جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 311
حقیقت ترس ‌آگاهی در گذار از ساحت مفهوم به ساحت تجربه سینمایی در پرتو تفکر هایدگر
نویسنده:
محمدصادق صادقی‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله به تحلیل حوزه معنایی ترس در اندیشه‌ هایدگر پرداخته، و تلاش کرده‌ایم اثبات نماییم که این حوزه معنایی در طیفی از امر نااصیل (ترس) تا امر اصیل (ترس‌آگاهی) تعریف می‌شود و رسیدن به یافتگیِ بنیادین ترس‌آگاهی در سیری تدریجی از استحاله حوزه معنایی ترس میسر است. نقطه آغازین این طیف پدیدار ترس است در مقام امر نااصیل آغازین که به‌مثابه نخستین پله به ما کمک می‌کند تا پس از گذر از مراتب میانی رعشت، دهشت و وحشت به سوی پله غایی اصالت که همان ترس‌آگاهی است حرکت نماییم. یعنی چنانکه هایدگر معتقد است حرکت به سوی امر اصیل ناگزیر از گذار از ساحت بی‌اصالتی است. اهمیت یافتگیِ بنیادین ترس‌آگاهی در دوران فراموشی مطلق هستی، در ایجاد التفات در دازاین نسبت به هستی و کمک به او برای حرکت به سوی اصیلانه بودن آشکار می‌شود. سپس یکی از مهم‌ترین مضامین اندیشه هایدگر یعنی «رویداد حقیقت» از منظر وقوع آن در کار هنری و به طور خاص هنر فیلم مورد تأمل قرار می‌گیرد و تلاش می‌شود که با طرح مفهوم پیکار میان پوشیدگی و ناپوشیدگی در کار هنری، که هایدگر آن را پیکار میان زمین و جهان می‌نامد، به سیطره تماشاگر در تفسیر جهان فیلم خاتمه داده شود زیرا با این رویکرد، تماشاگر دیگر سوژه‌ای نیست که بخواهد فیلم را به ابژه‌ای برای شناخت خویش بدل نماید بلکه در یک رویارویی با جهانِ فیلم در پرده فرو افکندن از حقیقت در ساحت فیلم یاری رسانده و با تفسیر خود از فیلم، در تحقق رویداد حقیقت مشارکت می‌نماید. پدیدارشناسی هرمنوتیک به عنوان روش‌شناسی این رساله به ما یاری می‌رساند که دریابیم چگونه تجربه رویارویی با جهان فیلم، تماشاگر را به پرسش هستی‌شناختی خودش از فهم فیلم رهنمون می‌گردد زیرا هر تفسیر، تماشاگر را به فهم از هستیِ خودش، در مقام دازاین در-جهان ارجاع می‌دهد؛ دازاینی که بازیگر است و درگیر با جهان و نه مشاهده‌‌گری صرف در ساحت تفکر محاسبه‌گر دکارتی و به دور از تجربه در-جهان-بودن. در نهایت نظریه نهایی این رساله مطرح می‌شود که از ترکیب آرای هایدگر با سه نظریه‌ سینمایی در باب غایت سینمای وحشت متعلق به نوئل کارول، سینتیا فریلند و جرج اوچوا حاصل آمده است. در طرح نظریه نهایی از توانش‌های این سه نظریه استفاده شده و نقطه ضعف آن‌ها، که تفکر محاسبه‌گر دکارتی و غفلت از پرسش هستی است، به مدد تفکر تأملی هایدگر مرتفع می‌گردد. نظریه نهایی این رساله معتقد است هیولا، به مثابه تجسم شرّ و عنصر محوری سینمای وحشت، در جلوه‌های متفاوتی از پدیدار ترس (شامل ترس، رعشت، دهشت، وحشت و ترس‌آگاهی) تجلی می‌یابد. سینمای وحشت با طرح عناصر اساسی تحلیل هرمنوتیکی هایدگر (یعنی جهان، مرگ، گناه، طرح‌افکنی و اصالت) در نسبت با دازاین در قالب بیان سینمایی، امکان ظهور «رویداد حقیقت» در جهان فیلم را با مشارکت تماشاگر، در مقام دازاین تفسیرکننده، فراهم می‌آورد و «رویداد حقیقت» منکشف‌شده در این سینما، یافتگی بنیادین «ترس‌آگاهی» است که در جهانی سینمایی برساخته از 5 ژانر اساسی شامل ژانر ترس، ژانر رعشت، ژانر دهشت، ژانر وحشت و در نهایت ژانر ترس‌آگاهی از خویش پرده فرو می‌افکند.
ترجمه و شرح کتاب عشق، قدرت و عدالت اثر پل تیلیش
نویسنده:
پریسا یزدان جو
نوع منبع :
رساله تحصیلی , شرح اثر , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
شخصیت مثالی در اندیشه حافظ
نویسنده:
معصومه شفیعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حافظ غزل سرای شگفت آور و شیرین سخن ادب پارسی است که گستره ی غزل او عرصه ی درگیری دو نیروی عظیم خیر و شر است. ریاکاری و فساد اخلاقی جامعه ی روزگار او برخی را داعیه دار صلاح کرده است، چنانکه با ریاکاری و ظاهرسازی بر مرکب دغل بازی خویش سوارند و برخی نیز به دلیل رفتار این ریاکاران گوشه نشین خرابه ها شده اند و از ریا و نیرنگ گریزانند که این دو نگرش گروه های مثبت و منفی اجتماع عصر حافظ را تشکیل می دهند. البته دسته ی سومی هم در غزل خواجه یافت می شود که همانا شخصیت های بینابینی در پندار و کردار هستند که گاه به سوی بدی لغزانند و گاه به سمت بدی گرایانند. این سه دسته ی شخصیتی که هم در زمانه و عصر حافظ زندگی می کنند و هم در دنیای ذهنی و فکری شاعر جایگاهی ویژه دارند، شخصیت مثالی (TYPICAL) نامیده می شوندکه جریان های فکری عصر او را رهبری می کند. حافظ سعی دارد با این طیف های شخصیت اوضاع زمان خود را تشریح کند در عین حال دیدگاه خود را نیز نسبت بهع دنیای آرمانی مطرح نماید. بر اساس آمار به دست آمده حافظ شخصیت های مثبت را در تشریح آرمان و دنیای مثالی خویش به کار می برد و بسامد این شخصیت ها نشان می دهد که حافظ با وجود تلخی اوضاع زمانه مثبت نگر و امید وار به آینده است.
بررسی تطبیقی جامعه آرمانی از دیدگاه جامعه شناسان و اندیشمندان و آیات و روایات
نویسنده:
مریم شاهچراغی شهرضا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع پایان نامه، بررسی تطبیقی جامعه آرمانی از دیدگاه جامعه شناسان واندیشمندان و آیات و روایات می باشد. در این باره تحقیقات زیادی انجام گرفته است؛ که برخی از آنها به بعدی از ابعاد مختلف این تطبیق پرداخته اند. هدف اساسی در این پژوهش، ارائه تعریف جامع و دقیقی از فرهنگ و جامعه و آن گاه مقایسه جامعه آرمانی براساس دو نگاه یاد شده است.زندگی در جامعه ای ایده آل از آرمان های همیشگی بشر بوده و در طول تاریخ، فکر و ذهن متفکران، فیلسوفان اجتماعی و حتی مردم عادی را به خاطر داشتن خاصیت کمال طلبی که یکی از ویژگی های انسانی می باشد، به خود مشغول کرده است. نگارنده به ویژگی ها، مولفه ها، شرایط و زمان تحقق آن پرداخته است.این پایان نامهبه صورت کتابخانه ای و روشتحلیلی_تطبیقی تنظیم شده است. و در نتیجه با پرداختن به ماهیت انسان، جایگاه و نقش او در جامعه و ویژگی های جامعه آرمانی از دیدگاه متفکران جامعه شناسی، مکاتب فکری و اندیشمندان به این نکته پی بردیم که هرکدام برای جامعه آرمانی مولفه هایی آورده اند.همچنین درباره جایگاه انسان، هدف از آفرینش انسان، جامعه آرمانی قرآنی و روایی و مولفه های آن به بحث پرداخته شده است و به این نکته رسیدیم که جامعه آرمانی ترسیم شده توسط جامعه شناسان و اندیشمندان با جامعه آرمانی که در آیات و روایات ذکر گردیده، متفاوت است، از این لحاظ که جامعه شناسان و اندیشمندان بیشتر به جنبه مادی توجه نموده اند؛ ولی آیات و روایات عامل اصلی در رسیدن به جامعه آرمانی را قرار دادن معنویات به عنوان محور اصلی و نهایت کمال انسان را در تقرب به خداوند می داند.
تحلیل منطقی برهان وجودی آنسلم بر پایه تصورپذیری
نویسنده:
حامد قدیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
برهان آنسلم یکی از نمونه‌های نامور برهان وجودی است که می‌کوشد وجود «آن‌چه فراتر از آن قابل تصور نیست» را اثبات کند. در نگاره حاضر، چهار مورد از صورت‌بندی‌های منطقی این برهان مورد بررسی قرار می‌گیرد؛ نخست به صورت‌بندی اوپنهایمر و زالتا (1991) پرداخته می‌شود که با ارائه یک مدل مبتنی بر تصورپذیری و در نتیجه بازسازی یک زیربرهان، تلاش می‌شود فاصله میان متن آنسلم و مقدمات نویسندگان پر شود. بر اساس این زیربرهان، یکی از نقدهای وارد بر این برهان ـ مسئله امکان خدای آنسلمی ـ نمود یافته و پاسخ‌های محتمل به آن بررسی می‌شوند. در فصل پایانی کار، به‌اختصار صورت‌بندی‌های میلیکان (2004)، لوئیس (1970) و کینگ (1984) گزارش و بررسی می‌شوند که طی آن، نگارنده می‌کوشد نقدهایی بر این صورت‌بندها وارد کند. در پایان، تلاش می‌شود با ایجاد تغییراتی در برهان وجودی، صورت‌بندی نوینی ارائه شود که بخش عمده‌ای از نقدهای وارد بر صورت‌بندی‌های پیشین را پاسخ دهد. با این حال، چنین به نظر می‌رسد که این صورت‌بندی ـ در به‌ترین حالت ـ اثبات می‌کند که خدای آنسلمی در ذهن واجد ویژگی «وجود در خارج» است. اما نقد مهمی که پیرامون «فرض تعدی ویژگی‌ها» مطرح می‌شود، نشان می‌دهد که نه‌تنها این صورت‌بندی‌ها، بل‌که بخش عمده‌ای از صورت‌بندی‌های برهان وجودی آنسلم با مشکل مواجه خواهند شد.
هایدگر و گذر از متافیزیک
نویسنده:
نازنین محمدخانی غیاثوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله تعریف هایدگر از متافیزیک و انتقادات او بر آن مورد بررسی قرار می‌گیرد. دغدغ? اصلی هایدگر متافیزیک بود، خصوصاً متافیزیکِ هستی. از نظر هایدگر سخنی که به هستی نپردازد و تفاوت هستی‌شناسانه میان هستی و موجود را فراموش کند سخنی متافیزیکی است. برخلاف تفاسیر رایج، هایدگر با تفسیر فلسف? کانت ادعا کرد که فلسف? کانت در طرح هستی‌شناسی بنیادین قرار می‌گیرد. هدف او مقابله کردن با فلسف? سوژه‌مدار است که ذهنیت را اثبات می‌کند. نگاه هایدگر بعد از دوران چرخش، از انسان به هستی است. او انسان را موجودی متناهی می‌داند و ادعا می‌کند برای تحقق تناهی بشر انسان دارای حس شده است. سپس با نقد نظری? مطابقت و تفسیر تمثیل غار افلاطون، تفسیر خود از حقیقت به مثاب? آشکارگی را ارائه می‌دهد. و بعد از آن به تفسیر فلسف? نیچه می‌پردازد و او را فیلسوفی می‌داند که رویکرد به موجودات را تا آخرین حد آزموده است. سپس او با حمایت نیچه از بی‌معنایی مخالفت می‌کند. از نظر هایدگر معنا در یک موجود متافیزیکی یا مادی ساکن نیست بلکه در یک توصیف هستی‌شناسانه از وحدت و استعلا مقیم است. از نظر او عدم بهتر از روش متافیزیکی بازنمایی حالات هستی را مجسم می‌کند و وحدت، توانایی موجود را برای استعلا و دستیابی به هستی مشخص می‌کند. همچنین فلسفه‌ای که نتواند وحدت یابد منتهی به بی‌معنایی و عدم وحدت خواهد شد.
رئالیسم علمی با تاکید بر آراء کارل پوپر
نویسنده:
جعفر مذهبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بسیاری از تئوری‌های علمی هویات غیرقابل مشاهده‌ای را فرض می‌کنند که هرگز نمی‌توان وجودشان را به طور مستقیم اثبات کرد. تنها راه اثبات وجودشان از طریق پیش‌بینی‌های موفقی است که از آن تئوری-ها ناشی می‌شود؛ اما این رویکردی است که تنها رئالیست‌های علمی آن را قبول دارند و آنتی‌رئالیست‌ها نمی‌پذیرند. به عبارت دیگر، رئالیست‌ها معتقدند که می‌توان وجود هویات نظری را از موفقیت یک تئوری در عرصه‌ی پیش‌بینی‌ با استفاده از برهان IBE (استنتاج به قصد بهترین تبیین) استنتاج کرد؛ بر عکس رئالیست‌ها، آنتی‌رئالیست‌ها با تکیه بر برهان تعیین ناقص و برهان فرا‌ـ‌استقرایی بدبینانه، این رویکرد را رد می‌کنند. موضوع رئالیسم علمی معمولأ از سه دیدگاه بررسی می‌شود: متافیزیکی (وجودشناختی)، معرفتی و معناشناختی. دیدگاه متافیزیکی درباره‌ی وجود مستقل از ذهن هویات نظری بحث می‌کند. دیدگاه معرفتی به باورهای ما درباره‌ی پیشرفت‌های علمی و دیدگاه معناشناختی به چگونگی تفسیر ما درباره‌ی شرایط صدق گزاره‌های علمی مربوط است؛ در ضمن این موضوع می‌تواند مباحث گوناگونی مثل عقلانیت، نسبی‌گرایی، واقعیت و نمود، تئوری‌های مربوط به حقیقت، تبیین و غیره را شامل شود.در موضوع رئالیسم علمی مناقشات بی‌پایان زیادی وجود دارد. به نظر می‌رسد راه حل کارل پوپر برای حل مشکل استقرا و توجیه‌گرایی در علم، یعنی همان معرفت حدسی، با تأکید بر عقلانیت انتقادی و رئالیسم متافیزیکی تا حدودی می‌تواند پایان‌بخش این مناقشات باشد.
بررسی میزان تأکید کتاب فلسفه دوره متوسطه بر مباحث اساسی فلسفه از دیدگاه دانش‌آموزان و دبیران دوره متوسطه شهر همدان در سال تحصیلی 1388-1389
نویسنده:
علی الیاسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش با هدف بررسی میزان تأکید کتاب فلسفه دوره متوسطه بر مباحث اساسی فلسفه از دیدگاهدانش آموزان و دبیراندوره متوسطه شهر همدان در سال تحصیلی 89-88انجام شده است. روش تحقیق در این پژوهش، روش پیمایشی و کیفی است. در این تحقیق سه جامعه آماری وجود دارد که عبارتند از دبیران و دانش آموزان پسر و دختر سال سوم مقطع متوسطه و کتاب درسی فلسفه سال سوم متوسطه. جامعه آماری دانش آموزان شامل 1563 دانش آموز (883 دانش آموز از ناحیه1 و 680 دانش‌آموز از ناحیه 2) است که در سال تحصیلی 89-1388 در شهر همدان مشغول تحصیل در سال سوم متوسطه بوده و در حال گذراندن درس فلسفه می باشند. جامعه آماری دبیران شامل کلیهدبیران مرد و زنی می‌باشد که در سال تحصیلی 89-1388 در شهر همدان در حال تدریس کتاب فلسفه سال سوم متوسطه هستند و تعداد آنها 12 نفر می باشد که 8 نفر مرد و 4نفر زن را شامل می شود. جامعه آماری کتاب درسی، کتاب فلسفه سال سوم متوسطه که شامل 59 صفحه و3 فصل بوده و در سال تحصیلی 89-1388 تدریس می گردد. روش نمونه‌گیری این پژوهش خوشه ای و طبقه ای نسبتی و بر اساس جدول کرجسی و مورگان، حجم نمونه دانش‌آموزان برابر با 310 نفر انتخاب شد و برای نمونه گیری دبیران و کتاب درسی از روش نمونه گیری سرشماری استفاده شد، یعنی حجم نمونه کتاب با حجم جامعه یکی است. و حجم واقعی نمونه دبیران آن 6 نفر است. در این تحقیق برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته که شامل 30 سوال و بر اساس مقیاس درجه‌بندی لیکرت استفاده شد همچنین از روش مصاحبه نیز برای جمع آوری اطلاعات ازدبیران بصورت ضبط روی نوار استفاده شده است. برای تعیینروایی از روایی محتوا استفاده شد و با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ نیز پایایی آن 0/93 بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spssاز شاخص های آمار توصیفی شامل جداول، فراوانی، درصد و از آزمونهای آمار استنباطیtیک طرفه برای تجزیه و تحلیل سوالات استفاده شد. در این فصل مهمترین نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل سئوالها به تفکیک ارائه می شود.در این تحقیق یافته ها نشان داد:کتاب فلسفه دوره متوسطه به میزان زیادی بر مبحث معرفت شناسی تأکید دارد، همچنین کتاب فلسفه دوره متوسطه تا حد کمی بر مبحث هستی شناسی تأکید داردو همچنین کتاب فلسفه دوره متوسطه تا حد کمی بر مبحث ارزش‌شناسی تأکید دارد و کتاب فلسفه دوره متوسطه به میزان کمی بر مباحث اساسی فلسفه تأکید دارد واز طرفی بین دیدگاه دانش آموزان دختر و پسر در خصوص میزان تأکید کتاب فلسفه بر مباحث ارزش‌شناسی تفاوت وجود دارد. به عبارتی دانش‌آموزان پسر بیشتر از دانش آموزان دختر معتقدند که در کتاب فلسفه دوره متوسطه بر مبحث ارزش شناسی تأکید شده است. اما بین دیدگاه دانش آموزاندختر و پسر درخصوص میزان تأکید کتاب فلسفه بر مبحث هستی شناسی و معرفت شناسی تفاوت وجود ندارد. بعلاوه نتایج مصاحبه با دبیران نشان داد که کتاب فلسفه دوره متوسطهدر خصوص مبحث معرفت شناسی، به مباحث سطحی و کلی‌گویی بسنده کرده است و در واقع اشاره به تاریخ فلسفه و ارتباط فلسفه با سایر علوم داشته است. و در حیطه هستی شناسی کتاب به اختصار به آن پرداخته و کلی گویی کرده است و به مابعدالطبیعه و فلسفه اولی نیز کم توجه شده است و در خصوص مبحث ارزش شناسی به اعتقاد دبیران کتاب به آن اشاره مستقیمی نکرده است و خیلی کم به آن پرداخته شده است.
بررسی میزان تأکید کتب درسی پایه دوم ابتدایی بر مفهوم تخیل در سال تحصیلی 92-1391
نویسنده:
سعید انصاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش با هدف بررسی میزان تاکید کتب درسی پایه دوم ابتدایی سال تحصیلی 92-1391بر مفهوم تخیل صورت گرفته است. روش تحقیق پژوهش حاضر روش تحلیل محتوا از نوع بخشی بوده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کتب پایه دومابتدایی است که مجموعاً شامل 680 صفحه می‌باشد. همچنین در این پژوهش حجم نمونه با جامعه آماری برابر است. ابزار جمع آوری اطلاعات در این طرح پرسشنامه معکوس یا چک لیست سنجش مولفه‌های تخیل است. برای سنجش روایی از روش سنجش روایی محتوایی استفاده شده است که از نظر متخصصین قابل قبول گزارش شد و پایاییبراساس توافق داوران تکمیل کننده محاسبه شد که مقدار آن 0/87 ارزیابی شد. واحد تحلیل پژوهش حاضر مضمون می‌باشد که با توجه به سوالات پژوهش انتخاب شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص‌های آمار توصیفی مانند جدول فراوانی، میانگین و درصد و نمودار و در آمار استنباطی از روش تجزیه و تحلیل واریانس یک‌طرفه استفاده شده است. نتایج حاصل ازاین پژوهش نشان دادکه از 1021 مصداق مشخص شده در کتب دوم دبستان، به ترتیب 19.29درصد به کتاب آموزش قرآن ، 16.85 درصد به کتاب هدیه‌های آسمان، 33.1 درصد به کتاب فارسی ، 6.46 درصد به کتاب کار فارسی، 13.71 درصد به کتاب ریاضی و 10.58 درصد به کتاب علوم تجربی اختصاص داردو همین‌طور مشخص گردید که از میان مولفه‌های تخیل، بازنمایی تصورات بیشترین فراوانی(556) و مولفه ناآشنا کردن مفاهیم آشنا کمترین فراوانی(9) را به خود اختصاص داده‌اند. به‌طوری که 8.32 درصد بر همانندسازی، 54.46درصد بر بازنمایی تصورات، 29.18 درصد بر توانایی وانمود سازی 7.15 درصد بر پیش‌بینی و 0.88 درصد بر توانایی ناآشنا کردن مفاهیم آشنا تاکید دارد. همچنین نتایج نشان داد که در همه‌‌ی کتب درسی پایه دوم به استثنای کتاب کار فارسی بیشترین توجه بر مولفه‌ی بازنمایی تصورات می‌باشد و نیز کمترین توجه بر مولفه‌ی ناآشنا کردن مفاهیم آشنا است.
  • تعداد رکورد ها : 311