جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1494
بررسی تطبیقی نظریه علامه طباطبائی با محوریت المیزان و فخر رازی با محوریت الأربعین در مورد عصمت انبیاء
نویسنده:
نویسنده:حامد باباجانی؛ استاد راهنما:محمود صیدی؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
فخر رازی به عنوان یکی از بزرگترین متکلمین مسلک کلامی اشعری در کتاب الاربعین خویش دلایلی را برای عصمت انبیاء بیان فرموده است که در این دلایل به کمک عقل و نقل به دنبال اثبات مقصود خویش می باشد.با بررسی ادله ایشان با محوریت نظرات علامه طباطبایی از کتاب المیزان به تفاوت ها و شباهت هایی به عنوان نظریات این دو بزرگوار برمیخوریم ، نکته ای که باید قابل نوجه باشد این است که مدلول برخی از ادله ارائه شده فخر رازی نسبت به آنچه که مقصود وی بوده است در موضوع عصمت انبیاء علیهم السلام ، دارای دامنه و وسعت بیشتری است به این بیان که مثلا برای قید زمانی بعد از بعثت برای عصمت ، با مدلول ادله ایشان قابل تخصیص نیست و یا شرط عمدی بودن گناهان در موضوع عصمت نیز ، در مدلول برخی ادله ایشان قابل توجیه نیست.فرمایشات علامه و دید بلند و عمیق ایشان را نیز نسبت به موضوع عصمت با توجه به آنچه ذکر شد در حد توان مطرح کرده ایم.با عذرخواهی پیشاپیش از محضر این دو بزرگوار ،عرایضی نیز از خود تقدیم داشته ایم،هرچند خام و نا پخته به وزان ناپختگی و خامی خویش.
عالم برزخ مطالعه تطبیقی میان نظرات علامه طباطبایی و فخررازی
نویسنده:
نویسنده:سید قاسم موسوی؛ استاد راهنما:سید کمال مسعود ذبیح؛ استاد مشاور :یاسر قطیش
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در این پژوهش به این مطالب پرداخته شد: أول: نگاه تاریخی به زندگی و خط‌مشی علمی علاّمه طباطبائی وفخررازی، ونیز إعتقادات ملل گذشته و پیروان أدیان آسمانی پیرامون زندگی بعد از مرگ،مطرح نمودیم. دوم: موضوع مرگ بحث نمودیم،وإینکه حقیقت مرگ:عبارت است از جدا شدن نفس از بدن با إنقطاع تعلق وتدبیر خود ازجسد؛عقلاً. وإنتقال از منزلی به منزل دیگر؛برحسب نقل. و إینکه مردن صفت وجودی است، و حق مقدّر است و أمر حتمی است. و حکمت مرگ:عبارت است ازجایگزین نمودن نسل به نسل دیگر است وساختن إنسانی است که با نشأت اُخروی تناسب دارد، و إینکه أجل دو نوع است:أجل مسمی وأجل غیرمسمی است، مرگ هم دو نوع است: طبیعی و مرگ إخترامی است. وقرآن از مرگ به عنوان "توفی" نام می‌برد، وآن چیزی که ازبدن قبض می شود روح است، وقبض کننده آن خدای متعال است، و فرشته ها أسباب و واسطه آن می باشند . سوم: نفس إنسانی بررسی کردیم: و إشاره شد به اینکه نفوس ناطقه جواهری است مجرد از جسمیت است. و مادّی نیست، و بقای نفس بعد از از بین رفتن بدن مطلبی است که عقلا و فیلسوفان در مورد آن اتفاق نظر دارند. وبقای نفس بعد از مرگ با أدلّه عقلی و آیاتی از قرآن إثبات شده،که تصویر عالم برزخ و إعتقاد به آن، برثابت شدن بقای نفس بنا شده است. چهارم: عالم برزخ که به آن «عالم قبر» و «عالم مثال»نیز می نامند،می رسیم ،وبه إصطلاح برزخ نزد حکما و فیلسوفان و متکلمین و عرفا و مُفسّرین ، إشاره می کنیم . و نتیجه می گیریم که در تعریف برزخ، أهل شرع وکلام: در إینکه عالم برزخ میان عالم دنیا وآخرت است، إشتراک نظردارند . و فیلسوفان به «عالم مثال» برزخ می گویند؛به جهت قرارگرفتن آن میان عالم عقل و عالم مادّه و طبیعت است،که إین مرتبه مجرد از ماده است، به جُز آثار آن می دانند. وأمّا "إشراقیون" به آن«عالم اشباح مجرده» می گویند. وبحث ما در مورد عالم برزخ بإصطلاح متکلمین است :که برزح"حد فاصله مابین مرگ و قیامت است"،می دانند، کما إینکه" قوس صعودی" مد نظر ما است ، نه قوس نزولی است، و اینکه عالم برزخ: ظرف موجودات برزخی است که درمیان عالم عقل و عالم ماده است، قراردارد؛ نه به معنای حَیّز یا مکان می باشد. کما إینکه إثبات عالم برزخ را با عقل و نقل،أنجام دادیم . پنجم: أعمال و آثرگذاری آنها پس از مرگ،بررسی کردیم، ووتوضیح دادیم که تأثیرآنها مشرط به آنکه: عامل مؤمن باید باشد و عمل صالح وبرای آخرت ورضای خدا باشد. واگر عملی زیاد تکرار شود در نفس انسان مَلَکَه حاصل می شود،که اگر این اعمال مفید باشند بهجت و سرورآن به أو می رسد، و اگر مضر باشند ، بعد از مرگ به آن متضرر می‌شود. رابطه ای "تقابل" یا "علیّت "و یا "بالقوه والفعل" یا "تماثل و عینیت"، میان عمل و جزا وجود دارد، و آیات قرآنی بر اتحاد میان عمل و جزا دلالت دارند چه خیر باشد چه شر. در خاتمه : به برسی ومقایسه میان نظرات علّامه طباطبایی و فخر رازی،پراختیم ، وبه نتایجی که به دست آمده از آن ،إشاره کردیم.
بررسی و ارزیابی دیدگاه علامه طباطبایی درباره حروف مقطعه در قرآن کریم
نویسنده:
نویسنده:فاطمه السادات فتوحی اونجی؛ استاد راهنما:رسول محمدجعفری؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
درباره حروف مقطعه ی قرآن کریم، دیدگاه های مختلفی ارائه شده است از مهمترین آنها دیدگاه علامه طباطبایی است که معتقد است تدبر در سوره‌های دارای حروف مقطعه مشترک، نشان می‌دهد که مضامین و سیاق آنها با یکدیگر مشابه و متناسب اند؛ به طوری که این شباهت در سایر سوره‌ها دیده نمی‌شود. نگارنده در پی ارزیابی این دیدگاه علامه طباطبایی برآمده است؛ لذا به بررسی دقیق تمام آیاتِ( قریب به ۲۷۰۰آیه) ٢٨سوره‌ی دارای حروف مقطعه‌ی مشترک (از بین ٢٩سوره)، شامل سوره‌های ص، ق، یس، طه، احقاف، جاثیه، زخرف، دخان، غافر، فصّلت، شوری، نمل، شعراء، قصص، بقره، آل‌عمران، عنکبوت، لقمان، روم، سجده، ابراهیم، هود، یونس، یوسف، حجر، اعراف، رعد، مریم، در سه محور اعتقادی، اخلاقی و عبادی با لحاظ نمودن افراد مورد خطاب شامل مؤمنان، مشرکان، اهل کتاب و منافقان پرداخته‌ است. به همین منظور پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی، سور دارای حروف مقطعه‌ی مشابه را بررسی و با مقایسه‌ی مضامین آنها با یکدیگر دیدگاه علامه طباطبایی در این باره ارزیابی کرده است، یافته های تحقیق حکایت از آن داشت که دیدگاه علامه طباطبایی در برخی موارد صحیح بوده و در برخی موارد ناتمام باشد.
تحلیل فلسفی مساله ی تکلیف بر اساس نظریه ی اعتباریات و مبانی انسان شناختی علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:جواد محمودزاده؛ استاد راهنما:حسین هوشنگی؛ استاد مشاور :علیرضا عالی پناه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
موضوع این پایان نامه ی کارشناسی ارشد با عنوان « تحلیل فلسفی مساله ی تکلیف بر اساس نظریه ی اعتباریات و مبانی انسان شناختی علامه طباطبایی» به رشته ی تحریر آمده است. روش پژوهشی انجام شده در این گفتار، روش توصیفی تحلیلی است. با این توضیح که بعد از طرح نظریه ی اعتباریات به روش توصیفی کتابخانه ای، سعی میشود تا دلالت های انسان شناسانه ی آن ناظر به مقصود پایان نامه مشخص گردد و در پایان نیز به روش تحلیلی لوازم تکلیف شناختی آن استخراج گردد. در این نوشتار با توجه به ظرفیت نظریه ی اعتباریات و اضلاع گوناگون آن، ماهیت تکلیف و ظرف شکل گیری آن و ضرورت آن تبیین گردیده و با توجه به مبانی انسان شناختی علامه طباطبایی، ارتباط آن با حق تعالی، نفوس مکتفی بالذات و مستکمل بالذات نیز روشن می گردد. در پایان نیز امکان کشف مبادی تکلیف که همان نظام تکوین است، برای نفوس مستکمل اثبات گشته و با توجه به بعد روش شناسی اعتباریات، تاثیرات آن در فهم تکلیف مورد بررسی قرار میگیرد.
نقد و بررسی کارکردهای نظریه پیوستگی سوره در تفسیر قرآن با تطبیق بر تفاسیر المیزان علامه طباطبایی(ره) و فی ظلال القرآن سید قطب
نویسنده:
نویسنده:محسن قربانیان آفارانی؛ استاد راهنما:سیدرضا مؤدب؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
«پیوستگی سوره» شاخه‌ای پُراهمیّت از دانش مناسبت در قرآن است که به ‌لحاظ نقش منحصربه‌فرد آن در تفسیر، بسیار مورد توجّه مفسّران و قرآن‌پژوهان -به‌ویژه در نیم قرن اخیر- قرار گرفته است. بر اساس این نظریه، هر سوره بر یک غرض یا محور اصلی استوار است، به‌گونه‌ای که تمامی موضوعات سوره حول آن غرض، وحدت فراگیر سوره را رقم می‌زند. پژوهش حاضر قصد دارد ضمن بررسی سیر تاریخی اندیشه پیوستگی سوره و تبیین مبانی نظریه، نقش و تأثیر آن را در تفسیر، با مطالعه تطبیقی میان دو تفسیر نام‌دار جهان اسلام، یعنی: «المیزان» علامه طباطبایی و «فی ظلال القرآن» سیّدقطب مورد واکاوی قرار دهد. در پژوهش حاضر تلاش شده به شکلی نوین و همه‌جانبه، کارکردهای اعتقاد به پیوستگی سوره در تفسیر قرآن معرّفی و دسته‌بندی شود. بر اساس نتایج به دست آمده، این کارکردها را می‌توان به انواع شش‌گانه: «ساختاری»، «زمینه‌ای»، «شناختی»، «اثباتی»، «تبیینی» و «سنجشی» تقسیم نمود. هم‌چنین بررسی‌های تطبیقی میان دو تفسیر مذکور نشان می‌دهد: علامه طباطبایی با رویکرد ویژه تبیینی- انتقادی در تفسیر المیزان، به استناد این نظریه، به تبیین مفهوم و مقصود آیات و تبیین پیوندها و ارتباطات درونی سوره پرداخته و در مقام ارزیابی روایات و اقوال تفسیری برآمده است که بر این اساس می‌توان گفت از کارکردهای تبیینی و سنجشی اعتقاد به پیوستگی سوره به شایستگی بهره برده است. سیّدقطب نیز با نگرش غالب پذیرشی- اثباتی در تفسیر خود و با رویکردی کلّی-نگرانه‌تر، اهتمام شایانی در راستای اثبات وحدت موضوعی سوره‌ها و به تصویر کشیدن ارتباط و پیوستگی میان آیات سوره مبذول داشته است.
وحی از منظر علامه طباطبایی و سویین برن
نویسنده:
نویسنده:سیده‌لیلا موسوی؛ استاد راهنما:رسول رسولی‌پور؛ استاد مشاور :عطیه زندیه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
از مهم‌ترین چالش های ادیان ابراهیمی مسئله وحی است که به تأیید و تصریح کتب مقدس و قرآن و با تأیید معجزه بودن آن موردپذیرش پیروانشان قرارگرفته است. صرف‌نظر از اختلافات میان ادیان در مورد وحی می‌توان گفت که وحی در کنار عقل شاخصه اصلی نبوت و راهی است که خداوند به‌منظور روشن شدن حقایق پیش روی انسان می‌گشاید تا وی را به‌سوی سعادت، رهنمون سازد. اهمیت این موضوع به‌قدری است که همیشه موردتوجه اهل اندیشه قرار داشته است و در سنت‌های گوناگون فلسفی- دینی مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد. در این میان نظریه‌پردازان و اندیشمندان مسیحی و مسلمان سهم ویژه‌ای در مورد این موضوع داشته‌اند. سید محمدحسین طباطبایی و ریچارد سوئین‌برن، از فلاسفه و الهی‌دانان بزرگ جهان اسلام و مسیحیت، ازجمله کسانی هستند که با توجه به اعتقادات دینی خود، در حمایت از امتیاز آموزه‌های وحیانی تلاش کرده‌اند. در این پژوهش از روش توصیفی به بررسی تطبیقی آراء و نظرات این دو فیلسوف معاصر دینی پرداخته‌شده است. بررسی‌ها ما را به این نتیجه می‌رساند که علی‌رغم تلقی متفاوتی که به‌تبع معتقدات دینی میان آن‌ها در مورد چیستی و ماهیت وحی اصیل وجود دارد، در مسائلی نظیر ضرورت وحی و اثبات وحی که ذیل این موضوع مطرح می‌شوند و برخی از تقسیم‌بندی‌هایی که ارائه می‌دهند، اتفاق‌نظر دارند. سوئین‌برن درباره وحی، دو ادعای مسیحی؛ یعنی «ظهور و تجلی خدا از طریق تجسد» و «انتقال پیام الهی از طریق انبیاء به انسان‌ها» را می‌پذیرد. این در حالی است که در اندیشه مبتنی بر اسلامِ علامه طباطبایی ادعای اول به‌ هیچ‌وجه پذیرفته نیست و تنها انتقال پیام الهی از طریق ظهور حقایق وحیانی به افراد برگزیده مورد تأکید قرار می‌گیرد.
مبانی انسان شناسی در بینش به زن با تأکید بر نگاه دو فیلسوف معاصر علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
نویسنده:محمد ساکی مالحی؛ استاد راهنما:سعید علیزاده؛ استاد مشاور :ناصر فروهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
نقطه آغاز معرفت در انسان، اثبات نفس خود است و حتی سوفسطاییانی که به انکار جهان خارج پرداختند در اصل نفس خود شکی نداشتند و از آن‌جایی که اساس انسان در نفس اوست، پس بنیاد اصلی انسان شناسی، روح انسانی است. نفس انسان که دارای تجرد از ماده است و نسبت به بدن حکم صورت نسبت به ماده را دارد که در اصل مقوّم وجود آدمی است که به‌واسطه‌ی آن ارزش‌ها و هم‌چنین ضد ارزش‌ها کسب می‌شوند. در این‌جا معلوم می‌شود که اساس اختلاف مبانی انسان‌شناسی اسلامی با امانیسم در وجود و انکار روح است. چون مادی‌گرایی انسان را در بعد جسمانی او خلاصه می‌کند. پذیرفتن هریک مکاتب سبب می‌شود که انسان در داشتن و حذف کدام یک از ابزار معرفت نقش تعیین کننده‌ای داشته باشد. کسی که انسان را در بعد ماده محصور می‌کند ابزارش حس است و با حس جز بعد مادی انسان درک نمی‌شود. خروجی چنین انسان شناسی نسبت به زن فمنیسم است؛ که کمال خود را در کسب مسائل دنیوی مانند پست، مقام و هم شکل و هم رنگ بودن با مردان می بیند. اما در مکاتب الهی که انسان را متشکل از دو بعد روحانی و جسمانی می‌داند و بُعد جسم و تقسیم آن به مذکر و مونث را به ماده ارجاع می‌دهد و زن و مرد بودن را در بعد روحانی و کسب کمالات کاملاً مشترک می‌بیند مانند مقام ولایت و قرب الهی که زن و مرد در تحصیل آن کاملا برابرند. اما در کسب مقام نبوت و امامت که هر دو شاخه ای از ولایت‌اند برابر نیستند چون اصل این دومقام اموری اجرایی اند.
بررسی مساله دفاع و جهاد از دیدگاه فخر رازی و علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:کیوان رحیمی؛ استاد راهنما:سیدمحسن میرباقری؛ استاد مشاور :سیدمحسن میرباقری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مسئله‌ی دفاع و جهاد ازجمله مسائل مهم و پردامنه در علم فقه و کلام است که از دیرباز محل بحث فقها و متکلمین مسلمان بوده که با توجه به اهمیت آن بررسی مسئله دفاع و جهاد، در زمان کنونی در جامعه اسلامی از اهمیت بالایی برخوردار است، و توجه یا عدم توجه به آن‌ها می‌تواند، فائق آمدن مسلمانان بر دشمنان اسلام یا مغلوب شدن مسلمانان توسط دشمنان اسلام را در پی داشته باشد. فخر رازی به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین و مهم‌ترین فقها و متکلمین اهل سنت در حوزه‌ی جهاد و دفاع با بهره‌گیری از روش‌های عرفانی روایات، ادبیات مفهومی و بابیان مثال‌ها و نمونه‌های تاریخی در این باب تلاش داشته است جهاد و دفاع را به‌عنوان امری واجب البته با شرایط خاص مطرح نماید همچنین علامه طباطبایی مفسر فقیه و متکلم بزرگ شیعی با استفاده از اسلوب خاص خویش و با بهره‌گیری از شیوه‌ی تفسیری جهاد و دفاع را علاوه بر جنبه‌ی آیاتی و روایاتی به‌عنوان یک حکم عقلانی موردنظر قرار داده است . رساله‌ی حاضر تلاش دارد با تکیه‌بر روش‌شناسی تفسیری فخر راز و علامه طباطبایی به بررسی برداشت آنان در زمینه جهاد و دفاع بپردازد و درنهایت وجوه اشتراک و افتراق میان آن‌ها را بیان دارد
تاثیر روایات اهل بیت[ بر آراء تفسیری علامه طباطبایی(ره) در آیات اعتقادی
نویسنده:
نویسنده:جلیل یکتاولد؛ استاد راهنما:علیرضا عبدالرحیمی؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
بنابر حدیث ثقلین روایات اهل بیت در کنار کتاب خداوند اهمیت فراوانی دارند از این رو تکیه برآنان در تفسیر آیات قرآن کریم امری منطقی است اما گروهی از تفاسیر با استفاده از آیات قرآن کریم به این مهم همت گماشته و از طریق خود آیات قرآن کریم به تفسیر آیات دیگر می‏پردازند که این به تقسیر قرآن به قرآن شهرت یافته است، تفسیر المیزان نوشته علامه طباطبایی از نمونه‏های این تفاسیر می‏باشد، اما این مفسر بزرگ در انتهای بحث‎های خود بحث روایتی را عنوان می‏کند و از این طریق به تفسیر آیات می‏پردازد. این نوشتار که به روش توصیفی و تحلیلی به نگارش درآمده است، درپی یافتن تاثیر روایات اهل بیت بر آراء تفسیری علامه طباطبایی در آیات اعتقادی می‏باشد، نتایج بدست امده نشان می‏دهد که علامه طباطبایی به صورت پنهان تحت تاثیر روایات اهل بیت قرار گرفته است و آرای تفسیری ایشان همان قول اهل بیت می‏باشد، همچنین می‏توان گفت چون تفسیر علامه براساس عقل بنیان نهاده شده است با رهنمودهای عقلی ائمه در مسیر یکسان و معینی هستند که این نشان از پیوستگی علامه به اهل بیت می‏باشد.
تحلیل کنش اجتماعی از منظر علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:جواد طالبی طادی؛ استاد راهنما:رضا اکبری؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
کنش اجتماعی موجودی وابسته به اراده و آگاهی انسان می‌باشد که معطوف به دیگران تحقق می‌یابد. عمومیت احکام فلسفی بر همۀ موجودات، مستلزم تحلیل و تبیین فلسفی کنش مذکور می‌باشد. ابعاد هستی شناختی نظریه اعتباریات و توجه علامه طباطبایی به اصل استخدام، اعتبار اجتماع و اعتبارات پس از اجتماع در این نظریه و مباحث ایشان پیرامون مبادی کنش، زمینۀ تحلیل و تبیین فلسفی از کنش اجتماعی را فراهم می‌آورد. از این رو اطلاعات لازم جهت تحلیل و تبیین مزبور از مجموعه آثار علامه طباطبایی با روش کتابخانه‌ای گردآوری شده و مورد تحلیل قرار گرفته است. در مقام تحلیل به مبانی، ادله و در مواردی به لوازم دیدگاه ایشان نیز توجه شده است. مبادی دخیل در کنش‌های اجتماعی را می‌توان به دو قسم ضروری و غیر ضروری تقسیم کرد. مبادی ضروری شامل علم، شوق، اراده و قوای محرکه در عضلات می‌باشد. مبادی غیر ضروری ایمان، خلق، اجتماع، زیست بوم و محیط کنش را به خود اختصاص می‌دهد. این مبادی از طریق تأثیر بر مبادی ضروری بر کنش اجتماعی اثر می‌گذارند. در این میان علم و به خصوص اعتبارات از اهمیت خاصی برخوردار است؛ اعتبارات علومی است که مستقیم در کنش‌های اجتماعی دخیل است. انسان برای رفع نیاز‌های خود به اعتبارات مختلف عمومی و اجتماعی روی آورده و با تطبیق آن‌ها بر اشیای خارجی کنش‌های خویش را تحقق می‌بخشد. از منظر علامه طباطبایی کنش‌های متوقف بر اعتبارات اجتماعی «کنش‌‌های اجتماعی» را شکل می‌دهند. در فرایند صدور کنش اجتماعی، ابتدا غایت بر اساس احساسات درونی بر انسان جلوه کرده و او ضرورت دستیابی به غایت را اعتبار می‌کند. سپس کنشی که به عنوان مقدمه او را به غایت مزبور می‌رساند تصور کرده و به کمال بودن آن تصدیق می‌کند. احساسات درونی به این کنش خاص تعلق گرفته و مرحله شوق را رقم می‌زند. در پرتو اعتبار وجوب این کنش، اراده تحقق یافته و قوای محرکه در عضلات تحریک شده و کنش انجام می‌شود.
  • تعداد رکورد ها : 1494