جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1781
تحلیل وجود شناختی و معرفت شناختی تمایز وجود مادی و مجرد بر اساس مبانی حکمت متعالیه
نویسنده:
نویسنده:مجید محى الدین؛ استاد راهنما:غلامعلي مقدم؛ استاد مشاور :مصطفی فقیه اسفندیاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
بدون شک مبانی مختلف، در شکل گیری و نحوه پرداختن به مسائل فلسفی تأثیر مستقیم دارد، طبیعی است که تغییر در مبانی و نگرشها نیز به دگرگونی در ماهیت مسائل منجر شود، مسائل تقسیمی فلسفه از جمله تقسیم به مجرد و مادی، مبتنی بر مبانی فلسفی شکل گرفته و با ترقی این مبانی و تقارب آنها به نگاههای عرفانی سرشت و سرنوشت این سنخ مسائل نیز تغییر خواهد کرد، ملاصدرا تمایل و تصریح به تسلیم در مقابل مهمترین مبانی عرفانی را در حکمت متعالیه به وضوح ابراز کرده، گو اینکه فرصت نکرده است تا تمام لوازم، آثار و نتایج این تغییر نگاه را در فلسفه خود اعمال کند. در نوشته پیشرو تأثیر برخی از این مبانی را بر تقسیم موجود به مجرد و مادی بررسی کردهایم. بنابراین مسأله تحقیق این است که با توجه به نظرگاه نهایی حکمت متعالیه و تحول در برخی مبانی، تقسیم موجود به مجرد و مادی چگونه تحلیل خواهد شد، و آیا این تقسیم امری حقیقی و عینی یا ذهنی و معرفتی است، به نظر می رسد با پذیرش اصولی چون تشکیک اخص و یکسانی ماهیات با اعیان ثابته، تمایز مجرد و مادی هم صرفا به تعین و ظهور عرفانی حقیقت شخصی وجود در مدارک انسانی قابل تحویل باشد.
تبین فلسفی رنج از منظر حکمت متعالیه
نویسنده:
نویسنده:مینا عنایتی؛ استاد راهنما:سحر کاوندی؛ استاد مشاور :مجید یاریان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در زندگی همه‌ی انسان‌ها، لزوماً درد و رنج وجود دارد تا آنجا که می‌توان گفت درد و رنج، زبان مشترک همه‌ی انسان‌ها است. با توجه به اینکه این لحظه‌ها، سخت‌ترین و غامض‌ترین تجربه‌های هر فرد است، تأثیرات عمیق و اساسی در زندگی انسان ایجاد می‌کند. در میان اندیشه‌های فلسفی گوناگون که نظریاتی دراین باره ارائه نموده‌اند، پیروان حکمت متعالیه با ارائه‌ی نظریات متقن و مستدلی در زمینه فلسفه رنج و ارتباط آن با شرور، رویکردی متفاوت در تحلیل نقش رنج در زندگی انسان داشته و لذت والم اخروی را نیز در این بحث وارد نموده است. بر همین اساس پژوهش حاضر در پی یافتن پاسخی برای این پرسش است که تبیین فلسفی رنج در حکمت متعالیه چگونه است؟ و نوآوری پژوهشی نحوه مواجهه درد و رنج است دستاورد حاصل از این پژوهش دستیابی به این مهم است که یکی از مصادیق شرور «ألم» و «رنج» است و هیچ یک از شرور عدمی، شرّ بالذات نیستند و تماماً شرّ بالعرض‌اند و تنها یک شر بالذات وجود دارد که آن ألم است که امری وجودی است و راه مواجهه انتخاب آگاهانه و پذیرفتن رنج با توجه به درکی است که انسان جهت رسیدن به قرب الی الله بدست می‌آورد به همین دلیل بحث از فلسفه وجود رنج ها و شرور در زندگی انسان را مرتفع می‌سازد. از این رو باید گفت آزمودن انسان، ارزش گذاری و تربیت انسان از مهم‌ترین فلسفه‌های وجود رنج در زندگی انسان است. روش تحقیق در این پایان‌نامه، کتابخانه‌ای است و با رویکرد توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است.
نفس شناسی اوپانیشادها و نقد آن براساس حکمت متعالیه
نویسنده:
نویسنده:ذوالفقار حیدر؛ استاد راهنما:حمید رضا رضانیا؛ استاد مشاور :محمدمهدی گرجیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در این رساله بعد از بیان طرح تحقیق، اصول کلی درباره نفس انسان از کتاب اوپانیشادها استخراج و بیان شده است و سپس براساس اصول حکمت متعالیه مورد ارزیابی قرار گرفته است. هر دو مکتب نفس انسانی را منشای حیات در بدن می دانند که ساری در کل بدن است و همچنین قوای نفسانی را مراتب و شئونات نفس می دانند ولی طبق اوپانیشادها نفس همیشه بوده و از چیزی آفریده نشده است بلکه براساس اعمال گذشته با بدنی متناسب تعلق می گیرد مگر اینکه به معرفت توحید آراسته گردد و زمانیکه خودش را با خداوند یکی یابد از زندگی مادی در ابدان رهائی می یابد. امّا حکمت متعالیه این مطالب را ردّ می کند و معتقد است: اولاً؛ نفس مخلوق است، و ثانیاً از ابتدای خلقت امری جسمانی است که در سیر تدریجی از بدن مستقل می شود و همچنین یک نفس فقط در یک بدن تحقق پیدا می کند و نمی تواند از فعلیت به قوه بر گردد. و در آخر؛ یک مطلب بسیار کلیدی درباره ارتباط نفس و خداوند مورد بررسی قرار گرفته است؛ طبق ظاهر عبارات اوپانیشادها؛ نفس انسان خود خداوند است که در بدن تعیّن یافته است، ولی ما طبق حکمت متعالیه و با کمک گرفتن از اقوال شارحین اوپانیشادها، ظاهر عبارات اوپانیشادها را توجیه و تفسیر کردیم که محال است مطلب به این منظور مطرح شده باشد چون معلول و علت نمی توانند یکی باشند البته نفس در سیر و سلوک می تواند به مقام فنا برسد.
بررسی تطبیقی عدالت اخلاقی در حکمت متعالیه و صحیفه سجادیه
نویسنده:
نویسنده:احمد اصغرزاده؛ استاد راهنما:فهیمه شریعتی؛ استاد مشاور :عبدالقاسم کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
عدالت در حکمت متعالیه، یک محور اساسی بوده و در آن به ابعاد مختلف عدالت پرداخته شده است؛ این پردازش تا آنجاست که حتی می‌توان مدعی شد که همانا بنیان حکمت متعالیه، بر اساس نگرش به عدل بنا شده است و بر این اساس شاید بشود حکمت صدرالمتألهین را حکمت عدل و اعتدال، و فلسفه او را فلسفه عدالت دانست. عدالت پژوهی در حکمت متعالیه ملاصدرا و صحیفه سجادیه، ساحت های گوناگونی دارد که کمتر به آنها توجه شده و در نوشتار حاضر، به طرح آن‌ها پرداخته‌ایم. در نوشتار حاضر ضمن تبیین ماهیت عدالت اخلاقی، با رویکرد فلسفی به بررسی وجودشناختی و آثار آن در حکمت متعالیه پرداخته شده است. از آنجایی که پژوهش های انجام شده در رابطه با قلم و متن صحیفه سجادیه جدای از توجه به مبانی فلسفی، عرفانی و کلامی آن حضرت(ع) بوده است، بنابراین ضروری است تا از این جنبه این کتاب ارزشمند نیز مورد توجه قرار گیرد. در صحیفه سجادیه ببشتر بر عدالت بعنوان وصف الهی تمرکز شده و پس از آن عدالت اجتماعی که ریشه در عدالت اخلاقی دارد مورد توجه بوده است و در حکمت متعالیه باتوجه به این که نفس شناسی محور بیان مطالب می‌باشد بر جنبه اخلاقی عدالت تمرکز شده است. در عین حال همواره حکمت متعالیه در سایه و پرتو مضامین وحیانی حرکت کرده است. عدالت اخلاقی محوریت در تمام اوصاف نیک و سیر درست انسان به کمال را دارد و همانا این ناشی از این است که صدرالمتألهین به نقل قرآن اهتمام ویژه‌ای داشته و اصلاح حکمت او را تشکیل می‌دهد برای همین هماهنگ می‌باشد،تفاوت عدالت با مساوات روش‌شناسی حکمت متعالیه ،تعامل اخلاق و سیاست متعالیه و انسان در حکمت متعالیه در این پژوهش بررسی شده است.
نسب و روابط وجودی در متغیرات و مافوق آن با تأکید بر حکمت متعالیه
نویسنده:
نویسنده:مجتبى النمر؛ استاد راهنما:حمیدرضا رضانیا؛ استاد مشاور :محسن غرویان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در نوشته های فلسفی در حوزه متافیزیک همیشه سعی شده است که احکام موجود کشف شود. و در همه مقاطع تاریخی بحث فلسفه؛ زاویه دید پیوسته موجود بما هو موجود و جهات مختلف آن بود. این رساله قصد دارد که عمدتا به بحث فلسفی یک جهش نو بدهد. موضوعی که این رساله برسی میکند یکی از مسایل گسترده فلسلفی است که رد لابلای بیشتر ابواب فلسفی بخش شده، وآن موضوع نسب و روابط وجودی است، ضمن گرایش به خصوص روابطی که در لوح واقع اثر میگزارد ونه صرفا تحلیلی باشد. با برسی روابط وجودی در ظروف و عوالم مختلف، این رساله می کوشد تا به نظام جامعی که پشت این روابط کامن و هفته است کشف کند و بر اساس بیانات فلاسفه اسلامی و بویژه صدر المتالهین شیرازی آن را ابراز کند.
تبیین مبانی عقلی توسل و شفاعت از نگاه حکمت متعالیه
نویسنده:
نویسنده:سینا علوی تبار؛ استاد راهنما:حبیب الله دانش شهرکی؛ استاد مشاور :محمد حسین حشمت پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در نگاه قرآن، توسل به اولیاء الهی سه‌گونه است: وسیله قرار دادن ذات الهی، توسل به دعای اولیاء الهی و توسل به‌ منظور برآورده ‌شدن حاجات توسط خود اولیاء الهی. قسم سوم از توسل به اولیاء الهی از نگاه حکمت متعالیه قابل ‌تحلیل و بررسی است و حکمای حکمت متعالیه معتقدند این قسم نه‌تنها منافاتی با توحید افعالی ندارد بلکه کاملاً منطبق بر چینش نظام هستی بوده و اولیاء الهی مجرای اراده الهی محسوب می‌شوند. در منطق قرآن، اولیاء الهی درصورتی‌که از سوی خداوند متعال مأذون باشند قدرت بر شفاعت و تاثیرگذاری دارند و در نگاه حکمت متعالیه شفاعت، نور وجودی است که از خداوند متعال بر جواهر و وسائط بین او و سایر مخلوقات می‌تابد و به واسطه این تابش، نقایص ممکنات جبران می‌شود. وساطت اولیاء الهی برای تابش نور و فیض الهی و همین‌طور جهت آمرزش گناهان و رفع عذاب از نگاه عقل دارای مبانی متعدد وجود شناختی، الله شناختی و نفس شناختی است. در این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی اولاً به ارائه تبیینی نو از انواع توسل و شفاعت از نگاه قرآن پرداخته و نظرحکمت متعالیه در این باره را روشن ساخته ایم. ثانیاً مبانی وجود شناختی، الله شناختی و نفس شناختی توسل و شفاعت، اصطیاد، تحلیل، تبیین و اثبات شده است. از این رو مهمترین دستاورد های پژوهش حاضر اصطیاد، تحلیل و اثبات مبانی عقلی توسل و طلب شفاعت و پاسخ به برخی از شبهات عقلی در ضمن طرح مباحث مقدماتی و مبانی هستی شناختی، الله شناختی و نفس شناختی است
تعریف کارکردگرایانه از حکمت متعالیه با نظر به آثار ملاصدرا
نویسنده:
رضا اکبری ، محمد جواد محمود زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با مراجعه به آثار ملاصدرا می توان دریافت حکمت در دیدگاه او از منبع الهی و عالم تجرد و عالم ملائکه بر انسان افاضه می‌شود. دریافت حکمت، مشروط به تحقق شروطی در ابعاد عاطفی، کنشی و معرفتی انسان است. شروط عاطفی از جمله شرح صدر، سلامت فطرت و حُسن خلق و شروط معرفتی مانند تیزی ذهن، سرعت فهم و سلامت اندیشه و شروط کنشی نیز مواردی از جمله تبعیت تام از شریعت و زهد و تقوی را دربرمی‌گیرد. رسیدن به حکمت، آثار خاصی را در حوزۀ معرفتی و رفتاری انسان دارد. در حوزۀ معرفتی سبب رسیدن انسان به یقین و خارج شدن از ظرف شک و تردید و... می‌شود. در حوزۀ رفتاری نیز رسیدن به اعتدال و تبعیت تام از شریعت نیز از آثار و غایات مترتب بر آن است. ملاصدرا از چنین حکمتی با اوصافی از قبیل حکمت شرعی، نقی و خالص و حکمت مشرقی و ... نیز یاد می‌کند.
صفحات :
از صفحه 133 تا 152
بررسی تعارض قاعدۀ مشائی کل ممکن زوج ترکیبی با وجود صرف و بلا ماهیت بودن مجردات امکانی نزد حکمای اشراقی از منظر حکمت متعالیه
نویسنده:
رامین عزیزی ، حسن ابراهیمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با تفحص در آثار فیلسوفان اسلامی با قاعده «کل ممکن زوج ترکیبی» برخورد می‌کنیم که براساس آن همۀ موجودات امکانی دارای ماهیت هستند. بااین‌حال قاعده دیگری نیز با عنوان «النفس و ما‌‌‌‌‌ ‌فوقها وجودات صرفه» از سوی اصحاب حکمت متعالیه مورد قبول واقع شده است که براساس آن طبق تفسیر بدوی حکم بر فقدان ماهیت در مجردات شده است. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که آیا تناقضی بین دو قاعده وجود دارد یا خیر و در صورت عدم وجود تناقض، دیدگاه‌هایی که از سوی فیلسوفان برای رفع تناقض ظاهری بیان شده است چیست؟ برخی بین این دو قاعده تناقض قائل بوده و معتقدند رای نهایی صدرا تنها پذیرش یکی از این دو قاعده است. برخی دیگر هم معتقدند که علی‌رغم تناقض ظاهری، حقیقتاً بین این دو قاعده تناقضی وجود ندارد. نگارندگان بعد از احصای پاسخ‌های مطرح‌شده از سوی فیلسوفان آنها را قانع‌کننده نیافته ازاین‌رو با تحقیق و نگاه دوباره در معانی ماهیت پاسخ دیگری در این مقاله ارائه داده‌اند.
صفحات :
از صفحه 57 تا 84
بررسي انتقادي «مدل بي‌‌مرزي هاوکينگ ‌ـ هارتل» و دلالت‌هاي فلسفي‌ ـ الهياتي آن با تأکيد بر حکمت متعاليه
نویسنده:
حميدرضا شاكرين
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
نظريه‌هاي طرح‌شده در کيهان‌شناسي نوين، از‌جمله مسائل مهم در رابطه علم و دين و فلسفه است. برخلاف مدل‌هاي استاندارد مِه‌بانگ که به نظر شماري از انديشمندان توافق قابل‌ملاحظه‌اي با عقايد پايه ديني مانند آفرينش الهي و حدوث زماني جهان دارد، شماري از مدل‌هاي کوانتومي آن دستاويزي براي مخالفت با خداگرايي و آفرينش‌باوري قرار گرفته است. از اين‌گونه است «مدل بي‌مرزي هاوکينگ ـ هارتل» که مي‌کوشد در عين پذيرش تناهي جهان؛ با نفي تكينگي آغازين و زمان صفر مطرح در مدل استاندارد، کرانمندي آن را نفي و به اين وسيله وجود خدا و نقش بي‌بديل او در آفرينش را مردود اعلام کند. مقاله پيش‌رو بر آن است تا به روش کتابخانه‌اي ـ توصيفي نظريه يادشده را معرفي و سپس به روش عقلي ـ تحليلي، به‌ويژه با تکيه بر حکمت متعاليه، آن را مورد سنجش قرار داده، مباني و نتايج فلسفي و الهياتي‌اش را آشکار سازد. ماحصل تحقيق اين است که مدل يادشده فاقد استانداردهاي لازم علمي و پشتوانه‌هاي تجربي و نظري است. افزون بر آن، بر فرض درستي اصل نظريه، بر هيچ‌يک از نتايج فلسفي و الهياتي موردنظر هاوکينگ دلالت نداشته و برداشت‌هاي صورت‌گرفته، همه ناشي از ضعف بن‌مايه‌هاي فلسفي و فاقد استواري لازم است.
صفحات :
از صفحه 57 تا 74
تأملی بر نظریه علم اشتدادی در حکمت متعالیه و هنجارهای آموزشی آن
نویسنده:
آیسودا هاشم پور ، محمد بیدهندی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
از آنجا که انسان اصلی­ترین محور نظام­های تربیتی است، قطعاً شناخت و پرداختن به ابعاد مختلف او از منظری فراحسی می­تواند نقش مهمی در بهبود اجزای سیستم آموزشی نظیر اصول، روش­ها و اهداف تعلیم و تربیت داشته باشد. بدین منظور نوشتار حاضر ابتدا با بررسی ظرفیت­های علم اشتدادی در حکمت متعالیه، در راستای نظریه­های مختلف فلسفه علم به ارائه علم­شناسی نوینی پرداخته است. نظریه علم اشتدادی با تأکید بر تناظر حقیقی میان انسان با مراتب هستی و حقیقت و افزودن تأویل به مثابه یک «روش» در طول سایر طرق فهم حقیقت، ساحت وسیع­تری از علم را می­شناساند که نه تنها با سایر ابزارها و روش­ها منافات ندارد، بلکه همه را به گونه­ای در خود می­گنجاند. «استکمال مراتب نفس و مدرکات متربی» و «رسمیت فهم­های متعدد از یک حقیقت واحد» به گونه­ای که منجر به شکاکیت و نسبیت مطلق نشود، از اهداف این نوع علم است. لکن پیاده­سازی تعریف و مختصات چنین علمی در سیستم آموزشی نیازمند اتخاذ روش­های متناسب برای تحقق اهداف علم اشتدادی در راستای رشد و تکامل متربی است که در این مقاله بدان پرداخته می­شود.
صفحات :
از صفحه 121 تا 138
  • تعداد رکورد ها : 1781