جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 97127
نسبت والایی و اخلاق در تفکر پیشانقدی کانت (با تکیه بر دو اثر مشاهدات... و ملاحظات...)
نویسنده:
فاطمه مهرزاد صدقیانی، مسعود علیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله نشان خواهیم داد که نسبت والایی و اخلاق در دوره‌ی پیشانقدی تفکر کانت شکل فلسفی نظام‌مندی ندارد و علت آن را می‌توان در این دو چیز جست: اولاً در این دوره احساس زیبایی‌شناختی و احساس اخلاقی متمایز از یکدیگر نیستند و برحسب یکدیگر تعریف می‌شوند. ثانیاً اخلاق مبتنی‌بر احساس است، نه عقل عملی محض و اصل پیشین آن. کانت در مشاهداتی در باب احساس امر زیبا و امر والا انسان‌ها را فرامی‌خواند تا اصول اخلاقی‌شان را بر عاطفه‌ی کلی بنا کنند. این اصول هرچند کلی‌اند، اما قوعد نظری نیستند و هر فرد باید آن‌ها را با رجوع به قلبش بیابد. این اصول همان احساس زیبایی و کرامت طبیعت انسان است. در ملاحظاتی بر مشاهداتی در باب احساس امر زیبا و امر والا با آن‌که در تفکر کانت نسبت‌به اخلاق دگرگونی‌هایی صورت می‌گیرد و عناصری وارد آن می‌شوند که بعداً در دوره‌ی نقدی پایه و اساس قرار می‌گیرند، اما او هم‌چنان معتقد است که احساس اخلاقی نوعی احساس لذت و درد است که نسبت‌به آن منفعل نیستیم و می‌توانیم فعالانه در آن مداخله کنیم. علت آن هم برخوردار بودن از آزادی اخلاقی است.
صفحات :
از صفحه 335 تا 352
هستی‌شناسی ماتریالیستی: مقایسۀ فلسفۀ چارواکه و فلسفۀ اپیکوری
نویسنده:
سجاد دهقان زاده، فاطمه احمدیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در تاریخ اندیشۀ هند، فلسفۀ چارواکه (لوکایاتا) تنها مکتبی است که با مبانی نظریِ ماتریالیستی، از رهگذرِ نفی ساحتِ ماوراء حسّ، یگانه واقعیت را ماده و تنها ادراک معتبر را ادراک حسّی می­داند. فلسفۀ اپیکوری، به ­ویژه به دلیلِ بیان جهان­ شناسی اتمیستی، ظاهراً شبیه ­ترین مکتب فکری به چارواکه است. پژوهش پیش­رو به روش مقایسه­ای-تحلیلی و به­منظورِ نشان­دادن فراگیری اندیشه­ های ماتریالیستی انجام گرفته است و یافته­ های آن نشان می­دهند که در نگرش ­های هستی­ شناختی مکتب اپیکوری و فلسفۀ چارواکه هم وجوه اشتراک و هم نقاط افتراق وجود دارند. در این دو مکتب، صرفاً ماده واقعیّت دارد، علل فاعلی و غایی جهان نفی می­شوند، وجود انسان تنها برمبنای بُعد مادی­اش تبیین شده و نیز هر گونه جوهر و هستی پس از مرگ یا آگاهیِ مجزا از بدن، انکار می­گردد. لکن در حالی­که وجود عناصر اولیه مادی و نشأتِ کثرات از آنها در چارواکه تبیینی حسی دارد، در مکتب اپیکوری از وجهی کاملاً عقلی برخوردار است. این دو فلسفه، دربارۀ شمار عناصر مادی تشکیل­دهندۀ عالم هستی، چیستی و انواع آنها، همچنین دربارۀ مشهود یا نامشهود بودن آنها تفاسیر متفاوتی را ارائه می­کنند. برخلاف چارواکه که به نفی خدایان و ارواح می­پردازد، اپیکوریسم خدایان و ارواح را ثمرۀ ترکیب اتم­های ویژه ­ای می­داند.
صفحات :
از صفحه 169 تا 193
تحلیل انتقادی مبانی تفسیری سلفیه
نویسنده:
عبدالهادی فقهی زاده، علیرضا دل افکار، رقیه علی زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
سلفیه تکفیری در حوزه تفسیر قرآن با استناد به ظواهر آیات، روایات و سیره پیامبر و اصحابش، به آنچه از قدیم مانده سخت پایبندند و عقاید صحیح اسلامی را منحصر به «ظواهر» قرآن و سنت می‌دانند و از هرگونه تفسیر، ژرف‌نگری و بهره‌گیری از عقل، علم و فلسفه در تعالیم دین و تطبیق آن با مقتضیات زمان اجتناب می‌ورزند. ورود مجاز در قرآن را انکار کرده و با تفسیر گزینشی آیات، به‌دنبال تفسیر آیات قرآن نبوده، بلکه به‌دنبال پیدا کردن عقاید خویش در قرآن و رد دیدگاه‌های مخالفان هستند؛ اما ظاهرگرایی علاوه بر عدم‌کفایت در تفسیر قرآن، مخالف با آیات قرآن است. تأکید افراطی بر نقل و روایت موجب راهیابی احادیث ضعیف به منابع و دوری از عقل‌گرایی در تفسیر شده و با پیش‌داوری‌های گرایشی، آیات به شیوه نادرست بر روایات تطبیق داده ‌می‌شوند.
صفحات :
از صفحه 95 تا 116
همگرایی عقل و سیاست در حکمت متعالیه آیت الله جوادی آملی (اساس نظریه هرمنوتیک اندیشه‌شناسانه اسکینر)
نویسنده:
رحمت عباس تبار
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
صاحبنظران و اندیشمندان غرب و شرق، بر مبنای تفاوت در بنیادهای معرفت شناختی خود، نظرات متفاوتی دربارة همگرایی یا واگرایی و قلمرو ورود عقل در عرصة سیاست ابراز داشته اند. این پژوهش با اعتقاد به ضرورت بومی سازی علوم سیاسی و با هدف غنای نظری این الگوی بومی و بر مبنای هرمنوتیک اندیشه شناسانة اسکینر، رابطة عقل و سیاست در منظومة معرفتی آیت الله جوادی آملی را بررسی نموده و با فرض استوار بودن سیاست بر بنیادهای عقالنی در نظر وی و فروریختن آن در صورت قطع ارتباط با عقل، به فحص و کاوش در آرای او پرداخته است. بر مبنای نتایج به دست آمده در این پژوهش از نظر آملی، مفتاح و مصباح تمام مراتب سیاست، عقل است و گسترة وسیعی از سیاست را دربر میگیرد. همة پرسشهای اساسی سیاست از جمله مشروعیت حکومت، کیستی حاکم، غایت و وظایف حکومت و سیاست، آرمان شهر ترسیم شده، ویژگی های کارگزاران سیاسی، پیوند دین و سیاست، تشخیص مصالح جامعه و نحوة مدیریت سیاسی در اکثر وجوه خود با عقل همگرا بوده و در صورتی که عقل، گوشه نشین عرصة سیاست شود، سیاست نیز کارایی خود را از دست خواهد داد.
صفحات :
از صفحه 51 تا 81
بررسي تطبيقي عدم از ديدگاه صدرالمتألهين و هايدگر
نویسنده:
سميه عظيمي، عزيزالله افشار كرماني
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فلسفه با اينکه عهده‌دار بررسي احکام کلي وجود است، اما بررسي احکام عدم نيز به‌تبع وجود در فلسفه سامان مي‌پذيرد. صدرالمتألهين و مارتين هايدگر، هر دو اهتمام ويژه‌اي به بررسي احکام عدم داشته‌اند که نوشتار حاضر به بررسي تطبيقي اين مسئله از منظر اين دو فيلسوف بزرگ پرداخته است. از رهگذر اين جستار مشخص مي‌شود که در انديشه صدرالمتألهين، «عدم» در عين وحدت مفهومي، دو کاربرد دارد: 1. نقيض وجود؛ 2. فقدان کمال؛ اما هايدگر چهار معنا براي عدم در نظر مي‌گيرد: 1. عدم به‌مثابه نفي کامل کليت موجودات؛ 2. عدم به‌مثابه هستي نامتعين؛ 3. عدم به‌مثابه فقر تام و تمام موجودات؛ 4. عدم به‌مثابه نيستي يا ناهستي.
صفحات :
از صفحه 71 تا 87
معنای فردیت و تعادل تراژیک در اشعار حافظ (نگرشی به اشعار حافظ از دیدگاه امر دیونیزوسی و آپولونی در فلسفه‌ هنر نیچه)
نویسنده:
احمدعلی حیدری، علی عزیزیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
تعادل تراژیک در فلسفه هنر نیچه عبارت از جمع و تعادل بین امر دیونیزوسی و آپولونی است. امر دیونیزوسی نیرو و میل به یگانگی با امر خاستگاهی و آری­گویی به آن و امر آپولونی همین آری­گویی در قالب زندگی ا­ست. حرکت به سمت یکی شدن با اراده خاستگاهی به نحو دیونیزوسی در شعر حافظ و سنت عرفانی همان حالت سکر عارفانه است که با نماد می و ساقی معین می­شود. به نحو سنتی در عرفان حرکت به سمت یکی شدن با امر خاستگاهی و فنای در آن همواره ارزش مطلق است، اما امر تراژیک با این متفاوت است. امر تراژیک ضمن حفظ این میل، امر خاستگاهی را در تجلیات آن یعنی در طبیعت و زندگی و فردیت نیز جویا می­شود. تعادل تراژیک را باید آری­گویی به تمام ابعاد هستی دانست که این امر در شعر حافظ معادل «رضا» و حاصل «رندی» است. حافظ بر خلاف سنت عرفانی که یکسره سُکری یا صحوی یعنی در جهت فنای در خدا یا زهدِ ریایی یا آمیزه­ای بیروح از آنها قرار داشت راه حلی برای ماندن در عرصه­ تراژیک هستی ارائه داد تا نه در فنا، بلکه در رضا بر اساس «رندی»، از سرمستی حضور وجود بهره گیرد.
صفحات :
از صفحه 123 تا 146
بررسی معنای هستی- خداشناسی در اندیشه هایدگر متاخر
نویسنده:
هانی اشرفی، امیر مازیار
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مارتین هایدگر در آثار متأخر خود تشریح می‌کند که متافیزیک به مثابه هستی‌ـ‌خداشناسی چگونه با توجه صرف به هستندگان آنها را از یک سو به جهت چیستی یا ذات مورد بررسی قرار می‌دهد و از سوی دیگر به جهت بودگی و قرار گرفتن در زنجیرۀ علّی ذیل برترین هستنده یا همان خداوند. وی با نگاه نقادانه به ساختار هستی‌ـ‌خداشناسی متافیزیک، بر آن است تا تبیین کند که رویکرد هستی‌ـ‌خداشناسانه هم سبب از دست رفتن فهم هستی شده و هم در نتیجۀ آن الوهیت را از جایگاه اصلی خود خارج کرده است. در این مقاله بر آنیم تا معنای هستی‌ـ‌خداشناسی را در تفکر هایدگر متأخر بررسی کنیم و بدین منظور در پی آن هستیم که چگونه متافیزیک نزد هایدگر از نگاه همدلانۀ هستی‌شناسی بنیادین به رویکرد انتقادی هستی‌ـ‌خداشناسی تغییر جایگاه پیدا کرد و آثار دورۀ گذار و دورۀ متأخر وی را بدین منظور مورد تأمل قرار می‏دهیم. در این مقاله با تبیین ساختار هستی‌ـ‌خداشناسانۀ متافیزیک از منظر هایدگر نشان خواهیم داد که چگونه هستی مغفول واقع شده سبب تولد الهیات متافیزیکی شده است.
صفحات :
از صفحه 17 تا 36
مقایسه اندیشه سیاسی شهید مطهری و دکتر شریعتی درباره روحانیت
نویسنده:
حسن ملائکه، احمدرضا هفت برادران
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ین مقاله با بررسی اندیشة سیاسی شهید مرتضی مطهری و دکتر علی شریعتی به عنوان دو متفکر اسالمی در حوزة روحانیت، بر این فرض استوار است که آنها علیرغم وجود اختالفهایی در حوزة روحانیت، در نقطة مقابل یکدیگر نیستند. در این تحقیق، درصدد پاسخگویی به این سؤال هستیم که چه تفاوتها و شباهتهایی بین اندیشة سیاسی این دو اندیشمند در حوزة روحانیت وجود دارد. نتایج تحقیق، این نکته را آشکار میکند که اندیشة سیاسی شهید مطهری و دکتر شریعتی در حوزة روحانیت در مقابل یکدیگر نبوده و منشأ اختالف آنها بیشتر به این سبب است که هر یک از دریچة تخصص خود به موضوع مورد بحث نگاه میکردند؛ هر چند که دکتر شریعتی به دلیل مطالعة سطحی در زمینة معارف دینی، نگاه عمیق و جامعی به حوزة روحانیت نداشت و همین مسأله نیز مورد انتقاد استاد مطهری قرار گرفته بود.
صفحات :
از صفحه 28 تا 50
شباهت های اندیشة سیاسی وهابیون و تکفیریون داعش
نویسنده:
ابراهیم برزگر، طاهره شریف
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
داعش در سوریه و عراق و برخی کشورهای دیگر پدیده ای نو ظهور است . اندیشه ها و عملکرد آنان معماهای زیادی از خود به جای گذاشته است .داعش وجوه متعددی دارد . در این نوشتار از میان وجوه پدیده ،گفتمان،دولت ،ایدیولوژی،واندیشه، وجه اندیشه ای آن در دستور کار قرار داده است. برای شناخت آن اندیشه ها که بنیان های رفتارهای آنان را تشکیل می دهد از اطلاعات پیشینی در مورد وهابیت استفاده می شود . داعش و وهابیت در سه وجه عقاید سیاسی و اخلاقیات سیاسی و رفتار سیاسی مقایسه شده اند و شباهت های بینشی و گرایشی و کنشی داعش و وهابیت شناسایی شده است . روش گرداوری اطلاعات کتابخانه ای و منابع اسنادی و از روش تحلیل محتوای کیفی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. ازجمله شباهت های دو جریان تمسک به اصل هجرت،تکفیر غیر خودشان و سطحی نگری و ظاهرگرایی است. دو گروه بی توجه به مبانی عقلی بوده و نقل گرا هستند.
صفحات :
از صفحه 7 تا 31
فرونسیس در نظام فکری افلاطون
نویسنده:
سحر کاوندی، مریم احمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فرونسیس، واژه­ای بنیادین در سنت فلسفی یونان باستان است. این واژه را می توان اساس تفکر «حکیم-حاکم» در جمهوری و «قانون گذار – فیلسوف» افلاطون در قوانین دانست . اکثر فلاسفه و شارحان آثار ارسطو، استفاده روشمند از این واژه را به ارسطو نسبت داده­اند که به نظر می رسد این امر ناشی از شیوه بیان این دو فیلسوف باشد؛ گرچه مبهم بودن محاورات افلاطونی را نمی توان دلیلی بر اهمیت اندکِ فرونسیس در سنت فکری وی دانست. افلاطون در جمهوری جایگاه هستی ­شناسانه فرونسیس را ضمن توجه به قلمرو مثال خیر بررسی می­کند. فرونسیس در جمهوری، روشن­بینیِ حاصل از ادراکِ مثال خیر است. اما در قوانین - آخرین اثر افلاطون- فرونسیس دیگر تنها دارای منشأ الهی نیست، بلکه در معنای حزم­اندیشی و معرفت سیاسی، مکمل سوفیا وبالاترین هماهنگی بین عقل و میل در روح است. فرونسیس در قوانین عهده­دار ساخت قوانین فلسفی حکومتی و قضاوت­ های عملی از طریق تجربه و شورا است. از این طریق صاحبان فرونسیس می­توانند حکمت را با سیاست توأم نموده و بسیار بهتر از دیگران همه چیز را درک کرده و ببینند. بر این اساس سوفیا و فرونسیس افلاطون هرچند در قوانین واژگانی مترادف نیستند، ولی کاربرد مفهومی آن دو کاملاً وابسته به یکدیگر است؛ به گونه­ای که صاحب فرونسیس الزاماً دارای حکمت نظری - سوفیا در تفکر ارسطویی - است.
صفحات :
از صفحه 317 تا 337
  • تعداد رکورد ها : 97127