جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 24
تحلیل انتقادی نظریه عقول در حکمت متعالیه (چیستی، چرایی، نقش وجود شناختی و نقش معرفت شناختی)
نویسنده:
مریم سالم
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عقول در حکمت متعالیه در دو سلسله طولى و عرضى قرار دارند و همگی جواهرى ممکن، بسیط، واحد مجرد از ماده، مستقل، ازلى، ابدى، عاقل و کلى مى باشند. اگرچه تعداد این جواهر مجرد در حکمت متعالیه به اثبات نرسیده است و مبادی تصورى آنها جاى بحث دارد اما، نقش وجود شناختى مهمى در نظام فلسفى حکمت متعالیه دارند و بدون وجود آنها، وجود عالم و ربط آن به ذات واحد و بسیط حق تعالى نا ممکن خواهد بود. در این بین نقش عقول عرضیه که هر یک از آنها، کار تدبیر یکى از انواع مادی را بر عهده دارند، بسیار پراهمیت مى باشند. در حکمت متعالیه علاوه بر نقش وجود شناختى، نقش معرفت شناختى عقول عرضیه نیز بسیار مهم است. عقل فعال در نقش رب‌النوع انسان، علت معده در پیدایش ادراکات عقلى مى باشد و بدون وجود آن، نه تنها حصول ادراکات عقلى، بلکه حصول هرگونه ادراکى منتفى خواهدبود. با وجود تلاش بسیارصدرالمتالهین و تابعینش درتبیین بهتر مبادى تصورى، تصدیقى، نقش وجودشناختى و معرفت شناختى عقول، نظریه عقول با انتقادهاى فراوانی روبرو شده است و بخصوص در باب نقش معرفت شناختى عقول، ابهامات موجود در حکمت متعالیه به اندازه اى است که کار دفاع از این نظریه را مشکل مى سازد.
رابطۀ فلسفه و دین در مسیح‌شناسی بوئثیوس با تکیه بر رسائل کلامی و تسلّای فلسفه
نویسنده:
مریم سالم ، سیده فاطمه نورانی خطیبانی ، میترا (زهرا) پورسینا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پژوهش حاضر به روش تحلیلی-توصیفی درصدد تبیین رابطۀ فلسفه و دین در مسیح­شناسی بوئثیوس است. بدین منظور در رسائل کلامی به­عنوان نمایندۀ دیدگاه­های کلامی بوئثیوس سه کار صورت می­پذیرد: 1- تعیین و تبیین مسألۀ کلامی­ بوئثیوس در مسیح­شناسی. 2- تبیین مؤلفه­هایی همچون: تبیین عقلانی «تثلیث» به کمک مقولۀ «رابطه»، تعریف دقیق «شخص» و «طبیعت» در مسألۀ «تثلیث»، تأکید بر تمایز بین طبیعت و شخص و نشان دادن ضعف آرای اوتیکس و نسطوریوس. 3- پاسخ نهایی بوئثیوس به این مسألۀ کلامی. در تسلّای فلسفه به عنوان نمایندۀ فلسفۀ بوئثیوس به دنبال واکاوی دو مسأله هستیم: 1.آیا این رساله چنانکه برخی ادّعا کرده­اند، فاقد هرگونه نشان و تعلیم مسیحی است؟ 2. آیا بوئثیوس در این رساله به صراحت تعالیم مسیحی را زیر سؤال می­برد یا اینکه تنها آشکارا به مسیحیّت اشاره نمی­کند؟ بررسی این موارد مودّی به این نتیجه شد که در رسائل کلامی، بوئثیوس به دنبال تبیین عقلانی اینکه تثلیث، به معنای سه خدایی نیست و توحید است، کمّ و کیف مشترک در سه شخص الهی، یعنی مقولۀ جوهر را عامل وحدت تثلیث و تمایز بین پدر، پسر و روح­ا­­لقدس را از نوع مقولۀ رابطه می­داند که البته این رابطه، مایۀ تغیّر در جوهر و ذات نمی­شود. او که در رسائل کلامی، ایمان مسیحی را با تبیین عقلانی در توافق با عقل می­دید، در تسلّای فلسفه، ­نیازی به اشارۀ مستقیم به تعالیم مسیحی نمی­دید؛ وی به دنبال نجات­بخشی عقل است و این هیچ تعارضی با ایمان مسیحی او ندارد. او ابتدا با رسائل کلامی ایمان را می­فهمد و بعد به واسطۀ تسلّای فلسفه به نجات­بخشی ایمان می­رسد، بدین­صورت تسلّای فلسفه می­تواند تکملۀ رسائل کلامی و ایمان مسیحی او محسوب شود.
صفحات :
از صفحه 53 تا 75
مواجهه ی فلسفی، عرفانی ابن سینا و ملاصدرا با مسئله ی شر
نویسنده:
مریم سالم
نوع منبع :
مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به دنبال روی دادن پدیده­های ناگواری چون بیماری­های فراگیر، سیل، زلزله، جنگ و نظایر آن و قربانی شدن انسان­های زیاد در یک برهه­ی زمانی کوتاه و ناتوانی انسان در کنترل و مهار آن پدیده­ها، ذهن انسان­های خداباور در رابطه با صفات الهی، به ویژه خیر محض بودن و نیز عنایت او نسبت به جهان هستی، دچار چالش هایی می شود که در طول تاریخ علم به صورت چالش شر مطرح شده است. رفع این چالش از افکار عمومی، همیشه دغدغه­ی متفکران خدا­باور بوده است و آن­ها را بر آن داشته تا به نحوی بین خدای خیر محض و جهان مادیِ مملو از شرور، ارتباط صحیحی برقرار نموده و نشان دهند شر ناشی از نواقص موجود در عالم ماده است و ربطی به خدای خیر ندارد. در این مقاله تلاش می­شود پاسخ فیلسوفانه­ی ابن­سینا و عارفانه­ی ملاصدرا و عرفا تبیین شود و بر این نکته تأکید شود که چون شر از ناحیه­ی کثرت و ماهیت مطرح می­شود، امری ذهنی است و وجود خارجی ندارد، اگرچه عدمی هم نیست و همانطور که کثرت و ماهیت به تبع وجود و وحدت، در خارج موجود است، شر به تبع وجود در خارج موجود می­شود. ضمناً نشان داده می شود پاسخ عرفانی ملاصدرا تکمله­ی پاسخ فلسفی ابن­سینا و سازگار با مبانی حکمت متعالیه­ی وی است و در واقع پاسخ فلسفی ابن­سینا در حکمت بحثی مفید فایده است و پاسخ عرفانی ملاصدرا در حکمت شهودیِ تأیید شده در حکمت سینوی و بسط یافته در حکمت صدرایی کارایی دارد.
ترجمه و تحقیق فصل های سوم تا هفتم کتاب Analytic Islamic Philosophy از آنتونی رابرت بوث
نویسنده:
پدیدآور: سید مهدی حسینی ؛ استاد راهنما: مریم خوشدل روحانی ؛ استاد مشاور: مریم سالم
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر
چکیده :
کتاب فلسفه اسلامی تحلیلی تفسیری از فلسفه اسلامی است که دامنه آن از ابتدای قرون وسطی تا دوره کنونی می‌باشد. تحقیق حاضر تلاشی نو و خلاقانه برای حیات بخشی دوباره فلسفه اسلامی نزد مخاطبان امروزین آن است که از منظر فلسفه تحلیلی به فلسفه اسلامی نگاه می‌کند. این تحقیق در مورد فلسفه تحلیلی در رویکردی منطقی، به تاریخ فلسفه نگریسته و با استفاده حداکثری از هرمونوتیک و توجه به بستر تاریخی هر فیلسوف، قوی ترین تفسیر ممکن را از استدلال هر فیلسوف، ارائه می‌دهد. در این نوشتار، چهره‌های مهم و اصلی فلاسفه در قرون وسطی یعنی کندی، فارابی، ابن‌سینا، غزالی و ابن‌رشد به همراه مقدمه‌ای بر موضوعات اصلی کلام اسلامی و سنت فلسفی یونانی که در فلسفه و کلام اسلامی به میراث گذاشته شده، مورد بررسی قرار گرفته است. علاوه براین، این تحقیق به طور خاص چهره های پیشامدرن فلسفه اسلامی نظیر سهروردی، ملاصدرا را نیز به عنوان چهره های پیشرو در شکل گیری فلسفه اسلامی امروزین معرفی می‌کند. نکته اساسی که در این تحقیق به طور خاص به آن پرداخته می‌شود حول محور بینه‌گرایی می باشد، که بر طبق آن باید به امری معتقد شد که قطعیت آن با شواهد و بینه کافی به اثبات رسیده باشد و به این بحث پرداخته می‌شود که عقلانیت تا چه حد می‌تواند آدمی را در احکامی که بدان‌ها التزام دارد، راهنمایی کند. اما باید نظر مقابل آن را نیز در خاطر داشت که به خاطر محدودیت های عقل آدمی التزام به این احکام بایست از منبعی خارج از عقل آدمی صادر شود و عقل راهی بدان جا ندارد. از این رو بر اساس بینه‌گرایی می‌توان نظرات شایان توجه‌ای از آراء هر یک از فیلسوفان بزرگ مورد بحث در این نوشتار (کندی، فارابی، ابن‌سینا، غزالی و ابن رشد) استخراج کرد و دیدی نو نسبت به فلسفه آنان به دست آورد.
رابطۀ فلسفه و دین در انسان‌شناسی بوئثیوس با تکیه بر رسائل کلامی و تسلای فلسفه
نویسنده:
سیده فاطمه نورانی خطیبانی ، مریم سالم ، میترا پورسینا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئلۀ محوری در این مقاله پی بردن به رابطۀ فلسفه و دین در انسان‌شناسی بوئثیوس است. بدین منظور مؤلفه‌هایی همچون خلقت، چیستی اختیار و دلیل مختار بودن انسان و غایت نهایی انسان هم در رسائل کلامی، به عنوان نمایندۀ دیدگاه‌های کلامی بوئثیوس، و هم در تسلای فلسفه، به عنوان نمایندۀ فلسفۀ بوئثیوس، به روش تحلیلی-توصیفی مورد بررسی قرار می‌گیرند. بوئثیوس در هر دو اثر قائل به دوگانه‌انگاری و مختار بودن انسان است و عقل داشتن انسان را دلیل بر اختیار او می‌داند. در خصوص خلقت انسان و قرارگیری نفس در بدن، در رسائل کلامی گزارش کتاب مقدس را می‌پذیرد و در تسلای فلسفه بیشتر به قرائت افلاطونی قائل است، هرچند در اینجا نیز تجسد نفوس را به فعل الهی نسبت می‌دهد. در تسلای فلسفه، او به نحو کامل‌تری به اختیار انسان‌ و علم الهی می‌پردازد، و به کمک پنج مؤلفۀ راه‌های کسب معرفت، متعلق علم قرار گرفتن مدرَک نه به واسطۀ ذات خود بلکه به واسطۀ ذات مدرِک، تمایز میان ضرورت محض و ضرورت مشروط، تمایز سرمدیت با ابدیت، و اثبات سرمدیت برای علم خداوند، نظریۀ خود را در خصوص جمع بین مشیت الهی و اختیار انسان ارائه می‌دهد. او ثابت می‌کند که همۀ وقایع آینده از منظر الهی ضروری‌اند، اما برخی فی‌نفسه ضرورت دارند و برخی به اختیار انتخاب می‌شوند. در مجموع، تصویری که بوئثیوس از انسان در تسلای فلسفه ارائه می‌دهد تصویر انسان در رسائل کلامی را مخدوش نمی‌سازد.
صفحات :
از صفحه 119 تا 140
رابطۀ فلسفه و دین در آفرینش از نظر بوئثیوس با تکیه بر رسائل کلامی و تسلّای فلسفه
نویسنده:
سیده فاطمه نورانی خطیبانی ، مریم سالم
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
محور اصلی این پژوهش پی‌بردن به رابطۀ فلسفه و دین در بحث آفرینش از نظر بوئثیوس است. بدین منظور مؤلفه­هایی همچون خلقت موجودات از عدم و علّت‌دانستن خداوند، الگوی خلقت، غیر موجَب‌بودن خداوند در آفرینش، ازلیّت زمان و سرمدیّت خداوند، در رسائل کلامی به عنوان نمایندۀ کلام بوئثیوس و در تسلّای فلسفه به عنوان نمایندۀ فلسفۀ بوئثیوس به روش تحلیلی-توصیفی به صورت جداگانه و مقایسه­ای بررسی می­­شوند. در رسائل کلامی به این مؤلّفه­ها با توجه به آموزۀ آفرینش در کتاب مقدّسو تعالیم مسیحی پرداخته می­شود؛ امّا در تسلّای فلسفه این مؤلّفه­ها بعد از پرداختن به تعریف خیر، اذعان به وجود خدای خالق و یکی‌دانستن خیر و خدا بررسی می­شوند. با مقایسۀ مؤلّفه­ها، پیش­فرض­ها، روش و غایت بوئثیوس از آفرینش در رسائل کلامی و در تسلّای فلسفه پی­می­بریم کهپیش­فرض بوئثیوس در تبیین این مقوله در هر دو، بر دو اصل خالق­بودن خداوند و ضروری‌بودن وجود برای خداوند استوار است که او در این مورد متّکی بر قول کتاب مقدّس است. مؤلّفه­هایی که او از آموزۀ آفرینش در تسلّای فلسفه ارائه می­دهد، مؤلّفه­های آفرینش در رسائل کلامی را نقض نمی­کند. او در هر دوی این آثار به روش مکتب نوافلاطونی وفادار است. تنها تفاوت در بحث مزبور این است که بوئثیوس در تسلّای فلسفه بر اثبات خیر اصرار دارد که البته تأکید می­کند که خیر و خداوند یکی هستند و این گونه نیست که با اثبات وجود خیر در این رساله، بوئثیوس منشأ و مبدأ موجودات را چیزی غیر از خداوند بداند.
صفحات :
از صفحه 261 تا 280
ایمان و آمرزیدگی: تفسیر نوین مارتین لوتر
نویسنده:
علی مرادی ، مریم سالم
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
لوتر در نگرشِ الهیاتی و فلسفی ‎بسیار شبیه آگوستین و توماس آکویناس آموزش دیده بود، اما نظام الهیاتی آنها را در ارائة پاسخی دربارة چگونگی حصول آمرزیدگی ناکارآمد می‎دید، لذا با مراجعه به رسائل پولس بیان می‎کند که موفق به کشفِ تلقیِ جدیدی از آموزه ایمان و ارتباط آن با آمرزیدگی براساس کتاب مقدس شده است. او راه آمرزیدگی را ایمان معرفی می‎کند و ایمان را زیستن به گونه‎ای که خدا می‎خواهد تفسیر می‎کند و مصداق این ایمان را مسیح‎گونهِ شدنِ بشر می‎داند. وی تفسیری عرفانی از رسائل پولس به‌همراه نگرشی آگوستینی ارائه می‎دهد که گامی‌فراتر از دیدگاه پولس است و نیز اختلافاتی اساسی با دیدگاه آکویناس در خصوص ایمان و با پلاگیوس در خصوص فیض دارد. در این مقاله قصد داریم سیر دقیق معنا و مفهوم ایمان و ارتباط آن با آمرزیدگی را در اندیشة لوتر به روش تحلیلی بررسی نماییم.
صفحات :
از صفحه 87 تا 108
مفهوم «فصل» در فلسفه ابن‌سینا و سهروردی و تکامل آن در فلسفه صدرالمتألهین
نویسنده:
رؤیا تیزهوش ، مریم سالم
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«فصل» تنها مفهومی از کلیات خمس است که ذاتاً ماهوی نیست؛ نه جوهر است و نه عرض، بلکه به قول ابن‌سینا اعم‌المفاهیم است. اعم‌المفاهیم بودن «فصل» و خروج آن از مقولات، می‌تواند نمایانگر وجودی بودن این مفهوم باشد که البته ابن‌سینا به آن تصریح نمی‌کند. نزد سهروری مفهوم «فصل» اساساً به دلیل بساطتِ هویت نوری، جایگاهی در فلسفه او ندارد و در منطق نیز با نقد تعریف مشایی، اجزای حدی، یعنی جنس و فصل را قبول ندارد. صدرالمتألهین با در نظر داشتن انتقادات سهروردی به اجزای ماهیت و با الهام از ابن‌سینا، براساس اصالت وجود بر وجودی بودن مفهوم فصل تصریح می‌کند. نزد صدرالمتألهین صورت نحوه وجود شیء در خارج است که اعتبار بشرط لایی از آن که همان فصل است از سنخ مفاهیم فلسفی است، نه ماهوی. در این مقاله نشان داده می‌شود که فصل چگونه از جایگاه منطقی به جایگاه اصیل خود در فلسفه راه می‌یابد و از عوارض ذاتی وجود بما هو وجود می‌شود.
صفحات :
از صفحه 43 تا 58
رابطه فلسفه و دین در اندیشه بوئثیوس
نویسنده:
پدیدآور: سیده فاطمه نورانی خطیبانی ؛ استاد راهنما: مریم سالم ؛ استاد مشاور: زهرا پورسینا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
رابطه فلسفه و دین یا به تعبیر دیگر رابطه تعقل فلسفی و تفکر دینی در آرای همه متکلمان ادیان ابراهیمی و فلاسفه دینی همواره از اهمیّت ویژه ای برخوردار بوده است. یکی از متفکرانی که در آرای خود هم از فلسفه یونانی و هم از تعالیم مسیحی بهره برده است بوئتیوس است. آثار بوئتیوس هم شامل رسائل کلامی و هم یک رساله فلسفی به نام تسلّای فلسفه می شود. ظاهر غیر دینی این رساله فلسفی منجر به این شد که عده ای به این فکر بیفتند که نگارش این رساله غیر دینی دالّ بر این است که بوئثیوس تا پایان زندگی اش بر آیین مسیحی باقی نمانده است. پژوهش حاضر بر آن است که با توجه به آرای کلامی بوئثیوس و رساله تسلای فلسفه به رابطه فلسفه و دین در نظریّات وجودشناسی، نظام آفرینش، خداشناسی، مسیح شناسی و انسان شناسی بوئتیوس بپردازد و به تفکیک حدود فلسفه و دین در هر یک از این آراء بپردازد و در نهایت نشان دهد که ظاهر غیر مسیحی رساله تسلای فلسفه مبطل ایمان مسیحی بوئتیوس نیست. در واقع از نظر بوئتیوس عقل و دین برای رسیدن به حقیقت ملازم هم هستند نه معارض هم.
نقش ملائکه و شیاطین در شکل‌گیری مفهوم شهر خدا در اندیشه آگوستین
نویسنده:
علی مرادی؛ مریم سالم
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
طراحی شهر خدا نزد آگوستین کاملاً بر محور فرشتگان و اهریمنان صورت گرفته است. به زعم وی خدا به همة فرشتگان، طبیعتِ خیر عطا کرده است و آن‌چه که باعث لغزش برخی از آن‌ها می‎شود عبارتست از روی گردانی از محبتخدا و روی آوردن به جایگاه شخصی خود فرشتگان. در واقع، تکبر اولین گام در ایجاد شکاف بین فرشتگان است که آن‌ها را به دو دسته فرشتگان مقدس و فرشتگان شرور (اهریمنان) تقسیم می‎کند و دو شهر را شکل می‎دهد، شهر خدا در مقابل شهر زمینی. این دیدگاه آگوستین باعث طرح مسئله چگونگی انحراف اراده در فرشتگان و شکل‎گیری مفهوم شهر خدا می‌شود. به نظر می‎رسد که آگوستین برای حل این مسئله با تکیه بر آموزه‎های کتاب مقدس به دو مفهوم «تمسک به خدای متعالی» و «تکبر»در ساحت فرشتگان متوسل می‎شود و انحراف اراده را نیز در تقریر نهایی دیدگاه خویش محفوظ می‎دارد. در این مقاله با بررسی آثار آگوستین و تحلیل نظرات او، جایگاه اهریمنان و فرشتگان را در شکل‎گیری مفهوم شهر خدا و شهرزمینی بررسی می‌نماییم.
صفحات :
از صفحه 213 تا 236
  • تعداد رکورد ها : 24