جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 30255
مبانی و لوازم قاعده الحق ماهیه انیته
نویسنده:
مریم شریف پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
قاعده «الحق ماهیته انیته» از قواعد مهمی است که فیلسوفان اسلامی از جمله: فارابی، ابن سینا، بهمنیار، غزالی، شیخ غزالی، شیخ اشراق، خواجه طوسی، ابهری، کاتبی قزوینی، علامه حلی، ملاصدرا، علامه طباطبایی، استاد مطهری، به تحلیل، تبیین و اثبات آن پرداخته اند. در اثبات این قاعده، فیلسوفان بسیاری از جمله ابن سینا (چهار دلیل) به بیان دلایل متعددی پرداخته اند. البته معدودی از فیلسوفان نیز به نفی این قاعده پرداخته اند که مهمترین آنها فخر رازی است. و بقیه مخالفان نیز استدلالی فراتر از استدلالهای فخر رازی ندارند. ولی مخالفت با این قاعده به مذهب جمهور متکلمین بر می گردد که البته فیلسوفان بر رد آنها دلایل محکم و متینی ذکر کرده اند. این قاعده بر مبانی فلسفی مهمی چون قواعد اصالت وجود، وحدت وجود و بساطت وجود استوار است و دارای آثار و لوازم زیادی از جمله موارد ذیل می باشد: خداوند بسیط الحقیقه است و بسیط الحقیقه کل الاشیاء و لیس بشیء منها. خداوند بسیط است و بسیط ترین موجود نیز می باشد زیرا نه تنها اجزاء مقداری و اجزاء خارجی و اجزاء عقلی ندارد بلکه وجود و ماهیت نیز ندارد. خدا جنس مشترکی با هیچ موجودی ندارد و هیچ جهت امکان در ذات مقدس او راه ندارد زیرا امکان مربوط به ماهیت است. اثبات توحید ذاتی نیز از لوازم این قاعده است. جهت و یا جهات نقص نیز در و راه ندارد زیرا هر موجودی سبب یا علت یا زمان و مکان می خواهد ولی واجب چون ماهیت ندارد پس نقص ندارد. هیچگونه عدمی نیز در ناحیه ذات مقدس او راه ندارد. او معلول چیزی نیست زیرا هر چیز دارای ماهیت معلول است و او ماهیت ندارد. ذات خداوند محض است؛ یعنی حقیقت وجود است نه مفهوم وجود؛ زیرا این مفهوم در همة موجودات زائد بر ذات است. خداوند وجود ذهنی ندارد و فقط وجود عینی خارجی است و هرگز کسی به کنه ذات او پی نمی برد زیرا ماهیت ندارد تا به ذهن کسی بیاید و ما تنها مفاهیم اسماء و صفات الهی را می شناسیم نه حقیقت آنها را. و می یابیم که ماهیت جولانگاه علم حصولی است نه حضوری، پس علم حصولی به خداوند ممکن است نه علم حضوری. خدا هم چنان که حیثیت تعلیلیه ندارد حیثیت تقییدیه نیز ندارد. و تمام قضایای مربوط به خدا، ضروریه ازلیه اند که مهمتر از ضروریه ذاتیه و وصفیه است.
مفهوم بازی در فلسفه جدید و معاصربررسی مفهوم بازی در فلسفه کانت، شیلر، نیچه، ویتگنشتاین و گادامر
نویسنده:
محمدباقر قمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در فلسفه جدید و معاصر تقریباً هرگونه بهره گیری از مفهوم بازی در جهت ارائه نگاه نو و یا تقابل با سنتی کهن قرار میگیرد. پرسش این رساله این است که مفهوم بازی چگونه از عهده این مهم برمی آید و آنچه در تقابل با آن قرار میگیرد چیست؟ در بخش اول میبینیم کانت با اینکه حکم ذوقی را عینی و شناختی نمیداند، بازی قوا را مبنای اعتبار کلی آن قرار میدهد. او با این تبیین از اصول نقد اول که هر گونه اعتبار را منوط به عینیت میدانست فاصله میگیرد و با کمرنگ کردن فاصله ذهنیت – عینیت تمایل خود را به دوری از سوبژکتیویسم نشان میدهد و قدم در راهی نو مینهد. در بخش دوم، شاهد آنیم که شیلر از این کارکرد بازی در کانت در حل مساله خود، مساله گسست میان ماده و صورت، بهره میگیرد و سعی میکند به وسیله آن از این گسست و تقابل متافیزیکی فرارود. در بخش سوم، میبینیم ویتگنشتاین با قیاس بازی با زبان در مقابل نظریه تصویری مبتنی بر نگاه سنتی به زبان قرار میگیرد و با نظریه بازیهای زبانی از زبان متافیزیکی جدا میشود. در بخش چهارم گادامر را بررسی میکنیم که فهم را برمبنای بازی تبیین میکند و با تفسیری غیرسوبژکتیو از بازی، نگاهی از فهم و حقیقت ارائه میکند که از نگاه متافیزیکی و سوبژکتیو به آنان فراتر میرود. در بخش پنجم پس از آنکه خوانش بازی گونه نیچه از هراکلیتوس و نیز حضور بازی در اندیشه های مهم نیچه بررسی میشود، این امکان مطرح میشود که فلسفه نیچه به مثابه یک بازی درک گردد. بدینگونه بازی در متن فلسفه ای قرار میگیرد که تمام قد در برابر متافیزیک ایستاده است. در بخش نتیجه نیز پس از اشاره به نقش کلید گونه بازی، کارکرد این مفهوم در فلسفه جدید و معاصر را فراتر رفتن از متافیزیک و سوبژکتیویسم میشناسیم.
مبانی فلسفی منطق فِرِگه و نقد و بررسی آن
نویسنده:
یارعلی کرد فیروزجایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این تحقیق، چهار فصل دارد: فصل های اوّل و دوم به کلّیات و روش و مراحل تحقیق پرداخته، و در فصل سوم، زندگی علمی فِرِگه، برنامه ها و اهداف فکری و فرهنگی او بررسی، و نشان داده شده که وی در پی تحکیم مبانی ریاضیات بوده است و برای این هدف، درصدد بوده ریاضیات را بر منطق مبتنی کند و بدین جهت، لازم دیده است که ابتدا، خودِ منطق منقّح شود. مباحث منطقی او بر مبانی فلسفی خاصّی مبتنی است که در فصل چهارم، سه مبنا در قالب شش بخش مورد تحقیق و نقد و ارزیابی قرار گرفته است: 1. نقد فرگه از روان شناسی گری: او با روان شناسی گری در منطق به شدّت مخالف بود. در نظر او، موضوع منطق یعنی اندیشه، و صدق و کذبش بی زمان و بی مکان است و ازلاً و ابداً به نحو عینی در خارج از اذهان موجود بوده، به یک اندازه در معرض شهود انسان ها قرار دارد. 2. بررسی و نقد نظریه فرگه در نقد روان شناسی گری: به گمان ما، فرگه در پرهیز از روان شناسی گری به نحوی که توضیح میدهد، به خطا میرود; زیرا موضوعات منطقی، عینی و مستقل از ادراک نیستند; بلکه تصوّر و تصدیق از حیث حکایت، موضوع منطق هستند که قائم به ذهن انسانند. این ادراکات گرچه از حیث وجود شخصیاند، از حیث کشف، مستقل از مدرک اند; بدین جهت، جایی برای نسبیت و انتقال ناپذیری معرفت باقی نمیماند. 3. معنا و مدلول: بحث دیگری که در این جا مطرح شده، تمییز بین معنا و مدلول است. فرگه به سبب مشکلی در قضیه اتّحادیه، به وجود معنای مغایرِ با مدلول، برای لفظ قائل شده است: لفظ، معنا را بیان و از طریقش بر مدلول دلالت میکند. 4. بررسی و نقد نظریه فرگه درباره معنا و مدلول: به نظر ما، معنای لفظ در اسم های خاص، همان مدلول خارجی است و در غیر اسم های خاص، طبیعتِ آن شیء یعنی محکی تصوّرِ متناظر با لفظ شمرده می شود که وجودش از ذهن و خارج اعمّ; ولی در خارج به وجود مصادیق است. نظریه فرگه مقبول نیست; زیرا او دلیل کافی بر مدّعایش * و معمّای قضیه اتّحادیه به نحو دیگری حلّ می شود. دلالت جمله بر صدق و کذب نادرست است. 5. تابع و شیء: فرگه عناصر موجود در قلمروهای لفظ، معنا و مدلول را به دو دسته ناقص و کامل تقسیم می کند. او اسم خاص را کامل و مفهوم واژه را ناقص میداند. مدلولِ اسم خاص، شیء، و مدلولِ مفهوم واژه، مفهوم نامیده می شود. شیء هرگز محمول قرار نمی گیرد، و صرفاً موضوع یا بخشی از محمول واقع میشود. مفهوم واژه، هرگز موضوع قرار نمیگیرد. 6. بررسی و نقد نظریه فرگه درباره تابع و شیء: به نظر ما، تفکیک تابع و شیء به نحوی که فرگه تعریف کرده، نادرست است. هم اشیاء، محمول قرار می گیرند و هم مفاهیم و توابع، موضوع می شوند. همان طور که خود فرگه در مقام سخن گفتن از توابع و مفاهیم به همین نحو عمل میکند و توجیه هایی را که در حلّ پارادوکس مفهوم و شیء آورده، ناتمام است. ارجاع قضیه حملی کلّی به شرطی نیز ناتمام است; زیرا نمیتواند از مفهوم واژه در قضیه شرطیه در ناحیه موضوع استفاده نکند و سرانجام فصل پنجم به خلاصه فصول گذشته و ارائه پیشنهادهای مورد نظر درباره موضوع اختصاص یافته است.
محبت در قرآن و عرفان اسلامی
نویسنده:
اعظم غفاری آشتیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف پژوهش اصل موضوع محبت چیست و اینکه محبت خداوند جل جلاله چگونه شامل حال انسان می شود وچگونه می شود که از راه محبت به قرب الهی رسید و اینکه آیا این محبت متقابل است یا نه روش نمونه گیری : نمونه های مورد مطالعه این تحقیق شامل کلیه مطالب و اطلاعاتی است که در کتابخانه های معتبر شهر تهران و دانشگاه ها به صورت کتب چاپی ، دست نوشته ، مجله علمی ، روزنامه در دسترس بوده است روش پژوهش : این مطالعه یک مطالعه مروری ، کتابخانه ای است طرح پژوهش : این پژوهش باتوجه به اینکه یک روش کتابخانه ای است فاقد طرح خاص پژوهش است نتیجه گیری کلی : نتیجه این پژوهش نشان داد که اولا محبت در سرشت و فطرت همه انسانها به ودیعه نهاده شده است و اینکه خداوند جهان رانیافرید مگر از روی محبت " یحبهم و یحبونه " و اینکه اول محبت از طرف خداوند است اول یحبهم بوده که انسان شهامت " یحبونه " را یافت اما راه رسیدن به حب الهی حب پیامبر (ص ) و اهل بیت ایشان است . از محبت اهل بیت پیامبر (ص ) می توان به حب و قرب الهی رسید
معرفت پیشین با توجه به آرای فیلسوفان تحلیلی معاصر
نویسنده:
علی طاهری لاریجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده (فارسی): معرفت گزاره ای یا تجربی و پسین است و یا غیر تجربی و پیشین. تجربه ارتباط علّی صاحب معرفت گزاره ای با مصادیق موضوعِ گزاره است به نحوی که خود واقعیتِ محکی گزاره ، علّت به وجود آمدن باور می گردد. معرفت پیشین آن معرفتی است که توجیهش بی نیاز از تجربه باشد. اگر قضیه ای به نحو پیشین معلوم باشد, امکان معرفت پسین به همان قضیه وجود ندارد و بالعکس معرفت پیشین به قضیه پسین ممکن نیست. از آنجا که واقعیات عینی همه جزئی و متشخص اند, معرفت به هیچ گزاره ای با سور کلّی از راه تجربه توجیه نمی شود و کلی بودن یک گزاره نشانة پیشین بودن حدّ اقل بخشی از توجیه آن است. می توان وجود باورهای پیشین را از دو را ه نشان داد: نخست آنکه تجربه هیچگاه نمی تواند قضایای با سور کلّی را توجیه کند. از اینرو معرفت به گزاره هایی از این دست بی نیاز از وجود توجیه پیشین نیست. دوم آنکه اصل امتناع جمع نقیضین, نمی تواند از راه تجربه توجیه شود. زیرا هر قضیه تجربی خود به این اصل نیازمند است. از اینرو یا باید این اصل را کنار گذاشت و یا توجیه پیشینِ آن را پذیرفت. تمایز پیشین، پسین با تمایز تحلیلی، ترکیبی و تمایز ضروری، ممکن همواره عجین بوده است. تلقی های مختلفی از تحلیلیّت وجود دارد ولی بنا به معنای برگزیده قضایای ترکیبی پیشین وجود دارند. مراد از ضرورت قضیه صدق آن در همه عوالم ممکن است و مستلزم یقینی بودن آن نیست. گزاره های پیشین همه ضروری اند و هر چند گزاره های ضروری تجربی وجود دارند, اما برای ضرورتشان نیازمند توجیه پیشین اند. مثالهای نقض کریپکی چیزی بر خلاف این نظر را نمی توانند افاده کنند. منبع پیشینِ توجیه همانا تأمّل بر صفات است. اصل امتناع جمع نقیضین اصلی بدیهی است و تنها با تأمل بر صفات وجود و عدم می توان درستی این اصل را فهمید. رمز بداهت این اصل در یافت بی واسطه و مستقیم هستی و طردِ آن نسبت به عدم است. قضایای حساب هم به دلیل ماهیت اعداد به بداهت بر ما معلومند. توجیه پیشین هر چند خطاناپذیری غیرنظام مند ندارد, امّا از خطای نظام مند مصون است. همچنین خودِ توجیه پیشین در معرض ردّ تجربی نیست, هر چند کذب گزاره های پیشین ممکن است با تجربه معلوم شود.
معراج و بررسی آراء شیعه و سنی و شبهات
نویسنده:
مریم کریم
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عنوان این نوشتار ، معراج و بررسی آرای شیعه و سنی و شبهات می باشد . قالَ عَلیُّ بنُ موسَی الرِّضا ( ع) : «مَن کَذَبَ بِالمِعراجِ فَقَد کَذَبَ رَسوُلَ اللهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم » . امام رضا ( ع) می فرمایند : هر کسی که معراج را دروغ بپندارد ، گویی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم را تکذیب کرده است . معراج در اصطلاح به معنای فرا بردن حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلّم به آسمان هاست . معراج گرچه از ضروریات دین است امّا به این لفظ در قرآن نیامده ، بلکه به لفظ اسراء سیر دادن شبانه آمده است . سفری الهی و سیری ملکوتی است که از مکه آغاز می شود و به انگیزه ارائة آیات الهی و نمودن شگفتی های هستی با مرکبی بهشتی ( براق و رفرف) در زمانی کوتاه به سوی مقصدی اعلی ، بیت المقدس ، پیش می رود و با دستاوردهای عظیم سامان می یابد . در این پایان نامه اصل معراج و روحانی – جسمانی بودن آن و شبهات مطرح شده درباره معراج مورد بررسی قرار گرفته است . این نوشته در چهار بخش گردآوری شده است که عبارتند از : بخش اول : آشنایی با معراج پیامبر بخش دوم : ابعادی پیرامون مسأله معراج بخش سوم : آراء و دیدگاه ها درباره معراج بخش چهارم : شبهات مطرح شده درباره معراج کلید واژه هایی مانند معراج ، عروج ، عَرَجَ ، اسراءِ ، براق ، رفرف در این نوشتار آمده است . در مجموع چنین به دست می آید که معراج از معجزات علمی و عملی حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلّم است که در سایه عبودیت حاصل شده است . معراج جسمانی و روحانی بوده است نه فقط روحانی و در بیداری اتفاق افتاده است نه در خواب . انسان عادی هم می تواند با تقوا پیشه کردن و به کار بردن دستورات آن حضرت ، پا جای پیامبرش بگذارد تا شاید بتواند به مقدار خیلی کم مقام والای آن حضرت را درک نماید .
معاد از دیدگاه حکمت متعالیه و آیات قرآنی
نویسنده:
زرینه بهکام
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در این پژوهش حیات پس از مرگ در نه گفتار از نظر حکمت متعالیه و قرآن کریم با این موضوعات بررسی گردیده است: گفتار اول، کلیاتی درباره معاد؛ گفتار دوم، نظریات برخی محققین در امر معاد و پاسخ ملاصدرا به آن؛ گفتار سوم، انیت و ماهیت نفس؛ گفتار چهارم، سعادت و شقاوت؛ گفتار پنجم، اصول و مبانی صدرا در اثبات معاد جسمانی و دفع شبهات؛ گفتار ششم، اثبات معاد موجودات؛ گفتار هفتم، ادراک امور اخروی؛ گفتار هشتم، حقیقت قیامت و مقامات آن؛ گفتار نهم، ماهیت بهشت و جهنم.
مسئله عدل الهی در رابطه با شرور
نویسنده:
معصومه السادات کاظمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مسائل مهم در باب اصول این بحث عدل الهی است برای عدل چهار معنی ذکر گردیده است و مقصود از عدل نهادن هرچیزی است بجای خود، در مقابل عدالت بحث ظلم و بدی است که به منزله شرور قلمداد می گردد عمده ترین مسئله ای که این دو یعنی عدل الهی وشرور را به یکدیگر مرتبط می گرداند این است که با وجود عدالت خداوند چرا شر در جهان هستی وجود دارد به عبارت دیگر خداوندی که خالق آسمان و زمین است نمی توانست نظامی را ایجاد نماید که هیچ گونه شروری در آن وجود نداشته باشد به بیان دیگر کوری، کری، زلزله، سیل و ... همه بدی تلقی می شوند. اصلاً چرا اینها وجود دارند چرا دانشمندن و محققان برای آنها نظرات گوناگون را ارائه نموده اند عده ای شر را امر عدمی پنداشته و عده دیگر آن را امر وجود می دانند و دسته دیگر دست به توجهات دیگری زده اند آنچه در پیش رو دارید اقوال و نظرات گوناگون در خصوص این مسئله است. این نوشته ها در دو بخش تنظیم شده است که بخش اول آن در ارتباط با عدل الهی است و بخش دوم آن به مسئله شرور اختصاص دارد و ارتباط عدل الهی با مسأله شرور است که حاوی اقوال و نظرات گوناگون در خصوص این مسئله می باشد و در پایان خاتمه و نتیجه بحث می باشد.
ملاک صدق و کذب قضایا در فلسفه اسلامی
نویسنده:
سلیمان حمیدی شاکری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
آنچه در این رساله مورد تحلیل قرار گرفته است "ملاک صدق و کذب قضایا در فلسفه اسلامی است با این هدف که ملاک صدق انواع قضایا که در منطق مطرح شده معلوم گردد. با وجودی که حق اعم از صدق است، اما مراد از صادق بودن یک قضیه، مطابقت آن با حق و واقع است . تعریف قضیه به "کلام مرکب تامی که ذاتا قابل صدق و کذب باشد"، بیانگر زبان حکایت گری یک قضیه از محکیات خود است، پس هر قضیه، حاکی از امری در ورای خود می باشد. قضیه در تقسیم اولی به شرطی و حملی قابل تقسیم است . قضیه شرطی قضیه ای است که حکم به اتصال یا انفصال دو نسبت شده باشد. بنابراین یک قضیه شرطی متصله، هنگامی صادق است که حکم به اتصال، در نفس "نفس الامر" و واقع، به صورت علاقه لزومی بیان شده باشد، والا یا صدق آن اتفاقی است و یا کاذب . و صدق یک قضیه منفصله هنگامی است که حکم به انفصالی شده باشد که این انفصال، حکم به محال بودن اجتماع و ارتفاع طرف های قضیه در نفس الامر کند و یا اینکه به محال بودن اجتماع دو چیز یا به محال بودن ارتفاع دو چیز، در نفس الامر حکم کند. نوع دیگر قضیه، قضیه حملی است که خود تقسیمات گوناگونی را داراست اما از آنجا که قضیه صادق آن است که مطابق داشته باشد، قضیه را به لحاظ ظرف وجود موضوع به سه قضیه خارجیه، ذهنیه و حقیقیه تقسیم کرده اند و پس از آن به بررسی ملاک صدق و کذب هر یک از آنها پرداخته شده که البته در این صورت سایر قضایا نیز می توانند در ذیل هر یک از قضایای ثلاث قرار گیرند. ملاک صدق قضیه خارجیه، مطابقت آن با خارج است و ملاک صدق قضیه ذهنیه، مطابقت آن با "احکام ذهنی" یا "وجود ذهنی" است و ملاک صدق قضیه حقیقته نیز نفس الامر است . در بررسی مساله نفس الامر نیز نشان داده شده که "نفس الامر" همان ظرف ثبوت و تحقق محکیات قضایاست که با این وجود ملاک صدق هر یک از قضایا می تواند مطابقت با نفس الامر عنوان شود/
مرز تفکر درباره خدا با تکیه بر متون عقلی و نقلی
نویسنده:
مجید توسلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این تحقیق در سه بخش مرز تفکر و سخن درباره خدا را از نظر کلامی، فلسفی، عرفانی و آیات و روایات بررسی کرده است. در بخش اول کلیات بحث آمده و در بخش دوم با عنوان مرز تفکر و سخن درباره خدا از دیدگاه عقل، نظر معتزله، اشاعره، شیعه، حکمت مشاء، حکمت متعالیه و عرفان بررسی شده است. در بخش سوم با نام مرز تفکر و سخن درباره خدا از دیدگاه نقل، نظر آیات قرآن و روایات معصومین(ع) مورد بررسی قرار گرفته است.
  • تعداد رکورد ها : 30255