جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
نقد مباني نظري فمينيسم
نویسنده:
---
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت پژوهشي، دفتر تبليغات اسلامي,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
‫بررسي نظريه فمينيسم و نقد آن با تکيه بر مباني اسلامي، مسأله پژوهش حاضر است که با روش توصيفي و تحليلي صورت گرفته است. فمينيسم به‌معناي آزادي‌خواهي زنان، ابتدا به عنوان يک جنبش اجتماعي در قرن نوزدهم شکل گرفت و تدريجاً به يک نظريه بدل گرديد. عوامل سياسي، فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي که در ظهور فمينيسم نقش داشته است با عنصر دين در ارتباط است. رويکرد تبعيض‌آميز کتاب مقدس، تفکر زن‌ستيزانه انديشمندان غربي، و نفي کرامت زن از عواملي هستند که زمينه نظري فمينيسم به‌حساب مي‌آيد. همچنين خشونت، استثمار پيوسته، سرمايه‌داري، ليبراليسم و رنسانس هم زمينه‌هاي عملي فمينسيم هستند. جنبش‌هاي فمينيستي به دليل تکيه بر مباني مختلف فلسفي در غرب، از گرايش‌هاي متنوعي برخوردار است؛ رويکردهاي ليبرالي، مارکسيستي، راديکال، سوسياليستي، پست‌مدرن و اسلامي مهم‌ترين گرايش‌هاي فمينيسم هستند. ثمره اين تنوع، تفاوت تحليل‌هاي فرودستي زنان، و در نتيجه، اختلاف در راه‌حل‌هاي پيشنهادي است. مباني نظري فمينيسم به دو دسته عام و خاص تقسيم مي‌گردد. اومانيسم، سکولاريسم و برابري، مباني عام نظريه فمينيسم است که در همه گرايش‌ها حضور دارد. و مباني خاص فمينيسم همان مباني فلسفي است که هر گرايشي به آن تکيه مي‌کند. در مقابل اين رويکردها، اسلام بر اساس جهان‌بيني خاص خود، شخصيت زن را از زاويه‌اي متفاوت مي‌نگرد؛ خدامحوري، تناسب‌محوري در امر تشريع، هدف‌مندي هستي، خليفه بودن انسان، تأکيد بر نقش دين در قانون‌گذاري، تفاوت ملاک‌هاي ارزش‌گذاري، و اصالت همزمان جامعه و فرد، مباني و اصولي هستند که نگاه متفاوت اسلام به شخصيت زن را پديد مي‌آورد. بر اين اساس، براي رفع ستم از زنان، ابتدا بايدذهنيت انسان‌ها را اصلاح نمود، و آرامش‌محوري و سعادت‌محوري را جايگزين محوريت توسعه و رفاه نمود. همچنين در روابط اجتماعي بايد بر محوريت اخلاق و معنويت تکيه کرد و قوانين حقوقي روشني را بر مبناي آموزه‌هاي ديني تنظيم نمود.
مبادی برابری اخلاق زن و مرد در اسلام و فمینیسم
نویسنده:
فاطمه‎السادات بنیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فمینیسم جنبشی است برای مطالبات زنان که در پی اعتراض به برخی از نابرابریهای خانوادگی و اجتماعی ،شکل گرفت ؛ وبراساس یک سری انگاره های مشخص به تجزیه و تحلیل این نابرابریها می پردازد و راهبردهای متفاوت با دیدگاههای مختلفی را ارائه می دهد . به علت وابستگی دیدگاهها به مکتب های فلسفی و سیاسی غرب ، گرایشهای متفاوتی از فمینیسم به وجود آمد . فمینیسم های رادیکال ،مارکسیست ،سوسیالیست ،لیبرال ،فرامدرن و اسلامی از مهمترین گرایشات فمینیستی هستند که هر کدام با منظری خاص و جداگانه به مسایل زنان ،می نگرند . هدف تمام گرایشات فمینیسمی ،ایجاد جامعه ای است که درآن تفاوت گذاری بر اساس جنسیت جای خود را به تشابه بدهد ،تا آرمان برابری زن و مرد درهمه عرصه ها و فعالیت ها به وجود آید . و در صحنه فعالیت های اجتماعی ،زن و مرد به طور مساوی ،نقش بازی کنند ، بدون آنکه احساسات ؛روحیات ،استعدادها و توانایی های فکری و جسمی آنان تأثیری درایفای ،نقش های اجتماعی داشته باشد . فمینیست ها ، هستی را همچون دفتری می دانند که آغاز و سرانجامش ناپید است و در این هستی خود را بی نیاز از وحی دانسته و انسان را مصدر تشریع قرار می دهند ؛ آنان صفات زنانه را صفات برتری می دانند و جنس مذکر را عامل فرودستی ،زن معرفی می کنند . درمقابل ، اسلام براساس خدا محوری بنا شده است ؛و جهان دراین دیدگاه ،هدفمند ودارای برنامه می باشد . در اسلام ،حقیقت انسان ،هویت اوست نه جنسیت ؛ زن و مرد از یک جوهره مشترک بوده و صفات مردانه و زنانه هیچ کدام مایه برتری نسبت به دیگری نیست . اسلام قائل به تساوی زن و مرد ، درذات و تفاوت در وظیفه می باشد ؛ همچنین دستورات اخلاقی اسلام براساس ذات مشترک انسانی است و کلیه ارزشها و ضد ارزشهای اخلاقی ریشه در روح و جان آدمی دارد و نمی تواند وابسته به جنسّیت افراد باشد .اسلام راه رفع ظلم به زنان را اصلاح ذهنیت ها و توجه دادن به اهداف واقعی خلقت و آشنایی زن و مرد به شخصیت و کرامت یکدیگر و تدوین برنامه های اخلاق محور ،می داند . اسلام و فمینیسم دو مقوله کاملاً جدا از هم با مبانی ،اهداف و کارکردهای متفاوت هستند و هیچ گاه با هم تلفیق نمی شوند .
مديريت خانواده در اسلام و فمينيسم
نویسنده:
نگارنده ناهيد بادامي
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
کلیدواژه‌های اصلی :
نابرابری و ستم جنسی در خانواده از دیدگاه اسلام و فمینیسم
نویسنده:
حسین بستان نجفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معیار فضیلت نزد خداوند متعال تقوی و پرهیزگاری است و این معیار بر همه فرزندان آدم و حوا علیهماالسلام چه مرد و چه زن بطور یکسان منطبق است. اما واقعیات جامعه و تاریخ بگونه ای دیگر رقم خورده است. ارزش و جایگاه اجتماعی زنان و مردان همواره به صورت نابرابر تحقق یافته و این نابرابری تقریبا در همه موارد به نفع مردان شکل گرفته است. مردان در راستای تقویت و تداوم برتری خود در بسیاری از موارد از حدود و حقوق خود تجاوز کرده و ستمهای فراوانی بر زنان وارد کرده اند و این اوضاع و احوال ستم آلود و تبعیض آمیز هر چند در شکلها و پوششهای جدید تا زمان حاضر استمرار یافته است. جنبش فمینیسم به عنوان مهمترین داعیه دار طرفداری از حقوق زنان در دوران معاصر، تلاش گسترده ای را در ابعاد مختلف برای معرفی نابرابریها و ستمهای جنسی و تبیین و ریشه یابی آنها و همچنین ارائه راهکارهایی برای رفع نابرابری و ستم جنسی در خانواده بطور خاص و در محیط اجتماعی بطور عام سامان داده است. این نوشتار ضمن مروری بر تلاشهای نظری فمینیستی در زمینه های یاد شده، با معرفی دیدگاه اسلام در همین زمینه ها، مقایسه ای بین دیدگاه اسلام و دیدگاههای فمینیستی را در اختیار خوانندگان قرار خواهد داد.