جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 33
رابطه انسان و خدا مبتنی بر مفهوم سازی ابن سینا از واجب الوجود و مقایسه آن با قرآن
نویسنده:
مهناز تبرایی ، محمد علی عباسیان چالشتری ، سید علی علم الهدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در فلسفه ابن سینا خدا مفهومی کلی است به این معنا که واجب الوجود در عرض سایر موجودات و همسان و هم ردیف با آن ها نیست. لذا با اسناد هرگونه وصف یا ویژگی که مستلزم هم عرض قرار دادن واجب الوجود در کنار سایر موجودات باشد مخالف است. او عالی است که به انسان سافل توجه ندارد لذا فارغ از انسان، امیال و احساسات اوست از سوی دیگر انسان نیز از خدا تهی است و با واسطه می تواند او را بشناسد وحتی انسان اموری مانند عبادت و مناجات را به این دلیل انجام می دهد که قصد شباهت به عالی را دارد. ابن سینا علی رغم آنکه همواره خدای اسلام و قرآن را پیش رو داشته است اما تنها به جنبه قدسیت و تعالی خداوند توجه کرده است و به تعامل بین خدا و انسان توجه اندکی نشان داده است لذا خدا تأثیر گذاری مستقیم در زندگی انسان ندارد، ارتباط تاریخی بین خدا و انسان وجود ندارد و مداخله خدا در عالم توسط عقول انجام می شود. بر خلاف خدای قرآن که علی رغم اینکه خدا در رأس یا کانون هستی، برترین حقیقت ماورای طبیعی، مسلط و محیط به همة هستی و تدبیر و ادارة هستی به دست اوست. بر این اساس، وجود خدا در مقام خالق، مالک حقیقی و مدبر آسمان‌ها و زمین، امری تردید‌ناپذیر است اما شخصی که به انسان توجه و لطف دارد؛ دست یافتنی است؛ انسان با او ارتباط برقرار می کند؛ منجی انسان از ضلالت و گمراهی به نور و هدایت است؛ پاداش دهنده و کیفر دهنده است؛ همه انسان ها را در روز معاد گرد می آورد؛ نیکوکاران را پاداش، و بدان را کیفر می دهد.
صفحات :
از صفحه 195 تا 210
مدرن‌گرایی و پسامدرن‌گرایی در مواجهه با مسأله هویت و غیریت
نویسنده:
محمد علی عباسیان چالشتری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فلسفه مدرن، اجمالاً، برنامه و دستگاه جامع معرفتی است که براساس آن تمام عالم هستی توسط بشر به‌تنهایی فهمیدنی و شناختنی است. در مرکز ثقل این دستگاه هویت معرفتی شخص یا ذهن عامل معرفت قرار دارد. فیلسوفان مدرن اعتبار دستگاه معرفتی و نیز وحدت آن را مرهون هویت معرفتی عامل معرفت می‌دانند. دکارت خودآگاهی ذهن خودبنیاد از خودش به‌عنوان یک عامل معرفتی خودآگاه را مبنای تمام معرفت‌ها، شامل مابعد‌الطبیعی، طبیعی و غیر آن می‌دانست. پسامدرن‌گرایی، درمقابل، گفتمانی فلسفی دربرابر هویت معرفتی و دستگاه معرفتی خودبنیاد مدرن است. تلاش فیلسوفان پسامدرن بر آن است تا با استفاده از مفهوم «غیریت» و نیز ارتباط دادن آن با چند اندیشه غیرمعرفتی دیگر، مثل «میل»، «اراده» و «مسئولیت»، گفتمان فلسفی و متفاوت را پی‌ریزی نمایند. ازنگاه این مقاله، نه نظریه «هویت» و اندیشه‌های معرفتی پیوست آن، و نه مفهوم «غیریت» و اندیشه‌های عمل‌شناختی همراه آن نمی‌توانند مستقل از یک‌دیگر یک دستگاه معرفتی خودبنیاد یا یک گفتمان فلسفی غیرمعرفتی مسلط را پی‌ریزی و شکل دهند.
صفحات :
از صفحه 151 تا 171
روی‌کردی چندوجهی و قرآن‌محور به الهیات سلبی و ایجابی
نویسنده:
محمد علی عباسیان چالشتری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«الهیات سلبی» و «الهیات ایجابی»، معمولاً، به‌عنوان دو نظریه یا دو روی‌کرد متضاد معرفتی و زبانی به خداوند، اوصاف و ویژگی‌های او در نسبت با انسان معرفی شده‌اند. مشهور است که الهیات سلبی خداوند، اوصاف و اسماء او را غیرقابل شناخت و غیرقابل گفتگوی ایجابی توسط انسان می‌داند و الهیات ایجابی خداوند، اوصاف و اسماء او را توسط انسان شناختنی و گفتگو کردنی می‌شمرد. اما دلیلی وجود ندارد تا الهیات سلبی و ایجابی را به دو بعد یا دو وجه معرفتی و زبانی محدود کنیم، برعکس شواهدی در آثار فیلسوفان و متکلمان متأله وجود دارد که نشان می‌دهد آن دو الهیات می‌توانند ابعاد و وجوه هستی‌شناختی و عمل‌شناختی هم داشته باشند. این مقاله با بهره‌گیری از روش توصیفی و تحلیلی، ابتدا کوشش می‌کند، با ذکر شواهدی از آراء فیلسوفان و متکلمان برجسته مغرب زمین، به توضیح، مستندسازی و توجیه ابعاد چهارگانه الهیات سلبی و ایجابی بپردازد. پس از آن، با تکیه بر آیات قرآن کریم، یک الهیات چند وجهی را با وجوه معرفت‌شناختی، زبان‌شناختی، عمل‌شناختی، و هستی‌شناختی، معرفی و پیش‌رو قرار دهد. این الهیات، در همه وجوه، نسبت به ذات و ذاتیات خداوند سلبی اما نسبت به اسماء خداوند ایجابی است. براساس روی‌کرد الهیاتی ایجابی چند وجهی قرآنی اتخاذ شده در این مقاله، نخستین مرحله برای ارتباط انسان با خدا معرفتی است.
صفحات :
از صفحه 205 تا 226
اصل جان و رابطۀ آن با خداوند در منطق‌الطیر عطار، با مروری بر طیرنامه‌های ابن‌سینا و سهروردی
نویسنده:
محمد علی عباسیان چالشتری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آنچه در بن‌مایۀ‌ داستان‌های رمزی و تمثیلی حکماء و عرفا، خصوصاً در طیرنامه‌ها، به چشم می‌آید، پرواز نفس یا جان انسانی از غربت غربیه و زندان تن به سوی اصل و حقیقت خویش است. در این داستان‌ها جان سالک یا سالکان به‌صورت رمز در شکل پرنده یا پرندگان تمثل پیدا می‌کند. رسیدن جان به اصل خویش و درهمان‌حال رسیدن به رابطه‌ای انفسی با حقیقتی قدسی یکی از اندیشه‌های محوری در این سفرنامه‌ها است. در این مقاله بنا داریم تا با بهره‌گیری از برخی مفاهیم فلسفی‌-‌الهیاتی و با مروری بر طیرنامه‌های ابن‌سینا و شیخ اشراق، به تحلیل و تبیین دستگاه الهیاتی عطار در منطق‌الطیر، پیرامون اصل و حقیقت جان و رابطۀ آن با خداوند بپردازیم. برخلاف ابن‌سینا و سهروردی که نهایت سفر نفس برای وصول به اصل و حقیقت خویش را رسیدن سالک به ارتباط شخصی انفسی با عقل فعال می‌دانند، عطار از ارتباط انفسی جمعی و مشترک نفوس با خداوند در انتهای سفر خبر می‌دهد. عطار از چند اندیشۀ مهم دیگر درگیر با موضوع نیز گفتگو کرده است که، به هر دلیل، در رساله‌های دو فیلسوف دیگر مورد کم‌توجهی یا غفلت قرار گرفته‌اند. نفی دوگانۀ آفاق/ انفس درمورد رابطۀ میان انسان و خدا، اتخاذ رویکردی سلبی به ذات و صفات خداوند درکنار رویکرد ایجابی به افعال و اسماء خداوند، اعتقاد به هویت الهی نفس، اعتقاد به وجود یک نفس یا جان واحد برای اشخاص متکثر انسانی‌-‌ایمانی، و نظریۀ تجلی نخست خداوند در یک حقیقت شخصی و انسانی، از این اندیشه‌ها هستند.
صفحات :
از صفحه 171 تا 193
ارتباط میان خدا و انسان در مکتب ابن عربی
نویسنده:
امیرحسین عبدالّهی ، محمدعلی عباسیان چالشتری ، رضا رسولی شربیانی ، عبدالرضا صفری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از نگاه ابن عربی، ارتباط خدای تعالی با انسان، مبتنی بر ذات الهی(احدیت) نیست، چرا که ذات الهی اقتضای یگانگی دارد و با نسبت و ارتباط و دوگانگی قابل جمع نیست. از این رو ذات خدا برتر و منزّه از برقراری نسبت و ارتباط با انسان است. از طرف دیگر، انسان نیز نمی تواند با ذات خدا ارتباط برقرار کند؛ چرا که اوّلاً: ارتباط، فرع بر شناخت و معرفت است؛ ثانیاً: انسان، عاجز از معرفت حقیقت و ذات نفس خویش است؛ و ثالثاً : حقیقت و ذات نفس، بازگشت به حقیقت و ذات الهی دارد، لذا ارتباط ذاتی انسان با خدا نیز، محال است. این در حالی است که معرفت نفس به حسب اسماء الهی، امکان پذیر است، و همین امر، ایجاد ارتباط اسمایی با حق‌تعالی را ممکن می سازد.انسان بر اساس روح و صورت الهی-که همان صورت جمیع اسماء و صفات الهی است- آفریده شده؛ و حق تعالی جمیع این اسماء را به وی تعلیم داده و شناسانده است. به همین علّت تنها موجودی است که به حقیقت تمام اسماء الهی معرفت دارد و به موجب آن، خدا را با تمام آن اسماء عبادت می کند. ارتباط مماثلی برای عموم انسان‌ها، و ارتباط عینی برای اولیای الهی و انسان‌های کامل است، به طوری که این ارتباط عینیّتی به جایی می رسد که خدا از نفسِ خودِ انسان کامل، به خودش نزدیک‌تر گشته، در نهایت منجر به توحید اسمائی میان انسان کامل و خدا و این همانی اسمائی میان آنها می‌گردد.
صفحات :
از صفحه 61 تا 84
بررسی مبانی فرااخلاقی قاعده زرین
نویسنده:
پدیدآور: محمدرضا لطفی یزدی ؛ استاد راهنما: حمیدرضا ضیایی ؛ استاد مشاور: محمدعلی عباسیان چالشتری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
این پژوهش به بررسی مبانی فرا اخلاقی قاعده زرین می پردازد و تلاش می نماید که نشان دهد که این قاعده از طریق اصلی به نام کلیت پذیری دارای ریشه های فرا اخلاقی در معناشناختی ، شناخت شناسی و هستی شناسی اخلاق می باشد.حوزه این پژوهش بطور عام اخلاق شناسی و بطور خاص فرا اخلاق می باشد ، همچنین نوع پژوهش بنیادی می باشد.از یافته های پژوهش می توان به طور خلاصه به ریشه ی فرا اخلاقی قاعده ی زرین یعنی کلیت پذیری اشاره نمود، همچنین در معناشناسی اخلاق می توان به تطابق و سازگاری بعضی از نظریات معناشناختی با کلیت پذیری اشاره کرد و در شناخت شناسی اخلاق نیز به موضوع مربوط به چالش شک گرایی با کلیت پذیری و در آخر نیز تضاد کلیت پذیری با نسبی گرایی و جدایی نیست گرایی با کلیت پذیری در هستی شناسی اخلاق اشاره نمود.
بازخوانی دیدگاه ملاصدرا پیرامون رابطه میان انسان و خدا با توجه به الهیات انسان گرا/ عالم گرا
نویسنده:
محمد علی عباسیان چالشتری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسایل بسیار مهم مورد گفتگو در الهیات، به‌ویژه در دوران معاصر، مسأله رابطه میان انسان و خدا بوده است. این مسأله در مقاله حاضر به سه گروه از مسایل کوچک‌تر تحلیل شده است: آیا انسان و خدا با یک‌دیگر رابطه انفسی دارند یا آفاقی؟ آیا خدا و انسان نسبت به هم خودی هستند یا دیگری؟ آیا انسان و خدا ارتباطی بی‌واسطه باهم دارند یا آن که باواسطه عالَم با یک‌دیگر مرتبط می‌شوند؟ این مقاله تلاش می‌کند تا اولاً، مسایل سه‌گانه فوق را ضمن بیان سه روی‌کرد رایج در الهیات معاصر مغرب‌زمین به رابطه میان انسان و خدا، توضیح دهد، و ثانیاً، در پرتو آن روی‌کردها‌، دیدگاه ملاصدرا پیرامون رابطه انسان و خدا را بازخوانی کند. ما در این بازخوانی به دو دیدگاه یا دو نظریه از ملاصدرا رسیده‌ایم. در یک نظریه صدرا از الهیاتی آفاقی-‌انفسی، عالم‌گرا، و نسبتاً دیگری‌گرا حمایت می‌کند و در نظریه دیگر یک الهیات انفسی، انسان‌گرا، و خودی‌گرای خالص را تأیید می‌کند. این دو نظریه، به‌رغم برخی اشتراکات جزیی، در اساس باهم اختلاف دارند و ناسازگارند. آیا تنها یکی از این دو نظریه نظریه نهایی ملاصدراست؟ و اگر این‌طور است کدام‌یک؟ ما در آثار صدرا پاسخی قاطع و صریح برای این سؤالات نمی‌یابیم، مگر آن‌که با تکیه بر مطالبی مثل آن‌چه او در جلد یک اسفار گفته است نظریه دوم را نظریه نهایی و شخصی او بدانیم. اما روشن است که نظریه دوم قبل از ملاصدرا و توسط عارفان محی‌الدینی هم مطرح ارایه شده است و نظریه جدیدی نیست.
صفحات :
از صفحه 161 تا 175
رابطه ی مدرنیزاسیون و اخلاق و نقد سنت گرایان معاصر (سیدحسین نصر-رنه گنون) برمبانی آن
نویسنده:
پدیدآور: حامد دیانی ؛ استاد راهنما: محمدعلی عباسیان ؛ استاد مشاور: ‌‌سیدعلی علم‌الهدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی مدرنیزاسیون و اخلاق و نقد سنت گرایان معاصر(سیدحسین نصر-رنه گنون) بر مبانی آن می باشد. مدرنیزاسیون از دل رویکرد و مکتب فکری خاصی به نام مدرنیسم به وجود آمده که از سده‌ی هفدهم با ظهور فلاسفه و اندیشمندان دوران رنسانس پا به عرصه‌ی ظهور گذاشت و مدرنیته در جوامع غربی در عمل از آن زمان آغاز شد و پیوسته به شاخ و برگ‌های آن اضافه گردید و مسیر تکاملی خود را طی نموده است. این پژوهش تلاش کرد تا به مبانی و عناصر محوری اخلاق سنت‌گرایان پرداخته و به مبانی مدرنیزاسیون از نگاه سنت‌گرایانی همچون سید حسین نصر و رنه گنون را تشریح کند. روش تحقیق حاضر از نوع بنیادی بوده و با توجه به مطالب بیان شده می توان نتیجه گرفت در نظر نصر، مابعدالطبیعه حقیقتأ علم الهی و معرفتی است که باعث تزکیه انسان شده، درون او را روشنی میبخشد، او با بیان اینکه علم قدسی بذر و ثمره درخت معرفت را در خود دارد. معتقد است که مابعدالطبیعه از طریق فضایل معنوی پرورش می یابد. بنابراین، رابطه ای دو سویه میان مابعدالطبیعه و اخلاق وجود دارد، اما شوان معتقد است دستیابی به حکمت خالده یا مابعدالطبیعه نیازمند صلاحیت اخلاقی و معنوی است و بدون آن قرار گرفتن در این مسیر امکانپذیر نخواهد بود. البته، نصر نیز تأکید می کند که علم قدسی یا مابعدالطبیعه چون علم به حق است، به انسان قدرت تمییز حق و باطل اعطا می کند.
نفس، ساحت های نفس، و ارتباط انفسی میان خدا و انسان در نهج البلاغه
نویسنده:
محمدعلی عباسیان چالشتری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ی از پرکاربردترین واژ هها در نه جالبلاغه است. نفس در نه جالبلاغه دارای چهار « نفس » ساحت معرف تشناختی، هستی شناختی، عم لشناختی، و زبان شناختی است، که با ی کدیگر روابط دو یا چندسویه دارند. بیشترین فراوانی از نفس در نه جالبلاغه مربوط به ساحت عمل شناختی و ک مترین آن مربوط به ساحت زبا نشناختی است. در میان ساح تها تقدم و آغاز با ساحت معرفت شناختی است. ازمنظر نه جالبلاغ، ه خدا و انسان ارتباط انفسی و دوسویه دارند. خداوند در همه ساحت ها با انسان ها ارتباط و پیوند ایجابی بی واسطه انفسی برقرار کرده است و انسا نها هم این امکان را دارند تا با نفس خود با خداوند ارتباط ایجابی ب یواسطه هستی شناختی، معرف تشناختی، عمل شناختی، و زبان شناختی برقرار کنند. منظور از ارتباط انفسی میان خدا و نفس این است که خداوند در همه ساح تها از نفس یا خود ما به نفس یا خود ما نزدیک تر است و نفس یا خود ما هم می تواند با خدا ارتباطی نزدیک تر از ارتباط با خودش برقرار کند. ارتباط انفسی میان خدا و نفس در ذات الهی نیست در اسماء اوست، خداوند در ذات با ما بیگانه و نسبت به ما مطلقاً دیگری است اما در اسماء از ما به مانزدی کتر است.
ن‍ظری‍ه‌ ت‍وص‍ی‍ف‍ات‌ راس‍ل‌ و م‍ش‍ک‍ل‌ ج‍ان‍ش‍ی‍ن‍ی‌ در م‍ت‍ون‌ گ‍رای‍ش‍ه‍ای‌ ق‍ض‍ی‍ه‌ای‌
نویسنده:
محمد علی ع‍ب‍اس‍ی‍ان‌چ‍ال‍ش‍ت‍ری‌
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
نامه مفید,
چکیده :
هر نظریه معنایى جامعى که متکفل تحلیل و تبیین توصیفات معرفه، مانند «نویسنده بوستان» و «رئیس جمهور ایران»، در جمله‏هاى زبان طبیعى است، علاوه بر این که باید بتواند تحلیل معنایى درستى از جمله هایى مانند «نویسنده بوستان شاعر است» و «رئیس جمهور ایران عاقل است» ارائه دهد، باید بتواند به شایستگى نیز از عهده مشکل مربوط به این گونه جمله‏ها، یعنى مشکل جمله‏هاى مشتمل بر توصیفات معدوم، نظیر «پادشاه فرانسه طاس است» و «مربع مستدیر مستدیر است»، بر آید. همچنین علاوه بر این که آن نظریه باید از کفایت لازم براى تبیین و تحلیل توصیفات معرفه، در جمله‏هاى گرایش‏هاى قضیه‏اى، نظیر «حسن اعتقاد دارد که نویسنده بوستان شاعر است» و «درباره رییس جمهور ایران، حسن اعتقاد دارد که او عاقل است»، برخوردار باشد، باید بتواند به نحو رضایت بخشى نیز مشکل مربوط به آنها، یعنى «مشکل جانشینى» عبارات هم ارزش را در آن جمله‏ها نظیر سلسله جمله‏هاى: الف - «حسن اعتقاد دارد نویسنده بوستان شاعر است»، ب - «نویسنده بوستان نویسنده گلستان است»، ج - «حسن اعتقاد دارد نویسنده گلستان شاعر است»، حل نماید. راسل مدعى است، نظریه تسویرى او از توصیفات معرفه کفایت و توانایى لازم را براى تحلیل و تبیین درست همه آن جمله‏ها، و همچنین حل دو مشکل پیرامون آنها، دارا مى‏باشد. در این مقاله خواهیم دید که ادعاى راسل در مورد جمله‏هاى گرایشى و مشکل مربوط به آنها، یعنى «مشکل جانشینى»، ادعایى نادرست است.
  • تعداد رکورد ها : 33