جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 30255
نقد عقل دکارتی در آثار فوکو و لیوتار
نویسنده:
کوکب حمیده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
برای بررسی نقد عقل دکارتی در آثار فوکو و لیوتار، ابتدا اندیشه دکارت به عنوان پدر فلسفه مدرن و واضع مدرنیته مورد بررسی قرارگرفته است. ویژگی عقل دکارتی، عدم وابستگی به عقلی ماوراء طبیعی است و نتیجه آن استقلالی است که انسان مدرن به دست می آورد و سوبژکتیویسم پدید می آید. تفکر مدرنیته در اندیشه کانت و هگل پی گیری شده و در انتهای بخش اول، نیچه و هیدگر دو منتقد اندیشه مدرن که عقل باوری را مورد نقد قرار داده اند و راه را بر تفکر پست مدرن گشوده اند، مورد بررسی قرار گرفته اند. در بخش های دوم و سوم اندیشه فوکو مورد بررسی قرار گرفته است. محور اصلی فکر فوکو عبارت است از مفهوم قدرت و ارتباط آن با حقیقت ، سوژه، دانش ، سلطه و رهایی. فوکو در پژوهش های خود از دو روش دیرینه شناسی و تبارشناسی استفاده نموده است . هدف دیرینه شناسی تحقیق در باره شرایطی است که در آن سوژه ای (مثلاً دیوانه یا بیمار) به عنوان موضوع شناخت ظاهر می گردد. کاردیرینه شناس توصیف قواعد حاکم بر کردارهای گفتمانی است. فوکو در آثار دیرینه شناسی تاثیر عقلانیت های خاص را در پیدایش علومی از قبیل پزشکی، روان پزشکی و علوم انسانی مورد توجه قرارداده است
هنر در فلسفه شلینگ
نویسنده:
امین بیت مشعل
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مبنای کار شلینگ این است که یک اثر هنری حقیقی از«مطلق» سرجشمه می گیرد و به وسیله هنرمند نابغه، به نمایش در می آید. هنر، ظهور مطلق است و بنابراین فیلسوفی که مطلق را جستجو می کند، باید اثر هنری را در مرکز تأمّل فلسفی خود قرار دهد؛ زیرا هنر، عصارة طبیعت است و وجودی است که با استفاده از زبان، به نظم در آمده است. همچنین بواسطة اینکه اثر هنری، تابع قالب شناسایی انسان است، متضمّن تاریخ «من استعلایی» است. از این رو، یک اثر هنری، محلّ وحدت وجود و اندیشه است. شلینگ این وحدت را «مطلق» می نامد و براین عقیده است که کار فیلسوف، تأمّل بر فرایندها و قوانین زیبایی شناسی است.
کیرکگور و وظیفه ی انسان
نویسنده:
علی اصغری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
بسیاری کسان و بسیاری اندیشه ها از هستی و چیستی و چگونگی انسان سخن گفته اند یعنی «آنچه انسان هست». و در پی آن «بایدهای» انسان را بر آنچه به عنوان «هست »ها مطرح کرده اند مبتنی می کنند (: چون انسان حین و چنان است باید چنین و چنان بشود، بکند و...) اما به نظر می رسد که در واقع سخن گفتن از چگونگی و چیستی انسان (البته این را باید از توصیف زندگی انسانها به عنوان امر واقع تفکیک کرد) معطوف مشیر است به وظائف و آنچه انسان باید باشد و حتی می توان گفت اولی مجاز دومی است یعنی اگرچه ظاهراً سخن از آنچه انسان هست» برود منظور همان «باید باشد» است. از این میان برخی حتی تفکیک صریحی بین «چگونگی و چیستی» و «وظایف و بایدها» نکرده اند و من می پندارم که کیرکگور اینگونه قلم زده است (یعنی نیامده بگوید انسان یا به عبارت دقیق تر فرد چنین و چنان است. پس باید خود را چنین و چنان متکامل کند و رفتارش فلان طور باشد. به تصور من انسان شناسی و وظیفه شناسی کیرکگوری را باید خود مخاطب بازشناسد. آنچه می توان به عنوان انسان شناسی در کیرکگور بازشناخت به گمان من یا خصلت متافیزیکی ندارد یا خصلت متافیزیکی اش بس کمرنگ و به صورت فروض بنیادین است (مثلاً اینکه فرد انسان تألیف جنبه ی متناهی و جنبه ی نامتناهی است) و درباره اش بحث نمی شود. انسان شناسی او خصلت پدیدارشناختی دارد. کیرکگور از توصیف و پدیدارشناسی وضع موجود و آنچه که بیشتر در زندگی افراد انسان تحقق دارد آغاز می کند و رفته رفته مراحلی که بر می سازد و می کاود کمیاب تر می شود؛ و به گمان من آرام آرام از آنچه هست به سوی آنچه باید باشد سیر می کند، به لذت اندیشی ( Aesthetic ) سخن از وظیفه و باید نیست؛ و به عکس هر قدر که جلو می رویم انگار فرد کمتر و کمتر به نحو خودبه خود آن مراحل (بویژه دو مرحله ی پایانی، یعنی دینداری الف و دینداری ب) را از سر می گذارند. بلکه باید چنین کند و مقتضای انسانیت اوست که چنین کند و گرنه حق «تألیف متناهی و نامتناهی» را به جا نیاورده است.از یک منظر می توان برای هر یک از دو شق قضیه یعنی «آنچه انسان هست» و آنچه انسان باید باشد چهار وجه در نظر گرفت : آنچه انسان هست (1) در ارتباط با خودش (2) در ارتباط با دیگران (3) در ارتباط با خدا (4) در ارتباط با طبیعت. این چهار وجه بر «آنچه انسان باید باشد» هم اطلاق می شود.
نقد و بررسی برهان کیهان شناسی با ابتنا بر نگره های معاصر
نویسنده:
محمدموحدیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
یکی از براهین با اهمیت و عمیق اثبات وجود خدا برهان کیهان شناختی است. به همین لحاظ دراین مقال به مباحث گونه گون پیرامون این سنخ از برهان می پردازیم. در ابتدا این برهان را در پهندشت تاریخ می بررسیم و سیر تاریخی و چگونگی تدوین و نضج آن را از نظر می گذرانیم. از افلاطون تا دهه های معاصر در برگیرنده این پیشینه سیر تاریخی می باشد. سپس سه روایت مشهور و مهم این برهان را تبیین و تدقیق خواهیم کرد. این قول متکی بر نظر کرایگ است که برهان کیهان شناختی را در سه روایت عمده: کلامی کیهان شناختی، برهان وجوب و امکان و برهان مبتنی بر اصل جهت کافی می داند. سپس بر اساس معتبرترین براهین مربوطه هر یک از روایت های فوق الذکر را تشریح و توضیح می دهیم. و آنگاه ایرادات و اشکالات بنیادین و اساسی را که بر پیکره هر یک از براهین و مقدمات آنها از جانب منتقدین وارد آمده، ابتدا بیان و سپس به بررسی و ارزیابی این انتقادات وارد آمده می پردازیم. البته در این راه سه مفهوم عمده از هر برهان را گزینش و مباحث را پیرامون آن مفاهیم مطرح می کنیم: مفاهیم علیت، وجوه و جهت کافی این سه مفهوم اصلی و اساسی هستند.
نقد و بررسی اومانیسم از دیدگاه استاد مطهری (ره)
نویسنده:
فاطمه ابوترابیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
مبنای تفکر غرب مدرن, اومانیسم یا انسان محوری است. اومانیسم واژه ای است که معمولا" درباره فلسفه های برجسته, ادبیات و اندیشه بعد از دوره ی رنسانس یعنی از اواخر قرن 14 به کار می رود. رنسانس به معنای تجدید حیات است و چیزی که در آن دوران حیات دوباره یافت, هنر و فرهنگ باستانی بود که بعد از قرن ها فراموشی و میرایی, با محوریت انسان و تفکر اومانیستی از نو جان گرفت و زنده شد. اومانیست ها تاریخ فرهنگ یونانی را تاریخ وقوف به ارزش حیثیت انسان و استقلال فرد انسانی و قائل شدن غایتی خاص و ارج بیکران برای روح هر فرد انسانی می دانند. آن ها بر آموزش و تربیت انسان ها تاکید زیادی داشتند و معتقدند راه رسیدن به آن عصر تنها از مجرای فرهنگ و ادبیات کلاسیک امکان پذیر است. البته باید در نظر داشت که اومانیسم دامنه معنایی گسترده ای دارد به طوری که انباشت و تنازع معانی پدید آمده در این عرصه به شدت تاثیر گذار و مجادله برانگیز بوده است. لکن, اومانیسم در کلی ترین مفهم بر اندیشه یا کوششی اطلاق می شود که مرکز توجه آن به انسان یا شئون انسانی باشد. چنین نگرشی در سیر تحول اندیشه بشری تاثیر بسازایی داشته است که از آثار و پیامدهای آن می توان به خردگرایی, طبیعت گرایی, آزادی خواهی, سکولاریسم و تساهل و تسامح اشاره کرد. در دنیای معاصر تمدن و تفکر غرب و مظاهر آن, چیزی نیست که از آن گریزی باشد. تفکر و تمدنی است پویا و جویا و گسترده که بر همه نقاط جهان امروز سایه افکنده است. از این رو شناخت آن و بررسی نقاط ضعف و قدرت آن ضروری می باشد. در این فرصت کوشیده ایم در حد بضاعت خود به نقد و بررسی نگرش اومانیستی بپردازیم برای این منظور از اندیشه استاد شهید مرتضی مطهری ( ره) بهره برده ایم
نگاهی کلی به فلسفه نیچه
نویسنده:
علی اصغر اخوان رودپشتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
هدف پژوهش تهیه گزارشی از برجسته ترین عناوین فلسفه نیچه است تا فلسفه فیلسوفی که در زمان حیاتش مهجور بوده و امروز بخصوص مورد توجه قشر روشنفکر قرار گرفته بیشتر مورد ارزیابی و موشکافی قرار گیرد روش پژوهش به دو صورت انجام پذیرف : ابتدا تقریبا تمام آثار نیچه را مورد مطالعه قرار گرفت و از نکات مهم و مورد نیاز آنها فیش برداری و نکته برداری شد و سپس به آثار شارحین نیچه پرداخته و از نظرات آنها نیز بطور کامل استفاده شده است طرح پژوهش این بود که تقریبا به تمام جوانب فلسفه نیچه پرداخته شود به همین جهت دراین پژوهش ضمن پرداختن به زندگی نیچه و نکات برجسته فلسفه او - به آثار، برخی از اندیشه ها و حتی سیمای او نیز توجه شده است نتیجه کلی : آن چه بطور خلاصه کلی و دقیق می توان از نیچه و فلسفه اش گفت اینکه : او فراتر از زمانش ، بلکه به جنگ زمانش آمده بود با همه چیز در افتاد اخلاق مسیحی ، آرمان زاهدانه ، متافیزیک و حتی روابط اجتماعی و سیاسی ، نیچه را باید مردی بی باک و نترس دانست و فلسفه اش را تحول در علوم فلسفی به حساب آورد او یک استثنا بود
پژوهشی پیرامون معجزه
نویسنده:
حوا کرمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
پژوهشی پیرامون معجزه موضوعی است که در این رساله مورد توجه قرار گرفته می شود. منظور از معجزه یعنی کاری که دیگران در مقابل آن ناتون هستند و کسی دیگر قادر به انجام آن نیست معجزه از امور مهم و مورد توجه است زیرا یکی از راه های اثبات نبوت انبیاء می باشد. تعریف معجزه در اصطلاح چنین است کار شگفت و امر خارق العاده ای است که پیامبران الهی به رغم قوانین عادی و جاری طبیعت به منظور اثبات ادعای رسالت خدایی خویش انجام می دهند. این رساله از دو بخش اصلی و هر بخش آن از سه فصل تشکیل شده است. بخش اول این رساله به مفهوم شناسی پرداخته است که شامل سه فصل است. فصل اول: به تعریف معجزه از نظر لغت و اصطلاح پرداخته است. فصل دوم: شرایط معجزه در این فصل ذکر شده است. فصل سوم: در این فصل به تفاوت معجزه با سایر خرق عادات پرداخته شده است. بخش دوم این رساله به ضرورت معجزه اختصاص یافته است این بخش نیز سه فصل دارد. فصل اول: ضرورت معجزه نسبت به انبیاء را بیان می کند. فصل دوم: در این فصل به ضرورت معجزه برای مردم و تناسب آن با زمان بیان شده است. فصل سوم: در اینجا به معجزات پیامبران اولوالعزم پرداخته شده است و همچنین ابعاد و گوناگون اعجاز قرآن پرداخته شده و ناگفته نماند که در این پژوهش هدف بررسی جنبه های اعجاز قرآن و به این نکته که قرآن معجزه جاودانه و همیشگی می باشد اشاره شده است. کلید واژه ها: معجزه، خرق عادت، کرامت، ارهاص، انبیاء، بعثت.
نظریه سمانتیک کواین و واقع گرایی در چارچوب علم تجربی
نویسنده:
سایه میثمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
رساله ی حاضر به نظریه ی سمانتیک کواین می پردازد که یکی از بزرگترین فیلسوفان قرن بیستم است و در حوزه های گوناگون فلسفه ی تحلیلی از جمله معرفت شناسی. فلسفه ی زبان، فلسفه ی منطق، فلسفه ی علم و فلسفه ی ذهن، نقش بسزائی ادا کرده است. نخستین فصل رساله شرح پیشینه ی نظریه ی سمانتیک است نزد بنیانگذاران فلسفه ی تحلیلی از جمله فرگه و راسل و ویتگنشتاین، و به طور برجسته بر نظریه ی سمانتیک کارنپ متمرکز می شود که کواین بسیار وامدار او بوده است. نظریه ی سمانتیک را در دو بخش، نظریه ی معنا و نظریه ی ارجاع، بیان کرده ایم و در این تقسیم بندی به راه کواین رفته ایم که معتقد است معنا و ارجاع را باید به تمایز از یکدیگر بررسی کرد، و نیز این نکته را در نظر داشته ایم که کواین در بررسی معنا رهیافتی سلبی دارد اما در مورد ارجاع رهیافتی مثبت. در مورد معنا و همه ی هویات و متن های معنایی، کواین به طریق حذفی وارد عمل می شود، و با مثالها و موقعیت های فرضی، همچون ترجمه ی ریشه ای، تلاش می کند نشان دهد که معانی در بهترین حالت اموری بی فایده و از تبیین پدیده ها عاجزاند، و نظریه ای در باب جهان که آن را در برگیرد، نظریه ی بدی است. کواین در سراسر نقد و بررسی معنا، یک شکاک باقی می ماند و شکاکیت معنایی یکی از برجسته ترین بخشهای فلسفه ی اوست. با وجود این، ما سعی کرده ایم که نشان دهیم، این شکاکیت معنایی با واقع گرایی کواین در چارچوب علم تجربی منافات ندارد. در نظریه ی سمانتیک کواین، ارجاع وضع بهتری دارد. با پشت سرنهادن معنا و سمانتیک ذهن گرا، می توان به زبانی مصداقی تکیه کرد که برای علم تجربی مناسب، و از مشکلات منطقی و فلسفی ناشی از رویکرد معنایی به زبان ایمن است. اما در خلال نظریه ی ارجاع کواین و تحلیل نحوه ی تشکیل شاکله ی مفهومی علم، با مفهوم نسبیت وجود شناختی مواجه می شویم که در نگاه اول چنین به نظر می رسد که نشانه ی نسبی گرایی در فلسفه ی کواین و حتی نوعی آنارشیسم معرفتی باشد. رساله ی حاضر تلاشی در جهت اثبات عکس این مطلب است، این که نسبیت وجودشناختی کواین نافی واقع گرایی تجربی او نیست و اگر همچون کواین طبیعت گرایی را از پیش فرض بگیریم و به آن وفادار باشیم، در می یابیم که طارد نسبی گرایی و شکاکیت است.
نقش جوهری و جوهرة نفس همراه با دلائل تجرد آن، در فلسفه اسلامی
نویسنده:
حسین دهقان ضاد شهرضا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
شناخت نفس مقدمة ایصال به کمال و سعادت انسانی ، اساس شناخت حقیقتی به نام زندگی و هدف متعالی آن ، اصل موضوعه در فلسفه اسلامی اخلاق و پایة تحقیق در اصول عقائد اسلامی و از جمله ، اصل توحید می باشد ، چرا که در پرتو این شناخت است که شناخت رب حاصل می شود.دستیابی به این معرفت هم از طریق علم حضوری میسر است و هم به سبک حصولی و اکتسابی . اما همة آنچه در کتابها در مورد نفس آمده است ، از همین مسیر دوم گذشته است و الا شناخت حضوری نفس ، تجربة تکرار ناپذیری است که قابل بازگوئی ، نگارش و تعمیم نمی باشد.اگر چه در بحث پیرامون نفس فلاسفة یونان ، از جمله سقراط ، افلاطون ، ارسطو و افلوطین ، گوی سبقت ربوده اند اما فلاسفة اسلامی نیز در شناخت نفس کوشیده اند . چنانکه کندی ، فارابی و ابن سینا در این مقوله صاحب رای هستند.بحث از نفس در فلسفة تمام این فلاسفه در مبحث طبیعیات آمده است چه ، از نظر اینها نفس به صرف اضافه و تعلقی که به ماده دارد نفس نامیده می شود و لاجرم از آن همراه با ماده بحث می شود ، بدین طریق که : « نفس جوهری است که حدوثاً نیاز به ماده دارد ، و اصولاً کمال اول جسم طبیعی آلی است ، گرچه روحانی البقاء می باشد.»بعدها ، توسط شیخ اشراق و خصوصاً توسط ملاصدرا ، بحث از نفس وارد مباحث الهی (الهیات) می‎شود ، زیرا از نظر این بزرگان ، جوهرة نفس ، جوهره ای وجودی و مستقل است که صرفاً یکنوع تعلق تدبیری به بدن (ماده) دارد ، اما از نفس بماهی هی صحبت می شود و نام نفس به خودی خود بر آن گذارده شده نه اینکه به صرف اضافه و تعلق آن به ماده نفس نامیده شده باشد.از این دیدگاه ، وجود نفس امری بدیهی است و اثبات وجود آن نیاز به براهین چهارگانه ای که ابن سینا آورده (یعنی براهین طبیعی ، ادراک و افعال وجدانی ، وحدت نفس و برهان استمرار) ندارد و لذا ملاصدرا تنها به برهان طبیعی اکتفا می کند . مساله دیگری بنام تجرد نفس هم مساله ای قابل بررسی است که همة حکما به آن پرداخته اند اما ملاصدرا تجرد نفس را هم در مرتبه برزخی خیال اثبات می کند ، هم تجرد نفس حیوانی را مدلل می سازد و هم تجرد نفس عقلانی یعنی تجرد نفس را در مرتبه عقل با براهین بسیاری اثبات می کند و آنگاه به مقام نفس در مرتبة فوق تجرد اشاره می کند ، که نفس حتی در مقام تجردی خویش ثابت نمی ماند و خواهان سعة وجودی و کمال بیشتر است و لذا در مرحلة تجرد هم متوقف نمی ماند که این مقام فوق تجردی وی است.اما حرف آخر ملاصدرا این است که چنین نیست که نفس در مسیر تکاملی خویش یکسری از صفات و لواحق و قوای نفسانی را از خویش ساقط کند و بعضی از در مرتبة عالیتری هستند برایش باقی بماند ، بلکه نفس همراه با صفات و لواحق و عوارض و قوایش سعه و تکامل وجودی می یابد و هر چه متکاملتر می شود ، کثرت و پراکندگی نفس کمتر می شود و وحدت نفس قوی تر می گردد.
کارکردهای دین از دیدگاه علامه طباطبائی (ره) و شهید مطهری (ره)
نویسنده:
هاجر نیلی احمدآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه سید محمد حسین طباطبایی و شهید مطهری دو دانشمند و اسلام شناس مطلع و ژرف نگری هستند که در آثار گرانسنگ خویش بر احیا و رواج تعالیم و باورهای دینی بر اساس منطق و زبان روز تأکید داشته و می کوشیدند با توجه به سؤالات پیش رو در حوزه دین توانایی های دین را برجسته تر و قاطع تر بنمایانند. آنان با رویکردی میان دینی در جای جای آثار خویش سعی نموده اند برکات، مقاصد، فواید و در اصطلاح جدید، کارکردهای دین اسلام را نشان دهند. در نگاه ایشان دین و انسان دو حقیقت متناظر بر هم اند و به همین جهت هم «انتظار دین از بشر» و «انتظار بشر از دین» معنا پیدا می کند و از اینروست که ساحت های فکر و خلق و خو وعمل را مورد توجه جدی قرار داده وبا تعالیم خویش تغذیه کردند.آنچه قسمت عمده کارکردهای دین،خصوصاَ کارکردهای اصلی دین را پوشش می دهد، راهکارهای معنوی-معرفتی دین است که جوابگوی فکر و اندیشه آدمی و مربوط به اعتقادات اوست. راهکارهایی که بدیلی جز دین ندارند و تحت عنوان غیب مطرح می شود که متعلق های آن اموری مانند عالم الوهیت (خداوند و ملائکه)، روح و حیات بعد از مرگ است. کارکردهای اخلاقی نیز جوابگوی ساحت خلق وخوی آدمی است. اخلاق، هم مربوط به فرد است وهم مربوط به اجتماع واساس آن بر سلامت روان است که تنها از راه اعتدال و توازن میسر می گردد و از آنجاییکه سعادت و رستگاری انسان به دست اوست و به خصوصیات اخلاقی وی باز می گردد، دین با ارائه راهکارهای اخلاقی از جمله ایثار، تقوی، توکل و اموری از این قبیل انسان را در این مهم یاری می رساند و این حاصل نمی شود مگر با انجام و تکرار عمل تا به تدریج در نفس آدمی تأثیرگذار باشد. کارکردهای عملی دین نیز، ناظر بر جنبه عملی و رفتاری آدمی است که در بر گیرنده سه بخش عمده اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. علامه طباطبایی و شهید مطهری «اصل اجتماعی بودن نوع انسان» را واضح و بدیهی می دانند و به دنبال آن در آثار خود به راهکارهای دین در این زمینه اشاره می کنند. از عمده کارکردهایی که دین در باب سیاست ارائه می دهد پیرامون روابط سیاسی حکومت اسلامی با سایر کشورهای جهان و میزان گسترش و عدم گسترش این روابط است. علاوه بر این، بحث از حکومت اسلامی و ارزش و لزوم تشکیل آن از دیگر مسائل سیاسی است که دین مبین اسلام توجه ویژه ای به آن مبذول داشته است و عناصری همچون ایمان، اقتدار و استقامت، عدالت، وفای به عهد و پیمان و اموری از این قبیل را از جمله کارکردهای لازم و اساسی حکومت اسلامی می داند. خواسته های اقتصادی انسان، شرط ادامه حیات اوست. راهکارهایی همچون خمس، زکات صدقه نیز از جمله کارکردهای دین محسوب می شود. دین هرگونه فعالیت اقتصادی و کار وتلاش را برای دستیابی معاش در چهارچوب قوانین و ضوابط اسلامی جایز و بلکه ممدوح می شمارد. آنچه دین اسلام همواره با آن مبارزه کرده، هدف قرار دادن ثروت و پول پرستی است. علامه سید محمد حسین طباطبایی و شهید مطهری دو دانشمند و اسلام شناس مطلع و ژرف نگری هستند که در آثار گرانسنگ خویش بر احیا و رواج تعالیم و باورهای دینی بر اساس منطق و زبان روز تأکید داشته و می کوشیدند با توجه به سؤالات پیش رو در حوزه دین توانایی های دین را برجسته تر و قاطع تر بنمایانند. آنان با رویکردی میان دینی در جای جای آثار خویش سعی نموده اند برکات، مقاصد، فواید و در اصطلاح جدید، کارکردهای دین اسلام را نشان دهند. در نگاه ایشان دین و انسان دو حقیقت متناظر بر هم اند و به همین جهت هم «انتظار دین از بشر» و «انتظار بشر از دین» معنا پیدا می کند و از اینروست که ساحت های فکر و خلق و خو وعمل را مورد توجه جدی قرار داده وبا تعالیم خویش تغذیه کردند.آنچه قسمت عمده کارکردهای دین،خصوصاَ کارکردهای اصلی دین را پوشش می دهد، راهکارهای معنوی-معرفتی دین است که جوابگوی فکر و اندیشه آدمی و مربوط به اعتقادات اوست. راهکارهایی که بدیلی جز دین ندارند و تحت عنوان غیب مطرح می شود که متعلق های آن اموری مانند عالم الوهیت (خداوند و ملائکه)، روح و حیات بعد از مرگ است. کارکردهای اخلاقی نیز جوابگوی ساحت خلق وخوی آدمی است. اخلاق، هم مربوط به فرد است وهم مربوط به اجتماع واساس آن بر سلامت روان است که تنها از راه اعتدال و توازن میسر می گردد و از آنجاییکه سعادت و رستگاری انسان به دست اوست و به خصوصیات اخلاقی وی باز می گردد، دین با ارائه راهکارهای اخلاقی از جمله ایثار، تقوی، توکل و اموری از این قبیل انسان را در این مهم یاری می رساند و این حاصل نمی شود مگر با انجام و تکرار عمل تا به تدریج در نفس آدمی تأثیرگذار باشد. کارکردهای عملی دین نیز، ناظر بر جنبه عملی و رفتاری آدمی است که در بر گیرنده سه بخش عمده اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. علامه طباطبایی و شهید مطهری «اصل اجتماعی بودن نوع انسان» را واضح و بدیهی می دانند و به دنبال آن در آثار خود به راهکارهای دین در این زمینه اشاره می کنند. از عمده کارکردهایی که دین در باب سیاست ارائه می دهد پیرامون روابط سیاسی حکومت اسلامی با سایر کشورهای جهان و میزان گسترش و عدم گسترش این روابط است. علاوه بر این، بحث از حکومت اسلامی و ارزش و لزوم تشکیل آن از دیگر مسائل سیاسی است که دین مبین اسلام توجه ویژه ای به آن مبذول داشته است و عناصری همچون ایمان، اقتدار و استقامت، عدالت، وفای به عهد و پیمان و اموری از این قبیل را از جمله کارکردهای لازم و اساسی حکومت اسلامی می داند. خواسته های اقتصادی انسان، شرط ادامه حیات اوست. راهکارهایی همچون خمس، زکات صدقه نیز از جمله کارکردهای دین محسوب می شود. دین هرگونه فعالیت اقتصادی و کار وتلاش را برای دستیابی معاش در چهارچوب قوانین و ضوابط اسلامی جایز و بلکه ممدوح می شمارد. آنچه دین اسلام همواره با آن مبارزه کرده، هدف قرار دادن ثروت و پول پرستی است.
  • تعداد رکورد ها : 30255