جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 30255
بررسی ماهیت و الگوی جذابیت در پیام رسانی دینی با تاکید بر سینما
نویسنده:
حوریه بزرگ
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سینما از جمله قالب‌های نوظهور هنر تکنولوژیک است که در بستر اندیشه‌ای مدرنیته به ظهور رسید و به سبب جذابیت‌های ویژه‌ی خود توانست به سرعت در تمام جوامع رخنه کرده و از مخاطبان روزافزونی برخوردار شود. بهره‌گیری از این مدیوم با هدف پیام‌رسانی دینی به سبب تقابل اندیشه‌ای اسلام و مدرنیته با چالش‌های جدی روبروست؛ مسئله جذابیت یکی از مهم‌ترین این چالش‌هاست. تحقیق حاضر، در گام نخست با گزینش رهیافت حکمت اسلامی به بررسی ماهیت جذابیت ودر گام دوم با تامل و بازاندیشی در حکمت هنر اسلامی به بیان الگوی جذابیت در پیام‌رسانی هنری پرداخته است. در گام نهایی تلاش شده است، مبتنی بر مبانی مطرح شده، ماهیت و الگوی جذابیت در پیام‌رسانی از طریق سینما طرح گردد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که مبتنی بر حکمت اسلامی، جذابیت همان وصول به زیبایی و ادراک آن است که بسته به سیر انفسی فرد و بستر فرهنگی جامعه متغیر و دارای مراتب است. بعلاوه، بر پایه مبانی حکمت هنر اسلامی، در فرایند جذب و انجذاب هنری، ما با عناصر سه‌گانه هنرمند، اثر هنری و مخاطب روبروییم. به میزانی که هنرمند بسته به سیر انفسی خویش و در نسبت با بستر فرهنگی جامعه توان ادراک و صعود از زیبایی‌های حسی به زیبایی-های معقول را داشته باشد اثر هنری از میزان جذابیت بیشتری برخوردار خواهد بود. جذابیت اثر هنری برای مخاطب نیز بسته به سیر انفسی‌او، بستر فرهنگی جامعه و میزان تعالی اثر هنریاست. فرآیند جذب و انجذاب هنری، در باب هنر سینما نیز قابل تعمیم است که این امر در نسبت با مولفه‌های سه‌گانه ارتباط ماهوی تصویر سینمایی با جهان دیدنی، حرکت و الزامات آن و تبدیل تصویر به نماد به مثابه‌ی مولفه‌های جذابیت در عالم سینماییمورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی مدیریت دانش در کتابخانه‌های وابسته به حوزه علمیه قم براساس مدل بکوویتز و ویلیامز
نویسنده:
آزاده زیارتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مقدمه و هدف: حوزه های علمیه از جمله مراکز اصلی تولید و اشاعه دانش دینی در جهان اسلام محسوب می شوند و نقش حیاتی در پیشبرد سطح علمی جامعه دارند. مدیریت دانش به عنوان عاملی برای رقابت گرایی و حیات سازمان ها، فرصتی را نیز برای کتابخانه ها به ویژه کتابخانه های حوزوی جهت بهبود اثربخشی خود به وجود آورده است. به منظور بررسی مدیریت دانش در کتابخانه های وابسته به حوزه علمیه قم، مدل بکوویتز و ویلیامز به جهت مناسب تر بودن آن برای محیط های غیرانتفاعی همچون کتابخانه ها انتخاب شده است. این مدل شامل هفت مولفه یافتن، به کارگیری، یادگیری، تسهیم، ارزیابی، ایجاد/ نگهداری و حذف دانش است. روش/ رویکرد پژوهش: روش انجام پژوهش حاضر توصیفی- پیمایشی و جامعه ی آن، تمام کتابداران شاغل در 8 کتابخانه وابسته به حوزه علمیه قم (50 نفر) و مدیران (8 نفر) در سال 1392 بود. ابزار گردآوری داده‌ها پرسش نامه‌ بر اساس مولفه های مدل بکوویتز و ویلیامز بود. روایی پرسش نامه توسط استاد راهنما تأیید و به منظور پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ 98/. استفاده شد.یافته ها: یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد بررسی مدیریت دانش بر اساس مدل بکوویتز و ویلیامز کتابخانه های وابسته به حوزه علمیه قم در حد پایین تر از اندازه متوسط است، به طوری که از بین مولفه های مورد بررسی، مولفه یافتن دانش با 11/3 در حد بالاتر از متوسط، ایجاد/ نگهداری دانش با 3 در حد متوسط، به کارگیری دانش با 84/2، یادگیری دانش با 54/2، تسهیم دانش با 41/2، ارزیابی دانش با 91/2، و حذف دانش با 68/2 در حد پایین تر از متوسط بودند. افزون بر این بین دیدگاه مدیران نسبت به اعمال مدیریت دانش تفاوت معنی داری وجود ندارد اما بین دیدگاه کتابداران تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: بیشتر مولفه های مدل بکوویتز و ویلیامز در کتابخانه های وابسته به حوزه علمیه قم در وضعیت مطلوبی قرار ندارد و نیاز به برنامه ریزی و توجه بیشتر به خصوص برای اشتراک و یادگیری دانش دارد. همچنین با توجه به اهمیت روزافزون دانش در سازمان هایی همچون حوزه های علمیه، اجرای برنامه های مدیریت دانش موجبات خدمات رسانی بهتر خواهد شد.
خیار تأخیر ثمن
نویسنده:
---
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، معاونت پژوهش حوزه های علمیه ,
چکیده :
---
سنخ شناسی قیام‌های عصر اموی
نویسنده:
جواد بهرامی‌نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با صلح امام حسن(ع) و معاویه در سال 41هـ.ق، خلافت رسماً به خاندان اموی انتقال یافت. خلافت امویان به سبب پیشینه آن‌ها در مقابله با اسلام و در پیش گرفتن سیاست دین‌ستیزی و ظلم و تبعیض در دوره خلافتشان، با مخالفت مسلمانان و شکل‌گیری قیام‌های متعدد علیه آنان مواجه شد. این قیام‌ها که اغلب به نام رهبران آن‌ها شناخته می‌شوند، دارای نقاط اشتراک و افتراق بسیاری بودند و با وجود اشتراک در شعار مبارزه با دین‌ستیزی امویان، دارای ایدئولوژی و اهداف و ساخت و بافت متفاوتی بودند. قیام‌های دوره اموی بر اساس اهدافی که در پیش گرفتند به چهار دسته قیام‌های ایدئولوژیک، قیام‌های سیاسی، قیام‌های اقتصادی و قیام‌های اجتماعی تقسیم می‌شوند. رهبران و عناصر قیام‌های دوره اموی دارای پایگاه و جایگاه اجتماعی متفاوتی بودند.بر این اساس این قیام‌ها به دو دسته قیام-های عربی و قیام‌های موالی تقسیم می‌شوند. رهبران و عناصر قیام‌های عربی که عمدتاً قیام‌های ایدئولوژیک و سیاسی را شامل می‌شود، از نخبگان سیاسی و مذهبی جامعه اسلامی بودند که دارای جایگاه و پایگاه اجتماعی شاخصی بودند؛ در حالی که رهبران قیام‌های اجتماعی و اقتصادی دوره اموی عمدتاً از موالی و اهل ذمه بودند که پایگاه و جایگاه شاخصی در جامعه نداشتند. این قیام‌ها در نهایت با از بین بردن مشروعیت امویان و تضعیف ساختار حکومت آن‌ها، موجبات سقوط حکومت بنی‌امیه را فراهم ساختند.
نقد و بررسی استنادات قرآنی و روایی مهدی نصیری در کتاب اسلام و تجدد
نویسنده:
جعفر دروگر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , نقد و بررسی کتاب
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این نوشتار در پی نقد و بررسی استنادات قرآنی و روایی آقای مهدی نصیری در کتاب اسلام و تجدد می باشد.ایشان که از مخالفین ارتباط و سازگاری اسلام با تجدد و مدرنیته می باشند در راستای اثبات ادعای خود،بانهایت جانب داری از پیشفرض ذهنی خود به آیات و روایاتی استناد کرده است. در این نوشتار ابتدا مبانی و اصول و روشهای صحیح تفسیر آیات و نقد روایات قید شده و آیات و روایات مورد استناد نصیری، با عرضه به این مبانی، در بوته آزمایش قرار گرفته تا میزان صحت و اعتبار مدعیات ایشان کشف شود. در پایان ابعاد مختلف دیدگاه نصیری آسیب شناسی شده است.
اخلاق سیاسی در حکمت متعالیه با تأکید بر آرای امام‌خمینی و آیت‌الله جوادی آملی
نویسنده:
مصیب ایرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با توجه به مباحثی که در باب اخلاق وسیاست مطرح است، اخلاق سیاسی اصطلاح جدیدی است کهازترکیب دو واژه آشنای سیاست واخلاق بوجودآمده است وتحقیق حاضرتلاشی است جهت پاسخگویی بهسؤالاتی که این اصطلاح جدیدبا خود به همراه دارد از جمله، اخلاق سیاسی چیست؟وآیااخلاق سیاسی درحکمت متعالیه وجود دارد؟ و درصورت مثبت بودن جواب دارای چه اصولی است ؟ فرض براین است کهحکمت متعالیه دارای سیاست متعالیه نیزهست و درسیاست متعالیه اخلاق سیاسی، اصل اولیه می باشد کهبایدرعایت گردد و سعی شده نشان داده شود که بدون آن سیاست، ره به ناکجاآباد دارد، همچنانکه شارحانحکمت متعالیه ازجمله امام خمینی)ره( و آیت الله جوادی آملی به عنوان متفکرین عصرحاضر، سیاستبدون اخلاق را به شاخ برای گاو تشبیه کرده اند.)که گاو شاخ دارد ولی عقل ندارد(.شیوه پژوهش برگرفته ازروش کلن تیندر بوده که مبنای این روش طرح سؤال می باشد، بدین صورتکه با طرح سؤالات مختلف درباب سیاست متعالیه و اخلاق سیاسی فصول تحقیق راآغاز نموده تا درپایان نتیجه ای قابل توجه وکاربردی بدست آید هرچندکه به گفته تیندرنمی توان به نتایج بعنوانجواب نهایی و قطعی بسنده کرد اما راهی است برای رسیدن به نتیجه مطلوب.دراین پژوهش ازاندیشه های امام خمینی به عنوان مؤسس جمهوری اسلامی و آیت الله جوادی به عنوانشاگرد که هردوجزء مفسرین حکمت متعالیه هستند استفاده شده است، ودر پایان با توجه به توضیحات آیتالله جوادی که حکمت متعالیه به عنوان سرچشمه ای است که می توان از آن جویهای متعدد جدا کرد وفلسفه سیاسی از جمله این شاخه ها محسوب می شود و بیان اندیشه امام که درآن از اخلاق سیاسی نیزبحث می شود، به اثبات فرض اولیه پژوهش که در سیاست متعالیه اخلاق سیاسی وجود دارد واصولی نیزبرآنحاکم است، اشاره داشته است.
«کارکردهای توحیدباوری در بهداشت روانی»
نویسنده:
سیده‌معصومه طباطبایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش، با روش کتابخانه‌ای، به روش گردآوری و تتبع در متون دست اول و منابع مرجع و طبقه‌بندی آن و توصیف و تحلیل و تبیین داده‌های نظری و تجربی، همراه با داوری مبنایی و مطالعه تطبیقی به بیان کارکرد توحیدباوری در بهداشت روانی در دو بعد فردی و اجتماعی اهتمام ورزیده است؛ و دستاوردهای آن در بعد کارکردهای توحیدباوری در سطح فردیعبارتند از: آرامش روان و سازگاری روانی، ارتقاء سطح بهباشی و شادکامی، خشنودی و رضایت از زندگی، تفسیر خوش‌بینانه از مرگ، رشد، انسجام و یکپارچگی هویت وشخصیت انسانی، اصلاح و تهذیب اخلاق، سلامت جسمانی و طول عمر؛ و دستاوردهای آن در بعد کارکردهای توحیدباوری در سطح اجتماعی عبارتند از: انسجام و وفاق اجتماعی، کاهش جرم و انحراف،نوع دوستی و کمک به دیگران و تعاون اجتماعی و رفتارهای جامعه-یار.
ضمیمه، تصمیم‌ناپذیری، و تفاوت: شالوده‌شکنی روایت در رمان‌های قطار شب و کشتزارهای لندن
نویسنده:
ناصح مبارکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در رمان‌های قطار شب و کشتزارهای لندن، دو اثر از مارتین امس، را می‌توان بر اساس مفاهیم دریدایی دیفرانس، ضمیمه، و تصمیم‌ناپذیری نقد و واسازی نمود. با در نظر گرفتن این مفاهیم، خواننده‌ی این دو رمان پی می‌برد که خوانشی واحد از رمان‌ها ادعایی سطحی و نادرست است. قطار شب و کشتزارهای لندن خود را شالوده‌شکنی می‌کنند؛ در واقع، خود-واسازی (خود-شالوده‌شکنی) یکی از ویژگی‌های بارز این رمان‌هاست. زنانگی و مردانگی دو مفهوم از مفاهیم تصمیم‌ناپذیر است؛ هر کدام ضمیمه‌ی دیگری می‌شود و این زنجیر ضمیمگی نشان می‌دهد هیچ‌یک از این مفاهیم مطلق نیستند. این حرکت و تغییر در دلالت بوسیله‌ی تفاوت (دیفرانس) ممکن می‌شود. خودکشی و قتل و همچنین سایر موارد کلیدی در این دو رمان را می‌توان بر اساس این سه مفهوم و سایر مفاهیم دریدایی از قبیل هستی-شبح‌شناسی، قضیب-آوامحوری، فراترازندگی، مدلول متعالی، و متافیزیک حضور به بوته‌ی نقد گذاشت. در سال ???? کشتزارهای لندن از فهرست نهایی جایزه‌ی بوکر حذف شد. دو عضو از هیئت داوران جایزه‌ی بوکر مدعی شدند که در این رمان، امس برخوردی نفرت‌انگیز با زنان داشته و از این نوع برخورد جانبداری کرده است. اما امس در دو رمان مذکور سعی بر نشان دادن وضعیت کنونی جهان دارد، جهانی که با بحران‌های گوناگون دست و پنجه نرم می‌کند. این تحقیق نتیجه خواهد گرفت که خوانشی اینچنین اشتباه و سطحی است و مردان و زنان این دو رمان نقش و حضوری برابر دارند.
ابسوردیسم از منظر کامو و بررسی نمونه‌هایی از آن در برخی از آثار تجسمی ( جنبش‌های هنری نیمه دوم قرن بیستم در غرب و هنر معاصر ایران)
نویسنده:
بهاره صالحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
میتوان گفت نوع نگرش و چشم انداز انسان به هستی و جهان سر منشأ بسیاری از تحولات تاریخی زندگی وی بوده است و بررسی دقیق این دیدگاه ها و جهان بینی ها لازمه فهم تغییراتی است که در طول تاریخ زندگی بشر صورت گرفته است. هنر یکی از حوزه هایی است که از دوران اولیه، در سیر ادواری تحول خود تغییرات گوناگونی را تحت تأثیر نگرش های موجود در محیط پیرامونی تجربه کرده است. شناخت، تجزیه و تحلیل این شرایط برای نزدیک شدن به هنرمند و درک عمیق تجربه هنری در هر دوره اهمیت بسزایی دارد.این رساله به بررسی فلسفه ابسوردیسم از منظر آلبرکامو و دیگر متفکران ابسورد (به عنوان یکی از نگرش های انسان غربی به هستی و جهان و تأثیرات آن بر زندگی، به ویژه پس از جنگ دوم جهانی) می پردازد و برخی از مهم ترین مولفه های آن را با توجه به آراء متفکران و هنرمندان این دیدگاه معرفی می کند و زمینه های فکری و هنری موثر در ظهور آن را نشان می دهد. همچنین برای فهم بهتر تأثیرات جهان بینی ابسوردیسم بر هنر معاصرش، به بررسی مولفه های آن در مصداق هایی از هنر غرب [تئاتر،نقاشی،عکاسی، مجسمه، چیدمان و هنر مفهومی] به ویژه پس از دهه 1960 پرداخته می شود که هدف از این بررسی، یافتن نگرشی نوین در نقد و تحلیل آثار هنری و فهم بهتر هنر این دوران است. در ادامه برای دریافت میزان گستردگی و تأثیرگذاری این دیدگاه بر هنرمندان ایرانی، برخی از آثار دو تن از هنرمندان تجسمی [بهمن محصص و حسینعلی ذابحی]، مورد مطالعه قرار می گیرد. این رساله تلاش دارد به چیستی دیدگاه ابسوردیسم و ویژگی های خاص آن و چگونگی شکل گیری بستر مناسب برای ظهور آن بپردازد؛ نقش آلبر کامو را در این زمینه نشان دهد و در نهایت تأثیرات این نگرش را بر آثار هنری دوران ظهور ابسوردیسم بررسی کند.روش تحقیق در این رساله، روشی توصیفی، تطبیقی در راستای پژوهشی بنیادی است. در این راستا برای دست یابی به شناختی جامع از تفکر مورد نظر به بررسی آراء چند متفکر تأثیر گذار وجستجوی نمونه هایی از آثار هنری چند هنرمند (موردکاوی) پرداخته می شود. روش یافته اندوزی (روش گردآوری داده ها) به صورت مطالعه کتابخانه ای و فیش برداری از کتاب های مربوطه، مصاحبه و جمع آوری اطلاعات اینترنتی است که در این راه موضوعبصورت توصیفی و تطبیقی مورد پژوهش قرار گرفته است.در نهایت این نتیجه حاصل می آید که نگرش ابسوردیسم تحت تأثیر بسیاری از تحولات فلسفی، اجتماعی و سیاسی به صورت آشکار یا پنهان توانسته است بسیاری از مولفه های خود را در برخی از انواع هنری نیمه دوم قرن بیستم در غرب، به نمایش بگذارد. در ضمن باید توجه داشت که اگرچه برخی از انواع هنری در غرب می توانند مصداق عینی تفکر ابسورد در هنر باشند اما در باب دو هنرمند ایرانی مورد نظر در این رساله این مسئله با قدری مسامحه صورت می گیرد. در حقیقت در باب ایشان تنها مشاهده مولفه ها کافی نبوده و برای بررسی بهتر به مطالعه زندگی ایشان توجه شده است، چرا که ایشان تجربه فلسفی ابسورد را نه به عنوان فلسفه ای برآمده از جهان بینی ای موجود در جامعه، بلکه به صورت شخصی در طی بروز برخی حوادث در زندگی شان، تجربه کرده اند.
فرآيند تجددگرايي در افغانستان
نویسنده:
‫عبدالله زکي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت پژوهشي، دفتر تبليغات اسلامي,
چکیده :
‫تجددگرايي در افغانستان از زمان امير شيرعلي خان و با پيشنهادهاي اصلاح‌طلبانه سيد جمال‌الدين آغاز شد، و بخش مهمي از تاريخ معاصر اين کشور را رقم زد. نقش روشن‌فکران، علما و متفکرين آزادي‌خواه در اين فرآيند بسيار برجسته است؛ هرچند از تأثير حاکمان وقت در ايجاد زمينه‌هاي لازم براي فراگير شدن تجدد يا مقابله با آن نيز نمي‌توان چشم پوشيد. اين فرآيند با حملات انگليس در زمان امير شيرعلي خان دچار رکود شد. پس از او، استبداد مطلقه عبدالرحمان خان اجازه هيچ‌گونه تجددطلبي را نداده و مانع هرگونه آزادي‌خواهي گرديد. با روي کار آمدن امان‌الله خان، که شاه جواني بود، جريان اصلاح‌طلبي وارد مرحله جديدي شد، که در آن هر دو طبقه حاکم و روشن‌فکر در خط تجددخواهي قرار گرفتند. امان‌الله خان با اعلام استقلال افغانستان در مقابل بريتانيا قرار گرفت، و خشم استعمار پير را برانگيخت. بريتانيا که حرکت امان‌الله خان را مخالف منافع خود مي‌ديد، با تحريک عوامل داخلي خود آن را ساقط نموده، و به‌جاي آن حکومتي مبتني بر آنارشيسم و استبداد را روي کار آورد. پس از خروج بريتانيا از صحنه سياسي افغانستان، تهاجم گسترده شوروي در 1979م و اشغال افغانستان توسط آن، بار ديگر مسير رشد و توسعه متوقف شد. بسياري از حاکمان افغانستان داراي سلطه استبدادي و مطلقه بوده، و همين امر چالش بزرگي براي تجدد‌گرايي و مانع دست‌يابي توسعه براي اين کشور بوده است. نظام قبيله‌اي در افغانستان و بافت سنتي آن نيز يکي ديگر از موانع اصلاح‌طلبي به شمار مي‌رود؛ زيرا پاي‌بندي به ارزش‌ها و رسوم نياکان گذشته، اساس زندگي فردي و اجتماعي را تشکيل مي‌دهد، و بر اساس آن، هر‌گونه نوآوري و تجددخواهي بدعت تلقي گرديده، و مخالف نظام قبيله‌اي محسوب مي‌گردد. حرکت نوگرايي در افغانستان دچار فقر تئوريک نيز بوده است، و هيچ‌گاه يک دستگاه فکري منسجم وجود نداشته که بتواند اين جريان را با ارزش‌ها و نيازهاي واقعي اجتماع همگام و همسو نمايد.
  • تعداد رکورد ها : 30255