جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 13
معناشناسی منطقی گفتار و گذار به جهان اینترسابجکتیو در پدیدارشناسی هوسرل
نویسنده:
علیرضا فرجی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هوسرل در روش پدیدارشناسی دریچه‌ای نوین را به بحث تجربه می‌گشاید که به واسطه تعریف نوین شناخت و در راستای پیشگیری از خطای فلاسفه پیشین -به ویژه تجربه‌باوران کلاسیک- صورت گرفته است؛ به نحوی که شناخت، دیگر مبتنی بر تجارب بی‌واسطه از جهان نیست، بلکه بر پایه تجارب التفاتی که بر شهود بی‌واسطه ابژه‌ها تکیه دارد، صورت می‌پذیرد. پیامد این برداشت، دستیابی به تجربه زنده است. بنابراین، برای هوسرل، شناخت جهان پیرامون مبتنی بر زیسته‌هایی است که بر حیث التفاتی آگاهی استوارند. سخن گفتن از این جهان التفاتی در اندیشه هوسرل به واسطه معانی ایدئال صورت می‌گیرد و این دسته از معانی حول محور یک خوداستعلایی قرار دارند که مرکز کنش‌ها و حالات التفاتی است. بنابراین، تحلیل کنش گفتاری این «خود» به شکل معناشناختی و بر پایه منطق استعلایی صورت می‌پذیرد و از نگرش نحوی جداست. هوسرل این تغییر جدید را در راستای تحویل بردن سوژه استعلایی به جهان اینترسابجکتیو صورت می‌دهد. در این پژوهش، هدف ما این است که چگونگی تاثیر معناشناسی منطقی بر گفتار و گذار به جهان اینترسابجکتیو را مورد تحلیل قرا دهیم.
صفحات :
از صفحه 75 تا 97
بررسی و تطبیق مفهوم سولیپسیسم در اندیشة هوسرل و ویتگنشتاین
نویسنده:
علیرضا فرجی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فرد سولیپسیست بر این باور است که «خودِ» درونی‌اش محور هرگونه تجربه و شناخت است و تنها شناخت او امری قابل‌اتکاء و اصیل می‌باشد. از نظر یک سولیپسیست، جهان پیشِ روی سابجکتیویتة «من» قرار گرفته است و حقیقت آن بستگی به درک من از آن دارد. در واقع، فروکاستنِ جهان به سابجکتیویتة انسان سرآغاز نگرش‌های مبتنی بر سولیپسیسم است؛ ازاین‌رو، بیش‌تر اندیشمندان ریشة آن را غالباً در اندیشه‌های ایدئالیستی می‌جویند. به همین دلیل، مسأله و مشکلی است بر سر راه بیش‌تر فیلسوفانی که تفکرشان رنگ‌وبوی ایدئالیستی دارد. هوسرل و ویتگنشتاین، دو فیلسوف تأثیرگذار معاصر، به‌دلیل جنبه‌های ایدئالیستیِ تفکرشان، همواره با چالش سولیپسیسم روبه‌رو بوده‌اند. با توجه به این‌که این دو فیلسوف دوره‌های گوناگونی را در حیات فکریِ خود طی کرده‌اند، برخوردشان با چالش یادشده تفاوت‌ها و شباهت‌هایی دارد. در این پژوهش، با بررسی و تحلیل بنیان‌های فکریِ هر کدام از این فلاسفه، برداشت آن‌ها از مفهوم سولیپسیسم ژرفکاوی و تطبیق داده شد.
صفحات :
از صفحه 153 تا 167
واژگان کلیدی فلسفه دین
نویسنده:
ریموند ون آراگون؛ مترجم : علی رضا فرجی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , ترجمه اثر , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
وضعیت نشر :
نشر ریسمان,
کلیدواژه‌های اصلی :
تحلیل نقد سارتر بر خوداستعلایی هوسرل
نویسنده:
علیرضا فرجی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هوسرل بر این باور است که «خود» یا «سوژه» محور هرگونه فعلِ آگاهی و به‌ویژه شناخت است. به باور وی در هر عمل آگاهی، از یک‌سو قطب «اگو» (خود) و در سمت مقابل آن، عین یا ابژه را می‌توان تشخیص داد. خود سوژۀ این‌همانی است که در همۀ اعمال فرآیند یکپارچۀ آگاهی عمل می‌کند؛ از این‌رو، مرکز یگانه‌ای است که هرگونه کنشِ آگاهی را صورت می‌دهد؛ یعنی مرکز همۀ تأثیر و تأثرها، ادراکات، لذت‌ها، رنج‌ها و هرگونه حالت موجود در آگاهی به حساب می‌آید؛ اما سارتر، به‌رغم تأثیرپذیری انکارناپذیر از هوسرل، به تقابل با برداشت وی از «خود» پرداخته است و خودی را که هوسرل با چنان شرایطی، استعلایی می‌پندارد، به نقد کشیده است. به نظر سارتر، خود صرفاً متشکل از حالات محض انتزاعی نیست که با سوژۀ استعلایی محض برابری کند، بلکه خود یا «من» بیرون از امر استعلایی صرف و در میان جهان واقع وجود دارد و به واسطۀ آزادی و حق انتخاب که نشان از جنبۀ اگزیستانسیال آن دارد، به تعالی می‌رسد. با وجود این، هم‌صدا با هوسرل، «حیث التفاتی» آگاهی را بنیان کنش‌های آگاهانۀ «خود» می‌داند. در این پژوهش تلاش می‌کنیم «خود استعلایی» مورد نظر هوسرل را تحلیل و انتقادات سارتر را بر آن بررسی کنیم.
صفحات :
از صفحه 153 تا 170
پدیدارشناسی معنای زندگی در اندیشه هوسرل
نویسنده:
علیرضا فرجی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ادموند هوسرل، فیلسوف سرشناس معاصر، با تکیه بر حیث التفاتی آگاهی، روش نوین پدیدارشناسی استعلایی را در فلسفه غرب مطرح کرد. طبق این روش، بر خلاف تجربه‌باوران، حقیقت نه ریشه در تجربه‌های حسی از جهان فیزیکی دارد، نه از عناصر متافیزیکی برمی‌خیزد، بلکه امری است که پیشاروی آگاهی قرار گرفته و متعلَّق آن به حساب می‌آید. در این فرایند، جهان فیزیکی به تعلیق درمی‌آید و آنچه باقی می‌ماند آگاهی و تجربۀ التفاتی و ایدئال از ذات اشیاء است. از این رو، جهان آن گونه که بر آگاهی پدیدار می‌شود معیار حقیقت خواهد بود. از نظر او، تنها راه تبدیل شدن فلسفه به علمی متقن و به تبع آن رهایی از بحران جهان معاصر و دست‌یابی به عالم زندگیِ مطلوب به‌کارگیری روش پدیدارشناسی استعلایی است. هوسرل پرسش از معنای زندگی را به شکل مستقیم مورد بررسی قرار نداده، اما چشم‌انداز نوینی را برای عالم زندگی تصویر کرده است. طبق این نگرش نوین، که در پژوهش حاضر تحلیل خواهد شد، زندگی آن گونه که بر ما پدیدار شده و شهود بی‌واسطه از آن داریم، حقیقتی استعلایی است که بر بستر عقلانیت می‌تواند افق نوینی را برایمان بگشاید.
صفحات :
از صفحه 29 تا 48
ایمان، مرگ و معنای زندگی در اندیشه کیرکگور و سارتر
نویسنده:
علیرضا فرجی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
متن خبر مورد نپیش رفت ها و تحولات اندیشه و انقلاب هایی که در تاریخ تکنولوژی صورت گرفته، انسان را به پرسش از معنای زندگی سوق داده است، به این دلیل، به دنبال هدف، فایده و ارزش های نهفته در زندگی خود می گردد. در اثر این تحولات سترگ و به دلیل حذف مفهوم خداوند، برخی زندگی را بی معنا و بی هدف و بدون ارزش می دانند. بحث معنای زندگی با مفهوم خدا، انسان و مرگ ارتباط تنگاتنک دارد. برخی انسان را معیار معنا می دانند و برخی دیگر، بازگشت به معنویت و جستجو و کشف ایمان اصیل خداوند را که منوط به پذیرش زندگی جاویدان و جهان پس از مرگ است، عامل ایجاد معنای زندگی می پندارند. یکی از نحله های فلسفی تأثیر گذار معاصر، اگزیستانسیالیسم است که به بسیاری از پرسش های انسان، از جمله بحث معنای زندگی، پاسخ های خداباورانه و غیرخداباورانه ارائه داده است. سورن کیرکگور، پدر اگزیستانسیالیسم به ویژه از نوع خداباور و ژان پل سارتر ملحد، از جمله فلاسفه ی پرتلاش این نحله هستند که بررسی پاسخ های آن ها به مسائل مرتبط با این پژوهش، جذاب و بدیع خواهد بود.ظر
بررسی تاثیر دوسویه ذهن و زبان با تکیه بر منطق در اندیشه ویتگنشتاین
نویسنده:
علیرضا فرجی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بررسی تاثیر دوسویه ذهن و زبان با تکیه بر منطق در اندیشه ویتگنشتاین تحلیل ذهن یکی از پیچیده‌ترین حوزه‌های دانش است که پرسش‌های فراوانی در زمینه آن برای انسان وجود دارد. بنیادی‌ترین پرسش در میان انبوه مسائل موجود، بحث نحوه ارتباط ذهن با زبان است، این که تأثیر و تأثر این دو قوه بر یک‌دیگر چگونه است و به چه نحوی شناخت جهان پیرامون را در پی دارند. پرسش ها در باب ارتباط ذهن و زبان را با سه روی کرد فلسفی، روان‌شناسی و فیزیولوژیک می توان بررسی نمود. فیلسوفان معمولاً با جنبه فیزیولوژیک چندان میانه‌ای ندارند اما گاهی با بررسی‌های روان‌شناسانه وجه اشتراک‌هایی پیدا می‌کنند. در میان نحله‌های فلسفی معاصر، فیلسوفان تحلیلی و زبانی بسیار بدان پرداخته‌اند. ویتگنشتاین به عنوان پدر معنوی این نحله با تحلیل ساختار منطقی زبان، چارچوب‌های درست و نادرست مفاهیم ذهنی را بررسی و تحلیل نموده که در پژوهش پیشِ‌رو مورد ژرف‌کاوی و تدقیق قرار گرفته است. مسأله بنیادین و زیرساختی ما در این پژوهش، نحوه ارتباط ذهن و زبان و تأثیر دو سویه آن‌ها در بحث شناخت منطقی جهان است. از این‌رو، با توجه به اهمیت ملاک‌های منطقی زبان نزد ویتگنشتاین، ساختار درست فهم انسان را بررسی نموده‌ایم.
صفحات :
از صفحه 43 تا 64
زبان و ساختار منطقی ذهن در پدیدارشناسی هوسرل
نویسنده:
علیرضا فرجی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
رابطۀ ذهن و زبان که امروزه بیشتر با نگاه فیزیکالیستی بررسی می‌شود، ارتباطی پرسش‌برانگیز است. دانشمندان عصب‌شناسی و فیزیولوژیست‌ها، این ارتباط را بیشتر با کاوش بر روی مغز انسان بررسی می‌کنند. فیلسوفان به نحو ویژه و با روش فلسفی، از نگاه هستی‌شناختی و معرفت‌شناسانه، این ارتباط را می‌سنجند و روان‌شناسان بر پایۀ ساخت و کار ذهن و روان انسان این کار را انجام می‌دهند. ادموند هوسرل، فیلسوف پدیدارشناس، باور دارد که زبان ابزاری برای انتقال معانی‌است و نه بیشتر. برای وی ذهن ارجحیت و محوریت دارد. ذهن مأوای معانی ایدئالی‌است که نه‌تنها آن را به شکل کامل دربرگرفته‌اند، بلکه محتوای بیان، از نوع زبانی آن نیز چیزی خارج از معانی ایدئال نیست؛ به همین دلیل، هوسرل تلاش می‌کند خلوص بیانی زبان را در امر ایدئال و امر ذهنی جست‌وجو کند. از سوی دیگر، به نظر هوسرل، منطق مورد سوء برداشت قرار گرفته و می‌بایست با روشی نوین که به زعم وی، افزودن حیث التفاتی‌است، بازتعریف شود؛ به همین دلیل، حیث التفاتی بر فرآیند شکل‌گیری اندیشه و طرح هوسرل، یعنی پدیدارشناسی استعلایی که مشتمل بر بحث منطق، ذهن و زبان می‌شود، سیطره یافته است. در این پژوهش تلاش می‌کنیم با تمرکز بر ارتباط میان ذهن و زبان، بنیان این فرآیند را تحلیل کنیم.
صفحات :
از صفحه 155 تا 174
درآمدی بر هایدگر
نویسنده:
مایکل اینوود؛ مترجم: علیرضا فرجی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایلام - ایران: ریسمان,
ارتباط ساختار منطقی زبان با ارزش و معنای زندگی در اندیشه ویتگنشتاین
نویسنده:
علیرضا فرجی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
پرسش از زندگی و حیات پیشینه‌ای به درازای تاریخ بشر دارد و مسئله‌ای است که در تطور تاریخ اندیشه، چهره‌های گوناگونی به خود گرفته‌است. امروزه این پرسش با جدیت بیشتری پیگیری می‌شود تا بدانجا که حتی در محافل دانشگاهی به شکل گرایشی از فلسفة دین درآمده‌است. همچنین، در میان نحله‌های فلسفی گوناگون معاصر، فیلسوفان تحلیلی و زبانی با دقت و ژرف‌کاوی ویژه‌ای ساختار گوناگون گزاره‌های زبان را تحلیل کرده‌اند که تا حدودی در نگرش‌های رسالة منطقی ـ فلسفی ویتگنشتاین ریشه دارد. بنابراین، تحلیل ساختار منطقی پرسش از معنای زندگی و درستی یا نادرستی طرح آن در اندیشة ویتگنشتاین جذاب و نوین است؛ زیرا از یک سو، در اندیشة دوپارة وی، گزاره‌های برخی از علوم، مانند اخلاق، فلسفه، هنر، دین و متافیزیک به دلیل هم‌سو نبودن با معیارهای منطقی زبان، مهمل و بی‌معنا هستند و از سوی دیگر، باورهای ایمانی و عمل‌گرایانة وی، جلوه‌ای متفاوت به برداشت‌ها از زندگی و حیات انسان داده‌است. از این رو، تلاش ما این است که در مقالة حاضر، تناقض موجود در اندیشة ویتگنشتاین را در تناسب با پرسش مهم معنای زندگی بسنجیم و پاسخ احتمالی او را نقد و بررسی کنیم.
صفحات :
از صفحه 77 تا 98
  • تعداد رکورد ها : 13