جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2
مراتب شناخت در عرفان مولوی و آیین بودا
نویسنده:
علیرضا خواجه گیر ، زینب کمالی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مسئله معرفت و توجه به سلسله مراتب و شناخت آفت های هر مرتبه جزء اصول بنیادین در نظامهای عرفانی است. هر مکتب عرفانی بدنبال نشان دادن نوعی معرفت متعالی است تا بتواند عمق بیشتری از حقیقت را به پیروان خود نشان دهد. بنابراین پرسش اساسی در این مکاتب این است که مراتب این معرفت کدام است و چگونه می توان به این معرفت متعالی رسید؟ در این مقاله، برای پاسخ به این پرسش‌ها دیدگاه مولوی در عرفان اسلامی ودیدگاه بودا در عرفان هندو را مورد بررسی قرار داده‌ایم. مولوی در آثار منظوم و منثور خود معرفت را ابتدا در سطح ابزارهای حسی، سپس در مرتبه ی بالاتر با کمک ابزارهای عقلی انسانی دنبال کرده و با بیان تقسیم بندی مراتب عقل، ویژگیهای هر کدام را برشمرده و سرانجام اوج معرفت را در معرفت شهودی تبیین می کند. اما در آموزه های بودائی پس از بیان زنجیره ی علّی که باعث رنج و درد انسان در دنیا می‌شود، علت اصلی رنج انسان در جهل و نادانی او جستجو شده و رسیدن به دانایی حقیقی نقش بسیار اساسی در رهایی از این رنج دارد. بنابراین معرفت برتر، شناخت چهار حقیقت شریف و استفاده صحیح از راههای هشتگانه برای نجات از رنج و رسیدن به آزادی مطلق و حقیقت غایی است. فنای فی الله مولانا ورسیدن به رهایی و نیروانا در اندیشه بودا نهایت این سلوک معرفتی معنوی است که در این پژوهش با روش توصیفی تطبیقی مورد بررسی قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 115 تا 148
معناداری زندگی عاشقانه در قرآن و بهگودگیتا(با رویکرد عرفانی)
نویسنده:
زینب کمالی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یافتن «معنای زندگی» تنها از طریق شناخت انسان امکان‌پذیر است. بر اساس ساحات وجودی و توانایی‌های انسان معنای زندگی با سه تعبیرِ هدف، ارزش و کارکرد زندگی تحقق می‌یابد. در این پژوهش از میان رویکردهای متفاوت فلسفی، روانشناسی، دینی و عرفانی نسبت به معنای زندگی که به آن‌ها اشاره شده است؛ رویکرد دینی- عرفانی قرآن کریم و بهگودگیتا مورد توجه است. آنچه این دو دیدگاه را به یکدیگر نزدیک کرده است، تأثیر مولفه‌ی عشق در معناداری زندگی می‌باشد. بررسی رویکرد عرفانی قرآن کریم از طریق ساختار وجودی انسان که در میان سایر موجودات از امتیاز خاصی برخوردار است و جامع طبیعت و ماوراء طبیعت می‌باشد، صورت می‌گیرد. از نظر قرآن کریم، زندگی انسان با تأکید عقلانی خالی از هدف و معنا نیست. انسان برای رسیدن به این هدف با اراده و اختیار و از طریق سیر درونی به سمت خداوند در حرکت است. رسیدن به هدف متعالی و کسب معنای زندگی، انسان را به درجه‌ی اشرف مخلوقات و کاملیت می‌رساند. در این مسیر انسان باید با شناخت ماهیت دنیا و مرگ، معنای واقعی زندگی را دریابد و برای رسیدن به سعادت نهایی، دستورات الهی را به کار گیرد. سالک پس از کنار زدن موانع رستگاری به سیر آفاقی و انفسی می‌پردازد که نتیجه‌ی آن شناخت نفس و شناخت خداوند است. وقتی شناخت بنده نسبت به حق کامل گردید، عشق میان خالق و مخلوق مطرح می‌شود. عشقی که در قرآن کریم به عنوان معنابخش زندگی به کار رفته است، عشق حقیقی میان خالق و مخلوق است. عشق الهی رابطه‌ی تنگاتنگی با ایمان دارد و هرچه مراتب ایمان بالاتر رود و خلوص در عمل و عقیده بیشتر شود؛ انسان عاشق غرق در شهود و فنای الهی می‌گردد. عشق میان خالق و مخلوق که شدت یافت، انسان به درجه‌ی قرب می‌رسد تا حدی که از فرایض برتر رفته و با نوافل پیش می‌رود. جنبه‌ی دیگر زندگی انسان با جهان هستی ارتباط دارد و از آن معنا می‌گیرد، که از طریق عشق و تجلّی جمال و جلال الهی در عالم هستی خود را نمایان می‌سازد. در فصل چهارم، پس از بیان ادوار تفکر هندو، اصول و مبانی کلی هندوئیزم و اهداف چهار‌گانه: کامه، ارته، موکشه و درمه، به توضیح طرق چهار‌گانه‌ی رستگاری هندو از قبیل؛ جنانه‌مارگه، کرمه-مارگه، بهکتی‌مارگه و یوگه‌مارگه و روابط میان این چهار طریق پرداخته شده است. با معرفی دوره‌ی حماسی به اهمیت و محتوای کتاب گیتا می‌رسیم که جنگ میان دو قوم کوروها و پاندوها، با دلاوری ارجونا به کمک کریشنای ارابه‌ران است. از لحاظ رمزی و سمبلیک، این منظومه همان سیر انفسی و آفاقی است که در مبارزه با نفس برای همه‌ی انسان‌ها امکان‌پذیر است. گیتا در آموزه‌های خود از مکاتبی چون؛ ویشنوئیزم، بودیسم، سانکهیه، یوگا و ودانته تأثیر پذیرفته است. انسان‌شناسی گیتا، انسان را به شناخت نفس خارج از نظام طبقاتی و جنسیت رهنمون می‌سازد. با یافتن خاستگاه آئین بهاگاواتا و بهکتی رابطه‌ی بهکتی را با سه طریق دیگرِ رسیدن به موکشه و رستگاری بررسی کرده و سپس تفاسیر متفاوت از بهکتی به خصوص تفاسیر دو مفسر بزرگ، شانکارا و رامانوجه، را بیان کرده و در نهایت رابطه‌ی بهکتی و معناداری زندگی را در گیتا کشف می‌کنیم. با مقایسه‌ی مولفه‌های قرآنی و گیتایی در معناداری زندگی به وجوه اختلاف و اشتراکی می‌رسیم که هر کدام به صورت مجزا بیان می‌شود.کلید واژه‌ها: معنای زندگی، ساحات وجودی، عشق، ایمان، انسان کامل، گیتا، بهکتی، آواتارا، طریق عمل، معرفت.
  • تعداد رکورد ها : 2