جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4
تفکیک پیش‌ارجاعی‌ها و تبیین رابطه معرفگی با مرجعداری در قرآن کریم‌ (رویکردی تلفیقی از نظریه مرکزیت و نظریه بهینگی)
نویسنده:
حسین بازوبندی ، مهین ناز میردهقان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
عناصر پیش‌ارجاعی، و به طور خاص ضمایر، در قرآن کریم، با ظرافت بسیار خاص و پیچیدگی منحصر به فرد تعبیه شده‌اند. از این‌رو، تفکیک عناصر پیش‌ارجاعی یا به عبارتی شناسایی مرجع یک عنصر ارجاعی در قرآن نیاز به ضوابط و اصول ویژه‌ای دارد. مسلماً، عدم تفکیک صحیح این عناصر، منجر به کژتابی‌ها و ابهاماتی می‌شود که به معنا و درک مخاطب از متن قرآن کریم خدشه وارد می‌سازد. اهمیت این امر زمانی بیشتر معلوم می‌شود که بین عنصر ارجاعی و مرجع آن به لحاظ ساختاری فاصله‌ای بوجود آمده باشد و عناصر درگیر در ارجاع به لحاظ معرفگی نیز با یکدیگر تعامل روشنی نداشته باشند. متاسفانه، پژوهش‌های به انجام رسیده در بررسی‌های قرآنی، فاقد رویکرد منسجم زبانشناختی در زمینه تبیین رابطه معرفگی با مرجعداری در ارتباط با تفکیک عناصر پیش‌ارجاعی می‌باشند و این مسئله علی‌رغم اهمیت بسیار مورد غفلت پژوهشگران قرار گرفته است. از این رو، پژوهش حاضر، با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی با بهره‌گیری از محدودیت‌های زبانی معین از تلفیق نظریه‌های نوین زبانشناختی یعنی نظریه مرکزیت (گروسز و همکاران، 1995/ 1983) و نظریه بهینگی (بیور، 2004؛ مینیور، 2006) در زمینه تفکیک پیش‌ارجاعی‌ها به چگونگی تأثیر فاصله ساختاری بوجود آمده بین عنصر پیش‌ارجاعی و مرجع آن بر نحوه تفکیک عناصر پیش‌ارجاعی و همچنین تبیین رابطه معرفگی با مرجعداری در قرآن کریم می‌پردازد.
صفحات :
از صفحه 11 تا 32
بررسی شیوه های تبادل معنا در جملات قصار نهج البلاغه بر مبنای رویکرد نقش گرای نظام مند هلیدی (2014)
نویسنده:
رضا محمدی؛ سید مرتضی صباغ جعفری؛ حسین بازوبندی؛ زینب شجاعی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نظریه نقش‌گرای نظام‌مند هلیدی یکی از معروف‌ترین نظریات زبانی است که از آن در تحلیل انواع متن به ویژه با هدف بررسی نقش‌های مختلف زبانی استفاده می‌شود. هلیدی معتقد است، که اصلی‌ترین هدف زبان، انتقال معناست؛ به همین منظور گویشوران برای تبادل معنا، متن را می‌سازند. یعنی چیزی که در تعامل مهم است، انتقال معناست نه صورت‌های زبانی. بر اساس این رویکرد، ساختار زبان متأثر از نقش­هایی است که زبان در بافت ارتباطی و در جهان خارج به عهده دارد و این تأثیر به شکل سه فرانقش تجلی می­یابد: فرانقش بازنمودی، فرانقش متنی و فرانقش بینافردی. از آنجا که تأکید فرانقش بینافردی بر شیوه تبادل معنا بین گوینده و مخاطب استوار می­باشد، کاربست آن در تحلیل متون دینی ضمن ایجاد درک بهتر از چنین متونی، می­تواند مبنای مناسبی برای سنجش قابلیت تعمیم این نظریه نیز فراهم سازد. از این روی، نگارندگان در پژوهش حاضر، با روشی توصیفی-تحلیلی به بررسیشیوه تبادل معنا در جملات قصار نهج البلاغه بر پایه دستور نقش‌گرای نظام‌مند هلیدی و به طور خاص فرانقش بینافردی می‌پردازد. هدف اصلی، آزمودن نظریه مذکور و قابلیّت تعمیم آن در حیطه داده‌های پیکره، تعیین ساز و کارهای به کار رفته در جملات قصار برای بازنمایی مقوله وجه­نمایی می‌باشد.
ملاحظاتی در باب زبان قرآن: تحلیلی نقشگرا، تبیینی شناختی-رده‌شناختی
نویسنده:
حسین بازوبندی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از بحث‌های عمده و دامنه‌دار در حوزه علوم قرآنی، به مسأله زبان قرآن برمی‌گردد. تاکنون مطالعات بی‌شماری در مورد ویژگی‌های زبان قرآن از جنبه‌های گوناگون صورت گرفته‌ است. با وجود این، عمدتاً نتایجِ این مطالعات مبتنی بر تحلیل‌های دقیقِ برآمده از نظریه‌های نوین زبان‌شناختی نیست. ازاین‌رو، پژوهش حاضر، جهت بررسی جنبه‌های معینی از زبان قرآن، با کارکردی دوگانه، نخست، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی در چهارچوب زبان‌شناسی نقشگرای نظام‌مند هلیدی و متیسن (2014) به بررسی ساخت وجهی در جریان گفتگوی خداوند متعال و ابلیس در چهار سوره «أعراف»، «حجر»، «إسراء» و «ص» می‌پردازد و سپس، طبق نتایج حاصل از این بررسی، با استفاده از مفهوم شناختیِ سرنمونِ رُش (1978)، سلسله‌مراتب نشان‌داری گرینبرگ (1966) و معیار بسامدِ کاربردِ کرافت (2003)، به تبیین شناختی و رده‌شناختیِ این نتایج در راستای فهم بهتر ویژ‌گی‌های ساختاری زبان قرآن اشاره می‌کند. نتایج عمده پژوهش نشان می‌دهد که زبان قرآن، از همان سازوکارهای رایج و قواعد حاکم بر تعاملات زبان بشر بهره گرفته است و به لحاظ زبان‌شناختی، اساساً زبانی ساده است نه ادبی و خاص.
صفحات :
از صفحه 167 تا 190
تحلیل فرانقش بینافردی در نص و نقش آن در ترجمه قرآن
نویسنده:
حسین بازوبندی، رضا مرادصحرایی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در مطالعات ترجمه، معنا در مرکزیت فعالیت ترجمه قرار دارد. از آنجا که زبان­شناسی نقش­گرای نظام­مند،زبان را منبع بالقوه­ای از معنا (منبع معناسازی) قلمداد می­کند، اینگونه استدلال می­شود که این دستور، ابزار سودمندی برای ترجمه فراهم می­کند. در مدل نقش­گرای نظام­مند هر متنی سه نوع معنا یا فرانقش را کدگذاری می­کند. به لحاظ سنتی، مترجمان و ارزیابان ترجمه اغلب روی یک بعد از معنا یعنی معنای انگاره­ای، بویژه معنای تجربی تمرکز کرده­اند.این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی در چهارچوب دستور نقش‌گرای نظام­مند، به بررسی شیوه تبادل معنا بر اساس معنای بینافردی در گفتگوی بین خداوند متعال و ابلیس در چهار سوره (أعراف، حجر، إسراء، ص) و نقش آن در ترجمه قرآن می­پردازد.نتایج نشان می­دهد، مترجم قرآن با در نظر گرفتن مؤلفه­های تشکیل­دهنده بند در مقام تبادل، و آگاهی از تحلیل فرانقش بینافردی متن، مدل مناسب و ملموسی برای بررسی شیوه تبادل معنا در اختیار خواهد داشت و به خوبی قادر خواهد بود کیفیت ترجمه­ خود را با توجه به سازوکار به‌کار رفته در تحلیل ارزیابی کند. لیکن با توجه به ویژگی­های خاص زبان قرآن، وحدت شبکه­ای آیات، وجود وجوه و لایه­های معنایی متعدد متن و در نتیجه نهایت­ناپذیری قرآن این رویکرد به‌طور کلی نمی­تواند به طور بایسته در حوزه تفسیر قرآن راهگشا باشد
صفحات :
از صفحه 1 تا 25
  • تعداد رکورد ها : 4