جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 11
بررسی تطبیقی جایگاه ایثار درتربیت اخلاقی از نگاه اسلام و یهود
نویسنده:
حسن فرزی ، سید اکبر حسینی قلعه بهمن ، محمود نمازی اصفهانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تربیت اخلاقی، به معنای فرایند نهادینه سازی ارزش‌های اخلاقی در وجود انسان، یکی از مهم‌ترین رسالت‌های ادیان الهی به شمار می‌رود. شاکله کلی این ارزش‌ها در ادیان مختلف یکسان است اما آموزه‌های اخلاقی‌ که بروز عملی این ارزش‌ها هستند، در برخی جزئیات متفاوتند. «ایثار» به عنوان یک آموزه اخلاقی مهم، چه جایگاهی در تربیت اخلاقی دارد؟ این نوشتار، با مراجعه به منابع کتابخانه‌ای و استفاده از روش توصیفی- تحلیلی جایگاه این آموزه را در تربیت اخلاقی بر اساس تعالیم دو شریعت اسلام و یهود بررسی می‌‌کند . هردو شریعت، ازخودگذشتگی و ایثار نسبت به دیگران را از مهم‌ترین آموزه‌های تربیتی خود مطرح می‌کنند، اما در تعیین معیارهای آن-به عنوان عمل اخلاقی- تفاوت دارند. توجه به نژاد افراد در تعیین مصادیق ایثار، مهم‌ترین معیاری است که در آیین یهود -به شکل امروزی آن- وجود دارد؛ به این معنا که ایثار در برابر یک فرد غیریهودی می‌تواند ارزش منفی پیدا کند. در مقابل، تنها ملاکی که در اسلام، برای ایثار نسبت به دیگران مطرح می‌شود، این است که بر محور بندگی خداوند باشد. توجه به این محور در مقام عمل باعث می‌شود تنها دشمنان خداوند و افرادی که مبتلا به آفات اخلاقی‌ای مثل عجب و تکبر هستند، در گستره ایثار قرار نگیرند.
صفحات :
از صفحه 95 تا 126
جهت‌داری معرفت‌شناختی و مبانی آن؛ معرفی و نقد دیدگاه فرهنگستان علوم اسلامی
نویسنده:
سید روح الله نورافشان ، محمود نمازی ، محمد جعفری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از منظر فرهنگستان علوم اسلامی، جهت‌داری علوم به سه معنای کارآمدی، متدولوژی و معرفت‌شناختی است. فرهنگستان مدعی است که معنای اول و دوم حتی بر مبنای معرفت‌شناختی رایج قابل اثبات است ولی معنای سوم صرفا با مبانی معرفت‌شناختی این مجموعه قابل اثبات است. هدف این پژوهش معرفی و نقد نظریه فرهنگستان علوم اسلامی درباره جهت‌داری معرفت‌شناختی علوم است و روش آن توصیفی-تحلیلی و از نوع کتابخانه‌ای است. یافته‌ها نشان‌گر آن است که جهت‌داری علوم به معنای معرفت‌شناختی دارای پنج مبناست: اصل فاعلیّت به‌جای اصل علیّت، تناسب صورت با خارج به‌جای تطابق آن دو، ارزیابی معرفت با سنجه حق و باطل به جای صدق و کذب، نسبیت در فهم و آمیختگی انگیزه و انگیخته. همه این مبانی با نقد جدی مواجه هستند. این دیدگاه به نتایجی از جمله نسبیت گرایی منتهی می‌گردد که آن را غیرقابل پذیرش می‌کند.
صفحات :
از صفحه 93 تا 120
بررسی جایگاه اخلاق فضیلت در اخلاق هنجاری
نویسنده:
مرتضی بخشی ، محمود نمازی اصفهانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اخلاق فضیلت به عنوان یکی از شاخه‌های سه‌گانه اخلاق هنجاری مشهور است، ولی برخی از فلاسفه اخلاق موافق جایگاه مستقلی برای آن در اخلاق هنجاری نیستند. سؤال مقاله حاضر این است که سخن حق در مورد جایگاه اخلاق فضیلت در پژوهش‌های اخلاق هنجاری چیست؟ آیا ادله قائلین به استقلال اخلاق فضیلت در مقابل دیگر رقبا یعنی وظیفه-گرایی و غایت‌گرایی، بدون اشکال می‌باشد؟ راه‌حل پیشنهادی چیست؟ گردآوری داده‌ها در این مقاله کتابخانه‌ای بوده و با روش توصیفی تحلیلی به تبیین سؤالات و پاسخ‌گویی به آنها پرداخته است. قائلین به اخلاق فضیلت تقریر‌های مختلفی برای اخلاق فضیلت داشته‌اند که فضیلتمندیِ فاعلِ اخلاقی در همه آنها مشترک است. علل روی‌آوری به اخلاق فضیلت نیز متعدد بوده و بیشتر ناظر به نقاط ضعف نظریه‌های رقیب است. بررسی‌ها نشان از آن دارد که هم به تقریرهای اخلاق فضیلت اشکال وارد است و هم ادله روی‌آوری به آن قابل خدشه می‌باشد. نتیجه آن است که اگرچه اخلاق فضیلت جایگاه مستقلی در اخلاق هنجاری ندارد ولی دغدغه‌های منطقی قائلین به اخلاق فضیلت، توسط نظریه‌ی غایت‌گرای اخلاق اسلامی، معروف به نظریه قرب الهی، قابل حل می‌باشد.
صفحات :
از صفحه 91 تا 119
پاسخي بر اشكالات فيزيكاليست‌ها به دكارت درباره رابطه ذهن و بدن (براساس مباني حكمت متعاليه)
نویسنده:
مصطفي ايزدي يزدان‌آبادي ، محمود نمازي
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مسئله رابطه ذهن و بدن، همواره يکي از مسائل بحث‌برانگيز در تاريخ فلسفه بوده است. در فلسفه غرب، دکارت که تمايزي کامل بين نفس و بدن قرار داد، نتوانست از عهده تبيين رابطه نفس و بدن برآيد. در همان زمان اشکالاتي به نظريه وي وارد شد. به‌خاطر همين اشکالات، مکتب توازي‌گرايي پديد آمد و سرانجام در قرن بيستم، فيلسوفان ذهن به‌خاطر عدم تبيين از رابطه نفس و بدن، تجرد نفس را منکر شدند. افزون‌براين، با وجود انکار نفس توسط فيزيکاليست‌ها و تلاش آن‌ها مبني بر تبيين رابطه مادي حالات ذهني و بدن، حتي نتوانستند تبيين مقبولي از رابطه مادي حالات ذهني و بدن ارائه دهند و در نتيجه، اين مسئله حل‌ناشده باقي ماند. اما ملاصدرا برابر اصول اساسي و بنيادين فلسفه‌اش - اصالت وجود و تشکيک وجود- توانست تبيين مقبولي از رابطه نفس و بدن ارائه دهد که برپايه آن، نفس و بدن دو مرتبه از يک وجود واحد هستند و بدن با حرکت جوهري توانسته به مرحله تجرد دست يابد.
صفحات :
از صفحه 7 تا 25
بازاندیشی نسبت مسئله ذهن ـ بدن در تقریر دکارت و فلسفة ذهن
نویسنده:
محمدجواد میکائیلی ، محمود نمازی اصفهاني
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئله ذهن ـ بدن یکی از مهم‌ترین مسائلی است که همواره در طول تاریخ فلسفه مورد توجه محققان قرار داشته است. اما این مسئله همواره به شکلی واحد نبوده و با تقریرات مختلفی همراه بوده است. هدف از این مقاله بررسی تطبیقی دو تقریر قابل توجه این مسئله؛ یعنی تقریر دکارت و تقریر شایع در فلسفة ذهن به روش تحلیلی ـ تطبیقی است. بدین‌جهت نخست توضیحی اجمالی از مسئله ذهن ـ بدن ارائه کرده و سپس به فلسفه دکارت پرداخته و شاخصه‌های تقریر وی را در حد توان به تصویر کشیده‌ایم. سپس به ارزیابی تقریر شایع از این مسئله در فلسفة ذهن پرداخته‌ایم و هم‌زمان تا حد امکان بعضی از تفاوت‌های شاخص میان روش فلسفی دکارت و فلاسفه تحلیلی را برجسته ساخته‌ایم. در آخر به بررسی تطبیقی دو رویکرد و دو تقریر مورد بحث پرداخته و ضمن توضیح تفاوت‌های موجود میان آن دو، به تأثیراتی که این تفاوت‌ها در نحوة پاسخ به مسئله ذهن ـ بدن می‌گذارند، اشاره کرده‌ایم.
صفحات :
از صفحه 79 تا 90
نقش مغالطات اگزیستانسیالیسم بر علوم انسانی
نویسنده:
محمود نمازی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
جریان فکری اگزیستانسیالیسم از مغالطات مهمی رنج می برد؛ مغالطه موضوعی و اخذ عرضی به جای ذاتی یا اصالت بخشیدن به عمل به جای عامل، مغالطه روشی و بکارگیری تمثیل واستقراء ناقصِ ظنی به جای قیاس و استقراء تامِ یقینی و مغالطه هدفی و خلط هدف با وسیله. جریان اگزیستانسیالیسم به دلیل نفوذش در عالمان و اندیشمندان علوم انسانی، آنها را تحت تاثیر خود قرار داد و سبب شد عالمان علوم انسانی از این دریچه به فکر، اندیشه و انتخاب‌های انسان بنگرند. حاصل این فرایند آن شد که علوم انسانی که تدوین می‌یافتند تا به ابعاد اجتماعی انسان توجه کنند و به آنها برسند و جامعه را به نحو صحیح اداره کنند، از این هدف باز ماندند. به عنوان مثال روانشناسی وجود گرا متاثر از اندیشمندان اگزیستانسیالیسم، آنها که انسان را محدود به یک تجربه عملی و یک حیوان محدود دنیوی دانستد، با غفلت از سرشت و طبیعت فراحیوانی انسان و نادیده گرفتن میدان وسیعی از خصوصیات مشترک، غیراکتسابی و زوا‌ل‌ناپذیر انسان مانند ادراکات، گرایشات و توانشهای ویژه، نتوانستند دریابند که این ویژگیهای زوال‌ناپذیر از تجربه زیسته قابل اسخراج نیست و نیازمند درک عقلانی و درک این حقیقت اند که انسان از دو بعد جسمانی و روحانی تشکیل یافته است. مقاله حاضر بروش توصیفی تحلیلی، ضمن ارائه تعریف قابل دفاعی از علوم انسانی، تأثیر اشتباهات و مغالطات این جریان فکری را در موضوع، روش و هدف علوم انسانی ارزیابی خواهد کرد.
بررسی تطبیقی مبانی معرفت شناسی فلاسفه اگزیستانسیالیسم خدا باور و علامه طباطبایی
نویسنده:
غزاله دولتی ، محمود نمازی ، هادی واسعی ، محمدحسین ایراندوست
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اگزیستانسیالیسم یک از جریانهای مهم معاصر در فلسفه غرب است و معمولاً با دو طیف خدامحور و الحادی شناخته می‌شود و مهمترین موضوع مورد بحث آن هستی انسان و تأکید بر اختیار اوست. از سوی دیگر در حوزه فلسفه اسلامی علامه طباطبایی در دوران معاصر، نقش بسیار مهمی در توضیح و تکمیل فلسفه اسلامی، مخصوصاً فلسفه صدرایی داشته‌اند. از آنجا که مبانی معرفت‌‌شناسی از مهمترین ریشه‌های شکل‌گیری هر جریان فکری است، مقاله حاضر سعی دارد مبانی معرفت‌شناسی اگزیستانسیالیسم خداباور (با تکیه بر آراء کی‌یرکگور، یاسپرس و مارسل) را در مقایسه با مبانی معرفت-شناسی علامه طباطبایی، مورد بررسی قرار دهد. این مقاله بیان می‌دارد که مبانی معرفت‌شناسی اگزیستانسیالیسم ریشه در اومانیسم دارد و مسئله شناخت یک اتفاق کاملاً شخصی است که با تجربه ذهنی و روشهای پدیدارشناسانه صورت می‌گیرد در حالی که معرفت شناسی علامه ریشه در آموزه‌های عقلانی و وحیانی اسلام دارد و بر روش عقلانی و منطقی استوار است و معرفت، حقیقتی مطابق با واقع و مستقل از ادراک و ابزار ادراکی انسان است.
صفحات :
از صفحه 59 تا 78
بررسی تطبيقی ماهيت انسان از ديدگاه آيت‌الله مصباح و سارتر
نویسنده:
محمود نمازي ، سيدامين‌الله احمدياني مقدم
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث از انسان به‌عنوان یکی از سه محور مهم فلسفه در کنار خدا و جهان، همواره مورد توجه مکاتب فلسفی جهان قرار گرفته است. همچنین یکی از مهم‌ترین سؤالاتی که حول محور انسان از قدیم‌الایام مورد توجه بوده است، سؤال از ماهیت و چیستی انسان می‏باشد. آیت‌الله مصباح معتقد است که انسان علاوه بر عنصر مادی، دارای بعد روحانی می‏باشد، که البته همین بعد روحانی، اصل و حقیقت انسان می‏باشد. وی معتقد است که انسان‏ها دارای سرشت و طبیعت مشترک هستند که هم در حوزة میل و گرایش و هم در آگاهی و شناخت انسان مطرح می‏باشد؛ اما ژان پل سارتر فیلسوف فرانسوی، معتقد است که انسان‏ها هیچ‌گونه سرشت مشترکی ندارند. چیستی او از‌پیش‌تعیین‌شده نیست. انسان، ازآنجا که فاقد هرگونه ماهیت و تعریف پیشینی است، آزاد است؛ بلکه برابر با آزادی است. در این مقاله دو دیدگاه متفاوت دربارة ماهیت انسان از این دو فیلسوف به‌صورت تطبیقی مورد بررسی قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 71 تا 84
ارزش اختیار از دیدگاه اسلام و اگزیستانسیالیسم
نویسنده:
محمود نمازی اصفهانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اگزیستانسیالیسم که در اواسط قرن بیستم به عنوان اعتراضی به تمامی گرایش‌های کل‌نگر شکل گرفت، محور نگرش خود را محدود به وجود آدمی ساخت و بر این باور شد که یگانه ابزار ساخت وجود، آزادی است. از دید فیلسوفان اگزیستانسیالیست چون پیدایش انسان، همراه با چیستی و فطرت خاص، انکار شده، پس انسان مجبور است با اراده و اختیار خود هویت خود را بسازد. ازآنجاکه از دید فلسفه اگزیستانسیالیسم ارزش عینی وجود ندارد و ارزش‌ها صرفاً در سایه‌سار اختیار و انتخاب شکل می‌گیرند و مهم نیست به چه غایت و هدفی می‌انجامند، انسان وقتی حقیقتاً موجود می‌شود که کارهایش را از روی اختیار و آزادی انجام دهد؛ اما پرسش این است که آیا هر نوع عملی، به صرف اختیاری بودن دارای ارزش است، یا ارزش اختیار به امور دیگری غیر از اختیار مرتبط می‌شود؟ واضح است که پاسخِ این پرسش در مبانی ارزش‌شناختی اگزیستانسیالیسم نهفته است. به باور آنها هر فرد باید ارزش‌های خود را به صورت فردی انتخاب کند. بنابراین وقتی ارزشی ورای «انتخاب» وجود نداشته باشد، پس صرف اختیار و انتخاب دارای ارزش است و چون از گزینش گریزی نیست و وجه عقلایی ندارد و از اصل علیت هم پیروی نمی‌کند، هیچ معیار و ارزش عینی و فراگیری هم برایش وجود ندارد؛ اما اختیار از نظر اسلام به‌رغم ایجاد برتری وجودی صاحبش نسبت به دیگر موجودات، به خودی خود ارزش ندارد و به عبارت فنی، مطلوب ناوابسته نیست؛ بلکه مطلوبیت و منشأ ارزش کارهای اختیاری انسان در کمال انسان است.
صفحات :
از صفحه 6 تا 20
بررسی پديدارشناسی به‌مثابه مبنای معرفت‌شناختی اگزيستانسياليسم
نویسنده:
محمود نمازی اصفهانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در اين نوشتار، منابع معرفتي فلسفه‌هاي اگزيستانس بررسي مي‎شود. بدين‌منظور ابتدا به‌اختصار پيشينه نظرات درباره ارزش معلومات بشري از يونان باستان تا دوره معاصر و فلسفه قرن بيستم بيان مي‎گردد. و در خلال تبيين اين سير تاريخي، انديشه پديدارشناسي و درون‌ماندگاري به عنوان يکي از منابع معرفتي فلسفه‌هاي اگزيستانس رصد مي‎شود. در اين بخش شيوه انتقال اين انديشه از کساني همچون لامبرت و کانت در دوره جديد به نيچه، سارتر و ديگران در دوره معاصر و فلسفه اگزيستانسياليسم مورد توجه قرار مي‌گيرد. و نقش حلقه واسط اين جريان فکري يعني شوپنهاور، به عنوان شاگرد باواسطه کانت و استاد بي‌واسطه نيچه برجسته مي‌گردد. سپس جايگاه پديدارشناسي در ميان دانش‌هاي همگنش يعني هستي‌شناسي، معرفت‌شناسي، اخلاق و منطق تشريح، و مشخص مي‌شود. که پديدارشناسي نمي‌تواند گرايشي در برابر دانش‌هاي همگنش باشد؛ زيرا پديدارشناسي يعني شناخت پديده‌ها و با اين وصف جزو دانش شناخت به شمار مي‎آيد، نه در مقابل آن. سپس مفهوم لغوي و اصطلاحي، تعريف، ادوار و موضوع پديدارشناسي واکاوي مي‌شود. و اين نتيجه به دست مي‌آيد که ارائه تعريف ثابت و يقيني براي پديدارشناسي، ناممکن است. در پايان، ديدگاه (پديدارشناسي به‌مثابه مبناي معرفت‌شناختي اگزيستانسياليسم) نقد و بررسي مي‌گردد.
صفحات :
از صفحه 103 تا 118
  • تعداد رکورد ها : 11