جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1
رفاه، تربیت و وحدت روح در افلاطون [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Thomas Giourgas
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : آیا سقراط در پروتاگوراس لذت طلبی صادق است؟ رمزگشایی از پرسش اخیر برای کشف جنبه های کلیدی اندیشه اخلاقی افلاطون اساسی است. پیشنهاد شده است که سقراط در پروتاگوراس لذت گرایی را از نظر فلسفی جذاب می داند زیرا به عنوان یک مقدمه ضد آکراسیا ضروری عمل می کند و بنابراین با روانشناسی اخلاقی او همخوانی دارد. در عین حال لذت گرایی کمی امکان مقایسه ارزش اخلاقی را فراهم می کند و به نوبه خود یک نظریه اخلاقی افلاطونی ساده تر، قابل اندازه گیری و هدایت کننده عمل می کند. فرضیه دوم اگرچه در ابتدا جذاب بود، اما عمیقاً مشکل ساز است. از یک سو، لذت گرایی یک ابزار نظری ضروری برای قیاس پذیری ارزش و یا برای یک نظریه اخلاقی ادایمونیستی قابل سنجش نیست. از سوی دیگر، تفسیر لذت‌گرایانه از پروتاگوراس، منجر به انبوهی از ناهنجاری‌های آشکار برای نظریه اخلاقی افلاطونی می‌شود که در گفتگوهای دوره اولیه و میانی به نمایش گذاشته می‌شود. به طور خاص، تأیید لذت گرایی کمی با آپوتئوزیس تعلیم و تربیت سوفسطایی و همچنین با یک مفهوم صرفا ابزاری از فضیلت گره خورده است که با مؤلفه های اصلی نظریه فضیلت سقراط و افلاطون در تضاد است. بنابراین، رویکرد پیش‌دعای پروتاگوراس غیرقابل دفاع است و باید رد شود. در نتیجه، یک دفاع به اندازه کافی قابل قبول از دکترین سقراطی «هیچ کس به میل خود اشتباه نمی کند» باید بر اساس دلایل غیر لذت طلبانه ساخته شود. پیشنهاد من این است که ما باید رفتار افلاطون با آکرازیا را بر اساس دو مورد - که معمولاً توسط تزهای توصیفی افلاطونی اولیه روانشناسی انسان از آن دفاع می شود - بازنویسی کنیم. یعنی ادایمونیسم روانشناختی و روشنفکری انگیزشی. این حرکت ما را به این نتیجه می رساند که مفهوم سازی سنتی آکرازیا به عنوان یک پدیده واحد و یکپارچه ناقص است، زیرا غنای روانشناسی اخلاقی افلاطون را عدالت نمی کند. در عوض، همانطور که می‌گویم، دو نوع آکرازی در برخورد افلاطون با این پدیده وجود دارد: آکرازی همزمان و آکرازی دیاکرونیک. بر اساس این مبنای نظری تجدیدنظری، تفاوت‌های افلاطون اولیه و افلاطون متأخر در مورد آکراسیا را می‌توان به‌عنوان تغییراتی در تبعیت یا عدم پایبندی به ادایمونیسم روان‌شناختی و روشنفکری انگیزشی درک کرد.
  • تعداد رکورد ها : 1