جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 963
نصرالدین طوسی و زبان و ادب پارسی
نویسنده:
محمد معین
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
صفحات :
از صفحه 30 تا 42
نثر فارسی در قرن هفتم هجری و سبک آثار فارسی خواجه نصیر
نویسنده:
حسین خطیبی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
صفحات :
از صفحه 21 تا 29
تحریرات خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
ذبیح الله صفا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
صفحات :
از صفحه 11 تا 20
 تبیین چندگانگی مقوله جوهر در آثار خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
محمد کرمی نیا ، مهدی دشت‌بزرگی ، محمداسماعیل عبدالهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خواجه نصیرالدین طوسی در آثارش گاه دو رأی مختلف در مورد یک مسئلة علمی ارائه داده است، یکی بشیوۀ اهل کلام و دیگری بشیوۀ فلاسفه. در وهلۀ نخست ممکن است تصور شود که خواجه به ورطۀ تعارض فرو افتاده است اما تحلیل مباحث نشان میدهد که این تعارضها صوری هستند و در چارچوب نظام کلی اندیشۀ وی قابل تبیینند. یکی از این موارد متعارض دربارۀ مقولۀ جوهر است. خواجه در آثار منطقی خود جوهر را همانند حکمای مشاء، مقوله یا جنس‌الاجناس شمرده اما در تجرید الاعتقاد، جوهر را معقول ثانی دانسته است. مقالۀ پیش‌رو به تبیین این چندگانگی مقوله جوهر پرداخته، سپس در مقام داوری، احتمالات ممکن را مطرح کرده و از میان آنها، رأیی که بنظر میرسد با واقعیت مطابق است را بعنوان نظر مختار نویسندگان، معرفی مینماید. مقاله با استناد به عبارات خواجه نصیر و در نظر داشتن موقعیت اجتماعی و علمی دورۀ حیات وی که با هجمۀ گسترده متکلمان بر ضد فلاسفه مواجه بود، همچنین با توجه به شخصیت متعادل و حق‌محور و دانش‌دوست خواجه، نشان میدهد که این تعارض بدوی است نه واقعی. این تحقیق بر اساس پژوهش در آثار خواجه نصیر و بروش کتابخانه‌یی صورت گرفته است؛ گرچه گاه بضرورت بحث، دیدگاه‌های شارحان وی نیز مد نظر بوده است.
صفحات :
از صفحه 137 تا 152
دگردیسی مفهوم سعادت در فلسفه اسلامی از کندی تا خواجه نصیر
نویسنده:
علیرضا آرام
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در واکاوی پرسش از مصداق سعادت اخلاقی و با وفاداری به ظاهر الفاظ، پاسخی تقریبا یک‌دست در کلمات فلاسفه اسلامی بیان شده که از تجمیع سعادت دنیوی و اخروی، یا اصلاح توأمان نظام معاش و معاد حکایت می‌کند. اما در خوانش تفصیلی‌تر، پرسش از ترجیح جانب دنیوی یا اخروی سعادت همچنان گشوده است. مطابق نتایج حاضر، از عصر کندی تا زکریای رازی سعادت اخروی را در امتداد سعادت دنیوی می‌یابیم. با ظهور فارابی و تا پیش از خواجه نصیر جریانی حاکم می‌شود که در پی توازن سعادت دنیوی و اخروی است. در اخلاق ناصری نگرشی به بار می‌نشیند که سکونت دنیوی را به عنوان مقدمه جبری یا داروی شفای اخروی تلقی می‌کند و از پی آن مضمون سعادت دنیوی عملا متروک می‌گردد. با این حال از پی تغییر موازنه به سود سعادت اخروی، مسیر تضعیف عمران اجتماعی به نفع سعادت فردی رواج می‌یابد. تحلیل انتقادی این وضع هدف مقاله پیش‌روست.
صفحات :
از صفحه 1 تا 26
بررسی چگونگی پیوند توحید صفاتی با نظام معقولات در نزد خواجه نصیر
نویسنده:
آیسودا هاشم پور ، محمد بیدهندی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث اسماء و صفات و کیفیت ارتباط آن با ذات الهی از اهم مباحث توحیدی و در این میان مسئله‌ی عینیت یا زیادت صفات با ذات خداوند همواره درخور ملاحظه است. نوشتار حاضر بر آن است تا جایگاه و نقش نظام معقولات در نزد خواجه نصیر، یعنی تقسیمات معقول اولی و ثانی را در ارتباط با مسئله ذات و صفات مورد مداقه قرار دهد تا در پرتو آن، دیدگاه فلسفی وی را بر حسب مبانی فلسفی‌اش تبیین نماید و میزان سازوارگی این دیدگاه فلسفی را با مسئله عینیت ذات و صفات نشان دهد. عبارات خواجه نصیر در این‌باره همگی حاکی از عینیت ذات و صفات باری‌تعالی است. لکن به نظر می‌رسد عدم تفکیک مفاهیم و معقولات ثانی منطقی و فلسفی در محکمات نظام فلسفی خواجه نصیر و معیارهای مطروحه در مورد اعتباریت مفاهیم، اعتقاد به عینیت ذات و صفات خداوند را در دیدگاه وی با تناقضی بیّن مواجه می سازد‌.
صفحات :
از صفحه 11 تا 29
نسبت علم و اراده ی الهی در مکتب کلامی حله
نویسنده:
محمد حسین کلاهی ، رضا رهنما
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رابطه‌ی «علم» و «اراده» در انسان و خداوند یکی از مسائلی است که در مکاتب مختلف فلسفی و کلامی مورد مداقه قرار گرفته است. نوشتار حاضر بر آن است تا رابطه‌ی «علم» و «اراده‌ی» خداوند را در مکتب کلامی حله بررسی نماید، مکتبی که که میراث‌دار مکتب کلامی بغداد بوده و اساطین آن با فلسفه‌های سینوی و اشراق، و مکاتب مختلف کلامی به ویژه معتزله و اشاعره آشنایی عمیقی دارند. در نوشتار حاضر، پس از اشاره به عنایت متکلمان این مکتب به آثار معتزله‌ی متأخر، نشان داده شده است که محقق طوسی و فاضل سیوری دیدگاه ابوالحسین بصری را در باب اراده‌ی الهی قبول کرده‌اند. محقق حلی در موضعی متعادل‌تر، آن را تأیید نسبی نمونده‌ است. اما علامه حلی موضع یکسانی در این باب ندارد، به طوری که در آثار ابتدایی خویش سخن بصری را تصدیق کرده، ولی در آثار بعدی آن را خالی از اشکال نمی‌داند. از همین رو، می‌توان ادعا کرد که برخی تحلیل‌های پیشین، مانند آنچه زابینه اشمیتکه (1991 و 1994) ارائه داده است، نقصان‌هایی دارد. در انتها، دیدگاه این مکتب در دو مقام «ثبوت» و «اثبات» ارزیابی شده است. در مقام اثبات، نشان داده شده که کلام این بزرگان، خالی از «ابهام» و «اضطراب» نیست. سپس انتقادهای آنان به فلاسفه و بهشمیه بررسی شده است. در مقام ثبوت نیز به تمایز میان صفات علم و اراده پرداخته شده و نشان داده شده است که استدلالات بزرگان مکتب حله و برخی فیلسوفان متأخر از آنها مانند ملاصدرا برای اثبات یگانگی علم و اراده‌ی (ذاتی) خداوند ناتمام است..
صفحات :
از صفحه 375 تا 404
جایگاه فلسفه و کلام در مفهوم‌سازی خدا نزد شیخ مفید و خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
حسن عباسی حسین آبادی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خدا در فلسفه و کلام اسلامی با اسامی مختلفی خوانده می‌شود و مفاهیم به‌کاررفته برای اسم خاص خدا در فلسفه، متفاوت از کلام است. شیخ مفید، متکلمی است که از معتزله بهره گرفته و نگاه او به خدا عقلانی و با استفاده از مفهوم دینی است؛ او خدا را «الله» می‌نامد. خواجه نصیر شخصیت شاخص فلسفۀ مشاء و صاحب‌نظر در علم کلام و نگاه او به مسئلۀ خدا نیز بهره‌گیری از فلسفه و کلام است. او از «صانع»، «خالق»، «باری»، «الله» و نیز «واجب‌الوجود» برای اسم خدا استفاده کرده است که از حیث مفهومی با هم متفاوت‌اند. مسئلۀ ما این است که مفهوم خدا نزد شیخ مفید و خواجه تا چه حد کلامی و فلسفی است. در این نوشتار، در دو ساختار محتوایی و روش‌شناسی، مفهوم‌سازی خدا نزد شیخ مفید و خواجه، بررسی و در ضمن آن، جایگاه کلام و فلسفه در مفهوم‌سازی خدا نزد آنها روشن می‌شود. شیخ مفید، کلام را عقلانی و نه فلسفی می‌داند و از حیث مفهومی از فلسفه بهرۀ کمی می‌گیرد. خواجه، کلام را فلسفی می‌کند و از حیث مفهومی که برای خدا بر می‌گزیند و در اثبات وجود خدا و بیان صفاتش، نگاه غالب فلسفی دارد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 14
مبانی فلسفی تعلیم و تربیت از منظر خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
پدیدآور: حسین محسن زاده ؛ استاد راهنما: عباس ایزدپناه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دانش فلسفه مانند هردانش دیگری غریزه کنجکاوی انسان را در زمینه سواالت و پرسشهای مختلف ارضا می کند. با این تفاوت که سواالت و مساایلی که فلسفه درپی حل آنها است اساسی ترین و بنیادی ترین نوع مسایلی است که بشر با آنها سر و کار داشته و دارد. همه دانش ها دارای پیش فرض ها و مبانی فلسفی هستند که بدون این پیش فرض ها بی معنا و غیر ممکن می شوند؛ پیش فرض هایی مانند "اصال امتناع تناقض- اصل امکان شناخت- اصل علیت- اصل علی معلولی- امتناع دور- امتناع تسلسل و..." لذا فلسفه تنها علمی است که پیش فرض هاای سایر علوم را تدارک می کند و به همین دلیل است که فلسفه را نقطه اتکای سایر دانش ها و مادر همه علوم می دانند. در عالم اسالم نیز پس از ترجمه متون فلسفه یونانی به زبان عربی، فلسفه مورد اقبال مسلمانان واقع شد و عده ای در آن متبح ار شاده حتای تغییارات عمده ای در مباحث آن به وجود آوردند و در نهایت این علم در عالم اسالم رشد و تکامل یافت. برخی از دانشمندان مسلمانی که به عنوان فیلسوف مطرح بوده اند و آثار فلسفی تاثیرگذاری داشته اند در علاوم دیگار م ال طا ، ریاضایات، نجاوم، اخالق، تعلیم وتربیت و... نیز صاح نظر بوده و دارای آثار متعددی می باشند. لذا نظرات این دانشمندان در سایر علوم بر مبنای آراء و مبانی فلسافی و هستی شناسی آنها استوار است، به همین دلیل می توان گفت دانشی همچون تعلیم و تربیت م ل هر دانش دیگر دارای مبانی فلسفی می باشد. یکی از دانشمندان اسالمی که هم به عنوان حکیم و فیلسوف شناخته شده و آثار فاخر فلسفی دارد و هم در تعلیم و تربیت صااح نظار اسات جناا خواجه نصیرالدین طوسی می باشد، دانشمندی که او را به القا استاد بشر و عقل حادی عشر نیز خوانده اند. آثاری همچون شارح اشاارات و تنبیهااتِ ابن سینا و تجریداالعتقاد و تعداد زیادی رساله های کوتاه فلسفی از نوشته های مهم فلسفی خواجه می باشد. هرچند به طور کلی می توان گفت خواجه نصیر در حکمت پیرو حکمای مش اء و فلسفه اش در میان حکمای اسالمی تابع ابن سینا است اما برای اثباات استقالل فکری و نظری خواجه این بیان کافی است که وی در بعضی موارد آراء مشایین را تضعیف نموده و نظر متکلمین را اختیار کرده است و گااهی هم در برابر گفته ابن سینا مذه ابوالبرکات بغدادی و شیخ اشراق و دیگران را برگزیده و بر نظر ابن سینا ترجیح داده است. خواجه نصیر در تعلیم و تربیت نیز آثار مهمی م ل اخالق ناصری و آدا المتعل مین و اوصاف االشراف و... دارد که این آثار، کانون توجه دانشمندان این علم می باشند. از جمله بحث های فلسفی که فلسفه را از جنبه نظری صرف خارج می کند، بحث از فلسفه کاربردی است که ذیل آن می توان به ارتباط باین فلسافه و تعلیم و تربیت پرداخت، اینکه فلسفه و مبانی آن، چه تأثیری در آراء تعلیمی و تربیتی دارند.اهمیت چنین بح ای وقتای دو چنادان مای شاود کاه دیدگاه شخصی همچون خواجه نصیر بررسی شود که هم در فلسفه صاح نظر بوده و هم آثاری در دانش تعلیم و تربیت دارد. اما در مورد تعریف تعلیم و تعریف می توان چنین گفت که تعلیم و تربیت در کاربردی عام، به معنای فرآیند انتقال و تعمیق دانشها و بینشها، هادایت و تقویت گرایش ها و شکوفاسازی هماهنگ استعدادها و توانایی انسان در ابعاد روحی و بدنی برای رسیدن به کمال مطلاو اسات.)گروه نویساندگان زیر نظر آیت اهلل محمدتقی مصباح یزدی،1391،ص 30) این نکته قابل ذکر است که عنوان این پژوهش یک پیش فرض دارد و آن قید »اساالمی« باودن مباانی تعلایم و تربیات اسات چاون مباانی فلسافی اندیشمند مسلمان یعنی خواجه نصیرالدین طوسی را در این پایان نامه بررسی می کنیم. لذا طبق استقراء مباانی تعلایم و تربیات اساالمی باه شااخه های پنج گانه تقسیم می شود: 1 -معرفت شناسی، 2 -هستی شناسی )فلسفی(، 3 -الهیات )کالمی(، 4 -انسان شناسای و 5 -ارزش شناسای. )گاروه نویسندگان زیر نظر آیت اهلل محمدتقی مصباح یزدی، 1391 ،ص 87) بیان این نکته هم الزم است که منظور از مبانی که در عنوان پژوهش آورده ایم، آراء فلسفی خواجه می باشد نه اینکاه تنهاا پایش فهام هاای نظاری خواجه منظور باشد. حال با پیوند امور مذکور می خواهیم مبانی فلسفی خواجه نصیرالدین طوسی را بیان کرده و تأثیر هر کدام از مبانی فلسافی خواجاه بار آراء تعلایم و تربیتی ایشان را تبیین کنیم. بنابراین پایان نامه در این فصول چهارگانه به انجام خواهد رسید: فصل اول: کلیات )1 -علوم مطرح در تعلیم و تربیت، 2 -جایگاه علمی مسئله، 3 -تاریخچه فلسفه تعلایم و تربیات، 4 -مقاام خواجاه نصایر در علام فلسفه و دانش تعلیم و تربیت.( فصل دوم: هویت مبانی فلسفی خواجه نصیرالدین طوسی فصل سوم: هویت شناسی دانش تعلیم و تربیت فصل چهارم: چگونگی هویت تعلیم و تربیت بر اساس مبانی فلسفی خواجه نصیرالدین طوسی.
بررسی تطبیقی توحید از دیدگاه خواجه نصیرالدین محمدطوسی و ابن قیم جوزیه
نویسنده:
پدیدآور: نقی آقایف ؛ استاد راهنما: قاسم جوادی ؛ استاد مشاور: سیدلطف الله جلالی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
توحید اساسی‌ترین رکن دین و محور وحدت مسلمانان است. تمام فرق و مذاهب اسلامی در اصل آن همنظرند؛ هرچند برداشت‌ها در برخی جزئیات آن متفاوت است. امامیه و اهل حدیث سلفی دو مذهبی است که ضمن اشتراک نظر در اصل توحید، در بسیاری از تفاصیل این مسئله نیز دارای اشتراک نظرند، هرچند دانشمندان دو مذهب در برخی دیگر از تفاصیل آن، اختلاف ‌نظر دارند. در این تحقیق با استفاده از روش تطبیقی و مقایسه در آثار خواجه‌نصیرالدین‌ طوسی و ابن قیم جوزیه به‌مثابه نمایندگان مهم دو مذهب یاد شده، به بررسی مسئله توحید خواهیم پرداخت. خواجه‌نصیرالدین طوسی (متوفای 672 ق) از برجسته‌ترین و اثرگذارترین دانشمندان شیعه امامیه و ابوبکر بن عبدالرحمن مشهور به ابن القیم جوزیه (متوفای 751 ق)، از مهم‌ترین دانشمندان اهل حدیث است. دیدگاه‌های هر دو دانشمند در مسائل اعتقادی از اهمیت چشمگیری برخوردار است. روش ابن قیم به‌صورت غالب نقلی است، هرچند به عقل نیز بی‌توجه نیست. وی به حفظ ظاهر آیات اصرار دارد و در آیات متشابه کمتر دست به تأویل می‌زند. در برخی موارد به‌صراحت با تأویل مخالفت می‌ورزد، ولی از آثارش پیداست که به‌صورت مطلق منکر تأویل نیست؛ زیرا در بحث انواع تأویل، به تأویل صحیح هم قائل است و در مواردی آن را به کار برده؛ اما روش خواجه‌نصیر در بحث توحید، عقلی و استدلالی است هرچند به نقل نیز استدلال می‌کند. او بر تنزیه خداوند از تشبیه و تجسیم اصرار دارد و آیات متشابه را به‌گونه‌ای تأویل می‌برد که مستلزم تشبیه نباشد. مهم‌ترین آثار خواجه در موضوع توحید تجرید الاعتقاد، رساله قواعد العقائد و فصول نصیریه و آثار مهم ابن قیم در موضوع توحید مدارج السالکین و الصواعق المرسله است. این دو شخصیت، در عین اتفاق‌نظر در بسیاری از مباحث توحید مانند اوصاف کمالی خدا، صفات ثبوتی، عدم درک حقیقت خدا، تنزیه خدا از تشبیه و تجسیم، در پاره دیگر اختلاف رأی دارند. به نظر می‌رسد منشأ این اختلاف، به روش و مبنای آن‌ها برمی‌گردد. بر اساس دیدگاه ابن قیم خداوند در جهت (عرش) است و می‌توان به‌سوی او اشاره کرد، ولی خواجه‌نصیر در جهت بودن و قابل اشاره حسی بودن خدا را با دلایل عقلی رد می کند. ابن قیم درعین‌ آنکه برای خدا اعضا قائل است و این مجسِمه بودن او را می‌رساند، ولی در مواضع رسمی خود منکر تشبیه و جسمانیت خدا است و بر تنزیه او تأکید دارد. چنانکه خواجه‌نصیر هم بر تنزیهی است. ابن قیم معتقد به رؤیت خدا در روز قیامت با چشم ظاهری توسط مؤمنین شده، ولی خواجه رؤیت را به این معنی رد کرده و معتقد است که خدا با چشم ظاهری قابل رؤیت نیست.
  • تعداد رکورد ها : 963