جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1
فعالیت ذهنی در مدل علی- معنایی ادراک حسی دکارت [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Anna Pilar Ortín Nadal
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هدف این پایان نامه دفاع از قرائتی از تئوری ادراک حسی دکارت است که در آن، در برابر تفسیری گسترده، ذهن یک گیرنده غیرفعال ورودی های محیط نیست، بلکه رمزگشای فعال اطلاعات عصبی است که به بازنمایی کمک می کند. محتوای ایده ها من این را «تز فعالیت ذهنی» می نامم و در تصویر کلی، آن را به عنوان یکی از پیامدهای فلسفی انقلاب علمی قرن هفدهم می شناسم. در ثنویت دکارت، ارائه نظریه ادراک حسی به معنای توصیف تأثیر متقابل بین جهان طبیعی، مغز و ذهن است. دکارت با توجه به درک مکانیکی و میکرو جسمانی خود از ماده، توصیفات فیزیولوژیکی مفصلی از تعامل بین اشیاء خارجی و مغز ایجاد کرد. او آن را به عنوان یک رابطه ایزومورفیک در نظر گرفت که در آن ویژگی های اشیاء از طریق اعصاب به مغز به عنوان الگوهایی با ویژگی های هندسی کاهش یافته منتقل می شود. این فرآیند اغلب به‌عنوان اوج‌گیری خوانده می‌شود که ذهن به طور منفعلانه تحت تأثیر یک هم‌شکل جسمانی قرار می‌گیرد. آموزه دکارت در مرحله ذهنی خود گریزان می شود، اما به نظر من خوانش انفعالی ناکافی می ماند. من برای تز فعالیت ذهنی از طریق چهار ادعا استدلال می کنم. اول، من این دیدگاه شناخته شده را تایید می کنم که دکارت نگران نسخه ای از مشکل ذهن و بدن است که معادل مشکل تعامل جوهر نیست. این بیشتر مشکل عدم شباهت بین بازنمایی های ذهنی و تبیین های مکانیکی است. سؤال این است که چگونه ویژگی کیفی تجارب حسی می تواند از مفاهیم کمی علم فیزیکی ناشی شود. به عنوان راهی برای تأکید بر وزنی که مسئله عدم تشابه برای تصمیمات فلسفی دکارت دارد، نشان می‌دهم که تمایز متافیزیکی جالبی بین انواع علل در مورد تعامل مغز و ذهن ایجاد می‌کند. دوم، من از این موضع دفاع می‌کنم که، علی‌رغم اینکه دکارت آموزه‌ای کاملاً بدون ابهام ندارد، معرفی نشانه‌های طبیعی توسط دکارت نزدیک‌ترین چیزی است که او به صورت‌بندی یک نظریه کامل از ادراک حسی داشت. توسل به نشانه های طبیعی معمولاً در ادبیات استعاری تلقی می شود. من استدلال می‌کنم که برعکس، بازسازی یک داستان علی برای تعامل مغز و ذهن در امتداد خطوط یک مدل معنایی مبتنی بر شناسایی دکارت از رویدادهای عصبی با نشانه‌های طبیعی امکان‌پذیر است. یک مدل علّی- معنایی به عنوان یک قرائت خیرخواهانه و قابل قبول ظاهر می شود که ذهن را به عنوان یک مفسر فعال آشکار می کند. سوم، با توجه به تز فعالیت ذهنی، من توسل دیرهنگام دکارت به ذاتی بودن همه ایده ها (به ویژه در نظرات در مورد یک صفحه گسترده معین) را به عنوان راهبردی برای توضیح نوعی محتوای بازنمایی مورد نیاز برای ایده های حسی خواندم که در عین حال تولید شده توسط ذهن، با ایده های ذاتی پارادایمیک او متفاوت است. من به دکارت کمک می کنم تا ببیند چگونه مقوله فطری بودن فعالیت ذهنی را در یک نظریه علی-معنایی به تصویر می کشد. چهارم، در جریان این استدلال و برای حمایت بیشتر، به نقش تمایز بین کیفیات اولیه و ثانویه در نظریه دکارت می پردازم. من به اعتراضی فراگیر می پردازم که ناشی از ارتباط ادعایی او از ادراک کیفیات اولیه با عقل است. هدف این تفسیر، با ارزیابی مجدد دیدگاه‌های دکارت در مورد فعالیت ذهنی، توصیفی شفاف از ادراک حسی است که فراتر از عقل‌گرایی سفت و سختی است که اغلب به او نسبت داده می‌شود.
  • تعداد رکورد ها : 1