جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 8
واکاوی بنیادهای تطبیق در اندیشه‌ی مارتین هایدگر
نویسنده:
سید جمال سامع ، محمدجواد صافیان ، علی کرباسی زاده اصفهانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده: با خارج شدن فلسفه‌های غربی از اطلاق اولیه‌شان این پرسش پیشاروی تفکر قرار گرفت که اندیشه‌ها چگونه می‌توانند با یکدیگر ملاقات کنند و نسبت آنها با یکدیگر چیست؟ این پرسش اساسی زمینه‌ساز آن نحو از اندیشیدنی شد که بعدها به مدد اندیشه‌ی متفکران متعدد فلسفه‌ی تطبیقی نام گرفت. اما فلسفه‌ی تطبیقی بیش از آن‌که یک روش یا یک الگو باشد، افقی بود که امکان ملاقات اندیشه‌ها را با یکدیگر بررسی می‌کرد. فلسفه‌ی تطبیقی در اساس خود بیشتر یک پرسش بود تا یک پاسخ و وروش؛ پرسش این است که شرط امکان روی‌آورندگی به غیر چیست؟ موضوع نوشتار حاضر بازخوانش مولفه‌ها و پاربن‌های اساسی تفکر هایدگر در جهت نشان دادن امکان‌های تطبیق در آنها و ذکر مختصر نمونه‌هایی است که هایدگر بر اساس این مولفه‌ها به دیگز متفکران روی آورده است. استدلال مقاله این است که هایدگر در دوره‌های متعدد فکری‌اش عمیقاً درگیر پرسش محوری فلسفه‌ی تطبیقی بوده است، وی با این‌که هرگز از عنوان فلسفه‌ی تطبیقی بهره نجست، فلسفه را عین مواجهه با دیگری لحاظ کرد. از نظر او وظیفه‌ی تفکر پی‌جویی مداوم سرآغازهای جدید برای اندیشه است؛ روی‌آورندگی اندیشه‌ی وی به پیشاسقراطیان، تفکر شاعرانه‌ی هولدرلین و مواجهه با سنت‌های شرقی شاید روشن‌ترین نمونه‌های این پی‌جویی‌ها باشند. پرسش راهنمای مقاله این است که آیا می‌توان بر اساس مولفه‌های بنیادین اندیشه‌ی هایدگر به طرحی برای فلسفه‌ی تطبیقی و پرسش محوری آن درمورد امکان مواجهه با دیگری رسید؟
صفحات :
از صفحه 169 تا 180
درسگفتار آشنایی با میشل فوکو
مدرس:
سید جمال سامع
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
میشل فوکو با نوشتن کتاب تاریخ جنون در سال ۱۹۶۱ خود را به عنوان یک فیلسوف تراز اول در فضای اندیشه اروپا مطرح می‌کند. او را فیلسوف نظام‌های اندیشه می‌نامند و بیش از همه تحت تأثیر فروید، مارکس و نیچه است. در دوره اول فکری که روش دیرینه‌شناسی را پیش می‌گیرد معتقد است باید مسائل را در سطح بررسی کرد و از هرگونه رفتن به عمق پرهیز کرد. فوکو فیلسوف گسست هم هست چرا که معتقد است باید بر پراکندگی‌ها و گسست‌های تاریخ متمرکز شویم. روش دیرینه شناسی تلاشی است برای کشف قواعد ساختاری حاکم بر گفتمان که سعی دارد از هرگونه تأویل یا ساختارگرایی اجتناب کند. نهایتاً به دلیل کشف تعارضات روش‌شناسی و برآورده نشدن اهداف دیرینه‌شناسی، فوکو به تبارشناسی گشتِ اندیشه می‌کند و بر مفهوم قدرت متمرکز می‌شود. در این دوره رابطه گفتمان و عوامل غیرگفتمانی با هم بررسی می‌شوند. مهم‌ترین عامل غیر گفتمانی قدرت است که ارتباط قدرت و معرفت معنا را می‌سازد. از نظر فوکو به‌وجود آمدن علوم نه صرفاً بر پایه نیت خالص دانشمندان بلکه وابسته به روابط قدرت است. حوزه دانش مدرن با قدرت ارتباط منطقی دارد. در آثار دهه ۷۰ او دو مفهوم برجسته وجود دارد: ۱٫ «فرضیه سرکوب» که اشاره به این مطلب دارد که حقیقت ذاتاً ضد قدرت و رهایی‌بخش است؛ و ۲٫ «قدرت مشرف به حیات» که تمرکز آن بر بدن انسان به عنوان محل دخل و تصرف است.
درسگفتار تاملی بر فلسفه‌های اگزیستانس و پدیدارشناسی
مدرس:
سید جمال سامع
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
درس‌گفتار تأملی بر فلسفه‌های اگزیستانس و پدیدارشناسی توسط سید جمال سامع در سرای هنر و اندیشه برگزار شد. فایل 13 جلسه در دسترس شما قرار می‌گیرد.
تفسیر از آن خویش کنندۀ اخلاق نیکوماخوس به مثابۀ راهبر پدیدارشناسی هرمنوتیک هایدگر جوان
نویسنده:
جمال سامع، محمد جواد صافیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ارسطو از فلاسفه تأثیرگذار بر روی تفکر هایدگر جوان است. هدف مقاله حاضر روشن کردن بخشی از این تأثیرگذاری است. هایدگر در خلال سال‌های ۱۹۲۲-1926 عمیقا به فلسفه ارسطو می‌اندیشد. اخلاق نیکوماخوس اثری از ارسطو است که بیش از سایر آثار، مورد توجه هایدگر قرار گرفته است. برای درک مواجهه هایدگر در این سالها با تفکر ارسطو بر روی سه اثر مهم این دوره « پدیدارشناسی در ارتباط با ارسطو» به سال ۱۹۲۲، «مفاهیم بنیادین ارسطو » به سال ۱۹۲۴ و « افلاطون: محاوره سوفسیت» متمرکز می‌شویم. استدلال مقاله این است که تفسیر هایدگر از ارسطو در این سالها در زمرۀ اولین تلاش‌ها و تمرین‌های روش‌شناسی خاص وی، پدیدارشناسی هرمنوتیک است. به طوری‌که می‌توان بالیدن پدیدارشناسی هرمنوتیک و بسیاری از مفاهیم بنیادین اندیشه هایدگر در هستی و زمان مانند تخریب پدیدارشناسی، پروا، وجدان را حاصل تأمل هایدگر بر روی اندیشه های ارسطو در خلال این سال‌ها دانست. سه گام اصلی این مقاله برای روشن کردن تفسیر از آن خویش کننده اخلاق نیکوماخوس عبارتند از پرداختن به حقیقت، بررسی مواجهه پدیدارشناسانه هایدگر با اخلاق نیکوماخوس و بررسی تخنه به مثابه افق آشکارگی تکنولوژی. در هر یک از این سه گام سعی می‌کنیم تأثیر تفکر ارسطو بر هایدگر را بررسی کنیم.
صفحات :
از صفحه 7 تا 31
مقایسه تطبیقی متافیزیک قدرت در فلسفه نیچه و کالیکلس
نویسنده:
جمال سامع، محمد جواد صافیان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
محاوره گرگیاس یکی از مهمترین محاورات افلاطون است، افلاطون در این محاوره سقراط را به مصاف سوفسطاییان آن عصر می‌برد. آن بخش از محاوره که مورد توجه ما قرار گرفته است، جدال سقراط و کالیکلس است، که از نظر حجم نیمی از محاوره را به خود اختصاص داده است. مقاله حاضر کوشیده است تا ضمن اجتناب از یکسونگری به آرای نیچه، آن‌ها را در تقرب به آرای کالیکلس نشان دهد. هدف مقاله مقایسه میان آرای نیچه و کالیکلس در محاوره گرگیاس است. محوریت مقاله بر روی مفهوم قدرت از نظر این دو است. سعی می‌کنیم با تحلیل این مفهوم محوری آرای این دو را در مورد حقیقت، معنای زندگی، قانون و حقوق تفسیر کنیم. بنابراین پرسش راهنمای سراسر این پژوهش این است که چه نسبتی میان برداشت کالیکلس از قدرت و برداشت نیچه از این مفهوم وجود دارد؟
صفحات :
از صفحه 99 تا 118
دیالکتیک حقیقت و شیء در فلسفه‌ی هایدگر
نویسنده:
جمال سامع ، محمّدجواد صافیان
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
حقیقت، پرسش‌برانگیزترین مسألة فلسفی است که اندیشة فیلسوفان را همواره به خود جلب‌کرده‌است. مارتین هایدگر با تعریف حقیقت به نامستوری (الثیا)، حقیقت را از معیار سنجش صدق و کذب ‌گزاره خارج کرده و به آن جایگاهی هستی‎شناسانه بخشیده‌است. در این مقاله ارتباط میان حقیقت و شیء در فلسفة هایدگر بررسی‌ می‏شود و استدلال ‌می‏شود که نگاه هایدگر به هستی‏های ابزاری تأثیر قاطعی بر حقیقت‌اندیشی وی داشته‌است. تفسیر ما از ارتباط حقیقت و شیء در فلسفة هایدگر متمرکز بر روی بند 44 وجود و زمان است. این بند اوّلین جایی است که هایدگر مسألة حقیقت را به صورت جدّی مطرح ‌می‏کند. در عنوان مقاله از واژة دیالکتیک استفاده ‌شده‌است که به نظر می‌رسد مناسب‏ترین واژه برای بیان ارتباط دوجانبه میان دو موضوع است. بنابراین دیالکتیک حقیقت و شیء، افق سنجش و ارزیابی حقیقت است که از منظر هستی‏شناسی پیش‌دستی و هستی‏شناسی تودستی واکاوی شده‌است. این دو گونه هستی‎شناسی ناظر بر دو نحوة تقرّب و نزدیکی ما با اشیای درون‌جهانی است. هدف مقاله نشان‌دادن پیوند میان این دوگونه هستی‏شناسی و حقیقت‏اندیشی است.
صفحات :
از صفحه 147 تا 177
تأملی بر معنای مرگ‌اندیشی در فلسفة هایدگر
نویسنده:
جمال سامع ، محمّدجواد صافیان
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مقالة حاضر سعی می‌کند تا مسألة مرگ را از دریچة تازة هستی‌شناسی تودستی مورد بررسی قرار دهد. منظور ما از هستیشناسی تودستی نحوهای از مواجهه با هستنده‌های تودستی (هستی‌های ابزاری) و افقهای انضمامی حیات است که در تفکر مارتین هایدگر بسط پیدا کرده است. این هستی‌شناسی که به نظر ما روش خاص هایدگر در بررسی هر موضوعی است، موضوعات و افقهای حیات انسانی را در بستری عملی و درگیرانه مورد بررسی قرار می‌دهد. یکی از این افقهای انضمامی هستی‌شناسی تودستی، مرگ است که به علت اهمیت قاطع بر حیات بشر و تأثیر عظیم بر جهان بینی انسان شایسته است که مورد تحلیل دقیق قرار گیرد. برای رهیابی صحیح به مسأله مرگ در فلسفة هایدگر و نشان دادن تمایز مرگ اندیشی هایدگر و سنّت متافیزیک، مرگ‌اندیشی را در دو هستی شناسی پیش‌دستی و هستی‌شناسی تودستی مورد بررسی قرار می‌دهیم. منظور از هستی‌شناسی پیش دستی شیوة غالب مرگ‌اندیشی در سنت متافیزیک از افلاطون تا نیچه است؛ سپس مرگ اندیشی هستی‌شناسی تودستی را در سه دورة تفکر هایدگر بررسی می‌کنیم. بنابراین پرسش راهنمای سراسر این پژوهش این است که هستی شناسی تودستی یا به عبارت بهتر شیوة مواجهة عملی و درگیرانه با افقهای انضمامی به روی ما می‌گشاید؟ سعی می‌کنیم تا حد توان پاسخگوی پرسش فوق باشیم.
صفحات :
از صفحه 155 تا 186
واکاوی جایگاه زبان در افق هستی‎شناسی تودستی هایدگر
نویسنده:
جمال سامع ؛ محمدجواد صافیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
زبان در زمرۀ بحث­برانگیزترین موضوعات فلسفی سدّۀ بیستم است. مارتین هایدگر یکی از فیلسوفان این سدّه است که به زبان و توانش آن اهمیّت ویژه‌ای داده است. مقالۀ حاضر سعی می‏کند تا جایگاه زبان در فلسفۀ هایدگر را در ارتباط با هستی‏شناسی تودستی وی بررسی کند. استدلال می‎شود که این هستی‎شناسی تأثیر قاطعی بر تلقی هایدگر از زبان داشته است. منظور از هستی‌‌شناسی تودستی نحوه‏ای از مواجهۀ عملی با اشیاء درون جهانی است که میان فاعل شناسا و متعلق آن فاصله ایجاد نمی‏کند. در این مقاله زبان به عنوان یکی از مهمترین اشیای درون جهانی در افق این هستی‏شناسی مورد بررسی قرار می‏گیرد. رابطۀ میان هستی‏شناسی تودستی و زبان رادر دو دورۀ تفکّر هایدگر پی می‏گیریم. در دورۀ اوّل تمرکز بر روی بخش‏هایی از وجود و زمان است و در دورۀ دوّم دیگر آثار هایدگر بررسی می‏شود. پرسش پژوهش این است که هستی‏شناسی تودستی چه امکانات جدیدی را در بررسی جایگاه زبان به روی ما می‏گشاید؟ و اساساً چه رابطه‎ای میان نحوۀ تلقی ما از شیء و رویکرد ما به زبان وجود دارد؟ در این مقاله سعی می‏کنیم در حدّ توان به این پرسش‏ها پاسخ دهیم.
صفحات :
از صفحه 173 تا 205
  • تعداد رکورد ها : 8