جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
صفحه اصلی کتابخانه > جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
  • تعداد رکورد ها : 336770
تحلیل و بررسی فرقه های اعتزال (معتزله) بر اساس منابع فرقه نگاری
نویسنده:
رامین فروزان؛ استاد راهنما: بهرام امانی چاکلی، آیت الله زرمحمدی؛ استاد مشاور: لیلا تقوی سنگدهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
معتزله، یک مذهب عقل گرا در جهان اسلام می باشد. هدف این پژوهش، شناخت فرقه های این مکتب و تفاوت های آن ها با یکدیگر و بررسی تفاوت مکتب های بصره و بغداد و ارزیابی معتزله ی ری است. در این پژوهش، از روش کتاب خانه ای استفاده شده است. یافته های تحقیق، نشان می دهد که فرقه های معتزله، در کلام جلیل (خداشناسی و...) و کلام دقیق (جهان شناسی و انسان شناسی) تفاوت های اساسی دارند. و عمده وجه تمایز مکتب بغداد با مکتب بصره، افضل دانستن حضرت علی(ع) از سایر خلفای راشدین، تمایل به تشیّع و کافر دانستن قائلان به قدیم بودن قرآن است. در دوره ی آل بویه، با توجّه به حمایت های صاحب بن عبّاد، وزیر این دودمان، از معتزله و شخص قاضی عبدالجبّار، آن ها جانی دوباره یافتند. ولی با مرگ صاحب بن عبّاد و به خصوص با حملات محمود غزنوی به ری، معتزله دوباره رو به افول نهادند. با این وجود، این آئین از بین نرفت و به ولایات کناره ی دریای خزر، بیهق، یمن و ... انتقال پیدا کرد.
بررسی تطبیقی ظرفیت تعلم انسان و فرشتگان درقرآن وروایات
نویسنده:
طیبه طاهری اسمعیل کندی؛ استاد راهنما: علیرضا رستمی هراتی؛ استاد مشاور: حمیدرضا سروریان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شرح و بیان مسئله پژوهشی: در نظام هستی شناختی اسلام انسان و فرشتگان به عنوان دو موجود متمایز با ویژگی ها، وظایف و جایگاه های خاص خود همواره مورد توجه متکلمان، فیلسوفان و مفسران قرآن بوده اند. انسان به عنوان خلیفه الله روی زمین از موهبت عقل اراده و توانایی یادگیری برخوردار است، در حالی که فرشتگان به عنوان موجوداتی مطیع و فاقد اراده ،وظایفی خاص در نظام خلقت بر عهده دارند. یکی از جنبه های مهم در مطالعه این دو موجود ،بررسی ظرفیت تعلم و دانش اندوزی آن هاست. این موضوع نه تنها از منظر فلسفی و کلامی حائز اهمیت است ،بلکه در قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام نیز به طور ویژه مورد توجه قرار گرفته است. قرآن کریم در آیات متعددی به موضوع دانش و تعلم اشاره کرده است برای مثال در سوره بقره، آیات 30 تا 33 به داستان خلقت آدم علیه السلام و تعلیم اسما به او اشاره می شود که نشان دهنده ظرفیت بالای انسان در یادگیری و دانش اندوزی است. از یک سو انسان به عنوان موجودی دارای عقل و اراده توانایی یادگیری تفکر و پیشرفت در زمینه های مختلف را دارد این ویژگی ها او را قادر می سازد تا به عنوان خلیفه الله مسئولیت های مهمی را در زمین بر عهده بگیرد. از سوی دیگر فرشتگان دانش محدود و خاصی دارند که از سوی خداوند به آن ها اعطا شده است این تفاوت ها نه تنها در جایگاه این دو موجود در نظام خلقت تاثیرگذار است بلکه نشان دهنده رویکرد متفاوت قرآن و روایات به مسئله دانش و تعلم است . روش شناسی :این پژوهش با استفاده از روش تفسیر موضوعی قرآن و تحلیل فلسفه اخلاق اسلامی به بررسی آیات و روایات مرتبط موضوع تعلم انسان و فرشتگان می پردازد. داده های تحقیق از طریق مطالعه کتابخانه ای و تحلیل محتوای آیات قرآن و روایات معتبر جمع آوری شده اند. پیشینه و تاریخچه موضوع تحقیق : در خصوص عنوان ظرفیت تعلم در انسان و فرشتگان مقاله ،پایان نامه یا کتابی به طور جامع در منابع الکترونیکی و کتابخانه ای یافت نشد. اهمیت و ارزش تحقیق : این پژوهش از منظر تئوری انسان شناسی دینی و فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی به دو پرسش بنیادین پاسخ می دهد . اول :تمایز هستی شناختی انسان و فرشتگان درقرآن کریم با طرح مفهوم تعلیم اسما درسوره بقره آیه سی و یک ،انسان را موجودی با ظرفیت کشف اسرار هستی و تسخیر طبیعت معرفی می کند .در حالی که فرشتگان به دانش تکوینی و اطاعت محض مجهزند این تمایز نیازمند بازخوانی فلسفی مفاهیمی مانند( اراده ،اختیار و مسئولیت پذیری)در نظام معرفتی اسلام است. دوم :نوآوری و پژوهش : پر کردن خلا مطالعاتی تطبیقی. مطالعات پیشین اغلب بررسی انسان با فرشتگان به صورت مجزا و نسبتا محدود پرداخته اند اما این تحقیق با رویکرد تطبیقی ساختارمند، تفاوت ها و شباهت های این دو موجود در حیطه های منشا دانش ،محدودیت های ادراکی و نقش انهادر نظام خلقت را تحلیل می کند. سه :اهمیت کاربردی ترویج فرهنگ علم محوری با استخراج مبانی دینی. تاکید بر تعقل (افلاتعقلون در بقره آیه چهل و چهار) می تواند الگویی برای نهادهای آموزشی اسلامی طراحی کند که بر تربیت انسان های پرسشگر و خلاق مناسب باشد و در برابر مادی گرایانی که انسان را موجودی صرفا مادی می دانند این تحقیق با استناد به قرآن انسان را موجودی چند بعدی ترکیبی( از عقل، روح و جسم) معرفی می کند که با داشتن ظرفیت علمی بالا ،قادر به تعالی تا مرزهای اسما الله است . اهداف تحقیق: تحلیل ویژگی های فرشتگان: شناخت ظرفیت های یادگیری فرشتگان به ما کمک می کند تا نقش آن ها در زندگی را بهتر درک کنیم . تحلیل آیات و روایات: بررسی آیات و روایات مرتبط می تواند به ما در درک تفسیرهای مختلف کمک کند و ما را به غنای علمی و دینی برساند. فرضیه ها :سوال اصلی تعلم انسان و فرشتگان از منظر آیات و روایات از چه ظرفیت و ویژگی هایی برخوردار است؟ سؤال فرعی 1:ظرفیت تعلم انسان و فرشتگان از منظر آیات و روایات چه شباهت هایی دارند؟ 2:ظرفیت تعلم انسان و فرشتگان از منظر آیات و روایات چه تفاوت هایی دارند؟ روش تحقیق :به شیوه کتابخانه ای کاربرد نتایج تحقیق :در انتشارات علمی
بررسی رابطه خداشناسی و تأویل در نظام فکری فخررازی (با تاکید بر کتاب تأسیس التقدیس )
نویسنده:
مریم بویرحسنی باغناری؛ استاد راهنما: مصطفی موسوی اعظم؛ استاد مشاور: علی نجات رای زن
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
متکلّمان مسلمان از هر طیفی بر این فرض وحدت نظر دارند که خداوند همانند مخلوقاتش نبوده و صفات موجودات مخلوق را نمی‌توان به وی نسبت داد، چرا که در غیر این صورت خداوند ممکن الوجود می‌شود. با این وجود، مشکل پیش روی متکلّمان این بود که منابع موثّقی چون قرآن و سنّت در توصیف خداوند بشدّت انسان‌انگارانه هستند. قرآن و سنّت از «دست» خداوند، «نزول» او، «صعود» او، «آمدن» و »رفتن» او، و نشستن وی بر عرش خود صحبت به میان می‌آورند. این اوصاف چالش برانگیزند؛ زیرا در ظاهر دلالت بر این دارند که خداوند در جهت یا مکانی است و شباهتی به موجودی جسمانی و انسان‌وار دارد. مشکل پیش روی این دسته از متکلّمان را می‌توان در شکل این سوال مطرح کرد: چگونه می‌توان واقعیّت اوصاف انسان‌وارانه خداوند را بدون افتادن در دام تشبیه بیان کرد و بدین گونه به این اصل اساسی در خداشناسی رسید که خداوند شبیه مخلوقات خود نیست؟ تاکید متکلّمان سنّتی که تنها قرآن و سنّت را موثّق و مشروع می‌دانستند بر آن بود که می‌بایست همواره به قرآن و سنّت تمسّک جست چرا که تنها از طریق آنهاست که خداوند خود را بوسیله اسماء و اوصافش آشکار ساخته است. همچون متکلّمان سنّتی، اشاعره با مسئله تشبیه مواجه بودند و روش تفسیری آنها منشعب از این مسئله بود که چگونه می‌توان حقیقت اسماء و اوصاف الهی همچون «فَوق» و «عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوَی» را بدون افتادن در دام تشبیه، یعنی بدون اختصاص اوصاف مخلوقات (تناوب، حرکت، جهت، و غیره) به او، حفظ کرد؟ رویه اصلی در اشعریّت نسبت به مسئله تشبیه بر مبنای چندین فرضیه بود که مهم‌ترین آنها در ارتباط با سندیّت قرآن و سنّت به عنوان منابع وحیانی و آسمانی است. بر این اساس، خداوند خود را در قرآن و سنّت با اسماء و اوصافی انسان‌انگارانه، همچون «یَد»، توصیف می‌کند. از آنجاییکه این اسماء و اوصاف آسمانی می‌باشند، تنها قرآن و سنّت ضامن تفسیر مشروع آنها هستند. در اساس، این بدان معناست که لازم است شیوه‌ای را که خداوند برای توصیف خود با نسبت‌دادن این اسماء و اوصاف به خود برگزیده بپذیریم و تأویل را که روشی تفسیری بر مبنای تعقّل در این مسئله است به کار نبندیم. پیروان اعتزال که مدّعی استفاده محض از تعقّل به عنوان منبع علوم دینی بودند، بر این عقیده بودند که چنین آیات و احادیثی، هنگامی که در معنای ظاهری خود به کار گرفته شوند، در شأن خداوند نبوده و در نتیجه می‌بایست تأویل مورد استفاده قرار گیرد. وامداری رازی از روش‌شناسی معتزله بویژه در کتاب تاسیس التقدیس مشهود است. این کتاب تماما وقف مسئله تأویل و چگونگی مشروعیت تفسیر قرآن و احادیث نبوی بصورت مَجاز با معطوف‌کردن مفهوم آشکار آنها به مفهوم نهان آنها شده است. روش رازی در این رساله، پذیرش مفهوم اعتزالی تأویل (و فرضیّات خداشناسی مستتر در آن) در مقابله با مخالفان سنّتی حنبلی است که موافقتی با تأویل نداشتند. در مقابله با نظرات مخالفان خود در باب تأویل، رازی روشی را اتّخاذ کرد که هدف آن ضروری ساختن تأویل بود. این روش در این بخش‌های کتاب تاسیس التّقدیس بیان شده است: 1) دلایلی مبنی بر اینکه خداوند تبارک و تعالی فراتر از جسمیّت و مکانیّت فضایی است؛ 2) تفسیر [مَجاز] متشابهات آیات قرآن و احادیث نبوی. تاثیر معتزله بر روش‌شناسی فخررازی از محتویات تاسیس التّقدیس مشهود است. بخش (1) در باب موضع معتزله در بحث این مسئله است که خداوند «فرای جسمیّت و مکانیّت فضایی» است و در یک جهت یا یک فضا که جسمیّتی را اشغال کند نمی‌باشد. رازی سپس ادّله‌ای بر مبنای شواهد نقلی و عقلی ارائه می‌دهد که طبق آنها خداوند را نمی‌توان با حواس درک کرد زیرا که او نه «اینجا» و نه «آنجا» و در نتیجه نه در یک جهت و یا مکان خاص است. (فخررازی، 2011: 46-114) بخش (2) نیز قویّا متاثّر از معتزله است و بحث در آن بر این است که معنای ظاهری آیات و احادیث انسان‌انگارانه در شأن خداوند نیستند. (فخررازی، 2011: 116-217) در نتیجه معنای ظاهری نمی‌تواند مقصود قرآن و احادیث باشد و می‌بایست استعاره‌وار و از طریق تأویل تفسیر شوند. گستره‌ی تأویل و جوانب آن، مسئله‌ای است که در چارچوب معرفتی رازی و مفروضات خداشناسانه او مشخص می‌شود. این جوانب من حیث مجموع نشان می‌دهند که رازی رسما یکی از ویژگی‌های اصلی اشعریّت سنّتی، یعنی سندیّت قرآن و سنّت به عنوان منابع موثّق علوم دینی را منکر می‌شود. در چارچوب معرفتی فهم رازی از مسئله تأویل، تعقّل به عنوان منبعی مستقل از علوم دینی در نظر گرفته می‌شود. (Tariq Jaffer, 2012) این بدان معناست که تعقّل نیازمند هدایت قرآن و سنّت در درک علوم دینی نبوده و کاملا قادر به کسب چنین علومی بطور مستقل است. این چارچوب زاده نگاه رازی به مسئله تشبیه در بخش نخست تاسیس التّقدیس است که در باب «شواهدی مبنی بر فراتر بودن خداوند از جسمیّت و مکانیّت فضایی» می‌‌باشد. (فخررازی، 2011: 46-114) رازی در این بخش صراحتا چارچوب شناختی اشعریّت سنّتی که شناخت خداوند را تنها محدود به قرآن و سنّت می‌کند انکار کرده و بر پذیرش حقیقت یا معنای ظاهری اوصاف الهی تاکید می‌ورزد. بسیاری از ادلّه‌ که رازی ارائه می‌دهد پیرو خطّ مشی فکری معتزله است. در اندیشه رازی، استفاده از تأویل نتیجه پیروی از این خداشناسی اعتزالی و تاحدودی فلسفی است. جان کلام منطق رازی در مورد تأویل به این شرح است: الف) چنانچه معنای ظاهری قرآن با اصول الهیّاتی که تعقّل از طریق ادلّه منطقی برپا کرده است همخوانی نداشته باشد (برای مثال، اینکه خداوند در یک جهت یا مکان نیست)، معنای ظاهری قرآن ذیل محالات دسته‌بندی می‌شود؛ ب) از آنجاییکه قرآن باید با آنچه تعقّل برقرار ساخته توافق داشته باشد، مقصود آیات قرآنی نمی‌تواند محالی منطقی باشد بلکه باید معنای غیرظاهری آنها باشد؛ ج) بنابراین، مفسّر ناگزیر معنای ظاهری توصیفات انسان‌انگارانه را به سمت معنایی غیرظاهری یا تمثیلی معطوف می‌دارد، چرا که در غیر این صورت تضاد مستقیمی بین منطق و قرآن به وجود می‌آید.
فرشتگان در منداییت و یهودیت: پژوهشی مقایسه ای در ماهیت، عملکرد و کارکرد
نویسنده:
ریحانه قاسمی؛ استاد راهنما: مهراب صادق نیا، محمد شکری فومشی؛ استاد مشاور: مهرداد عربستانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این پژوهش با هدف بررسی مقایسه‌ای ماهیت، عملکرد و کارکرد فرشتگان در منداییت و یهودیت انتخاب شده و می‌کوشد با بررسی متون مقدس، منابع تاریخی و پژوهش‌های بین‌رشته‌ای، ابعاد الهیاتی و آیینیِ فرشتگان یهودی و مندایی را روشن سازد. از طریق این پژوهش انتظار می‌رود که بتوان درک عمیق‌تری از ماجرای آغاز توجه به فرشتگان و نقش فرشتگان در رابطه با خدا و انسان و جهان به عنوان ابزارهایی جهت انتقال نور و معرفت الهی و متعاقباً نمود علنی در زندگی پیروان دو دین یهودی و مندایی به دست آورد. این تحقیق می‌تواند به کشف الگوهای جهان‌شمول و تفاوت‌های منحصربه‌فرد در درک فرشتگان کمک کند و نشان دهد چگونه بافت الهیاتی یهودیت و منداییت بر نقش این موجودات ماورایی تأثیر گذاشته است. در نظام‌های توحیدی، به‌ویژه یهودیت و مندائیت، تأکید بر تعالی مطلق خداوند، یعنی جدایی و برتری کامل او از جهان مخلوقات، اصلی بنیادین در الهیات است. این اصل، پرسشی اساسی در الهیات و دین‌پژوهی پدید می‌آورد: چگونه امر متعال می‌تواند با جهانی مادی و انسانی که در قلمرو کثرت، فساد و محدودیت گرفتار است، ارتباط برقرار کند؟ پاسخ این چالش در هر دو سنت از طریق موجودات واسطه‌ای، یعنی فرشتگان (??????) در یهودیت و اثراها (uthras) در مندائیت، صورت‌بندی شده است. این موجودات نه‌تنها نقشی نمادین، بلکه جایگاهی عمیق در سنت و کیهان‌شناسی دارند و رابطه میان خدا، عالم و انسان را معنا می‌بخشند. در یهودیت، فرشتگان موجوداتی آفریده‌شده، غیرفانی و غیرجسمانی‌اند که به‌عنوان مأموران اجرای اراده الهی در متونی چون تورات، تلمود و به‌ویژه آثار قبالایی مانند زوهر توصیف شده‌اند. این موجودات به‌تدریج ساختاری سلسله‌مراتبی و پیچیده یافته‌اند و برخی چون جبرئیل، میکائیل یا متاترون، نقش‌هایی فراتر از پیام‌رسانی، از جمله واسطه‌گری در وحی، شفاعت آسمانی یا تجلی صفات الهی بر عهده دارند. فرشتگان در نقش‌هایی چون بشارت‌دهنده (مانند مژده به ابراهیم)، محافظ (مانند فرشته نگهبان اسرائیل)، عامل مجازات (مانند فرشته مرگ در خروج) یا حتی تمثیل‌های عرفانی و کیهانی ظاهر می‌شوند و فاصله میان خدای متعالی و جهان فانی را پر می‌کنند. در مندائیت، اثراها موجوداتی نورانی و غیرمادی‌اند که با نور برتر یا «هیی ربی» (خدای اعلی) پیوندی متافیزیکی دارند. این موجودات، که در متونی چون گنزا ربّا، ادراشا اد یهیا و قلستا توصیف شده‌اند، اغلب به‌صورت جفت‌های مذکر و مونث با طبقه‌بندی دقیق و سلسله‌مراتبی تصویر می‌شوند و ماهیتی نزدیک به ایده‌های افلاطونی، فرشتگان زرتشتی و موجودات گنوسی دارند. اثراها به‌عنوان راهنمایان روح، مأموران حسابرسی نفس، محافظان پل‌های کیهانی و مجریان نورانی رازهای خلقت عمل می‌کنند و در آیین‌های نجات‌بخش مندایی، به‌ویژه در مسیر صعود روح به عالم نور، نقشی محوری ایفا می‌نمایند. از منظر الهیاتی، این موجودات واسطه‌ای، شکاف هستی‌شناختی میان خدای متعال و جهان فانی را پر می‌کنند. در یهودیت، این نقش در قالب ساختارهای عرفانی، نمادین و کیهانی، به‌ویژه در قبالا، به اوج خود می‌رسد، جایی که فرشتگان تجلی اراده الهی و واسطه حضور خدا در تاریخ و طبیعت‌اند. در مندائیت، اثراها نه‌تنها رابط میان انسان و عالم نور، بلکه تجسم نظام‌مند نور و اراده الهی برای بازگرداندن نفس به اصل نورانی خود هستند. این موجودات، بدون خدشه به قداست و تعالی الهی، امکان تعامل خدا با عالم و انسان را فراهم می‌سازند. تاکنون، بررسی‌های دقیقی درباره فرشتگان در یهودیت انجام شده و متون و پژوهش‌های گسترده‌ای در این زمینه وجود دارد. بااین‌حال، درباره مندائیت، به دلیل محدودیت منابع و دسترسی به متون اصلی، پژوهش‌های کمتری صورت گرفته است. مهم‌تر اینکه، مقایسه فرشته‌شناسی این دو سنت، یعنی فرشتگان یهودی و اثراهای مندایی، تاکنون موضوع پژوهش نبوده است. این پژوهش با هدف پر کردن این خلأ، می‌کوشد ماهیت، عملکرد و کارکرد الهیاتی فرشتگان و اثراها را در یهودیت و مندائیت به‌صورت مقایسه‌ای بررسی کند. این مطالعه با تکیه بر متون اصلی یهودی (تورات، تلمود، زوهر و متون هخالاتی) و مندایی (گنزا ربّا، ادراشا اد یهیا، قلستا، انیانی و ..) و بهره‌گیری از روش نظم‌دهی مفهومی و تحلیل تطبیقی-الهیاتی، به این پرسش پاسخ می‌دهد: فرشتگان و اثراها در یهودیت و مندائیت چه شباهت‌ها و تفاوت‌هایی در ماهیت، عملکرد و نقش الهیاتی دارند و چگونه این موجودات واسطه‌ای تنش میان تعالی خداوند و حضور او در جهان را رفع می‌کنند؟ این پژوهش نه‌تنها ساختارهای فرشته‌شناختی این دو سنت را روشن می‌سازد، بلکه به درک عمیق‌تری از نحوه مواجهه ادیان توحیدی با پرسش‌های بنیادین الهیاتی یاری می‌رساند. با تمرکز بر ماهیت و کارکرد این موجودات واسطه‌ای، این مطالعه الگویی مشترک در پاسخ ادیان توحیدی به مسئله ارتباط با امر متعالی را آشکار می‌سازد، درحالی‌که تفاوت‌ها در خاستگاه‌های متافیزیکی، زبان نمادین و بسترهای تاریخی و فرهنگی هر سنت، زمینه‌ای غنی برای تحلیل چندلایه فراهم می‌آورد.
ترجمه کتاب القراءات القرآنیه بین المستشرقین و النحاه
نویسنده:
سعید ابراهیمی ثانی؛ استاد راهنما: مرتضی قاسمی حامد؛ استاد مشاور: حامد شریعتی نیاسر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
با توجه به گسترش روز افزون اسلام و نیاز جوامع بشری برای آشنایی با این دین و آگاهی از تعالیم آن راهکارها و گام‌های عملی مؤثری توسط دانشمندان و علمای اسلامی ارائه و اجرایی گشته است. از مهم‌ترین گام‌هایی که در این حوزه نیازمند اهتمام خاص و تلاش روزافزون به ویژه در عصر حاضر جهت روشنگری و آگاهی بخشی به نسل‌های پیش‌رو است؛ ترجمه و نشر کتب و رسائلی است که در حوزه علوم دینی تألیف شده است که این موضوع اهمیت نهضت ترجمه را عیان می‌سازد. در این راستا و با توجه به آنکه در میان علوم اسلامی، اولین علمی که تکون یافت علم قراءات و پس از آن علم تفسیر بود، اهمیت اهتمام و بررسی بیش از پیش این موضوع را عیان می‌سازد؛ زیرا علم قرائت ارتباط زیربنایی با سایر دانش‌ها دارد و زیربنای همه دانش‌های دیگر به اصل متن قرآن برمی‌گردد. برخلاف حدیث و عمده مطالب کتب مقدس که متن‌شان مقدس نیست، بلکه محتوای‌شان مقدس است، در قرآن هم متن و هم محتوای مقدس داریم. بنابراین باید این متن مقدس درست خوانده شود، تا درست فهم شود، یا هرکدام از بخش‌ها در جای خودش قرار گیرد. از جمله تألیفات ارزشمند در حوزه علم قراءات، کتاب «القراءات القرآنیه بین المستشرقین والنحاه» (قرائت‌های قرآنی از نظر مستشرقان و نحویان) اثر دکتر حازم سلیمان حلی است. نویسنده در این کتاب تحلیلی جامع و مفید از دیدگاه‌های مختلف درباره قرائت قرآن ارائه داده و به تبیین موضع برخی از مستشرقان و نحویان در قبال قرائت قرآن می‌پردازد. کتاب «القراءات القرآنیه بین المستشرقین والنحاه» در سه فصل تنظیم شده است: فصل اول مشتمل بر اصل قراءات و اختلاف آنها و دلایل اختلاف و کثرت قرائت و ملاک قرائت صحیح، فصل دوم شامل موضع مستشرقان در قبال قرائت‌ها، مواجهه با آنها و پاسخ به ادعاهای آنان، و فصل سوم شامل موضع نحویان بصره و کوفه نسبت به قراءات است. در این پژوهش، با روش توصیفی به ترجمه اثر فوق به زبان فارسی پرداخته شده و سعی گردیده است ترجمه‌ای وفادار به متن اصلی، با ادبیاتی دقیق، روان و رسا ارائه شود.
بررسی نقش عقل ودین در تکامل انسان از دیدگاه علامه جعفری
نویسنده:
مژگان غریبی؛ استاد مشاور: سعید علیزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
: این پژوهش به بررسی نقش عقل ودین در تکامل انسان از دیدگاه علامه جعفری می‌پردازد عقل یکی از شریف‌ترین قوای انسانی است که توانایی درک کلیات را دارد و انسان را از سایر موجودات متمایز می‌سازد. دین نیز یکی از منابع معرفت‌بخش محسوب می‌شود. علامه جعفری در نظریه حیات معقول، عقل را نه صرفاً به‌عنوان یک قوه جزئی‌نگر و ابزاری، بلکه در پیوند با عقل عملی و در تعامل با دین مورد توجه قرار می‌دهد. از دیدگاه ایشان، دین نه تنها در تعارض با عقل نیست، بلکه به تکامل عقل کمک می‌کند و آن را از خطا مصون می‌دارد. عقل در شناخت دین نقش مهمی دارد و یکی از منابع معتبر معرفت دینی است. از دیدگاه علامه جعفری، تکامل انسان در گرو تعامل و هماهنگی میان عقل و دین است. عقل، پیامبر درونی انسان است که او را به سوی حقیقت هدایت می‌کند، اما به تنهایی قادر به درک تمام ابعاد هستی نیست. دین، که شامل عقاید، اخلاق و احکام الهی است، در حکم پیامبر بیرونی، عقل را تکمیل کرده و آن را به سوی درک عمیق‌تر هدایت می‌کند. در نظریه حیات معقول، تکامل حقیقی انسان در گرو استفاده صحیح از عقل و بهره‌گیری از تعالیم دینی است. این تکامل، تنها به رشد علمی و فناورانه محدود نمی‌شود، بلکه ابعاد اخلاقی، روحی و معنوی را نیز در بر می‌گیرد. علامه جعفری تأکید دارد که عقل و دین در تضاد با یکدیگر نیستند، بلکه دین با ارائه نظام ارزشی و هدفمندی به عقل، مسیر صحیح رشد و تکامل انسان را هموار می‌سازد. در مجموع، از دیدگاه علامه جعفری، عقل و دین دو عنصر مکمل‌اند که در کنار یکدیگر، انسان را به سوی کمال و سعادت واقعی سوق می‌دهند. این پژوهش به روش کتابخانه‌ای، توصیفی و تحلیلی انجام شده است
تبیین نظرات علامه مجلسی رحمه الله علیه و تحلیل رویکرد ایشان در مسئله شناخت خداوند متعال
نویسنده:
ضرغام عباس شاه؛ استاد راهنما: مهدی آزاد پرور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه مجلسی رحمه الله علیه یکی از بزرگترین و شهیر ترین علماء شیعه در قرون اخیر است. کارنامه ی علمی او گویای همه چیز است و همین از او یک متکلم، محدث و صاحب نظر بزرگ ساخته است. نظرات علامه مجلسی (رحمه الله علیه) در مباحث و ابواب گوناگون علمی از گذشته مورد بحث جوامع علمی بوده است. یکی از مباحث مهمی که از قدیم الایام در بین علماء و متکلمین شیعه مورد بحث و بررسی بوده، مبحث شناخت خداوند متعال است. همچون دیگر علماء، علامه مجلسی (رحمه الله علیه) نیز در گنجینه ی گرانبهای علمی که از خود بجای گذاشته، درباره این موضوع نیز صحبت ها و بیانات گران سنگی از خود به جای گذاشته است. تحقیق پیش رو در صدد این است که رویکرد علامه مجلسی رحمه الله علیه در باب شناخت خداوند متعال را در چهار فصل پیش رو تبیین و تحلیل نماید. در فصل اول به مباحث مربوط به کلیات موضوع و مفهوم شناسی و تعریف رویکرد های حدیثی و فلسفی و همچنین زندگینامه علامه مجلسی رحمه الله علیه پرداخته شده است. در فصل دوم به بیان راه های شناخت خداوند متعال و همچنین براهین اثبات خداوند متعال از دیدگاه علامه مجلسی رحمه الله علیه و تمسک او به استفاده از ادله نقلی در باب اثبات خداوند پرداخته شده است. در فصل سوم به بیان صفات خداوند متعال در کتب علامه مجلسی رحمه الله علیه و تقسیم بندی ایشان از صفات پرداخته شده و در نهایت در فصل چهارم به تبیین و تحلیل رویکرد علامه مجلسی (رحمه الله علیه) در باب شناخت خداوند متعال پرداخته شده و همچنین رویکرد ایشان تبیین شده است. علامه در مطالب خود، مباحث عقلی و فلسفی را گنجانده و از آنها به کرات استفاده نموده است. علامه رویکرد اخبارگرایانه را دارد اما اخباری محض نیست. ایشان هم عالمی عقل گرا بوده و هم توجه به اخبار داشته، و هر دوی این رویکردها از آثار ایشان قابل اخذ است.
الهیات هنر در اندیشه مدرن یهودی؛ با تأکید بر آراء ملیسا رافائل
نویسنده:
فرزانه قیاسی؛ نوعی استاد راهنما: منصور معتمدی؛ استاد مشاور: مهدی حسن زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
این رساله «الاهیات هنر» ملیسا رافائل را در متن یهودیت مدرن مورد بررسی قرار داده است؛ نظریه‌ای که با رویکردی فمینیستی به حضور خدا در واقعه هولوکاست می‌پردازد و به چالش‌های الاهیاتی دراین‌باره ذیل تئویسه پساهولوکاستی، پاسخ می‌دهد. همزمان با تحولات پساروشنگری، پیدایش زیبایی‌شناسی به‌عنوان بخشی از نظام فلسفی و توجه به هنر به‌عنوان عامل هویت‌بخش فرهنگی، متفکران یهودی را برآن داشت تا از فرمان دوم، مبنی بر منع هنر بصری که مهم‌ترین دستاویز الاهیاتی برای احساسات ضدیهودی در اروپا بود، در راستای برتریِ اخلاقی یهودیت در ساحت جهانی استفاده کنند. بر این اساس، یهودیت در بطن خود دارای نوعی زیبایی‌شناسی معرفی گردید که هنر مدرن، تازه در قرن بیستم به آن دست یافته و آن هنر بصری انتزاعی و غیرِشمایلی است. در مقابل، رافائل با استناد به مطالعات نظری و میدانی جدید و بازخوانی فمینیستیِ داستان خلقت در سفر پیدایش، تفسیر دیگری از فرمان دوم ارائه می‌دهد و ثابت می‌کند که هنر بصری شمایلی، نه‌تنها در تعارض با اخلاق یهودی قرار نمی‌گیرد بلکه حتا پیش‌زمینه و مقدمه‌ای برای آن است. در تفسیر رافائل، انسان، به‌عنوان اثر هنریِ خدا و حامل تصویر او بر روی زمین، نماینده روح و آزادیِ اراده اوست و می‌تواند عملکرد الهی را در آفرینش کیهان و جهان، در آثار هنری و خلاقه‌ی خود تقلید کند. رافائل این عملکرد تقدس‌گونه الهی را در اعمال مادرانه و مراقبت‌گرانه زنان در آشویتس به‌عنوان بازتاب‌ها یا بازنمایی‌هایی از شخینا، استعاره‌‌ زنانه حضور حمایت‌گر و مستمر خداوند بر زمین در متون عرفانی یهودی تبیین می‌کند. چهره انسانی، در آشویتس اگرچه در ذات خود، عامل اقتدار و قدوسیت بود و به بیانی جلال الهی را نمایندگی می‌کرد، اما به دلیل هتک حرمت به ساحت و صورت زنان، وضوح چشمگیری نداشت، و این سوءتعبیر به‌وجود آمد که خدا یا در صحنه حضور ندارد یا چهره خود را پنهان کرده است.
بررسی تطبیقی آموزه های اخلاقی شکر و کفران نعمت از دیدگاه مفسران معاصر شیعه و اهل سنت
نویسنده:
بهروز پورجعفری؛ استاد راهنما: تارم میثم؛ استاد مشاور: عبدالرضا محمدحسین زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شکر و کفران نعمت از مفاهیم بنیادین اخلاقی در اسلام هستند که هم در رشد معنوی فردی و هم در بافت اخلاقی کلی جامعه، اهمیت بسزایی دارند. قرآن و سنت، به طور مکرر بر اهمیت شناخت و قدردانی از نعمت‌های الهی تأکید کرده و در عین حال، نسبت به خطرات و پیامدهای ناسپاسی هشدار می‌دهند. در حالی که اصول اساسی شکر و کفران، به طور جهان‌شمول در سنت اسلامی مورد تأیید قرار گرفته‌اند، تفاسیر ظریف و کاربردهای خاص این مفاهیم ممکن است در بین مکاتب فکری مختلف، متفاوت باشد. در عصر معاصر، با واقعیت‌های پیچیده اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، درک عمیق‌تری از این آموزه‌های اخلاقی برای مسلمانانی که به دنبال پیمودن زندگی مدرن بر اساس اصول اسلامی هستند، بسیار مهم است. به طور خاص، این پژوهش به دنبال پرداختن به این خلأ در مطالعات موجود است: با وجود ادبیات گسترده در مورد اخلاق اسلامی، یک تحلیل تطبیقی جامع از چگونگی درک و بیان آموزه‌های اخلاقی شکر و کفران نعمت توسط مفسران معاصر شیعه و سنی وجود ندارد. درک این دیدگاه‌ها از این جهت مهم است: * احتمال اختلاف: آیا مفسران شیعه و سنی بر جلوه‌های عملی شکر و اشکال خاص کفران نعمت که باید از آنها اجتناب شود، تأکیدات متفاوتی دارند؟ * اهمیت معاصر: این مفسران چگونه این مفاهیم را برای پرداختن به چالش‌های معاصر مانند مادی‌گرایی، نابرابری اجتماعی و تخریب محیط زیست به کار می‌برند؟ * ارتقاء تفاهم: تحلیل تطبیقی می‌تواند زمینه‌های اخلاقی مشترک و نقاط اختلاف احتمالی را آشکار کند، درک دقیق‌تری از اخلاق اسلامی را تقویت کرده و گفتگوی بین‌مذهبی را ترویج کند. بنابراین، هدف این پژوهش، تحلیل تطبیقی آموزه‌های اخلاقی شکر و کفران نعمت، آنگونه که توسط مفسران معاصر شیعه و سنی ارائه شده است، شناسایی زمینه‌های همگرایی و واگرایی، و ارزیابی ارتباط این آموزه‌ها با جوامع مسلمان معاصر است. این مطالعه با بررسی این دیدگاه‌ها، به دنبال کمک به درک جامع‌تری از اخلاق اسلامی و پیامدهای عملی آن در جهان مدرن است.
ترجمه کتاب اخلاق اسلامی (درس 5 - 10) برگرفته از آثار آیت الله محمدتقی مصباح یزدی رحمه الله علیه
نویسنده:
محمد کاظم کرمانی؛ استاد راهنما: مهدی عباس
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در مورد اهمیت تزکیه نفس و داشتن اخلاق اسلامی امام راحل (ره) اینچنین بیان نمودند: 'هر قدمی که برای تحصیل علم بر می دارید، قدمی هم برای کوبیدن خواسته های نفسانی، تقویت قوای روحانی، کسب مکارم اخلاق، تحصیل معنویات و تقوا بردارید'. برای حصول این منظور نیاز بود به موضوع اخلاق اسلامی با منطقی خاص پرداخته شود و نه با عناوین پراکنده. لذا کتاب اخلاق اسلامی که بنا بر نظرات آیت الله محمدتقی مصباح یزدی (ره) نوشته شده است، انتخاب گردید. فقیهی که در وصف آن رهبری اینچنین فرمودند: (ایشان) فقیه، فیلسوف، متفکّر، صاحب‌نظر در مسائلِ اساسی اسلام و یکی از وجودهای مبارک و مغتنم و منبع فکر و اندیشه‌ی بی‌غلّ و غش معارف اسلامی در دوره‌ی ما هستند. بنا بر نظرات این مفکر عظیم الشأن اسلام، اخلاق اسلامی، بنا بر متعلق های افعال، به اخلاق الهی، اخلاق فردی، اخلاق اجتماعی و اخلاق محیط زیست تقسیم شده و در این کتاب از درس پنجم تا آخر کتاب بحث شده است. به اضافه همه این چهار تقسیمات از حیث فضایل و رذایل اینها هم مورد بررسی قرار گرفته است. مطالب این کتاب به دوازده درس تقسیم شده است. چهار درس ابتدایی مشتمل بر مبانی اخلاق اسلامی و مابقی درسها در مورد فضایل و رذایل اخلاقی صحبت کرده است. شرح کوتاه از دروس پنجم تا دهم که فعلاً ترجمه شده و نصف کتاب را تشکیل می دهد به شرح ذیل می باشد: 1)درس پنجم: اخلاق الهی - 1 عناوین بررسی شده: تأثیر خداشناسی در اخلاق، بندگی و عبادت، دعا، ذکر، اِخبات، خشوع، شرمساری، تقوا، اخلاص 2)درس ششم: اخلاق الهی - 2 عناوین بررسی شده: تأثیر ناآگاهی و غفلت از خداوند در رذایل اخلاقی انسان مرتبط با خدا، غفلت، کفر، شرک، نفاق، استکبار، گناه ،درخواست از غیرخدا، ناامیدی از رحمت خدا، ایمنی از مکر الهی، ریا 3)درس هفتم: فضایل اخلاق فردی عناوین بررسی شده: حقیقت جویی، آزاداندیشی، عزت نفس، نظم، اعتدال، زهد، قناعت، مهار غریزه جنسی، محاسبه نفس 4)درس هشتم: رذایل اخلاق فردی عناوین بررسی شده: خودفراموشی، دنیاگرایی، پیروی از هوای نفس، عُجب و کبر، تعصب، پیروی از ظن و گمان، سستی و تنبلی 5)درس نهم: فضایل اخلاق اجتماعی - 1 عناوین بررسی شده: وفای به عهد، امانت داری، عفو و گذشت، خوش رویی، مدارا، مودّت و اخوّت با مؤمنان، نفرت از دشمنان دین، وجدان کاری، خیرخواهی، خانواده گرایی 6)درس دهم: فضایل اخلاق اجتماعی - 2 عناوین بررسی شده: عدالت، امربه معروف و نهی از منکر، راست گویی، شنیدن سخن حق، بخشش مال، نیکی به والدین به‌علاوه این ترجمه از زبان فارسی به زبان اردو انجام شده است که یکی از زبان‌های مهم دنیاست. با یک سرچ ساده می توان دید که 230 میلیون نفر در دنیا از این زبان استفاده می کنند. این امر اهمیت این ترجمه را نمایان می سازد.
مفهوم و اصول ایثار در بینش قرآنی آیت الله مصباح یزدی
نویسنده:
هجران محمود خلیل العزی؛ استاد راهنما: رضا مهدیان فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عنوان ایثار یکی از ارزش های متعالی در اسلام به شمار می رود و مفهوم ایثار بیانگر روحیه فداکاری و بخشش برای افراد انسانی است. از اینرو ایثار یکی از اصلی ترین ویژگی های اخلاق اسلامی و بیان سیره رفتاری مسلمان نیز محسوب می شود که تعدادی از علما و فیلسوفان در طول تاریخ به بررسی این ارزش اسلامی توجه کرده و در عصر حاضر یکی از این فیلسوفان و علمای بزرگی که در تفسیر و تعمیم آن توجه کرده است، عالم بزرگ ایرانی آیت الله مصباح یزدی است. در بینش قرآنی آیت الله مصباح یزدی ایثار بیانگر مبانی و ارزش های بزرگ انسانی است که بر اساس موازین اخلاقی و دینی، شخصیت انسان را شکل می دهد و ایثار یکی از آموزه های بلند قرآنی است که فرامین اسلام، مردم را به کسب و گسترش آن تشویق و دیگران را به استفاده از آن در برخورد فرد با دیگران در جامعه اسلامی ترغیب می کند و با تعمیم و توجه به این مفهوم متعالی لاجرم جامعه متحول شده و زیبایی های اخلاقی گسترش می یابد. این تحقیق با رویکرد توصیفی و تحلیلی شکل گرفته است و اهمیت آن ناشی از تعالی وبلندی این مفهوم است که تعمیم آن در حقیقت گسترش اخلاقیات اسلام و منافع آن بر منافع شخصی تقدم دارد و مهمترین نتایج که بدست آمد این است که مصباح یزدی یکی بزرگترین متفکران برجسته ای اسلامی است که به مفهوم ایثار از منظر قرآن کریم پرداخته است. علامه مصباح یزدی در این زمینه تاکید می کند که ایثار پیوندی تنگاتنگ با تقوا و بندگی خداوند متعال دارد و از نظر علامه مصباح یزدی ایثار از آگاهی فرد و حقیقت هستی و به هم پیوستگی همه موجودات هستی نشأت می گیرد و از اینرو مؤمن واقعی متوجه می شود که مصلحت دیگران جزء مصلحت شخصی اوست و فداکاری در راه دیگران فداکاری در راه خدای متعال است. بنابراین ایثار نمایانگر تجلی عملی ایمان و توحید است.
  • تعداد رکورد ها : 336770