جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
مرور
>
مرور پدیدآورندگان
>
وصفی, محمدرضا (استادیار دانشگاه تهران)
جستجو در
عنوان
پدیدآورنده
توصیفگر
موضوع
ناشر
زبان
نوع منبع
رشته تحصیلی
مقطع تحصیلی رساله تحصیلی
تاریخ
محل
جستجو در متن
همه موارد
برای عبارت
مرتب سازی بر اساس
عنوان
نویسنده
جنس منبع
محل
ناشر
تاریخ تغییر
و به صورت
صعودی
نزولی
وتعداد نمایش
5
10
15
20
30
40
50
فرارداده در صفحه باشد
جستجو
خروجی
چاپ نتایج
Mods
Dublin Core
Marc
MarcIran
Pdf
اکسل
انتخاب همه
1
تعداد رکورد ها : 10
عنوان :
پایههای هستیشناختی نظریۀ اخلاق اطلاعات فلوریدی
نویسنده:
مهدی شقاقی، محمدرضا وصفی، محسن جوادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
چکیده
زبان :
فارسی
چکیده :
مقاله حاضر قصد دارد که با جستجوی ریشههای هستیشناختی نظریۀ اخلاق اطلاعات فلوریدی، فهم عمیقتری را در باب پیشفرضهای آن در باب خدا، انسان و جهان به دست دهد. روش این مقاله، سندی (Documentary Research) و رویکرد آن تحلیل مفهومی (Conceptual Analysis) است. برای باز کردن یک مفهوم یا ارائه تحلیلهای بدیل دربارۀ آن، با استفاده از روش سندی مستندات اصلی که پایۀ استدلال هستند، جمعآوری کرده و با تکیه بر آنها، مفاهیم موجود تحلیل و نقد، و مفاهیم جدید بسط داده میشوند. بنیادهای هستیشناسانه نظریۀ اخلاق اطلاعات فلوریدی در کنار اینکه بر پایۀ ارزش ذاتی موجودات بنا شده است، ابژهمحور و هستیمحور میباشد و نگاه حداقلی به حق «بودن» بهمثابه حق پایه هر موجود دارد و این نگاه هستیشناسانه بر پایه نظریه معرفتشناختی رئالیسم ساختاری اطلاعات و نیز برداشت وی از مفهوم «شرور» به مثابه آنتروپی بنا شده است. او کنشگر اخلاقی در عصر اطلاعات را همانند خدا دارای شأن صانعیت میداند که مسئول حراست از محیط اطلاعاتی ساخته خویش است. مفهوم «مسئولیت» کنشگر اخلاقی در نظریه اخلاق اطلاعات فلوریدی با برداشته شدن تأکید از «انسان» به مفهوم «پاسخگویی» نقل مکان میکند. این برابری هستیشناختی میان انسانها و سایر موجودات ناشی از غفلت از هستی در نظر هایدگر است که با از دست رفتن ابعاد موقعیت و مکان در تعریف ریاضیاتی از جهان و همسطح دیده شدن همۀ موجودات در بُعد زمان در ریاضیات جبری ناشی شده است
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 7 تا 29
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تکیه بر عقل نقاد
نویسنده:
محمدرضا وصفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
متن
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
مقالات ژورنالی
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
کشف فحوای نص در مسیر تاریخ
نویسنده:
نصر حامد ابوزید؛ مصاحبه کننده: محمدرضا وصفی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
یافتن الگویی پویا و اجتهادی برای باز تعریف اندیشه دینی
نویسنده:
محمدرضا وصفی، محمد ارکون
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
چه درکی باید از سنت داشت ؟
نویسنده:
حسن حنفی؛ مترجم: محمدرضا وصفی
نوع منبع :
ترجمه اثر , کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی تاریخی خاندان پیامبران در قرآن و مقایسه آن با عهدین
نویسنده:
سیدروحاله شفیعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
کتاب مقدس (عهدین)
,
خاندان
,
قرآن
,
بینامتنیت (زبان شناسی)
,
معارف اسلامی
,
پیامبر
,
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
قرآن
,
بررسی تاریخی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
چکیده :
در ادیان ابراهیمی، پیامبران بهعنوان آفریدگانی زمینی که دارندگان پیامهای آسمانی هستند، جایگاهی بسیار والا دارند؛ گرچه سر بر آستان آسمان میسایند، امّا گام بر زمین میزنند، و با زمینیان میزیند. همازاینروی؛ چون همهی زمینیان، در مردمان پیرامون خود، کسانی دارند که با ایشان در پیوند بستگی و خویشاوندی هستند. از همینجا، زمینهی پیدایش چنین پژوهشی فراهم میگردد. از سویی، بهعنوان یک مسلمان، میدانم که؛ در آیین اسلام و بهنزد مسلمانان، خاندان پیامبر(ص) از جایگاه بسیار بالایی برخوردارند، و از سوی دیگر، میدانم که؛ اسلام یکی از سه دین ابراهیمی است؛ سه دینی که پیوندهای نزدیکی با هم دارند، و با همهی ناهمگونیهای کوچک و بزرگ، در بسیاری از آموزههای بنیادین، همسانیهای معنیدار بسیاری نیز دارند. پرسش از کشیدهشدن یا نشدن دامنهی این همسانیها به مفهوم و مصداق خاندان پیامبران ابراهیمی، و اینکه آیا چنین جایگاه و کارکردی، ویژهی دین اسلام است یا امری مشترک میان ادیان ابراهیمی است؟، زمینهی پیدایش این پژوهش است.ب: مبانی نظری(شامل مرور مختصری از منابع، چارچوب نظری، پرسشها و فرضیهها): برپایهی آموزههای متون محوری ادیان ابراهیمی؛ از دیدگاه مصداقی، چه نسبتی میان خاندان پیامبران برقرار است؟ آیا ادیان ابراهیمی، بر مصداقهای خاندان پیامبران، اشتراک دارند؟ آیا این سه دین، به کسانیکه با پیامبران پیوند خویشاوندی دارند، به یک گونه مینگرند؟ کدام گونه از گونههای پیوندهای خویشاوندی با پیامبران، از اهمّیت بیشتری برخوردار است؟ از دیدگاه مفهومی، آیا خاندان پیامبران دارای کارکرد(ها) و جایگاه ویژهای هستند؟ اگر آری؛ این جایگاه و کارکرد(ها) چیست؟ آیا با جایگاه و کارکرد خود پیامبران، همانند است؟ دربارهی این مفهوم، چه نسبتی میان خاندان پیامبران برقرار است؟ آیا خاندان همهی پیامبران، از این ویژگیها و کارکردها برخوردار هستند؟ آیا میتوان برپایهی آموزههای قرآن و کتابمقدّس، به کارکرد(ها) و جایگاه ویژهی مشترکی میان خاندان پیامبران ادیان ابراهیمی باور داشت؟ همسانیها و ناهمسانیها چیست؟ آیا در ساختار دستگاه اندیشهی این ادیان، ریشه دارند؟ آیا این ویژگیها و کارکردها، تنها به خاندان پیامبران اختصاص دارد، یا دیگران نیز از آنها برخوردار هستند؟ آیا میتوان از این رهگذر، گزارههای تازهای دربارهی مبانی و نسبتهای آموزههای بنیادین ادیان ابراهیمی، بهدست داد؟ پیشپندار من در این پژوهش، مشترکدانستن مفهوم و مصداق خاندان پیامبران، در کتابمقدّس و قرآن است. بهدیگر سخن، در آغاز چنین میپندارم که؛ خاندان پیامبران در قرآن و کتابمقدّس، از پیوندی نزدیک برخوردار هستند، و این مفهوم، در میان ادیان ابراهیمی مشترک است. همچنین، میپندارم که خاندان پیامبران در دستگاه اندیشهی ادیان ابراهیمی، دارای جایگاه و کارکردهای ویژهای هستند، و جایگاه و کارکردهای پیامبران و خاندان آنان، از نسبتهای معنیداری برخوردار است. نیز، میپندارم که؛ خاندان همهی پیامبران، از چنین ویژگیها و کارکردهایی برخوردار هستند؛ امّا دیگران را از ویژگیها و کارکردهای اختصاصی خاندان پیامبران، بیبهره میپندارم. تلاش میکنم برپایهی روشهایی که در بخشهای آینده بازگو خواهم نمود، فرضیهی خود را سنجیده، و آن را بهسامان کنم.پ: روش تحقیق(شامل تعریف مفاهیم، روش تحقیق، جامعهی مورد تحقیق، نمونهگیری و روشهای نمونهگیری، ابزار اندازهگیری، نحوهی اجرای آن، شیوهی گردآوری و تجزیه و تحلیل دادهها): این پژوهش، پس از معرّفی روشهای تاریخی و تطبیقی، و الگوی نشانهشناختی بینامتنیت(Intertextuality)، به بررسی تطبیقی خاندان پیامبران در قرآن و عهدین میپردازد. در قرآن و کتابمقدّس، به تعبیرهایی برمیخوریم که؛ از ترکیب دو واژهای پدید میآیند، که یکی نشانگر نام یک پیامبر، و دیگری نشانگر گونهای پیوند خویشاوندی است. خاندان پیامبران، یکی از بخشهای برجستهی گزارشهای تاریخی کتابمقدّس؛ بهویژه عهد قدیم را، پدید میآورد. این گزارشها، گسترهی پهناوری از گونههای پیوندهای خویشاوندی را دربرمیگیرند. بازتاب بخشهایی از این گزارشها، در عهد جدید هم دیده میشود. قرآن نیز، بیآنکه در بسیاری از نمونهها همچون کتابمقدّس؛ به بازگویی جزییات بپردازد، بر این حقیقت که؛ پیامبران نیز همچون دیگر انسانها؛ دارای همسر و فرزند بودهاند، تأکید میکند.ت: یافتههای تحقیق: ابراهیم(ع)، برجستهترین پدر باواسطهی پیامبران است. قرآن و کتابمقدّس، دستکم در شش نمونه(یعقوب(ع)، داود(ع)، سلیمان(ع)، زکریّا(ع)، یحیی(ع) و عیسی(ع))، به او بهعنوان پدر باواسطهی پیامبران، اشاره میکنند. چنین پیوندی، در میان پیامبران پیشاابراهیمی و پیامبران ویژهی قرآن، دیده نمیشود.قرآن و کتابمقدّس، در بیشتر نمونهها، از پدران بیواسطهی پیامبران ابراهیمی، چهرهی نیکویی بهدست میدهند. برجستهترین نمونهی منفی پدر بیواسطهی پیامبران، پدر ابراهیم(ع) است. قرآن و کتابمقدّس، او را بتپرست میدانند. بدینترتیب، ابراهیم(ع)، نمونهی والای ایستادگی دربرابر پندارهای نادرست پدران(بتپرستی)، و آغاز یک راه نو(یگانهپرستی) است. بااینهمه؛ دستگاه اندیشهی اسلامی تلاش میکند، تا پدر ابراهیم(ع) را برکنار از این گناه، بهشمار آورد. اوج پیوند پدر بیواسطهی پیامبران در کتابمقدّس و قرآن، از ابراهیم(ع) تا یوسف(ع) دیده میشود. در این نمونه، با چهار نسل پیاپی از پدران و پسرانی برخورد میکنیم که همگی پیامبر هستند. چنین فشردگیای هرگز تکرار نمیشود. بااینهمه؛ نمیتوان این نمونه را بهمعنی انتقال کارکردهای پیامبرانه از پدر به پسر، دانست. زیرا گرچه کتابمقدّس و قرآن، از کارکردهای معرفتی و مسئولیتی ابراهیم(ع) سخن میگویند؛ امّا نشانهای از کارکردهای مسئولیتی پیامبرانهی اسحاق(ع) و یعقوب(ع)، در آنها دیده نمیشود. یوسف(ع) نیز در کتابمقدّس و قرآن، از کارکردهای معرفتی و مسئولیتی پیامبرانه، برخوردار نیست. دیگر پیوند پدر-پسر میان دو پیامبر، در نمونهی داود(ع) و سلیمان(ع) دیده میشود. این پیوند، در عهد قدیم و قرآن، از جایگاه ویژهای برخوردار است؛ امّا عهد جدید چندان به سلیمان نمیپردازد، و برای نشاندادن مسیحابودن عیسی(ع)، بر پیوند باواسطهی او با داود(ع)، تأکید مینماید. زکریّا(ع) نیز در جایگاه پدر یحیی(ع)، چهرهی مثبتی در عهد جدید و قرآن دارد. هرچند؛ عهد جدید، بیشتر به الیزابت؛ و قرآن بیشتر به زکریّا(ع) میپردازند.کتابمقدّس و قرآن، چندان به مادران پیامبران نمیپردازند. بااینهمه؛ مادران پیامبران، همواره از چهرهی مثبتی برخوردارند. برای نمونه؛ قرآن، آمرزشخواهی نوح(ع) برای مادر خود را گزارش میکند. مادران پیامبران، ازبرای زاییدن آنان(الیزابت و مریم(س))، و تلاش برای زندهنگهداشتن آنان(یوکابد)، ستوده میشوند. بااینهمه؛ نمیتوان این کارکردهای همگانی را، برخوردار از معنی ویژهی الاهیاتی بهشمار آورد. امّا عهد قدیم، دستکم در سه نمونه(سارا، ربهکا و بتشبع)؛ نقش سرنوشتساز رساندن کارکردهای پدران پیامبران به یکی از فرزندانشان را، برای آنان برمیشمارد. در نمونهی راحیل و یوسف(ع) نیز، فرزندِ همسرِ دوستداشتنی یک پیامبر(یعقوب(ع))، از دیگر فرزندان او، برتر میشود. گرچه عهد جدید، برجستگی ویژهای را برای مریم(س) برنمیشمارد. امّا دستگاه اندیشهی مسیحی، رفتهرفته جایگاه او را بالاتر میبرد؛ کارکردهای عیسی(ع) را به او نیز گسترش میدهد، و حتّا در برخی خوانشها؛ او را مادر خدا بهشمار میآورد. قرآن، مریم(س) را بندهی برگزیدهی خدا، و برترین زن جهان میخواند، امّا روا نمیدارد که؛ ویژگیهای مانند دوشیزهزایی، زمینهی پدیدآمدن پندارهای فراانسانی دربارهی او را فراهم آورند.برادران و خواهران پیامبران، از گونههای نهچندان مهمّ پیوندهای خویشاوندی آنان بهشمار میروند. تنها پیوند برادری باواسطه با پیامبران، در نمونهی یوسف(ع) و دیگر پسران یعقوب(ع) دیده میشود، که میتوان آن را از گونههای کمیاب بهشمار آورد. در این نمونه؛ برادران باواسطهی یوسف(ع)، از آن روی که بر برادر خویش رشک میبرند، از چهرهی مثبتی برخوردار نیستند. برادران بیواسطهی عیسی(ع) نیز چهرهی چندان مثبتی ندارند، و در میان آنان؛ تنها یعقوب، به او ایمان میآورد، و از رسولان برجستهی او میشود. بااینهمه؛ یعقوب، از جانشینی عیسی(ع) بهرهای ندارد، و کارکرد معرفتی او نیز، بهاندازهی دیگر رسولان است. تنها نمونهی مثبت پیوند برادری با پیامبران، میان موسی(ع) و هارون(ع) دیده میشود. در این نمونه؛ هارون(ع)، از برخی کارکردهای مسئولیتی و معرفتی، و همهی کارکرد کهانتی موسی(ع) برخوردار میشود، و در یک موقعیّت(رفتن موسی(ع) به بالای کوه سینا)، نیز جانشین او میگردد. خواهر بیواسطه نیز، از دیگر گونههای کمیاب پیوندهای خویشاوندی پیامبران است، و تنها در نمونهی مریم-موسی(ع) دیده میشود. این گونه، از اهمّیت چندانی برخوردار نیست.همسران پیامبران پیشاابراهیمی در قرآن و کتابمقدّس، چهرهی چندان نیکویی ندارند. آنان به گناه آلوده میشوند، و ازبرای آن کیفر میشوند. کتابمقدّس، بار گناه آدم(ع) را بهدوش حوّا میافکند، امّا قرآن چنین دیدگاهی را نمیپذیرد. چهرهی همسران پیامبران ابراهیمی، روشن و نیکوست؛ امّا کمبود بزرگی مانند نازایی، ویژگی برجستهترین چهرههای آنها(سارا، ربهکا، راحیل، الیزابت) است. کتابمقدّس، کمبود فرزندنداشتن پیامبران را، بهگردن همسران آنان میاندازد. گویی خودِ پیامبران، هرگز نابارور نبودهاند. همچنین، عهد قدیم از همسران غیراسرائیلی پیامبران ابراهیمی(هاجر، همسران سلیمان(ع))، چهرهای منفی بهدست میدهد.فرزندان بیواسطهی پیامبران، در کتابمقدّس و قرآن، از جایگاه الاهیاتی ویژهای برخوردار هستند. در این میان؛ فرزندان بیواسطهی پسر، همواره اهمّیت بیشتری نسبت به دختران دارند. برای نمونه؛ دختران آدم(ع)، لوط(ع) و یعقوب(ع)، اهمّیت چندانی ندارند. امّا این همهی سخن نیست. گناه و چالشهای درونخاندانی، دو ویژگی برجستهی فرزندان بیواسطهی پیامبران است. پسر آدم(ع)(قابیل) بر پسر دیگر او(هابیل) رشک میبرد، با او میستیزد، و دست خود را به خون او میآلاید. یکی از پسران نوح(ع)(حام/کنعان) گناه میکند و تباه و روسیاه میشود. چالشهایی میان پسران ابراهیم(ع)(بر سر وراثت)، و پسران اسحاق(ع)(بر سر برکت) درمیگیرد. پسران یعقوب(ع) نیز، بر برادرشان؛ یوسف(ع)، رشک میبرند، و تلاش میکنند جان او را بگیرند، و با سرنوشت او بازی کنند. ازسوی دیگر؛ در برخی نمونهها(ابراهیم(ع)، اسحاق(ع) و زکریّا(ع))، پیامبران، سالها بیفرزند زندگی میکنند؛ امّا سرانجام خدا آنان را بارور، زنانشان را زایا و فرزندانشان را فراوان و نیکوکار میکند، و شگفت آنکه؛ از این رهگذر، ادیانی پدید میآیند، که تا به امروز نیز، در طول و عرض تاریخ و جغرافیا، ادامه دارند. گویی فرزندان بیواسطهی پیامبران، بازتاب آفاقی و انفسی، و آیینهی تمامنمای ستیز هموارهی نیکی و بدی در درون و برون آدمی هستند. امّا خدا، همواره بهیاری فرزندان نیکوکار پیامبران میشتابد، و آنان را بر فرزندان گنهکار پیامبران، پیروز میگرداند. بدینترتیب، از نگاه ادیان ابراهیمی؛ چیرگی فرجامین جهان، با نیروهای نیکی و راستی است.فرزندان باواسطهی پیامبران، یکی از برجستهترین گونههای پیوندهای خویشاوندی آنان هستند. مهمّترین ویژگی این پیوند، امکان استمرار تاریخی، و گسترش آن به همهی پیروان پیامبران است. قرآن و کتابمقدّس، پیوند فرزند باواسطه با دو شخصیّت را، بسیار ارزشمند میدانند؛ ابراهیم(ع) و یعقوب(ع). عبرانیان و اعراب، همگی فرزندان باواسطهی ابراهیم(ع) هستند. عهد جدید و قرآن تلاش میکنند، تا نسبت عیسی(ع) و محمد(ع) را به ابراهیم(ع) برسانند، و آنان را فرزندان باواسطهی او بدانند. یهودیان، خود را فرزندان باواسطهی یعقوب(ع) میدانند؛ نگاهی که در آموزهی پیوند خویشاوندی ویژهی آنان با خدا، و برتری نژادی آنان، ریشه دارد. عهد جدید و قرآن، این گونه پیوند را(چه با ابراهیم(ع) و چه با یعقوب(ع)) بهخودیخود ارزشمند نمیدانند. عهد جدید، عیسی(ع) را فرزند باواسطهی داود(ع) نیز میداند، امّا قرآن دراینباره خاموش است. در نمونهی موسی(ع)، اهمّیت فرزندان باواسطه بیشتر روشن میشود. زیرا او از این گونهی پیوندهای خویشاوندی، برخوردار نیست، و جایگاه کهانت موروثی او، به فرزندان و نوادگان هارون(ع) بخشیده میشود.برجستهترین بازتاب پیوند فرزند مجازی با پیامبران، در چارچوب آموزهی گناه نخستین؛ به خوانش دستگاه اندیشهی مسیحی از پیوند انسانها با آدم(ع)، و انتقال موروثی گناه او به فرزندان مجازیاش، بازمیگردد. قرآن، هرگز چنین آموزهای را نمیپذیرد، و در دستگاه اندیشهی یهودی نیز چنین دیدگاهی بهچشم نمیخورد.پیوند برادران مجازی، در پیامبران ابراهیمی دیده نمیشود. این گونه پیوند خویشاوندی، تنها در میان پیامبران پیشاابراهیمی و پیامبران ویژهی قرآن، دیده میشود. عهد قدیم، پیوند برادری مجازی با پیامبران را بهکار نمیبرد، و حتّا در برخی نمونهها(لوط(ع))، آن را انکار میکند. این رویکرد، یکی از روشنترین بازتابهای آموزهی پیوند خویشاوندی ویژهی خدا با نژاد یهود، و برتری نژادی آنان است. عهد جدید، پیروان و شاگردان عیسی(ع) را، برادران مجازی او میخواند، و این گونه پیوند را ارزشمند بهشمار میآورد. قرآن، از چنین پیوندی سخن بهمیان نمیآورد. بااینهمه؛ پیوند برادری مجازی، در پیامبران ویژهی قرآن، بسیار پررنگ است، و در هر سه نمونه(هود(ع)، صالح(ع)، شعیب(ع)) دیده میشود. از گزارشهای قرآنی چنین برمیآید که؛ برادران مجازی پیامبران، نماد مردم همروزگار آنان هستند؛ مردمی که پیامبران، آنان را بهسوی راه خدا و دستکشیدن از گناه، فرامیخوانند. بدینترتیب؛ قرآن، این گونه از پیوند خویشاوندی با پیامبران را، بهمعنی همدینی و پیروی از آنان نمیداند، و به ارزش الاهیاتی آن، اشاره نمیکند.پیوند خاندان مجازی، ویژهی پیامبران ابراهیمی(ابراهیم(ع)، یعقوب(ع) و داود(ع)) است. عهد قدیم، بنیاسرائیل را خاندان مجازی پیامبران میداند. عهد جدید و قرآن، چنین نگاهی را نمیپذیرند، و تنها پیروان راستین پیامبران را، بهعنوان خاندان مجازی آنان، میپذیرند. قرآن، بر بهدستدادن چهرهای نیکو از خاندان مجازی این پیامبران، و فراخواندن آنان بهسوی ایمان، نیکوکاری و شکرگزاری بهدرگاه الاهی، تأکید میکند، و همواره عنصر ایمان و نیکوکاری را بخش جداناشدنی چنین پیوندی، میداند. بدینترتیب؛ قرآن، همهی پیروان راستین ادیان ابراهیمی و فرزندان و نوادگان نیکوکار ابراهیم(ع) را، گذشته از نقشهای خانوادگی(همسر، فرزند، ...)، جنسیّت، و نسبت، بهعنوان اعضای خاندان او، میستاید.پیوند خویشاوندی خاندان حقیقی پیامبران، تنها در نمونههای پیامبران پیشاابراهیمی، موسی(ع) و هارون(ع)، و نیز در پیامبران ویژهی قرآن، دیده میشود. خاندان حقیقی موسی(ع)، جایگاه ویژهای در کتابمقدّس و قرآن ندارند. خاندان حقیقی هارون(ع) در کتابمقدّس، ازبرای کارکرد کهانتی اهمّیت مییابند. قرآن، چنین کارکردی را نمیپذیرد؛ پس خاندان حقیقی هارون(ع) در قرآن، ارزش چندانی ندارد. قرآن، پسر گناهکار نوح(ع) را نیز از خاندان حقیقی او جدا میکند. بدینترتیب، قرآن؛ نیکوکاران خانواده و پیروان پیامبران غیرابراهیمی را خاندان حقیقی آنان میداند. کتابمقدّس و قرآن، پیوستن به خاندان حقیقی پیامبران را؛ آرمانی بلند و انجامی ارزشمند بهشمار میآورند، که رستگاری و نیکفرجامی را بهارمغان میآورد. قرآن، همواره در کنار نزدیکترین اعضای خانواده(همسر و فرزندان بیواسطه)؛ پیروان پیامبران را نیز، از خاندان ایشان، بهشمار میآورد، و بدینترتیب؛ پیوستن حقیقی مومنان به خاندان آنها را میپذیرد.عهد قدیم، پیوند ویژهی خدا-انسان را در چارچوب آموزهی برتری نژادی یهود، و عهد جدید آن را در چارچوب دو آموزهی پسر خدا بودن عیسی(ع) و جانشینی کلیسا بهجای اسرائیل، نشان میدهد. اهمّیت خاندان پیامبران در دستگاه اندیشهی یهودی و مسیحی، در همین راستاست. امّا قرآن، چنین آموزههایی را نمیپذیرد، و تلاش میکند تا چهرهای خردورزانه و نیک، از مفهوم خاندان پیامبران بهدست دهد. بااینهمه؛ قرآن، این مفهوم را، بهخودیخود ارزشمند نمیداند. رویکرد قرآن دربارهی پیامبران ویژهی خود(هود(ع)، صالح(ع)، شعیب(ع))، بهترین گواه این مدّعاست. اشارهنکردن قرآن به خاندان اسماعیل(ع) نیز میتواند نشانگر همین گرایش باشد.برآیند بررسیهای این پژوهش نشان میدهد؛ نقشهای اعضای خاندان پیامبران در نسبت با آنان، از شخصیّت جداگانهی آنان مهمّتر است. بهدیگر سخن؛ یک فرد میتواند در یک جایگاه و پیوند با پیامبران، چهرهای برجسته و ارزشمند داشته باشد؛ امّا همان فرد در جایگاه و پیوند دیگری، از چنین چهرهای برخوردار نباشد. برای نمونه؛ بااینکه یوکابد، هم مادر هارون(ع) و هم مادر موسی(ع) است؛ امّا تنها ازبرای تلاش برای نجات جان موسی(ع) است، که ستوده میشود. فرزندان یعقوب(ع)، همان برادران یوسف(ع) هستند، امّا در جایگاه فرزندان یعقوب(ع)؛ چهرهای مثبت، و در جایگاه برادران یوسف(ع)؛ چهرهای منفی دارند.آیا خاندان پیامبران در کتابمقدّس و قرآن، همواره ارزشمند هستند؟ آیا خاندان همهی پیامبران، جایگاه و کارکردهای برجستهای دارند؟ آیا با بالارفتن جایگاه یک پیامبر، جایگاه خاندان او هم بالا میرود؟ پاسخ این پژوهش به این پرسشها، منفی است. زیرا در برخی نمونهها(ادریس(ع)، ایّوب(ع) و الیاس(ع) و الیسع(ع) و یونس(ع))؛ کتابمقدّس و قرآن، هیچ گزارشی از خاندان پیامبران بهدست نمیدهند. رویکرد قرآن به پیامبران ویژهی خود(هود(ع)، صالح(ع) و شعیب(ع)) نیز همینگونه است. از همهی اینها فراتر؛ نمونهی موسی(ع) است. بااینکه او، در دستگاه ادیان ابراهیمی، از جایگاهی بلند و اهمّیتی فراوان برخوردار است، بهگونهای که الگوی پیامبران و آینهی تمامنمای پدیدهی پیامبری بهشمار میرود؛ امّا خاندان او هرگز از جایگاه و کارکردهای برجستهای، برخوردار نیستند. گزارشهای کتابمقدّس و قرآن دربارهی خاندان موسی(ع)، بسیار کوتاه و گذراست. کارکرد مسئولیتی او، به یوشع میرسد؛ کسی که از خاندان او نیست. همچنین، بخش کوچکی از کارکرد معرفتی او؛ در چارچوب کهانت خاندانی، به الیعزر؛ فرزند هارون(ع)، میرسد. همچنین، نمونههای موسی(ع) و الیاس(ع) نشان میدهند؛ ممکن است پیامبری از جایگاه بسیار بلندی برخوردار باشد؛ امّا خاندان او دارای اهمّیت چندانی نباشند، و حتّا هرگز از آنان یاد نشود.آیا همواره جایگاه و کارکردهای پیامبران به خاندان ایشان منتقل میشود؟ پاسخ منفی است. انتقال جایگاه و کارکردهای پیامبران به خاندانشان، پدیدهای است که تنها در میان پیامبران ابراهیمی دیده میشود. برای نمونه؛ برکت الاهی ابراهیم(ع)، به خاندان او منتقل میشود، و کارکردهای مسئولیتی(پادشاهی) و معرفتی(دانش الاهی) داود(ع)، به سلیمان(ع) میرسد. امّا کارکرد مسئولیتی(رهبری) موسی(ع)، به اعضای خانداناش منتقل نمیشود. جایگاه پیامبرانهی الیاس(ع) به الیسع(ع) میرسد؛ کسی که از خاندان الیاس(ع) نیست. بااینهمه؛ در بیشتر نمونهها، انتقال بخشهایی از جایگاه و کارکردهای پیامبران به خاندان خود؛ بهویژه فرزندان(پسران) بیواسطه، دیده میشود. راستای بردار انتقال جایگاه و کارکردهای پیامبران، همواره ازسوی نسل گذشته(پدران) بهسوی نسل آینده(پسران) است. تنها نمونهی خلاف، در انتقال معکوس جایگاه و کارکردهای عیسی(ع) به مریم(س)، دیده میشود. عهد جدید، کارکرد مسئولیتی عیسی(ع) را به کسی واگذار نمیکند، امّا دستگاه اندیشهی مسیحی، مریم(س) را نیز از شفاعت برخوردار میداند. کارکرد معرفتی عیسی(ع)، به پتروس میرسد؛ کسی که از خاندان او نیست. این کارکرد، به سرپرستان کلیساهای مسیحی منتقل میشود، و تا به امروز نیز ادامه مییابد.ث: نتیجهگیری و پیشنهادات: خاندان پیامبران، بخش مشترک بسیار مهمّی از متونمقدّس ادیان ابراهیمی را پدید میآورند. در همین راستا پیشنهاد مینماید؛ با پذیرش روش بهکارگرفتهشده در این پژوهش؛ 1) به مقایسهی موضوع پژوهش با متون قدّس دیگر ادیان؛ بهویژه اوستا و بازتاب آن در دستگاه اندیشهی زردشتی پرداخته شود، 2) به بررسی و پردازش دادههای قرآنی و حدیثی پیرامون خاندان پیامبر اسلام(ص)، پرداخته شود.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
نقش معنویت در ارتقاء امنیت اجتماعی با رویکرد قرآنی
نویسنده:
محبوبه میرصادقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
علوم سیاسی
,
معنویت
,
قرآن
,
اخلاق
,
علوم سیاسی
,
قانون اساسی
,
معارف اسلامی
,
امنیت اجتماعی
,
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
قرآن
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
چکیده :
انسان درپی گمگشته ها ورازهای طبیعت،سواربرمرکب علم وفناوری هنوزموفق به یافتن گمگشته ی وجود خود نشده و احساس پوچی و افسردگی و بی معنایی او را رها نکرده است.گویی درپس همه ی اینها به دنبال راه نجاتی ازدنیای مادی است که شاید فردایی بهتررا برای او رقم بزند. منشأ معنویت انسان به حکم آیه ی "نفخت فیه من روحی" که شعله های حیات روحانی انسان در وراء جسم ظاهرش فروزان است و ازسویی دلایل سه گانه ی قرانی، عقلی وعلم حضوری براستقلال و تغایر روح ازبدن دلالت دارد.معنویت موردبحث ما، علاوه برنفی خصلت های نفسانی که ماهیتی ضد رشد دارند، درصدد اثبات وایجاد ملکات اخلاقی برمی آیدکه به صورتی فعال وتهاجمی درمواجهه بافرهنگ ابتذال ازموضع گیری مشخص وپابرجا برخوردار است. معنویت واخلاق پاسخی قوی، جامع وآرامش بخش به این معمای پیچیده ی خلقت است. به قولی "کسی که بداندچرازندگی می کند، قادراست با هرچگونگی بسازد."از طرفی مفهوم امنیت قدمتی به وسعت تاریخ بشر دارد واز جهتی بر مفهوم اجتماع وجامعه نیز تقدم دارد، در این راستا ، توجه به ایمان وامنیت قابل تأمل می باشد.دراین پژوهش تلاش شده تا به پرسش های اساسی مطرح درباره یموضوع پاسخ داده شود، از قبیل اینکه ؛ نقش جوامع دیندار در تامین وارتقاء امنیت اجتماعیجامعه چقدر است ؟نقش پایبندی افراد به ارزشها و عقاید برگرفته از متون دینی در ایجاد و ارتقاء امنیت اجتماعی تا چه میزان است ؟اجرای قوانین حاکم در جامعه مبتنی بر اصول اخلاقی ومعنوی و عمل براساس راهکارهای دینی تا چه حد در تامین امنیت اجتماعی موثر خواهد بود؟ پیوند بین موضوع معنویت وبه طور خاص دین با موضوع حساس وقابل تأمّل عصر حاضر چون ، امنیت اجتماعی ، پیوند دو مسئله ی حساس و جدانشدنی در جامعه ی ماست ،که رابطه ی ظریف آن به جهت آثار اجتماعی فوق العاده یدین قابل بررسی خواهد بود .از آنجا که بسیاری از افراد جامعه ی ایران مسلمانانی هستند که خود را مکلّف به رعایت اصول و تکالیفی می دانند که از سوی دین مبین اسلام و توسط فقهای حکومت اسلامی بنا به شرایط اجتماعی جامعه ودر قالب احکام ثانویه صادر واعمال می شود ودر یکایک زوایای زندگی فردی واجتماعی آنها قابل لمس ومحسوس می باشد. از این رو بررسی این قوانین واصول وراهکارهای موثر در آنها به پیوست با خصوصیات ذاتی و فطری انسان ها قابل تأمّل می باشد.قرآن کریم نیز به جهت شناخت جامعی که از انسان بدستما داده است ، راهکار های متناسب با فطرت او را نیز چه برای زندگی فردی او وچه زندگی اجتماعی وی ، در نسخه های گوناگون پیچیده است.اما در کنار پژوهش های انجام شده در باب بررسی آیات ، روایات ، نظرات و راهکار های قرآن کریم وائمه معصوم(ع) در امنیت جامعه، محقق نیز در این پژوهش تلاشنموده تا به طور خاص دیدگاه های اجتماعی قرآن آن هم در ارتقاء امنیت اجتماعی به عنوان جزئی حساس ومهم از امنیت ( ملّی ، سیاسی و...) را مورد بررسی قرار دهد. امید است نتایج و گزارشات این تحقیق مورد استفاده ی دیگر محققان و دانشجویان هرچند در مراحل ابتدائی آنان قرار گیرد. ضرورت تحقیق عرصه امنیت ،عرصه ی بسیار پیچیده و حساسی است .پهنه این مفهوم ، عرصه تصمیم سازی ،کنش و واکنش های حرفه ای است . هر پدیده امنیتی یا با تهدید است ویا با فرصت هایی قرین است ودر چنین بستری ، بازیگران همه در پی کسب خیرو دفع ضررمی باشند . ( سیف زاده،1383، 35 )بسیاری از سیاستمداران معتقدند که در نظم نوین جهانی ضرورتا آسایش وامنیت برقرار نخواهد شد ، زیرا قدرتهای بزرگ و سلطه گر تنها از طریق بهره گیری از شرایط بحرانی می توانند از روند دموکراتیزه شدن وتوسعه دیگرکشورها بکاهند ، تا ازآن طریق با فرار سرمایه ها ومغزها هم رانت خواری کنند و هم این کشورها را در وضعیت نامطلوب جنوبی گری نگه دارند. ( همان ،ص 87 )و اما از آنجا که در تعریف معنویت آن را روشی برای زندگی ، بودن و کسب تجربه دانسته اند ،به طور خاص در معنویت فطری ،انسان وجودش از فضایل اخلاقی سرشار می شود وبا تحمل سختی ها به آسایش وامنیت بیشتر می رسد.دراین بین، ارزش معنویت عصرجدید بیشتر در تمرکز آن بر فرد و تجربه ی شخصی او از معنویت نهفتهاست، اما نکته منفی این است که بسیاری از مفاهیم مذهبی، به وسیله معنویت عصر جدید، مجدداً نام گذاری شده واحتمال داردکه به صورت رویکرد سطح خود محور به مذهب در آید. (ویلیام وست ،1383، 102)اما آنچه قابل ذکر است آنکه ؛ برخی به طور کامل نه تنها مذهب ،بلکه معنویترا نفی می کنند وآن را اموری فانتزی وگاه ساخته ی ذهن بشرمی دانندکه بسته به شدّت وابستگی به آن مفاهیم، قوت وضعف یا برجسته شده اند. در جواب چنین افرادی که قائلند معنویت وجود ندارد و نمی توان آن را اندازه گرفت و اصلاً قابل تحقیق نیست می توان گفت : که همین انتقاد درباره ی عشق نیز صدق می کند ، اما اکثر مردم مصراند که عشق حقیقت دارد ، مهم است و اثری عمده و حساس بر زندگی آنها می گذارد . معنویت دست کم برای اقلیت قابل توجهی از مردم جهان ، مهم و حیاتی است و حتی در جامعه ی صنعتی و فرا مدرن نیز ، بر خلاف انتظار از بین نرفته است . معنویت یکی از عناصر بسیار مهم زندگی مردم است ،هر چند تعریف آن برای آنها مشکل باشد . (ویلیام وست ،1383، 189)بشر با بکار گرفتن همه ی نیروهای ادراکی خود در زمینه ی علوم و معارف فلسفی ، حسی و تجربه ی شهودی و عرفانی ، تاریخی ، اخلاقی ، حقوقی و هنر و ادب، یک سلسله عقاید پیدا کرده و یک رشتهمسلک ها و مکتبها ی نظری ، عملی و هنری پدید آورده است . که اگر چه از حیث تعداد متعددند ولی به منزله ی میوه های گوناگون یک باغ اند که هر کدام از طعم ، رنگ ، بو و مزه ی متفاوت با دیگری برخوردارند اما همگی محصول عالم طبیعت اند .قابل توجه اینکه تفکر مذهبی و اخلاقی بهنوبه ی خود جوابگوی نیازهای مذهبی واقعی هستند و در برابر سایر جنبه های زندگی انسانی دارای نوعی استقبال می باشند و به همین دلیل ، می توان تصدیق نمود که راهنمایی ها یی که از طریق مذهب درباره ی زندگی و رفتارها ی انسانی ارائه می شود تنها عکس العملی ایدئولوژیکی از شرایط مادی زندگی نیست ، بلکه این ارائه ی طریق دارای کارکردهای دیگری است که با منطق وساخت زندگی مذهبی سروکاردارد.(گی روشه :،1380، 78)پس دراینجا درراستای رویکرد قرانی به مسئله ی امنیت ، تنها راه برقراری ارتباط با دین و تعالیم آن وآشنایی با زبان دین و بهره گرفتن از آثار و تاریخ باقیمانده ی آن برای نسلحاضر است . به عبارت دیگر برای تحقیق ، بررسی و شناسایی دین به صورت مستقل و دانش پژوهانه ، باید به آثار معتبر دینی مراجعه کرد.به همین سبب دراین تحقیق سعی شده تا با نگاهی دقیق تردرآیات قران کریم،کتاب آسمانی و وحیانی مسلمانان جهان، که به گفته خود آن " تبیان لکل شی " است حقیقت دین وتعالیم آسمانی آن بیش از پیش ودرتوان محقق مکشوف وظاهر گردد. ان شاء الله امید است که مورد بهره برداری نسل حاضر نیز قرار گیرد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
اخلاق زیست محیطی از منظر روایات ائمه معصومین (ع)
نویسنده:
سمانه عزیزی علویجه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
اخلاق زیست محیطی
,
محیط زیست
,
امام معصوم
,
قرآن
,
رفتار اخلاقی
,
معارف اسلامی
,
علم اخلاق
,
حقوق اسلامی
,
قرآن
,
دین اسلام (دامنه ادیان پیشرفته)
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
حقوق محیط زیست ایران
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
حقوق محیط زیست ایران
چکیده :
اخلاق زیست محیطی یکی از زیر مجموعه های اخلاق کاربردی در علم فلسفه به شمار می رود که در دهه های اخیر اهمیت بیشتری نسبت به گذشته پیدا کرده است؛ چرا که زندگی و سلامت جانداران در معرض خطر بحران زیست محیطی کنونی قرار گرفته است. با گذشت زمان ابعاد این فاجعه از انسان ها فراتر رفته و حیوانات و گیاهان و عناصر زیست بوم را هم تحت تاثیر خود قرار داده است. اندیشمندان و بزرگان علم راهکارهای بسیاری برای برون رفت از این بحران پیشنهاد داده اند که یکی از آن راهکارها اخلاق می باشد. در این رساله به بررسی نقش اخلاق در حل بحران محیط زیست پرداخته ایم. اما اینکه اخلاق بر چه مبنایی باید باشد ؟ معیار فعل اخلاقی و کانون ارزش ذاتی از منظر یک نهضت اخلاقی چیست؟ سوالاتی است که همواره در علم اخلاق مطرح بوده است . ما در این رساله، دین را بهترین پیام آور اخلاق معرفی کرده و به تبیین ارتباط بین دین و اخلاق می پردازیم و به طور خاص نظرات دین اسلام را از جهت پاسخگویی به اهمّ مسائل اخلاقی بررسی خواهیم کرد. و در گام بعدی محورهای اخلاق زیست محیطی را بر پایه اولاً قرآن کریم و ثانیاً روایات ائمه معصومین علیهم السلام شرح می دهیم که شامل معرفی نظر اسلام در مورد ارتباط انسانها با انسانها در درجه اول ـ زیرا که مهمترین عنصر محیط زیست یک جاندار هم نوعان او هستند ـ و در ثانی ارتباط انسانها با حیوانات و سپس ارتباط انسانها با گیاهان و در آخر هم ارتباط انسانها با عناصر زیست بوم را از دو منظر قرآن و روایات مفصلاً بررسی و موشکافی نموده ایم. که در نتیجه آن نظرات اسلام را به عنوان کاملترین و جامع ترین مکتب اخلاقی، خصوصاً برای حل بحران محیط زیست معرفی نموده ایم.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
اسلوب بیان قرآن از نگاه سید مرتضی در کتاب امالی
نویسنده:
سوده ترقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژههای اصلی :
سیدمرتضی
,
بلاغت
,
علوم انسانی
,
امالی
,
تفسیر
,
بیان
,
نگرش دینی
,
شیوه بیان
,
اسلوب
,
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
تفسیر قرآن
,
الامالی (کتاب)
,
کلید واژه : اسلوب
,
علم الهدی، علی بن حسین
,
علمالهدی، علیبن حسین
,
علمالهدی، علیبن حسین
,
کلید واژه : اسلوب
,
بیان (زبانشناسی)
,
الامالی (کتاب)
چکیده :
پیشگفتاربا توجّه به جایگاه والا و رفیع علمی و شخصیّتی « سیّد مرتضی » درنزد شیعه و سنّی ،وبا توجّه به علم و سواد و تقوا و نسب ایشان که از طرف مادری با ده واسطه به حضرت علی (ع) و از طرف پدری با پنج واسطه بهحضرت موسی بن جعفر ، امام کاظم (ع) می رسد واز طرفی نیز آل بویه ، دایی مادری ایشان محسوب می شد که در قرن چهارم در مقابل ضعف حکومت عبّاسی به قدرت رسیدند و از شاهان روزگار بودند ، سیّد مرتضی در این فرصت ها با بهره مندی از پدر و مادر و استادان خبره در علوم گوناگون از جمله : « شیخ مفید » : در عـلم کـلام و فـنّ مـناظـره ، « عـبد الرحـیم بن نباته » : در عـلـوم ادبی و فـنّ خـطابه و سـخـنـوری ؛« مرزبانی » در شعر و ادبیّات ؛ « ابو الحسن علی بن حبش کاتب » : در علم حدیث ؛ و ... توانست در تمام زمینه های علمی ، به مدارج بالا دست یابد و نهضت فرهنگی عظیمی را در احقاق حقوق مسلمانان و گسترش تشیّع ، پایه ریزی کند و در کنار مسئولیّت های اجتماعی و سیاسی اش که به او واگذار شده بود ، از جمله : نقابت سادات و إمارت مظالم ، مجالس درسی را تشکیل دهد و کتب متعددّی را در زمینه های : ادبی ، کلامی ، فقهی ، اصولی و تفسیری ، تألیف نماید و مردم ، ایشان را با القاب بسیار محـتـرمی از جمله : ذو الـثـمانـیـن ؛ ذو المجـدیـن ؛ شـریـف ؛ عـلـم الهـدی و مجـدّد الإسـلام می خواندند . از مـیان ده ها کـتـاب تـفـسیـری ایشان ؛ کتاب « غرر الفواید و درر القلائد » ایـشـان ( معروف به : أمالی سیّد مرتضی ) که شامل 80 مجلس درس تفسیری ایشان بوده ( تفسیر آیات و روایات ) و توسّط شاگردانش املاء شده و سپس توسّط استاد تنظیم شده است ؛ از جمله کتبی است که کمتر به عنوان یک کتاب تفسیری به آن اشاره شـده و شایـد به این علت باشد که اکــثر دانشمنـدان وی را در زمینه ی کــتب فـقـهی می شناسند ونظریات تفسیری ایشان به سبک و اسلوب غیر جامع استو تمام آیات قرآن را شامل نمی شود و به ترتیب سور نگاشته نشده .البته : سیّد در میان آثار تفسیری خود در عین اینکه به صورت پراکنده به تفسیر پرداخته ولی آیات قرآن را با چنان مهارتی به یکدیگر ارتباط می دهد که این آیات، مثل زنجیری به یکدیگر متّصل گردیده اند و این نشان از تسلّط و احاطه ی کامل او به آیات قرآن است .و به دلیل تبحُّری که درعلم لغت و ادبیات عرب دارد و احادیث صحیح را به خوبی می داند ،می تواند برای تمام سخنان خود شاهد مثال آورد و با آنها برای مخاطب ،زمینه سازی کند . و در برخی موارد به تفاسیر قبل از خودش نیز نظر داشته است .ازجمله : معانی القرآن فرّاء .( م 207 ) و غریب القرآن ابن قتیبه ( م 206 ) و معانی القرآن و إعرابه از زجّاج ( م 311 ) و جامع البیان عن تأویل آی القرآن از طبری ( م 310 ) ولی به آن هـا إکـتفاء نکـرده و گـامی جـدید در تحلیل آیات و روایات برگـزیـده است ، کـه بی سابقهبوده و هست . تا جایی که در تأیید اغلب نظریات او ، مفسران بعدی نیز نظر و دیدگاه او را در تفاسیرشان ذکر کرده اند : از جمله : التبیان فی تفسیر القرآن از شیخ طوسی ( م 460 ) و مجمع البیان فی تفسیر القرآن از طبرسی ( م 548 ) و روحُ الجِنان و روح الجَنان از ابوالفتوح رازی ( م حدود 550 ) و تفسیر الکبیر فخر رازی ( م 606 ) و تفسیر المیزان علامه طباطبایی و تفسیر نمونه و .....در این رساله ، مباحث تفسیری آیات قرآن در کتاب أمالی تحت عنوان ( تأویل الآیه ) و دریک مورد ، تحت عنوان ( مسأله)از جهت اسلوب هاو فنون بیانی و بلاغی ، بررسی شده، [ از مجموع 80 مجلس درس سید ، تنها70 مجلس تحت عنوان « تأویل الآیه » می باشد که به 66 مجلس آن که دارای مباحث بلاغی است، پرداخته شده ، البته حدود 10 مجلس از جمله [ مجالس 10/ 11/ 12/ 13/ 17/ 18 / 19 / 20 / 21 / 32 ] بطور کامل به تأویل خبر اختصاص دارد و در میان حدود 20 مجلس از جمله [ مجالس 1/ 3 / 4 / 5/6/8/15 / 25 / 27 / 30 / 31 / 34 / 37 / 48 / 49 / 53/ 64/ 65 / 68 / 79 ] مبحثی تحت عنوان تاویل خبر ذکر شده کهتحقیق آن از حیطه ی کار نگارنده خارج بود]لازم به ذکر است ، با توجه به اینکه متن کتاب امالی سید مرتضی موسوم به ( غررالفواید و دررالقلائد ) به زبان عربی است و تاکنون ترجمه ی آن به چاپ نرسیده ، ابتدا متن عربی این مجالس به فارسی ترجمه شده و در این زمینه به برخی از پایان نامه ها ی مربوط به ترجمه مباحث تفسیری سید مرتضی در دانشگاه های مختلف مراجعه شده است . و در ترجمه مباحث تفسیری هرکجا ، عنوان و کلمه یا جمله ای به مطالب سید مرتضی جهت توضیح ، اضافه شده ، داخل کروشهقرار گرفته است . و در مواردی که سید در تفسیر آیه ای ، به ذکر قسمتی از آیه پرداخته و فهم معنای قسمت مزبور ، نیازمند آگاهی از تمامی آیه بوده ، تمامی آیه در صدر کلام عنوان شده است . مباحث بلاغی در کتاب أمالی تحت سه محور: علم بیان ومعانی و بدیع بررسی شده ، و سید گاهی به نام این اسالیب به طور مستقیم و گاه به صورت [غیر مستقیم : یعنی تنها شرح داده و نام اسلوب را نیاورده ] اشاره کرده که جهت سهولت فهم مخاطب و روشن شدن بیشتر آن اسلوب و تأیید وجه بیان شده توسّط سیّد ، با مراجعه به کتب تفسیر ادبی قرآن ، این اسالیب شنایایی شده و در پایان هر مجلس تحت عنوان « تحقیق » اشاره شده است که در برخی موارد به جهت وضوح متن عربی آنها و جلوگیری از طولانی شدن کلام ، از ترجمه ی آنها خود داری شده است.و به جهت اینکه آشنایی قبلی با اسالیب به کار رفته در کتاب أمالی لازم بود ، ابتدا در فصل دوم ، یک یک این اسالیب بیانی با مثال های قرآنی [ غیر از کتاب أمالی ]تعریف شده .در ضـمـن ، متـن عـربی آیـات قـرآن در ایـن رسـالـه از خـط بـه کـار رفـتـه درنـرم افـزار «جامع التفاسیر قرآن» گرفته شده و شاید نوع خط با خط معمول قرآن در برخی کلمات تفاوت داشته باشد ، همچنین در ترجمه آیات ، از ترجمه ی فارسی و روان و دقیقآقای مکارم شیرازی استفاده شده. و درذیل بیان مجالس تفسیری سید مرتضی اگر نام شخصی داخل گیومه ، برده شده ، در قسمت آخر پایان نامه شرح حال مختصری از او تحت عنوان « فهرست اعلام »آمده است. وخلاصه ی تمامی اسالیب بیانی نام برده شده در این رساله به صورت یک جدول در فصل آخر بیان شده است . همانطور که می دانیم ، قرآن کریم ، سراسر اعجاز است و این اعجاز بیشتر در زمینه ی فصاحت ( در محتوا) و بلاغت ( در الفاظ) آیات آن می باشد. و از همان سال های آغازین نزول آن ، حضرت علی (ع)در میان مباحث تفسیری خود ، به جنبه های بلاغی آیات اشاره کرده اند همانطور که در کتاب نفیس خود « نهج البلاغه » دریای فصاحت و بلاغت ایشان به چشم می خورد .پیرو سخنان ایشان ، افرادی همچون جاحظ ، ابن قتیبه ؛ إبن معتز ، مبرّد ؛ عبد القاهر جرجانی ؛ إبن أبی الأصبع ؛ سکاکی ؛ خطیب قزوینی ؛ ابو عبیده ؛ سیّد مرتضی و ...با تألیف کتب بلاغی خود این علم را مخصوصاً در زمینه ی اعجاز آیات قرآن پرورش دادند .و از جمله دلایلی که سیّد به این عـلم روی آورد ، این بود که : ازمتکلمان شـیـعـه به شمار می رفت و به ناچار ؛ باید معانی و تفاسیر مختلف کلام و آیات را می دانست تا بتواند آنها را از معانی ظاهری اش که با اصول اعتقادی او به ظاهر ناسازگار می آمد ؛ درک کند و آن را از معنای ظاهری ودر بعضی مواضع ، معنای حقیقی ، به معانی مجازی برگرداند ، تا مردم گرفتار دام شبهه نگردند و در مراتب بالاتر بگوییم که : مرتکب شرک خفی نشوند . زیرا اسلوب و روش قرآن منحصر به خود آن است و نظیری ندارد و باید آن را از زبان اهل بیت شناخت و إلّا ( نعوذ بالله ) به گمراهی خواهیم رفتو بر گمراهیمان افزوده خواهد شد ، همچون مردابی که هر لحظه ما را در ظلمت بیشتر فرو می برد و مصداق آیات زیر خواهیم شد :«وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَهٌ لِلْمُوْمِنینَ وَ لا یَزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَساراً »(إسراء : 82 ): یعنی : و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است براى مومنان، نازل مىکنیم و ستمگران را جز خسران (و زیان) نمىافزاید.و« هُوَ الَّذی جَعَلَکُمْ خَلائِفَ فِی الْأَرْضِ فَمَنْ کَفَرَ فَعَلَیْهِ کُفْرُهُ وَ لا یَزیدُ الْکافِرینَ کُفْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِلاَّ مَقْتاً وَ لا یَزیدُ الْکافِرینَ کُفْرُهُمْ إِلاَّ خَساراً » (فاطر : 39 )یعنی : اوست که شما را جانشینانى در زمین قرار داد هر کس کافر شود، کفر او به زیان خودش خواهد بود، و کافران را کفرشان جز خشم و غضب در نزد پروردگار چیزى نمىافزاید، و (نیز) کفرشان جز زیان و خسران چیزى بر آنها اضافه نمىکند.و« وَ لَقَدْ صَرَّفْنا فی هذَا الْقُرْآنِ لِیَذَّکَّرُوا وَ ما یَزیدُهُمْ إِلاَّ نُفُوراً »( الإسراء : 41) یعنی : ما در این قرآن، انواع بیانات موثر را آوردیم تا متذکر شوند! ولى (گروهى از کوردلان،) جز بر نفرتشان نمىافزاید.و برعکس اگر به آیات آن ( ثقل اکبر ) ایمان آورده و از راه درست با استمداد از ثقل اصغر ( اهل بیت ) بنابر سفارش پیغمبر اکرم در حدیث ثقلین ؛ که قرآن و اهل بیت از یکدیگر جدا نخواهند شد و استمداد از هر دو این ها ما را به سعادت دنیا و آخرت خواهد رسانید ، عمل صالح کنیم ،به ایمانمان روز به روز افزوده خواهد شد و قرآن مانند موجود صاحب روح و زنده به ما کمک می کند تا به اُفق های بلند معنا پرواز کنیم و مصداق آیات زیر باشیم :« فَأَمَّا الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَیُوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ وَ یَزیدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ أَمَّا الَّذینَ اسْتَنْکَفُوا وَ اسْتَکْبَرُوا فَیُعَذِّبُهُمْ عَذاباً أَلیماً وَ لا یَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِیًّا وَ لا نَصیراً »( نساء : 173 یعنی : امّا آنها که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، پاداششان را بطور کامل خواهد داد و از فضل و بخشش خود، بر آنها خواهد افزود. و آنها را که ابا کردند و تکبّر ورزیدند، مجازات دردناکى خواهد کرد و براى خود، غیر از خدا، سرپرست و یاورى نخواهند یافت.) و« وَ یَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ یَبْکُونَ وَ یَزیدُهُمْ خُشُوعاً »(إسراء : 109 ) یعنی:آنها (بىاختیار) به زمین مىافتند و گریه مىکنند و(تلاوت این آیات، همواره) بر خشوعشان مىافزاید. « لِیَجْزِیَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ یَزیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ » ( نور : 38 )یعنی : (آنها به سراغ این کارها مىروند) تا خداوند آنان را به بهترین اعمالى که انجام دادهاند پاداش دهد، و از فضل خود بر پاداششان بیفزاید و خداوند به هر کس بخواهد بى حساب روزى مىدهد (و از مواهب بىانتهاى خویش بهرهمند مىسازد).« لِیُوَفِّیَهُمْ أُجُورَهُمْ وَ یَزیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَکُورٌ » (فاطر : 30 )یعنی : (آنها این اعمال صالح را انجام مىدهند) تا خداوند اجر و پاداش کامل به آنها دهد و از فضلش بر آنها بیفزاید که او آمرزنده و شکرگزار است! «وَیَسْتَجیبُ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ یَزیدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ الْکافِرُونَ لَهُمْ عَذابٌ شَدیدٌ» (شورى : 26 )یعنی : و درخواست کسانى را که ایمان آورده و کارهاى نیک انجام دادهاند مىپذیرد و از فضل خود بر آنها مىافزاید امّا براى کافران عذاب شدیدى است! « وَ یَزیدُ اللَّهُ الَّذینَ اهْتَدَوْا هُدىً وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیْرٌ مَرَدًّا »(مریم : 76) یعنی : (امّا) کسانى که در راه هدایت گام نهادند، خداوند بر هدایتشان مىافزاید و آثار شایستهاى که (از انسان) باقى مىماند، ثوابش در پیشگاه پروردگارت بهتر، و عاقبتش خوبتر است! زمخشری در مقدمه ی تفسیرش به این نکته اشاره نمود که : بدون احاطه بر دو دانش « معانی » و « بیان » نمی توان به تفسیر قرآن پرداخت و ژرفای معانی آن را شناخت .(منبع :زمخشری ، الکشاف ، زمخشری ، جار الله محمود بن عمر ، « الکشاف عن حقایق التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل»، ج1 ، ص 16 )و از آنجا که خداوند متعال با نزول این معجزه عظیم ، سخت ترین دشمنان و سخنور ترین امیران بلاغت و بیان را در برابر خویش ، به خموشی کشانده ، چندان که از وضوح این عجز و ناتوانی ، نه تنها به هماوردی آن ، بر نخاسته اند ، که حتّی چـنین انـدیـشه ای را در سـر نـپـروریـده اند ، ازطـرفی هـم امکـان نـدارد ، کـسی که ابـزار فـهـم بلاغی نـظم قـرآن ( علم فصاحت و بلاغت ) را ندارد ، بتواند پی به اعجاز آن ببرد .و من الله التوفیق سوده ترقـّی
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
نشر دینی در لبنان
نویسنده:
محمدرضا وصفی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
1
تعداد رکورد ها : 10
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت
×
ارسال نظر
نوع
توضیحات
آدرس پست الکترونیکی
کد امنیتی
*
*
با موفقیت به ثبت رسید