جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 52
هانری کربن و فلسفه روح
نویسنده:
ژانو کلود؛ مترجم: بزرگ نادرزاد
نوع منبع :
ترجمه اثر , کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
کلیدواژه‌های اصلی :
سنت و تجدد از نگاه رنه گنون و هانری کربن
نویسنده:
امیرحسین وحیددستجردی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در قرن بیستم میلادی دو جریان فکری مهم در غرب ظهور کرد که هر دو واکنشهایی به روند فکری مغرب زمین از رنسانس به بعد بودند. جریان نخست به سنت گرایی معروف شده هرچند خودِ متفکران این نحله ترجیح می دهند آن را حکمت خالده بنامند. این جریان با رنه گنون متفکر بزرگ فرانسوی آغاز می شود. جریان دوم که برآمده از پدیدارشناسی هوسرل و متأثر از علم هرمنوتیک است و در نهایت به فلسفه تطبیقی به معنای خاص آن می رسد، می کوشد تا به گونه ای دیگر راه نجاتی برای جهان مدرن بیابد. متفکر شاخص این جریان هانری کربن است. از سوی دیگر، موضوع سنت و تجددگرایی یکی از مسائل مبتلابه جامعه ماست و از اهمیت کانونی برخوردار است به گونه‌ای که هرگونه فهمی نسبت به این مفاهیم می تواند تاثیرات اجتماعی، سیاسی و اعتقادی بسیاری را به همراه داشته باشد. هدف از این تحقیق، مقایسه دیدگاههای نمایندگان شاخص دو نحله فکری فلسفی یادشده، یعنی رنه گنون و هانری کربن، در خصوص سنت و تجدد است.این تحقیق، با بررسی مبانی اندیشه گنون آغاز می گردد. گنون مابعدالطبیعه محض را که همان حکمت خالده است، تنها راه شناخت صحیح می‌داند و عقل کلی (intellect) را که عامل این شناخت است در مرتبه ای بالاتر از عقل استدلالی (reason) می‌نشاند و بر این اساس به نقد فلسفه های مدرن می پردازد. از سوی دیگر، مبانی اندیشه کربن بر پدیدارشناسی هوسرل و هرمنوتیک هایدگر استوار است که با الهام از حکمت اشراق سهروردی به طرح عالم مثال می پردازد و بر مبنای آن به نقد تفکر مدرن می پردازد. از نظر گنون، جهان متجدد در تقابل کامل با سنت قرار دارد که فردگرایی و سیطره کمیت از مظاهر اصلی این تقابل هستند. گنون، دنیای متجدد را دچار بحران می داند و به نحو قاطع آن را مورد نقد قرار می دهد. از طرف دیگر، سنت از نظر کربن، همان حکمت خالده یا خمیره ازلی به تعبیر سهروردی است که برگرفته از مشکات نبوت است. کربن بر این اساس به مذهب شیعه و فلسفه ایرانی تمایل پیدا میکند. شرق و غرب نیز دو مفهوم اصلی نزد هر دو متفکر هستند که اولی با سنت و دومی با تجدد ارتباط تنگاتنگ دارد. از نظر گنون امروزه نمایندگان زنده سنت را باید در شرق یافت، هرچند سنت در ذات خود فراتر از این دو مقوله است. از نظر کربن شرق معنایی نمادین دارد و مشرقی بودن یعنی رفتن به عمق و باطن که صفت عارفان است. راه رهایی بشر امروز از نظر گنون، نفی مطلق مدرنیته و شناخت سنت اصیل است. از نظر او، انحطاط و تباهی جهان با توجه به تلقی دوری از تاریخ امری محتوم است که در نهایت به ضد سنت و سنت معکوس می رسد اما پیش از فروپاشی کامل، مرحله ترمیم فرامی‌رسد. کربن، اما راه رهایی را بازگشت به عالم خیال و سرچشمه های الهیات اصیل از طریق فراگفتگو و فلسفه تطبیقی می داند. تحقیق حاضر نشان می دهد که اندیشه های گنون و کربن وجوه اشتراک فراوانی دارند، با اینهمه وجوه افتراق مهمی هم در تفکرات آنها دیده می شود. مهم ترین اختلاف میان دیدگاههای کربن و گنون، اختلاف نظر آنها درباره روانشناسی جدید است.
بررسی و نقد رویکرد پدیدارشناسی دینی هانری کربن
نویسنده:
رحمان مرتضوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پدیدارشناسی کربن، بر دو ستون اسلام ایرانی و تأویل استوار شده است، اساساً ماهیتی دینی دارد و شناخت پدیدارشناسانه از امور و چیزها در منشور پدیدارشناسی کربن، به معنای سنجش نسبت میان آن‌ها و امر قدسی است. با این اوصاف باید در انتساب کربن به سنت پدیدارشناسی و پدیدارشناس‌خواندن کربن جانب احتیاط را رعایت کرد؛ پدیدارشناسی مدنظر کربن اساساً صبغه‌ای دینی دارد و کربن به دنبال طرح چهارچوبی است که پروژه‌ی دین‌شناسانه‌اش در آن جای بگیرد؛ او در این مسیر آنچه را فراخور کار خود می‌یابد، به‌کار می‌بندد: چه پدیدارشناسی هیدگر و چه عرفان ابن‌عربی یا فلسفه سهروردی. این پدیدارشناسی راستین یا تأویل، چیزی نیست که مشابهی در مکاتب غربی داشته باشد؛ لذا اگر سخن از پدیدارشناسی هم در میان است، مراد، نوعی خاص از پدیدارشناسی است که اگر حتی بپذیریم در روش متأثر از هوسرل یا هیدگر است، در جهان‌بینی نمی‌تواند با آن‌ها هم‌داستان باشد و چنین نیز نیست. پدیدارشناسی کربن یا تأویل، با فراهم‌ساختن امکان به اول بردن چیزها، نسبت آن‌ها را با امر قدسی روشن می‌کند؛ چیزی که منجر به آشکارشدن ساختارهای مشترک ادیان می‌شود و به مبنایی برای «دین‌شناسی تطبیقی» و «تقریب ادیان» تبدیل می‌شود. نوشتار حاضر پس از مقدمه، با بخشی پیرامون «پدیدارشناسی کربن» ادامه می‌یابد و پس از طرح‌هایی پیرامون «اسلام ایرانی» و «تأویل»، با بخشی با عنوان «پدیدارشناسی دینی کربن: از اسلام ایرانی تا تأویل» خاتمه می‌یابد.
صفحات :
از صفحه 121 تا 142
هانری کربن: آفاق تفکر معنوی در اسلام ایرانی
نویسنده:
نويسنده:داریوش شایگاننويسنده:باقر پرهام
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
تهران - تهران: موسسه‌ انتشارات‌ آگاه,
کلیدواژه‌های اصلی :
مرگ‌اندیشی در پرتو دیدگاه‌های اسلامی و غربی: مقایسه تطبیقی دیدگاه‌های ملاصدرا و هیدگر با توجه نظرات هانری کربن
نویسنده:
هژیر مهری، علیرضا منصفی، علی‌اصغر مصلح
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا با تکیه بر چشم‌اندازی وجودی به عالم و اصول و مبانی خاص حکمت متعالیه، مرگ را استکمال نفس و استقلال وجودی‌اش از بدن می‌داند. در نظر صدرالمتألهین مرگ پایان زندگی نیست، بلکه تولدی است دوباره برای تکامل و تعالی و فراتررفتن از آنچه انسان تاکنون در دنیای مادی بدان مشغول بوده است. طرف دیگر مارتین هیدگر به عنوان یکی از برجسته‌ترین و تأثیرگذارترین فیلسوفان اگزیستانس، با تکیه بر روش پدیدارشناسی هرمنوتیکی، به پدیدة مرگ نه به منزلة نقطة پایان زندگی، بلکه به مثابة پدیده‌ای وجودی و اگزیستانسیال نگریسته که در مواجهه با حقایق زندگی انسان مد نظر قرار می‌گیرد. بر اساس چنین نگرشی، مرگ شیوه‌ای از زیستن محسوب می‌شود‌؛ به این معنا که مرگ به منزلة آخرین امکان دازاین از بدو تولد در وجود او لانه کرده و به همین دلیل در نگرش او هر وجود انسانی را می‌توان «هستی- رو- به- مرگ» محسوب می‌شود، وجودی که در مواجهه با پایان است، اما وقوف به این واقعیت و نه گریز از آن روی آوردن به «وجود اصیل» است. بنابراین بر اساس چنین رویکردی، انسان در مواجهه با مرگ، به «هستی» می‌اندیشد و حضور رمزگونه‌اش را با تمام وجود احساس می‌کند. برای تطبیق و ارائة مدل بایستی گفت ملاصدرا و هیدگر نه‌تنها تأمل در مسأله مرگ و نحوة مواجهه درست انسان با حقیقت مرگ را باعث شکوفا‌شدن استعداد‌های بالقوه انسان می‌دانند، بلکه بر اساس دیدگاه آن‌ها در پرتو مرگ‌اندیشی، می‌توان به وجود اصیل و شناخت ارزش‌های اصیل زندگی نائل شد. در این مقاله دیدگاه‌های صدرالدین شیرازی و مارتین هیدگر در مسأله مرگ با توجه به نظرات هانری کربن تبیین خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 45 تا 65
معیارهای تمییز وقایع خیال منفصل به‌مدد روش هانری کربن در تذکره‌الاولیاء
نویسنده:
محمد جهانگیری زینی، سیاوش حق‌جو، فرزاد بالو، مرتضی محسنی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چکیده از دوران قدیم همواره گروهی به وجود مراتبی برای عالم معتقد بوده‌اند. عالم خیال منفصل، به‌عنوان عالمی واسطه بین عالم ماده و عالم عقل- و البته تحت عناوین مختلف- در جهان اسلام مطرح شد. قوۀ خیال نیز قوۀ میانجی حس و عقل درنظر گرفته شد. از طرفی در میان ملل مختلف، تجارب دینی و عرفانی‌ای وجود داشته است که از آن با نام‌های متفاوتی مانند کرامات، خوارق عادات و... نامبرده می‌شود. در میان صوفیه، این موضوعات اهمیت و بسامد ویژه‌ای داشت؛ به‌طوری‌که متون متعددی در این زمینه به یادگار ماند که تذکرة‌الاولیاء یکی از آن‌هاست. هانری کربن مستشرقی است که به کمک مؤلفه‌های پدیدارشناسی، در برخورد با تجارب عرفانی اولیا، لزوم درک صحیح آن را در موضع دقیقش یعنی عالم خیال منفصل، بارها یادآور می‌شود. پژوهش حاضر در سایۀ نزدیک‌شدن بهروش کربن که همان تأویل یا کشف‌المحجوب است، معیارهایی ارائه می‌دهد که در تذکرة‌الاولیاء به کمک آن می‌توان خیالی (مثالی) بودن مرتبۀ وقایع را تشخیص داد. یافته‌های پژوهش ناظر بر این است که معیارهایی مانند زمان قدسی، ارتباط با فرشته، اوصاف لطیف و مثالی و... قادرند مکان صحیح وقوع وقایع مثالی را به مخاطبان متونی نظیر تذکرة‌الاولیاء نشان دهند.
صفحات :
از صفحه 157 تا 173
بررسی دیدگاه هانری کربن درباره تاویل در عرفان ایرانی - اسلامی
نویسنده:
محمد پهلوان، ناصر گذشته، قربان علمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
تأویل و هرمنوتیک و بازنمودهای آن از مهمترین آرا و نظرات در دین و فلسفه ایران و عرفان و تصوف آن سامان است. نظر به جایگاه هانری کربن بعنوان بزرگترین پژوهنده در زمینه عرفان و فلسفه ایرانی-اسلامی، تمرکز بر دیدگاهها و رویکردهای خاص او در این زمینه ضروری می¬نماید. تأویل که کانون توجه هانری کربن است خود آثار و پیامدهائی خاصه در مذهب شیعه دارد که شاید بتوان گفت بیشترین دغدغه وی در جهان معنوی ایران بوده بود. تأویل و ادعای فرارفت و برگذشتن از ظاهر و پوسته و مجاز به باطن و هسته و حقیقت همان چیزی است که از آغاز، مذهب شیعه را از مذهب عامه مسلمانان (اهل سنت) جدا انداخت و ویژگی آن مذهب گشت و در تصوف و عرفان ایرانی-اسلامی نیز سخت کارگر افتاد؛ از آن جمله در تفسیر ایشان بمثل و ممثول دایره تأویل در وجود آورد. مدعی¬اند تأویل از درافتادن در دام تشبیه و تعطیل باز می¬دارد. در این میان نقش امام در جایگاه خداوند تأویل در برابر پیغمبر در جایگاه خداوند تنزیل بسیار پر رنگ است. تأویل کار امام است و در احادیثی چند ادعا می¬شود امام تنزیل پیغمبر را به اصل و معنی اصلی و راستین خود بازمی¬گرداند. بررسی توصیفها و چگونگی شناساندن نقش و خویشکاری، ویژگیها و کارکرد تأویل در اسلام ایرانی بتوسط هانری کربن عمده مباحث این تحقیق است.
کتابشناسی توصیفی- تحلیلی آثار ترجمه شده مستشرقین در باب عرفان (بر اساس کتاب‌های آنه‌ماری شیمل، فریتس مایر، لئونارد لویزن، هانری کربن، ویلیام چیتیک)
نویسنده:
امیر پوررستگار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شرق‏شناسی مطالعاتی با نظریات و روش‌های اجرایی خاص است که اندیشمندان غربی در مورد موضوعات مختلف کشور‌های شرقی از جمله موضوعاتِ تاریخی، دین‌شناسی، مردم ‏شناسی، زبان شناختی و... انجام می‏دهند. از جمله مباحثی که مستشرقین همواره به آن پرداخته‌اند، تصوّف و عرفان است. متون صوفیانه به لحاظ جنبه‌های هنری – ادبی، بافت سنّت شکنانه که در بعد اندیشگی آن نیز مشهود است و هم به سبب اسلوبِ تساهلی و هرمنوتیکی آن مورد توج? مستشرقین بوده است. از این منظر، تحلیل و شناسایی نوع نگاه این پژوهشگران در مواجهه با متون عرفانی و اساساً شناخت روش علمی آنان اهمیّت دارد. در این حوزه، تحقیقاتِ تطبیقی عرفان با علومی چون روانشناسی، جامعه‌شناسی، شجره‌شناسی و... موضوعاتی درخورِ پژوهش است. به سبب گستردگی حوزه‌ای که مستشرقین در آن تحقیق کرده‌اند به طور گزینشی به معرّفی پنچ تن از آنان پرداخته‌ام. بررسی و تحلیلِ پژوهش‌هایی که آنه ماری شیمل، فریتس مایر، لئونارد لویزُن، ویلیام چیتیک و هانری کربن در رابطه با عرفان و تصوّف انجام داده‌اند و به زبان فارسی ترجمه شده؛ موضوع پژوهش حاضر است.
فلسفة تطبیقی هنر با رویکرد پدیدارشناسانة هانری کربن
نویسنده:
رحمان مرتضوی , امیر نصری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چکیده کربن در طرح عام تطبیقی خود، جایگاهی ویژه برای فلسفۀ تطبیقی هنر قائل است؛ فلسفۀ تطبیقی هنر با نشان دادن مشترکات انضمامی‌تر فرهنگ‌های دینی، امکان برابر نهی آن‌ها و کشف تناظرات موجود را سهل‌تر می‌کند؛ این رویکرد با روش «تأویل باطنی» یا پدیدارشناسی (البته پدیدارشناسی به معنایی کربن مراد می‌کند) میسر خواهد بود؛ این تأویل باطنی مبتنی بر دریافت خاصی از زمان و حقیقت است که فهم به معنای واقعی کلمه که چیزی جز «وعی» نخواهد بود را ممکن می‌سازند. به رأی کربن ما با این تأویل باطنی می‌توانیم بدون درافتادن به دام تناقض‌گویی، قرابت‌های موجود میان اجزاء یک اثر هنری در گوشه‌ای از عالم را با ساختارهای مشابهی که در مکان‌های دیگر یافتنی هستند، مقایسه کنیم و تطبیق دهیم؛ کاری که در صورت توفیق مهیا کننده زمینه‌های گفتگو در دیگر عرصه‌ها نیز خواهد بود. تلاش ما بر این بوده است تا با بررسی این تلاش تطبیقی کربن، به فهمی از الگویی که بر مبنای آن، این «فلسفه تطبیقی هنر» رخ می‌دهد، دست یابیم؛ کاری که با طرح نمونه‌هایی از نوشته‌های کربن که در این چهارچوب قرار می‌گیرند، صورت پذیرفته است؛ ازاین‌رو نوشتار حاضر با معرفی عناصر روش شناسانه‌ای آغاز می‌شودکه هانری کربن در تدوین فلسفه تطبیقی هنر به کار می‌بندد و با پژوهشی در تحلیل‌های او در این چهارچوب پایان خواهد پذیرفت.
صفحات :
از صفحه 63 تا 81
هرمنوتیک (تأویل) به عنوان پیوندگاه معنوی هویت ایرانی برطبق دیدگاه هانری کربن
نویسنده:
انشاءالله رحمتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این نوشتار موضوع هویّت ایرانی، نه برطبق مبانی نژادی یا جغرافیایی، بلکه برطبق مبانی فرهنگی مورد تأمل قرار گرفته است. مفهومِ «اسلام ایرانی»، مفهوم مهمی در آثار مختلف هانری کربن است و بدان معناست که اسلام آنگونه که بر ذهن و ضمیر ایرانیان پدیدار شده است، اوصافی مخصوص به خویش دارد؛ البته اینگونه نیست که تحریفی در آن واقع شده باشد، بلکه نبوغ خاص ایرانیان، تأویل آنان، که از صرف تأویل متن بسی فراتی می‌رود و به تأویل نفس (تأویل خویشتنِ خویش) می‌انجامد، آنان را به درک حقیقت دین، حقیقت توحید نزدیک ساخته است. این ویژگی را در گستره ایران زمین، چه ایران پیش از اسلام و چه ایران پس از اسلام، می‌توان یافت. تأویل به روح ایرانی گشودگی خاصی بخشیده است و به لطف همین دریافته‌اند که اگر لازم است آدمی راز سپهر آسمان را بجوید، این مهمّ نه از طریق رفتن به آسمان‌های ظاهری (آنگونه که در مورد کیکاوس دیده می‌شود)، بلکه از طریق ره سپردن در آسمان‌های باطنی، دست می‌دهد. جستجوی حقیقت از طریق نوعی سیر آفاقی- انفسی دست می‌دهد و این معنایی است که برطبق تمثیل‌هایی ایرانی، کیخسرو به آن متحقق بوده است. از این روی، حکیمان اشراقی، حکمت خویش را، حکمت خسروانی می‌خوانند. در این نوشتار این مضمون در پرتو آثار مختلف هانری کربن، و با مراجعه به منابع حکمت اشراقی و به ویژه نوشته‌های تمثیلی سهروردی، بررسی شده است.
صفحات :
از صفحه 123 تا 143
  • تعداد رکورد ها : 52