جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4
چگونگی تولید علوم تربیتی دینی با توجه به رویکرد فرهنگستان علوم اسلامی در باب علم دینی
نویسنده:
پدیدآور: طیبه میری ؛ استاد راهنما: بابک شمشیری ؛ استاد مشاور: سیدسعید زاهد زاهدانی ؛ استاد مشاور: محمدرضا تقوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
چکیده :
هدف از این پژوهش طرح و نقد چگونگی تولید علوم تربیتی دینی بر مبنای رویکرد فرهنگستان علوم اسلامی بود. این پژوهش در پارادایم کیفی و با دو روش اسنادی و مصاحبه انجام گرفت. در بخش اسنادی مفهوم علم دینی و چگونگی تولید آن در رویکرد فرهنگستان بررسی شد. تعریف علم، تعریف دین و فرآیند پیدایش علم در این دیدگاه فهم شد و سپس در بخش مصاحبه به چگونگی تولید علوم تربیتی دینی بر مبنای این رویکرد پرداخته شد. مصاحبه‌شوندگان از بین پژوهشگران مدافع رویکرد فرهنگستان به صورت هدفمند و با شرط اشباع‌شدگی انتخاب شدند. نتایج حاصل از مصاحبه مورد تحلیل محتوای استقرایی قرار گرفت و مولفه‌های مورد نظر استخراج گردید. بر مبنای نتایج حاصل از مصاحبه، بخشی از چگونگی تولید علوم تربیتی دینی به تغییر مبانی، غایات و روش بستگی دارد. تغییر در فرآیند تولید علوم تربیتی به تغییر در مبانی انسان‌شناسی، جامعه‌شناسی، فلسفه تاریخ و معرفت‌شناسی نیاز دارد. در بخش غایات، فرهنگستان با نقد دو رویکرد مادی و التقاطی، تربیت را هماهنگی همه قوای انسان به شکل هماهنگ در بستر قرب و پرستش خدا می‌داند و علم تربیت باید در خدمت توسعه پرستش (فردی، تاریخی و اجتماعی) باشد. در بخش روش نیز بر مبنای روش عام، باید روش خاص به دست بیاید. بخش دیگری از تولید علوم تربیتی به رابطه این علوم با علوم دیگر از جمله فقه، عرفان عملی و جامعه‌شناسی بستگی دارد. در ادامه این پژوهش مهم‌ترین نقاط قوت و ضعف وارد شده به رویکرد فرهنگستان طرح و بررسی شد. بر این اساس در مبانی فرهنگستان ابهاماتی وجود دارد که در صورت عدم پاسخ و توجه مدافعین این رویکرد، به ضعف درونی این رویکرد می‌انجامد. بنابراین ارائه دقیق این مباحث در مجامع علمی و در معرض نقد و داوری قرار دادن آن، به شناخت بیشتر این رویکرد کمک خواهد کرد و ثمرات زیادی برای جامعه علمی و مدافعین این رویکرد به بار خواهد آورد.
شناخت جایگاه علوم تربیتی در ارائۀ نظام نیاز و ارضا (بر مبنای فلسفۀ چگونگی اسلامی)
نویسنده:
محمد مزیدی؛ زهرا لهبی؛ سید سعید زاهد زاهدانی؛ سید محمدرضا تقوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف: این پژوهش با هدف فهم و سنجش پتانسیلهای فلسفۀ چگونگی اسلامی در مسیر کاربردی شدن انجام شده است. روش: این پژوهش کیفی با روش اسنادی انجام شده و طرح پژوهش از نوع حدوثی و پیدایشی است. یافته‌ها: با توجه به قرار گرفتن مفاهیم نیاز و ارضا ذیل رفتار انسان و در قالب مفاهیم مرتبط با انگیزش، ابتدا جایگاه نسبی علوم تربیتی با نظر به تحلیل حرکت و رفتار انسان، در دو حوزۀ جامعه‌شناسی و روان‌شناسی تشریح شده؛ سپس ابعاد فلسفی فلسفۀ چگونگی اسلامی معرفی شده و با استفاده از حد اولیۀ فلسفه(اصالت فاعلیت) و سه مسئلۀ اصلی آن(وحدت و کثرت، زمان و مکان، اختیار و آگاهی)، تعریف نیاز وارضا و همچنین قواعد اولیۀ طراحی نظام نیاز و ارضا(نظام‌مندی و سطح‌بندی نیازها و سازوکار نیاز و ارضا) بر اساس تحلیل فلسفه از حرکت انسان ارائه شده است. نتیجه‌گیری: جایگاه علوم تربیتی به عنوان فاعل مادون نسبت به فلسفۀ مضاف خود(تعلیم و تربیت) و فاعل مافوق نسبت به سطوح کاربردی خود (برنامه‌ریزی تربیتی) در ارائۀ نظام نیاز و ارضا تشریح و سه مسئلۀ اصلی فلسفۀ چگونگی اسلامی به عنوان مسائل اصلی علوم تربیتی برخاسته از این فلسفه مطرح شد. از دستاوردهای مهم پژوهش این است که بر خلاف معمول که حرکت و فاعلیت انسان ذیل نیازها و قوه‌های او به عنوان علت حرکت تحلیل می‌شود، جریان و نظام نیاز و ارضا ذیل قواعد فاعلیت و حرکت انسان تحلیل شده که بی‌سابقه بوده است و می‌توان علوم تربیتی برخاسته از فلسفۀ شدن اسلامی را متکفل تحلیلهایی از نوع تحلیلهای متکی بر فاعلیت دانست.
صفحات :
از صفحه 429 تا 444
تبیین سه مؤلفه از الگوی روش‌شناختی علوم انسانی اسلامی
نویسنده:
محمد رضا تقوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بسیاری از دیدگاه­های موجود در علم دینی در سطح نظری تلاش کرده‌اند تبیینی از روش­شناسی علم دینی ارائه نمایند؛ اما مشخص نکرده‌اند چگونه می‌توان به صورت عملیاتی، یک پژوهش را اجرا نمود؟ هدف پژوهش حاضر تبیین سه مؤلفه از مدل روش­شناختی الگوی علوم انسانی اسلامی مختار است: 1) موضوع­شناسی؛ 2) نظام مفاهیم پایه؛ 3) جهت‏داری علوم و دلالت­های روش­شناختی آن برای علوم انسانی اسلامی. پژوهش حاضر به احصای دو مسیر مشخص برای شناسایی موضوع­ و مفاهیم پایه منتهی گردید. جهت­داری علوم مورد تأیید و سمت و سوی سیره، فعل و قول امام† بر نظام‎وارۀ علوم انسانی اسلامی مفروض گرفته شد. استخراج «روشگان» و «منطق» حاکم بر دین، از طریق نگرش نظام‎واره­ای به قرآن و سنت که از طریق هم‎افزایی جهت‎دار فقیهان، فیلسوفان و عارفان بزرگ فراچنگ می‎آید، در حیطۀ تخصص فضلای حوزوی و نظریه­پردازی برای انتقال از وضع موجود به وضع مطلوب متناسب با منطق مذکور، در حیطۀ تخصص استادان علوم انسانی فرض شد. علی‎رغم عملیاتی‎نمودن چندین شاخصه از مدل روش­شناختی مختار تا کنون هنوز تبیین بسیاری از شاخصه­های مطرح در مدل مذکور برای تحقیقات آتی ضروری است.
صفحات :
از صفحه 169 تا 199
نقش وسوسه و واردات قلبی در آسیب شناسی روانی از دیدگاه اسلام
نویسنده:
محمد رمضانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف پژوهش حاضر، یافتن الگویی دینی برای تبیین آسیب شناسی روانی بر اساس مفهوم وسوسه می‌باشد. طرح این تحقیق، تفسیری-درایی می‌باشد که در بخش تفسیریِ آن، از تفاسیر قرآن کریم و در بخش روایی از روش ابداعی پسندیده برای استنباط از روایات استفاده شده است. بر طبق نتایج بدست آمده، الهام و وسوسه، دو نوع از واردات یا خطورات قلبی می‌باشند که انسان را به سمت حق یا به سمت باطل سوق می‌دهند. مهم‌ترین کارکرد و اثر وسوسه، گمراهی انسان است و هرگونه گرایش انسان به سمت طبیعت مادی‌اش (از قبیل گناهان، رذایل و ...) می‌تواند زمینه‌ی تأثیر و نفوذ آن را فراهم آورد. مدل وسوسه برای تبیین آسیب شناسی روانی یک مدل عام است که ضمن پذیرفتن تأثیر مدل‌های روبنایی‌تر و خاصِّ هر اختلال، تاکید دارد که در فرآیند تشخیص و درمان لازم است گاهی به افرادِ دارای برخی از آسیب های روانی، به عنوان افرادی «خطاکار» و «فریب خورده» نگاه شود و چنین نگاهی نیز به آنان القاء گردد. مدل وسوسه، گستره‌ی تأثیر وسوسه در انسان را وسیع می‌بیند و هر عاملی که به نحوی –ولو اندک- در مسیر تکاملی انسان اختلال ایجاد کند (از جمله افسردگی، اضطراب و ...) را جزء وسوسه محسوب می‌نماید. مدل وسوسه تنها درصدد تبیین برخی وجوه از برخی اختلالات است و نقش سایر عوامل از قبیل وراثت، فیزیولوژی و ... را نیز تایید می‌کند.
  • تعداد رکورد ها : 4