جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > شناخت > 1402- دوره 16- شماره 1
  • تعداد رکورد ها : 12
نویسنده:
کرامت ورزدار ، احد فرامرز قراملکی ، عبدالرسول کشفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئله‌ی اساسیِ این پژوهش تحلیلِ ماهیّتِ گزاره‌های نخستین(τἀ πρῶτον : تا پُروتون) در فلسفه‌ی ارسطو و هدف از آن کشفِ نسبتِ این گزاره‌ها با بدیهیّاتِ شش‌گانه و نقدِ آن است. ارسطو در تحلیلِ پَسین، گزاره‌های نخستین را در در پاسخ به مسئله‌ی تسلسلِ معرفتی، مطرح می‌کند. این گزاره‌ها با دو ویژگی شناخته می‌شوند: 1- متعلَّقِ معرفت‌اند و شروطِ آن همچون کلیّت و ضرورت را دارا هستند 2- هیچ میانجیِ اثباتی ندارند. در این پژوهش آشکار می‌گردد نسبتِ گزاره‌های نخستین در فلسفه‌ی ارسطو با بدیهیّات دوره‌ی اسلامی عموم و خصوصِ مطلق است؛ بدین‌معنا که بدیهیّات اعمّ از این گزاره‌ها هستند؛ امّا از طرفی گزاره‌های نخستین در فلسفه‌ی ارسطویی اعمّ از «اولیّات» در دوره‌ی اسلامی هستند. ارسطو از بینِ بدیهیّاتِ شش‌گانه، دو دسته از آنها یعنی اولیّات و فطریّات را در ذیلِ گزاره‌های نخستین می‌گنجاند. اخراجِ محسوسات و متواترات از دایره‌ی گزاره‌های نخستین به دلیلِ فقدانِ شروطِ معرفت و اخراجِ تجربیّات و حدسیّات به دلیلِ اثبات‌پذیری و علّت‌داشتنِ آنهاست. در فلسفه‌ی ارسطویی سلسله‌ی عِلل گزاره‌های تجربی نمی‌تواند تا بی‌نهایت ادامه پیدا کند؛ امّا وی در بیانِ اصولِ اثبات‌ناپذیر طبیعت و روشن کردنِ سنخِ آنها ناکام است. همچنین عدمِ ارائه‌ی ملاکِ مناسبی برای تشخیصِ گزاره‌های نخستین از سایر گزاره‌ها نظامِ منطقی-فلسفی وی در بابِ ساختارِ «دانش‌های برهانی» را دچار چالشِ جدّی می‌کند.
صفحات :
از صفحه 243 تا 266
نویسنده:
ایمان همتی ، حسین شمس کوشکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله تلاش داریم توضیح دهیم که پزشکی مدرن به‌دلیلِ چیرگیِ جهان‌بینیِ مکانیکی و فروکاست‌گرایانه دچار بحران شده است. این بحران را می‌توان بحران در مراقبت و درمان نامید. سپس تلاش خواهیم کرد که، با ارائه‌دادنِ برداشتی هرمنوتیکی از سلامتی و بیماری، مبتنی بر پدیدارشناسی هرمنوتیکی هایدگر، راه برون‌رفتی از این بحران بیابیم. در چنین رهیافتی، برخلافِ رهیافت مکانیکی و فروکاست‌گرایانه، بیماری دیگر صرفاً اختلالی در کارکرد زیستیِ اندام‌های فرد نیست، بلکه باید بیماری را، در پیوند با دغدغه‌های وجودیِ فرد، بخشی از تجربۀ زیستۀ او درون زیست‌جهان درک کرد. آشکار است که چنین برداشتی از سلامتی و بیماری در نحوۀ مواجهۀ پزشک و بیمار و همچنین رویه‌های تشخیصی و درمانی هم تأثیری تعیین‌کننده خواهد داشت. پیامد این امر آن است که پزشکی بدل می‌شود به رویارویی میان دو فرد. در این رویارویی ازراهِ فهمیدنِ بیمار می‌توان به او کمک کرد تا به مسیر زندگی روزمره و عادی بازگردد.
صفحات :
از صفحه 267 تا 291
نویسنده:
محمد مهدی شجاعی ، مرتضی نوری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله به جایگاهِ تخیل در فلسفۀ ریچارد رورتی می‌پردازد. تصور می‌شود که تخیل نقشی کلیدی در فلسفۀ رورتی دارد و فهمِ جایگاهِ تخیل در اندیشۀ رورتی می‌تواند به درکِ ما از قابلیت‌ها و دغدغه‌های اصلی فلسفۀ او کمک کند. به نظر می‌رسد که رورتی درصدد است تخیل را جایگزینِ خرد و عقلِ استدلالی‌ نماید. ما نشان خواهیم داد که این جایگزینی برآمده از ضرورتِ منطقیِ فلسفۀ رورتی و نتیجۀ نگاهِ انتقادی وی به ایدۀ «صدق» و جایگزینیِ آن با ایدۀ «توجیه» است. ازاین‌منظر، تخیل می‌تواند، با پیش‌نهادن بدیل‌هایی برای وضعِ موجود، زمینه را برای پیشرفت، امید و همبستگیِ اجتماعی فراهم آورد. در این مقاله، در قالبِ جایگاهِ تخیل در اندیشۀ رورتی، تلاش می‌شود ایدۀ تخیل و جایگاهِ آن در نسبت با مفاهیمِ کلیدیِ فلسفۀ او ازجمله امید، همبستگیِ اجتماعی و دموکراسی بررسی شود. به نظر می‌رسد که رورتی تنها با تکیه بر عنصر تخیل، به‌عنوانِ جایگزینی برای عقلِ استدلالی، است که می‌تواند پروژۀ خود را تحت عنوان نئوپراگماتیسم به اجرا درآورد.
صفحات :
از صفحه 83 تا 104
نویسنده:
مهدی اسدی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
برخی از اشکال‌هایی که اندیشمندان غربی به وجود ذهنی وارد کرده‌اند، ازجمله تسلسل در بازنمایی، نزد فیلسوفان مسلمان هنوز ناشناخته ‌است: اگر دیدگاه وجود ذهنی پذیرفته شود، آنگاه صورت ذهنی دارای «بازنمایی» خواهد بود. ولی خودِ این «بازنمایی» نیز باید دارای «بازنماییِ» دیگری باشد و این «بازنماییِ» دوم نیز باید دارای «بازنماییِ» سوم دیگری باشد و به‌همین‌سان به تسلسل می‌انجامد. افزون بر این تسلسل، هوسرل تسلسل در صورت‌های ذهنی را نیز پیش کشیده است که همان اشکال تسلسل در وجود ذهنی و علم‌ حصولی است. اینجا فیلسوفان مسلمان این پاسخ درست را پیش نهاده‌اند که ما به صورت‌های ذهنیِ خود بی‌واسطه و به علم حضوری علم داریم نه با علم حصولی و ازراهِ صورت‌های ذهنی دیگر. پس، تسلسلی در پی نخواهد داشت. برخی گمان کرده‌اند تسلسل در بازنمایی را نیز با همین راه‌حل می‌توان پاسخ داد و حال‌آنکه چنین نیست. ما می‌کوشیم برپایۀ برخی از مبادی فلسفۀ اسلامی، به‌ویژه فلسفۀ سینوی، راه‌حلی برای این اشکال بیابیم. بااین‌همه، خواهیم دید که نوعی اشکال تسلسل در صورت‌های ذهنی و بازنمایی به اندکی از اندیشمندان مسلمان وارد است.
صفحات :
از صفحه 29 تا 56
نویسنده:
مصطفی عابدی جیغه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نسبت قانون حقوقی-سیاسی با قانون اخلاق از مسائل مهم در طول تاریخ اندیشۀ بشری محسوب می‌شود. نسبت این دو مفهوم در ایدئالیسم آلمانی از کانت تا فیشته و هگل نیز از اهمیت فراوانی برخودار است. بررسی دیدگاه فیشته، ازآنجاکه میان دو فیلسوف مهم یعنی کانت و هگل قرار گرفته است، دارای اهمیت فراوانی است. در این نوشتار، نگارنده سعی می‌کند که با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر دو اثر مهم آموزۀ اخلاق و بنیاد حق طبیعی نسبت اخلاق را با حق و سیاست در اندیشۀ فیشته بررسی کند. برای توضیح این موضوع، نگارنده می‌کوشد ابتدا دلایل فیشته دربابِ عدم استنتاج اخلاق از قانون حقوق را توضیح دهد و تمایز اجتماع اخلاقی با جامعۀ حقوقی را آشکار سازد. همچنین در ادامه، نگارنده با اختصاص‌دادنِ اجبار بیرونی به قلمرو حقوق و نفی آن از قلمرو اخلاق، چگونگی محدودشدنِ دولت سیاسی به سپهر حقوقی را در اندیشۀ فیشته آشکار می‌سازد و، درنهایت، با اظهار اینکه فیشته ایدۀ اخلاقی را مقوم جهان آگاهی تصور می‌کند، برای جهان اخلاق حیثی هستی شناختی قائل می‌شود و کل جهان آگاهی را در غایت جهان اخلاقی قابلِ‌توضیح می‌داند.
صفحات :
از صفحه 105 تا 124
نویسنده:
مهدی مومنی نیا ، اصغر واعظی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دلوز و گتاری در دورۀ دوم فلسفی‌شان -به‌صورتِ ویژه در مجلّدات سرمایه‌داری و شیزوفرنی- انگشت اتهامشان را به‌سمتِ ماشین سرمایه‌داری می‌گیرند و یکی از خصایص مهم آن را ارتجاعی‌بودنش می‌دانند. ارتجاع به این معنا که نهاد سرکوب و سلطه، پس از هر قلمروزدایی، مجدداً قلمروگذاری می‌کند و در هیبت جدیدی آکسیوم صلب و ثابت پیشین را پی می‌گیرد. به‌تبع، روان‌کاوی و دیگر نهادهای آموزشی و آپاراتوس‌های ذیل آن را نیز به پارانوئید‌سازی و ترویج فاشیسم بر بستر امیال ماشین‌های میل‌کننده -که اساساً انقلابی و شیزوفرنیک‌اند- متهم می‌کند. ادعای اصلی این مقاله معرفی آپاراتوس دیگری به نام علم مدیریت است. براساسِ دلایلی که توضیح آن خواهد آمد، مقدم بر هر آپاراتوس دیگر، نقد علم مدیریت مهم‌تر و محق‌تر است و باید نقدهای دلوز و گتاری را به آن سمت بازنشانه‌گیری کرد. در این متن تلاش می‌شود که، پس از بررسی اولیۀ چرایی انقلابی‌بودن فلسفۀ شیزوفرنیک ژیل دلوز و فلیکس گتاری و نیز تبیین ضدیت این فلسفه با جریانات سرکوبگر و آپاراتوس‌های بازقلمروگذار ضدانقلاب، به یکی از اصلی‌ترین آپاراتوس‌های خادم سرمایه‌داری -علم مدیریت- بپردازیم.
صفحات :
از صفحه 199 تا 219
نویسنده:
حسین ملکوتی ، بیژن عبدالکریمی ، علی مرادخانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله در پی نقد هایدگر بر فلسفۀ حیات برگسون و تحلیل او از آن است. علاقه‌مندی هایدگر به این دلیل است که برگسون به دنبال راهی می‌گردد برای فهم حیات همان‌گونه که هست. هایدگر در تحلیل خود برخی آرای برگسون را امیدوارکننده می‌داند، مانند توجه به مفهوم زمان به‌عنوانِ کلیدی برای به چنگ آوردن حقیقت، اما برخی دیگر از نظریات برگسون مانند عدم‌کفایت زبان در فهم حیات را نقد می‌کند. به‌طورکلی، نتایج این تحقیق به سه بخش تقسیم می‌شود. در بخش اول، مفهوم زمان در فلسفۀ برگسون به‌عنوانِ کلیدی برای فهم حیات به دست داده می‌شود که در اینجا هایدگر برگسون را از پیشگامان فلسفۀ مدرن معرفی می‌کند. بخش دوم مقاله به موضوع زبان و عدم کفایت مفهوم در فلسفۀ برگسون اختصاص یافته است. در بخش سوم و پایانی، هایدگر با نقدِ نظریات برگسون دربابِ زبان، سعی می‌کند برای فهم حقیقت به‌وسیلۀ مفهوم زمان راهی پیدا کند. توجه به آگاهی و ارتباط آن با دنیای خارج، ازطریقِ مفهوم زمان برگسونی یا دیرند، از دیگر مباحثی است که برای هایدگر از اهمیت بالایی برخوردار است. هایدگر باوجودِ تمام نقدهایی که بر فلسفۀ حیات دارد همچنان کار برگسون را امیدوارکننده‌ترین تحقیق و تلاش برای دستیابی به حقیقت می‌داند.
صفحات :
از صفحه 221 تا 242
نویسنده:
محمدرضا ارشادی نیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
احیای مسئله اتحاد عاقل و معقول در حکمت متعالیه و اقامه دلیل‌های نو از سوی حکیم سبزواری، از سویی گویای روند رو به تصاعد خردورزی است و از سویی نشان دهنده تعلق خاطر حکمای اسلامی به واکاوی مبادی و مقاصد معرفت و شناخت انسانی است. مبادی مسئله اتحاد، در ادوار پیشاصدرایی، بیش از همه از سوی ابن سینا، واکاوی شده، و در حکمت متعالیه این مبحث به تعالی و تفوق رسیده است. حکیم سبزواری با غنی‌سازی همان پیش‌نهاده‌ها، با بار معنایی متعالی به اقامه برهان‌هایی بر مسئله اقدام کرده است. برهان تضایف یکی از براهین مسئله است که در آن انگاره «تجرد عاقل و معقول» و نسبت‌سنجی مفهومی بین آن دو نقش اساسی دارد. برخی از پژوهندگان، به طرح شبهات به این برهان‌ها دست یازیده و مسئله اتحاد را به کلی بی‌بنیان معرفی کرده‌اند. واکاوی شبهات‌ یکی از این مقاله‌ها بر این برهان،پس از تبیین عناصر اصلی در دلالت برهان و نقش مؤثر آن در اثبات مسئله اتحاد، مورد اهتمام این نگاشته است.
صفحات :
از صفحه 11 تا 27
نویسنده:
محمد مهدی مقدس ، علی فتح طاهری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله به تحلیل و نقادی دیدگاه ال.آر. اسوانسون دربارۀ ارتباط میان پارادایم پردازش پیش‎بینانه (predictive processing paradigm) و فلسفۀ کانت می‎پردازد. براساسِ اظهارات اسوانسون، این پارادایم (که ازاین‌پس PP نامیده می‌شود) ریشه در آثار ایمانوئل کانت دارد. وی این ارتباط را در مواردی از قبیل (1) تحلیل بالا به پایین، (2) ذهن و ساختارهای علی جهان، (3) وارونه‌سازی و انقلاب کپرنیکی، (4) فراپیشینی‌ها و صورت‌های شهود، (5) مدل‌های تولیدی و شاکله‌ها، و (6) تحلیل به‌وسیلۀ ترکیب نشان می‎دهد. در ارزیابی دیدگاه وی، می‎کوشیم نشان دهیم که مدعای وی دستِ‎کم در دو مورد کلی با دشواری روبه‌روست: نخست اینکه، خوانش وی از PP کاملاً گزینشی است و تفاوت‎های معنادار میان خوانش‎های متفاوت از آن را در نظر نگرفته است. دوم اینکه، خوانش وی از کانت خوانشی طبیعی‎شده و تجربی است. چنین خوانشی اساسی‎ترین مفاهیم فلسفۀ استعلایی کانت یعنی من یا سوژه خودآگاه را نادیده می‌گیرد و محو می‎کند. همچنین رویکرد کانت به ذهن رویکردی متافیزیکی است، درحالی‎که رویکرد PP به مغز کاملاً تجربی است. بنابراین، اگر میان پارادایم PP و فلسفۀ استعلایی کانت تعارضی اساسی وجود داشته باشد، آنگاه ادعای تطابق میان آن‎ها با دشواری‎های جدی روبه‌رو خواهد بود.
صفحات :
از صفحه 171 تا 197
نویسنده:
محمدعلی عباسیان چالشتری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«مشکل گتیه» دربرگیرندۀ مجموعه‌ای از مثال‌های نقضی است که تعریف استاندارد و رایج از معرفت در معرفت‌شناسی، تا قبل از نیمه دوم قرن بیستم میلادی، را به چالش می‌کشاند. براساسِ تعریف استاندارد، که به‌اختصار آن را «JTB» می‌خوانیم، معرفت چیزی غیر از «باور صادق موجه» نیست. مشکل اجمالاً این است که تعریف استاندارد از معرفت دربرگیرندۀ شرایط کافی برای معرفت نیست، به‌دلیلِ آنکه می‌توان مثال‌هایی نقضی نشان داد که هرچند مصداق باور صادق موجه هستند، اما نمی‌توانند معرفت دانسته شوند. از زمان گتیه به بعد، معرفت‌شناسان تلاش‌های بسیاری برای پرهیز یا حل یا حتی نفی مشکل گتیه انجام داده‌اند. یکی از تلاش‌ها برای حل این مشکل در نظریه‌ای موسوم به «برون‌گرایی» انجام شده است. برون‌گرایی دو شکل عمده دارد: «نظریۀ علّی» و «وثاقت‌گرایی». وثاقت‌گرایی عامل اصلی پیدایش مشکل را مفهوم یا شرط «توجیه» می‌داند و، بنابراین، سعی دارد مفهوم یا شرط دیگری به‌جایِ آن قرار دهد. این مفهوم یا شرط بر فرایند موثق بیرونی تمرکز دارد که در اکثر اوقات باعث پیدایش باورهای صادق در شخص می‌شود. از نگاه این مقاله، نظریۀ برون‌-‌وثوق‌گرایانه و اندیشۀ «فرایند موثق» در آن، به دلایلی که در متن مقاله خواهد آمد، توانایی لازم را برای حل مشکل گتیه ندارد.
صفحات :
از صفحه 125 تا 149
  • تعداد رکورد ها : 12