جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
ضرورت آموزش فلسفه برای کودکان و نقش آن در ارتقای تفکر خلاق و مهارت‌های اجتماعی دانش‌آموزان
نویسنده:
حسین افلاکی فرد ، محمد قلعه نوی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از اهداف اصلی برنامه آموزش فلسفه برای کودکان بهبود شرایط آموزش تفکر در سیستم‌های آموزشی است هدف این برنامه کمک به کودکان است که یاد بگیرند چگونه خودشان فکر کنند. فلسفه برای کودکان یک فعالیت آموزشی است که منجر به بهبود تفکر خلاق و روابط اجتماعی در آن‌ها می‌شود. دانش‌آموز با آموزش فلسفه یاد می‌گیرد که چگونه خود را در موقعیت‌های جدید قرار دهد و راه‌حل‌های جدید بیابد. همچنین برنامه آموزش فلسفه برای کودکان بر ایجاد روابط اجتماعی و عاطفی کودکان تأثیر مثبت داشته و موجب پیشرفت آن‌ها در زمینة رفتار اخلاقی پسندیده در جامعه شده است. این مقاله به منظور واکاوی ضرورت آموزش فلسفه برای کودکان و نقش آن در ارتقای تفکر خلاق و مهارت‌های اجتماعی دانش‌آموزان با روش توصیفی-کتابخانه‌ای انجام شده است.
صفحات :
از صفحه 824 تا 840
اثرپذیری کیرکگور از کانت در معرفت‌شناسی
نویسنده:
سروش صابری ، علی کرباسی‌ زاده اصفهانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
میان کانت و کیرکگور در حوزه‌های گوناگون شناخت، اخلاق، ایمان و هنر می‌توان مطالعه‌ای مقایسه‌‌ای انجام داد. در این مقاله به مقایسه‌ی آرای این دو فیلسوف در مبحث معرفت‌شناسی می‌پردازیم. بنیاد اساسی اشتراک هر دو در زمینه‌ی شناخت، باور ایشان به گسست میان نظر و عمل است که مبنای نگاهشان به شناخت انسانی را شکل می‌دهد. در این جا نشان داده می‌شود که معرفت‌شناسی کانت، بستری را ایجاد کرده است که در آن نظر کیرکگور درباره‌ی گسست وجود و اندیشه شکل گرفته است و همین نگاه باعث می‌شود تا هر دو معتقد به محدودیت شناخت انسان باشند. در ادامه مشخص می‌شود که کیرکگور به پیروی از کانت وجود را متمایز از ماهیت می‌داند. در آخر نشان می‌دهیم که ستیز کانت با براهین سنتی اثبات وجود خداوند، زمینه‌ای را ایجاد کرد تا کیرکگور مخالفت خود با خداشناسی استدلالی را بر آن بنا کند و آن‌ برهان‌ها را برای یک مومن ناکارآمد بداند.
صفحات :
از صفحه 132 تا 152
افلاطون در آستانۀ دورانِ مدرن: پدرانِ افلاطون‌پژوهیِ مدرن از فیچینوُ تا ماربورگی‌ها
نویسنده:
حنیف امین بیدختی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
گرچه افلاطون همواره در تاریخِ فلسفه محترم بوده، روندِ کلّیِ فلسفه تا ابتدای دورانِ مدرن ارسطویی است. حتی نوافلاطونیان نیز، به استثنای فلوطین، کمابیش به شیوه‌ ارسطویی می‌نوشتند و نوشته‌های او را بیش از افلاطون تفسیر کرده‌اند. میزانِ اطلاعِ فیلسوفان از افلاطونِ اصیل یا تاریخی نیز بسیار اندک بود؛ نه تنها نوشته‌های افلاطون از گذرگاهِ نوافلاطونیان به ایشان رسیده و از اینها هم ترجمه‌های کمی در دسترس بود، که حتی شیوه‌ فهمِ افلاطون نیز نوافلاطونی بود. فیچینوِ نخستین کسی بود که در دورانِ رنسانس برای احیای افلاطون کوشید. با این حال کوششِ او اثرِ تفسیری چندانی نداشت. احیای واقعیِ افلاطون در قرنِ هجدهم و آلمان رخ داد. درباره این نوزایی اطلاعِ چندانی در زبانِ فارسی وجود ندارد، تنها ممکن است بدانیم که شلایرماخر نیز از کسانی بود که به ترجمه‌ افلاطون دست زدند. امّا اینکه از فیچینو تا شلایرماخر چه بر سرِ افلاطون‌پژوهی آمد دانسته نیست. حتّی آگاهیِ اندکی در دست است درباره‌ جایگاهِ واقعیِ شلایرماخر در افلاطون‌پژوهی و اینکه چه فرآیندی به افلاطونِ شلایرماخر انجامید. مقاله‌ حاضر به موضوعِ افلاطون‌پژوهی تا دورانِ افلاطون‌شناسانِ رمانتیک می‌پردازد. با عزیمت از این برداشت که اندیشه‌های نابِ فلسفی در خلاء زاده نمی‌شوند، بلکه مرهونِ زمانه خود‌اند، می‌کوشیم به بررسیِ نخستین آغازگاه‌های افلاطون‌پژوهی بپردازیم؛ به کسانی که میراثِ مساعی‌شان سنگِ بنایِ افلاطون‌پژوهیِ مدرن شد. درینجا سیرِ افلاطون‌پژوهی تا روزگارِ رمانتیک‌ها را بررسی خواهیم کرد و می‌کوشیم ببینیم چه چیزهایی تفسیرِ مدرن‌ها یا مدرن‌های متقدّم را از تفسیرهای سنّتی متمایز کرده است و چه عزیمت‌گاه‌هایی شکل‌دهنده افلاطون‌پژوهیِ مدرن بوده است.
صفحات :
از صفحه 553 تا 573
تحلیل و بررسی خلاقیت به مثابه اصل غایی در فلسفۀ وایتهد
نویسنده:
رستم شامحمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آلفرد نورث وایتهد (1861-1947) بر این باور است که در هر نظام فلسفی یک امر غایی وجود دارد که اساس آن به شمار می­آید. در فلسفۀ ارگانیسم او، که اصالت را به صیرورت و پویش می­دهد، این امر غایی عبارت است از خلاقیت. اما وقتی در این زمینه به سراغ آثارش می­رویم درمی­یابیم که به رغم اهمیت این موضوع، او مقصود خویش را به روشنی بیان نکرده است. نوشتار حاضر با نظر به اهمیت این موضوع، تلاشی است در جهت: یکم، توصیف و تحلیل خلاقیت به مثابه اصل غایی و روشن ساختن عمده مشخصه­های آن. دوم، نقد تفسیرهای کثرت­گرایانه و وحدت­گرایانه از خلاقیت و ارائۀ تفسیری دیگر از خلاقیت که مبتنی بر وحدت در عین کثرت باشد. سوم، بررسی رابطۀ خلاقیت با خدا در آثار وایتهد و نشان دادن اینکه قرائت وایتهد از وجود خدا در چهارچوب نظام پویشی­اش (به خصوص در پویش و واقعیت)، ایجاب می­کند خدا و خلاقیت متمایز از هم باشند اما در عین حال به هم وابسته. چهارم، استخراج پاره­ای از پیامدهای مهم الهیاتی خلاقیت به مثابه امر غایی و نقد دیدگاه وایتهد بر اساس تمایز بین خلاقیت جهان­شناسانه و خلاقیت هستی­شناسانه که حاکی از این است که خلاقیت مورد نظر وایتهد عمدتاً از سنخ خلاقیت جهان­شناسانه ­است و قابلیت تبیین آن در محدودۀ طبیعت می­گنجد.
صفحات :
از صفحه 532 تا 552
وهم انگاری و مسئله ذهن
نویسنده:
سیامک عبدالهی ، منصور نصیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نظریات فلسفه ذهن در نسبت پاسخ به مسئله­ ذهن، به وهم­انگاری و غیروهم­انگاری تقسیم می­شوند؛ وهم‏انگاری در مورد مسئله­ ذهن قائل به وهمی بودن هر آن چیزی است که نفس خوانده می­شود و به لحاظ مسئله­ مورد بررسی با وهم‏انگاری اراده­ آزاد و وهم­انگاری آگاهی متفاوت است؛ اما به لحاظ این­که از فیزیکالیسم بهره می­برند، با هم اشتراک دارند. نگارندگان تقریر اخیر از وهم­انگاری را نزد نوروفیلسوفان و دنیل دنت استقراء کرده­اند. مقاله­ حاضر به تبیین چیستی وهم­انگاری نفس، یعنی تبیین دو دیدگاه مذکور در باب مسئله­ ذهن و نهایتاً مقایسه­ تطبیقی آن­ها اختصاص دارد. برای این منظور از روش فیش­برداری کتابخانه­ای بهره برده­ایم و به این نتیجه رسیدیم که اینهمانی ذهن-مغز که اساسی­ترین مبنای فیزیکالیستی وهم­انگاری است تبعات فراوانی دارد؛ از جمله تبدیل شدن انسان به ماشین، یگانه انگاشتن انسان با سایر حیوانات و بروز برخی ایده­های خاص در مورد ایده­ زامبی فلسفی. چنین وهم‏انگاری­ای، نفس و آن­چه بر آن بنا نهاده شده است (مانند هویت شخصی غیرمادی، تبیین غیرفیزیکال آگاهی، وجود اراده آزاد، اخلاق متافیزیکی و ...)، همه را توهمی می‏خواند و معتقد است برای این مفاهیم، تبیین­های فیزیکال به دست آمده یا به دست خواهد آمد. وجه اشتراک دو نظریه مذکور هم، در وهمی خواندن مفاهیم ذهنی و مخالفت با دوگانه­انگاری­ براساس مبانی فیزیکالیستی-فرگشتی، و وجه اختلاف آن­ها در حذف­انگاری است. ناگفته پیداست که هر نظریه­ای از جمله وهم‏انگاری، قابل نقادی است؛ اما نگارندگان به دلیل رعایت حدود مقاله­نویسی از آوردن آن­ها معذوراند.
صفحات :
از صفحه 364 تا 383
خوانش فارابی از اوسیای ارسطو
نویسنده:
حمید خسروانی ، حمید رضا محبوبی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فارابی در ده اثر خود از جوهر و مشتقات آن به صورت پراکنده سخن گفته است. در این آثار، پی­در­پی به نقل­قول­هایی از ارسطو و تفسیر فارابی از آن نقل­قول­ها برخورد می­کنیم. فارابی انتخاب لفظ جوهر برای اوسیا را فرض گرفته است؛ به این معنی که بر سر ترجمه­ آن به موجود، عین، ماهیت و ذات دعوایی ندارد و معنای آن را حمل بر جوهر می­کند. این مقاله می‌کوشد شباهت­ها و تفاوت­های فارابی با ارسطو در بحث از مفهوم جوهر را تقریر کند و سپس از دل آن به دو نظریه­­ ابتکاری فارابی پل بزند. آن دو نظریه یکی در بحث تقسیم موجود ظهور می­کند و دیگری در نگرش فارابی به واقعیت. هرچند در این میان به چند ناسازگاری در کلام فارابی برخورد می­کنیم که زبان فلسفی او را حتی بیشتر از زبان فلسفی ارسطو در متافیزیک ابهام­آلود می­کند. همین امر عاملی می­شود که کلام فارابی قابلیت تفسیرهای متفاوتی داشته باشد. در نهایت درباره ارتباط مفهوم جوهر با مفاهیم شئ و تشخص بحث می­گردد.
صفحات :
از صفحه 235 تا 255
درهم تنیدگی فلسفه سیاسی دولت و مبانی فکری اقتصاد لیبرال در آراء آدام اسمیت
نویسنده:
آیت مولائی ، فرشید بنده علی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بحث­هایی که امروزه تحت عنوان نظریه­های اقتصاد کلاسیک و نظام لیبرال میراث­دار آن مطرح می­گردد، بیشتر بر نقش انقلاب صنعتی در شکل­گیری این نظام تاکید دارد، حال آن که به نظر می­رسد؛ برای فهم صحیح اندیشه­ها و معناشناسی مفاهیمی مانند؛ «دست نامرئی» و «اقتصاد آزاد» که بنیانگذاران این نظام اقتصادی بویژه آدام اسمیت از خود بر جای گذاشتند، باید بر ماهیت سیاسی - حقوقی و حتی اخلاقی نظام مذکور نیز توجه نمود. به همین خاطر این تحقیق سعی دارد با بررسی برخی ویژگی­های بنیادین نظام مشروطه انگلستان عصر اسمیت هم­چون؛ مفهوم «دولت»، «نفع عمومی»، «آزادی» و سیر تکامل بعدی آنها، به این پرسش که چه عواملی در پدیداری مبانی نظری اقتصاد لیبرال توسط آدام اسمیت و نظریه­پردازان بعد از وی نقش مهمی را ایفاء نمودند؟ پاسخ مناسب دهد. نتایج تحقیق نشان می­دهد، مفاهیم کلیدی اقتصاد کلاسیک مورد تأکید آدام اسمیت، در واقع نسخه­هایی برای رفع آثار سوء اخلاقی - سیاسی بود که نظام مشروطه تازه تاسیس پس از انقلاب به دلیل عدم طرد سنت­های کهن فئودالیسم، ناگزیر بر اقتصاد سیاسی انگلستان تحمیل می­کرد. لذا هر چند تأملات فکری او امروزه در معنا و مفهومی متفاوت از خوانش اولیه خود توسط نئوکلاسیک­ها و دیگران درک می­شوند، اما به دلیل آنکه این مبانی فکری نزدیکی و همسوئی معناداری را میان نظام سیاسی و اقتصادی انگلستان بوجود آوردند، هنوز هم مورد توجه اقتصاددانان غرب قرار دارند و نظام اقتصادی آنان را علی­رغم روندهای تکاملی پس از اقتصاد کلاسیک، تاکنون نظامی بر پایه مبانی «فردگرایانه» نگاه داشته است.
صفحات :
از صفحه 256 تا 276
تقریری تازه از نقد داماسکیوس بر مبدأ متعالیِ نوافلاطونی
نویسنده:
محمد حبیب اللهی ، احمد عسگری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مهمترین مشخصة تفکر نوافلاطونی در نظر گرفتن مبدئی فوق عقل و ورای وجود است؛ مبدئی که مطلقاً ناگفتنی است و هیچ عنوانی شایستهاش نیست و تنها به طریق سلب میتوان راجع به آن سخن گفت؛ اما چنین مبدأ متعالیای، که ابتکار افلوطین به حساب میآید، در میان دیگر نوافلاطونیان بدون نقض و ابرام باقی نماند. مفصلترین نقدی که به این نظریه از سوی یک نوافلاطونی به دستمان رسیده بخش نخست از کتاب دربارة مبادی نخستینِ داماسکیوس است. او که آخرین رئیس آکادمی آتن بود در این متن استدلال میکند که واحد افلوطینی اگر بناست مبدأ نخستین باشد نمیتواند متعالی از وجود دانسته شود و اگر بناست متعالی از وجود فرض شود نمیتواند در عین حال مبدأ و آرخه باشد. میان مبدئیت و تعالی ناسازگاری وجود دارد و از این رو واحد نوافلاطونی که مبدأ نخستین است باید موجود دانسته شود، نه متعالی از وجود. از قضا این ادعا، یعنی موجودیت مبدأ نخستین که اساس استدلال داماسکیوس است، از سوی پژوهشگران مورد توجه واقع نشده است و ایشان به دنبال تقریرهای دیگری برای سخن داماسکیوس گشتهاند. با شواهد متنی استدلال کردهایم که میتوان این مدعا را به داماسکیوس نسبت داد و همین را مبنای اعتقاد او به امری مطلقاً متعالی و غیر از واحد دانست، امری که دربارة آن هیچ نمیتوان گفت و اندیشید و تنها سکوت در موردش رواست.
صفحات :
از صفحه 320 تا 337
تناقض ذاتیِ نظریه‏ معرفت کانت: بررسی نظریه‏ معرفت کانت بر اساس ملاک کانت در تشکیل معرفت
نویسنده:
محمد اصلانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کانت در نظریه‏ معرفتش، روشی انحصاری برای حصول«علم» ارائه می‏کند: «علم = اطلاق مقولات بر داده‏ های شهود حسی». محصول اطلاق مقولات بر داده ‏های شهود حسی، قضایای تألیفی پیشینی است؛ قضایایی که ملاک انحصاری کانت در تشخیص علم ‏اند. کانت مدعی است: فقط و فقط علومِ واجد قضایای تألیفی پیشینی، که الزاماً واجد «داده‏ های شهود حسی» هستند، علم ‏اند و قضایایی که فاقد «داده ‏های شهود حسی» باشند، علم ‏نمایی بیش نیستند. او با همین استدلال «مابعدالطبیعه» را از جَرگه‏ علم بیرون راند. بر این اساس تلاش این مقاله بر آن است تا خودِ نظریه‏ معرفت کانت را با این ملاک بسنجد که آیا واجد قضایای تألیفی پیشینی هست یا نه؟ به عبارت دقیق‏تر: آیا قضایایی که کانت از طریق آنها نظریه‏ معرفت خود را تبیین نموده، واجدِ «داده‏ های شهود حسی» هستند یا نه؟ اگر واجد این داده‏ها باشند، علم‏ اند وگرنه، نه. بررسی‏های صورت گرفته در این مقاله، که بر قضایای مهم و کلیدی کانت در «حسیات استعلایی» و «تحلیل استعلایی» متمرکز است، نشان می‏دهد: این قضایا که مُعَرّف و مُبَیّن اساس نظریه‏ معرفت کانت می‏باشند، فاقد «داده ‏های شهود حسی­ اند» و علم نیستند. بنابراین: «نظریه‏ معرفت کانت» قادر به اخذ اعتبارنامه‏ مورد نظر خودش نمی‏ باشد و وفق نظر خودِ کانت یک علم معتبر نیست.
صفحات :
از صفحه 299 تا 319
معرفی دوره‌هایِ زمانیِ پس از نزولِ وحی و جایگاه آن در تحریفِ لفظیِ قرآن
نویسنده:
کاظم استادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از موضوعاتی که مباحث «عدم تحریفِ قرآن» را مه­آلود و شاید غیردقیق نشان می‌دهد، پرداختن به موضوع تحریف یا عدم تحریفِ قرآن، بدون مشخص نمودن محدوده‌ی زمانیِ بحثِ «تحریف قرآن» است. از سوی دیگر دسترسی ما به قرآن، دوره­های زمانی مختلفی را طی کرده است که ماهیت و نوعِ بررسی آن‌ها، می­تواند در موضوع تحریف، دارای نتایج متفاوتی باشد. این تفاوت به گونه­ای است که پاسخ‌گویی به عدمِ تحریف قرآن، دلایل و اسنادِ متفاوتی را نیز از دو سویِ منازعه، طلب می­کند؛ به این معنی که اگر موضوع تحریف قرآن را یک کل در نظر بگیریم، برخی از دلایلِ قائلانِ به عدم تحریفِ قرآن، جزئی است و نمی­تواند مرتفع کننده‌ی آن ادعای کلی باشد. بنابراین، تقسیم­بندی و معرفی دوره­های زمانی برای دسترسی به قرآن کریم از صدر اسلام تا کنون، بسیار ضروری است. یعنی لازم است تا بررسی و پژوهش شود، چه دوره­های زمانی، برای بررسی دقیق مصادیق «انحرافِ لفظیِ حذفیِ قرآن» قابل طرح هستند؟ و این دوره‌های زمانی چه مختصات و ویژگی‌هایی در خود دارند؟ در پژوهش پیش‌رو، پنج دوره زمانی، طرح و معرفی می‌گردد تا نسبت و جایگاه آن‌ها با مسئله تحریف لفظیِ حذفیِ قرآن، روشن گردد.
صفحات :
از صفحه 48 تا 69