جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 5
مقایسه ساختاری غزل‌های حسین منزوی و قیصر امین‌پور
نویسنده:
عصمت صفری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حسین منزوی و قیصر امین‌پور دو شاعر معاصر هستند که غزلیات آنها را می‌توان در حوزه غزل نو بررسی نمود. غزل‌ نو حاصل برخورد شعر سنتی فارسی و شعر نیمایی است که تقریباً از اواخر دهه چهل شکل گرفت و به تدریج با استقبال شاعران مواجه شد. در این پژوهش به بررسی و مقایسه ساختاری غزل‌های منزوی و امین‌پور در پنج محور زبان، تخیل، موسیقی، معانی (به عنوان یکی از شاخه‌های مهم علوم بلاغی) و عاطفه پرداخته شده است. این پایان‌نامه مبتنی بر چهار فصل است که فصل اول شامل کلیات (مبانی نظری، سیر تحول غزل و تقسیم‌بندی غزل معاصر)، فصل دوم و سوم شامل بررسی ساختاری غزل‌ منزوی و امین‌پور براساس پنج محور برشمرده و فصل چهارم مقایسه ساختاری غزلیات این دو شاعر به لحاظ این پنج محور است. نوگرایی در حوزه زبان و تخیل از ویژگی‌های غزل‌های منزوی و امین‌پور است اما در این میان منزوی، ضمن توجه به تازه کردن زبان‌ غزل خود دارای رویکردی باستان‌گرایانه به زبان است. همچنین از نظر موسیقی بیرونی، منزوی دارای نوآوری‌ها و ابداعاتی است. در حوزه علم معانی هر دو شاعر از ابزارهای این علم برای موثرتر کردن کلام خود بهره برده‌اند اما در این زمینه تفاوت‌ها و شباهت‌هایی دارند. از دیدگاه عاطفه، در غزل‌های منزوی بیشتر به عواطف فردی که مهم‌ترین آنها عشق است، پرداخته شده اما در غزل امین‌پور به مجموعه‌ای از عواطف فردی و اجتماعی توجه شده است.
مقایسه ساختار زبانی ترجمه تفسیر طبری و تفسیر شنقشی (براساس سوره بقره)
نویسنده:
مینا سادات حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تفسیر شنقشی و ترجمه تفسیر طبری از کهن‌ترین آثار منثور فارسی دری هستند. این دو کتاب با زبانی که ویژگی‌های فارسی دری دوره نخست و فارسی میانه را داراست، از نظر زبانی از ارزشمندترین متون دوره نخست اسلامی به شمار می‌روند. تفسیر طبری «جامع البیان فی تفسیر القرآن» محمد بن جریر طبری است که ترجمه آن به دستور منصور بن نوح سامانی (اواسط قرن چهارم هجری قمری) به وسیله گروهی از فقیهان ماوراءالنهر انجام شده است. اما در مورد تفسیر شنقشی باید گفت که از کاتب یا گزارشگر آن نشانی نیست و این کتاب از ابتدا به فارسی نگارش یافته است. واژه‌ها، افعال و ترکیبات به کار رفته در این اثر نشان می‌دهد که به احتمال بسیار در اواخر سده چهارم یا اوایل سده پنجم نگارش یافته است. تفسیر شنقشی ترجمه‌ای صرفاً تحت‌اللفظی نیست، بلکه گاه رنگ تفسیر و توضیح به خود می‌گیرد. در مقابل واژه‌ها و ترکیبات ترجمه تفسیر طبری به لحاظ ساختاری گونه‌هایی نادر در زبان فارسی قرن چهارم به شمار می‌روند. همچنین نحو جملات و ترتیب قرار گرفتن واژه‌ها در جمله نیز درخور توجه است. بخشی از این اثر ترجمه آیات قرآن با ویژگی‌های منحصر بفرد آن می‌باشد و آن معادل‌های فارسی است که مترجمان برای واژه‌ها و ترکیبات عربی برگزیده‌اند. این پژوهش با هدف مقایسه ساختار زبانی این دو اثر و بررسی ویژگی‌های زبان فارسی در سده چهارم و پنجم به بررسی ویژگی‌های صرفی، نحوی، آوایی و ساختاری این دو کتاب پرداخته است و نشان می‌دهد که گرچه هر دو اثر به نثر مرسل نگارش یافته‌اند ولی تفسیر شنقشی بیشتر تحت‌تأثیر گویش مربوط به ناحیه جنوب خراسان است. پیکره زبانی در این پژوهش سوره مبارکه بقره می‌باشد که در تفسیر شنقشی اندکی افتادگی دارد، اما در ترجمه تفسیر طبری کامل است.
تحلیل ساختارگرایانه سوره قمر
نویسنده:
حدیث دولتشاه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
برای فهم کلام خدا «قرآن» با پدیده ای به نام زبان روبرو هستیم و در این راه می بایست قدم در فضای مباحث زبان شناسی بگذاریم. یکی از رویکردهای زبان شناختی مطالعات قرآنی، «تفسیر ساختاری» قرآن است. ساختار به معنای چارچوب تعیین کننده مناسبات درونی اجزای یک اثر است، به گونه ای که فهم ساخت، جهت فهم عمیق متن، دارای اهمیت است. این رویکرد، بر اساس نظریات ساختارگرایانی همچون یاکوبسن به بررسی سه سطح آوایی، واژگانی و نحوی در اثر می پردازد. تقسیم بندی سوره های قرآن بنابر نظریه «ساختار هندسی سوره ها» که توسط دانشمندان حوزه علوم قرآنی مورد توجه است، این امکان را فراهم خواهد آورد، تا انسجام و ارتباط درون متنی و پس از آن ارتباطات برون متنی سوره ها، نشان داده شود. بر همین اساس می توان ثابت کرد، هر سوره دارای یک هدف اصلی است، که از محورهای فرعی قابل تفکیک است و در عین حالتمام محورها در مسیر هدف سوره با یکدیگر هماهنگ هستند. سوره قمر در این رساله به دلیل وجود تکرار در ساختارها مورد توجه قرار گرفته است و تحلیل آن بر اساس نظریه ساختارگرایانی همچون یاکوبسن با روش توصیفی ـ تحلیلی انجام گرفته است.سوره قمر با یادآوری داستان اقوام پیشین و درهم کوبیدن آنها به دلیل انکار آیات الهی و نادیده گرفتن هشدارها ، به انذار مشرکان پرداخته است. انذار، شکست و هلاکت اقوام سرکش در هر کدام از سطوح ساختاری (آوایی، واژگانی و نحوی) سوره، نمود پیدا کرده است. به این صورت که در سطح آوایی حرکات کشیده به امتداد و استمرار هشدارها در طول تاریخ اشاره دارد. صفت تکریر، با هدف سوره که انذار مشرکان است هماهنگ است. صفات جهر، استعلا، انفتاح، اصمات و قلقله بیشتر از صفات دیگر است. بیشترین تکرار در حرف «الف» می باشد. در سطح نحوی تاکید در عبارات، صفات متعدد، جملات معترضه و... از دیگر موارد بیشتر است. شدت انکار مشرکان، تاکید را می طلبد. در سطح واژگانی اغلب اسم ها معرفه و مفردند که می تواند به خاص بودن عذاب ها و یا تنهایی رسولان الهی در دعوتشان اشاره داشته باشد. در این میان اسم درصد بیشتری را به خود اختصاص داده است. به نظر می رسد، بکار رفتن اسم و ساختارهایی که بر ثبوت و دوام دلالت دارند، مخاطب هشدارهای سوره را به مشرکان محدود نمی داند و هشدارها را در همه زمان ها جاری می سازد.
تبیین جایگاه زن از منظر ابن‌عربی و جلال‌الدّین محمّد مولوی (با تکیه بر مثنوی)
نویسنده:
زهرا گنجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نگاه به زن در جوامع اسلامی، علیرغم بن مایه‌های غنی فرهنگی در سنت اسلامی در این خصوص، همچنان نگاه جنس دومی باقی مانده است. پژوهش حاضر با طرح مساله جایگاه زن نزد دو تن از عارفان بزرگ جهان اسلام در پی یافتن این پاسخ است که محی‌الدین‌عربی و مولوی چه نگاهی به زن داشته و به لحاظ وجودی و معرفتی او را چگونه ارزیابی نموده اند؟ دستاوردهای پژوهش نشان می‌دهد که این دو شخصیت بزرگ عرفانی، با وجود تفاوت‌هایی در نگرش نسبت به زنان، آنان را واجد فضایل وجودی نظیر ظهور جلوه جمال حق در ایشان، مقام پذیرنگی جهت آفرینش انسان(خلیفه الله) و پاکدامنی ذاتی و مقامات معرفتی نظیر شایستگی کسب مقامات معنوی و خلافت الهی و کاملترین مظهر حب خداوندی دانسته، در ارائه تصویر خداگونه از ایشان اتفاق نظر دارند و با بهره‌گیری از اشارات ظریف و الهامات ربانی، طالبان و سالکان طریق حقیقت را به شناخت مقام الهی زنان و نیز رعایت حدود و حقوق آنان، که نماد جمالیت حق متعال معرفی شده‌اند، دعوت می‌نمایند.
بررسی محتوایی صفوه‌الصفا
نویسنده:
ثریا کریمی یونجالی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
صفوه‌الصفای ابن بزاز اردبیلی یکی از مهمترین اسناد تاریخ عرفان ایرانی و سرشار از اطلاعات ارزشمند درباره‌ی حیات عرفانی شمال غرب ایران است. این اثر مشتمل بر شرح حال زندگی شیخ صفی‌الدین اردبیلی، جد اعلای سلاطین صفوی است.با توجه به جایگاه و اهمیَت صفوه‌الصفا در معرفی و شناخت شیخ صفی‌الدین اردبیلی، این پژوهش در صدد است به بررسی محتوایی این کتاب، از جنبه‌های عرفان، کارکرد قرآن و حدیث و ابیات عرفانی و اخلاق صوفیه بپردازد. این پژوهش در پنج فصل تدوین شده است: فصل اول، شامل چهارچوب پژوهش است. در فصل دوم، به تعاریف و کلیات پژوهش پرداخته شده است. در فصل سوم، عرفان صفوه‌الصفا، که شامل مقامات و احوال، استحسانات، اصطلاحات عرفانی بویژه کرامات -که اصلی‌ترین محتوای این کتاب است-و جغرافیای طریقت شیخ صفی بررسی شده است. فصل چهارم، کارکرد قرآن و حدیث و ابیات عرفانی را در سه بخش تفسیر آیات، احادیث و ابیات عرفانی در برمی‌گیرد. در فصل پنجم اخلاق صوفیه، مشتمل بر اخلاق با خداوند متعال، اخلاق فردی، اجتماعی و مباحث دیگر اخلاقی صوفیه بررسی شده است.حاصل سخن اینکه، تعاریف این کتاب بیشتر نزدیک به تعاریف عرفان کشف و شهودی بویژه رساله‌ی قشیریه است اما در تعریف مراقبه با پیشینیان تفاوتی مشهود است. همچنین در تعریف فقر بیشتر به معنای فقر از قرن هفتم به بعد عنایت داشته؛ یعنی فقر به معنی عدم املاک و قطع دلبستگی به دنیا نیست بلکه به معنای فنا است. بیشترین کرامات در این کتاب اشراف بر ضمایر و خواطر است. کارکرد تفسیر قرآن در صفوه‌الصفا با توجه به تفاسیر اهل سنت است و معانی آیات با نکات عرفانی آمیخته شده است. در کارکرد حدیث، گرچه تنوع برداشت از آیات قرآنی را ندارد اما به کاربرد اهل سنت از احادیث، نزدیکتر است و بیشتر منابع شیخ صفی در این باره از صحاح سته‌ی اهل سنت است. در تفسیر ابیات عرفانی، شیخ صفی الفت خاصی با آثار عطار داشته و مباحث محوری تفسیرهای وی بر اشعار عرفانی درباره‌ی روح، دل و تقابل عقل و عشق است. شیخ صفی در اخلاق با خداوند متعال بر انجام همپای فرایض و نوافل پافشاری کرده است. همچنین ذکر، از ارکان تصوف شیخ صفی محسوب می‌شود. وی در اخلاق فردی نیز به مهار نفس و طهارت باطن و تزکیه‌ی قلب از طریق نگهداشت جوارح تأکید داشت و در اخلاق اجتماعی خانواده‌ای موفق داشته و خانواده و مردم را به علت اهتمام به امور اخروی ترک نکرده است؛ بلکه مشارکت اجتماعی و کسب و کار، شیوه‌ی زندگی او بوده است. همچنان که ویژگی عرفان قرن هشتم است وی هم وضع اقتصادی خوبی داشته و هم با امیران و پادشاهان و ایلخانان روابط مسالمت آمیزی داشته است. در بخش مباحث دیگر اخلاقی؛ از اتصاف شیخ صفی به شرایط شیخی برای هدایت مریدان و حقوق مرید و مراد سخن رفته است.
  • تعداد رکورد ها : 5