جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2
خلقت از نظر غزالی و ابن رشد [پایان نامه ترکی]
نویسنده:
Tuncay Akgün
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : چکیده مفهوم خلقت یکی از مفاهیم کلیدی در شناخت سایر صفات خداوند و ارتباط بین خدا و جهان است. زیرا این موضوع شامل بسیاری از مشکلات مهم دیگر مانند علم خداوند، اراده، عدم تشابه به مخلوقات او، امکان، علیت، رابطه وجود و ماهیت، خلقت ازلی، خلقت از هیچ و نشأت است. دو مبنا در سنت فلسفه و اندیشه کلامی درباره خلقت وجود دارد. یکی از آنها «آفرینش زمانی (پسا)» است که عموماً توسط متکلمان ارائه می شود، در حالی که دیگری رویکرد «آفرینش ابدی» است که عموماً توسط فیلسوفان ارائه می شود. گرچه غزالی در برخی از آثار خود می کوشد از دیدگاه خود در باب خلقت از طریق فلسفه و منطق دفاع کند، اما نکته ای که به آن رسیده است همان متکلمان اشعری است. به گفته وی، خداوند که مختار است هر چه بخواهد انجام دهد (مختار)، جهان را هر زمان که بخواهد از هیچ (پس از آن) با علم بی پایان و اراده مطلق خود آفرید. به گفته ابن رشد، وی در مورد ایجاد متون دینی، دلایل قابل تفسیری اقامه کرده است. بنابراین، در چنین امر متافیزیکی، هیچکس نباید با حقیقت مطلق دانستن افکار خود، ادعای بی دینی عقاید دیگران کند. ابن رشد مانند سایر فیلسوفان جهان را جاودانه می پندارد. اما او دو نوع وجود ابدی دارد. یکی موجود جاویدان بی زمان و بی علت است که همان الله است. دیگری موجود ابدی بی زمان اما مستدل است که ملکوت است. چکیده مفهوم خلقت یکی از مفاهیم کلیدی در شناخت صفات الهی و ارتباط خداوند با هستی است. از آنجایی که این موضوع با مسائلی چون علم الهی، اراده الهی، یگانگی الهی، امکان، علیت، رابطه ذات و وجود، خلقت ازلی، خلقت از هیچ نیز مرتبط است، در فلسفه دین از اهمیت بالایی برخوردار است. در سنت فلسفه و کلام دو خط اصلی درباره خلقت وجود دارد. یکی از آنها «خلق موقت» است که عموم متکلمان اسلامی به آن معتقدند و دومی «خلق ازلی» است که مورد قبول فلاسفه است. غزالی هر چه بخواهد در آثارش با فلسفه و منطق از عقاید خود در باب آفرینش دفاع کند، در مورد متکلمان اسلامی اشعری (اشعری) نیز به همین نکته رسیده است. به عقیده وی، خداوندی که مختار است آنچه را که می‌خواهد انجام دهد، جهان را با علم بی‌پایان و اراده مطلق خود در هر زمان و در هر مکان آفریده است. به نقل از ابن رشد منابع دینی (آیه قرآن و حدیث) دلایلی را بیان کرده اند که قابل بحث است. در نتیجه، در چنین موضوع متافیزیکی، هیچ کس نباید عقاید آن را حقیقت مطلق بداند و دیگران را خارج از دین بداند. ابن رشد مانند سایر فیلسوفان جهان را ازلی می‌پندارد. اما او دو نوع درک وجود ابدی دارد. یکی از آنها وجود جاودانه بی زمان و بی دلیل است، این الله است. دیگری وجود جاودانه بی زمان اما معقول است، این جهان هستی است.
کارل یاسپرسده وحی و ایمان
نویسنده:
Tuncay Akgün
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
ترجمه ماشینی : کارل یاسپرس یک فیلسوف اگزیستانسیالیست خداباور است. می بیند که یکی از شروط پی بردن به وجود انسان، ایمان به خداست. یاسپرس در صحبت کردن درباره خدا الهیات منفی انجام می دهد. به گفته وی، خدای کلیسا تبدیل به یک فرد معمولی در جهان می شود که وجود برتر خود را ترک می کند. برای یاسپرس، هیچ انسانی نمی تواند پسر خدا باشد. این هرگز نمی تواند با وجود برتر خدا سازگار باشد. عیسی پسر خدا نیست بلکه آخرین پیامبر یهود است. خدای یاسپر خدای ادیان الهام شده الهی نیست که در کلیسا وجود دارند و با جزمات و فرقه ها (عبادت) مشخص می شوند. زیرا در اندیشه وحی، اقتدار محدودکننده آزادی وجود دارد (در جایی که آزادی جایگاهی بی قید و شرط برای هستی است.) اما موضوعی که در اینجا باید بر آن تأکید شود این است که وحی مورد مخالفت یاسپرس، وحی کلیسا است. زیرا به گفته وی کلیسا وحی را تغییر داده و از آن به عنوان رسانه برای تقویت اقتدار خود استفاده کرده است. برای یاسپرس غیرممکن است که به مکاشفه ای مانند این باور داشته باشد. ایمان از نظر یاسپرس یک مفهوم کلی است که هم ایمان فلسفی و هم ایمان دینی را شامل می شود. ایمان فلسفی تنها ایمانی است که فیلسوف می تواند مالک آن باشد. به نظر یاسپرس، ایمان تنها وجود مؤمن است. اگر ایمان را بتوان آن گونه که کلیسا تعریف می کند تعریف کرد، به جای ایمان، از یک اطلاعات تشکیل شده بود. عقل و ایمان فلسفی با هم مخالف نیستند. ایمانی که خلاف عقل است، موضع کاتولیک ح. با ایمان نمی توان مانند اطلاعات رفتار کرد. اطلاعات تنها زمانی معتبر است که به عنوان یک WL.y برای ایمان عمل کند. ایمان فلسفی خصلت منفی دارد و نمی تواند به باور یا جزم تبدیل شود. ایمان فلسفی نمی تواند به یک موجود فانی عینی در جهان تاب بیاورد. بنابراین نمی تواند به عنوان یک حالت وجودی به صلح برسد. به نظر یاسپرس، رمزها (که در آن مفهوم رمز، مفهوم مهمی از فلسفه یاسپرس است) مانند کلیدهای ایمان هستند. اگر چیزهای قابل باور کاملاً واضح و متمایز بودند، این هرگز یک ایمان نخواهد بود. رمزها زبان متعالی هستند. رمزها ذهنی هستند. مردان این رمزها را با توجه به طراحی ساخته شده از سبک تفکر قدرت درک ایجاد می کنند.
  • تعداد رکورد ها : 2