جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4215
تأثیر تهذیب نفس بر معرفت از دیدگاه علامه طباطبایی و ابن مسکویه
نویسنده:
زهرا حاجیوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آنچه که در این نوشتار مورد ارزیابی قرار می گیرد، بررسی و تبیین دیدگاه علامه طباطبایی و ابن مسکویه پیرامون امکان، میزان و کیفیت تأثیر تهذیب نفس بر معرفت می باشد که این معرفت شامل انواع معارف حسی، عقلی، شهودی و وحیانی است. هدف این پژوهش شرح و بسط نظرات این دو شخصیت در باب رابطه بین تزکیه و معرفت و چگونگی تاثیر تهذیب نفس بر کسب آگاهی‌های متعالی می باشد. علامه طباطبایی و ابن مسکویه هر دو اهمیت بسیار زیادی برای تهذیب نفس قائل اند و هدف از تهذیب نفس را رسیدن به سعادت فردی و اجتماعی می دانند و معتقدند که کسب کمالات و اتصاف انسان به فضائل و تصفیه نمودن جوهر نفس از رذائل اخلاقی از پایه‌های مهم کسب معرفت به شمار می رود. نفس انسان در ذات خود، قابلیّت و شأنیّت رسیدن به مقام قرب و معرفت الهی را داشته و تنها در اثر موانعی چون رذایل، لذائذ، تعلقّات و شهوات که همه ریشه در مادیات دارند، از این معرفت و تعالی بازمی‌ماند. علامه طباطبایی و ابن مسکویه تأثیر گناه بر معرفت را در بعضی انواع معارف بررسی کرده و معتقدندکه طریق دستیابی به معرفت ، تصفیه و تزکیه دل از آلودگیهای گناهان و رذائل اخلاقی می باشد.. علامه بر این باور است که منظور از معرفت نفس، معرفت شهودی آن است که شرع کیفیت رسیدن به آن را بیان کرده است و آن با دل کندن از مادیات و توجه کامل به سوی خداوند حاصل می شود. هم? افراد در حد سع? وجودی خود می‌توانند به این معرفت دست یابند و هر قدر که در تصفیه و تهذیب نفس بکوشند به همان میزان از این معرفت بهره می برند.
بررسی و نقد مبانی معرفت شناختی رویکرد ارزشیابی کیفی در آموزش از منظر معرفت شناختی علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
فخرالسادات مرعشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارزشیابی کیفی مقوله ای نو است که اکنون در پژوهشهای آموزشی مطرح می باشد لذا ضرورت دارد زیر بنای فلسفی هر ایده نویی رامورد کندو کار و بررسی قرار داد. تا در سیر اجرایی موفقیت آن تضمین گردد.هدف این پژوهش بررسی نقد مبانی معرفت شناختی ارزشیابی کیفی بر اساس معرفت شناسی علامه طباطبایی (ره)به عنوان یک فیلسوف اسلامی می باشد.دراین پژوهش ارزشیابی کیفی به عنوان یک ارزشیابی مطرح در جهان امروزی معرفی گردیده و مطالبی حاوی عناوین و تعاریف آن ، جنبه های فلسفی و نقاط قوت وضعف آن در مقایسه با روش های کمی ارائه شده است.توجه به جنبه های فلسفی ارزشیابی از آن جا نشأت می یابدکه ارزش یابی آموخته ها با برخی مقوله های فلسفی چون معرفت شناسی در پیوند و ارتباط است. لذا در پژوهش حاضربا استفاده از روش تحقیق توصیفی – تحلیلی، سه دیدگاه ، فلسفی زیر بنایی معرفت شناسی که ارزشیابی کیفی بر آن ابتناء دارد و از پارادایم های تحقیق محسوب می شوند مورد واکاوی قرار گرفته است. این سه پارادایم تحقیق عبارتند از : پارادایم تفسیری ، نظریه انتقادی و پسا ساختارگرایی . سپس مبانی معرفت شناسی مبتنی بر این سه پارادایم تحقیق در سه مولفه ماهیت شناخت ، روش شناخت و معیار شناخت تبیین گردیده درنهایت از منظر معرفت شناسی علامه طباطبایی (ره)بر اساس سه مولفه پیشین بررسی شده است. در راستای نقد و بررسی پارادایم های کیفی از منظر معرفت شناسی علامه طباطبایی می توان بیان نمود که ایشان با تفکیکامور حقیقی از امور اعتباری، آنچه را که پارادایم های کیفی در رابطه با مسائل اجتماعی ، سیاسی ، علمی ، فرهنگی و شرایط خاص محلی و ... مطرح می نمایند در زمره ادراکات اعتباری قرار می دهند. علامه طباطبایی ادراکات اعتباری را به دو دسته ، اعتباریات عام و اعتباریات خاص تقسیم می کند،سپس در دسته اعتباریات خاص ، اعتباریات پیش از اجتماع و اعتباریات پس از اجتماع را قرار می دهد . بر این اساس ایشان تغییرات اجتماعی و تحولات جهانی را بر اساس مقتضیات زمانی ، پیشرفت و نوآوری علوم می پذیرند.لذا پژوهشهای علمی و آموزشی از جمله ارزشیابی کیفی در رسته ادراکات اعتباری پس از اجتماع قرار می گیرد. بنابراین با توجه به عنایت و هدف اصلی تعلیم و تربیت که همانا فعلیت یافتن قوای انسان کامل و تخلق به اخلاق الهی است می توان ارزشیابی کیفی را در عرصه های پژوهشی و علمی مد نظر قرار داد .
بررسی نظریه تأویل در قرآن با تکیه بر دیدگاه ابن تیمیه، علامه طباطبایی و معرفت
نویسنده:
محسن لاجوردی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این پایان نامه با توجه به موضوع ان که بررسی نظریه تاویل با تکیه بر دیدگاه ابن تیمیه, علامه طباطبایی و ایت الله معرفت بود مراحل زیر انجام گردیده است.در بخش 1 ,فصل 1 با مراجعه به کتابهای لغت معنای لغوی تاویل و تفسیر را بررسی نموده و بعد از مقایسه این دو با یکدیگر در بخش دوم با مراجعه به کتب تفسیری معنای اصطلاحی تفسیر را از دیدگاه مفسران اورده ایم. سپس امکان یا عدم امکان را از دیدکاه دانشمندان اسلامی و همچنین نقش تاویل در تفسیر را از نظر اندیشمندان قران پژوه معاصر بررسی نموده ایم و به این نتیجه رسیده ایم که لغت تاویل به معنای برگرداتدن یک کلمه به اصل ان و تفسیر به معنای اشکار ساختن لفظ مشکل است. در فصل دوم ارا هریک از سه داشمند نامبرده در موضوع را به تفکیک و بر اساس تقدم زمانی بررسی کرده ایم وبه این منظور در بخش اول دیدگاههای ابن تیمیه و در بخش دوم نظرات علامه طباطبایی و ودر بخش سوم ارا ایات الله معرفت درباره موضوعات مختلفی که در بحث تاویل مطرح است از جمله محکم و متشابه , تعریف تاویل و شایستگان تاویل بررس نموده ایم و نتیجه گیری در این موارد را به فصل بعد موکول می کنیم.درفصل سوم نظرات این سه دانشمند علوم قرانی که در فصل قبل امده بود با هم مقایسه نموده و پس از نقد نظرات هریک از ان ها را که صحیح تر به نظر می رسید پذیرفته ایم. البته این دیدگاه ها در بعضی موارد مشترک بود. سپس نظر هر یک از انها درباره چند نمونه از مصادیق تاویل ایات قران مورد بررسی و نقد قرار داده ایم و سپس در قسمت نتیجه پایان نامه با ارائه نظرات سه دانشمند مورد بحث , پیش فر ض های پایان نامه که عدم تاثیر تاویل در تفسیر و علت اختلاف نظر این دانشمندان در این باره به اثبات رسید.در اخر به این نتیجه رسیده ایم که این سه دانشمند قران پژوه در بخشی از موضوعات نضر مشترک دارند ولی در برخی از موارد مانند تعریف تاویل , در مصادیق تاویل بعضی از ایات اختلاف نظر دارند.
تفسیر فراتاریخی قرآن با تأکید بر آراء علامه طباطبایی و آیت الله معرفت
نویسنده:
دیدار ظهوری راد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهموضوع تحقیق حاضر تفسیر فراتاریخی قرآن کریم است که با تأکید بر دیدگاه های علامه طباطبایی و آیت الله معرفت به انجام رسیده است. مسئله تحقیق این است که آیا می توان از قرآن تفسیری فراتاریخی به دست داد؟ فرضیه تحقیق آن است که در قرآن پاره ای از گزاره های حقیقی وجود دارد که به طور ذاتی عمومیت دارند و در عصر نزول ناظر به مصادیق آن عصر بودند و در اعصار دیگر قابل انطباق بر مصادیق دیگر می توانند باشند. نیز پاره ای از گزاره های قرآن خارجی اند و فقط ناظر به مصادیقی اند که در عصر نزول وجود داشتند؛ اما از چنین گزاره ها نیز می توان با الغای خصوصیت به گزاره های عام دست یافت که شامل مصادیق اعصار دیگر هم باشد. برخی از مهم ترین مبانی این تحقیق، جهان شمولی هدایت قرآن و برخورداری قرآن از بطون و همراهی قرآن با مقتضیات تمام اعصار بر اساس نظریه های نسخ های مشروط و تمهیدی آیت الله معرفت، و نیز عقلانیت حاکم بر آموزه های قرآنی است. در این تحقیق بیست نمونه از آیات قرآن که یا حاوی گزاره های حقیقی و بالذات عام اند و یا شامل گزاره های تاریخی اند ولی با الغای خصوصیت قابلیت تعمیم دارند، بررسی شده اند. آیه نفی حرج از جمله آیات بالذات عام و آیه سئوال از اهل ذکر از زمره آیاتی به شمار می آید که با الغای خصوصیت قابلیت تعمیم دارند.کلیدواژه ها: تفسیر فراتاریخی، گزاره های حقیقی، گزاره های تاریخی، جهان شمولی قرآن، تعمیم پذیری قرآن، بطون قرآن
ویژگی های علم حصولی از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
محمودعلی پناهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پایان نامه درصدد بحث در ویژگی های کلی علم حصولی از دیدگاه علامه طباطبایی است. در این تحقیق نظر براین است که اولاً با توجه به مجموعه آرای این فیلسوف، علم حصولی در یک نگاه کلی بدان، دارای جنبه های متعددی است، از قبیل جنبه های منطقی، هستی شناختی، روان شناختی، معرفت شناختی و پدیدارشناختی. ثانیاً هریک از این جنبه ها از مباحث ویژه خود برخوردارند که در اینجا به تفکیک به آنها اشاره شده است. در این تحقیق تنها به مباحث چهار جنب? اخیر پرداخته شده است، بدین شرح که:در جنبه هستی شناختی علم حصولی، با مباحثی چون نحوه وجود آن، عدم ترتب آثار عینی،معلولیت،تجرد و مسئله اتحاد عالم و معلوم سروکار داریم. جنبه روان شناختی علم حصولی مربوط است به طرح مباحثی چون قوای ادراکی از قبیل حس، خیال و عقل، ابزارهای شناخت، چگونگی تحقق علم حصولی(تصوری و تصدیقی)، انواع تعقل، مراتب عقل، تفاوت علم حضوری و حصولی. از حیث معرفت شناختی با مسئله کاشفیت، حقیقت و خطا، اقسام تصورات و تصدیقات، مسئل? رئالیسم و ایده آلیسم و ویژگی های علم حقیقی سروکار داریم. در جنب? پدیدارشناختی علم حصولی نیز به تأمل و تحقیق کلی در مفهوم کاشفیت پرداخته شده است.
محکم و متشابه و تأویل در قرآن با تکیه بر آثار سید مرتضی (ره)،شیخ طوسی(ره)، علامه طباطبایی (ره) و آیت الله معرفت(ره)
نویسنده:
داود ترابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
طی این تحقیق به اثبات رسانده‌ایم که تأویل در آیه 7 آل عمران به معنی تفسیر متشابهات نبوده بلکه به معنی حقایقی است که آیات متشابه در صدد تعبیر و بیان آنهاست و از اینجا به این نتیجه رسیده‌ایم که متشابهات آیات دربردارنده و بیان کننده حقایق غیبی و ذات و صفات خداوند هستند که از طریق تعقل و تعمق به فهم آنها نمی‌توان نایل شد و تنها خداوند به این معنا، که همان تأویل است آگاه بوده و به افرادی که صلاح بداند مانند انبیا و امامان معصوم (ع)تعلیم می‌دهد.با این بیان رسوخ در علم به معنی فرو رفتن در علم و دانش زیاد نبوده بلکه به معنای ثبات در ایمان و توقف در هنگام شبهه می‌باشد و راسخان در علم که در آیه، مطرح شده به سبب ترک تعمق در این آیات و ایمان و تسلیم در برابر آنها مورد مدح و ستایش خداوند قرار گرفته‌اند.همچنین مفهوم راسخان در علم منحصر به پیامبر و امامان نیست بلکه هر کسی را که دارای ایمانی ثابت بوده و در شبهات ورود پیدا نکند در بر می‌گیرد و روایاتی که از سوی معصومین (ع) وارد شده مانند "نحن ا لراسخون فی ا لعلم و نحن نعلم تأویله" تفسیرگر آیه نبوده و بیان‌گر مصداق انحصاری راسخان در علم، در آیه نیستند، بلکه به بیان علامه طباطبایی (ره) از باب جری و تطبیق معنی می‌شوند.
مبانی نظری سلوک عرفانی از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
اعظم اسلامی نشلجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پایان نامه سعی بر آن است تا به مسأله سلوک عرفانی در تفکر فلسفی ملاصدرا و علامه طباطبایی بپردازیم. اثبات نوآوریهای علامه طباطبایی با توجه به مبانی نظری فلسفهی او در این مسأله، مهمترین هدف این پژوهش به شمار میرود. ملاصدرااسفار اربعه خود را بر اساس آموزه‌های عرفانی ابن‌عربی، به ‌خصوص سفرهای چهارگانه انسان برای سلوک در حقایق الهی تنظیم می‌کند و تلاش دارد تفسیری فلسفی از سلوک عرفانی انسان در مسیر الی الله ارائه کند. او مقصد سلوک عرفانی را رسیدن به ساحت وجود بر محور معرفت و حکمت نظری می‌داند و از قرب الهی نیز در همین پارادایم صحبت می‌کند ولی آن را متفرع بر حکمت نظری و مباحث وجود شناسی می داند. علامه طباطبایی با اثبات وحدت شخصی وجود بعنوان اولین مسأله فلسفی، با ظرافت تمام طرح ملاصدرا از سلوک عرفانی را با توجه به مبانی خویش تغییر میدهد. در فلسفه او سلوک عرفانی جهت نزدیک شدن به واقعیت مطلق و رسیدن به قرب الهیبدون واسطه هایی که ملاصدرا مطرح می‌کند، محقق می شود.
دیدگاه ملاصدرا در باب تجرد عقلی نفس و نقد آن از منظر علامه طباطبایی
نویسنده:
حسنی همایون
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
صدرالمتألهین با مساوق دانستن علم و وجود، تعقل را در اثر تجرد نفس تا حد ایصال به تجرد تام و ادراک معقولات در عالم عقلی ممکن می‌داند. از این رو ضمن نظریه‌ی اتحاد عاقل و معقول مراتب مختلفی از تعقل را مطرح می‌کند که در مرتبه‌ی عالی آن که اتحاد با عقل فعال است، تعقل به معنای واقعی آن صورت می‌گیرد و این نیازمند سعه‌ی وجودی نفس است. علامه طباطبایی قائل است چنین نگرشی به تعقل، همان‌گونه که ملاصدرا خود به آن معترف است، مستلزم اعتقاد به عدم توانمندی افراد عادی در ادراک معقولات است و در این صورت تنها خواص قادر به تعقل به معنای واقعی آن دانسته می‌شوند. این چنین فلسفه و منطق که با معقولات و کلیات سروکار دارد، تعطیل گشته و به علمی غیر عقلی بدل می‌گردد. در مقابل علامه طباطبایی قائل به امکان تعقل برای همه‌ی افراد است؛ به این صورت که نفس پس از اتصال حس و محسوس، قادر به ادراک صورت مثالی و سپس ارتباط با عقل فعال و اخذ صورت عقلی شیء می‌گردد. از آن گذشته معقولاتی دیگر نیز وجود دارند که پس از ادراک صور معقولات یا به اصطلاح علامه مفاهیم حقیقی و از کند و کاو ذهنی آن‌ها ایجاد می‌شوند. این معقولات که علامه آن‌ها را مفاهیم اعتباری می‌نامد، نقش مهمی در تفکر داشته و به همین دلیل علامه تمرکز ویژه‌ای بر نحوه‌ی شکل‌گیری آن‌ها دارد.در واقع علامه با پذیرش اصول یژه‌ی خود، با نگاهی نقادانه به مبانی ملاصدرا و ارائه‌ی تفاسیری جدید از این اصول، سعی در حفظ میراث متعالیه در عین اصلاح مشکلات آن دارد. اما طبیعتاً نظریات علامه نیز خالی از مشکل و سهو نبوده و او نیز در برخی موارد دچار مشکلاتی می‌گردد.
تحلیل و نقد آراء ملاصدرا در باب ادراک حسی (با تکیه بر آراء علامه طباطبایی)
نویسنده:
نرگس شهامت پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهادراک حسی که از راههای مهم شناخت می باشد از دیرباز مورد توجه فلاسفه مسلمان و غیر مسلمان بوده است.سهروردی در این رابطه معتقد است ابصار عبارت از این است که شیئ نورانی و یا روشنی‌گرفته ، با عضو بینایی که درآن رطوبتی صیقلی و عکس‌نما هست مقابل شود و هرگاه این شرایط پیدا گردد و موانع برطرف باشد ، برای نفس ، علم اشراقی حضوری به مبصَر واقع می‌شود و در آن‌حال نفس آن را آشکارا و هویدا ادراک می‌کند . ابن‌سینا دراین باره با رأی طبیعیون و نظریه انطباع موافقت می‌‌کند و معتقد است به هنگام رویت، انطباعی حسی از جسم به چشم می‌رسد و باعث دیدن شیئ می‌شود. اما ملاصدرا اولین فیلسوفی است که تجرد قوای حسی و خیالی را ثابت می کند. و از این طریق ادراک حسی و خیالی را مجرد می داند.ملاصدرا قائل به قیام صدوری صور خیالی و صور حسی به نفس است. او معتقد است نفس در پیدایش ادراک حسی، خیالی و عقلی مانند جهان خارج نقش ایفا می کند و منفعل نمی باشد. نفس به دلیل حرکت جوهری ، سعه وجودی پیدا میکند و دارای قدرت خلاقیت می شود و می تواند به هنگام مواجهه با اشیاء پیرامون صور همه اشیا را در خود ایجاد کند و از این طریق آنها را مشاهده نماید. علامه طباطبایی نیز به پیروی از ملاصدرا قوای حس و خیال را مجرد می داند و در نتیجه حقیقت ادراک را رخدادی غیر مادی تلقی می‌کند و فعل و انفعالات مادی را صرفاً اموری اعدادی و آماده کننده شرایط ادراک می‌دانند. اما دیدگاه علامه در زمینه کیفیت ادراک حسی با ملاصدرا متفاوت است.او معتقد است هنگامی که مدرِک با یک شیئ محسوس روبرو می شود، نفس، با صورت آن اشیاء در عالم مثال ارتباط پیدا می کند و بدین طریق آنها را مشاهده می نماید. در این تحقیق به بررسی حقیقت ادراک حسی از منظر ملاصدرا و علامه طباطبایی می پردازیم و بیان می کنیم که چرا علامه در این باب، راه نوینی را برمی گزیند.
حقیقت ایمان و ابعاد آن از دیدگاه شهید ثانی، ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
فاطمه آذربویه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پایان نامه به بررسی « حقیقت ایمان و ابعاد آن از دیدگاه شهید ثانی، ملاصدرا و علامه طباطبایی» پرداخته شده است. که هر یک از این متفکران نظراتی را در مورد ماهیت ایمان و ارتباط آن با اراده، عقل، عمل ، و سپس مراتب آن ذکر کرده اند.شهید ایمان را تصدیق و باور قلبی معرفی کرده اند و آن را به دو بخش ایمان عرفی و شرعی تقسیم نموده اند. از نظر شهید ایمان حقیقتی برخاسته از تصدیق قلبی است و این ایمان از طریق اختیار حاصل می شود. لذا ایشان ایمان غیر اختیاری را ایمان واقعی نمی دانند. شهید در مورد ارتباط ایمان و عقل قائل است که ایمان از طریق دلیل و استدلال حاصل می شود و ایمانی را که از طریق تقلید بدست آمده باشد رد می کند. هم چنین ایشان در مورد ارتباط ایمان و عمل، قائل به خارج بودن عمل از ایمان شده اند. نهایتاً این که شهید قائل است که در ایمان هیچ گونه افزایش و کاهشی وجود ندارد و ایمان امری واحد است. اگرچه ایمان به حسب افراد، طبقات و مراتب گوناگونی پیدا می کند که این امر مربوط به اصل ایمان نیست بلکه مربوط به کمال ایمان است.ملاصدرا نیز ایمان را نوعی علم و تصدیق معرفی کرده است و قائل است که در حوزه ی ایمان، مبحث اختیار و اراده مطرح نمی شود و حصول آن مبتنی بر اراده ی خداوند، رضایت و شوق انسان است. ایشان در مورد ارتباط ایمان و عقل در ابتدا به مباحث عقلانی بسیار بها می دهد از طرف دیگر به محدودیت های آن نیز اشاره می کند. هم چنین صدرا با توجه به تعریفی که از ایمان ارائه می دهد عمل را خارج از حوزه ی ایمان می داند. و در آخر این که صدرا مراتبی برای ایمان ذکر می کند که در نتیجه روشن می شود او به مراتب ایمان قائل و معتقد است.از طرف دیگر علامه ایمان را تصدیق قلبی همراه با علم و التزام عملی معرفی نموده اند. دیدگاه ایشان در خصوص اختیاری بودن ایمان بر این محور می چرخد که انسان در فعل خود مختار است و خداوند از راه اراده و اختیاری که به انسان عطا کرده فعلی از او خواسته است علامه در مورد ارتباط ایمان و عقل، علاوه بر شهودی بودن ایمان اعتقاد دارد که ایمان را باید با استدلال عقلی محکم و مبرهن ساخت. هم چنین ایشان با توجه به تعریفی که از ایمان ارائه می دهد ایمان را صرف اعتقاد نمی داند بلکه التزام به لوازم و آثار علمی را نیز داخل در حوزه ایمان می داند و در پایان این که علامه در بیان انواع ایمان می فرماید: ایمان در کل یکی بیشتر نیست اما درجات و صفات و منازلی دارد. وی تعیین و برهان را در برترین مرتبه ی ایمان لازم می داند بی آن که سایر مراتب و درجات ایمان را از اعتبار ساقط بداند.
  • تعداد رکورد ها : 4215