جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

---

مطالعه و بررسی مقاله های نگاشته شده در دو مدخل نسخ و تحریف در دایره المعارف قرآن لیدن (EQ) که جدیدترین و بزرگترین تالیف قرآن پژوهان غربی (مستشرقان) پیرامون دو مسئله بسیار مهم «نسخ» و «تحریف» در قرآن کریم که حقیقت و موجودیت و ارزش و اعتبار آن منوط به رد یا قبول آنهاست، نشان می‌دهد که نگارنده‌گان این مقاله ها و به تبع آنان مستشرقان به جز گروه اندکی، اکثریت‌شان (مستشرقان تندرو) معتقد به وقوع پدیده «نسخ» و «تحریف» در قرآن و سنت در حجمی بالا و اشکال مختلفی هستند و می‌گویند این رخداد باعث گردیده تا متن قرآن با منبع و اصل آن یکی نباشد و دچار تغییراتی بسیار شود. به نظر آنها، وجود اختلافات در معنی و تفسیر و صدور فتواهای مختلف فقه‌ها درباره‌ یک آیه و آیات و سنت پیامبر (ص) بیانگر این ادعاست، و خدا و پیامبر(ص) و بشر را عامل این تحول قلمداد می‌کنند لذا سعی در القای این مطلب را دارند که متن قرآن شریف سراسر دچار تفاوت و تعارض و اختلاف است و قابلیت و شایستگی لازم برای اداره یک جامعه را ندارد تا از این طریق آن را در نزد مردم دنیا و علی الخصوص مسلمانان کوچک و بی ارزش جلوه داده تا آنان را از گرد آن متفّرق و امیدواران به آن ناامید شوند. از میان مستشرقان تندرو جان برتون به عنوان یک پژوهشگر فعّال و مدعی پر و پا قرص در تنها مقاله مَدْخل نسخ این دایرهالمعارف (EQ) به نام «مقاله نسخ» که متعلق به اوست ادعاهای زیادی از جمله موارد مذکور را برشمرده و مطرح نموده است و برای اعتبار بخشیدن به گفته هایش روایات واحد و غیر متواتر ضعیف و بی سندی را از افراد و راویانی خاص از گروههای اقلیّتی و شاخه های کوچک و فرعی اهل تسنن و اخباریون شیعه و حشویات و روایات جعلی و ساختگی خود و دیگر مستشرقان بصورت هدفمند گزینش کرده و نیز با استناد به بعضی آیات قرآن از جمله سوره بقره آیه ۱۰۶ «مَا نَسَخْ مِنْ آیَهٍ أَوْ نُنْسِهَا نَأْتِ بِخَیْرٍ مِنْهَا أَوْ مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ » آنها را به عنوان مدرک و سند ارائه داده است همچنین درباره وقوع تحریف در قرآن و مستشرقان تندرویی مانند، گوردن دارنل نیوبای در مقاله تحریف قرآن و شری لوین در مقاله تحریف و تبدیل و خوتیر یوینبُل (جوین بل ) در مقاله حدیث و قرآن و نیز جان برتون در مقاله جمع قرآن، ادعاهایی همچون حذف دو سوره الخَلع و الحَفْد آیه رجم، حذف آیاتی از سوره های احزاب، توبه و نور، نابودی قسمت هایی از قرآن در جنگ عقربا (یمامه) و نیز تحریف قرآن توسط خدا، پیامبر(ص) و بشر عادی را نموده‌اند که مدارک ارائه داده شده آنها در این مورد بدلیل غیر متواتر بودن و نیز بی‌توجهی به آراء و اقوال اندیشمندان و صاحبنظران اهل تسنن و شیعیان فاقد ارزش و اعتبار می‌باشد و در مورد آیه مذکور سوره بقره آیه ۱۰۶ هم باید گفت که اینها به ترجمه ظاهری الفاظ آیه پرداخته و آن را پایه استنباط و برداشت خود قرار داده‌اند و از بطن و تأویل که معنای حقیقی آیه است ناآگاهند. البته علماء و کارشناسان اسلام و قرآن با ذکاوت و درایت و ادّله محکم و استوار از همان اوایل طرح این دو مسئله «نسخ و تحریف» تا به حال در گذر زمان پاسخ‌های لازم و مناسب را به آن‌ها داده‌اند. حال در این پژوهش پایان‌نامه‌ای هم تلاش شده تا بدون هیچ‌گونه غرض ورزی و عجله و تنها با نیت و هدف اثبات حقیقت این دو مدخل مورد بررسی و نقد قرار گیرد و انسان‌های حقیقت جو و منصف خود قضاوت نمایند و فرزندان قرآن، علی‌الخصوص دانشجویان الهیات و طلّاب حوزوی بنا بر رسالت و مسئولیت سنگین و خطیری که بر عهده آنان است موارد دیگری از ادعاهای مستشرقان تبشیری و تندرو را مورد تحقیق قرار دهند.