پرسش‌های عقلانی و بنیادین اخلاقی می‌پردازد. استاد مصباح یزدی از نخستین کسانی بودند که در حوزه مباحث فلسفه اخلاق که قبل از انقلاب اسلامی رایج نبود، ورود پیدا کردند. از جمله نظریه‌های مطرح در خصوص «فلسفه اخلاق»، نظریه حضرت آیت‌الله مصباح یزدی(ره) است که به دلیل داشتن امتیازات متعدد، امروزه از رایج‌ترین نظریه‌ها در این موضوع است. با وجود اینکه ضرورت پرداختن به بحث اخلاق و ریشه و فلسفه اخلاق در میان مسلمانان به دلیل رواج معارف دینی و سفارش‌های دین اسلام به رعایت اخلاق کمتر احساس می‌شود علامه مصباح یزدی با تمرکز بر این مبحث به بسیاری از شبهات مطرح شده در این حوزه پاسخ داده و با طرح پرسش‌ها و شبهات دیگر مکاتب اخلاقی؛ ضرورت پرداختن به این بحث را نیز روشن کرده‌اند. ایشان در زمینه فلسفه اخلاق نو‌آوری‌ها و ابتکاراتی داشته و به شیوه‌ای نو و کاملاً نظام یافته، جامع و مدون به فلسفه اخلاق پرداخته‌اند. برخی از نوآوری‌ها و نظرات ایشان کاملا ابتکاری و برخی دیگر الهام گرفته از نظرات فیلسوفان گذشته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ابتکارات فلسفه اخلاقی علامه مصباح یزدی، به روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است و به بیان و بررسی ابتکارات علامه مصباح یزدی در حوزه مباحث فلسفه اخلاق، می‌پردازد. هدف اصلی از انجام این پژوهش جمع‌آوری نوآوری‌های آیت‌الله مصباح یزدی در مورد فلسفه اخلاق در قالب یک رساله است. از مهم‌ترین نوآوری‌های ایشان در زمینه فلسفه اخلاق می‌توان به «نظام‌سازی برای اخلاق اسلامی» و «نقد و بررسی سایر مکاتب اخلاقی»، «تطبیق اخلاق عرفانی و نقلی با اخلاق فلسفی» و همچنین «طرح نظریه ضرورت بالقیاس بودن باید اخلاقی» اشاره کرد. «جامعیت»، «اتقان مباحث و تنقیح منسجم مبانی»، «توجه به سؤالات مطرح در فلسفه اخلاق» و «ارائه نظریه از رهگذر نقد مکاتب غربی» را می‌توان از جمله ویژگی‌های مهم این نظریه دانست.
جایگاه سنت نبوی در رابطه دین و سیاست، بررسی تطبیقی ​​اندیشه امام خمینی (ره) و استاد حسن البنا
نویسنده:
عقیل مهدی قربی؛ استاد راهنما: مظفر العارضی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سنت نبوی یکی از مهم‌ترین دلایل برای رد شبهه‌ی سکولاریسم در جدایی دین از سیاست است که جهان اسلام را تحت تأثیر قرار داده است و مسلمانان نیز زمانی که رهبرانشان در کشورشان اسلام را جدا کرده و در یک طرف قرار داده‌اند و سیاست را در طرف دیگری قرار داده‌اند، تحت تأثیر قرار گرفتند. در مقابل این شبهه، علمای دینی به نقد این ایده پرداخته‌اند که از برجسته‌ترین آنان در قرن بیستم، امام خمینی و استاد حسن البنا می‌باشند. این مطالعه از روش توصیفی-تحلیلی برای خواندن افکار این دو عالم استفاده کرده و بر پژوهش‌های مرتبط با سنت نبوی و نقش آن در رد این شبهه متمرکز شده است. هدف این مطالعه کشف موضع سنت نبوی در مورد رابطه بین دین و سیاست از طریق مطالعه مقایسه‌ای بین امام خمینی و استاد حسن البنا است. مطالعه به بررسی چگونگی تفسیر هر یک از این دو عالم از سنت نبوی و استفاده از آن در تدوین دیدگاه‌های سیاسی‌شان می‌پردازد و بر نقاط اشتراک و اختلاف بین آن‌ها تمرکز دارد. از طریق این مطالعه مقایسه‌ای، مشخص می‌شود که امام خمینی و استاد حسن البنا هر دو پیامبر را نه تنها به عنوان فرستاده‌ای از جانب خداوند که مأمور به هدایت بشر است، بلکه به عنوان رهبر و فرمانده مسلمانان می‌دانند. پیامبر تمامی امور مرتبط با جامعه اسلامی را از ابتدای ظهور آن، در هر شرایطی، چه در جنگ و چه در صلح، مدیریت می‌کرد. بنابراین، مشخص می‌شود که سیاست یکی از عناصر مهم نقش پیامبر به عنوان رئیس و رهبر جامعه اسلامی است و به عنوان منبع اساسی و دلیلی ثابت بر شمول اسلام نسبت به سیاست می‌باشد. امام خمینی و استاد حسن البنا با تکیه بر سنت نبوی، بر ضرورت استمرار حکومت اسلامی بین مسلمانان پس از وفات پیامبر تأکید می‌کنند. امام خمینی این دیدگاه را در نظریه ولایت فقیه تجسم می‌کند که بر ضرورت رهبری فقیه برای جامعه اسلامی در غیاب امام معصوم و برپایی دولتی مبتنی بر شریعت اسلامی تأکید دارد. در مقابل، استاد حسن البنا این دیدگاه را در نظریه خلافت بیان می‌کند که آن را یک شعیره اسلامی می‌داند که مسلمانان باید به آن بیاندیشند و آن را احیا کنند، زیرا خلافت نماد وحدت اسلامی و نشان ارتباط بین امت‌های اسلام است. با وجود این تفاوت‌ها، در هر دو نظریه مشخص می‌شود که اسلام دینی کامل و جامع برای تمام جنبه‌های زندگی به ویژه سیاست است و هیچ مجالی برای جدایی بین اسلام و سیاست وجود ندارد.
بررسی اختلاف نسخ و شروح نهج‌ البلاغه در خطبه های 185 و 186
نویسنده:
فریده میرزاطیبی؛ استاد راهنما: مرتضی نصراللهی؛ استاد مشاور: محمد تقی گل محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در این تحقیق خطبه 185 و خطبه 186 (طبق نسخه فیض الاسلام)که درمورد خداشناسی ، راه های خداشناسی ، ذکر صفات خداوند و قدرت و عظمت خداوند و...است در شرح ها و نسخ مختلف مورد بررسی قرار می گیرد و نظر و دیدگاه های ناشی از اختلاف نسخ و عقاید کلامی مورد توجه است.
مطالعه تطبیقی نظریه قانون طبیعی در فلسفه اخلاق کلاسیک و مدرن؛ به روایت آکوییناس و گروسیوس
نویسنده:
ایوب افضلی دلفان؛ استاد راهنما: مصطفی محقق داماد، محسن جوادی؛ استاد مشاور: محمدحسن یعقوبیان قمشه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فلسفه اخلاق در تاریخ بلند خود، نظریه‌های گوناگون داشته است. این نظریه‌ها نیز به نوبه خود در دوره‌های تاریخی مختلف دستخوش تحولات فکری بوده و خوانش‌ها و روایت‌های متنوعی یافته‌اند. قانون طبیعی از جمله نظریه‌هایی است که همواره در حکمت دینی و حکمت عقلی در حدود بیست و چهار قرن مورد توجه بوده است. با این حال، رصد کردن تحولات مفهومی آن از زوایه فلسفه تطبیقی و در دامنه عقلانیت سنتی و عقلانیت مدرن، مسئله‌ای فلسفی است که کمتر به آن پرداخته شده است. توماس اکوییناس با اینکه متأثر از مکتب ارسطو، ابن سینا و ... بوده است، اما نخستین کسی است که قانون طبیعی را در ابعاد مختلف مورد تحلیل و توسعه قرار داد، تا جایی که بتوان نام نظریه بر آن نهاد. بنابراین ویژگی مهم آکوییناس این است که نخستین نظریه‌پرداز و مهم‌ترین نظریه‌پرداز قانون طبیعی است. اگر تاریخ نظریه‌پردازی در قانون طبیعی را دارای سه نقطه عطف بدانیم، نخستین آنها مربوط به آکوییناس است، دومین نقطه عطف گرسیوس و سومین نقطه عطف، جان فینیس است که به ترتیب یکی به دوران اسکولاستیک، دومی به اوائل دوران مدرن و سومی به دوران معاصر (نیمه دوم قرن بیستم) تعلق دارد. این رساله نگاه درجه دوم/منظر تطبیقی به تاریخ فلسفه اخلاق خواهد داشت و مهم‌ترین تحولات قانون طبیعی را نه صرفاً در یک بازه زمانی چهارصد ساله (حد فاصل آکوییناس تا گروسیوس، از قرن 13 تا 17 میلادی)، بلکه در دوسوم تاریخ نظریه‌پردازی در قانون طبیعی، از نظر خواهد گذراند. وانگهی نظرات و ابتکارات آکوییناس و گروسیوس در نوع خود، بدیع و جریان‌ساز بوده است و همچنان محل ارجاع، بازخوانی و نقد و تفسیر فیلسوفان اخلاق، حقوق و سیاست است. بنابراین آنها به عنوان دو متفکر کلیدی در تاریخ قانون طبیعی، همچنان آراء ارزشمندی برای آموختن به متفکران معاصر دارند، اما بدون نگاهی تطبیقی نمی‌توان به درک تفاوت ها، شباهت‌ها و نقاط قوت و ضعف کار آنها واقف شد. از دیگر سو، فلسفه تطبیقی امکان نگاهی ارزیابانه را فراهم می‌کند و این امکانی است که نه در فلسفه اخلاق تحلیلی و نه در تاریخ فلسفه‌ اخلاق متداول که صرفاً به طور خطی، تأثیر و تأثرات را پی‌میگیرد، وجود ندارد (هرچند در این پروژه، نیازمند تاریخ فلسفه اخلاق و فلسفه اخلاق تحلیلی هستیم، اما منظر اصلی پژوهش ما، فلسفه تطبیقی است). بنابراین آکوییناس و گرسیوس به عنوان دو فیلسوف دوران‌ساز در تاریخ قانون طبیعی که یکی مؤسس نظریه کلاسیک/اسکولاستیک است و دیگری مؤسس نظریه مدرن است، شایسته یک مطالعه تطبیقی و ارزیابی انتقادی از منظر فلسفه تطبیقی‌اند و به لطف خداوند در این رساله می‌کوشیم بر اساس منابع اصیل و آثار فلسفه اخلاقی آنان، چنین هدفی را محقق کنیم. در این رساله مطالعه تطبیقی (فصل آخر) شامل دو بخش خواهد بود که عبارتند از: 1. بررسی امتداد و گسست پارادایمی. 2. نقد و بررسی نظریه آکوییناس و گروسیوس در قانون طبیعی • بررسی امتداد و گسست پارادایمی در بخش اول، نخست به این پرسش خواهیم پرداخت که تغییر پارادایمی قانون طبیعی از اکوییناس به گروسیوس دارای چه تحولات مفهومی‌ای بوده است. مقصود ما بیان تفاوت هایی است که از منظر پارادایم‌شناسی میان این دو متفکر وجود دارد؛ فارغ از اینکه آیا آنها برای نخستین بار پدیدآور یک رویکرد یا نگاه خاص بوده‌اند (زیرا ردیابی این سؤال بیش از هر چیز، به تاریخ فلسفه مربوط است و تشخیص یک یا چند نوآوری در کار یک متفکر، به معنای انجام فلسفه تطبیقی نیست و در فلسفه تطبیقی، علاوه بر ملاحظه دو نظرگاه فلسفی، طرح یک پرسش قابل کاربست بر دو طرف مطالعه، ضروری است. با این حال، در انجام فلسفه تطبیقی، پرسش از تفاوت‌های پارادایمی و نوافزوده‌های یک نظریه، پرسش معناداری است؛ زیرا از منظرهای مختلف، وجه تمایز آن را در قیاس دیگری روشن می کند. بنابراین مطالعه خطی تاریخ فلسفه (حتی در مورد یک فیلسوف) می‌تواند بخشی از پژوهش تطبیقی باشد (هرچند به تنهایی معادل فلسفه تطبیقی نیست). به بیان دقیق‌تر، هدف این فصل، پاسخگویی به این سه پرسش است: 1- اگر در فاصله دوران کلاسیک و مدرن صرفاً دو متفکر برجسته در دو نقطه تاریخی (آکوییناس و گروسیوس) را مورد مطالعه تطبیقی قرار دهیم (بدون اصالت دادن به تاریخ فلسفه و سیر خطی تحولات در همه آثار)، چه تغییرات بنیادینی را در مقایسه این دو نظریه از قانون طبیعی خواهیم دید و این تغییرات بنیادی پیرامون چه ایده‌هایی است؟ برای پاسخ به این پرسش، بدیهی است که باید مشترکات آکوییناس و گروسیوس را هم دانست و از این رو باید مطالعه فراگیری پیرامون ارکان و مؤلفه‌های نظریه قانون طبیعی انجام داد تا بر اساس آن، جنبه‌های امتداد نظری و نیز گسست پارادایمی روشن شود. 2- گروسیوس بر اساس چه دلایلی این تغییرات را ایجاد کرده است (تفصیل این دلایل در فصل های قبل آمده است و تنها به آنها اشاره خواهد شد؛ زیرا برای پرسش بعدی به آن نیاز داریم). 3- آیا دلایل گروسیوس برای تغییراتی که ایجاد کرده است، در قیاس با دلایل آکوییناس موجه هستند یا خیر؟ بنابراین در بخش اول، علاوه بر تبیین امتداد و گسست پارادایمی، اعتبار و ارزش نوآوری‌های اساسی گروسیوس در مقایسه با آراء آکوییناس را نیز نقد و بررسی خواهیم کرد. • نقد و بررسی نظریه آکوییناس و گروسیوس در قانون طبیعی در این بخش، به مهم ترین انتقاداتی که نظریه قانون طبیعی با آنها مواجه است، خواهیم پرداخت و از این منظر، آنها را بازطرح خواهیم کرد که اولاً: سیستم فلسفی آکوییناس و گروسیوس چه پاسخی به آنها خواهد داشت؟ و ثانیاً پاسخ آنها چه اندازه قابل دفاع یا قابل مناقشه است؟
حقیقت علم امام از دیدگاه جوادی آملی
نویسنده:
فاطمه قنبری صفری کوچی؛ استاد راهنما: معصومه اسماعیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علم اعتقاد به امامت را به عنوان یکی از مطالب ضروری و مهم ارکان اعتقادی است و بحث صفات امام نشان دهنده نوع نگاه شیعه به مقوله امامت است آنچه اهمیت دارد، کیفیت علم امام است که از دوره‌های نخستین مورد توجه متکلمان قرار گرفته است و هر کدام بر اساس مشرب فکری خویش، رویکردی در پیش گرفته و مکاتب فکری بر اساس مبانی فکری و نوع رویکرد عقل‌گرایانه یا نقدگرایانه به استقبال این بخش از صفات امام رفته‌اند. نتایج در رساله با تتبع در آثار متعدد علامه جوادی برای پاسخ به شبهات؛ به بحث علم امام در سه محور، «قلمرو و ویژگی منابع»، پرداخته و به سؤالات، پاسخ داده است. بررسی نحوه وجود علم امام از دیدگاه علامه علاوه مسائلی چون شأنی یا فعلی و معصومانه یا خطاپذیر، حضوری یا حصولی، موهبتی یا اکتسابی بودن از جمله مسائل موجود در بحث علم امام است. مسئله دیگرتحقیق این است که امام دانش خود را چگونه به دست می‌آورد و سرچشمه‌های علم او کدامند؟ و آیا منابع علم امام دارای سهم‌بندی نیز هستند؟ در این بحث به انواع منابع مکتوب یا منابع غیرمکتوب پرداخته می‌شود تا معلوم گردد از دیدگاه علامه جواد منابع علم چیست؟ و کدام منبع بیشترین سهم را در دانش ایشان داشته است؟ در نهایت پس از پاسخگویی به تمام مسائل فوق دیدگاه خاص علامه جوادی در بحث دانش علم امام حاصل می‌گردد. از قبیل اینکه قلمرو امام شامل چه مواردی می‌شود؟ آیا دانش امام تنها اختصاص به دین دارد و آیا قلمرویی که موضوع علم امام است علاوه بر موضوعات احکام و تشریع، دانش علم امام به موضوعات غیب و علم به حروف و زبان‌ها و موضوعات خارجی نیز تعلق می‌گیرد؟ به این سؤالات باروش توصیفی ـ تحلیلی و پاسخ به شبهات و مستندات نقلی (آیات و روایات) و ادله عقلی و کمک گرفتن از متکلمین برای فهم دقیق‌تر از قلمرو، ویژگی‌ها و منابع باغور در تمام آثار علامه جوادی بتوان پایان نامه‌ای جامع و کامل ارایه داد.علم اعتقاد به امامت را به عنوان یکی از مطالب ضروری و مهم ارکان اعتقادی است و بحث صفات امام نشان دهنده نوع نگاه شیعه به مقوله امامت است آنچه اهمیت دارد، کیفیت علم امام است که از دوره‌های نخستین مورد توجه متکلمان قرار گرفته است و هر کدام بر اساس مشرب فکری خویش، رویکردی در پیش گرفته و مکاتب فکری بر اساس مبانی فکری و نوع رویکرد عقل‌گرایانه یا نقدگرایانه به استقبال این بخش از صفات امام رفته‌اند. نتایج در رساله با تتبع در آثار متعدد علامه جوادی برای پاسخ به شبهات؛ به بحث علم امام در سه محور، «قلمرو و ویژگی منابع»، پرداخته و به سؤالات، پاسخ داده است. بررسی نحوه وجود علم امام از دیدگاه علامه علاوه مسائلی چون شأنی یا فعلی و معصومانه یا خطاپذیر، حضوری یا حصولی، موهبتی یا اکتسابی بودن از جمله مسائل موجود در بحث علم امام است. مسئله دیگرتحقیق این است که امام دانش خود را چگونه به دست می‌آورد و سرچشمه‌های علم او کدامند؟ و آیا منابع علم امام دارای سهم‌بندی نیز هستند؟ در این بحث به انواع منابع مکتوب یا منابع غیرمکتوب پرداخته می‌شود تا معلوم گردد از دیدگاه علامه جواد منابع علم چیست؟ و کدام منبع بیشترین سهم را در دانش ایشان داشته است؟ در نهایت پس از پاسخگویی به تمام مسائل فوق دیدگاه خاص علامه جوادی در بحث دانش علم امام حاصل می‌گردد. از قبیل اینکه قلمرو امام شامل چه مواردی می‌شود؟ آیا دانش امام تنها اختصاص به دین دارد و آیا قلمرویی که موضوع علم امام است علاوه بر موضوعات احکام و تشریع، دانش علم امام به موضوعات غیب و علم به حروف و زبان‌ها و موضوعات خارجی نیز تعلق می‌گیرد؟ به این سؤالات باروش توصیفی ـ تحلیلی و پاسخ به شبهات و مستندات نقلی (آیات و روایات) و ادله عقلی و کمک گرفتن از متکلمین برای فهم دقیق‌تر از قلمرو، ویژگی‌ها و منابع باغور در تمام آثار علامه جوادی بتوان پایان نامه‌ای جامع و کامل ارایه داد.
ترجمه کتاب سیره تربیتی پیامبر (ص) و اهل بیت (ع): تربیت اخلاقی (جلد 3)
نویسنده:
سارا مستورا؛ استاد راهنما: محمد داوودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
اخلاق یکی از جنبه‌های اساسی دین اسلام است که نحوه‌ی تعامل مسلمانان با خداوند متعال، دیگران، و جهان اطراف را شکل می‌دهد. اخلاق اسلامی فراتر از پایبندی صرف به مجموعه‌ای از قوانین است؛ بلکه شخصیتی را پرورش می‌دهد که تجلی آموزه‌های قرآن، سنت و زندگی معصومان (علیهم‌السلام) است. بی‌شک، اخلاق و فضایل، بنیان تعالیم اسلامی را تشکیل می‌دهند و به صفات پسندیده و ناپسند انسانی می‌پردازند—عادت‌هایی که به‌مرور در شخصیت فرد نهادینه می‌شوند. نظام اخلاقی اسلام، سرشار از اصول و فضایل است که می‌تواند مسلمانان را در مسیر کمال رهنمون سازد و زندگی دنیوی و معنوی آن‌ها را تعالی بخشد. در این چارچوب، تمایل به یافتن الگوهای کامل، امری طبیعی در انسان‌هاست. انسان‌ها همواره در تلاش‌اند تا رفتار و زندگی افراد نمونه را الگو قرار دهند. قرآن کریم نیز با توجه به این نیاز فطری، پیامبر اکرم (ص) را به‌عنوان برترین الگو معرفی می‌کند، آن‌جا که می‌فرماید: **لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ** «قطعاً برای شما در (سیره‌ی) پیامبر خدا الگویی نیکوست» (سوره احزاب، آیه 21). در این آیه، پیامبر اسلام (ص) به‌عنوان الگویی کامل در تمامی ابعاد زندگی، به‌ویژه در اخلاق و رفتار معرفی شده است. آیه‌ای دیگر نیز جایگاه اخلاقی والای ایشان را این‌گونه بیان می‌کند: **وَإِنَّکَ لَعَلَی خُلُقٍ عَظِیمٍ** «و همانا تو بر اخلاقی عظیم استوار هستی» (سوره قلم، آیه 4). این آیه، فضایل اخلاقی بی‌نظیر پیامبر (ص) را تأیید می‌کند و او را به‌عنوان الگوی برجسته‌ای برای رشد اخلاقی و معنوی معرفی می‌نماید. ویژگی‌های اخلاقی پیامبر اکرم (ص) در اهل‌بیت (علیهم‌السلام) نیز متجلی است، و این ارتباط اهمیت پیروی از سیره‌ی اخلاقی آنان را برجسته می‌سازد. همان‌طور که پیامبر (ص) در حدیث معروف ثقلین فرمودند: **یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ، أَمَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا: کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی، فَإِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْض** «ای مردم! من در میان شما دو چیز گران‌بها باقی می‌گذارم. اگر به آن دو تمسک جویید، هرگز گمراه نخواهید شد: کتاب خدا و عترتم، اهل بیتم؛ زیرا این دو هرگز از یکدیگر جدا نمی‌شوند تا در کنار حوض (کوثر) بر من وارد شوند.» کتاب *سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت علیهم‌السلام: تعلیم و تربیت اخلاقی (جلد سوم)*، تألیف دکتر محمد داودی و منتشر شده توسط پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در قم، با هدف شناسایی، استخراج و تدوین اهداف، اصول و روش‌های تعلیم و تربیت اخلاقی بر اساس سیره‌ی پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) نگاشته شده است. همان‌گونه که از عنوان کتاب پیداست، محتوای آن مبتنی بر رفتار و سیره معصومان (علیهم‌السلام) است. با توجه به مشکلات اجتماعی متعددی که مسلمانان با آن مواجه‌اند، اصول اخلاقی آموزش‌داده‌شده توسط پیامبر (ص) و اهل‌بیت (ع) می‌توانند به‌عنوان قطب‌نمایی اخلاقی، رفتار انسان‌ها را هدایت کنند و پیوند آن‌ها را با خداوند و جامعه تقویت نمایند. باید دانست که سیره معصومان (علیهم‌السلام) صرفاً بخشی از تاریخ نیست؛ بلکه آموزه‌هایی است همیشگی که انسان‌ها را به سوی ارزش‌های اخلاقی در زندگی روزمره فرا می‌خواند. از این‌رو، ترجمه این اثر درباره آموزه‌های اخلاقی اسلام—به‌ویژه آن‌چه در سیره‌ی پیامبر (ص) و اهل‌بیت (ع) متجلی شده—فرصتی ارزشمند برای آشنایی مخاطبان انگلیسی‌زبان با این اصول خواهد بود. امید است این ترجمه نه تنها راهنمایی در مسیر معنوی خوانندگان باشد، بلکه در ارتقاء آگاهی اخلاقی و تقویت پایداری پیروان اهل‌بیت (ع) در سراسر جهان نیز نقشی مؤثر ایفا کند. در پایان، به استناد این اصل که **مَن لَم یَشْکُرِ المَخْلُوقَ لَم یَشْکُرِ الخالِقَ** «کسی که از مخلوق تشکر نکند، از خالق نیز تشکر نکرده است» لازم می‌دانم مراتب قدردانی صمیمانه‌ام را از حجت‌الاسلام دکتر محمد داودی، نویسنده ارجمند کتاب *تعلیم و تربیت اخلاقی* و ناظر این اثر ابراز نمایم. از درگاه خداوند متعال برای ایشان توفیق روزافزون مسئلت دارم. همچنین صمیمانه از مدیر و اعضای محترم گروه علوم تربیتی مجتمع آموزش عالی بنت‌الهدی، که در فرآیند ترجمه این اثر از من حمایت کردند، تشکر و قدردانی می‌نمایم.
استناد آنه ماری شیمل به آیات قران با تأکید بر معرفت خدا و انسان
نویسنده:
احسان عبدالرزاق حمید الشدیدی؛ استاد مشاور: علیرضا شاهین
نوع منبع :
رساله تحصیلی
تطابقات و اختلافات بین علم شناسی قرآنی و علم شناسی مدرن
نویسنده:
محمدمهدی حسینی؛ استاد راهنما: عزت الله مولایی نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بی شک یکی از مهم ترین معضلات شناختی مسلمین و مخاطبان قرآن حکیم پس از بازگشت به ادیان در دوران پست مدرنیسم غربی و برخورد با چالش های متعدد تمدنی ناشی از برتری تمدنی کفار در برابر تمدن شکوه مند اسلامی در شرق، وضعیت تطابقی و اختلافی میان علم شناسی قرآن حکیم و علم شناسی مدرن است که یکی موتور محرکه پیشرفت تمدن اسلامی و دیگری منطق تحلیل علمی مدرنیسم تا 50 سال اخیر تفکر رنسانسی غربی بود. به علاوه قرآن حکیم، بر عکس برخی از دیگر کتب مقدس دینی، خود را کتاب هدایت و دانش دانسته و میان فهم ساختاری خویش و علم و دانش نیز رابطه ای ارگانیک، منطقی و مکتبی بر قرار می کند که نوعی خاص از علم شناسی را به مخاطب خویش ارائه داده و نوعی نهضت تولید علم را در برابر مخاطب خویش آشکار می کند که در ادبیات فلسفه علم و انقلابات علمی، کاملا دارای گزاره هایی معنا دار و تحلیل پذیر می باشد. چنانکه کتاب الله حکیم، علم را امری الهی دانسته و برای آن در ارتباط با خداوند متعال جایگاهی بسیار مهم و قابل توجه قرار می دهد و طی آن، قرآن حکیم معتقد است که همه علم متعلق به خداوند متعال بوده و با اصلاح رابطه انسان با خداوند متعال، رشد علم نیز حاصل می گردد که قسمت قابل توجهی از وصول بدان، محتاج حصول فهم شناختی معتبر از کتاب الله می باشد. چنانکه کتاب الله، علم را به عنوان نور و مایه حیات طیبه تعریف کرده و جستار آن را در دعوت انبیاء (ع) نیز مورد تبیین قرار می دهد. در حالی که علم شناسی مدرن متاثر از سیر افولی اطوار ادراکی خویش، علم را مستقل از معنویت و دین دانسته و به همین دلیل علم شناسی خویش را به بحران های متعددی گرفتار می سازد. بر این مبناء برای شناخت معتبر از پیوند میان علم شناسی قرآنی و علم شناسی مدرن، محتاج روش شناسی و تحلیل علمی و معرفتی معتبری هستیم تا بتواند وضعیت این رابطه را به نیکی تحلیل و تبیین کرده و ارائه چنین تحقیقی در کیفیت فهم معتبر از علم شناسی مدرن نیز نقش مهمی را ایفاء می کند. به علاوه مرجعیت کتاب الله در پاسخ به پرسش های مخاطبان در همه ادوار تاریخ بشر تا روز قیامت اعتبار داشته و این فهم از مرجعیت کامل قرآن حکیم علاوه بر ضرورتی که تبیین کیفیت آن دارد، از نظر تاریخ تفسیر نیز قدمتی طولانی داشته و علاوه بر دلالت آیات و احادیث فریقین، می بینیم که تفسیر صحابه و تابعین نیز بر چنین مرجعیتی اتفاق دارند و همواره می کوشیدند تا با استفاده از مناهج فهم تفسیری از قرآن حکیم، تفسیر منظور خویش را از متن کتاب الله درک کنند که همین بر مرجعیت کامل قرآن حکیم در فهم تفسیری آنان دلالت دارد. بر این مبناء بر آن شدیم تا با تمرکز بر علم شناسی و عدم پرداختن جزئی به همه انواع شاخه های علوم مورد نظر، به تبیین معتبر و مشروعی از نسبت علم شناسی قرآنی و مدرن پرداخته و این پژوهش مهم را با استفاده از رویکرد تخصصی فلسفی و معرفتی همگام با بررسی های معتبر قرآنی محقق کنیم. چنانکه پاسخگویی قرآن حکیم به چالش های بشر در هر دوران، اقتضاء هدایت جامع و کامل قرآنی بوده و طی آن علاوه بر تبیین برتری های ادبیات قرآنی نسبت به ادبیات فلسفی مدرنیسم، ظرفیت قرآن حکیم برای هدایت فلسفه ویران غربی در دوران ما و نجات بشر غربی از بحران های مختلف فلسفی را نیز تبیین کرده و جایگاه مهم علم شناسی قرآنی را در فهم علمی و ارتقاء تمدنی نمایان می سازد و برای تحقق آن، خواهیم کوشید تا به جای کلی گویی های نا کافی، موارد تطابقات و اختلافات را به نحوی مفید و مختصر تحلیل کرده و با پر مایگی اسناد و مدارک معتبر در ارائه مطالب در برابر اتکاء محض محقق به فهم خویش، در حد توان خویش حق مطلب را اداء نماییم و طی آن، مرجعیت کامل قرآن حکیم را در پاسخ به مسائل مخاطبان بر اساس خودِ قرآن حکیم، روایات معصومین (ع)، روایات صحابه و تابعین نیز به اثبات رسانیم.
پیشینه خداشناسی حکمت متعالیه در آثار افلوطین
نویسنده:
محمد حقیقی راد؛ استاد راهنما: محمدکاظم علمی سولا؛ استاد مشاور: مرتضی حسینی شاهرودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
کاوش در مبانی حکمت متعالیه جهت شناخت بهتر و دقیق‌تر آن امری ضروری است و در همین راستا تبیین پیشینه حکمت متعالیه در زمینه خداشناسی و سیر تاریخی مباحث خدا‌شناسی و مقام احدیت و واحدیت از افلوطین تا ملاصدرا اهمیت دارد. در این پژوهش با روش اسنادی و با استفاده از منابع کتابخانه‌ای و بررسی اثولوجیای افلوطین و آثار ملاصدرا می‌توان شواهدی مبنی بر استفاده مستقیم و غیرمستقیم او از اثولوجیای افلوطین مشاهده کرد؛ بنابراین پس از بیان نظریات افلوطین در زمینه مسایل خداشناسی، ابتدا تاثیر او بر برخی فیلسوفان، متکلّمان و عرفای برجسته اسلامی در این مسایل مورد بررسی و تحلیل قرار خواهدگرفت و سپس به اصول و مبانی که ملاصدرا تحت تاثیر افلوطین آن‌ها را بیان کرده‌است، پرداخته می‌شود. در ادامه شباهت‌ها و تفاوت‌های میان این دو فیلسوف تحلیل می‌گردد و در پایان پس از نقادی و ارزیابی این شباهت‌ها این نتیجه حاصل می‌شود که ملاصدرا اگرچه تحت تاثیر افلوطین بوده اما تکیه او بر آیات و روایات و شهود‌های ناب عرفانی و براهین عمیق فلسفی وی موجب ارائه دیدگاه‌های خاص و منحصر به‌فرد در زمینه اصول و مبانی حکمت متعالیه و نوآوری‌هایی در آن و اخذ نتایجی خاص از این اصول و مبانی شده‌است که فلسفه او را از فلسفه افلوطین متمایز می‌نماید و پاسخ‌گوی بسیاری از مسایلی است که در فلسفه‌های پیشین پاسخ قانع کننده‌ای برای آن وجود نداشت.
  • تعداد رکورد ها : 336749