جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4212
بررسی اشکالات قوشچی در مساله امامت از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: محمد ابوالقاسمی استاد راهنما: محمد بیدهندی استاد مشاور: مهدی گنجور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف این پژوهش تبیین جایگاه امامت بر اساس اصول و مبانی حکمت متعالیه با تاکید بر نظرگاه علامه سید محمد حسین طباطبایی است .در تاریخ اسلام هیچ مقوله ای مانند مساله امامت مورد اختلاف نظر و معرکه ارا قرار نگرفته است. از جمله این موارد نقد فاضل قوشچی بر خواجه نصیر طوسی در شرح تجرید الاعتقاد است که به روش توصیفی تحلیلی در این پزوهش مورد بررسی و نقد و تحلیل قرار گرفته است. فارغ از اختلاف نظر اهل سنت و تشیع در مقوله امامت، برخی از علماء شیعه همانند شیخ طوسی و شیخ مفید هم براساس قرآن و روایات استنباط می‌کنند که نبی و امام از آن حیث که نبی و امام هستند پرداختن به امور سیاست و تدبیر جامعه بر آنها واجب نیست، اما از ابن میثم بحرانی به بعد، نزد شیعه متداول شد که هر نبی و امام لزوما ولایت و سرپرستی و تصرف در امور نیز دارد. بدون توجه به اصول و قواعد حکمی و فلسفی نمی‌توان تبیین جامعی از جایگاه و نقش امام در عالم هستی ارایه نمود. فاضل قوشچی در مواردی مانند عصمت امام و جایگاه و فضلیت امام و لطف بودن آن و وجوب نصب امام و نظایر این موارد با خواجه نصیر مخالفت می کند. مخالفت فاضل قوشچی و امثال او ریشه در نوع هستی‌شناسی این اندیشمندان دارد که نتوانستند فهم عمیقی از مراتب وجودی و عوالم هستی و تناظر وجودی امام با مراتب هستی داشته باشند. در هستی شناسی علامه طباطبایی که مبتنی بر حکمت متعالیه صدرایی است براساس اصولی مانند اصالت وجود، تشکیک در وجود، قاعده امکان اشرف و به طور کلی هستی‌شناسی تاویلی و نظایر آن هدایت باطنی امام مهمترین ممیزه امام است که مورد توجه بسیاری از متکلمان مسلمان نبوده است و در این پژوهش از طریق گفتگوی بین علامه طباطبایی و فاضل قوشچی به سامان رسیده است. در این نگاه امام نه تنها راهنمای ظاهر اعمال است بلکه پیشوای باطن اعمال در جهت نیل به حیات معنوی و لقای الهی است. شناخت این معنای از امامت در واقع پاسخ علامه طباطبایی به فاضل قوشچی است که البته متوقف بر مقدماتی است که ماخوذ از براهین عقلی و فلسفی و اصول حکمی و عرفانی است.
فقر وتوانگری مادی از منظر علامه طباطبائی در تفسیر المیزان
نویسنده:
پدیدآور: محمد الزیداوی استاد راهنما: رضا شکرانی استاد مشاور: شاکر عطیه الساعدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش در مورد فقر و غنای مادی، به دلیل پیامدهای منفی یا مثبتی که بر آن مترتب می شود، یکی از مباحث ضروری در زندگی مادی انسان است و این مسئله ای است که پژوهش حاضر با عنوان «فقر و توانگری مادی از منظر علامه طباطبایی در تفسیر المیزان براساس ترتیب نزول» در صدد تبیین آن است. این پایان نامه به بررسی تفسیری موضوعی فقر و غنا و پیامدهای آن دو که موجب مدح یا ذم می شود، می‌پردازد. به منظور دستیابی به این هدف نگارنده با روش تحلیلی توصیفی به واکاوی آیات، بررسی پیامدهای فقر و غنا و تبیین نظر علامه طباطبایی در مورد آنها اهتمام می‌ورزد. پس از بررسی موضوع و تحلیل پیامدهای فقر و توانگری مادی در قرآن کریم براساس ترتیب نزول و از دیدگاه علامه طباطبایی، چنین حاصل شد که خداوند متعال در صدد مدح و ذم فقر و غنا نیست، مگر اینکه پیامدهای مثبت یا منفی بر آن دو مترتب باشد؛ همانطور که آیات مکی و مدنی مرتبط با این دو موضوع نیز حاکی از آن است، و هدف نهایی از آن دو حفظ کرامت انسان و شان و منزلت اوست. پس هرچیزی موجب عزت شود، چه فقر و تنگدستی باشد و چه غنا و ثروت، مستحق ستایش، تشویق و تاکید بر آن است و هرچه باعث ذلت انسان و نابودی کرامت او شود، چه فقر و تهیدستی باشد یا غنا و ثروت، مستحق نکوهش و اجتناب است. توجه به موضوع فقر و توانگری مادی با چنین بیان و تفصیلی را تنها در قرآن کریم می توان یافت که از ویژگی ها و اهدافش هدایت انسان به کمال مطلوب است و این نتیجه ای است که می توان از خلال کلمات علامه طباطبایی در تفسیر آیات مرتبط با فقر و غنای مادی بدان دست یافت.
اقسام خواب و رویا و تحلیل آن‌ها از دیدگاه علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
پدیدآور: سعید خیابانی استاد راهنما: محمود صیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان تقریبا بین یک چهارم تا یک سوم از عمر خود را صرف خوابیدن می‌نماید و از دیرباز آنچه که در خواب مشاهده می‌نموده برای او سوال بوده و در پی کشف رمز و رازهای این خوابها بوده است. دانشمندان و فیلسوفان بسیاری خاصه فیلسوفان اسلامی به این مقوله پرداخته و تفاسیر گوناگونی برای این پدیده ارائه نموده اند و آن را جزء مباحث مربوط به نفس گنجانده‌اند. خواب و رویا یک امر ادراکی است که قوه خیال عامل فعلیت بخشیدن به آن و موثر در آن است علامه‌ طباطبایی‌ نیز از آن منظر که خواب را یک امر ادراکی می‌داند و عامل فعلیت آن را از ناحیه قوه خیال میداند هم از منظر تفسیری و هم از منظر فلسفی‌ مسأله‌ خواب و رؤیا را تحلیل نموده‌اند. علامه طباطبایی صور و معانی را که در رویاهای صادقه رویت می‌شود را معلول از عالم مثال می‌دانند و با تقسیم‌ بندی‌ رؤیاها به‌ نفسانی‌ و رحمانی‌، آنچه که نفس از خیال متصل ادراک می‌کند را رؤیاهای‌ نفسانی‌ و مدرکات از عالم منفصل را رؤیاهای‌ رحمانی‌ می‌دانند. علامه‌ ضمن اثبات هر دو قسم‌ عالم‌ مثال، این عالم را علت‌ ایجاد صورتهای‌ خیالی‌ در نفس‌ می‌دانند و با این‌ تبیین‌ ارتباط عوالم‌ ماده، مثال و عقل‌ را مشخص‌ می‌سازند. علامه در تقسیم عالم مثال به منفصل و متصل رویاهای صادقه را حاصل از عالم مثال منفصل و بقیه اقسام رویا یعنی اضغاث احلام (خواب های پریشان) و خواب های بدون تعبیر را از عالم مثال متصل می داند. این‌ رساله‌ به‌ موضوع اقسام خواب و رؤیا از دیدگاه علامه‌ طباطبایی‌ و تعبیر آن می‌پردازد و با روشی‌ توصیفی‌- تحلیلی‌ علاوه بر تبیین‌ این‌ موضوع، به‌ جوانب‌ مختلف‌ این‌ مسأله‌، از جمله‌ تعریف نفس، تعریف قوه خیال، رابطه نفس و بدن، عالم‌ مثال متصل و منفصل، تأویل و تعبیر رؤیا نیز توجه‌ می‌کند.
بررسی نقش عقایددرسرنوشت ونجات اخروی انسان ازمنظرعلامه طباطبایی وابن عاشور
نویسنده:
پدیدآور: نرگس خدمتگذار استاد راهنما: عباس اسماعیلی‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عقاید در کنار احکام و اخلاق از ارکان اساسی معارف اسلامی محسوب می شود. از دیدگاه دانشمندان اسلامی نیز از مهمترین و تعیین کننده ترین حالات بشری و زیربنای تفکرات انسانها شمرده شده است به طوری که می توان گفت پایه تمام جهت گیری های او در زندگی دنیا و آخرت است. از سوی دیگر نجات اخروی و سرنوشت ابدی انسان نیز از دغدغه های همیشگی انسان بوده است. زیرا از نظر اسلام اعمال انسان با معیار عقاید او ارزیابی و پذیرفته می‌شود و نخستین چیزی که در بازجویی‌های پس از مرگ از انسان سؤال می‌شود، عقاید اوست. این پژوهش در صدد است تا به صورت توصیفی و تحلیلی و با روش کتابخانه‌ای، با بررسی آیات قرآن و با تکیه بر آراء و نظرات تفسیری علامه طباطبایی و ابن عاشور نقش عقاید را در نجات و رسیدن به سعادت و یا شقاوت او بررسی نماید. یافته های پژوهش نشان می‌دهد که تمسک به کتاب الهی؛ مستند بودن به دلیل و برهان؛ منطبق بودن عقاید بر فطرت انسان؛ متکی بودن به عقل و استدلالهای عقلی؛ متکی بودن بر علم غیب از جمله ملاکهای شناخت عقاید درست از نادرست می‌باشد. همچنین ایمان به خدا و رسول خدا (ص)؛ ایمان به معاد، انجام اعمال صالح،اطاعت از خدا و رسول (ص)؛ رعایت تقوا؛ پای بندی به نماز؛زکات؛ تزکیه نفس؛ شفاعت؛ و نیکو کار بودن از جمله عوامل نجات اخروی محسوب می شوند. از موانع شناخت عقاید صحیح نیز می‌توان به عدم معرفت کامل نسبت به خدا، وجود امراض قلبی؛ مادی گرایی، باطل گرایی؛ظن و گمان؛رشک و حسادت؛ طمع ورزی، تقلید کورکورانه اشاره نمود. راهکارهای احیاء عقاید،از منظر آموزه های دین اسلام نیز عبارتند از؛ کسب معرفت نسبت به خدا و جهان هستی؛ بصیرت یافتن نسبت به عقاید صحیح، دست یابی به حکمت، اقتدا به اسوه حسنه؛ استفاده از موعظه حسنه، ارائه برهان ، مجادله نیکو.
بررسی دیدگاه‌های مختلف در باره مکی یا مدنی بودن آیات سوره إسراء با استفاده از نظریه سیاق علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: مریم صابری افتخار استاد راهنما: سهیلا پیروزفر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قرآن با اینکه به تدریج در فاصله زمانی بیست و اندی سال نازل شد، متنی فرازمانی و متعلق به همه دوران‌ها است. آشنایی با گفتمان حاکم در عصر نزول و تعیین مکی و مدنی آیات، می تواند به فهمِ صحیحِ آیات الهی کمک کند. با تأمل و بررسی درباره مکی و مدنی آیات مشخص شد در قرن اول سخنی از تداخل آیات مکی و مدنی در یک سوره وجود ندارد. در قرن دوم به جز نمونه‌هایی که در تفسیر منسوب به مقاتل بن سلیمان وجود دارد، سخنی از آیات مستثنیات به میان نیامده است. بعد از آن به مرور بر تعداد آن افزوده شد. در حالی که نه تنها دلایل قابل قبولی برای استثناء شدن این آیات وجود ندارد بلکه در بسیاری از موارد، با دقت در سیاق آیات، بافت متن، اسلوب کلام، پیوستگی لفظی و پیوستگی موضوعی میان آیات، مشخص می‌شود آیات استثناء شده نمی‌تواند جدا از آیات قبل یا بعد از خود نازل شده باشد. با توجه به این که سوره مکی إسراء از جهت تعداد آیاتی که بر اساس گزارش‌ها، استثناء شده‌ یعنی هفده آیه نسبت به سور پیش از خود قابل توجه است، تعیین مکی و مدنی آیات سوره اسراء بر اساس سیاق آیات و ساختار سوره و تحلیل و بررسی دیدگاه‌ها با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه‌ای به روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی و تطبیقی در تفاسیر، کتب علوم قرآنی، جوامع حدیثی و کتب روایی صورت گرفت و مشخص شد از عوامل ایجاد تصور وجود آیات مدنی در سوره إسراء علاوه بر احتمال جعل و دس در روایات، و خطای راوی در روایت، و خطای مفسر در برداشت از آیه، عدم توجه به وحی بیانی در روایات مورد استناد برای تعیین مکی و مدنی آیات به ویژه روایات سبب نزول است. سپس با توجه به سیاق آیات، اسلوب کلام، موضوع و مضمون آیات و پیوند لفظی و معنایی آیات، نزول تمام آیات سوره إسراء در دوران مکی دانسته شد.
رویکرد علامه طباطبایی به مسئله حقانیت و نجات در ادیان
نویسنده:
پدیدآور: امیرحسین نوبتی سندیانی استاد راهنما: قدرت‌الله قربانی استاد مشاور: سید شهاب الدین حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
امروزه بشریت با کثرت و تنوع حیرت انگیزادیان ومذاهب گوناگون روبرواست. ودنبال یافتن پاسخ این پرسش است که ازبین ادیان موجود درجهان کدام یک حق است؟ وکدام دین میتواند موهبت نجات را برای بشریت فراهم کند؟ این نوشتار به تبیین دیدگاه علامه طباطبایی درخصوص حقانیت ادیان ومسئله نجات پرداخته وبا بررسی نظرات ایشان، تلاش دارد رویکرد متفاوتی را دراین موضوع ارائه نماید. علامه قائل است مسئله نجات و حق بودن، دو مقوله جدا ازیکدیگرند ونباید این دومقوله را با هم خلط کرد. ازبررسی آثار مختلف علّامه طباطبایی می توان استنباط نمود که وی با ارائه دیدگاهی نوین، بر این باوراست که ادیان الهی، غیرازاسلام، به نحوی هرچند فروتربهره‌هایی ازحقیقت دارند، به همین دلیل پیروان سایرادیان هم میتوانند، البته با شرایطی، اهل نجات و رستگاری باشند، اما دین اسلام به عنوان خاتم ادیان، کاملترین دین محسوب شده، از حقانیت کاملتری برخوردار است و نیزبه بهترین وجه می تواند پیروان خود را به فلاح و رستگاری نائل نماید. علامه طباطبایی درآثارخود بحث مستقلی درباره تنوع ادیان مطرح نکرده‌اند؛ اما دربرخی آیات مطالب دقیق وعمیقی را متذکر شده‌اند. علامه قائل به تکثر ادیان نیستند، همانطورکه درگذشته اشاره کردیم ایشان معتقد هستند که دینی که از سوی خدای متعال برای هدایت بشرنازل شده است یک دین بیش نیست وتمام ادیان آسمانی که بر انبیای مختلف تجلی یافته است درحقیقت، تجلیات همان حقیقت واحد هستند. از نظرایشان اساساً، ادیان اختلاف ذاتی ندارند بلکه اگراختلافی نیزهست، اختلافات غیرذاتی است و به جزئیات مربوط می‌شود. علامه طباطبایی با رویکردی نوین، با طرح مسئله وحدت ذاتی ادیان وحقیقت مشترک ادیان آسمانی، محل نزاع ومسئله را تغییر داده وهیچ گونه تعدد وکثرتی برای ادیان قائل نیست.ایشان همچنین درمسئله نجات پیروان ادیان، اولاً نجات را منحصردرپیروی ازدین حق، دین توحید که برخاسته از فطرت الهی انسان است، می داند. به عبارت دیگر، سعادت و نجات ازآن کسی است که به تمام انبیای الهی ایمان آورده وبه دین حق جامه عمل بپوشاند. وکسانیکه بنا به جهل قاصرانه خویش یا جبر زمانه، و بدون تقصیر، نتوانسته اند این مسیرهدایت را تا به انتها دنبال نمایند، به شرط آنکه همان مقدارازدین حق که دریافت نموده اند راعمل کنند، مشمول سعادت ونجات می داند.
معناورزی در قرآن کریم بر پایه روش «تعمیم»از نگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: زهرا کریمی استاد راهنما: احمد زارع زردینی استاد مشاور: سید محمد موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نزدیکترین دانش در مطالعات سنتی به آنچه امروزه نشانه شناسی گفته می شود علوم بلاغی است. و پیوند مطالعات قرآن شناسی با مطالعات علوم بلاغی در قرآن شناسی پیشینه ای کهن دارد و اینکه چگونه انجام این مطالعات بر قرآن به زایش و شکل گیری و تحول و توسعه دانش بلاغت منجر گردید. اما مطالعات«نشانه شناسی» که بستر و ریشه اش را در علوم بلاغی سنتی می توان باز جست امروزه در یک تحول دقیق و عمیق به نشانه شناسی (علم الدلاله) انجامیده است و دایره شمول نظریاتش نه تنها نشانه های زبانی که همه نظام های نشانه ای دیگر(همچون پوشاک، غذا و...) را در بر می گیرد. در بومی سازی این دانش در مطالعات قرآن شناسی می توان از مسیرها و روش های متفاوتی استفاده نمود. در پایان نامه پیش رو یکی از زیر شاخه ها یعنی موضوع تعمیم دنبال شده است.برای درک بهتر مفهوم تعمیم با رویکرد نشانه شناسی لازم است دریچه سخن را از دانش نشانه شناسی طراحی نمود.
بررسی دلایل روانشناختی خاستگاه دین از منظر اریک فروم و علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: فاطمه زهرا میردلیر استاد راهنما: رمضان مهدوی آزادبنی استاد مشاور: محمود دیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دین یکی از گسترده ترین مقوله هایست که در حوزه نظریه پردازی و تفکر نظری قابل تأمل است. با وجود آن که بعد از دوره نوزایی یعنی رنسانس و سیطره وتسلط حس گرایی تجربه و عقلانیت به عنوان ابزاری مهم در دنیای غرب پیش بینی می شد که ضرورت و اهمیت دین در قلمرو زندگی اجتماعی کم کم افول می نماید ولی با بررسی وتفحص در وضعیت دین داری در میانه قرن بیستم و استمرار آن در دنیای پس از صنعتی شدن در قرن بیست و یک نشان می دهد که دین هم در عرصه های متعددی از جمله دین ورزی همانند التزام عقیدتی، رفتاری و نهاد اجتماعی و همچنین در عرصه های تفکرات و تحقیقات نظری به عنوان یکی از شاخص ترین و اساسی ترین قلمرو تفکر نه فقط از دست دادن مقام،جایگاه و اهمیت خویش را تجربه ننموده بلکه همواره در حال تجربه ی نیرو و حضوری قدرتمند و نیرومند در همه‌ی قلمروهای وعرصه ها در ارتباط با دین هست. (فروید زیگموند، 1396، ص114). درباره منشأ و خاستگاه دین ودینداری،رویکردهای متعددی وجود دارد ازجمله رویکرد کلی جامعه شناختی، رویکرد روانشناختی و رویکرد فلسفه و الهیات که تبیینهایی از جهل ونادانی بشر، طبیعت پرستی، ازخودبیگانگی، علاقه های اجتماعی، بیماری وسواسی تا صورت ازلی خدا در ضمیر ناهشیار، تجربیات دینی یا امر قدسی و فطرت وسرشت دینی بیان شده که صبغه ورنگ غالب آنان به تبیین روانشناختی باز میگردد. در این بین، دیدگاه و نظرات اریک فروم که به طور معمول وی را جزو نو فرویدیهایی به شمار می‌آورند نوعی روانکاوی همراه با نگرش‌های روانشناسی اجتماعی قرن بیستم درآمیخته است که در روانشناسی دین، ارزش بیشتری مییابد. در دیدگاه اریک فروم علاوه بر اینکه نگرشهای مثبتی نسبت به دین و دفاع ازآن وجود داشته وی نظریه پردازی می باشد که جایگاه جدیدی و مستقلی را درعلم روانکاوی اجتماعی، ومبحث فرهنگ و شخصیت، در حوزه دانش انسانشناسی روانشناختی، و علم فلسفه و جامعه شناسی با رویکرد انتقادی و ریشهای به خصوص در زمینه تغییرات اجتماعی و ساختار جامعه های انسانگرای آینده، بنیان نموده است(فروم، 1368، ص55). در نظرات وی دیدگاه انسانگرایانه شاخص مهمی است از وجوه خاص انسانگرایی فروم می توان به شناخت اهمیت و نقش انسان در فرآیند تشکیل تاریخ وجامعه اشاره نمود. (فروم، 1388، ص59). بخش مهمی از محتوای فکری فروم را می توان درعدم باوری دانست بدین معنا که شخصیت بشر بوسیله نیروهای زیست شناختی که ماهیت غریزی نیز دارند شکل داده شده است، و به صورتی انعطافپذیری از سمت این نیروها راهنمایی میشوند. فروم در مخالفت با نظرات فرویدکه عامل جنسی را به عنوان یک نیروی که شکل دهنده دررفتار با هنجار یا روانرنجوراست را نمیداند، وی شخصیت بشر را تحت نفوذ عواملی چون نیروهای اجتماعی و فرهنگی دانسته که همه این عوامل در چارچوبی از فرهنگ و نیروهای جهانی در زمانی که تاریخ بشریت را تحت نفوذ داشته بر شخص اثر میگذارند(فروم، 1388، ص147). همچنین فروم اعتقاد دارد که مسائل فلسفی را نمیتوان از مسائل اخلاقی جدا نمود. وی، در راستای نظرات کانت، این عقیده را دارد که پند و اندرزهای رایگان اگر بر پایههای محکم اخلاقی و فلسفی بنا نشده باشد بیهوده و بی تأثیر خواهد بود. مارکس نیز اعتقاد دارد که هدف فلسفه تنها نمی توان در شناخت جهان دانست، بلکه تغییر آن را نیز باید در نظر داشت. (فروم، 1385، ص 120.( طباطبایی در تعریفی که ازدین داشته آن را در ارتباط با ماورای طبیعت دانسته و آن را باوری بر داشتته ها و دستورات علمی و اخلاقی دانسته که پیامبران ازسوی خدا برای هدایت وراهنمایی انسان آورده اند.(طباطبایی، 1391، ص49) طباطبایی علاوه بر اینکه ریشه ومبدأ پیدایش دین و توجه انسان به خدا در عقل و فطرت انسان میداند نقش جوامع را در پیدایش دین نادیده نگرفته است (طباطبایی، 1393، ص50). همچنین طباطبایی بیان میدارد گرچه جامعه در پیدایش دین تأثیر داشته ولی به طور قطع نمی توان آنرا علت پیدایش دین دانست.(طباطبایی، 1391، ص63). بنابراین در روانشناسی دین پنج گونه از مباحث مورد بررسی قرار میگیرند: ابتدا عوامل روانی که در پیدایش دین تاریخی تأثیر داشته، دوم شامل عوامل روانی روآوردن به دین، سوم عوامل روانی که در کیفیت دینداری مؤثر است، چهارم پیامدهای و نتایج روانی دینداری و پنجم عواطف و احساسات را در نظرداشتن، به عنوان شاخصی برای میزان و کیفیت دینداری در خاستگاههای درونی و روانی محسوب می شود در عصر حاضر تفکر اسلامی با هجمه های که از اندیشه های غربی نشأت گرفته مورد حمله قرار گرفته، از اینرو بحث های جدید در حیطه معرفت وشناخت دینی به ویژه خاستگاه دین ضروری به نظر می رسد. به سب اینکه اکنون بیشتر دیدگاه ها ونظرات بیشتر ریشه ها و پایه های اعتقادی را مورد توجه قرار داده است.
ماهیت وحی در اندیشه علامه طباطبایی و حسن حنفی مطالعه تطبیقی
نویسنده:
پدیدآور: عباس جاسب رشک الفریجی استاد راهنما: احمد کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف این پژوهش با عنوان « چیستی وحی در اندیشه علامه طباطبایی و حسن حنفیه» بررسی تطبیقی و تبیین ماهیت وحی در اندیشه دو عالم که هر یک در رشته خود پیشگام به شمار می روند، یعنی علامه سید محمد حسین طباطبایی، مفسر و فقیه معاصر، و دیگری: دکتر حسن حنفی، پیشگام مدرنیته و نوسازی در دین است تا ماهیت نزول را به روایت و گزارش هر یک بیابد. این پژوهش از طریق بررسی استقرایی و تحلیلی کتب این دو اندیشمند و در نهایت مقایسه دیدگاه‌هایشان سامان یافت. نتایج این تحقیق نشان داد که اندیشه طباطبایی و حسن حنفی در تغییر پذیری برخی شرایع وحیانی دارای اشتراک است اما حسن حنفی می گوید این تغییرات حتی در ماهیت وحی است در حالی که طباطبایی تغییر را فقط در صورت و شکل شرایع می بیند. دلایل نزول وحی برای هر دو اندیشمند مهم است، اما طباطبایی بر ادامه اعتبار وحی برای هر زمان و مکانی تأکید می کند، در حالی که حسن حنفی همین را دلیل بر محدود بودن وحی می داند. طباطبایی اعجاز کلام قرآن و معانی وحی الهی را تأیید می کند اما حسن حنفی می‌خواهد تا وحی را انسانی و غیر الهی نشان دهد و ایدئولوژیک بودن آن را از بین ببرد.
بررسی مسئله مسئولیت اخلاقی و جبر طبیعی و اجتماعی از دیدگاه علامه طباطبایی:سازگارگرایی یا ناسازگارگرایی
نویسنده:
پدیدآور: الناز شاکری استاد راهنما: فرشته ابوالحسنی نیارکی استاد مشاور: مهران رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مباحث مهم اخلاقی که از گذشته توجه فیلسوفان اخلاق را به خود معطوف کرده مسئله مسئولیت اخلاقی است.در طول تاریخ مباحث اخلاقی و مسائل فراوانی تحت عنوان معنای مسئولیت،شرایط آن،خصوصیات مکلف و ویژگی های سائل مطرح شده است.نکته قابل تامل و مهم این موضوع در آنجاست که به ارتباط آن با برخی مباحث فلسفی و کلامی و برخی علوم دیگر مثل علوم طبیعی توجه کنیم.این مسئله از طرفی با مباحثی از جمله اختیار و علیت و جبر توامان شده است .امروزبه دلیل رشد چشمگیری که در علوم جامعه شناسی،مردم شناسی و روان شناسی پدید امده مسئله مسئولیت اخلاقی انسان را به چالش های جدی فراخوانده و بر اهمیت آن می افزاید برخی از اندیشمندان علوم انسانی با رفتارهای انسان،هرکدام به نوعی اختیار و اراده آزاد را از انسان نفی کرده و اذعان می کنند که آدمی کمتر به عنوان فاعل های داری اختیار وآزاد به شمار می آیند اما آنچه که اغلب در مباحث مسئولیت به آن توجه می شود،اراده انسانی است زیرا در غیر این صورت پیامد چنین دیدگاهی نفی مسئولیت اخلاقی از آدمی می باشد.به همین دلیل بحث از اراده انسان و مسئولیت به شدت به هم وابسته است. نکته ای که برای ما در این مقاله حائز اهمیت است ارتباط بین اراده آزاد و مسئولیت اخلاقی است؛و رویکردی که علامه طباطبایی راجع به این مساله دارد.مسئویت اخلاقی شامل وظایفی است که هر فرد برای رعایت حقوق دیگری برعهد دارد که این می تواند شامل خود فرد یا اشخاصی غیر فرد باشد. مسئولیت اخلاقی در بین فیلسوفان غربی از از اهمیت بسزایی برخوردار است آنها تلاش های بسیاری در این زمینه انجام دادند و برآن بودند که اختیار مهمترین زیربنای مسئولیت اخلاقی است و به منظور حل اختلاف بین اختیار و جبری بودن عالم دیدگاه های مختلفی را در پیش گرفتند که گروهی چنین رابطه ای را می پذیرند و گروهی دیگر آن را رد می کنند،هرکدام متناسب با دیدگاهایشان درجات مختلفی از اختیار را در انسان قائل شدند.88گروهی تسلیم این اختلاف شدند و دیدگاه ناسازگارگرایان را در پیش گرفتند و گروهی دیگر مختار بودن انسان را با جبرگرایی توام دانسته و دیدگاه سازگارگرایی را در پیش گرفتند،اما آنچه که جمع بیشتری به آن معترف هستند ضرورت پذیرش اراده آزاد برای پذیرش مسئولیت اخلاقی است.نگرش ناسازگارگرایی می تواند از سه منظر اختیار گرایی و جبرگرایی و ناسازگارگرایی سخت مورد مطالعه قرار گیرد. ایپیکوریان،کانت،آکمپیل و روبرت کن جز آن دسته اختیارگرایان هستند که در اختلاف بین جبرگرایی و اختیار،انسان را موجودی دارای اختیار تام در نظر گرفتند و هرگونه دیدگاه جبرگرایی در باب آن را نفی کردند.در مقابل افرادی مانند رواقیان و اسپینوزا که انسان را حاصل مواردی مانند حوادث گذشته محیط،وراثت،ژنتیک و... دانسته اند و چه بسا انسان را موجودی مجبور و اعمالش را نیز اجباری می دانند. در آثار غربی ذکر شده است که تا عصر مدرن گرایش بیشتر به سمت دیدگاه ناسازگارگرایی بوده است اما با عبور از عصر مدرن و با ورود هابز و هیوم به عالم فلسفه دیدگاه سازگارگرایی به طور جدی مطرح می شود و رشد می کند. جبر دو دسته است:1-جبرطبیعی 2-جبر مابعدالطبیعی جبرطبیعی خود به دو دسته طبیعی برون فردی مانند محیط،خانواده،معلم،... و طبیعی درون فردی مانند ژنتیک،وراثت و... تقسیم می شود. مساله ما بررسی مسئولیت اخلاقی در بستر مساله جبر و اختیار است و ما تلاش می کنیم علامه را با توجه به دیدگاه- های مختلف سازگارگرایی یا ناسازگارگرایی بررسی کنیم و بگوییم اگر علامه در این ادبیات قرار گیرد دیدگاهش چگونه است. ما پاسخ های علامه را در باب توجیه مسئولیت اختیاری با توجه به عوامل مختلف طبیعی مثل خانواده،ژنتیک،جنسیت،تغذیه... رصد می کنیم تا نشان دهیم علامه سازگارگرا است یا ناسازگارگرا و تبیین فلسفی ای از آن ارائه می دهیم. نوآوری این پژوهش در آنجاست که،این پژوهش برای اولین بار به طور مستقل به بررسی مساله مسئولیت اخلاقی با در نظر گرفتن تاثیر جبر طبیعی و اجتماعی،از دیدگاه علامه طباطلایی به عنوان فیلسوف مسلمان می پردازد تا نشان داده شود ایشان فیلسوفی سازگارگرا است یا ناسازگارگرا .هرچند که علامه آثار مستقلی در این باب ندارند اما می توان به طور پراکنده این مباحث را در آثار ایشان یافت.
  • تعداد رکورد ها : 4212