جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

دانشمندان زیادی در مورد جریان مارکسیسم تحقیق و تأمل داشته اند. برخی ناقد، برخی مؤیّد و بعضی هم شارح آن جریان بوده است. در این رساله، مبانی فلسفی مارکسیسم مورد نقد قرار گرفته است که به تبع آن، دین شناختی مارکسیسم که مبتنی بر مبانی فلسفی آن است به نقد گرفته شده است و این انتقادات بر مبانی فلسفی و دین شناختی مارکسیسم یک سلسله پیامدهایی داشته است که با تأکید بر آرأ استاد شهید محمد اسماعیل مبلّغ، با روش تحلیلی-توصیفی مورد بررسی قرار گرفته است. هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی و تاریخ شناسی مارکسیسم بر اساس ماده گرایی استوار بوده که به شدت از فویرباخ متأثر است. مارکس نه تنها هستی را که انسان و معرفت او و همچنان تاریخ و جامعه را، بر اساس ماده تبیین می کند. نقد هایی بر این مبنا وارد شده است اینکه این جریان، از تحلیل حیات و خلقت، انسان و معرفت او و هم چنین شناخت تاریخ جامعه بشری، عاجز است، یعنی بسا چیزها و مواردی هستند که دست تحلیلات مادی شامل آنها نمی شود.   لذا استاد شهید محمد اسماعیل مبلّغ نیز مبانی فلسفی و به ویژه دین شناختی و تاریخ شناختی مارکسیسم را نقد می کند. می گوید؛ مارکس در تحلیلات تاریخی به خطا رفته چه آنجا که جامعه را بررسی و آینده را پیش بینی نموده و چه آنجا که علیه دین و مذهب سخن به میان آورده است که همه با واقعیات تاریخی سازگاری نداشته و گاهی از استقرای ناقص، حکم کلی صادر نموده است که منطقاً خطا است. استاد شهید مبلّغ این انتقادات را سکوی پرش قرار می دهد برای به معرفی کردن دین اسلام. و می گوید اگر از دین اسلام فهم درست داشته باشیم، دین اسلام یک دین انقلابی است، امید بخش است، پویا است، نه تریاک و مخدّر.