جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1
نقش مردم در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) و محقق نائینی (ره) (گرایش اندیشه سیاسی)
نویسنده:
غلامحسین مقیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر با این سوال اصلی آغاز می‌شود که جایگاه و نقش مردم در دو حکومت ، مشروطه اسلامی و جمهوری اسلامی از دیدگاه دو متفکر و عالم شیعی، محقق نائینی و امام خمینی چگونه است ؟ این تحقیق در پی مقایسه اندیشه سیاسی دو متفکر فوق در مورد میزان نقش مردم است . فرضیه ابتدایی ما این است که جایگاه و نقش مردم متاثر از تفسیر آنان پیرامون ولایت سیاسی مجتهدین و رابطه سیاست و شریعت است . محقق نائینی با طرح ولایت فقیه در "امور حسبیه"، نقش سیاسی فقها را در حد "اذن و نظارت حقوقی" کاهش می‌دهد و لذا مردم در "امور نوعیه خود" آزاد و حاکمیت سیاسی می‌یابند. اما امام خمینی با طرح ولایت سیاسی فقها، عملا درگیر تاسیس حکومت می‌شود و برای فقها نقش حاکمیت سیاسی قائل می‌گردد. اما این نکته به لحاظ اندیشه‌ای مانع از مشارکت مردم نیست . امام با طرح اصول و قواعد فقهی - سیاسی (شورا، امر به معروف و نهی از منکر و ...) و تفسیر خاصی که از سیاست و شریعت دارند برای مردم مشارکت فعالی قایل می‌شود. از آنجا که هر پژوهشی برای انسجام درونی خود نیازمند مدل و چارچوب نظری می‌باشد ما نیز در فصل اول با الهام از مدل "ارسطو" و "وینچ" و بر اساس آثار "محقق نائینی" و "امام خمینی"، مدل جدیدی را بازسازی نمودیم. در این مدل نشان دادیم که شکل حکومت اسلامی بر اساس نوع تفسیر از ولایت و رابطه سیاست و شریعت متفاوت می‌شود و به تبع آن جایگاه و میزان نقش مردم نیز متفاوت خواهد شد. در این نوشتار نشان خواهیم داد که چگونه الگوی حکومتی آنها مثلث سه‌پایه‌ای (شریعت ، ولایت و مردم) است . در این مثلت ، شریعت به عنوان عامل وحدت بخش در راس قاعده قرار می‌گیرد و نیز نشان خواهیم داد که میزان نقش مردم تنها به "رابطه ولایت سیاسی و مردم" خلاصه نمی‌شود، بلکه به "رابطه مردم و شریعت " نیز مرتبط است . بنابراین چنانچه در خصوص رابطه ولایت سیاسی و مردم، "قدرت سیاسی" بعنوان اعمال کننده حاکمیت سیاسی قابل طرح است . اگر چه هیچکدام از دو متفکر فوق به "قدرت اجتماعی" به عنوان عنصر نهادینه شده نپرداخته‌اند اما نشان خواهیم داد که دستمایه‌های نظری و مبانی آن در اندیشه آن‌ها قابل ردیابی می‌باشد. در هر صورت هر دو تفکر معتقدند که اسلام در ذات خودش دموکراسی را دارا می‌باشد. منتها مشکل ما در عدم آگاهی از مبانی و مبادی آن است . بنابراین از دیدگاه هر دو اندیشمند، استعداد دموکراتیک اسلام از یک طرف و آشنایی نخبگان فکری جامعه به اسلام اصیل و زدودن تفاسیر اقتداری و استبدادی از شریعت از طرف دیگر و نیز آگاهی سیاسی مردم از طرف دیگر، این سه، روی هم رفته سازوکاری را شکل می‌دهند که امکان مشارکت فعال مردم را در حکومت اسلامی موجب می‌شود.
  • تعداد رکورد ها : 1