جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 40690
يوحنائيه
عنوان :
نویسنده:
نامشخص
نوع منبع :
کتاب , آثار مخطوط(خطی) و طبع قدیم
چکیده :
اين رساله در ذريعه ج 23ص176 و ج 24ص296 معرفي شده ليكن آغازش را با اندكي اختلاف آورده است، داستاني است كه يوحنا وارد مجلسي مي شود كه در آن علماي هر چهار مذهب حاضرند (برگ 89ر) و با يك گفتگو دارد. عناوين: يوحنا گفت، ابوحنيفه گفت، رشيد شافعي گفت، احمد حنبل گفت ... . . او لعن بر ابوبكر را براي غصب فدك جائز مي شمرد. (علينقي منزوي و حبيب الله عظيمي) درباره اين رساله گفتگو بسيار است. در اينکه اين رساله ابتدا به عربي تاليف شده وتحريرهاي مختلف فارسي ترجمه آن است يا از ابتدا به فارسي بوده است واز چيزي ترجمه نشده وحتي در - مورد مولف آن اختلاف است وگاهي آن را به « ابوالفتوح رازي » صاحب تفسير قرآن نسبت داده اند اما شعراني مصحح تفسير او، آن را مشکوک دانسته و گفته: اين گونه قصه هاي منحول براي بيان مذاهب و احتجاج برصحت آن از قديم معمول بوده است. كتابي نظير همين كتاب به سيد بن طاووس نسبت داده شده كه فردي نصراني به نام عبدالمحمود مسلمان شده بود و همان اتفاق براي او افتاد. الذريعه مي گويد كه قصه اي خيالي است مثل قصه «جزيره خضراء»، «الحقايق الراهنة»، الطرائف» و «حسنيه». احمد منزوي از آن تحت عناوين «رساله يوحنا»، «رساله در امامت»، «منهاج المناهج»، و «رساله در حقانيت شيعه» ياد كرده است. تحرير اين رساله گوناگون است و با يكديگر تفاوتهاي فاحشي دارد. مؤلف که خود را ذمي (نصراني) دانسته ودين اسلام را قبول نموده، مي گويد: پيرامون مذاهب اسلامي بحث کرده وحق وباطل آنها را تمييز داده است. اين رساله در رد مذاهب غير شيعه مي باشد ومخالفتهايي که پس ازدرگذشت پيامبر گرامي اسلام رخ داده را بازگو مي کند. اين رساله غير ازرساله يوحنا ذمي فارسي است که «منهاج المناهج» نيز ناميده مي شود. قصه اي خيالي همانند قصه <جزيره خضراء> است اين رساله به ابوالفتوح رازي صاحب تفسير <روض الجنان> نيز نسبت داده شده، اين رساله تحريرات مختلف فارسي وعربي دارد وبا نامهاي متعددي خوانده شده وبه شکلهاي متعدد به چاپ رسيده است داراي مباحثي از اصول وفروع است. در آن آمده: قال يوحنا: لما اردت الدخول في الاسلام رايت المسلمين مختلفين فيما بينهم ورايت الحق في موارد الاختلاف مع الشيعه عقلا فاعتنقت هذا المذهب احتجاجاتي است در امامت كه بصورت داستان مناظره ايست از يوحنا نام ذمي با مذاهب چهارگانه اهل سنت در اثبات خلافت بلافصل حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام زمينه مطالب و روش تأليف اين رساله مانند الزام النواصب است بزياده كه بخش عمده عبارات اين رساله مطابقت با آن كتاب دارد و مينمايد كه همان رساله است با اندك زياده. شيخ بحراني در كشكولش موسوم به «انيس المسافر و جليس الحاضر ص 303» اين رساله را بنام كتاب يوحنا درج نموده. روضات الجنات نسبت رساله يوحنا را بابوالفتوح رازي نقل كرده و آورده است كه بزبان فارسي تأليف شده است. اين نسخه براي حسينعلي خان امير نظام نوشته شده. (مهدي ولايي) تأليف: محتملاً قرن سيزدهم ق. نويسنده، كه خود را يكي از مطلعان مباحث مذهبي معرفي مي كند، مي گويد: پس از بحث و فحص در مسائل مختلف مذهبي و مطالعه در آداب و عقائد فرق گوناگون باين رسيدم كه اسلام دين بر حق و از مذاهب مختلفه اسلام، شيعه احق بر ديگر مذاهب است، لذا دست به تحرير اين رساله در اين مقوله زدم و در آن نشان دادم كه مذهب شيعه چيست و چگونه بر ساير مذاهب مختلف اسلام برتر است. (انوار) نويسنده مي گويد كه مرا اين وسوسه افتاد كه ببينم دين واقع كدام است و راه به حق بچه وسيله، لذا در دين موسي و عيسي و محمد سيري آغاز كردم و كتاب محمد يعني قرآن را نيكوتر يافتم و بر اين راه رفتم و در دين محمدي نيز طريق شيعيان را نيكوتر از طريق سنيان يافتم و معتقد شدم شيعي بر راه راست است. پس اين كتاب را در اين مورد پرداختم. (عبدالله انوار) نويسنده مي گويد من مردي غير مسلمان بودم و سر و كارم باعلوم عقلي بود چون بكارهاي نقلي پرداختم بآنجا رسيدم كه بدين اسلام گرايم پس مسلمان شدم و شهادتين گفتم و بعبادت دست يازيدم و كتب اسلامي از تفسير و حديث و اصول و فروع جمع كردم و بمطالعه نشستم با خواندن آنها اختلافها ديدم و عقائد متعدد يافتم و شبهات زياده دريافتم. او شبهات را باز مي گويد و بآنجا ميرسد كه در كلام اسلامي بايد حق با علي عليه السلام داسنت و مخالفان او را بر راه ناصواب گرفت. (عبدالله انوار) شرح مفصلي است به صورت مزجي بر رساله يوحناي ذمي، مؤلف ابتدا شرح حال يوحنا را آورده، وپس ازآن به تفصيل درباره فرق ومذاهب مختلفه بحث نموده وعقايد فرقه هاي هندي وفرقه آذر کيوان وشاگردان او، زردشت وديگرفرق را به تفصيل آورده وپس از آن به شرح رساله يوحنا پرداخته است. مؤلف، پس از تحقيق مذاهب صائبي، يهودي، مجوسي، نصراني و اسلام، مشرف به دين اسلام گرديده سپس با مطالعه كتب اسلامي از تفسير، حديث، اصول، عقايد، فقه و فروع از تمامي فرقه هاي اسلامي، منشأ اختلاف آنها را بررسي، و پس از مشاهده اختلاف در ميان بزرگان صحابه، براي اثبات حق نزد علماي مذاهب چهارگانه اهل سنت به بغداد رفته؛ و در سؤال و جواب خود پيرامون اثبات حقانيت شيعه و امامت علي بن ابي طالب (ع) به مناظره علمي نشسته؛ و آن مباحث را در رساله حاضر به رشته تحرير درآورده است. اين رساله با نگارش متعدد و نامهاي مختلف مشاهده شده كه برخي از آن به عربي و برخي ديگر به فارسي، برخي با نام «منهاج المناهج» و بعضي با نام «رساله در حقانيت شيعه» و بعضي با نام «رساله امامت». همچنين مؤلف رساله مورد ترديد و اختلاف است. برخي از علما نام يوحنا را بعنوان مؤلف، جعلي دانسته و رساله را به ابوالفتوح رازي نسبت داده اند. با تطبيق نسخه حاضر با دو نسخه خطي عربي و يك نسخه فارسي رساله، موجود در كتابخانه ملي با شماره هاي 431/ف و 1698/ع و 2772/ف، چنين مشخص مي گردد كه رساله «منهاج المناهج» ترجمه فارسي همين رساله يوحنا -با كمي تغيير در نگارش مطالب- است؛ و ديگر رساله هاي مختلف با يكي از نامهاي مذكور، يكي از همين دو متن عربي (رساله يوحنا) و فارسي (منهاج المناهج) است. (حبيب الله عظيمي) منسوب به ابوالفتوح رازي احتجاجاتي است در اثبات حقانيت مذهب تشيع از زبان يوحنا بن اسرائيل ذمي و در پايان كتاب بابي است در مثالب خلفا. اين كتاب تحريرهاي متفاوتي اعم از فارسي و عربي دارد كه برخي به چاپ رسيده است. «طباطبائي بهبهاني» بنام يوحنا بن اسرائيل ذمي است و گفتگوهاي او با دانشمندان سني بعربي و در كلام شيعي است و اثبات امامت بروش اثنا عشريان نسخه هاي ش2/1927 و 7/1929 اين كتابخانه و نسخه كتابخانه دانشكده ادبيات (فهرست ص290) بايد ترجمه فارسي اين يكي باشد. دو نسخه ديگر از اين متن در فهرست طوس (4/154) ياد شده است. آن را هم مانند حسنيه از ابوالفتوح رازي نيز دانسته اند (مجلس 3/26-روضات 184 از رياض العلماء) اين رساله در كشكول بحراني (ص303- ... ) آمده و با الزام النواصب بي پنو ندنيست و در نسخه ش730 طوس از شيخ بهاء الدين آملي (؟) دانسته شده است (محمد تقي دانش پژوه) رساله اي كوتاه درباره اثبات حقانيت اماميه و رد عقايد اهل سنت توسط مؤ‌لف كه خود را از اهل ذمه دانسته و براي يافتن مذهب حق كوشش نموده است. (طيار مراغي) رساله اي اعتقادي است در اثبات امامت حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام و حقانيت شيعه اثني عشري. مؤلف خود را ذمي معرفي نموده كه با تحقيق بسيار از ميان اديان گوناگون، اسلام را برگزيده است، سپس با تناقضات بسياري روبرو شده و در خلال تحقيقات و مباحثات به فضائل و مناقب امام علي عليه السلام مي پردازد به حقانيت مكتب شيعه پي مي برد. رساله اي با اين مضمون به فارسي با نام منهاج المناهج از اين مؤلف در برخي كتابخانه ها موجود است كه به نظر مي رسد از لحاظ محتوا همخواني داشته باشند. (سيد محمود مرعشي) علامه زاهد جمال السالكين علي بن موسي بن جعفر بن محمد بن محمد الطاووس الحسيني مشهور ب (سيد بن طاووس) كتابي تأليف نمود بنام (الطرائف) و خود را بنام مستعار عبدالمحمود بن داوود، و از اهل ذمه خواند، و در مقدمه كتاب يادآور شده: كه طالب مذهب حق شدم و پس از شناختن دين محمد صلي الله عليه و آله در سدد شناختن پيروان او برآمدم و در چهار مذهب حنفي، ‌مالكي، شافعي، حنبلي كاوش كردم و اختلافات آنان را درك نكرده اند، پس از كجا اين مذاهب را آورده اند، سپس در كمال متانت و انصاف شروع به بحث و سئوال و جواب درآمده و مذهب حقه اثني عشري را ثابت نموده. چرا خود را عبدالمحمود بن داود و از اهل ذمه خوانده؟ زيرا كه (محمود) از اسماء الله مي باشد، و از پدران او هم با اين نام بوده اند، و خويش را از اهل ذمه خوانده؟ زيرا كه از سادات علوي است و از براي آنان حقي بزرگ بر ذمه مسلمين است. اين كتاب (يوحنا بن اسرائيل مصري) هم بهمان روال (الطرائف) ابن طاووس تأليف شده در مقدمه ميگويد: (اما بعد چنين گويد: يوحنا بن اسرائيل مصري عفر الله له كه چون ايزد تعالي چشم عقل مرا بنور هدايت روشن كرد و آئينه دلم را بصيقل عنايت بزدائيد، يقينم حاصل شد كه سعادت ابدي و نجات سرمدي باعتقاد صحيح در شناختن خدا و رسول و امام و معاد و عمل به عبارات شرعيه حاصل شود، و چنين اعتقاد را جز از طريق عقل و شرع حاصل نتوان كرد، و ديدم كه اين هرد و طائفه كه خود را اهل شرع و عقل دانسته اند چندان بهم اختلاف كرده اند و بعكس يكديگر گفته اند كه عقل از پيروي و متابعات ايشان نفرت گيرد، مثل اينكه بعضي گفته اند كه عالم قديم است و بعض ديگر گفته اند كه حادث است، و بعض ديگر گفته اند كه خداوند عالم منزه است از حيث جسميت و عرضيت و بعض ديگر گفته اند كه جسم است و بر عرش نشسته است و از عرش چهار انگشت بالاتر است، و بعضي گفته اند كه خدا يكي است و ديگري گفته دوتا است، و ديگري سه دانسته، و بعضي گفته اند كه خدا در فعل خود اختيار ندارد، و بعضي بر آنند كه خدا عالم است بهمه اشياء و بعضي گفته اند كه خدا عالم نيست). و پس از شرح و بسط در اديان و نقل اختلافاتشان، راجع به دين مبين اسلام و گفته هاي اهل سنت و عامه آمده و از مذاهب اربعه سخن بميان آورده و از تناقضات آنان و اختلاف بانص قرآن و سنت پيغمبر صلي الله عليه و آله شواهدي نقل كرده، و در آخر به لزوم پيروي از مذهب اهل بيت را واجب دانسته. و متأسفانه ممكن نشد كه پرده را بالا بزنيم و از شخصيت مؤلف اطلاعي بدست بياوريم و قد نقلها العلامة المتتبع الحاج الشيخ آقا بزرگ الطهراني في الذريعة (ج25ص296تحت رقم189)، و أعتقد أن هذه الحكاية و أمثالها مثل الجزيرة الخضراء و الطرائف و غيرها من القصص الخيالية و الله العالم بحقائق الامور. و از آنجائي كه اين رساله حاوي استدلالات مبرهني است در صورتيكه شخصي از اهل تحقيق و كنج كاوي باشد و با تفحص و تعمق و خستگي ناپذير مدارك اوليه را جستجو نمايد و از كتب معتبره نقل كند، بسيار و بسيار قابل استفاده همگاني است. داستان تحقيق يوحنا ـ طبيب بني اسرائيلي ـ مباحثه اي كه با علماي چهار فرقه اهل سنت داشته و دلايل رد آن ها و حقانيت شيعه را بيان مي كند. (كريمي، سميره) [فهرست آستان قدس 4/154؛ التراث العربي 3/117؛ مدرسه نمازي ص 378؛ الذريعة 25/296 و 297 و 2/289؛ الهيات مشهد 2/527؛ مجلس 26/36؛ نسخه هاي خطي فارسي 2/950؛ مرعشي 30/130و 16/153 و 11/211 و 36/601؛ حضرت معصومه 1/264؛ رياض العلماء 5/388؛ مجموعه رسائل فارسي، مايل هروي 3/213؛ مدرسه حجتيه ص 110؛ مدرسه فيضيه 2/9 و 2/72؛ كتابخانه ملك 8/248 و 9/206؛ رضوي 4/154 ش 730؛ مجلس 6/55؛ م 950 و 890 و 997؛ كتابخانه ملي 6/392 و 10/284 و 13/266 و 1/410 و 13/266 و 17/332 و 16/412؛ الهيات تهران ص 276؛ مجلس شورا 26/36 و 26/231؛ ادبيات تهران 1/290؛ دانشگاه تهران 9/895 و 12/2575 و 12/2820؛ موسسه آية الله بروجردي 1/228؛ نشريه 5/306؛ رايانه ملي ص 1839؛ تراثنا س6ش/3 114؛ مدرسه فيضيه 2/172؛ ميراث اسلامي 8/461؛ دهگان ابراهيم 1/193؛ مرعش 16/153، مركز احياء ميراث 7/237؛ فهرستواره منزوي 9/326]
يوحنائيه
عنوان :
نویسنده:
نامشخص
نوع منبع :
کتاب , آثار مخطوط(خطی) و طبع قدیم
چکیده :
اين رساله در ذريعه ج 23ص176 و ج 24ص296 معرفي شده ليكن آغازش را با اندكي اختلاف آورده است، داستاني است كه يوحنا وارد مجلسي مي شود كه در آن علماي هر چهار مذهب حاضرند (برگ 89ر) و با يك گفتگو دارد. عناوين: يوحنا گفت، ابوحنيفه گفت، رشيد شافعي گفت، احمد حنبل گفت ... . . او لعن بر ابوبكر را براي غصب فدك جائز مي شمرد. (علينقي منزوي و حبيب الله عظيمي) درباره اين رساله گفتگو بسيار است. در اينکه اين رساله ابتدا به عربي تاليف شده وتحريرهاي مختلف فارسي ترجمه آن است يا از ابتدا به فارسي بوده است واز چيزي ترجمه نشده وحتي در - مورد مولف آن اختلاف است وگاهي آن را به « ابوالفتوح رازي » صاحب تفسير قرآن نسبت داده اند اما شعراني مصحح تفسير او، آن را مشکوک دانسته و گفته: اين گونه قصه هاي منحول براي بيان مذاهب و احتجاج برصحت آن از قديم معمول بوده است. كتابي نظير همين كتاب به سيد بن طاووس نسبت داده شده كه فردي نصراني به نام عبدالمحمود مسلمان شده بود و همان اتفاق براي او افتاد. الذريعه مي گويد كه قصه اي خيالي است مثل قصه «جزيره خضراء»، «الحقايق الراهنة»، الطرائف» و «حسنيه». احمد منزوي از آن تحت عناوين «رساله يوحنا»، «رساله در امامت»، «منهاج المناهج»، و «رساله در حقانيت شيعه» ياد كرده است. تحرير اين رساله گوناگون است و با يكديگر تفاوتهاي فاحشي دارد. مؤلف که خود را ذمي (نصراني) دانسته ودين اسلام را قبول نموده، مي گويد: پيرامون مذاهب اسلامي بحث کرده وحق وباطل آنها را تمييز داده است. اين رساله در رد مذاهب غير شيعه مي باشد ومخالفتهايي که پس ازدرگذشت پيامبر گرامي اسلام رخ داده را بازگو مي کند. اين رساله غير ازرساله يوحنا ذمي فارسي است که «منهاج المناهج» نيز ناميده مي شود. قصه اي خيالي همانند قصه <جزيره خضراء> است اين رساله به ابوالفتوح رازي صاحب تفسير <روض الجنان> نيز نسبت داده شده، اين رساله تحريرات مختلف فارسي وعربي دارد وبا نامهاي متعددي خوانده شده وبه شکلهاي متعدد به چاپ رسيده است داراي مباحثي از اصول وفروع است. در آن آمده: قال يوحنا: لما اردت الدخول في الاسلام رايت المسلمين مختلفين فيما بينهم ورايت الحق في موارد الاختلاف مع الشيعه عقلا فاعتنقت هذا المذهب احتجاجاتي است در امامت كه بصورت داستان مناظره ايست از يوحنا نام ذمي با مذاهب چهارگانه اهل سنت در اثبات خلافت بلافصل حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام زمينه مطالب و روش تأليف اين رساله مانند الزام النواصب است بزياده كه بخش عمده عبارات اين رساله مطابقت با آن كتاب دارد و مينمايد كه همان رساله است با اندك زياده. شيخ بحراني در كشكولش موسوم به «انيس المسافر و جليس الحاضر ص 303» اين رساله را بنام كتاب يوحنا درج نموده. روضات الجنات نسبت رساله يوحنا را بابوالفتوح رازي نقل كرده و آورده است كه بزبان فارسي تأليف شده است. اين نسخه براي حسينعلي خان امير نظام نوشته شده. (مهدي ولايي) تأليف: محتملاً قرن سيزدهم ق. نويسنده، كه خود را يكي از مطلعان مباحث مذهبي معرفي مي كند، مي گويد: پس از بحث و فحص در مسائل مختلف مذهبي و مطالعه در آداب و عقائد فرق گوناگون باين رسيدم كه اسلام دين بر حق و از مذاهب مختلفه اسلام، شيعه احق بر ديگر مذاهب است، لذا دست به تحرير اين رساله در اين مقوله زدم و در آن نشان دادم كه مذهب شيعه چيست و چگونه بر ساير مذاهب مختلف اسلام برتر است. (انوار) نويسنده مي گويد كه مرا اين وسوسه افتاد كه ببينم دين واقع كدام است و راه به حق بچه وسيله، لذا در دين موسي و عيسي و محمد سيري آغاز كردم و كتاب محمد يعني قرآن را نيكوتر يافتم و بر اين راه رفتم و در دين محمدي نيز طريق شيعيان را نيكوتر از طريق سنيان يافتم و معتقد شدم شيعي بر راه راست است. پس اين كتاب را در اين مورد پرداختم. (عبدالله انوار) نويسنده مي گويد من مردي غير مسلمان بودم و سر و كارم باعلوم عقلي بود چون بكارهاي نقلي پرداختم بآنجا رسيدم كه بدين اسلام گرايم پس مسلمان شدم و شهادتين گفتم و بعبادت دست يازيدم و كتب اسلامي از تفسير و حديث و اصول و فروع جمع كردم و بمطالعه نشستم با خواندن آنها اختلافها ديدم و عقائد متعدد يافتم و شبهات زياده دريافتم. او شبهات را باز مي گويد و بآنجا ميرسد كه در كلام اسلامي بايد حق با علي عليه السلام داسنت و مخالفان او را بر راه ناصواب گرفت. (عبدالله انوار) شرح مفصلي است به صورت مزجي بر رساله يوحناي ذمي، مؤلف ابتدا شرح حال يوحنا را آورده، وپس ازآن به تفصيل درباره فرق ومذاهب مختلفه بحث نموده وعقايد فرقه هاي هندي وفرقه آذر کيوان وشاگردان او، زردشت وديگرفرق را به تفصيل آورده وپس از آن به شرح رساله يوحنا پرداخته است. مؤلف، پس از تحقيق مذاهب صائبي، يهودي، مجوسي، نصراني و اسلام، مشرف به دين اسلام گرديده سپس با مطالعه كتب اسلامي از تفسير، حديث، اصول، عقايد، فقه و فروع از تمامي فرقه هاي اسلامي، منشأ اختلاف آنها را بررسي، و پس از مشاهده اختلاف در ميان بزرگان صحابه، براي اثبات حق نزد علماي مذاهب چهارگانه اهل سنت به بغداد رفته؛ و در سؤال و جواب خود پيرامون اثبات حقانيت شيعه و امامت علي بن ابي طالب (ع) به مناظره علمي نشسته؛ و آن مباحث را در رساله حاضر به رشته تحرير درآورده است. اين رساله با نگارش متعدد و نامهاي مختلف مشاهده شده كه برخي از آن به عربي و برخي ديگر به فارسي، برخي با نام «منهاج المناهج» و بعضي با نام «رساله در حقانيت شيعه» و بعضي با نام «رساله امامت». همچنين مؤلف رساله مورد ترديد و اختلاف است. برخي از علما نام يوحنا را بعنوان مؤلف، جعلي دانسته و رساله را به ابوالفتوح رازي نسبت داده اند. با تطبيق نسخه حاضر با دو نسخه خطي عربي و يك نسخه فارسي رساله، موجود در كتابخانه ملي با شماره هاي 431/ف و 1698/ع و 2772/ف، چنين مشخص مي گردد كه رساله «منهاج المناهج» ترجمه فارسي همين رساله يوحنا -با كمي تغيير در نگارش مطالب- است؛ و ديگر رساله هاي مختلف با يكي از نامهاي مذكور، يكي از همين دو متن عربي (رساله يوحنا) و فارسي (منهاج المناهج) است. (حبيب الله عظيمي) منسوب به ابوالفتوح رازي احتجاجاتي است در اثبات حقانيت مذهب تشيع از زبان يوحنا بن اسرائيل ذمي و در پايان كتاب بابي است در مثالب خلفا. اين كتاب تحريرهاي متفاوتي اعم از فارسي و عربي دارد كه برخي به چاپ رسيده است. «طباطبائي بهبهاني» بنام يوحنا بن اسرائيل ذمي است و گفتگوهاي او با دانشمندان سني بعربي و در كلام شيعي است و اثبات امامت بروش اثنا عشريان نسخه هاي ش2/1927 و 7/1929 اين كتابخانه و نسخه كتابخانه دانشكده ادبيات (فهرست ص290) بايد ترجمه فارسي اين يكي باشد. دو نسخه ديگر از اين متن در فهرست طوس (4/154) ياد شده است. آن را هم مانند حسنيه از ابوالفتوح رازي نيز دانسته اند (مجلس 3/26-روضات 184 از رياض العلماء) اين رساله در كشكول بحراني (ص303- ... ) آمده و با الزام النواصب بي پنو ندنيست و در نسخه ش730 طوس از شيخ بهاء الدين آملي (؟) دانسته شده است (محمد تقي دانش پژوه) رساله اي كوتاه درباره اثبات حقانيت اماميه و رد عقايد اهل سنت توسط مؤ‌لف كه خود را از اهل ذمه دانسته و براي يافتن مذهب حق كوشش نموده است. (طيار مراغي) رساله اي اعتقادي است در اثبات امامت حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام و حقانيت شيعه اثني عشري. مؤلف خود را ذمي معرفي نموده كه با تحقيق بسيار از ميان اديان گوناگون، اسلام را برگزيده است، سپس با تناقضات بسياري روبرو شده و در خلال تحقيقات و مباحثات به فضائل و مناقب امام علي عليه السلام مي پردازد به حقانيت مكتب شيعه پي مي برد. رساله اي با اين مضمون به فارسي با نام منهاج المناهج از اين مؤلف در برخي كتابخانه ها موجود است كه به نظر مي رسد از لحاظ محتوا همخواني داشته باشند. (سيد محمود مرعشي) علامه زاهد جمال السالكين علي بن موسي بن جعفر بن محمد بن محمد الطاووس الحسيني مشهور ب (سيد بن طاووس) كتابي تأليف نمود بنام (الطرائف) و خود را بنام مستعار عبدالمحمود بن داوود، و از اهل ذمه خواند، و در مقدمه كتاب يادآور شده: كه طالب مذهب حق شدم و پس از شناختن دين محمد صلي الله عليه و آله در سدد شناختن پيروان او برآمدم و در چهار مذهب حنفي، ‌مالكي، شافعي، حنبلي كاوش كردم و اختلافات آنان را درك نكرده اند، پس از كجا اين مذاهب را آورده اند، سپس در كمال متانت و انصاف شروع به بحث و سئوال و جواب درآمده و مذهب حقه اثني عشري را ثابت نموده. چرا خود را عبدالمحمود بن داود و از اهل ذمه خوانده؟ زيرا كه (محمود) از اسماء الله مي باشد، و از پدران او هم با اين نام بوده اند، و خويش را از اهل ذمه خوانده؟ زيرا كه از سادات علوي است و از براي آنان حقي بزرگ بر ذمه مسلمين است. اين كتاب (يوحنا بن اسرائيل مصري) هم بهمان روال (الطرائف) ابن طاووس تأليف شده در مقدمه ميگويد: (اما بعد چنين گويد: يوحنا بن اسرائيل مصري عفر الله له كه چون ايزد تعالي چشم عقل مرا بنور هدايت روشن كرد و آئينه دلم را بصيقل عنايت بزدائيد، يقينم حاصل شد كه سعادت ابدي و نجات سرمدي باعتقاد صحيح در شناختن خدا و رسول و امام و معاد و عمل به عبارات شرعيه حاصل شود، و چنين اعتقاد را جز از طريق عقل و شرع حاصل نتوان كرد، و ديدم كه اين هرد و طائفه كه خود را اهل شرع و عقل دانسته اند چندان بهم اختلاف كرده اند و بعكس يكديگر گفته اند كه عقل از پيروي و متابعات ايشان نفرت گيرد، مثل اينكه بعضي گفته اند كه عالم قديم است و بعض ديگر گفته اند كه حادث است، و بعض ديگر گفته اند كه خداوند عالم منزه است از حيث جسميت و عرضيت و بعض ديگر گفته اند كه جسم است و بر عرش نشسته است و از عرش چهار انگشت بالاتر است، و بعضي گفته اند كه خدا يكي است و ديگري گفته دوتا است، و ديگري سه دانسته، و بعضي گفته اند كه خدا در فعل خود اختيار ندارد، و بعضي بر آنند كه خدا عالم است بهمه اشياء و بعضي گفته اند كه خدا عالم نيست). و پس از شرح و بسط در اديان و نقل اختلافاتشان، راجع به دين مبين اسلام و گفته هاي اهل سنت و عامه آمده و از مذاهب اربعه سخن بميان آورده و از تناقضات آنان و اختلاف بانص قرآن و سنت پيغمبر صلي الله عليه و آله شواهدي نقل كرده، و در آخر به لزوم پيروي از مذهب اهل بيت را واجب دانسته. و متأسفانه ممكن نشد كه پرده را بالا بزنيم و از شخصيت مؤلف اطلاعي بدست بياوريم و قد نقلها العلامة المتتبع الحاج الشيخ آقا بزرگ الطهراني في الذريعة (ج25ص296تحت رقم189)، و أعتقد أن هذه الحكاية و أمثالها مثل الجزيرة الخضراء و الطرائف و غيرها من القصص الخيالية و الله العالم بحقائق الامور. و از آنجائي كه اين رساله حاوي استدلالات مبرهني است در صورتيكه شخصي از اهل تحقيق و كنج كاوي باشد و با تفحص و تعمق و خستگي ناپذير مدارك اوليه را جستجو نمايد و از كتب معتبره نقل كند، بسيار و بسيار قابل استفاده همگاني است. داستان تحقيق يوحنا ـ طبيب بني اسرائيلي ـ مباحثه اي كه با علماي چهار فرقه اهل سنت داشته و دلايل رد آن ها و حقانيت شيعه را بيان مي كند. (كريمي، سميره) [فهرست آستان قدس 4/154؛ التراث العربي 3/117؛ مدرسه نمازي ص 378؛ الذريعة 25/296 و 297 و 2/289؛ الهيات مشهد 2/527؛ مجلس 26/36؛ نسخه هاي خطي فارسي 2/950؛ مرعشي 30/130و 16/153 و 11/211 و 36/601؛ حضرت معصومه 1/264؛ رياض العلماء 5/388؛ مجموعه رسائل فارسي، مايل هروي 3/213؛ مدرسه حجتيه ص 110؛ مدرسه فيضيه 2/9 و 2/72؛ كتابخانه ملك 8/248 و 9/206؛ رضوي 4/154 ش 730؛ مجلس 6/55؛ م 950 و 890 و 997؛ كتابخانه ملي 6/392 و 10/284 و 13/266 و 1/410 و 13/266 و 17/332 و 16/412؛ الهيات تهران ص 276؛ مجلس شورا 26/36 و 26/231؛ ادبيات تهران 1/290؛ دانشگاه تهران 9/895 و 12/2575 و 12/2820؛ موسسه آية الله بروجردي 1/228؛ نشريه 5/306؛ رايانه ملي ص 1839؛ تراثنا س6ش/3 114؛ مدرسه فيضيه 2/172؛ ميراث اسلامي 8/461؛ دهگان ابراهيم 1/193؛ مرعش 16/153، مركز احياء ميراث 7/237؛ فهرستواره منزوي 9/326]
جبر و تفويض
عنوان :
نویسنده:
بروجردي طهراني، محمد حسين
نوع منبع :
کتاب , آثار مخطوط(خطی) و طبع قدیم
الجبر و القدر
نویسنده:
نامشخص
نوع منبع :
کتاب , آثار مخطوط(خطی) و طبع قدیم
معراج نامه
عنوان :
نویسنده:
نامشخص
نوع منبع :
کتاب , آثار مخطوط(خطی) و طبع قدیم
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در بيان معراج پيامبر (ص) و آنچه كه حضرت در معراج مشاهده فرمودند (محمود نظري) [شورا 42/152]
توحيد الهدات للنجاة من المهلكات
نویسنده:
همداني، فاضل بن محمد
نوع منبع :
کتاب , آثار مخطوط(خطی) و طبع قدیم
منابع دیجیتالی :
چکیده :
رساله اي است در باب توحيد و اثبات واجب الوجود و صفات آن، تفسير به رأي، جبرو تفويض و غيره با استناد به فرمايشات ائمه اطهار (ع) و اوقوال صوفيان در كتابهاي «زبدة الحقائق» و «مقصد اقصي» و «اشعة اللمعات» و «لمعات» و «منتخب جواهر الاسرار» مؤلف در هر مطلبي به بيان فرمايشات ائمه (ع) و اوقوال صوفيه پرداخته و اقوال صوفيه را متناقض يافته و به رد آنها مي پردازد. ختم تاليف و تسويد كتاب به ترتيب: 8محرم1344و 5ذيقعده1345است. لازم به ذكر است كه عنوان كتاب (توحيد الهداة ... ) و نام مؤلف فقط در ظهر برگ اول آمده و در منابع نشاني از آن به دست نيامد، گمان مي رود كتاب، همان «الرد علي الصوفيه» باشد كه در الذريعه معرفي شده است. «الرد علي اهل البدع» از تاليفات ديگر فاضل همداني است. [اهدائي رهبر4-1] كتابي است در رد صوفيه كه در رد آنها به اخبار و احاديث استناد كرده است. تاريخ تأليف 8 محرم 1344. (انصاري، محمد باقر) [كتابخانه شيخ علي حيدر 3/272]
التوحيد و التجريد و شأن رسول مجيد
نویسنده:
نبي بخش، بديع الزمان بن ضياءالدين
نوع منبع :
کتاب , آثار مخطوط(خطی) و طبع قدیم
چکیده :
در آغاز كتاب شرح حال مولف به قلم شاگردش محمد كرماني واعظ آمده و درآن عنوان شده كه مولف «هنرمندي برجسته، خطاطي زبردست و نقاشي چيره دست بود و در زبانهاي عربي و عبري و سانسكريت و انگليسي و فارسي و اردو استاد بود و هشت زبان ديگر شبه قاره را به خوبي مي دانست و در سه زبان عربي و اردو و فارسي شعر گفته و ديوانش در لاهور به نام درالنظيم في اوصاف المعصومين چاپ شده و بالغ بر شش هزار بيت شعر دارد». كرماني مي نويسد: وي چون در رشته قرائت قرآن و صورت نيز فارغ التحصيل بود براي هر شعري از اشعارش آهنگي جالب ساخته بود و علاوه بر فقه و اصول در چهار رشته از دانشگاه پنجاب موفق به اخذ عالي ترين دانشنامه ها با رتبه اول شده است. كرماني مينويسد: كه وي در روضه رضويه (مشهد) اقامت داشت و درآنجا با دختر يكي از عالمان كرمان ازدواج كرد. او مينويسد كه كتاب حاضر بخشي از كتاب التجريد و التوحيد استادش است و استادش در آن به توحيد افعالي ذات حضرت حق و غيب مطلق از خطب و احاديث و روايات و دعاهاو زيارات ائمه اطهار پرداخته است. وي مينويسد مولف در سال 1367ق در سن هفتادسالگي در مشهد مقدس دار فاني را وداع گفته و در حسينيه كرمانيان خراسان مدفون گرديد. بعد از كرماني نمونه اي از اشعار اردو و فارسي و عربي مولف را در دو صفحه آورده و بعد از آن سه تقريظ در تاييد كتاب و مقام علمي مولف، درج نموده بدين ترتيب: - تقريظ آيت الله العظمي حاج ميرزا حسين فقيه سبزواري، به فارسي، در يك صفحه؛ - تقريظ محمد تقي اديب نيشابوري، به عربي، در نصف صفحه؛ - تقريظ سيد علي محمد وزيري يزدي موسوي، در نصف صفحه به فارسي «صدرائي خوئي، علي» [ميراث مشترك ايران و هند 1/131]
التوحيد و فضل لا اله الا الله
نویسنده:
ابن مبرد، يوسف بن حسن
نوع منبع :
کتاب , آثار مخطوط(خطی) و طبع قدیم
توحيد و معرفت ايمان
نویسنده:
نامشخص
نوع منبع :
کتاب , آثار مخطوط(خطی) و طبع قدیم
شرح كلمات التوحيد (ترجمه)
نویسنده:
محصص لاهيجي، محمد سعيد بن اسماعيل
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , آثار مخطوط(خطی) و طبع قدیم
چکیده :
ترجمه توحيد سيد محمد كاظم رشتي از ميرزا بهاء الدين محمد سعيد لاهيجي در چهار فصل (نوشته خود مترجم در روز چهار شنبه 5 ج 1/1295) در فهرست مشايخ (306: 2 و 413) از مترجم ياد شده است. «دانش پژوه، افشار» [كتابخانه ملك 5/447]
  • تعداد رکورد ها : 40690