جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 43
تفسیر الدر المنثور فی التفسیر المأثور المجلد 2
نویسنده:
عبدالرحمن بن ابی بکر سیوطی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار الفکر,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
الدر المنثور في التفسير بالمأثور، اثر عربى جلال‌الدين عبدالرحمن سيوطى (متوفى 911ق)، از تفاسير مأثور اهل تسنن در قرن دهم هجرى است كه تفسير آيات را به‌صورت نقل روايى، ذيل آن‌ها ذكر كرده و به سبب عدم اظهار نظر مفسر درباره روايات آن، چنين برداشت مى‌شود كه اين اخبار، مورد تأييد او بوده است؛ لكن در اين تفسير، گاهى اسرائيلات و رواياتى نامقبول به چشم مى‌خورد و مفسر تنها در موارد معدودى در قوت يا عدم قوت حديث، نظر داده است. در حاشيه اين اثر، كتاب تفسيرى ديگرى با نام «تنوير المقباس في تفسير ابن عباس»، مشهور به «تفسير ابن عباس» آمده است. مؤلف روايات را به ترتيب سور و آيات تأليف كرده و آغاز آن را سوره حمد و پايان آن را سوره ناس قرار داده و براى همه سوره‌ها، رواياتى آورده است. وى در تفسير هر سوره، نخست پس از ذكر نام سوره، روايات مربوط به فضائل و ويژگى‌هاى آن را آورده و سپس به ترتيب آيات، آيه و يا جمله‌اى از يك آيه را ذكر كرده و روايات مربوط به آن را در ذيل بيان نموده است. سيوطى در اين تفسير، روايات زيادى را از كتب مختلف گرد آورده است كه مى‌توان آن‌ها را در موضوعات زير، تقسيم‌بندى كرد: * تفاسيرى مانند: تفسير وكيع، تفسير فريابى، تفسير ابن منذر، تفسير جويبر، تفسير القرآن عبدبن حميد، الكشف و البيان ثعلبى، تفسير ابن مردويه، تفسير القرآن العظيم ابن ابى‌حاتم، جامع البيان طبرى و...؛ * صحاح، مانند: صحيح بخارى و صحيح مسلم؛ * مسانيدى مانند: مسند احمد بن حنبل، مسند دارمى و مسند بزّاز؛ * كتاب‌هاى تاريخى، مانند: تاريخ مدينه دمشق ابن عساكر، تاريخ بغداد خطيب بغدادى، تاریخ نیشابور حاكم، تاريخ الاصبهان ابونعيم و تاريخ البخارى؛ * معجم‌هايى مانند: المعجم الوسيط، المعجم الكبير طبرانى، معجم ابوسعيد اعرابى، معجم ابن جميع، معجم الصحابه بغوى و معجم الصحابه ابن قانع؛ * كتاب‌هايى مانند «كتاب الصلاة» مروزى، «المصاحف» ابن انبارى، «أسباب النزول» واحدى، «المصنف» ابن ابى‌شيبه، «دلائل النبوة» ابونعيم، «الأسماء و الصفات»، «دلائل النبوة» بيهقى، «الأدب المفرد» بخارى، «كتاب البسملة» ابن خزيمه، «فضائل القرآن» ابوعبيده، «حلية الأولياء»، «الطب النبوي» ابونعيم، «معرفة الصحابة» ماوردى، «العظيمة» ابوالشيخ، «فضائل القرآن» ابن ضريس، «طبقات» ابن سعد، «معرفة السنن و الآثار» بيهقى، «كامل» ابن عدى، «المصنف» عبدالرزاق، «الأم» شافعى، «الموطأ» مالك، «نوادر الأصول» حكيم ترمذى، «فضائل القرآن» هروى، «زوائد المسند» عبدالله بن احمد، «كتاب الثواب» ابن حبان، «شعب الإيمان» بيهقى، «المختارة» مقدسى، «الغريب» خطابى، «كتاب المسئلة» خطيب، «الأربعين» حافظ و «الدعاء ابن أبي‌الدنيا». اين كتاب، از جامع‌ترين منابع تفسير اثرى در ميان اهل سنت است و شايد بتوان اطمينان داشت كه اغلب روايات تفسيرى اهل سنت، در اين كتاب جمع‌آورى شده است. تنها در سوره حمد، نزديك به سيصد روايت از بيش از هشتاد كتاب اهل سنت نقل شده و جز مقدمه كوتاهى كه در ابتداى اين تفسير آورده، به هيچ مطلبى جز ذكر روايات، پرداخته نشده است. ويژگى‌هاى اثر حاضر را مى‌توان در مؤلفه‌هاى زير، خلاصه نمود: * اين تفسير از نظر جامعيت روايات تفسيرى اهل تسنن، در بين تفاسير معروف، كم‌نظير بلكه بى‌نظير بوده و تفسيرى است كه ما را از روايات تفسيرى بخش عظيمى از كتاب‌هاى اهل تسنن آگاه مى‌كند، به‌ويژه كه بعضى از كتاب‌هايى كه مؤلف از آنها روايت نقل كرده، در دسترس نمى‌باشد و اختلاف و ترديدى نيست كه اين تفسير، مرجع خوبى براى پى بردن به روايات تفسيرى اهل تسنن است. * ديگر ويژگى اين اثر، آن است كه نويسنده همه روايات را با حذف سند از مصادر اصلى آن (كتاب‌هايى كه روايات را از آنها نقل كرده) آورده است و هر روايتى را با تعبير «أخرج» و ذكر نام مؤلف مصدر يا مصادر آن نقل كرده و در غالب موارد، به نام خود مصدر يا مصادر نيز اشاره نموده است. همچنين آنكه تعداد مصادرى كه براى هر روايت ذكر شده، مختلف است؛ در مواردى، مؤلف يك روايت را از يك مصدر و در مواردى از مصادر متعدد و گاهى يك روايت را از يازده مصدر نقل كرده است و در مواردى اندك به وضع سند روايات نيز اشاره كرده است. * امتياز ديگر اين تفسير اين است كه بخشى از روايات فضائل ائمه اطهار(ع) را در بر دارد و براى دسترسى به روايات فضايلى كه در كتاب‌هاى اهل تسنن آمده، منبع سودمندى است؛ براى نمونه، در ذيل آيه «فتلقى ءادم من ربه كلمات فتاب عليه». از طريق ابن نجار از ابن عباس نقل كرده است: «از رسول خدا(ص) كلماتى را كه حضرت آدم از پروردگارش تلقى كرد پرسيدم، فرمود: به حق محمد، على، فاطمه، حسن و حسين از خدا درخواست كرد كه توبه‌ام را بپذير، پس توبه‌اش را پذيرفت. اين تفسير گرچه جامع‌ترين تفسير روايى اهل تسنن است و از كتاب‌هاى زيادى روايات تفسيرى را گرد آورده، ولى بايد توجه داشت كه همه جا، همه روايات را نياورده است؛ براى مثال، در تعدادى از كتاب‌هاى اهل تسنن، مانند «الفصول المهمة» (ص47)، «إحياء علوم‌الدين» (ج 3، ص244)، «كفاية الطلاب» (ص 239) و... روايت شده است كه آيه كريمه «و من الناس من يشتري نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رءوف بالعباد». در مدح على(ع)، در قضيه «ليلة المبيت» نازل شده است، اما سيوطى در اين باره هيچ روايتى را نقل نكرده است. همچنين حاكم حسكانى در «شواهد التنزيل» در ذيل آيه «أطيعوا الله و أطيعوا الرسول و أولي الأمر منكم». رواياتى را دال بر اينكه حضرت على(ع) و امام حسن(ع) و امام حسين(ع) از مصاديق اولي الأمر هستند، آورده، ولى سيوطى آن‌ها را در اين تفسير، ذكر نكرده است. همچنين در ذيل آيه «إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيرا». سيوطى بيست روايت آورده، ولى حاكم حسكانى در «شواهد التنزيل»، 138 روايت نقل كرده است. بنابراين نبايد تصور كرد كه با مراجعه به اين تفسير، به همه روايات تفسيرى اهل سنت دست يافته و از مراجعه به ساير كتب روايى و يا تفسيرى آنان، بى‌نياز هستيم و حتى از كتاب‌هايى كه در اين تفسير از آن‌ها روايت نقل شده نيز نمى‌توان خود را بى‌نياز دانست؛ زيرا معلوم نيست همه روايات تفسيرى آن كتاب‌ها در اين تفسير آمده باشد. ذكر اين نكته نيز ضرورى است كه همه روايات نقل‌شده در اين تفسير، به‌نحوى با قرآن ارتباط دارند، ولى قسمت زيادى از آنها، روايات تفسيرى و روشنگر معنا و مفاد آيات نيست؛ براى مثال، مؤلف درباره سوره حمد بيش از 290 روايت را نقل كرده، ولى حدود 64 روايت از آنها را قبل از ورود به تفسير و پيش از ذكر «بسم الله الرحمن الرحيم» آورده است كه هيچ‌يك از آنها، تفسيرى نيست؛ بخشى از آنها در بيان فضايل سوره حمد است، از قبيل اينكه اين سوره، از زير عرش نازل شده و شيطان در وقت نزول آن، ناله كرده و اين سوره، معادل ثلث يا دو ثلث قرآن است. هرچند سند بخش زيادى از روايات اين تفسير را مى‌توان از مصادر اصلى به دست آورد، ولى بايد توجه داشت كه صحت سند بيشتر روايات اين تفسير، براى غير اهل تسنن قابل اثبات نيست؛ حتى رواياتى را كه خود سيوطى از وثاقت رجال سندش خبر داده و يا سندش را صحيح يا جيد معرفى كرده و يا تصحيح ديگران را در مورد آن نقل كرده، در نزد غير اهل تسنن، صحيح، جيد و موثق بشمار نمى‌آيد. سيوطى روايات فراوانى از اصحاب پيامبر(ص)، تابعان و تابعان تابعان را در اين اثر نقل كرده است. در ميان روايات تفسيرى موجود، رواياتى نيز از اميرالمؤمنين(ع) يافت مى‌شود. علامه طباطبايى در تفسير «الميزان» برخى از روايات اين كتاب را نقد و رد كرده است؛ از جمله روايت منقول از اميرالمؤمنين(ع) و ساير اصحاب پيامبر(ص) در داستان هاروت و ماروت. در جلد دوم به تفسیر ادامه سوره بقره و سوره های آل عمران و نساء پرداخته شده است.
حاشية الشهاب المسماة عناية القاضي و كفاية الراضي على تفسير البيضاوي المجلد 3
نویسنده:
عبدالله بن عمر بیضاوی؛ حاشیه نویس: احمد بن محمد خفاجي
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , آثار مخطوط(خطی) و طبع قدیم , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
زبدة التفاسير المجلد 2
نویسنده:
فتح الله بن شكرالله شريف كاشاني
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مؤسسة المعارف الاسلامیة,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
زبدة التفاسير تأليف ملا فتح‌اللّه كاشانى دوره‌ى كامل تفسير قرآن به زبان عربى است، و در حقيقت تفسير متوسط ملا فتح‌اللّه است. بعد از دو تفسير منهج الصادقين و مختصرش، آن را نگاشته و بنابراین حاصل تبحر و تجربه‌ى اوست. در سال 977ق از نگارش آن فارغ شده است و يك سال بعد رحلت نموده است. مقدمه‌ى تحقيق در اين تفسير شامل مباحثى در معناى تفسير از جهت لغت و اصطلاح از ديدگاه، راغب، سيوطى، آيت‌اللّه خويى، شهيد صدر، شيخ طوسى و.... تفاوت تفسير و تأويل، بيان روشهاى تفسيرى، شرايط مفسر و ديدگاه شيعه در تفسيرپذيرى قرآن، زندگی‌نامه و تأليفات مفسر و روش تحقيق مى‌باشد. مقدمه‌ى مفسر نيز در پنج محور تنظيم شده است: 1-عدد آيات قرآن و فايده‌ى شناخت آنها (بيان اعداد كوفى، بصرى، شامى، مكى و انتساب آنها.) مبناى مفسر عدد كوفى آيات است كه منتسب به حضرت على(ع) مى‌باشد؛ 2-اسامى قراء مشهور و راويان آنها؛ 3-جمع و تأليف قرآن در زمان پيامبر اكرم(ص)؛ 4-مصونيت قرآن از تحريف؛ 5-اخبارى در فضل قرآن و اهل آن. مفسر در مقدمه‌ى خود مى‌نويسد: «بعد از تأليف دو تفسير به زبان فارسى، تصميم گرفتم به زبان عربى نيز تفسيرى بنويسم تا اهل اين لغت نيز از آن بهره ببرند، بعد از استخاره تصميم به تأليف آن گرفتم و از چهار كتاب، تفسير كشاف، مجمع البيان، انوار التنزيل بيضاوى و جامع الجوامع، استفاده كردم. در اين تأليف كوشيدم كه لغات و نكات و تركيبات آيات را روشن نمايم، اسباب النزول و ارتباط آنها را ذكر كنم، و به فضائل السور و خواص آيات، قراءات دهگانه متواتر، و توضيح معانى قرآنى بر مبناى مذهب اهل‌بيت(ع)، بپردازم. اشاره‌اى نيز به بطلان عقايد و مذاهب مخالفين و گمراهان، داشته‌ام، مختصرى از قصص و مقدارى از احاديث نبوى و روايات مأثور از ائمه(ع) را نيز يادآور شده‌ام.» تفسير زبده را نمى‌توان در نوع خاصى از شيوه‌هاى تفسيرى محصور كرد، زيرا هم به روش اجتهادى بحث نموده، هم روايات پيامبر(ص) و اهل‌بيت(ع) را نقل مى‌نمايد، هم به مسائل ادبى (به معناى عام) پرداخته است، قصص قرآن را بيان مى‌كند، اشاره‌اى نيز به مسائل كلامى دارد، اما به‌طور كلى مى‌توان گفت، وجهه‌ى ادبى آن كاملاً نمايان است و استفاده‌ى مفسر از تفاسير كشاف، بيضاوى، مجمع البيان و جوامع الجامع نيز مؤيد آن است. روش كلى مفسر در ابتداى سوره‌ها به اين ترتيب است كه ابتدا اطلاعات كلى درباره‌ى سوره را ارائه مى‌دهد، نام سوره، تعداد آيات آن، مكى مدنى بودن با بررسى اقوال مختلف و ذكر قائلين آن سپس به وجه تسميه‌ى سوره و فضل آن از طريق ذكر روايات، مى‌پردازد. ترتيب مباحث در آيات به اين شكل است كه آنها را قسمت به قسمت مطرح مى‌كند، ابتدا دسته آيات را مى‌آورد، سپس فراز آيات را به ترتيب مطرح مى‌كند، در بحث ادبى به صرف، نحو، معانى و بيان اهتمام دارد، در اين مقطع نيز به تبيين لغات و واژه شناسى (در آنجا كه نياز به توضيح است) مى‌پردازد. در اين زمينه از اشعار عرب نيز گاهى استفاده مى‌نمايد. در ذكر اقوال گاهى به نقد آنها تمايل پيدا مى‌كند مانند: ج 1 ص 34 ذيل «غير المغضوب عليهم». استفاده از روش تفسير قرآن به قرآن را در جاى جاى تفسير زبده مى‌توان مشاهده كرد. در تفسير و با تكميل معانى آيات از اين روش بهره مى‌برد. مانند: ج 1 ص 30 و 32 ذيل آيات 6 و 7 سوره‌ى حمد. در تفسير آيات، علاوه بر روش فوق به روايات نيز مى‌پردازد، در اين ميان گاهى به شرح احاديث، اقدام مى‌كند، مانند: ج 1 ص 25 ذيل تفسير الحمدللّه سوره‌ى حمد. توجه به قرائت كلمات و محور قرار دادن قرائت عاصم، ضمن مطرح كردن قرائت‌هاى دهگانه از بخش‌هاى ديگر تفسير زبده است. به شأن نزول آيات نيز توجه دارد و با نقل‌هاى متفاوت اين بخش را نيز پى‌گيرى نموده از اسباب النزول واحدى كمك فراوان مى‌گيرد. مفسر سعى در بيان ارتباط بين دسته آيات دارد، بهمين جهت در موارد فوق بعد از هر دسته آيات، با تعبيراتى كه نشانه‌ى ارتباط مقاطع كلام است مانند «ثم»، «ف»، «لمّا كذا فكذا»، كلام بعدى را آغاز مى‌كند. با اين مبنا بطور طبيعى به ارتباط سور نيز مى‌پردازد و غالباً ابتداى هر سوره به ارتباط آن با سوره‌ى قبل، اشاره دارد. مانند: ج 5 ص 6 ابتداى سوره‌ى شعرا. از نكات قابل توجه تفسير «زبده» اين است كه ضمن پرهيز از نكات موهن در قصه‌هاى قرآن، (كه معمولاً اسرائيليات مملو از آن است.) به جزئيات آنها هم همت مى‌ورزد. مانند: ج 6 ذيل سوره‌ى نمل آيات 15 تا 19 ص 80 به بعد، قصه‌ى نطق پرندگان و جزئيات لشكر سليمان(ع)، جزئيات «نمله»، جزئيات پيام‌رسانى هدهد و هديه بلقيس. در بحث‌هاى فقهى در حد اعتدال و با توجه به فضاى تفسير، متعرض آن مى‌شود و بطور طبيعى در مسائل خلافى، ديدگاه شيعى خود را بيان مى‌دارد. علاوه بر بحث‌هاى فقهى، ديدگاه شيعى او را در مواردى نظير آيه‌ى 33 احزاب و تفسير اهل‌بيت(ع) ج 5 ص 370 به بعد، نيز مى‌توان ديد. مباحث كلامى را نيز به تناسب و لابلاى بحث‌هاى تفسيرى، از ياد نمى‌برد و اشاره‌اى به آنها دارد، مانند: بيان اختلاف معانى صفات خداوند و انسان در مواردى كه نام مشترك دارند، بطور نمونه، تفاوت صفت غضب در خداوند و انسان ج 1 ص 34 ذيل «غير المغضوب عليهم». در بررسى كلى تفسير «زبده» و «منهج الصادقين» مى‌توان گفت، كه زبده خلاصه‌اى از منهج الصادقين است. به كلام عربى با توجه بيشتر به مباحث لغوى، ادبى، معانى و بيانى كه براى مخاطبان آشنا به زبان عربى ملموس‌تر است. در مقدمات دو كتاب نيز با اينكه مقدمات منهج بيشتر است امّا مباحثى مانند، جمع قرآن در زمان پيامبر(ص)، قراء مشهور سبعه و عشره، هر دو كتاب يك گونه‌اند. چاپ اول، كتاب به سال 1423ق در شهر مقدس قم، ارائه گرديد و آن را از كنج كتابخانه‌ها به بازار كتاب، كشاند. چاپ فعلى اين تفسير در هفت جلد به قطع وزيرى، انجام گرفته است. در اين چاپ فهرستى آيات به تفكيك سوره، در آخر هر جلد، ذكر شده، متأسفانه به فهرست اعلام، منابع و... پرداخته نشده است. جلد دوم کتاب به تفسیر سوره‌های نساء مائده، انعام و اعراف می‌‎پردازد.
تفسير الكاشف المجلد 2
نویسنده:
محمدجواد مغنيه
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار الانوار,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
التفسیر الکاشف، تفسیر کامل قرآن به زبان عربی، اثر عالم شیعه محمد جواد مغنیه، در ۷ جلد. این تفسیر با رویکرد تربیتی و با گرایش تقریب‌گرایانه تألیف شده است. روش مفسر اینگونه است که در آغاز، واژه‌های مشکل را معنا می‌کند، سپس اِعراب و نکات ادبی را توضیح می‌دهد، آنگاه به آیه و معنا و پیام آن می‌پردازد. همچنین مفسر، اهتمام فراوان به کمک گرفتن ازآیات دیگر و تفسیر قرآن به قرآن و احادیث مورد اطمینان دارد. بحث‌های موضوعی (تاریخی، اعتقادی، اخلاقی) درباره آیه هم مطرح شده است. شیخ مغنیه در تفسیر آیات قرآن تا اندازه بسیاری تحت تأثیر مسائل سیاسی و اجتماعی است و از دسیسه‌ها و جنایات دشمنان اسلام در تحریف قرآن و اسلام سخن می‌گوید. وی در تقریب و وحدت بین مذاهب اسلامی کوشیده و خطر تعصب مذهبی برای وحدت اسلامی را بیان می‌کند. دیگر ویژگی‌های ساختاری و محتوایی تفسیر الکاشف: * ساده‌نویسی و روان‌نگاری * حذف تفاسیر برگرفته از روایات جعلی * حذف تفاسیر غیرعلمی و مستند * حذف تفاسیر غیرمرتبط با موضوع و ناکارآمد * پرهیز از پُرگویی در مباحث تخصصی * معتبر بودن اسباب نزول یقین‌آور * قائل بودن به نزول تدریجی قرآن و باور نداشتن به نزول دفعی * بهره‌گیری از پرسش و پاسخ میان خود و مخاطبان * بیان قصص قرآنی * بررسی آیات الاحکام محمد جواد مغنیه به اقوال دیگر مفسران شیعه و سنی، تنها در صورتی اشاره کرده که نظر آنها را قبول داشته. گاهی اقوال آنان را در تایید قول خویش می‌آورد. برخی تفاسیر مورد استفاده وی عبارتند از مجمع البیان طبرسی، تفسیر فخر رازی، المنار، البحر المحیط، تفسیر طبری، آلاء الرحمن شیخ محمد جواد بلاغی، الدرّ المنثور سیوطی، روح البیان بروسوی، بیان السعاده، تفسیر مراغی، فی ظلال القرآن، و الکشاف. مغنیه در تفسیر آیات الاحکام از منابع فقهی مهمی بهره برده است: * مسالک الافهام شهید ثانی * احکام القرآن جصاص * تذکره علامه حلی * الروضة البهیة شهید ثانی * المغنی ابن قدامه * بدایة المجتهد ابن رشد * الفقه الاسلامی فی ثوبة الجدید، اثر شیخ مصطفی زرقا جلد دوم کتاب به تفسیر سوره‌های آل عمران و نساء می پردازد.
برهان في تفسير القرآن المجلد 2
نویسنده:
هاشم بن سلیمان بحراني
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات,
چکیده :
تفسير البرهان اثر علامه سيد‌‎هاشم بحرانى از تفاسير بنام شيعه مى‌باشد. مؤلف با چينش سه مقدمه، انگيزه خود را بيان مى‌دارد: * همه بر شرف و بلندمرتبگى شأن قرآن، واقفند و مى‌دانند كه نجات در تمسك به آن است. بحث، تلاوت و تفكر در معانى آن، سبب حيات قلب‌ها و علم و عمل بدان، سبب تخلص از سختى‌هاست. * به اسرار و حقايق پنهان آن با عقول معمولى نتوان رسيد، بايد از اهل ذكر كه اهل تنزيل و تأويل قرآنند، اخذ نمود. * ديدم كه مفسرين و علما، به آراء ديگرانى غير از اهل‌بيت عصمت(ع) رو آورده‌اند؛ درحالى‌كه بايد در فهم اسرار و حقايق قرآن تا آشكار شدن تأويل و تفسير اهل‌بيت(ع)، توقف نمود؛ به همين جهت برای فهم نظرات تفسيرى و بيان اهل‌بيت(ع) در تأويل و اسرار كتاب الهى، اقدام به جمع‌آورى روايات تفسيرى وارده از آنها نمودم. در دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهى، جلد 1، ص475 درباره شيوه مؤلف آمده: شيوه وى در اين كتاب چنين است كه ابتدا به نام سوره و محل نزول، فضيلت سوره و تعداد آيات، اشاره مى‌كند، آنگاه آياتى را كه داراى روايت تفسيرى‌اند، ذكر كرده، روايات مربوط به هر آيت قرآنى را به دنبال آن نقل مى‌نمايد. البرهان مقدمه‌اى دارد در شانزده بخش كه تكامل‌يافته مقدمه «الهادي» است؛ يعنى تمام آنچه، بحرانى در آنجا آورده، اينجا هم هست، به‌اضافه چند پرسمان ديگر. ضمنا چنين برمى‌آيد كه بحرانى باور باطل «تحريف قرآن» را پذيرفته بوده و اين از البرهان قابل برداشت است. بحرانى در نقل روايات، يك‌دست عمل نمى‌كند؛ در برخى موارد علاوه بر سند روايت به نام كتاب و مؤلف آن نيز اشاره مى‌كند و در بعضى به ذكر نام كتاب و مؤلف بسنده مى‌نمايد و در مواردى فقط نام مؤلف را مى‌آورد. گفتنى است كه در گوشه و كنار از راويان اهل سنت هم نقل حديث كرده است. روى‌هم‌رفته، «البرهان» از نگريستنى‌ترين تفسيرنامه‌هاى روايى شيعه بشمار مى‌رود. بنابراین مصنف بسيارى از روايات اهل‌بيت(ع) را كه در تفسير آيات آمده، رواياتى كه در آن آيات به‌عنوان شاهد و مؤيد مطلبى، آورده شده، رواياتى كه بدون در بر گرفتن نص قرآنى، با مضمون خود، دلالت بر تفسير آياتى بنمايد و رواياتى كه مصداقى از مصاديق آيه را بيان مى‌كند، جمع‌آورى نموده است. در باب نقل اسرائيليات نيز بايد گفت: ايشان سعى نموده از نقل آنها خوددارى نمايد، ولى به‌راحتى مى‌توان ردپايى از اين‌گونه روايات را لابه‌لاى تفسير ايشان مشاهده كرد. در جلد دوم به تفسیر سوره های آل عمران، نساء و مائده پرداخته شده است.
جوهر الثمين في تفسير الكتاب المبين المجلد 2
نویسنده:
عبدالله شبر؛ مقدمه نویس: محمد بحرالعلوم
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
کویت: مکتبة الالفین,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
الجوهر الثمين في تفسير القرآن المبين، به زبان عربى، اثر سيد‌‎عبدالله شبر، متعلق به قرن 13ق، مجموعه‌اى تفسيرى از كل آيات قرآن كريم است. نویسنده، در اين مجموعه، روى‌كردى ادبى، بلاغى و لغوى به آيات داشته و با شرح لغات، اصطلاحات و عبارات آيات، سعى در تبيين مفهوم آيه دارد. وى، از روايات تفسيرى نيز در تفسير آيات كمك گرفته و به‌صورت شرح مزجى به توضيح مفاد و مندرجات آيات پرداخته است. در داخل پرانتز آيات مورد نظر و در بيرون آن مفهوم آيات بيان شده است. مؤلف، ابتدا، از جايگاه نزول سوره سخن مى‌گويد و پس از آن، با اشاره‌اى به شماره آيات سوره و اختلاف موجود در آن، قسمتى از سوره را انتخاب كرده، اول آيات را ذكر مى‌كند و سپس به تفسير آنها مى‌پردازد. در تفسير آيات، ابتدا، ثواب قرائت است و بعد از آن تشريح و تبيين جمله‌ها و غالبا با اتكاء به روايات و برخى از اقوال مفسران. در نقل اقوال مفسران، توجهى شايسته است به اقوال تمام مفسران شيعه و سنى، متقدم و متأخر، گاهى با نقد و تحليل و گاه صرفا با نقل و اشاره. مسائل عقيدتى، بسيار خلاصه و فشرده آمده است تا جايى كه از محدوده توضيح آيات بيرون نرود. نقل قصص و تاريخ، به تفصيل نيست و آنچه آمده، غالبا بدون نقد و تحليل است، با انتخابى شايسته. به قرائت‌هاى مختلف در آيات، توجه شده و با توجيه معانى انتخاب شده، غالبا به استدلال و توجيه پرداخته است و اين همه با نثرى روان، روشن و رسا بيان شده است و اين، شيوه تفسيرى مؤلف است كه پس از اين، به آن اشاره‌اى خواهيم داشت. دكتر سيد‌‎محمد بحر العلوم، در ضمن مقدمه مفصل و سودمند خود براین تفسير، درباره آن نوشته‌اند: در چهارچوپ جريان تفسيرنگارى شيعى، در روشن تفسيرى، پس از «مجمع البيان»، اين تفسير را مى‌توان حلقه مفقوده‌اى دانست كه در جمع بين جنبه‌هاى عقلانى در تفسير و تلاش براى دست يافتن به روشى سهل و آسان در تعبير و عرضه مطالب، همت ورزيده است. در نگارش و تبيين مطالب، توضيح روشن و رسا، نثر روان و استوار محدود ساختن مطالب در محدوده روشن‌گرى پيرامون آيات و پرهيز از «اطناب ممل» و «ايجاز مخل»، دقت شايسته در انتخاب روايت و منقولات و... از جمله ويژگى‌هاى برجسته اين تفسير است. اين تفسير، تفسير متوسط مؤلف است؛ از تفسير «الوجيز» وى، گسترده‌تر است و از «صفوة التفاسير»، كوچك‌تر و خلاصه‌تر. در پایان هر جلد از اين تفسير، فهرست محتويات آن جلد ذكر شده است. در پاورقى نيز برخى از عبارات مغلق توضيح داده شده است. آقاى دكتر سيد‌‎محمد بحر العلوم، بر اين تفسير، مقدمه‌اى نوشته‌اند مفصل و سودمند و در ضمن آن، از تفسير و مفسران شيعه، ميراث تفسيرى شيعه و گستردگى آن، زندگانى مؤلف و آثار وى، اشاره‌اى به تفسير «الجوهر الثمين» و روش تفسيرى مؤلف و... سخن گفته است. در جلد دوم از آغاز سوره نساء تا پایان سوره اعراف تفسیر شده است.
مجمع البيان في تفسير القرآن المجلد 3
نویسنده:
أبوعلي فضل بن حسن طبرسي
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار المرتضی,
چکیده :
مجمعُ البیان فی تفسیر القُرآن، از مهم‌ترین تفاسیر قرآن کریم نوشته فضل بن حسن طبرسی (متوفای ۵۴۸ ق) عالم دینی و مفسر شیعی. این تفسیر را دانشمندان شیعه و سنی ستوده و از آن به عنوان یکی از منابع قدیم تفسیری یاد کرده‌اند. مجمع البیان از گونه تفاسیر ادبی قرآن است و پژوهشگران، اهمیت این اثر را در جامعیت، اتقان و استحکام مطالب، ترتیب دقیق، تفسیر روشن و سودمند و انصاف در نقد و بررسی آراء دانسته‌اند. این تفسیر شامل مباحثی چون: قرائت، اعراب، لغات، بیان مشکلات، ذکر موارد معانی و بیان، شأن نزول آیات، اخبار وارده در آیات و شرح و تبیین قصص و حکایات است. از نکات قابل توجه مجمع البیان، مباحث مرتبط با تناسب آیات در این تفسیر است که در ذیل نظم، پیوند نامعلوم یا دیریاب آیات با یکدیگر را توضیح می‌دهد و از این جهت، می‌توان گفت طبرسی از نادر مفسران شیعی است که به علم مناسبات توجه کرده است. مجمع البیان شامل مباحثی چون: قرائت، اعراب، لغات، بیان مشکلات، ذکر موارد معانی و بیان، شأن نزول آیات، اخبار وارده در آیات و شرح و تبیین قصص و حکایات است. این تفسیر بسیار متاثر از تبیان شیخ طوسی است، با این تفاوت که طبرسی با تقسیم‌بندی مباحث، زمینه استفاده بهتر و گزینش آسان‌تر استفاده‌کننده را فراهم ساخته است. کسانی که به هر قسمت از تفسیر، علاقمند باشند، می‌توانند به‌راحتی به همان قسمت از ادبیات، قرائت و تفسیر مراجعه کنند. مجمع البیان به بحث‌های موضوعی نمی‌پردازد و نظریات مفسران اهل سنت را نقل و با روش عالمانه نقد می‌کند. از نکات قابل توجه مجمع، مبحث تناسب آیات این تفسیر است که نظم و پیوند نامعلوم و یا دیریاب آیات را با یکدیگر، توضیح می‌دهد و از این جهت، می‌توان گفت طبرسی از نادر مفسران شیعی است که به علم مناسبات توجه کرده است. مجمع البیان نمونه کامل تفسیر ادبی است. روش طبرسی در این اثر این است که ابتدا گروهی از آیات هر سوره را نقل می‌کند، سپس تحت چند سرعنوان از نظرگاه‌های علوم و معارف مختلف آن گروه آیات را بررسی و حلاجی می‌کند. ابتدا از نظر قرائت و اختلاف قرائات و قضاوت در بین قرائت‌های مختلف (تحت عنوان «حجة»)، سپس از نظر لغت و مشکلات لغوی، سپس از نظر اعراب، سپس از نظر اسباب النزول، سپس معنای مبسوط و منقّح آن گروه آیات را به دست می‌دهد و سرانجام تحت عنوان «نظم»، ربط سوره‌ها را به یکدیگر باز می‌نمایاند. این شیوه و این سبک شیوا و فصل‌بندی شده، به مراجعه‌کننده امکان می‌دهد مشکل خود را که طبعاً در ذیل یکی از این ابواب و فصل‌های فرعی می‌گنجد به سرعت بازیابد و مانند سایر تفسیرها ناچار نباشد که گمشده خود را در لابه‌لای صفحات بسیاری جستجو کند. جلد سوم کتاب شامل تفسیر سوره‌های نساء و مائده می باشد.
  • تعداد رکورد ها : 43