جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > مطالعات عرفانی > 1399- دوره 1- شماره 31
  • تعداد رکورد ها : 13
نویسنده:
عمران رحیمی فر، بخشعلی قنبری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
انسان ابعاد و ساحات مختلفی دارد که فهم آن‌ها می‌‌تواند در شناخت ماهیت او نقش مهمی ایفا کند. به‌لحاظ اهمیت شناخت انسان تصمیم گرفته‌ شد تا به روش توصیفی‌مقایسه‌ای، ابعاد وجودی انسان در دیدگاه دو عارف مطرح یهودی و مسیحی بررسی گردد. موسی دلئون، عارف یهودی، و یاکوب بومه، عارف مسیحی، از زوایای مختلف ساحات انسان را بررسی کرده‌اند. دلئون انسان را تجلی خداوند می‌‌داند که از طریق سفیره‌ها واسطۀ بین خدا و جهان است. او به ابعاد سه‌‌گانۀ روح انسان، منشأ و روابط آن‌ها اشاره کرده و رستگاری انسان را نتیجۀ اعمال او در جهان معرفی می‌‌کند. دلئون اتحاد انسان و خدا را امری موقتی دانسته و در توصیف آن از نماد‌‌های عاشقانه استفاده کرده است. به نظر بومه، انسان از جسم و نفس و روح تشکیل شده، جسم از زمین، نفس از صورت‌های فلکی و روح از خداست. جسم، نفس، روح و ذهن انسان با یکدیگر ارتباط دارند و هر جنبه از ساحت‌‌های وجودی انسان بر دیگر جنبه‌‌ها تأثیر می‌‌گذارد. انسان می‌‌تواند به مدد فیض الهی در مبارزه با خواهش‌‌های نفسانی به نجات دست یابد. با اینکه بومه از لفظ اتحاد عرفانی استفاده نکرده، به زندگی خدا در انسان اذعان می‌‌نماید؛ که این امر نوعی اتحاد عرفانی انسان و خداست.
صفحات :
از صفحه 145 تا 172
نویسنده:
زینب اکبری، نعمت الله ایران زاده
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نقش زبان در ساختن هویت، از مهم‌ترین بحث‌های نظری مدرن در باب هویت است. نظریۀ گفتمان لاکلائو و موف نیز با پذیرش این انگارۀ اساسی پساساختارگرایی، تأکید می‌کند که «کیستی» یا «هویت»، امری نسبی و غیرذاتی است و هویت‌ها را باید به‌مثابۀ «موقعیت‌های سوژگی» در یک ساخت گفتمانی فهمید که هیچ‌گاه نمی‌توانند برای همیشه تثبیت شوند. پژوهش پیش رو می‌کوشد با ارائۀ الگوی مناسبی از بررسی هویت در متون عرفانی، با اتکا به مبانی نظری و روش‌شناختی «نظریۀ گفتمان» نشان‌ ‌دهد چگونه کاربرد زبان تمثیلی در آثار عرفانی، انگارۀ «معنای واحد» یا حضور «معنای قطعی» را متزلزل می‌کند و هویت «بندۀ گناهکار» را به‌عنوان یکی از سوژه‌های مهم متون عرفانی، به اشکال متفاوت بازنمایی می‌کند. بازنمایی هویت گناهکار در تمثیل‌های عرفانی قرن سوم تا هفتم، در سه گفتمان اصلی دسته‌بندی می‌شود: الف. گفتمان «دشمن و طغیانگر»: که در آن با بازتولید گفتمان قرآنی، برخی گناهان به‌منزلۀ جنگ با خدا و گناهکار به‌منزلۀ دشمن حق بازنمایی می‌شود؛ ب. گفتمان «بیمار و ناخلف»: با رویکردی اخلاقی، گناهکار فرزندِ ناخلف یا بیماری است که به مراقبت بیشتر نیاز دارد؛ ج. گفتمان «محبوب و خاص»: با ساخت‌شکنی رابطۀ گناه و محبت، گناهکار را «غلام خاص سلطان» یا «فرزند محبوب و زیبارو» بازنمایی می‌کند. بررسی تمثیل‌ها نشان می‌دهد در دوران تکوین تصوف، هویت گناهکار ماهیتی بیناگفتمانی دارد اما در آثار متأخرتر، به‌تدریج مفصل‌بندی تازه‌ای ارائه می‌شود که حاکی از تحول هستی‌شناختی مفهوم گناه از منظر صوفیه است و گاه حتی در تخاصم آشکار با سایر گفتمان‌های مسلط در جهان‌بینی اسلامی قرار می‌گیرد.
صفحات :
از صفحه 35 تا 56
نویسنده:
رضا شجری ، طاهره خواجه گیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بررسی جنبه‌های مختلف شخصیت کیخسرو در شاهنامه، همواره یکی از موضوعات مورد نظر پژوهشگران بوده است. در این مقاله بر اساس رهیافت نشانه‌شناسی و با تمرکز بر ریشه‌شناسی نام کیخسرو، به بررسی نشانه‌های موجود در شاهنامه در ارتباط با این پادشاه کیانی پرداخته‌ شده است. نظام‌های نشانه‌ای رنگ‌ها، اعداد، گفتار و کردار، شخصیت‌های مرتبط و... بررسی شده‌اند تا چرایی ارتباطشان با کیخسرو و کمکی که به پیشبرد وجوه عارفانگی او می‌کنند، مشخص شود. تبیین جایگاه نام و مسمّا بودن نام در اساطیر، نمایاندن اهمیت ریشۀ نام‌ها در فرهنگ ملل کهن، بررسی نشانه‌شناختی عناصری اساطیری چون خورشید، آب، برف، چشمه و رفتارهایی چون ترک تخت شاهی از سوی کیخسرو، یافتن نشانه‌های عرفانی رفتار و کردار کیخسرو و نظام نشانه‌ای رفتار عارفانۀ او در هنگام رجعت به جهان جاویدان و... از دیگر نکاتی است که در این پژوهش بدان پرداخته شده است. بنیان‌ نهادن آتشکده را به‌عنوان یک نماد و مکان مذهبی، جنگیدن با بزرگ‌ترین شرّ موجود در جهان یعنی افراسیاب، تجهیز بودن به ابزارهایی چون جام جهان‌بین و برخورداری از قدرت نیروهای امدادی مافوق ‌بشری و پشت پا زدن به تخت شاهی، داشتن حالاتی از مراقبه و... همگی نشانه‌هایی از رفتارهای عرفانی کیخسرو هستند که در این مقاله بر اساس رهیافت نشانه‌شناسانه مورد مداقه قرار گرفته‌اند. آنچه به دست آمده، نشان می‌دهد که این اعمال عرفانی، زیرساخت‌های اسطوره‌ای دارند و با معنا و ریشۀ نام کیخسرو ارتباط مستقیم دارند.
صفحات :
از صفحه 197 تا 238
نویسنده:
هادی جعفری، علی ارشد ریاحی ، مجید صادقی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مسائل مهم در حوزۀ انسان‌شناسی، بُعد جسمانی انسان است که دارای ابعاد گوناگونی است. در این مقاله، به یکی از ابعاد مهم آن، یعنی ضرورت بُعد جسمانی انسان از نگاه ابن‌عربی، پرداخته ‌شده و به این سؤال پاسخ داده شده که آیا خلقت جسمانی انسان امری ضروری است یا اینکه امکان خلق انسان بدون بُعد جسمانی نیز وجود دارد. در نهایت، این نتیجه به دست آمده ‌است که ضرورت بُعد جسمانی انسان با مبانی مهم عرفان نظری ابن‌عربی (همچون حب اسماء به ظهور؛ تخاصم و تقابل اسماء؛ جامعیت، جانشینی، اعتدال و واسطه‌گری انسان) قابل اثبات است. این مقاله که بر اساس روش کتابخانه‌ای و تحلیل محتوا نگارش یافته ‌است، نشان می‌دهد که بُعد جسمانی انسان یک حقیقت ضروری و لازم جهت تشکیل هویت انسانی، تکامل و سیر وجودی انسان از منظر ابن‌عربی است و این گونه نیست که اگر انسان، جسمانی خلق نمی‌شد، عالم هستی و ظهورات الهی باز به‌نحو کامل شکل می‌گرفت و نسبت و ارتباط انسان با هستی تغییری نمی‌کرد. از طرفی، اینکه اصل انسان موجودی غیرجسمانی است و در نهایت به موطن غیر جسمانی بر‌می‌گردد و بدن او صرفاً یک مرکب و امری زاید و طفیلی است، سخنی باطل است بلکه بدن انسان امری ضروری است در کنار نفس او.
صفحات :
از صفحه 97 تا 122
نویسنده:
حامد شمس، محمود براتی خوانساری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
برای ورود به جهان فکری عارفان و شناخت نگرش ایشان، باید به بررسی زبان عرفانی آنان پرداخت. در این مقاله با روش توصیفی‌تحلیلی و بر اساس مبانی نشانه‌شناسی لایه‌ای، به بررسی زبان عرفانی متن روح الارواح پرداخته‌ شده است. بر اساس مبانی نشانه‌شناسی لایه‌ای، همنشینی لایه‌های مختلف متنی که از رمزگان‌های مختلف، انتخاب و ترکیب شده‌اند و نیز همنشینی عناصر رمزگان‌های آن‌ها به‌صورت فعال و اثرگذار است و بر روی ‌هم یک ساختار نشانه‌ای را پدید می‌آورد. در این جستار، بر اساس این اصول و مبانی دیگر نشانه‌شناسی لایه‌ای، به بررسی نقش همنشینی واژگان کلیدی و پربسامد «جلال» و «جمال» و «لطف» و «قهر» با عناصر رمزگان‌های مختلف در روح الارواح سمعانی پرداخته‌ایم. بر مبنای زمینه‌های کلامی و دینی متن و نیز جنبه‌های ادبی و هنری آن، روابط رمزگان اصطلاحات عرفانی، عناصر کلامی، زبان قرآنی و رمزگان زیبایی‌شناختی روح الارواح را بررسی کردیم. با تحلیل مواد متنی دریافتیم تأثیرگذاری عناصر پربسامد رمزگان عرفانی و کلامی متن، در لایه‌های مختلف متن، و ارتباط آن با عناصر دیگر، نشان‌دهندۀ نقش ساختاربخش این عناصر به‌عنوان عناصر کلیدی متن است.
صفحات :
از صفحه 239 تا 268
نویسنده:
هاتف سیاه کوهیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«دولت» در منطق الطیر واژه‌ای کلیدی است که عطار در مواضع متعددی، نقش کانونی آن را برجسته نموده و از ظرفیت‌‌های معنایی این واژه برای بیان مفاهیم آرمانی و مقاصد مهم صوفیانه بهره جسته ‌‌است. از آنجا که مفهوم دولت دارای ابهام و تیرگی معنایی بوده و مؤلفه‌های معنایی آن روشن نیست، بررسی معناشناختی این واژه، و تعیین مصادیق و کاربردهای آن در این اثر ضرورت پیدا می‌کند. این مقاله بر آن است با واکاوی واژگانی که در تلاقی با واژۀ دولت در منطق‌ الطیر به کار رفته است، حوزه‌های معنایی و مؤلفه‌های معنایی آن را استخراج کرده و ضمن تحلیل معناشناختی، کاربردهای مختلف آن را در این اثر نشان دهد. آنچه از بررسی‌ها به دست آمد، این بود که عمده‌ترین کاربرد واژۀ دولت در منطق‌ الطیر به حوزۀ معنایی «فیض و عنایت الهی» تعلق دارد که در سه محور «جذبه»، «رویارویی با انسان کامل» و «نجات» صورت‌بندی شده است. کاربرد دیگر واژۀ دولت متعلق به حوزۀ معنایی «تجارب عرفانی» شامل «فنا»، «انقطاع از ماسوی‌الله» و «درد طلب» است که عطار در به‌کارگیری این مفاهیم، مؤلفه‌هایی مانند «سُکر»، «استغراق در شهود حق» و «تطهیر قلب از ماسوی‌الله» را به مفهوم دولت افزده و دایرۀ معنایی آن را گسترش داده است. با در نظر گرفتن این دو حوزۀ معنایی، دو عنصر «اصطناع و برگزیدگی» و «تغییر از درون» را می‌توان زیرساخت اصلی مفهوم خوشبختی در منطق‌ الطیر دانست. هدف این مقاله تحلیل معناشناختی واژۀ دولت و بررسی ابعاد گوناگون آن در منطق‌ الطیر است که با روش توصیفی و تحلیلی انجام گرفته‌ است.
صفحات :
از صفحه 173 تا 196
نویسنده:
اختیار بخشی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله، با روش توصیفی‌تحلیلی به بررسی موضوع آینه‌سان بودن اولیاءالله و صوفیان واصل و اهمیت عنصر آینه در توصیف ماهیت معرفت صوفیانه در آثار مولانا و متون صوفیانۀ دیگر پرداخته‌ شده است. در متن مقاله، اهمیت نور الله و تجلی آن در آینه‌سان شدن صوفی واصل و حصول معرفت صوفیانه بررسی شده است؛ عنصر آینه در متون صوفیانه به‌عنوان استعاره یا رمز وجودشناختی‌ـ معرفت‌شناختی تلقی شده و جایگاه این عنصر به‌عنوان وابسته و همبستۀ عنصر بنیادین نور در الگوی ساختاری «نورـ مانع‌ـ تجلی‌ـ آینه‌ـ شهود» تبیین ‌شده است. فنای صوفیانه و ارتباط آن با آینه‌سان شدن صوفی واصل، صیقل کردن آینۀ وجود برای حصول بصیرت و معرفت صوفیانه و ماهیت و سرشت تابشی‌ـ انعکاسی بصیرت و معرفت صوفیانه از موضوعات دیگری است که در این مقاله به توصیف آن‌ها پرداخته‌ شده است. نتیجۀ تحقیق نشان می‌دهد که هیچ عنصری مثل آینه نمی‌تواند ماهیت وجودی اولیاءالله و صوفیان واصل و ماهیت نوری و تابشی‌ـ انعکاسی بصیرت و معرفت صوفیانه را توأمان بازنمایی کند. نور الله عامل اصلی معرفت صوفیانه است و تجلی نور الله بر وجود صوفی حقیقی از یک سو، سبب فناء فی الله و آینه‌سان شدن کل ساحات وجودی او و حصول فراست و بصیرت و شهود صوفیانه یا همان معرفت ناب صوفیانه می‌شود و از سوی دیگر تابش و انعکاس نور الله از وجود صوفی واصل به دیگران سبب حصول معرفت صوفیانه در آن‌ها می‌شود.
صفحات :
از صفحه 57 تا 96
نویسنده:
مرضیه حسینی، احسان قدرت اللهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آموزۀ تضاد/ تخالف در سنت‌های فکری شرق و غرب، به گونه‌های مختلفی ظاهر شده است. در حوزۀ اسلامی، دانشمندان مسلمان متأثر از فلسفۀ یونانی، به طرح تضاد ارسطویی و تبیین و تکمیل آن پرداخته‌اند. مولانا در عرصۀ شعر تعلیمی عرفانی، وجوهی از این آموزه را در پهنۀ هستی طرح می‌کند که در نوع خود بی‌نظیر است و موقف وی را از پیشینیان متمایز و ممتاز می‌سازد. پژوهش حاضر به روش توصیفی‌تحلیلی و با استناد به مثنوی می‌کوشد تا از ساحات تضاد (۱. تضاد مرآتی، تضاد ذات حق/ مطلق هستی با مظاهر و تجلیات او/ نیستی؛ 2. تضاد تکمیلی، تضاد میان مظاهر حق)، پرده بردارد و ویژگی‌ها و کارکرد‌های آن را عرضه کند. نتایج به‌دست‌آمده حاکی از آن است که تضاد از نگاه مولوی، نه با تضاد منطقی ارسطویی/ اسلامی تناسبی داشته و نه از جنس تضاد دیالکتیکی افلاطونی/ هگلی است؛ بلکه به معنای نوعی ناسازگاری است که نه در وجود، بلکه بعد از موجود بودن ظهور پیدا کرده و در عین حال منتج به وضع مجامع‌ـ سنتز‌ـ نیز نمی‌شود. در این قسم از تضاد که به دلالت مولانا می‌توان آن را تضاد تکمیلی و قوام بخش نامید، ضدین در صلح و آشتی، به تکمیل کار همدگر پرداخته و هدف واحدی را برآورده می‌سازند و در نهایت، سامان‌مندی و استقرار و استمرار کلیت نظام آفرینش را رقم می‌زنند. تضاد در این ساحت ویژگی‌ها و کارکرد‌هایی همچون قوام‌بخشی، اندراج، زمینه‌سازی، تنوع‌بخشی، معرفت‌آفرینی و... دارد.
صفحات :
از صفحه 123 تا 144
نویسنده:
فاطمه قادری، تقی اژه ای
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تفسیرهای کلامی و صوفیانه از آیات قرآنی در شکل‌گیری زبان و اندیشۀ صوفیان نقش مهمی ایفا کرده‌ است؛ به‌طوری‌ که بررسی بینامتنی روابط این تفسیرها، در شناخت نظام فکری متصوفه اهمیت ویژه‌ای دارد. یکی از مهم‌ترین آیات قرآنی که بارها در متون عرفانی اهل سنت، تفسیر و تأویل شده، آیۀ 17 سورۀ انفال است. در این مقاله نقش روابط بینامتنی تفاسیر این آیه در شکل‌گیری نظام اندیشه و سلوک صوفیانه مد نظر قرار گرفته است. بدین منظور، با روش توصیفی‌تحلیلی، داده‌های متنی کلامی و عرفانی از آیۀ مذکور تحلیل، و ارتباط اندیشۀ عرفانی توحید افعالی و آثار آن (رضا و تسلیم، موت اختیاری و...) را با اندیشۀ زیربنایی کلام اشعری نشان داده شده است. همچنین، نقش تفاسیر صوفیانۀ این آیه در سه سطحِ تعالیم نظریِ خداشناسی و انسان‌شناسی، تعالیم سلوکی و توصیف و تبیین تجارب عرفانی بررسی گردیده و مشخص شده است که تفسیر صوفیانه توحید افعالی در آیۀ مذکور در هر سه سطح اثرگذار بوده است؛ از‌این‌رو این آیه در شکل دادن به نظام معرفتی و سلوکی صوفیان اهل سنت، نقش مهمی ایفا کرده است.
صفحات :
از صفحه 269 تا 298
نویسنده:
سیده سارا کشفی ، قربان علمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در عرفان مسیحی، نور به دو شکلِ عمده درخور توجه بوده است: 1. بُعد تجربی؛ یعنی اینکه راهب یا عارف چگونه می‌تواند به نور به‌عنوان مقصد نهایی سلوک واصل شود و وجودش نورانی گردد. در واقع این بُعد توجه به وجودشناسی نور بوده است؛ 2. بُعد انتزاعی، که بیشتر در عرفان‌های نظری مد نظر بوده و بر حجاب‌های نورانی و وصف مقام ذات به‌عنوان نوری نادیدنی یا ظلمت توجه می‌کرده است. در دیدگاه اول، خدا سراسر نور است و در دیدگاه دوم، نور حجاب است و ذات خدا دست‌نیافتنی و در نتیجه ظلمت است. در بینش عرفانی هیلدگارد بینگنی، عارف قرن دوازدهم میلادی، نور عنصر کلیدی آن است و با توجه به پیش‌زمینۀ گنوسی به‌عنوان رمز، عالم قدسی در برابر جهان شر و تاریکی قرار می‌گیرد. او تجربه‌گر نوری است که با او سخن می‌گوید، به وی فهم تازه‌ای از کتاب مقدس و هستی می‌بخشد و تصاویری را نمایش می‌دهد. بر این اساس، نور در سه ساحت به شکل توصیفی و تحلیلی بررسی می‌شود: ساحت وجودی، ساحت معرفتی و ساحت نمادین. با نظر به این سه ساحت درمی‌یابیم عرفان هیلدگارد آمیزه‌ای از عرفان غرب و شرق مسیحی است که خدا و جهان روحانی آن سراسر نور است و دسترس‌ناپذیری مقام ذات نه با ظلمت که با نقص انسان وصف می‌شود.
صفحات :
از صفحه 327 تا 352
  • تعداد رکورد ها : 13