جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 6
تنش انسان‌شناختی؛ پرسش از ذات انسان و متافیزیکِ سوبژکتیویته نزد کانت
نویسنده:
احسان کریمی ترشیزی ، شهین اعوانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کانت هر سه مسئلۀ اساسی فلسفه را به مسئله‌ای یگانه و نهایی (انسان چیست؟) بازمی‌گرداند و حلّ آن را بر عهدۀ انسان‌شناسی فلسفی می‌گذارد. باری، اگر از این دید در مهم‌ترین اثر فلسفی کانت، یعنی نقادی عقل محض نظر کنیم، جای شگفتی است که این پرسش، دست ‌کم با این صورت‌بندی، از آن غایب است؛ البته، اقتضای فلسفۀ استعلایی همین است که این پرسش، بدین صورت ماهوی اساساً در آن قابل طرح نباشد؛ چراکه سیر فکر استعلایی سرانجام به سوژه منتهی می‌شود و نه انسان. اما به‌رغم خوانش هایدگر از کانت، نباید گمان کرد که وی پرسش از ذات انسان را سرانجام در جهت تثبیت یک متافیزیک سوبژکتیویته به جریان می‌اندازد. آموزۀ وحدتِ استعلاییِ ادراکِ نفسانی کانت، نه‌تنها بیانگر یک نظریۀ متافیزیکی بر محور سوژه نیست، بلکه صورت‌بندی دیدگاه کلی انسان‌شناختی کانت است در بستر فلسفۀ استعلایی و در چارچوب عقل نظری، که صورت متکامل آن در انسان‌شناسی اخلاقی او تبلور یافته است. هستۀ مرکزی این دیدگاه انسان‌شناختی را موقعِ دوگانۀ انسان در کیهان تشکیل می‌دهد، که بر حسب آن می‌توان تنش میان مرکزیت و هم‌زمان، حاشیه‌ای‌بودن موقع او نسبت به جهان را در فروکاستْ‌ناپذیری‌اش بیان کرد. این دیدگاه انسان‌شناختی کانت را از جهت دوگانگی فروکاست‌ناپذیر نهفته در آن، «تنش انسان‌شناختی» می‌نامیم.
صفحات :
از صفحه 133 تا 150
خاستگاه زیست‌شناختی انسان‌شناسی فلسفی هلموت پلسنر
نویسنده:
احسان کریمی ترشیزی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
استعاره‌ها در رویکرد جدید به دلیل ظرفیت‌های درونی‌ همانند برجسته‌سازی و تنوع نگاشت‌ها از حوزه‌های منبع، امکان فهم اخلاقی و زیست اخلاقی بهتری را برای ما فراهم می‌کنند. به تعبیر برخی، استعاره‌ها نه منحصر در استعاره‌های متعارف هستند و نه صرفاً امر شناختی، بلکه ما برای تفکر عمیق و ملاحظات فرهنگی سنجیده، نیازمند استعاره‌های پیچیده و نامتعارف هستیم. از سویی دیگر، سلول‌های بنیادی ویژگی‌های فوق‌العاده‌ای برای حوزة منبع در استعارة نامتعارف و پیچیدة اخلاقی دارند. از این‌رو، نگارنده، از استعارة مفهومی سلول برای اخلاق بهره برده است. پرسش اساسی این جُستار این است: استعارة مفهومی سلول در اخلاق چه زوایایی از اخلاق را برای ما برجسته می‌کند؟ دستاوردهای این پژوهش به این قرار است: استعارة مفهومی سلول برای اخلاق، برخلاف اکثر استعاره‌های اخلاقی که استعاره‌های ساده و متداولی هستند و طبیعتاً قدرت کمتری برای زیست اخلاقی دارند، استعاره‌ای پرتوان، نامتعارف و پیچیده‌ای است که بخوبی می‌تواند از عهده تحلیل مراتب اخلاق برآید؛ استعارة یادشده در اخلاق، پدیدارهای اخلاقی شکل گرفته و تمایزیافته در محیط دین و عرفان را به رسمیت می‌شناسد؛ در پرتو استعارة سلولی اخلاق، تفاوت عملکرد اخلاقی در موقعیت‌ها و کنشگران اخلاقی مختلف بهتر تبیین می‌شود؛ این استعاره، برخلاف دیگر استعاره‌ها، آیدوس اخلاق را برجسته می‌کند نه یک ویژگی یا چند ویژگی اخلاقی را.
صفحات :
از صفحه 580 تا 606
ایدآلیسم آلمانی و خاستگاه‌های ریاضیات محض: ریمان، ددکیند، کانتور
نویسنده:
احسان کریمی ترشیزی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
صفحات :
از صفحه 171 تا 188
موضوع متافیزیک: نقد رویکرد نوکانتی ناتورپ با استناد به تفسیر هاملن
نویسنده:
هدیه یعقوبی بجمعه ، شهین اعوانی ، احسان کریمی ترشیزی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ارسطو در متافیزیک در پی مطالعه دانشی است که از آن با نام‌های حکمت، علم به موجود بما هو موجود، فلسفه اولی، و الهیات یاد کرده است. رابطه عناوین مختلف دانش متافیزیک با یکدیگر، اول بار توسط پل ناتورپ به عنوان یک تناقض صورت‌بندی شد که در ادبیات ارسطوشناسی به تناقض ناتورپ شهرت یافته است؛ موضوع فلسفه اولی نمی‌تواند هم موجود بما هو موجود (موجود به نحو کلی) و هم موجود الهی (برترین موجود) باشد. هدف این نوشتار، بررسی بنیان‌ نوکانتی تناقض ناتورپ و نیز ارائه تفسیر اکتاو هاملن از نظریه وجود ارسطو، به عنوان تفسیری است که می‌توان از آن برای سازش بین دو وجه ظاهرا متناقض متافیزیک ارسطو و در نتیجه یافتن پاسخی مناسب به این تناقض استفاده نمود. در واقع ما در پی آنیم که بدانیم چه پیش‌فرض‌هایی در پس تفسیر ناتورپ از متافیزیک ارسطو نهفته است؛ و بر این باوریم که تفسیر وجودشناختی هاملن از ارسطو به گونه‌ای است که می‌توان از آن در جهت ارائه راهکاری برای عدم مواجهه با تناقضاتی از این دست استمداد نمود.
صفحات :
از صفحه 381 تا 398
پدیدارشناسی و «ممنوعیت انسان‌شناختی» مسئله‌ی امکان یک انسان‌شناسی پدیدارشناختی
نویسنده:
احسان کریمی ترشیزی ، احمد علی حیدری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
گرایش به یک انسان‌شناسی فلسفی در اوایل قرن بیستم، وجه غالب در فضای فکر آلمانی بوده، و تأثیر آن چندان عمیق و گسترده بوده که پدیدارشناسی، از همان آغاز لازم دانسته است که موضع خود را در برابر آن روشن کند. این موضع‌گیری اولیه تا حد زیادی به صورت یک تعارض ذاتی نمود کرده، تا آنجا که بلومنبرگ از آن به «ممنوعیت انسان‌شناختی» در پدیدارشناسی هوسرل و هایدگر تعبیر می‌کند. ما در این نوشتار به نسبت میان پدیدارشناسی هوسرل و هایدگر با انسان‌شناسی فلسفی پرداخته‌ایم و کوشیده‌ایم نشان دهیم که برخلاف برخی اظهارات صریح این دو، این تعارض نه ذاتی است و نه مطلق. از این رو، می‌توانیم از امکان یک انسان‌شناسی فلسفی بر پایه‌ی پدیدارشناسی این دو سخن بگوییم. پیرنگ و مختصات کلی یک انسان‌شناسی پدیدارشناختی را بر وفق تحلیل اگزیستنسیال دازاین بدست داده‌ایم، و نشان داده‌ایم که انسان‌شناسی پدیدارشناختی از جهت اسلوب و الگو با انسان‌شناسی سنتی از اساس متفاوت است.
صفحات :
از صفحه 7 تا 33
گذار از فضای اگزیستانسیال به فضای محض هندسی و وجاهت پدیدارشناختی آن ‎
نویسنده:
احسان کریمی ترشیزی , هدیه یعقوبی بجمعه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله نشان خواهیم داد که از نظر هایدگر، رهیافت دکارتی به شیء ممتد (‎res extension) و فرض امتداد به منزلۀ بنیادی‌ترین تعیّن ماهوی شئ پیشِ‌دستی خالی از وجاهت پدیداری نیست، اگرچه آنتولوژی وی، غنای کافی برای تبیین ربط و نسبت آن با حیث مکانی دازاین و پیرامون‌نگری او را ندارد. به منظور روشن شدن موضع هایدگر، نخست ممیزات فضای اگزیستانسیال و مبانی آنتولوژیکی آن را بررسی می­کنیم. در این جا، معلوم می‌شود که فضای اگزیستانسیال نهایتاً بر اگزیستانس خود دازاین ابتناء دارد. سپس، کیفیت گذار از فضای اگزیستانسیال به فضای ممتد دکارتی را از رهگذر فرایند جهان‌زدایی توصیف می­کنیم. بدین ترتیب مشخص خواهد شد که فضای دکارتی حاصل زدودن غنای معنایی و صبغۀ دازاینی فضای اگزیستانسیال است. در چارچوب این آنتولوژی وسیع‌تر، نسبت فضای دکارتی با فضای اگزیستانسیال و حیث مکانی دازاین، از یک سو، و نقص آنتولوژیک فضای دکارتی، از دیگر سو، آشکار می‌­شود. در نهایت، نشان خواهیم داد که فرض امتداد به منزلۀ تعیّن ذاتی شئ پیشِ‌دستی و به تبع آن، فضای دکارتی، به منزلۀ یک زیرساخت تماماً تهی از معنا و پیراسته از دلمشغولی‌های پیرامون‌نگرانۀ دازاین که در بن فضای اگزیستانسیال و تجربه‌ی هرروزۀ دازاین نهفته و پنهان است، هم از وجوه پدیدارشناختی برخوردار است و هم تمهید مسیری است که نهایتاً به تغییر پارادایم علوم ریاضی و فیزیک نظری منتهی می‌شود.
صفحات :
از صفحه 61 تا 84
  • تعداد رکورد ها : 6