جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1
خدایی که با کلمات سخن می گوید: مسئله فلسفی وحی در الهیات اسلامی معاصر [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Yaser Mirdamadi
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه با تمرکز انتقادی بر آثار عبدالکریم سروش (متولد 1945) فیلسوف ایرانی، متکلم مدرن و روشنفکر عامه، به بررسی مسئله فلسفی وحی الهی در الهیات معاصر مسلمانان می پردازد. به طور خلاصه، مسئله فلسفی وحی الهی، که به طور خاص به اسلام مربوط می شود، حول درک پارادوکس خدای متعالی است که ظاهراً مانند انسان ها، عمدتاً از طریق قرآن صحبت کرده است. در حالی که خداوند، بنا به تعریف، موجودی فرا تاریخی است، قرآن کتابی است که حداقل تا حدی به رویدادهای تاریخی واکنش نشان می دهد، و بنابراین موجودی فرا تاریخی نیست. سروش برای حل این مشکل استدلال می کند که قرآن، هم در محتوا و هم در شکل، به معنای واقعی کلمه یک کلام محمدی است و فقط به صورت مجازی کلام الهی است. سروش همچنین استدلال می کند که گفتار قرآنی محمد، از نظر پدیدارشناسی، ماهیتی رویایی دارد. در این تز استدلال می‌کنم که نظریه‌های مسلمانان وحی را می‌توان به نظریه‌های درونگرایانه و بیرونی تقسیم کرد. در حالی که نظریه‌های درون‌گرا، دست‌کم در اصل، عاملیت پیامبر را در فرآیند وحی به رسمیت می‌شناسند، خارجی‌گرایان از انجام آن خودداری می‌کنند. نظریه سروشی وحی قرآنی یکی از رادیکال ترین نظریه های درونگرایانه وحی است که در آن اختیار کامل در فرآیند وحی به محمد داده شده است. همچنین در این تز استدلال می‌کنم که به نظر می‌رسد نظریه سروش وحی قرآنی در میانه‌ی واقع‌گرایی و غیرواقع‌گرایی قرار دارد. برای واقع‌گرایان، خدا به‌عنوان موجودی مستقل را می‌توان شناخت و درباره‌اش صحبت کرد (یعنی به‌گونه‌ای که بتواند درست یا نادرست باشد). برای غیرواقع‌گرایان، که به اشکال مختلف می‌آیند، یا خدای مستقل وجود ندارد (ضد واقع‌گرایی هستی‌شناختی)، یا وجود یا نیستی خدا را نمی‌توان شناخت (ضد واقع‌گرایی معرفت‌شناختی)، یا صحبت از خدا شناختی نیست (غیرواقع‌گرایی) واقع گرایی). استدلال من این است که در حالی که سروش ادعا می کند که نظریه او در مورد دین واقع گرایانه است، به نظر می رسد که این نظریه بیشتر شبیه یک موضع ترکیبی بین رئالیسم و غیرواقع گرایی است که در پایان به غیرواقع گرایی می زند یا در نهایت دور از آن نیست. به طور خاص، نظریه او درباره وحی قرآنی غیرواقعی به نظر می رسد. بنابراین، نظریه او درباره دین در پایان ناسازگار به نظر می رسد: ادعا می کند که واقع بینانه است، اما ظاهراً در نهایت چنین نیست.
  • تعداد رکورد ها : 1