جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 97136
همراه با صدرا در ساحت خیال و مرگ
نویسنده:
پیراوی ونک مرضیه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
خیال و مرگ دو ساحت پر رمز و راز حقیقت اند که واسط (برزخ) میان حس و عقل، دنیا وعقبی واقع شده اند. مراد از خیال، صورتهای خیالی، قوه خیال و همچنین عالم خیال است. انسان در نشئه دنیا به مدد قوه متخیله قادر است تا حقایق و معانی متعالی (امور خفیه) را در کسوت صور خیالی مناسب برای خود متصور نماید، به شرط آنکه خیال خود را به مبادی عالی هستی مرتبط سازد، نه آنکه در بند حس مشترک محبوس گرداند. مرگ نیز - که برزخی میان دنیا و عقبی است - با کنار زدن پرده حواس، رویت حقایق مثالی را برای انسان ممکن می سازد. وفور تنعمات بهشتی بنا بر اراده بهشتیان در عالم مثال (برزخ) که عرصه تروح اجسام و تجسد ارواح است، به مدد خیال متحقق می گردد. ساحت مرگ، متجسم شدن اعمال و کردار آدمی، فشار قبر، حضور فرشتگان مامور مرگ و ... همگی بر اساس مثالی بودن خیال معنا می یابند. مرگ و خیال، کنده شدن از مرتبه رقیقه (محسوس) و ورود به مرتبه تجرد برزخی است. مرگ و خیال نشان دهنده استعلا و فراروی هستی انسان از مرتبه نازله به مرتبه ای بالاتر است. بر همین اساس، انسان در مقام خیال و مرگ به نحوی از گشودگی (آزادی) و انکشاف دست خواهد یافت که هرگز در مرتبه حس به آن دست نیافته است. هنر که جولانگاه خیال است، مرگی است که رو به سوی جمال الهی دارد. صدرا در جلد هفتم اسفار اربعه، عشق عفیف صاحبان صنایع لطیفه (ظرفا) را سببی می داند در نیل آنها به ذهنی صاف و روانی رحیم و نگاهی ظریف که موجب ظهور جمالی می شود که تجلی جمال حق است. در واقع، صور خیالی هنرمند، واسطه ای برای تعالی به اسم ا... می گردد. به همین جهت، هنر به معنای اصیل کلمه، مرگ است، مرگ هر آنچه غیر خداست و مظهریت جمال حق.
صفحات :
از صفحه 113 تا 129
نقدهای هیوم بر تقریر مبتنی بر تمثیل دلیل نظم و ارزیابی پاسخ های استاد مطهری
نویسنده:
یزدانی عباس
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از رایج ترین تقریرهای دلیل نظم در اثبات وجود خداوند، تقریر مبتنی بر تمثیل است. تقریری که کانون انتقادهای کوبنده دیوید هیوم قرار گرفته است. اما از زمان طرح نقدهای جدی هیوم بر دلیل نظم، اندیشمندان خدابـاور زیادی در سنت های دینی متفاوت تلاش نموده اند تا به انتقادهای هیوم پاسخ مناسب و قانع کننده ای دهند. در این میان استاد مرتضی مطهری در آثار مختلف خود به دلیل نظم و انتقادهای جدی هیوم پرداخته است. هدف این مقاله طرح انتقادهای هیوم و ارزیابی پاسخ های استاد مطهری به این انتقادها است. در این نوشتار استدلال خواهد شد که پاسخ های استاد مطهری به انتقادهای هیوم مقرون به توفیق به نظر نمی رسد. هم چنین نشان داده خواهد شد که گرچه استاد مطهری در برخی نوشته های خود درصدد رد و ابطال نقدهای هیوم بر دلیل نظم، برآمدند اما در برخی دیگر از نوشته های خود تلویحا بر بسیاری از ارزیابی های هیوم از دلیل نظم صحه گذاشته به دیدگاه وی بسیار نزدیک شده است. همان طوری که هیوم معتقد بود استدلال از طریق نظم را نمی توان به عنوان یک برهان موفق فلسفی در اصطلاح الاهیات طبیعی دانست؛ چرا که قادر به اثبات خدای مورد نظر متدینین در سنت های مختلف دینی نیست، چون تنها بخشی از عناصر خداباوری را تایید می کند و نسبت به سایر بخش ها کاملا مبهم است؛ استاد مطهری نیز در نهایت بر این باور است که چنین برهانی به تنهائی نمی تواند خدای مورد نظر متدینین را اثبات نماید و همانند هیوم برای آن کارایی محدودی قائل است.
صفحات :
از صفحه 106 تا 120
هوسرل ـ دریدا: جدال بر سر زبان
نویسنده:
فتح زاده حسن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
به نظر دریدا، هوسرل برای بنا کردن پدیده شناسی به خلوص منطقی معنا نیاز دارد و این مهم را از همان ابتدای کار خویش با تفکیک نشانه های بیانی از نشانه های اخباری تضمین می کند. در بیان، قلمرو معانی افلاطونی به رسمیت شمرده می شود و زبان در این جا وظیفه بیان حقایق ایده ال پدیده شناختی را بر عهده می گیرد. اما دریدا با رد استدلال های هوسرل در تفکیک بیان از اخبار و نشان دادن وجوه ناسازه وار برنامه هوسرل، پروژه پدیده شناسی را ناممکن اعلام می کند. در این مقاله می خواهیم به نقد و ارزیابی تحلیل های دریدا بپردازیم.
صفحات :
از صفحه 23 تا 37
مبانی فلسفی منطق شهودی
نویسنده:
نبوی لطف اله, حجتی سیدمحمدعلی, علایی نژاد حمید
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
منطق شهودی، به عنوان منطقی فلسفی و غیر کلاسیک، بیش از همه بر فلسفه شهودگرایی براوئر (Brouwer) و نظریات فلسفی او در مورد ریاضیات و منطق بنا شده است. این نظریات، رویکردی کاملا متفاوت را با رویکرد کلاسیک به منطق و ریاضیات عرضه می دارد. شهودگرایی براوئری، منطق را مقدم بر ریاضیات نمی شمرد و آن را نتیجه ای بر ساخته از روندهای ساخت هویات و براهین ریاضی می داند. در مقاله حاضر، به تبیین مبانی نظری منطق شهودی پرداخته خواهد شد. این نظریات شامل انتقادهای براوئر به ریاضیات و منطق کلاسیک و رویکرد خاص خود او به ریاضیات و منطق است.
صفحات :
از صفحه 51 تا 64
متافیزیک زمان (نقد و بررسی استدلال مک تاگارت بر واقعی نبودن زمان)
نویسنده:
عبدالهی محمدعلی, فرهانیان فاطمه
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«زمان» یکی از دشوارترین و پیچیده ترین موضوعات فلسفی است. برخی زمان را واقعی ترین امور و برخی آن را موهوم دانسته اند. مک تاگارت از جمله افرادی است که واقعی بودن زمان را رد می کند. استدلال مک تاگارت بر واقعی نبودن زمان، یکی از مشهورترین استدلال ها در فلسفه زمان است. بیشتر بحث های اخیر در حوزه مابعدالطبیعه زمان متاثر از این استدلال اند.به اعتقاد مک تاگارت، لحظات و رویدادها به دو صورت در زمان منظم و مرتب می شوند و بنابراین دو سلسله زمانی شکل می گیرد: 1. سلسله :A سلسله زمانی که لحظات و رویداد های درون آن توسط تمایزات A (گذشته، حال، آینده) نظم و ترتیب یافته اند؛ 2. سلسله B: سلسله زمانی که در آن لحظات و رویدادها بر اساس تمایزات B (پیشینی و پسینی) منظم و مرتب شده اند. به نظر او، سلسله A برای زمان ضروری است؛ یعنی زمان بدون سلسله A وجود نخواهد داشت. با این حال، سلسله A به تناقض منجر می شود و بنابراین نمی تواند وجود داشته باشد. در نتیجه، زمان و هیچ سلسله زمانی واقعی نیز موجود نیست. به اعتقاد مک تاگارت، تنها یک سلسله واقعی غیر زمانی وجود دارد که توسط ادراک و تجربه ما به عنوان سلسله زمانی نمودار و پدیدار می شود. مک تاگارت این را سلسله C می نامد. پس تنها سلسله C واقعی است که غیرزمانی است، اما سلسله A و B که زمانی اند، صرفا نمودار و ظاهری اند.
صفحات :
از صفحه 1 تا 15
حمل اولی و حمل شایع به عنوان قید موضوع و قید گزاره
نویسنده:
حجتی سیدمحمدعلی, زراعت پیشه محمود
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«حمل اولی ذاتی» و «حمل شایع صناعی» در دو معنا به نحو مشترک لفظی به کار می روند: (1) به عنوان قید موضوع (2) به عنوان قید گزاره. مراد ملاصدرا در استعمال این اصطلاحات، تنها معنای دوم بوده است و معنای اول پس از وی متداول شده است. برای جلوگیری از خلط این دو معنا، باید در هر گزاره، هر یک را در مکان مربوط به خود ذکر کرد. باید به حمل اولی و شایع در معنای نخست بلافاصله پس از موضوع تصریح شود، زیرا این معنا از حمل فقط ناظر به تفکیکی مفهومی-مصداقی در ناحیه موضوع است. اما حمل اولی و شایع در معنای دوم را باید پس از گزاره ذکر نمود، زیرا موضوع و محمول، هر دو در تشخیص آن دخیل اند. مراد از این حمل یا بیان این است که «موضوع و محمول عینیت مفهومی دارند» (اتحاد مفهومی) و یا این که «موضوع از افراد محمول است» (اندراج موضوع در محمول).برای رفع تناقض، باید این دو معنا، در یک گزاره، به طور همزمان آورده شود. برای نمونه می توان به نحو صادق گفت: «جزئی به حمل اولی، کلی است به حمل شایع» و این یعنی «مفهوم جزئی، از مصادیق مفهوم کلی است» و یا می توان به نحو صادق چنین گفت که: «جزئی به حمل اولی، جزئی است به حمل اولی» و این یعنی «مفهوم جزئی، همان مفهوم جزئی است». ملاصدرا، با تمایز میان این دو نوع حمل، سعی دارد توهم تناقض در پاره ای موارد را رفع نماید و شارحان وی تصریح دارند که او وحدتی را به وحدت های هشت گانه، به عنوان شرط تناقض، افزوده است. اما آنچه در عین سازگاری با مبانی صدرا، وحدتی به وحدت های هشتگانه می افزاید، تنها معنای دوم این حمل ها نیست بلکه باید در رفع تناقض، هر دو را لحاظ نمود. با توجه به این که این دو نوع حمل، به معنای اول، در ناحیه موضوع و به معنای دوم، در ناحیه گزاره مطرح اند، چهار حالت منطقی برای هر گزاره مفروض است که با توجه به کیف گزاره یعنی سلب یا ایجاب، باید قالبی منطقی متشکل از 8 مولفه ارائه کرد که دو به دو در تناقض اند.
صفحات :
از صفحه 33 تا 45
بررسی نقد هیدگر درباره مفهوم زمان هگل
نویسنده:
مصلح علی اصغر, رستمی جلیلیان حسین
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از موارد مواجهه هیدگر با فلسفه هگل، نقد مفهوم زمان اوست. از نظر هیدگر، زمان هگل زمان گذشته، عرفی و متعارف (vulgar) و بازخوانی صرف فیزیک ارسطوست. شارحان متعددی از جمله دریدا، ملابو، ترایورز و دیگران نقدهایی بر این نحوه تفکر هیدگر وارد دانسته اند. یکی از مهمترین نقدها در تفسیر هیدگر از زمان هگل این است که نقد او صرفا مبتنی بر فلسفه طبیعت هگل و نه بر اساس تمامی دقائق فلسفه اوست. در این بررسی نشان داده می شود که او همچنین در این مساله، بیش از اندازه در نقش صوری زمان به عنوان نفی نفی اغراق کرده است. در پایان نتیجه گیری می شود برخلاف تفسیر هیدگر، آینده بخش مهمی از فلسفه هگل است و مراحل متعددی از زمان در فلسفه او وجود دارد. بدین ترتیب زمان هگل را عرفی و متعارف دانستن، مورد تردید قرار می گیرد.
صفحات :
از صفحه 45 تا 61
وجودشناسی معقولات ثانی فلسفی (با نگاه به تفسیر «عروض ذهنی و اتصاف خارجی»)
نویسنده:
شانظری جعفر, انشایی مهدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 87 تا 103
جایگاه فرولایه فوق محسوس در نظام فلسفه کانت
نویسنده:
ماحوزی رضا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کانت در فلسفه استعلایی خویش، پدیدار (فنومن) را حقیقتی تالیف یافته از کثرات شهود حسی و مقومات پیشینی ذهن معرفی کرده و آن را از ناپدیدار (نومن) تفکیک کرده است. به عقیده وی، ساحت «محسوس» طبیعت، ساحتی تجربی، متعین و مکانیکی است که تحت مفاهیم و اصول پیشینی ذهن و فاهمه، کلیت و ضرورت یافته است، حال آنکه ساحت «فوق محسوس» از مفاهیم و اصول متعین فاهمه آزاد است. عرصه اخیر که به عنوان عرصه اعیان و حقایق فی نفسه معرفی شده است، نقشی بسیار اساسی در نظام فلسفه کانت ایفا می کند زیرا با تبیین مواردی چون احساس زیباشناختی، امکان گذر از طبیعت به آزادی، بنیادهای نظریه معرفت، اخلاق و دین و درنهایت، تبیین ارگانیسم های زنده و غیرزنده طبیعی، حلقه های متعددی از زنجیره نظام فلسفه کانت را تاسیس، تکمیل و به هم متصل می سازد. اما این ساحت که کانت در نقد اول به صراحت امکان دست یابی به آن را نفی کرده است چگونه حاصل می آید؟ و درصورت حصول، چگونه با دعاوی کانت در خصوص محدودیت معرفت تجربی قابل جمع است؟ این نوشتار درصدد است علاوه بر تبیین چگونگی حصول فرولایه فوق محسوس در اندیشه کانت و کاربردهای متعدد این ساحت، سازگاری آن با دیگر مبانی اندیشه وی را نیز نشان دهد.
صفحات :
از صفحه 97 تا 111
واکاوی دیدگاه های صدرایی پیرامون فرآیند ادراک حسی
نویسنده:
مومنی ناصر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
صدرالمتالهین از چند زاویه به ادراک حسی نگریسته است و از این رو، دیدگاه هایی را ارائه داده است که ناسازگار به نظر می رسند. محور بحث این پژوهش نخست تحلیل ارتباط این آراء و دیگر بررسی و تبیین سازگاری یا ناسازگاری آنها است. بنابراین مباحث آن در دو گام مورد بررسی قرار می گیرد. در گام اول نظریه معروف انشایی بودن احساس مطرح گردیده و سعی شده است تا چند تلقی فکری از ملاصدرا به عنوان عوامل تاثیر گذار بر طرح این اندیشه معرفی شود. همچنین نظریه وجود بودن این ادراک ها مطرح شده است و پس از اشارت به برخی از مبانی این نگرش، لوازم احتمالی آن، مانند: حل اشکالات وجود ذهنی، اتحاد مدرک و مدرک، مطابقت ادراک با عوالم و حضوری بودن علم، مورد بررسی قرارمی گیرد. با نگاه عمیق به این تلقی از احساس، آشکار می شود که این لوازم هر یک خود یک نظریه اند و دیگر دیدگاه ها را در پی دارند. بنابراین نوعی همبستگی و تلازم بین این اندیشه ها وجود دارد. درگام دوم به طور روشمند، سازگاری و یا ناهمخوانی نظریه هایی همچون انشایی بودن ادراک حسی، افاضه آن از عالم امر، مشاهده صورت های مثالی به هنگام احساس و تنزل نفس در این مقام، مورد بررسی قرار می گیرد. چگونه ممکن است ادراکی، هم در اثر خلاقیت و فعالیت نفس ایجاد شود، هم از سوی واهب افاصه گردد، هم نتیجه مشاهده طبایع غیرجسمانی از طریق حواس مثالی و عقلی باشد و هم با تنزل نفس ادراک کننده به مرتبه طبیعت و حواس جسمانی حاصل شود؟ اینها عمده مسائلی است که به طور مستند مورد بررسی قرار گرفته اند و در باره آنها داوری می شود.
صفحات :
از صفحه 15 تا 29
  • تعداد رکورد ها : 97136