جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1
حق شرط‌های اسلامی به کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان
نویسنده:
ایرنه پیتروپائولی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
مطالعه من درمورد حق شرط­ به کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان (CEDAW) و سازگاری آن­ها با رژیم کنوانسیون وین در مورد حقوق معاهدات است. این مقاله بر حق شرط­های محتوایی که بر گرفته از احکام اسلامی هستند و توسط مسلمانان بر کنواسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان اعمال شده است متمرکز است. برخی از حق شرط­ها به دلیل اینکه با روح و هدف کنواسیون در تضاد هستند قابل اجرا نیستند. من بر پارادوکس بین افزایش حداکثری اعضای کنواسیون در قبال به خطر انداختن یکپارچگی آن و میزان تحت تاثیر قراردادن ماهیت کنواسیون توسط حق شرط­ها، تحمل اختلاف بین قوانین و عملکرد دولت­ها و تعهدات کنوانسیون که در دستیابی به اهداف کنوانسیون مانع تراشی می­نماید، تاکید میکنم. من همچنین این سوال را مطرح می­کنم که آیا معیار سازگاری کنواسیون در مورد قرارها برای پذیرش برخی حق شرط­های اساسی که با ماهیت کنواسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان در تضاد است، تاثیرگذار است؟ من فکر می کنم موضوع «هدف و روح» یک موضوع ذهنی است، عملکرد کشورهای مختلف یکسان نیست و با توجه به مواردی که برخی دولت­ها در باب یک حق شرط خاص به مخالفت می­پردازند، تاثیر ملاحظات سیاسی و یا برون مرزی بر آن­ها مشخص است. من به طور خاص بر پارادوکس اعتراضات نسبت به یک حق شرط تأکید می­کنم که همان تاثیر پذیرش را دارد در زمانی که کشور­های شرط­گذار و کشورهای مختلف همچنان روابط قراردادی خود را حفظ می­کنند. بنابراین، هیچ تفاوتی در تأثیرات حقوقی یک حق شرط پذیرش شده و مخالفت یک کشور که مانع از لازم الاجرا شدن قرارداد بین این دو کشور نمی­شود، وجود ندارد. در یک تحلیل عمیق­تر بررسی می­کنم که چگونه حق شرط­های مبتنی بر شریعت شامل هنجارهای متناقض (آزادی دین و قوانین برابری) می­باشد. با یادآوری دیدگاه «متعادل کردن منافع» ، من معتقدم که این می­تواند یک رویکرد معقول باشد، اما در عمل یافتن نوعی از تعادل که علیه زنان تبعیض­آمیز نباشد دشوار است. سپس من تحلیل می­کنم که آیا این حق شرط­ها حاکی از یک نوع نزاع عمیق ایدئولوژیک بین حقوق زنان در اسلام و حقوق زنان مستخرج از معاهدات حقوق بشری است؟ و اینکه حق شرط­ها چگونه نماینده وضعیت زنان در کشورهای وضع کننده حق شرط­ها هستند. سوال من این است که عوامل محرک پشت پرده برای اعمال حق شرط چیست؟ و آیا باید حق شرط­ها را در یک چشم انداز وسیع­تر سیاسی و اجتماعی - اقتصادی از بستر داخلی و بین­المللی بررسی کرد؟ سوال بعدی من این است که آیا کشورها به طور واقعی به قوانین قراردادها متعهد هستند یا صرفا در برخی از شرایط سیاسی به قراردادها متعهد می­شوند.
  • تعداد رکورد ها : 1