جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
اندیشه‌های سیاسی امام محمد غزالی
نویسنده:
غلامحسین سالاروند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
1 - واقع‌بینی غزالی و واقعیت‌هائی که در عصر او وجود داشته تاثیر به سزائی در اندیشه‌های سیاسی وی داشته‌است ، لذا تجزیه و تحلیل وضعیت و واقعیت‌های سیاسی زمان غزالی از جمله عواملی است که فهم درست نظرات سیاسی وی را آسان می‌کند. 2 - باید در تحلیل نظریات غزالی، به مذهب و اصول اعتقادی وی توجه خاصی مبذول داشت ، غزالی از هم پاشیدن وحدت مسلمین و بروز فتنه و هرج و مرج بیم ناک است ، ولذا بنابر اصل مصلحت که در احیاء به عنوان اصول اعتقادی مطرح می‌کند، سعی دارد حتی به بحث در مساله قیام برای خلع قدرت سیاسی، نپردازد، و اگر انتقاد به زمامداران را جائز می‌داند، تا حدودی اجازه می‌دهد که به نظم عمومی و صلح اجتماعی زیانی نرساند، این بیم و هراس به خوبی مشاهده می‌شود که بر نظریه سیاسی وی تاثیر قابل توجهی داشته‌است و برهمین اساس است که تلاش می‌کند میان سلطان و خلیفه سازش برفرار کند، و نظامی مختلط بوجود بیاورد که امنیت و آرامش و مصالح مسلمین را تامین کند، و مانع تفرقه مسلمین شود. قبول مشروعیت خلافت عباسی هم در همین راستاست ، بنابراین برای درک وحدت نظرات غزالی نباید شرایط زمان زندگانی و دوره‌های مختلف آن را از زمان کسب علم تا فرار از بغداد و ترک عزلت ، از نظر دور داشت ، و واقعیت زمانه وی را به حساب نیاورد، و همین طور نمی‌توان اندیشه‌های سیاسی او را جدای از اصول و مبانی اعتقادی‌اش تجزیه و تحلیل کرد. 3 - مطلبی دیگر که باز قابل ذکر است ، و بعضی از محققین اندیشه سیاسی غزالی هم مانند هانری لائوست به آن اعتراف می‌کند، این است که وی در ساختن مدینه فاضله موفق نشد و باناکامی و شکست روبرو شد، زیرا نمونه مدینه فاضله را به خلفاء و امرایی عرضه کرد که بیشتر درصدد نجات خود بودند تا نجات و اصلاح مردم، و یا استقرار شرع مقدس ، و در نهایت سعادت اخروی این بود، اجمالی از اندیشه‌های سیاسی غزالی، شخصی که به علت وسعت دانش و گفتارش ، بعضی او را احیاءکننده دین در راس قرن پنجم خوانده‌اند، و برخی دیگر تکفیرش کرده‌اند و جاه طلب‌اش خوانده‌اند. ولی انسانی که حقیقت‌جو باشد عجولانه داوری نمی‌کند و بدون تحقیق و شناخت کامل، نظری نمی‌دهد.
علم امام (ع)
عنوان :
نویسنده:
علیرضا فاخرزاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بحث پیرامون امام "علیه‌السلام" از مباحث بسیار مهم و ضروری در سلسله مباحث کلامی و اعتقادی است . امام "علیه‌السلام" در نزد شیعه حافظ شریعت و مفسر واقعی قرآن کریم و احکام اسلام است . لذا عقلا امام "علیه‌السلام" می‌بایستی فردی آگاه نسبت به اصول و فروع دین و احکام مسایل آن باشد. چرا که اگر امام "علیه‌السلام" آگاه به این مسایل نباشد، امامت وی لغو و بیهوده خواهد بود ولی اینکه امام "علیه‌السلام" از کلیه مسائل و علوم دیگر آگاه باشد، اعتقاد به آن عقلا واجب نیست . چرا که بدون این علم و آگاهی، امام "علیه‌السلام" می‌تواند آنگونه که شایسته است تمامی وظایف مربوط به امامت جامعه مسلمین را به انجام رساند. از طرف دیگر، با توجه به نظر حکما درباره علم و ادراک و مراتب قوه عقل در انسان بخصوص در انسان کامل، اینکه امام "علیه‌السلام" بعضی از امور غیبی را بداند و به آن‌ها آگاه باشد عقلا جایز است و امام می‌تواند به خواست و اراده الهی از بعضی از این امور آگاه و مطلع گردد. ولی اینکه عقلا واجب باشد امام "علیه‌السلام" این امور را بداند، دلیلی وجود ندارد. همچنین با دقت در اخبار و روایات متعدد و نیز بررسی تاریخی زندگی ائمه معصومین "علیه‌السلام" این نتیجه بدست می‌آید که علاوه بر جواز عقلی اطلاع و آگاهی از غیب برای امام "علیه‌السلام" این امر محقق گشته است و آنان به لطف الهی از این علم برخوردار گشته‌اند.
فرایند توسعه دربستر فرهنگ دینی
نویسنده:
علی‌رضا ساطعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دراین نوشتار به یکی از مهمترین چالشهائی که درمقابل جامعه دینی ماست پرداخته شده است سخن از رابطه دین وتوسعه وتبیین علمی این موضوع درشرایط فعلی برای ما امری بسیار ضروری وحیاتی است چراکه توسعه درجهان امروز از اساسی ترین موضوعات بین المللی وداخلی کشور هاست وهرکشوری درپی آن است تاجایکاه خود رادراین فرایندعظیم وچند بعدی یافته ومشکلات وصول به جامعه پیشرفته و برتر رااز سر راه بردارد.از آنجائیکه توسعه خاستگاهی غربی دارد وچه نظراء وچه عملاء پدیده ای غربی محسوب می شود یکی از مشکلات مشترک کشورهای عقب افتاده که توسعه را آمال خود دانسته وآنرا کلید نجات ازوضعیت اسفبار کنونی می دانند چگونگی سازگار ساختن روند مدرنیزاسیون باساختار فرهنگی وبنیانهای سنتی این جوامع می باشد تادرپی موفق بیرون آمدن ازاین چالش عظیم خود راازخطر بی هویتی دراین فرایند پیچیده که فرهنگ ویژه ای رابه همراه می آوردمصون دراند. طبیعتا این نگرانی برای جامعه کنونی ما مضاعف است چراکه اولا فرهنگ وسنت این سرزمین بااسلام عجین شده ورنگ وبو، صبغه دینی داردوایجاد بنیانهای جدید فرهنگی وروند تازه درجامعه برای تحول سنتها بدون توجه به نحوه سازکار آن بافرهنگ یعنی جامعه امکان پذیر نخواهد بود. ثانیا ماحکومتی رابرمبنای اصول ومعیارهای اسلام بناکرده ایم ودرسیاستگذاری مقید به ارزشهاو دستورات‌دینی هستیم ثالثا ازآنجاکه جریان توسعه درغرب همراه وهمزاد باسکولا ریزم وزدودن اعتقادات الهی از جامعه بوده تصوری رابرانگیخته که انتخاب توسعه رامنجر به غیر دینی شدن جامعه می پندارد لذا در چنین وضعیتی سئوال ازامکان تحقق فرایندتوسعه دربستر فرهنگ دینی وسازگاری این دو باهم کنکاشی درتوانایی وقابلیت فرهنگ دینی برای انتقال جامعه ازوضع سنتی به مدرن برای چالشی بس حیاتی است .برای پاسخگوئی به این سوال مطالب درسه فصل دسته بندی شده درفصل اول تعاریفی ازتوسعه وفرهنگ به دست داده شده ورابطه بین این مورد بررسی قرارگرفته ودرفصل دوم ضمن اشاره به غیریت فرهنگ دینی ودین به تبیین فرهنگ دینی‌وآن دسته ازعناصر ومفاهیم این فرهنگ که در تزاحم بافرهنک توسعه ای است پرداخت شده ودرفصل سوم ضمن تاکیدبر این اصل که درحل تعارض نباید توسعه رامحوری برای تعدیل و تفسیر دین قرارداد پالایش فرهنگ دینی درکناجدارسازی اصول توسعه ازفرهنگ فعلی جوامع توسع یافته مطرح شده است ودرنهایت مدلی ازتوسعه که بوسیله دین هدایت ومهارشده ارائه گردیده است وچنین تلفیقی است که نزاع و تخاصم را از جامعه بشری دورساخته ورفاء وامنیت رابرای آن به ارمغان می آورد.
نقش ملی گرایی و اسلام در ایجاد هویت مشترک ملت سازی در دوره پهلوی  و جمهوری اسلامی ایران
نویسنده:
اصغر پرتوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ملت سازی و ایجاد هویت سیاسی مشترک از موضوعات حائز اهمیت در جامعه شناسی سیاسی و نظریات توسعه است که برای جوامع در حال توسعه و از جمله برای ایران قرن بیستم از اهمیت خاصی برخوردار می باشد. حل بحران هویت و ایجاد حس ملی واحد، اولین گام در توسعه اجتماعی و سیاسی و حرکت در جهت حل بحرانهای مشروعیت و مشارکت محسوب می شود. از آنجا که جامعه حال حاضر ایران دچار چنین چالشهایی است. به دنبال پاسخ به این سوال اصلی می باشیم که: ((هویت مشترک سیاسی و وفاق ملی ایران از مشروطیت به این سو چگونه شکل گرفته و چرا در برهه هایی از تاریخ معاصر دچار بحران شده است؟))مفروض ما این است که هویت ایرانی از دوره ساسانی و با توسل به مولفه هایی از قبیل سرزمین و مفهوم فرشاهی و ایرانشهر، اقوام همخونی ایرانی، زبان و دین مشترک توسط حاکمان ساسانی و به یاری مویدان زرتشتی پایه گذاری شد و تا دوره معاصر (نهضت مشروطیت) با فراز و نشیبهای بسیار و با تغییرات و جابجائیهایی در مولفه های متشکله آن، پیش آمد. پس از نهضت مشروطیت و به خصوص در دوره پهلوی تحت تاثیر شرایط خاص داخلی و بین المللی و در طی فرایند مدرنیزاسیون و سکولاریسم، ((ملت سازی)) با تکیه بر ناسیونالیسم متکی بر نژاد آریایی، زبان فارسی و تاریخ ایران باستان همراه با دین زدایی از جامعه، اولویت یافت. رسالتهای دوره پهلوی در سه محور شبه مدرنیسم، سکولاریسم و ناسیونالیسم خلاصه شد و براین اساس پایه دینی هویت ایرانی متزلزل گشت و ((ایرانیت)) در مقابل ((اسلامیت)) قرار گرفت. یکسو نگری در تبیین هویت ملی ایران وفاق اجتماعی را بر هم زد و دین زدایی از جامعه سبب واکنش طرفداران هویت دینی شد که در نهایت به صورت انقلاب اسلامی ظهور یافت. از سوی دیگر در دهه اولپس از انقلاب، تحت تاثیر ذهنیت شکل گرفته در دوره پهلوی و افراط گری های انقلابی، پایه ((ایرانیت)) جامعه تا حدی به سستی گرایید و منافع و افتخارات ملی (ایرانی) تحت الشعاع آرمانهای دینی قرار گرفت که این وضعیت نیز به دلیل یکسونگرانه بودن، وفاق اجتماعی را متزلزل ساخت. لکن از دهه دوم انقلاب به تدریج افراط گری های دین مدارانه رو به تعدیل نهاده و فرایندی شکل گرفته که درطی آن(ایرانیت) و (اسلامیت) به موازات هم مطرح می گردد و نوعی هویت ایرانی - اسلامی شکل می گیرد. لذا علت اصلی پدیداری بحران هویت در سطوح مختلف زندگی جمعی و تزلزل وفاق اجتماعی و ملی در برهه هایی از تاریخ معاصر ایران، اتخاذ راه حلهای یکسونگر در تبیین هویت ملی بوده است.