جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1265
نقد اجتماعی تصوف ( با تأکید بر تحولات اجتماعی ایران در سده های پنجم و ششم هجری)
نویسنده:
مسعود حسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عرفان اسلامی، یکی از ثمرات تعالیم قرآن مجید است و تصوف اسلامی در بنیان خود، نهضتی علیه دنیاپرستی، جزم‌اندیشی و ظاهرگرایی است. تا پیش از قرن پنجم هجری، تصوف اسلامی رشد و گسترش بسیاری یافته بود؛ اما از این دوره به بعد، بویژه در عصر سلجوقیان، به طرز چشمگیری در میان توده‌ها و قشرهای مختلف جامعه اسلامی نفوذ یافت و مورد استقبال گسترده واقع شد. اما در این دوره، چه عواملی در گسترش تصوف اسلامی در میان توده‌های مردم نقش اساسی داشته است؟مردمان هم‌عصر صوفیان، چه دیدگاهی نسبت به آنان داشته‌اند؟ و صوفیه تا چه حد به مسائل اجتماعی روزگارشان توجه داشته‌اند؟ تحقیق حاضر که با تأکید بر بعد اجتماعی تصوف و با روش « جامعه‌شناسی محتواهای ادبی»صورت پذیرفته، نشان می‌دهد عوامل بسیاری در گسترش عرفان و تصوف در سده‌های پنجم و ششم، نقش داشته که مهم‌ترین آن عبارتند از: احیای کلام اشعری؛ جنگ‌های بسیار و ناامنی و تضعیف روحیه ملی ایرانیان؛ نظام‌مند شدن تصوف؛ نزدیک شدن هر چه بیشتر طریقت و شریعت؛ مشروعیّت یافتن تصوف در میان دیگر فرق اسلامی؛ و حمایت خاص سلجوقیان از صوفیه. مشروعیت یافتن صوفیه هرگز بدان معنا نیست که آنان با مخالفت مواجه نمی‌شدند. صوفیه از دیرباز با مخافت‌های بسیار رو‌‌ به‌رو بوده‌اند؛ بسیاری- همچون اغلب فقها و متشرعه- ، به شدت با تصوف مخالفت ورزیده‌اند؛ اما مهم‌ترین منتقدان صوفیه، از میان خود آنان برخاسته‌اند. آنان با بیان انحرافات و کاستی‌های تصوف عصر خود، همواره در پی حفظ اصالت تصوف و نگهداری آن از آفت بدعت‌ها و کژی‌ها بوده‌اند. مشایخ بزرگ صوفیه که رفته‌رفته صاحب پایگاه اجتماعی مهمی شده بودند، کوشیدند تا حد ممکن از تعصبات فرقه‌ای و مذهبی، و همچنین ظلم و ستم سلاطین و امرا و ایادی‌شان بر مردم فرودست بکاهند.
فقر در عرفان اسلامی و مقایسه‌ی آن با کتاب و سنّت
نویسنده:
سولماز عبدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بینش قرآن درتفسیرهستی وانسان مبتنی بر نظریه‌‌ی عمیق فقر وجودی و نیاز نفسی وذاتی است نه فقر نسبی و وصفی، چه این ‌‌‌‌که ازمنظر وحی عالم وآدم « آیه وآینه» حضرت حق سبحانه هستند وآیه وآینه نشانی ازآن بی‌‌نشان است.علاوه این که عارفان نامداراسلام اوج اندیشه‌های معرفتی خویش را مدیون معارف وحیانی هستند ولطافت اندیشه و ژرف کاوی‌های معرفتی را از مائده‌های نغز و پرمغز وحی قرآنی و آموزه‌های ناب اسلامی اصطیاد نموده‌اند.که یکی از آن موارد معنای فقر و نیازمندی است.همان گوهر ناب و بحر بی‌پایانی که غرامتش بریدن از تمام تعلقّات و وابستگی‌هاست و به عبارتی فقری که فناست و سرمایه‌ی بازگشت به اصل خویشتن است.و امّا در این پژوهش که با روش اجرای طرح توصیفی و تحلیل محتوایی صورت گرفته، سعی شده به مسئله‌یفقر از ابعاد مختلفی نگریسته شود و معانی مختلف آن در قرآن و سنّت و عرفان توضیح داده شود و ثابت گردد که برخلاف تصوّر رایج، فقر در شریعت و عرفان اسلامی به معنای فقر مادّی نیست بلکه فقر إلی الله (العلّه)است.فصل اول این پایان نامه مروری بر تحقیقات در زمینه‌ی موضوع مورد بحث می‌باشد و در بخش مبانی نظری به مواردی از قبیل عرفان و مبانی عرفان در ادیان الهی و مکاتب غیر الهی و تا حدودی به معنای فقر در آن‌ها و به برتریَت عرفان اسلامی و سپس درفصول بعدی به صورت مشروح‌تر به فقر در عرفان اسلامی و سپس به فقر در کتاب و سنَت پرداخته شده است.
تأثیر گرایش عرفانی در نگرش فقهی مولانا جلال الدین مولوی
نویسنده:
نرگس راییجی پارسایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
جلال الدین محمد مولوی از فقیهان، عارفان و شاعران بنام قرن هفتم هجری است. او تا بیست و چهار سالگی، علوم مختلف زمان خویش را آموخت و پس از مرگ پدر به جای وی به وعظ و تدریس نشست. وی که از فقیهان برجسته ی عصر خویش به شمار می آمد؛ در امور مختلف مرجع مردم بود. این فقیه متشرّع پس از آشنایی با شمس تبریزی به بازنگری در امر دین پرداخت. وی که به لحاظ شرایط فکری و محیطی، مستعد چنین تغییری بود، به عقیده ی وی، رعایت آداب شریعت هر چند الزامی است اما تنها زمانی ما را به حقیقت می رساند که با طریقت همراه گردد. جمود بر ظاهر و قشر دین، انسان را از دستیابی به مفاهیم والای حقیقت دور می کند. مولوی که تا پیش از آشنایی با شمس فتوا می داد، پس از این دیدار و تغییر روش ظاهری اش نیز، به نظریات فقهی خود ادامه داد و آرای خویش را در زمینه ی نماز، روزه، حج، زکات، حد، دیه ی قتل خطایی، نفقه، قاعده ی ید و ... در آثار خود منعکس کرده است. به عقیده ی مولوی شریعت به منزله ی شمعی است که انسان در راه طریقت به آن نیازمند است. وی همواره در آثار خود به قدرت اندیشه ی انسان تأکید می ورزد و درد آدمی را ناآگاهی از جایگاه وجودی خویش می داند. همچنین مولوی از بزرگان اندیشه ی تقریب مذاهب است.
تقابل صورت و معنی در مثنوی
نویسنده:
مریم قدسیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع این رساله «تقابل صورت ومعنی در مثنوی» است که در دو بخش به شرح زیر مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته :1-کلیات، شامل: تعاریف صورت و معنی، صورت و معنی در جهان بینی عرفانی و فلسفی، پیشینه ی صورت و معنی و صورت و معنی در دین.2- تقابل صورت و معنی در مثنوی، شامل: ماهیت دو گانه ی صورت و معنی و ویژگی های آن ، رابطه ی آن با تجلی ، حقیقت و مجاز و انواع تقابل صورت و معنی در مثنوی.اهم نتایجی که از این تحقیق برای نگارنده حاصل شده بدین قرار است. مولانا از زاویه های مختلف به ماهیت دوگانه ی صورت ومعنی پرداخته است. در این میان ویژگی های صورت به دلیل مجاز بودن عالم صورت بیشتر قابل توجه مولانا است، این ویژگی ها عبارتند از: محدودیت، تکثر، مانعیت، فرعیت، زوال و تضاد ؛ در مقابل نامتناهی بودن، وحدت، شهود، اصالت، ثبات، عدم تبدّل و تکرار از صفات عالم معنی است. این ویژگی ها هم می تواند رهزن باشد هم ره نما ، صورت حجابی است که ما را از معنی باز می دارد. وظیفه ی سالک این است که با عبور از صورت به معنی راه پیدا کند . او باید مراقب باشد تا عالم صورت او را نفریبد و مانع سلوک او نشود . تقابل صورت و معنی در مثنوی به شکل ها و تعبیر های گوناگونی مانند عالم غیب و شهادت، روح وجسم، لفظ و معنی، ظاهر و باطن شریعت و حقیقت آمده است؛ اما علی رغم تقابل وتضادی که در ظاهر وصورت آن ها مشاهده می شود در کنار یکدیگرند،از این رو عالم خیال با عالم روح مرتبط است که به شناخت عوالم وسط می انجامد. وی آدمی را صورتی می داند که از بی صورتی به وجود می آید و به وصف إنا لله و إنا الیهِ راجعون دوباره به سوی او باز می گردد.
بررسی و مقایسه‌ی تجلی و ظهور حق مطلق در عالم محسوسات از دیدگاه ابن‌عربی و فلسفه ودانته
نویسنده:
نوروز پیغامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عرفان ابن عربی، عرفان تجلی و ظهور است. در واقع تجلی و ظهور یکی از واژه‌های کلیدی و به عبارت دیگر شاه کلید عرفان ابن عربی است. در مکتب ودانته نیز مفهوم مایا و لیلای برهمن چنین جایگاهی دارد. ابن عربی و مکتب ودانته با اینکه بر غیرقابل شناخت بودن حق مطلق و برهمن نیرگونه در مرتبه‌ی ذات و احّدیت تاکید می کنند ولی با این حال هر دوی آنها بر این هستند که حق مطلق خود را به طرق مختلف در عوالم هستی و بخصوص در عالم محسوسات نمایان می سازد. در بینش عرفانی ابن عربی این امر مهم بواسطه‌ی تجلی، عشق، نفس رحمانی، عماء و در مکتب ودانته بواسطه‌ی مایا و لیلای برهمن صورت می گیرد. ابن عربی و پیروانش مراتب کلی ظهور حق را پنج مرتبه می دانند و از این مراتب تحت عنوان حضرات خمس یاد می کنند. در مقابل، مکتب ودانته نیز عوالم هستی را دارای چهار مرتبه یا حالت می داند که از آنها به عوالم اربعه آتمن یاد می کنند. از دیدگاه هر دوی آنها در بالاترین مرتبه این عوالم، حق بیشترین، و در مرتبه پایین تر، کمترین حضور را دارد. انسان در هر دو مکتب نقطه محوری عالم محسوب می شود. ابن عربی انسان و بخصوص انسان کامل را به مثابه عالم صغیر و روح این عالم (عالم کبیر) می داند و معتقد است که خداوند انسان را به صورت خودش آفرید، در مکتب ودانته هم انسان به خاطر دارا بودن روح و آتمن، جنبه الوهی پیدا کرده است. ابن عربی حقیقت محمدیه را کاملترین، عالیترین و نخستین تجلی حق می داند که در انسان کامل به فعلیت رسیده است و دارای یک هسته‌ی ازلی کیهانی، واسطه‌ی فیض و جامع جمیع اعیان ثابته است. در مکتب ودانته نیز هیرنیه گربهه بعنوان هسته جهانی و مجمع عناصر بسیط است که در پرجاپتی، ایشواره و ... به فعلیت رسیده است. این رساله ضمن تبیین این مفاهیم به بررسی آراء و افکار ابن عربی (در فصل اول)، مکتب فلسفی ودانته (در فصل دوم) و به مقایسه‌ی شباهتها و اختلافهای آن دو سنت مهم(در فصل سوم) می‌پردازد.
بررسی مقایسه‌ای بُعدِ معرفتی تجربه عرفانی از دیدگاه ذات گرایان و ساخت گرایان با دیدگاه ابن عربی
نویسنده:
زهرا شریف
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تجربه عرفانی از منظر ذات‌گرایان و ساخت‌گرایان غربی و ابن‌عربی چه سنخ معرفتی بوده، دارای چه هویتی است و دیدگاه این دو گروه، چه تشابهات و تفاوت‌هایی با دیدگاه ابن‌عربی دارد؟ دیدگاه‌ها و نظریات صاحب‌نظران غربی در این زمینه، عبارت‌اند از: الف) ذات‌گرایی: ذات‌گرایان معتقدند تجربه عرفانی خالص و قابل تفکیک از تفسیر وجود دارد و این تجربه، حائز ویژگیهایی مشترک در همه فرهنگهاو سراسر جهان است. ذات‌گرایی، به سه گروه از نظریات تقسیم می‌شود: 1) احساسی و عاطفی بودنِ تجربه عرفانی (احساس‌گرایی)؛ این احساس و عاطفه در متن خود حاوی نوعی آگاهی بی-واسطه است. در این نظر، احساسهای مختلفی به عنوان ماهیت تجربه عرفانی بیان شده است: احساس وابستگی مطلق، احساس ارتباط با فوق طبیعت، احساس وحدت با واقعیت متعالی و احساس اتحادی حضور؛ 2) متناظر بودن تجربه عرفانی و تجربه حسی: ساختار و ماهیت معرفت‌شناختی تجربه عرفانی و حسی، همسان است و بر اساس نظریه ادراک می‌توان اعتبار معرفت و تجربه عرفانی را اثبات نمود؛ 3) نظریه یافت مستقیم و اتحادی: ماهیت و سرشت اساسی تجربه عرفانی، نوعی آگاهی یا شناختِ وحدت‌نگر و اتحادی است. ب) ساخت‌گرایی: تجربه و معرفت عرفانی، بسان دیگر تجارب و شناختها از سوی پیش‌زمینه‌ها، ساخت‌یافته تلقی می‌شود و این ساخت‌یافته‌بودن در مورد تجربه عرفانی، شدید‌تر است و به علت اختلاف پیش‌زمینه‌ها در فرهنگهای مختلف، باید از تفاوت ماهیت تجارب عرفانی در سراسر جهان سخن گفت نه اشتراک آنها. دیدگاه ابن‌عربی و اتباع وی در مورد ماهیت تجربه و معرفت عرفانی، فراحسی و فراعقلی بودن، نوری و وجودی بودن، بی‌واسطه بودن و اتحادی بودن معرفت عرفانی است که ساختار معرفت عرفانی را در یک طیف تشکیکی، از دو وجهی تا تک‌وجهی ترسیم می‌کند. در مقام مقایسه این نظریات، به طور خلاصه باید گفت در ذات‌گرایی، احساس‌گرایان، ماهیت تجربه عرفانی را نسبت به دیگر شناختها دگرسان می‌دانند و ساختار آن را بی‌واسطه و دو وجهی می‌شمرند و به ارزش معرفت‌شناختی آن اعتقاد دارند؛ نظریه تناظر معرفت عرفانی با معرفت حسی، ماهیت معرفت‌شناختی تجربه و شناخت عرفانی را سه‌وجهی ترسیم می‌کند و از ارزش معرفتی تجربه عرفانی دفاع می‌کند. نظریه یافت مستقیم، تجربه و شناخت عرفانی را کاملاً دگرسان و تک‌وجهی می‌شمرد ولی از داوری نهایی در باب ارزش و اعتبار معرفت-شناختی‌ِ تجربه عرفانی، خودداری می‌ورزد. اما در ساخت‌گرایی، ماهیت تجربه و شناخت عرفانی، ساخت‌یافته و دارای ساختار سه‌وجهی معرفت تلقی می‌گردد و ارزش آن نیز به دلیل ساخت‌یافتگی، مورد انکار است. از دیدگاه ابن‌عربی، معرفت عرفانی نسبت به دیگر شناختها، دگرسان است و از ساختار دو وجهی تا تک‌وجهی را شامل می‌شود و به دلیل نبود هیچ‌گونه واسطه در آن، ارزش و اعتبار مطلق دارد. هریک از این دیدگاه‌ها دارای نقاط قوت و ضعفی است که به‌تفصیل به آنها پرداخته شده است. در نهایت، حل این مسأله، با اتخاذ رهیافت متافیزیکی متفکران مسلمان، در عینِ توجه به قرائن انضمامی (روشِ اندیشمندان غربی) ممکن است و به‌هیچ‌وجه رویکرد غیرمتافیزیکیِ غربیان در این خصوص، کارساز نیست و از ارائه تحلیل زیربنایی از موضوع، عاجز است.
بررسی ابعاد عرفانی و اخلاقی در آثار کاستاندا
نویسنده:
رحیمه بیرامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در دوران پست مدرن، بر اثر ظهور معرفت‌شناسی جدید و درهم شکسته شدن اقتدار علمو روش‌های تجربی و کم‌رنگ شدن جزمیت و اثبات‌گرایی در علوم، راه بر مکتب‌های عرفانی و معنوی، که انسان را به درک شهودی و یقینی فرا می‌خواند، گشوده شده است. برخی از این مکاتب ریشه در نیازهای انسانِ مدرن به فضای زندگی معنویِ فارغ از پیش‌فرض‌هایِ دینی و غیر دینی دارد. از جمله‌ی این عرفان‌ها، عرفان سرخپوستی است که با آثار کارلُس کاستاندا ، رهبر نوزایی معنوی آمریکا، به جهان شناسانده شده است. هدف انجام پژوهش حاضر، بررسی درون‌مایه‌های عرفانی و اخلاقیِ آثار این نویسنده جهانی است. عرفانی که وی معرف آن است، مشابهت‌های غیرقابل انکاری با مضامین و محتوای اساسی تمامی طریقت‌های عرفانی دارد. درون‌مایه‌های عرفانی مطرح شده در آثار وی، دارای آموزه‌های عرفان نظری و عملی و شامل مقدمات، اهداف، موانع و نتایجی می‌باشد که سالک در طریق معرفت با آن‌ها مواجه می‌شود. هدف سالک در عرفان سرخ‌پوستی، کسب معرفت است و این تنها از طریق غلبه بر خود بزرگ بینی و رسیدن به بی‌عیب و نقصی به دست می‌آید. بر این اساس، در این نظام، عرفان و اخلاق رابطه تنگاتنگی با هم پیدا می-کنند. اما آن‌چه موجبانجام فعل اخلاقی می‌شود، ذخیره‌ی انرژی است؛ در این عرفان، انسان میدانِ انرژی است و طبق آن امر مسلم هم رفتار می‌کند. روش این پژوهش، توصیفی - تحلیلی بوده و به شیوه کتابخانه‌ای می‌باشد.
حوزه های سکوت و سخن در قرآن و انجیل با تکیه بر تفاسیر عرفانی
نویسنده:
زینب خورسند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ررسی مقایسه بین سخن و سکوت با توجه به توصیه های دو کتاب آسمانی قرآن و انجیل در راستای نزدیکی بیشتر بین پیروان هر دو دین.هدف عمده این تحقیق، بیان اهمیت سخن و سکوت در راستای ایجاد تعامل بین پیروان دو دین اسلام و مسیحیت و همچنین بررسی مقایسه ای بین سخن و سکوت از نظر معنا و مفهوم وبررسی جایگاه هریک از آنهااست، که در این راستا از قرآن وانجیل و تفاسیر این دو، استفاده شده است. تا شاید آغازی باشد برای نشان دادن اهمیت فراوان این مسأله و تهیه پژوهشی جامع، کاربردی و همه فهم با الگوگیری از راهنماییهای آیات قرآن و انجیل و ارائه آنچه که بکارگیری آن منجر به سعادت و قرب الهی شود زیرا اغلب مواقع، شناخت نسبت به یک مسأله، موجب رعایت آن میگردد.روش این تحقق، بر اساس روش مقایسه ای ، تفسیری و بعضاً تحلیلی است. واژگان مرتبط: قرآن، انجیل، سخن، سکوت
بررسی نقش و جایگاه شیطان در آثار احمد غزالی و مولوی
نویسنده:
معصومه شفقتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شیطان به عنوان موجودی مطرود، که ما مسلمانان هر روز به او لعنت می‌فرستیم چهره‌ای دوگانه در عرفان اسلامی دارد.که برخی از عرفا، از او دفاع کرده و به تبرئه‌ی او پرداخته‌اند. آن‌چه که در این پژوهش بیان شده، بررسی کوتاهی است که پیرامونچهره‌ی شیطان در آثار احمد غزالی و مولوی انجام گرفته است که در آن به بیان دیدگاه‌های احمد غزالی و مولانا در مورد ابلیس پرداخته شده است.غزالی دیدگاه متناقضی در مورد شیطان دارد که گاهی به دفاع از شیطان بر-آمده و او را موحّد واقعی دانسته و گاهی دیگر با شریعت هم‌نظر شده، به لعنتی شدن او اشاره کرده است. مولانا نیز همانند غزالینسبت به شیطان دیدگاه‌ دوگانه‌‌ای دارد. او هنگامی که از دید یک متشرع به شیطان می‌نگرد،در اوصفاتی چون حسد، تکبر و فریبکاری یافته و او را مسبب بدبختی و شقاوت آدمی دانسته است. کههر کساز پی او می‌رود جز ضلالت و گمراهی بهره‌ای نخواهد داشت و زمان دیگر مولانا از دید یک عارف به شیطان می‌نگرد، او را موجودی دانسته که عاشق حق است و به خاطر غیرتی که به حق دارد از سجده کردن به غیر خودداری کرده است. هر دو عارف وجود شیطان را در دستگاه آفرینش ساختاری و لازم می‌بینند و او را مظهر قهر الهی دانسته‌اند. که در این پژوهش سعی شده است تا حد امکان این نظریات ذکر شود.
ترجمه کتاب اسلام دیگر: تصوف و راه رسیدن به هماهنگی جهانی  اثر استیفان شوارتز
نویسنده:
مرضیه فتاحی حسن‌آباد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
برخلاف آن چه امروزه در ایران و مجامع دانشگاهی شاهد آن هستیم که حاکی از نوعی بی‌توجهی و حتی دیدگاهی تند و منفی در مورد تصوف است، تصوف امروزه در جهان نقش پررنگی ایفا می‌کند. به طوری که شاهدیم هر روز _به ویژه در غرب_ گفتگوهای فراوانی در مورد تصوف صورت می‌گیرد و آثار متعددی نیز در این‌باره تألیف و منتشر می‌شود. کتاب « اسلام دیگر: تصوف و راه رسیدن به هماهنگی جهانی» اثر استیفان شوارتز، نویسندۀ مسلمان شدۀ آمریکایی از زمرۀ این آثار است که توجه روزافزون غربیان به تصوف را به خوبی به تصویر می‌کشد. مبنای پژوهش حاضر، ترجمه و تحقیق مقدمه و دو فصل ابتدایی این کتاب است. نویسنده که یکی از مخالفان سرسخت تندروی اسلامی و به ویژه وهابیت است، در این اثر می‌کوشد نقش تصوف را در جریانات معاصر جهان اسلام و به طور کلی جهان، به ویژه در مبارزه با افراط‌گرایی و تندروی اسلامی بررسی کند و اهمیت تصوف را در ابعاد جهانی برای خوانندۀ خود بازشناسد. تقابل وهابیت و تصوف و نیز نقشی که هر یک در تحولات حال حاضر جهان، به ویژه جهان اسلام به خود اختصاص داده‌اند، از مهمترین و اصلی‌ترین نکاتی است که نویسنده در سرتاسر کتاب اسلام دیگر، خاصه فصول ترجمه شده در این پژوهش به آن پرداخته است. از همین رو بخش تحقیقی این پژوهش به بررسی دیدگاه مولانای صوفی و ابن تیمیه ظاهرگرا دربارۀ تأویل می‌پردازد تا تفاوت و تقابل این دو گروه اسلامی را در نگرش این دو اندیشمند مسلمان در مورد تأویل به تصویر بکشد. .
  • تعداد رکورد ها : 1265