جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 9010
تجدید حیات معنویت: بررسی تطبیقی پساسکولاریسم در دو رمان پسامدرن: صبحانه قهرمانان اثر کورت ونه گات و مسلخ روح اثر بهمن انصاری
نویسنده:
پدیدآور: فریده جعفری ؛ استاد راهنما: مسعود رستمی ؛ استاد مشاور: حسین جهانتیغ
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
واژه ی سکولاریسم (Secularism)، در ترجمه ی فارسی با معادلهای متفاوتی مواجه شده است؛ همچون اصالت به اموردنیوی که جدا شدن دین از دنیا، دنیوی گری، بی دینی، علمانیت و همچنین در ترجمه ی واژه ی سکولار معادل های ناسوتی، بشری، زمینی، دین دنیایی، دین جهانی،عرفی، بی دینی و ... و در ترجمه سکولاریزاسیون، عرفی شدن، دین زدایی،دنیوی کردن و ... آمده است (شمسینی غیاثوند158). سکولاریسم در اصطلاح به ایدئولوژی و مرامی گفته می شود که اندیشه ی سکولار (Secular)را تبلیغ و ترویج می کند اما سکولاریزاسیون عبارت است از فرآیند جدایی و فراق دین از سیاست و دنیا و حذف آن از عقل و آموزه های خردپذیر (شمسینی غیاثوند160). پست سکولاریسم (Post secularism)، در واکنش به عدم تحقق و ناکامی های سکولاریسم بوجود آمد؛ چرا که سکولاریسم اعتقاد داشت که به زودی نگرش و دیدگاه غیر دینی در جهان حاکم شده و دین در حاشیه و در عرصه ی خصوصی مورد توجه قرار خواهد گرفت (شمسینی غیاثوند 168). قبل ازپیدایش پست مدرن (Postmodern)، در فلسفه،ادبیات، هنر، تکنولوژی و سایر رشته های علوم انسانی و علم، در زمینه ی نقاشی، معماری و مهندسی صنایع ظاهر شد. نظریه ی پسامدرنیسم تمامی تعالیم مثل ادبیات ، نقد، هنر، فلسفه، اخلاقیات، تحصیلات،جامعه شناسی، علم خداشناسی،علم و فرهنگ، اقتصاد و معماری را در هم میشکند(علتی). عرفان پست‌مدرن تلاشی است تا ساکنان خیابان شلوغ مدرنیته، مقداری از رنج‌ها و پریشانی‌های خود را کاهش ‌دهند و تا حدودی لذت آرامش درونی را بیابند و با متوقف کردن جریان عقل جزئی و ذهن پر مشغله، نوعی معرفت درونی و شهودی را تجربه کنند (مظاهری سیف). عرفان پست مدرن در این رویه عرفانی جهت گیری کلی آن است که بدون تمسک به دامان وحی و بدون استفاده از آموزه‌های ادیان الهی و بی آن که مناسک و عباداتی در کار باشد، شیوه‌هایی را ارائه کنند که به وسیله آنها انسان گرفتار آمد‌ه در پنجه مدرنیته، در چهار دیواری زندگی فردی خود به نوعی آرامش درونی دست یابد و از فشارهای روحی و روانی و استرس‌های جامعه صنعتی برآساید. این هدف به نوبه خود وسیله‌ای برای تامین هدفهایی بزرگتر و بالاتر است، که پر کردن خلأ معنویت در جوامع پیشرفته امروزی از جمله مهمترین آنهاست. بحران معنویت در جوامع متمدن و مادی‌گرای غرب مساعدترین بستر و زمینه را برای ظهور معنویتهای ساختگی و کاذب فراهم آورده است. شاخص ترین مکتب نوظهور د‌ر این زمینه هما‌ن عرفان سکولار پست مدرن است (اکرمی، عابدی). صبحانه ی قهرمانان (Breakfast Of Champions)، یکی از برجسته ترین آثار ونه گات(Kurt Vonnegut)، نویسنده ی مشهور آمریکایی است. این رمان در قالب طنز به بیان داستانی راجع به دوپیرمرد میپردازد؛ پیرمردانی که روی سیاره ای در حال نابودی زندگی می کنند. اتفاقات زندگی این دو به داستان شکل میدهد. عدم رعایت اصول داستانی در رمان ونه گات کاملا مشهود است. وی سعی می کند تا با نمایش گذاشتن زندگی دوشخص داستان، به انسانها بفهماند که در ماهیت هر انسان یک بعد مقدس وجود دارد ولی ممکن است این بعد در ظاهر نمایان نشود. سلسله رویدادهای این داستان فاقد ترتیب است و اصل حائز اهمیت در این داستان، کلام منحصربه فرد رویدادها در قالب طنز است. کتاب مسلخ روح، به نویسندگی بهمن انصاری، روایتی است از انسانیت در دنیای امروز به سبک پست مدرن. این کتاب اولین رمان سیاه پست مدرن در ایران محسوب میشود. هدف از انجام پژوهش پیش رو این است که در اثار پست مدرن غرب و ایران، سکولاریسم و پسا سکولاریسم چگونه خود را به نمایش گذاشته اند. پساسکولاریسم و عرفان در پی راهی برای یافتن راهی برای روشن تر شدن مسیر درست انسان است؛ بنابراین در آثار پست مدرن، عرفان بطور مرموزی گنجانده شده است. ب) سابقه تحقیق: سامانتا می (Samantha May)، در کتاب سیاست، دین و ایدئولوژی (Politics, Religion and Ideology)، مینویسد: "ورود به گفتمان پیرامون پسا سکولاریسم به معنای پذیرفتن همه شواهد نیست که قبلاً بین سکولار و مقدس، شکاف مشخصی وجود داشته است، بلکه صرفاً بیانگر این است که نظریه های معاصر در مورد پسا سکولاریسم امکان تعامل با ظرافت بیشتری در مورد سیاست و دین، در تحقیق علمی بدون اینکه به لحاظ نظری به حاشیه برود، بیان می کند" (337). تحلیل مؤلفه های پسامدرنیسم در آثار بسیاری مشهود است. پژوهشی تحت عنوان تحلیل مولفه های پست مدرنیسم در آثار داستانی جبرا ابراهیم جبرا به کوشش دکتر عزت ملا ابراهیمی و صغری رحیمی، نمونه ای از پژوهش های دوران پسامدرن است. در این پژوهش میخوانیم: "یکی از اولین کسانی که در تلاش برای شناساندن نوعی زیبایی شناسی پست مدرن بخصوص در ادبیات داستانی بود، ایهاب حسن(Ihab Hassan) ، ناقد آمریکایی مصری الاصل بود. وی در کتاب خود با عنوان" قطع اعضای اورفیوس: به سوی ادبیات پست مدرن" نوشته ی 1971 و پس از آن مقاله به سوی مفهوم پسا مدرنیسم معتقد به قطع و منقطع شدن بین مدرنیسم و پست مدرن نیست؛ بلکه اعتقاد به نوعی انعطاف و تغییر در مسیر مدرنیسم دارد"(274). در این میان مسئله ی پسا سکولاریسم هم به همین گونه است. دوران مدرنیسم با دوران سکولاریسم همراه بود. با تغییر مدرنیسم به پسامدرنیسم، سکولاریسم هم به پسا سکولاریسم تغییر کرد و عرفان معنای جدیدی به خود گرفت. "... رمان صبحانه قهرمانان کرت ونه گات در سال 1973، بازگشت نسبی به دین را با توجه به پیامدهای ناامیدی سکولار روایت می کند. ژانر رمان از تفسیر روایت به عنوان بیداری معنوی نویسنده ذهن سکولار پشتیبانی می کند. اما این تبدیل از نظر ویژگی پسا سکولار است؛ زیرا این رمان نه تنها معنویات معینی را بیان می کند، بلکه آموزه های ارتدکس را نیز تضعیف می کند"(جوش پریوت). جان مکلور (John Mcclure)، در کتاب خود تحت عنوان مذهب جانبدار: داستان های پسا سکولار در عصر پینچن و موریسن (Partial Faiths: postsecular in the Age of Pynchon and Morrison )، سعی می کند پسامدرن و پسا سکولاریسم را به گونه ای ارتباط دهد تا
بررسی تطبیقی مبانی فهم حدیث علامه مجلسی ناظر به «مرآه العقول» (با تاکید بر اصول الکافی) و مبانی فهم متن شلایر ماخر
نویسنده:
پدیدآور: زهرا احمدی ؛ استاد راهنما: علی حسن بگی ؛ استاد مشاور: فاطمه دسترنج
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سنت از گسترده ترین اسناد دین شناسی و معتبر ترین منابع اسلامی پس از قرآن کریم است. حدیث نیز به جهت ایفای نقش فعال و محوری در فهم مسلمانان از دین و شریعت و آگاهی بخشی پیرامون سنت معصومان (علیهم السلام) اهمیت و جایگاه والایی را در عرصه تبیین معارف و آموزه های دینی به خود اختصاص داده است. از مهم ترین نتایج این اهمیت، پدیداری دانش های حدیثی مختلفی همچون رجال، تاریخ حدیث، مصطلح الحدیث، فقه الحدیث و.. با هدف حفظ، نشر، تبیین و فهم این میراث ارزنده است. البته که در این میان دانش فقه الحدیث به جهت پیوند مستقیم و ناگسستنی با مقصود اصلی روایت، از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ تا آنجا که راوی حدیث بدون فراگیری آن و کاربست روش های مبتنی بر مبانی صحیح، قادر به شناخت و درک روایات نخواهد بود؛ به ویژه آن روایاتی که از باب تقیه و یا کنایه از سوی معصوم (علیه السلام) صادر شده باشد. اشتراک و تعامل دانش فقه الحدیث با تئوری عام فهم متن در برخی ابعاد و نقش انکار ناپذیر هرمنوتیک در سیر فهم حدیث، بهره گیری توأمان از نظریات هرمنوتیکی و مباحث مرتبط با دلالت ها و ساختارهای زبانی را بر عموم دانشمندان فقه الحدیثی واجب و لازم نموده است. یکی از مهم ترین عوامل در برقراری این پیوند، اهتمام هر دو دانش به مقوله «فهم متن» است. گرچه وجود مبانی و پیش فرض های مختلف در هریک از این علوم ممکن است نوع نگرش آنها را در برخی ابعاد با یک دیگر متفاوت سازد؛ اما این عامل هیچ گاه نباید منجر به بی توجهی و کنار نهادن جمیع آموزه های هرمنوتیکی گردد؛ برای نمونه می توان به تمایل دگر اندیشان مسلمان نسبت به «هرمنوتیک فلسفی» و پیروی آنان از برخی آموزه های این نحله؛ مانند امکان وجود قرائت های مختلف از متن و عدم امکان فهم مطابق با واقع، اشاره کرد. گرچه این اقدام از سوی آنان منجر به ایجاد پیامد های ناگواری از جمله بدبینی برخی محدثان به مقوله هرمنوتیک و خلق پنداری ناصحیح در اذهان آنان پیرامون عموم دستاوردهای این نظریه گشت؛ اما شاید با واکاوی دقیق در ادوار و نحله های گوناگون این دانش و عطف توجه به نقش مؤثر «هرمنوتیک کلاسیک» در فرآیند فهم حدیث تا حدود زیادی بتوان مانع از بروز چنین آسیب هایی شد. مقصود از «هرمنوتیک کلاسیک»، دوره سوم از ادوار تاریخی دانش مذبور است؛ دوره ای که با شکل گیری نهضت اصلاح دینی و ظهور و شیوع نوع جدیدی از عقل گرایی، در اواسط قرن هفدهم پدیدار گشت و تا آستانه قرن بیستم ادامه یافت. این نحله از دانش هرمنوتیک که از آن به «هرمنوتیک متن» نیز تعبیر می شود، توانست با تقویت دو شاخصه عینیت گرایی و روش گرایی در خود، به ارائه قواعدی عام جهت دستیابی به مراد واقعی مؤلف بپردازد. گفتنی است، مراد از عینیت گرایی، ثبوت معنای متن و یا به اصطلاح تعیّنی بودن معناست و این یعنی شارح و مفسر تعیین کننده معنا نبوده و صرفاً کشف معنای از پیش تعیین شده توسط مؤلف را بر عهده دارد. و اما مقصود از روش گرایی، کاربست معیارهای صحیح و منقّح در فرآیند فهم معنای متن است. در دانش فقه الحدیث نیز این دو شاخصه به نحوی پر رنگ تر است؛ چراکه غایت نهایی آن کشف مراد واقعی معصوم(علیه السلام) به صورت روشمند بوده، بی آنکه حق هیچ گونه تصرف در معنا از سوی محدث وجود داشته باشد. بنابراین وجود اشتراک و همسویی نسبی میان مبانی هرمنوتیک کلاسیک و پیش فهم های موجود در دانش فهم حدیث از یک سو و نقش مؤثر این نحله در اصلاح و بهبود روش های فهم حدیث و به دنبال آن افزایش بنیه و قوام مباحث فقه الحدیثی از دیگر سو، به بررسی مبانی این دو حوزه اهمیت و ضرورت ویژه ای بخشیده است. در میان طیف گسترده ای از هرمنوتیست های کلاسیک «فریدریش دانیل ارنست شلایر ماخر» نخستین پژوهشگری بود که با طرح «تئوری عام فهم متن» و رویکرد عالمانه و هنرمندانه به این مقوله موجب شد تا از آن پس، از هرمنوتیک به فن فهم هر گونه متنی تعبیر گردد. به حق که مساعی شلایر ماخر در تبدیل هرمنوتیک به علمی نظام مند و سازگار با هر متن نوشتاری و گفتاری، غیر قابل چشم پوشی است. ماخر به جهت توجه ویژه به مسأله ماهیت فهم و تفسیر و باور قلبی به اصالت سوء فهم، نیاز به این دانش را هماره برای مفسّر ضروری و در نتیجه هدف آن را ارائه روش هایی جهت رفع هر گونه بد فهمی و نیل به معنای اصیل و جوهری متن می دانست. با نظر به آنچه تاکنون بیان گردید، هدف اصلی در این نوشتار، مطالعه تطبیقی مبانی فهم حدیث علامه محمد باقر مجلسی(ره) ناظر به «مرآه العقول» (با تأکید بر اصول کافی) و مبانی فهم متن شلایر ماخر می باشد. کشف نقاط مشترک و هم سو در این مطالعه، زمینه های کاربست قواعد فهم متن این هرمنوتیست کلاسیک را در راستای تقویت هرچه بیشتر روش های فقه الحدیثی علامه مجلسی(ره) امکان پذیر می سازد.
بررسی تطبیقی تجلی در عرفان اسلامی و اهل‌حق
نویسنده:
پدیدآور: مهدی بیاتی ؛ استاد راهنما: رحمان بوالحسنی ؛ استاد مشاور: جواد لطفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
موضوع «بررسی تطبیقی تجلی در عرفان اسلامی و اهل‌حق» بر آن است تا به صورت توصیفی تحلیلی به دنبال اشتراکات و افتراقات عارفان مسلمان و اهل‌حق در مساله تجلی است. لذا می‌گوییم در نگاه عارفان مسلمان و بر مبنای وحدت وجود، عالم هستی، تجلی اسماء و صفات الهی است و هر موجودی به نوبه خود در مرتبه‌ای که قرار دارد، تجلی‌گاه اسمی از اسماء حق‌تعالی است. عرفای مسلمان تجلیات الهی را در پنج حضرت دسته‌بندی کرده و مهم‌ترین آنها را «کون جامع» یا «انسان کامل» نام نهاده‌اند. بنابر اعتقاد ایشان انسان کامل توانایی مظهریت تام برای حضرت حق داشته و استعداد آن را دارد که آینه تمام‌نمای اسم جامع «الله» باشد. در مقابل پیروان اهل‌حق که نام اصلی ایشان «یارسان» است، نیز برای عالم تجلیاتی قائل هستند و معتقدند تجلیاتی برای خداوند وجود دارد و عالم خلقت نیز طی مراحلی بوجود آمده است. همچنین ایشان انسان را مظهری کامل از تجلیات حضرت حق دانسته و از این رو برای او مقام و منزلتی خاص متصور هستند.
بررسی تطبیقی توحید از دیدگاه خواجه نصیرالدین محمدطوسی و ابن قیم جوزیه
نویسنده:
پدیدآور: نقی آقایف ؛ استاد راهنما: قاسم جوادی ؛ استاد مشاور: سیدلطف الله جلالی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
توحید اساسی‌ترین رکن دین و محور وحدت مسلمانان است. تمام فرق و مذاهب اسلامی در اصل آن همنظرند؛ هرچند برداشت‌ها در برخی جزئیات آن متفاوت است. امامیه و اهل حدیث سلفی دو مذهبی است که ضمن اشتراک نظر در اصل توحید، در بسیاری از تفاصیل این مسئله نیز دارای اشتراک نظرند، هرچند دانشمندان دو مذهب در برخی دیگر از تفاصیل آن، اختلاف ‌نظر دارند. در این تحقیق با استفاده از روش تطبیقی و مقایسه در آثار خواجه‌نصیرالدین‌ طوسی و ابن قیم جوزیه به‌مثابه نمایندگان مهم دو مذهب یاد شده، به بررسی مسئله توحید خواهیم پرداخت. خواجه‌نصیرالدین طوسی (متوفای 672 ق) از برجسته‌ترین و اثرگذارترین دانشمندان شیعه امامیه و ابوبکر بن عبدالرحمن مشهور به ابن القیم جوزیه (متوفای 751 ق)، از مهم‌ترین دانشمندان اهل حدیث است. دیدگاه‌های هر دو دانشمند در مسائل اعتقادی از اهمیت چشمگیری برخوردار است. روش ابن قیم به‌صورت غالب نقلی است، هرچند به عقل نیز بی‌توجه نیست. وی به حفظ ظاهر آیات اصرار دارد و در آیات متشابه کمتر دست به تأویل می‌زند. در برخی موارد به‌صراحت با تأویل مخالفت می‌ورزد، ولی از آثارش پیداست که به‌صورت مطلق منکر تأویل نیست؛ زیرا در بحث انواع تأویل، به تأویل صحیح هم قائل است و در مواردی آن را به کار برده؛ اما روش خواجه‌نصیر در بحث توحید، عقلی و استدلالی است هرچند به نقل نیز استدلال می‌کند. او بر تنزیه خداوند از تشبیه و تجسیم اصرار دارد و آیات متشابه را به‌گونه‌ای تأویل می‌برد که مستلزم تشبیه نباشد. مهم‌ترین آثار خواجه در موضوع توحید تجرید الاعتقاد، رساله قواعد العقائد و فصول نصیریه و آثار مهم ابن قیم در موضوع توحید مدارج السالکین و الصواعق المرسله است. این دو شخصیت، در عین اتفاق‌نظر در بسیاری از مباحث توحید مانند اوصاف کمالی خدا، صفات ثبوتی، عدم درک حقیقت خدا، تنزیه خدا از تشبیه و تجسیم، در پاره دیگر اختلاف رأی دارند. به نظر می‌رسد منشأ این اختلاف، به روش و مبنای آن‌ها برمی‌گردد. بر اساس دیدگاه ابن قیم خداوند در جهت (عرش) است و می‌توان به‌سوی او اشاره کرد، ولی خواجه‌نصیر در جهت بودن و قابل اشاره حسی بودن خدا را با دلایل عقلی رد می کند. ابن قیم درعین‌ آنکه برای خدا اعضا قائل است و این مجسِمه بودن او را می‌رساند، ولی در مواضع رسمی خود منکر تشبیه و جسمانیت خدا است و بر تنزیه او تأکید دارد. چنانکه خواجه‌نصیر هم بر تنزیهی است. ابن قیم معتقد به رؤیت خدا در روز قیامت با چشم ظاهری توسط مؤمنین شده، ولی خواجه رؤیت را به این معنی رد کرده و معتقد است که خدا با چشم ظاهری قابل رؤیت نیست.
بررسی تطبیقی نجات اخروی در امامیه و اشاعره
نویسنده:
پدیدآور: سجاد فضلعلی ؛ استاد راهنما: حمید ملک مکان ؛ استاد مشاور: نعیمه پورمحمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
یکی از مسائل مهم و پر کاربرد کلامی،‌ بحث نجات اخروی است. متکلمان امامیه و اشاعره در این خصوص معتقد به نجات اخروی مومنان همه مذاهب اسلامی و حتی بسیاری از پیروان سایر ادیان نیز هستند. مسأله این پژوهش این است که مسلمانان باید حساب دنیا را از آخرت جدا نموده و در دنیا با همه مذاهب و حتی پیروان ادیان دیگر رابطه مسالمت آمیز داشته باشند. حساب آخرت را نیز باید به خدا واگذار کرده و از اسبابی که خداوند متعال فراهم کرده نهایت استفاده را برده و با تفضل الهی به سعادت و نجات اخروی دست پیدا کنند. تبیین دیدگاه امامیه و اشاعره به عنوان دو مکتب کلامی بزرگ جهان اسلام به حل این مسأله کمک زیادی خواهد کرد. در قرآن کریم و روایات، اسبابی برای نجات اخروی ذکر شده است. بیشتر این اسباب که شامل اسباب اعتقادی مانند هدایت، عفو، شفاعت الهی و اسباب عملی و اخلاقی مانند ایمان و توبه مورد اتفاق امامیه و اشاعره است. هر کدام از امامیه و اشاعره در خداشناسی،‌ انسان شناسی و فرجام شناسی دارای مبانی هستند که به وسیله آن اسباب مذکور را تبیین می کنند. امامیه با توجه به آیات قرآن کریم معتقدند: خداوند متعال برای انسان، فطرت، عقل و قدرت اختیار قرار داده است. بر همین مبنا به حسن و قبح عقلی قائل بوده و بر اساس آن توحید افعالی و صفات فعل خداوند و فرجام انسان ها را تببین می کنند. بنابراین معتقدند اراده خداوند متعال بر اساس رحمت، حکمت و عدالت خواهد بود. اقتضای این صفات نیز این است که خلقت انسان هدفمند بوده و برای رسیدن به این هدف، خداوند متعال همه اسباب آن را فراهم می کند و بر اساس امکاناتی که به انسان داده است به او پاداش و عقاب خواهد داد. مجموع این مبانی و اسباب مذکور، دیدگاه نجات اخروی را تشکیل می دهد. با این دیدگاه، انسانی که به دین حق دست پیدا نکرده اگر دارای شرایطی همچون تسلیم در برابر حق بودن، نیت خیر، سعی و تلاش در جهت رسیدن به حقیقت و التزام به یقین بوده است و در نرسیدن به حقیقت جاهل قاصر باشد، کافر نبوده و به نجات اخروی دست پیدا می کند. اشاعره نیز در مبانی خویش با توجه به برداشتی که از توحید افعالی دارند، معتقد به حسن و قبح شرعی افعال و اراده مطلق الهی هستند و بر همین اساس به تبیین اسباب نجات اخروی پرداخته اند. ایشان بر اساس مبانی خود، قائل به خلق هدایت و ایمان از جانب خداوند متعال نسبت به برخی بندگان هستند و بنابر ادله نقلی معتقدند، هدایت، عفو و شفاعت الهی شامل همه مومنان شده و کسانی که دعوت الهی به دستشان نرسیده نیز اهل نجات اخروی هستند. همچنین معتقدند همه مسلمانان حقیقی مذاهب اسلامی مومن هستند و درباره پیروان سایر ادیان نیز با شرایطی معتقد به نجات اخروی هستند. در نتیجه دیدگاه اشاعره درباره نجات اخروی به رحمت و تفضل الهی گره خورده است. از مجموع بررسی دو دیدگاه این نتیجه به دست می آید که بدون رحمت و تفضل الهی کسی به نجات اخروی دست پیدا نمی کند اما با این تفاوت که مسیر رحمت الهی خداوند از دیدگاه امامیه با اعتقاد به عقلی بودن حسن و قبح افعال و از دیدگاه اشاعره با اعتقاد به شرعی بودن حسن و قبح افعال است. همچنین هر دو دیدگاه یکدیگر را اهل نجات دانسته و درباره سایر ادیان معتقد به نجات افراد بسیاری هستند. نوشتار حاضر با بررسی منابع کتابخانه‌‌ای و جستجو و تتبع در آثار متکلمان امامیه و اشاعره و نیز پژوهش‌های صورت گرفته در این زمینه، و گردآوری داده‌‌ها و تحلیل آن‌ها به روش توصیفی‌تحلیلی، به نگارش در آمده است.
بررسی مساله خاتمیت از دیدگاه علامه طباطبایی و اقبال لاهوری و شهید مطهری و پاسخ به شبهات در این زمینه
نویسنده:
پدیدآور: محمد رستمی ؛ استاد راهنما: علی زنگویی ؛ استاد مشاور: سیدمحمد رضوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله خاتمیت از مسائل ضروری و مورد قبول دین اسلام و مسلمانان است،که در قرآن، احادیث و روایات نیز آمده است. بنا‌بر اعتقاد دانشمندان و محققان، مبحث خاتمیت و اینکه بعد از اسلام، دین و بعد از حضرت محمد‌(ص)، پیامبری نمی‌آید در اواخر قرن بیستم به اوج خود رسید و مسئله خاتمیت، مهم‌تر و گسترده‌تر از قبل گردید، به دلیل اینکه فرقه‌های ضا‌له همچون؛ بهائیت و مدعیان ادیان نوظهور رواج یافت، از سوی دیگر به وجود آمدن نگرشی جدید نسبت به دین که باعث به وجود آمدن پرسش‌هایی شد که از مدرنیته نشات می‌گرفت، باعث ایجاد تحلیل و نگرش خاصی از نبوت و خاتمیت و همچنین وحی شد، که این نوع نگاه به مسئله خاتمیت بیشتر تاثیر پذیرفته از نظریه‌ی تجربه دینی بوده، که اولین بار توسط اقبال لاهوری مطرح شد. در این پژوهش که به روش، توصیفی-تحلیلی نگاشته شده است، قصد داریم با توجه به نظرات، سه فیلسوف مسلمان (علامه طباطبایی، اقبال لاهوری،شهید مطهری) به این سوال پاسخ دهیم که؛ چه عواملی باعث می شود تا دین اسلام به عنوان آخرین دین الهی از سوی خداوند برای هدایت بشر برگزیده شود. به همین منظور ضمن بیان دیدگاه سه اندیشمند برجسته: علامه محمدحسین طباطبایی، علامه محمد اقبال‌لاهوری و شهید مرتضی مطهری در مورد خاتمیت و مقایسه نظرات آنان و به شبهات پیرامون این مسئله نیز بپردازیم. نتیجه حاصل از این پژوهش اینگونه است‌که؛ عوامل و دلایلی وجود دارد که دلالت بر‌این دارد که اسلام آخرین دین الهی و حضرت محمد(ص)، خاتم النبین می‌باشد. براساس نظرات مطرح شده در این نوشتار، دلایل گوناگونی برای اثبات خاتمیت دین اسلام و خاتم النبین بودن حضرت محمد(ص) وجود دارد. به طور خلاصه می‌توان گفت؛ اسلام، دینی کامل و جامع می‌باشد که احکام آن بر‌اساس سرشت و ذات آدمی است. بشر به وسیله احکام و تعالیم اسلام می‌تواند مورد هدایت قرار بگیرد و راه سعادت خویش را بیابد. پس لازم نمی‌آید، دین جدیدی ظهور کند. نکته دیگر اینکه، رشد و بلوغ فکری بشر باعث آن شده است که برای تفسیر، ترویج و تبلیغ دین، احتیاج به پیامبر دیگری نباشد. علامه طباطبایی و شهید مطهری، ویژگی‌های دین اسلام و احکام آن و نیز رشد و بلوغ فکری بشر را از دلایل خاتمیت می‌دانند. درحالیکه اقبال معتقد است‌که؛ با توجه به رشد و بلوغ فکری بشر، دیگر احتیاجی به دین و احکام آن نمی‌باشد و آدمی با بهره بردن از عقل خویش می‌ُتواند راه سعادت را بیابد.
نقش دین در زندگی فردی و اجتماعی انسان از دیدگاه متفکران مسلمان(اقبال لاهوری وشهید مطهری)
نویسنده:
پدیدآور: فاطمه قربانی ؛ استاد راهنما: عظیم حمزئیان ؛ استاد مشاور: رستم شامحمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بشر امروز با پیشرفت در علم و فناوری و پیچیدگی‌های دنیای مدرن از دین فاصله گرفته و‌‌ از معنویات دور شده است. این امر باعث ایجاد حس بی‌هویتی و پوچ‌گرایی در انسان گردیده در حالی که فطرتاً به معنا‌‌داری و هدفمندی نیازمند است. تنها منبع پاسخ‌گو به این نیاز بشردین است‌‌، پس لزوم دین‌داری از مهمترین نیازهای بشر محسوب می‌شود. از جمله کارکرد‌های دین در دنیای امروز می‌توان به ایجاد حس آرامش باطنی، خودباوری در پی کسب تعالیم دینی، زندگی آزادانه، اهتمام به تفکر و کسب معرفت از طریق انطباق علم و دین، به کارگیری اصول اخلاقی دینی در زندگی اشاره کرد. این پژوهش با هدف بررسی علل دین‌داری و نقش دین در زندگی انسان با توجه به دیدگاه‌های دو متفکر بزرگ جهان اسلام، علامه اقبال لاهوری و استاد شهید مطهری با روش تحقیق کتابخانه‌ای، توصیفی و مقایسه‌ای صورت گرفته است، که با مراجعه‌ی مستقیم به منابع اصلی و فیش برداری از آنها تنظیم و دسته بندی شده است. مهم‌ترین نتایج و یافته‌های این پژوهش حاکی از آن است که هر دو متفکر، دین را تأمین کننده آرامش و آزادی انسان دانسته و همچنین آن را احیا کننده فرد و جامعه و پیش‌برنده‌ی آن در زمینه‌های اخلاقی، علمی و فرهنگی می‌دانند و تنها در زمینه خاتمیت و وحی اختلاف نظر دارند. اقبال سرشت وحی را از سنخ غریزه و از نوع تجربه‌‌ی دینی می‌داند درحالی که مطهری وحی را هدایتی مافوق حس و عقل معرفی می‌کند و با تجربی بودن آن مخالف است و آن را تا حدود زیادی اکتسابی می‌داند.
مقایسه دیدگاه های شیخ مفید، فاضل مقداد و علامه مجلسی در ساختار، مسائل و روش استدلال علم کلام
نویسنده:
پدیدآور: احمد ضرابیه ؛ استاد راهنما: جواد پورروستایی ؛ استاد مشاور: جواد پورروستایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
علم کلام در گذر زمان، شاهد تحولات زیادی بوده است. این امر باعث شده است تا متکلمین در تبیین مسائل کلامی، روش ها و ساختار کلامی خاصی را استفاده نمایند. فضای حاکم بر عصر متکلّم و شرایط جامعه و همچنین شوق اکثریت مردم در فهم صحیح از مباحث دین، در پیدایش مکاتب کلام اسلامی مؤثر بوده است. نبود آثاری مدون پیرامون بررسی مسائل، روش و ساختار کلامی در مقایسه میان متکلمین عقل گرا و نقل گرا در کلام اسلامی منجر به بررسی گزینش کتب کلامی شیخ مفید، فاضل مقداد و علامه مجلسی در فصل اول و توصیف و تحلیل روش و مسائل و ساختار کلامی آن ها در فصول دیگر شده است. گزینش روش متناسب با موضوع، تصویر عقلائی از صفات الهی، تقسیمات موضوعی و ... از موارد اتفاق و غلبه کاربرد استدلالات عقلی در تجزیه مسائل، کیفیت و کمّیت آن، میزان پردازش و ... از اختلافات شیخ مفید و فاضل مقداد با علامه مجلسی، از جمله نتایج حاصل از این نوشتار است.
بررسی انتقادی دیدگاه محمد بن زکریای رازی و ابوحاتم رازی در باب عقل گرایی
نویسنده:
پدیدآور: محمد هادی فضل الله نژاد ؛ استاد راهنما: یارعلی کردفیروزجائی ؛ استاد مشاور: سیدمحمود نبویان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
در این نوشتار دو موضع منتسب به زکریای رازی، یعنی دین‌ گریزی و نبوت ستیزی، بررسی شده و با تبیین جایگاه عقل در نصوص دینی، متون فلسفی، مشرب علم‌شناختی، و هم‌چنین با سنجش موقعیت زمانی و مکانی عصر این حکیم، به منشأ اختلافات او با ابوحاتم رازی توجه شده است. منابع به روش کتابخانه‌ای فراهم آمده‌اند و بررسی کلمات متفکران با روش تحلیلی- مقایسه‌ای صورت گرفته است. به روایت ابوحاتم، مناظراتی میان ایشان در گرفته که طبق کتاب اعلام النبوه، هم طرح کننده شبهات و هم پاسخ دهنده آن‌ها شخص راوی مناظره بوده است. اختلاف دو رازی در پذیرش نبی یا امام به عنوان هدایت‌گر قافله بشری برای رسیدن به سعادت غایی است. به این معنا که زکریای رازی منتسب به دفاع از عقلانیت افراطیِ مستقل از ارشاد نبی یا امام است و ابوحاتم به دنبال اعتقادات اسماعیلی خود، به عقلانیت ملازم با شرع باور دارد. در مقام داوری میان دو نظر، باید توجه داشت که زکریای رازی به سبب آشنایی ناتمام با اندیشه اصیل اسلامی و نیز به سبب غلبه اختلافات دینی در زمانه وی، از شناخت دقیق منزلت دین بازمانده؛ که عقلانیت ادعایی او به همین ضعف مبنایی و در حقیقت به یک قصور اعتقادی باز می‌گردد.
بررسی تطبیقی اندیشه اخلاقی آیت الله مصباح یزدی با اندیشه اخلاقی کیرکگارد
نویسنده:
پدیدآور: نور تسی یورگنسن ؛ استاد راهنما: محمد سهرابیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش به بررسی رابطه بین اندیشه اخلاقی اسلام و مسیحیت می‌پردازد. در این تحقیق، درمی‌یابیم که ایمان، عنصر اصلی و مشترک هر دو تفکّر اخلاقی است .آیت الله مصباح یزدی، بعنوان متفکری برجسته در عرصه ی اخلاق اسلامی، ایمان را یک معیار کلیدی اخلاق اسلامی می‌داند که عقل آن را درک و تایید می‌کند. در مقابل این دیدگاه، برداشت سورن کیرکگارد، فیلسوف دانمارکی، قرار دارد. او استدلال می کند که حتی اگر دستورات پروردگارغیر منطقی باشد، بالاترین ویژگی اخلاقی، رسیدن به مقام تسلیم است. کیرکگارد نتیجه می‌گیرد که هدف غایی انسان ها رسیدن به مقام تسلیم ابراهیمی در برابر خداوند است. در حالی که آیت الله مصباح یزدی باور دارد که هدف از زندگی انسان رسیدن به سعادت است، و این سعادت تنها از طریق قرب الهی ممکن است. هر دو مکتب اخلاقی، بر اهمیت شناخت خدا به عنوان داور حقیقی فضایل و ارزش های اخلاقی تأکید می کنند و چنین نتیجه می گیرند که رفتار انسان مطابق با خواست خداوند بالاترین مقام اخلاقی است. تفاوت در اندیشه اخلاقی مصباح یزدی و کیرکگارد ریشه در فهم آن دو از مقوله ی دین دارد .کیرکگارد استدلال می‌کند که در پارادوکس بین دین و اعتقاد، حتی با وجود باورهای غیر معقول، عمل به آنها بالاترین فضیلت اخلاقی است. در حالی که آیت الله مصباح یزدی استدلال می کند که ایمان ضرورتا خلاف عقل نیست؛ زیرا اعتقادات اسلامی هیچ یک از پارادوکس‌هایی که در مسیحیت دیده می‌شود را ندارد. هر دو متفکر در این مسأله که زندگی انسان و هدف او به خداوند ارتباط دارد، هم نظر هستند و هدف نهایی هر دو تفکر اخلاقی، نیل به خداوند و قرب الهی، از طریق پایبندی به مسئولیت های انسانی است . این بدان معنی است که هر دو تفکر اخلاقی اینگونه تشریح می کنند که صاحب فضایل اخلاقی بودن، به معنای تحقق مسئولیت های اخلاقی نسبت به خداوند، خود و دیگران است. در نهایت، نیل به همکاری و همزیستی، همبستگی و وحدت مابین خداوند و تمام مخلوقاتش، و حفظ فضایل در ارتباط با تمام ابعاد زندگی، منجر به سعادت نهایی خواهد شد.
  • تعداد رکورد ها : 9010