جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3
خردِ اروسی و ناخودآگاه فردی، راهی برای خروج از بن‌بستِ عقلِ تک‌ساحتی
نویسنده:
علی اکبر احمدی افرمجانی ، سهیلا منصوریان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هربرت مارکوزه فیلسوف فرانکفورتی و عضو موسسه مطالعات تحقیقات اجتماعی، تلاش کرده است تا مفهوم عقل از منظر هگل را با تعریف جدیدی ارائه دهد. او در نگاه متفاوت خود با اضافه کردن روانکاوی درصدد است تا نشان دهد که مقولة شناخت و خودآگاهی بدون پرداختن به بخش­های پنهان ذهن میسر نمی­شود. او با مدد از روانکاوی فرویدی به این مسئله می­پردازد که بخش مهم شناخت میل است که توسط سیستم استبداد و دیکتاتوری در تاریخ سرکوب شده است به همین دلیل اجازة تغییر به سوژه و جامعه عموماً داده نمی­شود. برای مارکوزه ساحت زیبایی­شناسی و هنر (تا حدی به عنوان عنصری زنانه) بخش­هایی هستند که به ناخودآگاه روان مربوط شده و از طریق آنها می­توان به شناخت بخش­های مغفول و موقعیت میلِ فردی پرداخت و به آزادی نزدیک شد. بررسی مورد مطالعاتی­ای چون کمال­الملک از فرهنگ ایرانی با توجه به تمام زوایایی که مارکوزه آن را شرح می­دهد مثال بسیار خوبی است. هنرمندی که با دیدنِ تغییر در جهانِ مدرن غرب، تغییر نمی­کند و برعکس در برابر آن مقاومت نیز می­کند و اتفاقاً به خودآگاهی مورد نظر مارکوزه نائل نمی­شود. همین مسئله موضع مارکوزه را با پیچیدگی جدیدی روبه­رو می­کند که فراروی از نظر مارکوزه-فورید را ضروری می­داند. این نوشتار تلاش می­کند تا ناکافی بودن هر کدام از دیدگاههای فلسفی و روانکاوی را با توجه به مثال گفته­شده بکاود و بگوید میلِ سوژة درگیر ناخودآگاه، خیلی پیشتر از دورة بلوغ­اش در عنفوان کودکی مصادره شده و وی از هرگونه حرکتی عقیم و ناتوان است. در این روایت جدید مشخص می­شود که مفهوم عقل به بازیابی­ای فراتر از صرف تحقق زیبایی­شناسیِ مدنظر مارکوزه و به نوعی مواجهه با تروما نیاز دارد و بن­بست­های آن از آنچه که هگل، مارکوزه و فروید می­پندارند جدی­تر و عمیق­تر بوده و راه حلی انضمامی و البته غیرشعاری طلب می­کند.
صفحات :
از صفحه 7 تا 28
نقد مفهوم عقل در فلسفۀ هگل بر اساس مفاهیم میل و منفیت
نویسنده:
سهیلا منصوریان ، علی اکبر احمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بازتفسیر فلسفۀ هگل بر اساس میل و منفیت کار جدیدی است که سعی می­کند فلسفۀ ایده­آلیستی را با رویکردی روانکاوانه و بر اساس سوژۀ فردی بازخوانی کند. از لابه­لای اندیشۀ هگل، ایدۀ جذاب میل و ضرورتِ منفیت به عنوان ارکان اصلی خودآگاهی شکل می­گیرد ولی به خاطر اصالتی که وی برای مقولات کل و جمع قائل است آن را نسبت به فرد جزئی چندان وفادارانه روایت نمی­کند و این فضای خالی را برای تفسیرهای دیگر نزد مفسران باقی می­گذارد. همین مقوله است که به نقطۀ عطفی برای رویکرد انتقادی مکتب فرانکفورت تبدیل می­شود تا ارتباط ناموفق سوژۀ هگلی با جهان را دوباره برقرار کند و سعی کند به کاستی­های آن بپردازد. در این مقوله مشخص می­شود که ارتباط فاعل با جهان اطرافش بر اساس میل و عواطف شکل می­گیرد و ادامۀ مسیر خودآگاهی تا رسیدن به یک سوژۀ موثر و انقلابی نیازمند نگاهی مبتنی بر این دو مفهوم است. چالش پیش رو موضوع این مقاله را شکل و نشان می­دهد که چطور حفرۀ موجود در اندیشۀ هگل راه را برای حضور ضروری هنر باز می­کند تا جایی که به جای پایان هنر بار دیگر آغاز آن اعلان شود. با این نگاه است که ما نیاز به بازخوانی ناخودآگاه، تخیل و رویاهای خود داریم تا بتوانیم مجدداً از روی سر به روی پاها بازگرداننده شویم.
صفحات :
از صفحه 207 تا 226
نسبت میان پایان هنر و پایان انسان از دیدگاه ژان بودریار
نویسنده:
سهیلا منصوریان ، امیر نصری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از منظر ژان بودریار، رویکرد پساتجدد با غلبۀ رمزگان، نشانه ها و جایگزین کردن مصرف به جای تولید، در فضای زندگی روزمره، روندی را آغاز کرده که در پی آن، نه تنها شعار فردیت انسان معاصر و ایجاد فرصت برای عرضۀ خواست­های او محقق نشده است، بلکه در این فضای اشباع شده از نشانه­های رسانه­ای، هنر، سیاست، مذهب و اقتصاد، واقعیت بیرونی خود را به عنوان حوزه­هایی مجزا و انضمامی، از دست داده­اند و با مفهوم سوژه­ در افق غلبۀ رسانه، محو و ناپدید شده­اند.این رویکرد به زعم بودریار در قالب بازی و با استفاده از مفهوم عام هنر شکل گرفته است. با این تفاوت که دیگر هنر به شاخصه­ای مجزا از سیاست، مذهب و اقتصاد، اطلاق نمی­شود، هنر در معنایی عام، به شیوه و روشی استحاله می­یابد که در پرتو آن، زشت و زیبا، خوب و بد و درست و نادرست از مراجع خود؛ یعنی اخلاق، دین، اقتصاد و اثر هنری، رخت بربسته، همراه سوژه در انتهای مسیر، از بین می­روند.
صفحات :
از صفحه 93 تا 104
  • تعداد رکورد ها : 3