جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 334
بررسی تفسیر آیات حاوی اسماءالحسنی در تفسیر مخزن العرفان (در شش اسم رزاق، شکور، غفور، رحمان، رحیم، ورود)
نویسنده:
ساره حاجیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قرآن کریم در آیات متعدّدی به صراحت بیان داشته که همه‌ی اسماء الحسنی تنها مخصوص ذات حق است از آن جهت که غیر او هیچ موجودی از موجودات نمی‌تواند دارای کمالی مطلق باشد. خداوند از طریق ذکر این اسماء نیکو، شناخت ذات وصف ناپذیرش را برای انسان‌ها میسّر می‌سازد. عرفا و حکما، آدم را به اعتبار آنکه همه‌ی اسماء را از خداوند آموخت، آیینه‌ی وجود حق و تجلّی اسماء و صفات او می‌شمارند. بنابراین وجود آدم، صورت مجمل عالم و هدف غایی نظام هستی است چرا که با آفرینش او اراده‌ی پروردگار به ایجاد موجودی که نمودگاه کمالات الهی باشد تحقّق یافته است. در داستان آدم آنچه بیش از هر چیز دیگر اهمّیّت دارد، دو مسأله است: 1- برگزیده شدن آدم به عنوان جانشین خداوند 2- تعلیم اسماء به آدم جهت شایستگی آدم برای خلافت الهی و برتری او نسبت به فرشتگان. مقصود از تعلیم اسماء از این حیث بوده که خداوند انسان را از قوا و حواسّ مختلف خلق کرده تا از طریق آن‌ها مستعد و مهیّا برای شناسایی حقیقت اشیاء و خواص آن‌ها گردد و نحوه‌ی فراگیری و معرفت حقیقی به این علم را از طریق الهام فطری در درون انسان به ودیعه گذارده تا هر انسانی به قدر ظرفیّت وجودی خود از آن بهره مند گردد. بانو امین در معنای اسماء تعلیم داده شده به آدم دو احتمال را پذیرفته است: 1- اسماء نام ملائکه باشد به اعتبار انواع و اشخاص آنها 2- اسم، لفظی دال بر معنا و غیرمقیّد به زمان‌های سه گانه است.اسماء الهی به حسب ازدواج آن‌ها با یکدیگر و توالدی که از این حیث حاصل می‌شود، غیر محصور و بی نهایت است. گرچه برخی آن‌ها را از حیث اصول و امّهات محصور دانسته اند. در این پایان نامه اسماء شش گانه «رحمان»، «رحیم»، «غفور»، «شکور»، «رزّاق» و «ودود» مورد بررسی قرار گرفته است. مخزن العرفان تفسیری ترتیبی، جامع و عصری است که با صبغه‌ی عرفانی تألیف شده است. از منظر بانو امین تجلّی اسماء الحسنای الهی ذیل آیات متناسب با مضمون و هدف آن‌هاست. این تناسب گاه ظاهر و صریح و گاه غیرصریح و باطنی است. ایمان به وحیانیت قرآن؛ تصدیق مصونیت قرآن از تحریف؛ معجزه دانستن قرآن؛ تأکید بر تفسیرپذیری قرآن و تأیید حجّیت ظواهر قرآن از مبانی عام تفسیری مخزن العرفان است. مبانی خاص بانو امین نیز عبارتند از: استناد به روایات؛ بهره گیری از عقل و اجتهاد؛ بهره گیری از دریافت‌های قلبی و شهود عرفانی. ضمن آن که در بهره گیری از دریافت‌ها و الهامات غیبی پیوسته بر چهار بینش: اجتهادی؛ فلسفی- کلامی؛ عرفانی و حدیثی خود متّکی بوده است.
تحلیل و بررسی اسماء خداوند در دعای جوشن کبیر
نویسنده:
فاطمه سهرابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دعای جوشن کبیر مشتمل بر شماری از اسماء الهی است. سند این دعامتصل نبوده و راویان آن ، بعد از امام سجاد (علیه السلام)تا شیخ ابراهیم کفعمی که دعا را نقل کرده است ، مشخص نیستند. در این تحقیق اسماء مذکور در دعای جوشن کبیر مورد بررسی قرار گرفته است. این اسما به پنج دسته زیر قابل تقسیم است :1- اسماء مصرّح در قرآن 2- اسما غیر مصرّح در قرآن 3- اسماء مذکور در نهج البلاغه و صحیفه سجادیه 4- اسماء مطرح در سایر ادعیه و روایات 5-اسماء منحصر در دعای جوشن کبیربعضی از این اسماء که ثبوتی یا سلبی، ذاتی یا فعلی است ، جزء اسماء و صفات اصلی، یا مشتق از آنها بوده و مطابق با مبانی کلام اسلامی است.بر اساس نظریه توقیفی نبودن اسماء الهی, آن بخش از اسماء دعای جوشن که در قرآن و روایات معتبر ذکر نشده اما شرایط لازم را دارند نیز، قابل اطلاق بر خدا می باشند. در غیر این صورت نمی توان خدا را به آن اسماء نامید.
صفات الهی امام از منظر امام رضا (ع)
نویسنده:
نرگس‌السادات بیننده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مباحث مهم کلامی بحث تبیین و تحلیل صفات الهی امام است که موضوع این رساله ‌است. پرسش محوری این رساله این است که از نظرگاه امام رضا(علیه السلام) امام چه اوصاف و ویژگی‌هایی دارد و این صفات در سخنان ایشان چگونه تبیین می‌گردد؟ بررسی روایات نشان می‌دهد که از منظر این بزرگوار، امام همانا حجت خداوند بر روی زمین و واسط? فیض الهی است و حضورش در همه زمانها و اعصار ضرورت دارد. امامت امری است الهی، که در وجود هر آن کس که بخواهد قرار می‌دهد. دریافت و حفظ و رسانیدن احکام و حکمت‌های الهی(هدایت تشریعی) و نیز هدایت تکوینی در دنیا بر عهده امام است. چنین مسئولیتی مستلزم برخورداری از برترین علم و بالاترین قدرت عادلانه وخطاناپذیر است. چنین مقامی با طلب کردن و اکتساب بدست نمی‌آید، بلکه موهبت ویژه الهی است و تنها در این صورت شخص به این مقام نائل می‌گردد؛ زیرا محدودیت‌ بشر در این دنیا به او اجازه رسیدن به این صفات را از راه‌های عادی نمی‌دهد. امام به هرآنچه در هدایت مردم به طور مستقیم یا غیر مستقیم موثر باشد، عالم است. علم امام باید نیاز همه انسانها را در هر سطحی از علم و معنویت و در هر مقام و مرتبه‌ای از درجات قرب الهی در برگیرد تا وی حجت مطلق خداوند بر همه انسانها باشد. عصمت ویژه‌ای که در وجود پیامبران و امامان(علیهم‌السلام) نهاده‌شده، تنها در سایه تأیید خاص الهی امکان پذیر است. امام با توفیق الهی به مرتبه‌ای می‌رسد که با اراده و اختیار خود راه هدایت را بر می‌گزیند و هرگز به خطا درنمی‌افتد. خداوند با اعطاء علم لدنی و نیز تفضل ویژه خود، امام رادر اندیشه و کردار و گفتار در تمام لحظات حیاتش از هر خطا و اشتباهی از روی سهو یا عمد مصون داشته است. برگزیدن امام به دست مردم، نظر به اوصاف و ویژگی‌های تبیین شده، محال است؛ امامت مقامی است که شناخت کنه آن دور از دسترس عقل‌ متعارف انسانهاست و دیگر مردمان با اندیشه‌هایشان به آن راه ندارند. خداوند از راه جعل ویژگی‌های یاد شده در وجود فرد، او را به عنوان امام نصب می‌نماید. این انتصاب الهی از راه نص و نشانه‌های دیگر بر مردم آشکار می‌شود. اما برخلاف رویکرد این نوشتار، برخی شرق شناسان و افراد متاثر از آنان، با بهره‌گیری از نوعی نگاه تاریخی به عقاید شیعه برآنند که اثبات کنند عقاید کنونی شیعیان درباره امامت پشتوانه‌ای در اندیشه رایجِ عصر ائمه (علیهم‌السلام) نداشته‌است و بسیاری از اوصاف و ویژگی‌های الهی امام، مانند علم غیب، عصمت و نصب و نص الهی، در طول تاریخ بر تفکر شیعی افزوده شده و جزء عقاید شیعیان نخستین نبوده ‌است‌ و ائمه اطهار(علیهم‌السلام) نیز چنین ادعاهایی درباره خود نداشته‌ و حتی با آن به مبارزه پرداخته‌اند. این اندیشه با فروکاهی امامان از مقام و منزلت برتر و قدسی‌شان به دانشمندان مجتهد پرهیزگار، اینگونه می‌نماید که هر ویژگی ماورایی که امام به آن متصف شود، غیر‌بشری است و از طریق غالیان و مفوضه به اندیشه شیعی راه یافته‌است. نگارنده این رساله برآن است که به راستی برخی ویژگی های امام فراتر از بشر عادی است و به همین دلیل است که شایستگی پیشوایی بندگان را دارد. این نوشتار در چهار فصل کلیات، علم امام، عصمت و نصب و نص الهی از منظر امام رضا(علیه‌السلام) تدوین شده‌است. در فصل علم، مباحث ضرورت، گستره و نوع علم امام و شیوه دستیابی او به علم و در فصل عصمت، ضرورت عصمت امام، عصمت در خاندان پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم)، مفهوم و سرچشمى عصمت امام و در آخر در فصل نصب و نص الهی، ضرورت و شیوه انتصاب امام از جانب خداوند عزّوجلّ و راه شناخت و دستیابی مردم به امام طرح شده و هر فصل نیز با بررسی و نقد شبهات مرتبط به پایان رسیده‌است.
معناشناسی سمع در قرآن کریم
نویسنده:
فاطمه شرکت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
«سمع» در وصف خداوند، از صفات ذات الهى و به معناى علم او به شنيدنى ها و حضور همه عالم در محضر اوست، و در وصف انسان از جمله ابزار ادراکی وی به شمار می رود که بسیاری از ادراکات، لذت ها، محسوسات و معرفت ها از این طریق و به واسطه نعمت گوش دریافت می گردد. این رساله با هدف تبیین آیات بسیاری از قرآن که حاکی از آن است که خداوند متعال نه تنها سخن بندگان را مى‏شنود بلکه نسبت به همه چیز شنواست و این که او از سر رحمت و محبت خود، انسان را به سمع همراه با دیگر وسايل و ابزار ادراکی مجهز كرد تا با استفاده از آن ها، با جهان خارج ارتباط برقرار نماید و حوادث و وقايع اطراف و همچنين عالم درون خود و تغييرات حاصل در آن را ادراك كند، نگارش گردیده است. در این راستا، از آن جا كه مطالعات معناشناسی از كارآمد ترین روش های فهم معنا در قرآن به شمار می آید، در این پژوهش، برای مطالعه و استخراج مفهوم قرآنی سمع با استفاده از این دانش کوشش گردیده تا نقش و اهمیت آن مورد بررسی قرار گیرد. لذا فصل اول آن به کلیاتی در زمینه موضوع معناشناسی سمع پرداخته و در فصل دوم روش معناشناسی نظری و مفاهیم مطرح در آن از جمله روابط همنشینی و حوزه معنایی معرفی شده است. در فصل سوم پس از واژه شناسی سمع، به اهمیت آن و عوامل بازدارنده در آن اشاره گردیده و به دنبال آن مراتب سمع در انسان ها و آثار و عوارض آن تییین شده است. سپس در فصل چهارم همنشین های سمع در دو حوزه معنایی ابزار ادراکی انسان و اسمای الهی مورد مطالعه قرار گرفته و در فصل پنجم با ترسیم حوزه معنایی سمع، به تبیین جایگاه آن در حوزه های معنایی اساسی ایمان و کفر در قرآن پرداخته شده و سپس ارتباط سمع با مفاهیم اصلی و واحدهای هم حوزه آن مشخص گردیده است. در این سیر پس از تبیین ساز و کار معنایی سمع در قرآن مشخص گردید که آیات قرآن سمع را به عنوان یک ابزار ادراکی همراه بصر، در کنار قلب و فواد و جلد معرفی می نماید که دارای نقشی مهم در ادراک و یادگیری و دریافت است. انسان که بر اساس حکمت الهی موجودی مختار است، نسبت به این ابزار توانایی کنترل دارد و چنانچه از این مجاری ادراکی به گونه ای مناسب و درست بهره ببرد، در پرتو شکوفایی آن به سعادت و رستگاری می رسد؛ و اگر آن را اسیر امیال و هواهای نفسانی خود نماید، پایانی جز ضلالت و شقاوت نخواهد داشت. بنابراین سمع در میان دیگر ابزار ادراکی و در ارتباط با آن ها دارای ارزش و مقامی خاص، و در همنشینی با آن ها شامل مراتبی بوده و در حوزه های معنایی قرآن از جایگاهی ویژه برخوردار است.
زبان دین از دیدگاه پل تیلیش و علامه طباطبایی
نویسنده:
فاطمه فرح‌بخش
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث درباره‌ی زبان دین به معنای خاص آن ( چگونگی اتصاف خداوند به صفات و افعال) از دیرباز مورد توجه متفکران مسلمان و غیرمسلمان بوده است. ارائه‌ی رویکردهایی متفاوت هم‌چون رویکرد تمثیلی، سلبی، تأویلی و نمادین به گزاره‌هایی که صفاتی انسان‌وار از خداوند ارائه می‌دهند گواه بر این مطلب است.از این میان پل تیلیش فیلسوف و متکلم معاصر آلمانی زبان دین را تماما نمادین دانسته و قائل به تحویل‌ناپذیری نماد است به این معنا که نمادها قابل ترجمه به زبان حقیقی نیستند و تنها مواجه‌ی انسان با امر مطلق را امکان‌پذیر می‌سازند. در مقابل علامه طباطبایی فیلسوف واندیشمند مسلمان زبان دین را ترکیبی از تمثیل، تشبیه، کنایه و نوعا رمز می‌داند که این زبان قابل ترجمه به زبان حقیقی است به این معنی که این صفات بین انسان و خداوند به نحو مشترک معنوی هستند و انسان می‌تواند در حد توان خود این صفات را بفهمد . در مقایسه‌ی این دو دیدگاه روشن می‌شود که نظریه‌ی نمادین دانستن زبان دین راه شناخت خدا را بر انسان می‌بندد و به تعطیل عقل منجر می‌شود در حالی که اشتراک معنوی صفات بین خدا و انسان می‌تواند، هرچندبه میران کم، ما را در شناخت خداوند یاری کند.
ارتباط اسماء و صفات الهی مذکور در پایان آیات با محتوای آیات (سوره‌های حج، مومنون و نور)
نویسنده:
مریم عبودپیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این تحقیق در مورد ارتباط اسماء الهی مذکور در انتهای آیات با محتوای آیات در سه سوره حج، مومنون و نور است. با اینکه اغلب اسماء الهی معنایی نزدیک به هم و مشترک دارند اما این دلیل باعث نشده است که در این تحقیق ترادف معنایی پذیرفته شود. اسماء الهی از طریق معنا با محتوای آیات در ارتباط هستند، که در بیشتر موارد سیاق شاهد بر این ارتباط معنایی است. زیرا سیاق در این زمینه اهمیت بالایی دارد، و بر اساس سیاق کلام است که می توان به مقصود گوینده پی برد. اسماء و صفات الهی با محتوای خود آیه، یا با مضمون آیه قبل یا با محتوای آیه بعد و به ندرت هم با محتوای چند آیه ارتباط دارند و این ارتباط اغلب به صورت تاکید، تعلیل یا تفسیر مطرح شده است. ارتباط اسماء الهی با محتوای خود آیه در سوره های حج، مومنون، نور به صورت پیوند با صدر، میانه، ذیل یا با محتوای کلی آیه وجود دارد و در ارتباط با آیه قبل یا آیه بعد نیز موارد مذکور، صدق می کند.
علم خداوند به جزئیات از دیدگاه حکمت متعالیه و بررسی آن در آیات و روایات
نویسنده:
زهرا رسولی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مسائل مهمی که در بحث خداشناسی از جایگاه ویژه ای برخوردار است مسأله علم خداوند به جزئيات عالم هستي (ماديات) قبل از آفرینش و در مقام ذات و همینطور بعد از خلقت و در مقام فعل می باشد. در این پژوهش به بررسي علم خداوند به جزئيات از ديدگاه حكمت متعاليه و آیات و روایات پرداخته شده است.در ابتدا،مبادی تصوري و تصديقي مسأله علم مانند ماهيت و اقسام علم بیان شد و معلوم گردید که ماهیت و حقیقت علم از نگاه فیلسوفان حكمت متعاليه،از سنخ وجود است و از مقولات ماهوی نیست و از آنجا كه نظريه حكمت متعاليه تكامل يافته و مبتنی بر حكمت مشاء و اشراق است، لذا در ادامه به تبيين ديدگاه ابن‌سينا و شيخ اشراق پرداخته شد.از نگاه ابن سینا،علم الهی به جزئیات به وسیله صور مرتسمه و به نحو کلی است و از نظر شيخ اشراق، علم خداوند به موجودات مادی به وجود عینی آنها تعلق می گیرد. پس از بررسي و ارزيابي اين دو ديدگاه توسط صدرالمتألهين، ديدگاه وي كه علم اجمالي خداوند در عين كشف تفصيلي در مقام ذات است مطرح گرديد، ايشان اين نظريه را به دو طريق تبيين و اثبات مي‌كند: يكي شيوه‌ي فلاسفه است كه در آن از قاعده‌ي «بسيط الحقيقه كل الاشياء» استفاده كرده است و ديگري طريقه عرفاست، كه علم پيشين الهي را در مقام ذات به نحو تفصيلي تبيين و مبرهن مي‌سازد.سپس رأي نهايي صدرالمتألهين در ارتباط با علم خداوند به موجودات در مقام فعل بيان گردید.در محتوای آیات قرآن و روایات ائمه علیهم السلام تصریح به علم خداوند به جزئيات قبل و بعد از آفرینش شده ولی تبیینی که مبتنی بر اصولی مانند اصول فلاسفه باشد،دیده نشد اما در ارتباط با ویژگیهای علم الهی،وجوه مشترک زیادی همچون ذاتی بودن،حضوری بودن، اکتسابی نبودن،مطلق و نامتناهی بودن،عدم شباهت میان علم خدا و موجودات و... میان نظرات فیلسوفان حكمت متعاليه و محتوای آیات و روایات وجود دارد. کلید واژه ها:علم خداوند، جزئيات، علم حضوری، قاعده «بسيط الحقيقه كل الاشياء»، حکمت متعالیه، علم الهی در آیات، علم الهی در روایات.
تصویر خدا در تورات و قرآن
نویسنده:
اسماعیل دودمان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله ی حاضر، در باب تصویر خدا در قرآن و تورات است. که طی چهار بخش با عناوین: مدلهای خداباوری, تصویر خدا در قرآن, تصویر خدا در تورات, مقایسه ای میان تصویر خدا در قرآن وتورات می باشد.ازآغاز وجود بشر تا به حال انسان همواره در وجود خداوند واوصاف او به تف ّ کر می پرداخته است.وهمین امر موجب شده که, نگرش و تصویر های زیادی در ذهن بشر به وجود بیاید. در میان اکثر اقوام, اسطوره های مختلفی درباره ی خدایان رواج داشته است و این اسطوره ها در قالب اشیاء بوجود آمده.مثلاً: انسان های اولیه به موجودی بنام "مانا" اعتقاد داشته اند وآن را می پرستیدند که این خود از سنخ طبیعت بوده است.یا مدل های زیادی از خداوند بوجود آمده است. مثلاً:خدای صنعتگر, خدای مادر , خدای انسان گونه.اما از نظر قرآن کریم, رحمت خداوند برغضبش سبقت می گیرد و جنبهی رحمانیت غالب است. حّتی آن جایی که خداوند از عذاب سخن به میان می آورد بلافاصله در مورد رحمانیت و بخشندگی سخن می گوید وبندگان را به سمت خود فرا می خواند. در قرآن تصویر خدای رحمان و رحیم تصویر اصلی است. مثلاً: خداوند می فرماید:رحمت من به وسعت عالم است , یا رحمتم بر غضبم سبقت می گیرد.در تورات کنونی خصوصاً در بخش هایی که در متن آن تحریف و تغییر وارد شده ، عموماً از خداوند با اوصاف انسانی یاد شده و یا متن گفتار او در حد سخنان افراد بشر تنزّل داده شده است. مثلاً: برای خداوند اعضاء انسانی، مانند دست، پا و تکّلم و... قائلشده اند. اما در قسمت های دیگری که در آن تحریف وارد نشده است، خداوند با صفات و گفتار حقیقی که به ذات باری تعالی مرتبط است توصیف گردیده است. مثلاً: وحدانیت خداوند، قدرت مطلق او، علم نامتناهی و... که خدا به آن خوانده شده است.
بررسی الهیات سلبی از دیدگاه قاضی سعیدقمی و افلوطین
نویسنده:
فاطمه استثنایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش به بیان و بررسی تطبیقی الهیات سلبی از دیدگاه دو اندیشمند شرقی و غربی به نام قاضی سعید قمی و افلوطین پرداخته است. قاضی سعید بر مبنای مطلق و غیب الغیوب بودن ذات خدای متعال، او را بی‌اسم و رسم و غیرقابل شناخت می‌داند و معتقد است آن ذات نهان به‌گونه‌ای است که اعتبار هیچ کثرتی از جمله کثرت صفات در آن ممکن نیست و اسماء خدای متعال مرتبه‌ای از مراتب هستی و تجلیات آن ذات نهان‌اند که وجودشان برای ظهور کمالات مطلق او ضرورت دارد. افلوطین نیز احد را پنهان، مطلق و غیرمتعین، غیرقابل ادراک، غیرقابل توصیف و بیان‌ناپذیر می‌داند و اولین مرتبه‌ی تعین و ظهور کمالات او را عقل معرفی می‌کند. الهیات سلبی این دو اندیشمند در دو بعد وجودشناختی و معرفت‌شناختی از بیشتر جهات با یکدیگر شباهت دارد و موارد اختلاف آن دو بسیار کم است. تفاوت عمده‌ی آن‌ها در این است که تفکیک مراتب در عبارات قاضی سعید روشن‌تر و صریح‌تر از عبارات افلوطین است.
بررسی اشتراک لفظی و معنوی در اسماء و صفات الهی در آیات و روایات
نویسنده:
ناهید احدیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در باب معناشناسی صفات خداوند، نظریات مختلفی ارائه شده است كه رسالت این رساله، به بررسی و تحقیق دربارۀ آنها، و یافتن نظر برتر، اختصاص یافته است.شكی نیست كه در دورۀ نزول وحی، همۀ اعراب، از مسلمان و غیر مسلمان، متوجه فهم مفاهیم قرآن می‌شدند، مخصوصا درك و فهم صفات الهی، چنان برای آنها ملموس و قابل درك بود كه زمینۀ پرسش جدی از آنها، برای شنوندگان پیش نیامد. اما بعد از طی این دوره، با نفوذ احبار یهود و رهبانان مسیحی، و همچنین تسری فلسفۀ یونان، و ایجاد شك و شبهه در عقاید مسلمانان، باب بحث و بررسی دربارۀ صفات الهی گشوده شد. و بدین ترتیب، زمینۀ سوق یافتن افكار به سمت تشبیه، توسط احبار و نیز تعطیل، به وسیلۀ فلسفۀ یونان فراهم گردید.و نیز افرادی، چون مقاتل بن سلیمان (150 هـ) با داخل كردن عقاید تجسیمی در تفسیر قرآن، و همچنین تكیه بر اشتراك لفظی در تفسیر واژه‌های قرآنی به تبلیغ این دو نظریه در میان اهل سنت همت گماشت، از سوی دیگر با تحریك نظر مخالفان، باعث پیدایش عقیده تعطیل، توسط جهم بن صفوان گردید.از آنجا كه پیدایش و رشد فرقه‌های حشویه، مشبهه و معطله در زمان ائمه‌ (عليهم السلام)اتفاق افتاد، ایشان (عليهم السلام) در جهتمبارزه با آنها، احادیثی را در رد تشبیه و تعطیل بیان فرمودند، این عمل باعث گردید كه تشبیه در میان شیعیان رشدی نداشته باشد، و عقاید آنان از این حیث، در حصار امنی قرار بگیرد.اما متأسفانه، در قرن‌ها بعد، عالمی مانند ملا رجب علی تبریزی، با استناد به همین احادیث، منكر وجود هر گونه شباهتی بین خالق و مخلوق، حتی در صفات مستعمل بین آنها شد و با اعتقاد به اشتراك لفظی، در برابر اشتراك معنوی وجود ملاصدرا جبهه گرفت. پس از وی پیروانش آراء او را گسترش دادند و نظریات تعطیل و نفی صفات و الهیات سلبی را نیز مطرح كردند. هر چند كه قبل از ملارجبعلی گروههای دیگری نیز چنین اعتقاداتی داشته‌اند و این موضوع، بحث جدیدی نیست، اما چون، نظرات وی و شاگردانش به صورت مدون به رشتۀ تحریر درآمده، لذا در بررسی این عقاید، به بیان دیدگاههای این افراد اكتفا نموده‌ایم.از آنجا كه این نظریات، از یك ریشه، جوانه زده‌اند، در عقاید آنان، اشتراكاتی دیده می-شود، مانند:1-برای اثبات درستی عقاید خود، متوسل به ظاهر احادیث شده‌اند بدون آن كه به كاربرد یك واژه در زمان ائمه(عليهم السلام) توجه داشته باشند.2-منكر توانایی عقل در راهیابی به هر گونه شناختی از خدای تعالی شده‌اند در حالی كه مخاطبان خود را افرادی عاقل محسوب نموده، و برای اثبات هدف خود، استدلالاتی بر اساس براهین عقلی، ارائه داده‌اند.3- با تأكید بر تباین بین خالق و مخلوق، تنزیه مطلق الهی را، از خصوصیات ویژۀ عقیدۀ خود دانسته‌اند.در بین احادیث، عباراتی دیده می‌شود كه مستمسكی برای طرفداران هر یك از عقاید، قرار گرفته و آنان با ارائۀ تفسیر نادرستی از آن، به تبیین عقیدۀ خود پرداخته‌‌اند. مثلا، با تكیه بر عبارات «لا یشبهه شیء»، و «فقد جمعنا الاسم و اختلف المعنی»، گروهی بر این نظر هستند كه معانی صفات، در خداوند و مخلوقات با یكدیگر اختلاف دارند و این دو، هیچ وجه شباهتی با هم ندارند. كه این همان، اعتقاد به اشتراك لفظی است. گروهی با استفاده از عبارت «كمال الاخلاص نفی الصفات عنه»، صفت داشتن خداوند را مستلزم تركیب او (از صفت و موصوف) دانسته‌، لذا به نفی كردن مطلق صفات رو آورده‌اند. عبارت «و لا تفكروا فی الله»، دستاویزی برای اعتقاد به عدم توانایی عقل در راه یابی به شناخت خدای تعالی و در نتیجه تعطیل شده است. و بالاخره گروهی از «لا»ی مذكور در عبارت «عالم لایجهل، قادر لایعجز»، نتیجه گرفته‌اند كه صفات ثبوتی تا هنگامی كه به صفات سلبی باز نگردند هیچ گونه شناختی از خدای تعالی در اختیار انسان نمی‌گذارند.در رد این عقاید در این رساله دلایل متعدد و فراوانی هم از سوی نگارنده و هم سایر منتقدین ذكر گردیده است. تفسیر درست این احادیث، ارائه، و اشتباهات، توضیح داده شده است. با اختصاص یك فصل به موضوع تشبیه و تجسیم الهی، چگونگی پیدایش و رشد و گسترش آن را در بین مسلمانان به تصویر كشیده شده، تا نشان داده شود كه مفهوم حقیقی واژۀ تشبیه، در احادیث تشبیه و تجسیم و منظور از نفی صفات، نفی صفات تشبیهی و تجسیم الهی بوده‌ است نه تشبیه مطلق و همه جانبه.در این رساله، جهت اثبات اشتراك معنوی، در دو فصل، نظریات مخالفین، بیان و دلایل مردود بودن آنها ارائه گردیده، و در فصل سوم، با استفاده از براهینی مانند: برهان خلف، صنایع ادبی در صفات الهی مذكور در قرآن، اثباتِ اشتراك معنوی وجود، با راههای گوناگون و سپس تسری دادن اشتراك معنوی صفت وجود به سایر صفات و در انتها با ذكر چند دلیل روایی به ثابت كردن اشتراك معنوی در اسماء و صفات الهی پایان داده‌ایم.
  • تعداد رکورد ها : 334