جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 120
بررسی رابطه نفس و بدن از نظر ابن رشد و ملاصدرا
نویسنده:
حسین رعیتی بادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از جمله چالش‌هایی که فیلسوف در فلسفه با آن روبه‌روست مسئله ارتباط نفس و بدن است. غموض مسئله در تجرد یکی و جسمانیت دیگری می باشد . گواه بر این مطلب تلاش فلاسفه از گذشته تا کنون است که هر یک به زعم و بضاعت خویشتن در پر کردن این خلأ گامی برداشته‌اند. برخی چون ارسطو ، قول وحدت نفس وبدن را مطرح نموده ،و برخی چون ابن سینا ، معتقد است نفس رابطه تدبیری با بدن دارد. بنابراین از آنجا که تلاش اسلاف در شکل‌گیری آخرین نظریات منسجم قابل چشم‌پوشی نیست،در گام اوّل این جستار، مسئله رابطه نفس و بدن را از منظر برخی فلاسفه چون ارسطو و ابن سینا اختصاص دادیم . در گام بعد ابن رشد معتقد است نفس در جسم است به واسطه‌ی جسم عمل می‌کندو این جسم امری مادی است و با مرگ بدن نفس هم از بین می‌رود .به این معنی که بدن از نفس جدا نیست و نفس از آن جدا نمی‌باشد. لذا به وحدت عضوی بین نفس و بدن قائل است. در گام سوم ،ملاصدرا با توجه به مبانی و ابتکارات بدیعی که از خود به نمایش می‌گذارد به سهولت مرز میان موجود مادی و مجرد را بر می‌دارد . ایشان با قول به حدوث جسمانی نفس و حرکت جوهری نفس و اشتداد وجود و تشکیک وجود که همگی از اختصاصات فلسفه وی است بر آن می‌شود که نفس موجودی است واحد سیال و پویا که در ذیل آن بدن و در صدر آن نفس ناطقه است که با حرکت جوهری در ذات خویش از نشئه مادیت محض با طی تبدّلات و تطورات به مرحله تجرد محض بار می‌یابد. هم چنین ملاصدرا، وابستگی نفس و بدن از روی تعلق وجودیمی داند واین که نفس در حدوث محتاج بدن است ولی در تداوم به آن نیازی ندارد و این تعلق صرفاً برای به دست آوردن پاره‌ای کمالات نفسانی است .در گام آخرتطبیق آراء این دو فیلسوف در مسئله رابطه نفس و بدن است و اینکه این دو حکیم چه نقاط افتراق و اشتراکی در این مسئله دارند . البته ، گرچهغموض مسئلهتجردو جسمانیت نفس نزد ابن رشد مطرح نیست ،اما ملاصدرا توانست بر اساس مبانی ابتکاری خود تبیین موفقی را در مسئله ارتباط نفس وبدن ارائه نماید.
درخشش ابن رشد در حکمت مشاء
نویسنده:
عبدالله صلواتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
جایگاه تعالیم وحیانی در تبیین وجودی انسان نزد ملاصدرا
نویسنده:
عبداله صلواتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی,
چکیده :
اغلب معارف وحیانی در فلسفه به مثابه فرع و موید لحاظ می شود، اما در حکمت متعالیه این معارف از آغاز تا انجام به عنوان رکن پژوهش، فیلسوف را همراهی می کند. حکیم حکمت متعالیه گاهی در طرح مساله، زمانی در برهان و برخی مواقع در رهیافت خویش وامدار آیات و روایات است و در دوره ای فلسفه اش به موقعیتی رهنمون می شود که فارغ از معارف وحیانی در تبیین پدیده ها کارآمدی خود را از دست می دهد. این جستار درصدد آن است که بیان کند ملاصدرا به مثابه فیلسوف مسلمان در مقام معرفت به انسان و در امتداد نگرش وجودی خویش به انسان و طرح انواع انسانی با بهره گیری از آموزه های دینی نگاه فلسفی به انسان را تعالی بخشیده است.
صفحات :
از صفحه 79 تا 94
مواجهه فلسفی ملاصدرا با عرفان ابن‌‌عربی
نویسنده:
عبدالله صلواتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
چکیده :
بی‌تردید ملاصدرا از مکتب ابن‌عربی به طور گسترده‌ای تأثیر پذیرفته است؛ از این رو، برخی ملاصدرا را نه مؤسس یک نظام فکری که تابع ابن‌عربی دانسته‌اند. چگونه می‌توان با وجود استفاده گسترده ملاصدرا از ابن عربی، حکمت متعالیه او را فلسفه‌ای مستقل دانست؟ این پرسش پایه این جستار است. دستاورد این پژوهش نیز عبارت است از اینکه: مکتب فلسفی ملاصدرا در عین پذیرش اولیه اقوال عرفانی ابن‌عربی، وجوه تمایزی نیز نسبت به آن دارد؛ تمایزهایی در محورِ نگرش وجودی و تنوع روشی و تأکید بر برهان. همچنین، از آنجا که فلسفه ملاصدرا به مثابه شبکه معرفتی مشتمل بر نگرش، مسائل، روش و هدف است، در پی دگردیسیِ برخی جنبه‌های عرفان ابن عربی در فلسفه ملاصدرا، دیگر جنبه‌های فلسفه او نیز دست‌خوش تغییر شده است.
صفحات :
از صفحه 61 تا 84
رابطـه خودشناسـی و خداشناسـی نـزد ابـن عربـی و ملاصدرا
نویسنده:
عبـدالله صـلواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
نقد و بررسی نسبی‌گرایی اخلاقی از منظر علامه طباطبایی
نویسنده:
عبد الله صلواتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه طباطبایی در المیزان، روایتی از نسبی‌گرایی اخلاقی را مطرح کرده، به نقد و بررسی آن می‌پردازد؛ نسبی‌نگری‌ای که به هیچ اصل اخلاقی جهان‌شمولی باور ندارد و اخلاق را تابع اهداف و شرایط متغیر اجتماعی و فرهنگی می‌داند. پرسش پایة این جستار این است: علامه طباطبایی چگونه و بر پایة چه پایگاه فکری‌ای نسبی‌نگری اخلاقی را نقد می‌کند؟ دستاورد پژوهش حاضر این است که علامه سه نوع مغالطه را در ادعای نسبی‌گرایان تشخیص می‌دهد که عبارت‌اند از: 1. مغالطة خلط میان اصل اخلاقی و امور ناظر به واقع؛ 2. مغالطة خلط میان اطلاق مفهومی (=کلیت) و اطلاق وجودی (= دوام)؛ 3. مغالطة‌ خلط میان امر عینی و فرضی. همچنین، به نظر می‌رسد: پایگاه فکری علامه طباطبایی در نقد نسبی‌گرایان اخلاقی، شهودگرایی اخلاقیِ مُستنَد به فطرت است؛ شهودگرایی‌ای که از سوی عقل و نقل، تأیید و تفسیر و تبیین شده است و نقل و عقل در حل تعارض میان شهودات متعارض به ما کمک می‌کنند.
صفحات :
از صفحه 35 تا 58
بررسی تطبیقی سعادت از دیدگاه ارسطو وفارابی
نویسنده:
فریده تالانه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سعادت از دیر باز مورد توجه فیلسوفان زیادی بوده است، فیلسوفانی که در طول تاریخ نظرات ارزشمندی را تقدیم جامعه بشریت نموده اند. که از آن میان می توان به اندیشمندانی چون ارسطو و فارابی اشاره کرد. و ما در این پایان نامه برآنیم که با استفاده از آثار این دو فیلسوف بتوانیم، تعریف سعادت و راههای به دست آوردن و شرایط تحقق و ویژگی های آن را که ناظر بر مسئله مهم و حیاتی سعادت است، بهتر بشناسیم. لذا ارسطو سعادت را بر اساس فضیلت و خیر چنین تعریف می کند: که سعادت نوعی فعالیت نفسانی مطابق با یک فضیلت یا مجموع آنها می باشد و هر فن و علمی متوجه خیری می باشد که غایت است و منظور از خیر همان خیرهای نوع اول می باشند و فارابی نیز در سه موضع سعادت را بر اساس خیر لذاته، اکمل و خیر مطلق چنین تعریف می کند، که سعادت نوعی کمال است که لذاته خیر و مطلوب است و انسان ها برای رسیدن به آن در تلاش وکوشش هستند. هردوی آن ها معتقدند که سعادت خیریست که خود غایت است و مهم ترین راه دست یابی به آن نظریه ی (اعتدال طلایی) می باشد، که از مهم ترین مبانی اخلاقی ارسطو است و اولین بار توسط وی به کار گرفته شد و فارابی که یکی از سر حلقه های اتصال جهان اسلام به یونان است به تبع آن از این نظریه استقبال نمود، از نظر ارسطو این سعادت ویژگی عمده ای دارد که انسان خوشبخت درتمام طول مدت زندگی در این جهان به این فیض اکمل دست می یابد و فارابی نیز برای آن ویژگی های را درنظر گرفته است که مهم ترین آن ها خیر بودن و خود بسندگی می باشد و بر تمام خیرهای دیگر برتری دارد. و سعادت دنیوی مقدمه ای برای رسیدن به سعادت حقیقی درجهان آخرت می باشد. و برای رسیدن به این اهداف، نیازمند ابزاری هستیم که کسب فضایل همان ابزار رسیدن به سعادت می باشند.کلید واژه‌ها: سعادت، خیر، فضیلت، کمال، مدینه فاضله، ارسطو، فارابی
بررسی تطبیقی عقل نظری و عقل عملی از دیدگاه ابن سینا، قطب الدین رازی و ملاصدرا
نویسنده:
عارفه پوشیان جویباری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان به عنوان اشرف مخلوقات دارای نفس ناطقه است؛ نفس ناطقه ازدو قوه نظری و عملی برخوردار است. ماهیت، مراتب و کارکردهای این دو قوه از دیر باز در اندیشه حکمای مسلمان جایگاه خاصی را به خود اختصاص داده است. ابن سینا، قطب الدین رازی و ملاصدرا از جمله فیلسوفان مسلمانی هستند، که به این مسأله پرداخته اند. از آنجا که موضوع اصلی این رساله تحلیل و بررسی آرای این سه حکیم در مورد عقل نظری و عقل عملی است؛ پس از جمع آوری و بررسی آرای آن ها در مورد این مسأله شباهتها و اختلافاتی بین دیدگاه های ایشان در این زمینه به دست می آید. شباهت هایی که در این مجال می توان به آن اشاره کرد، عبارتنداز: هر سه حکیم عقل نظری را قوه عالمه می نامند و آن را ناظر بهرابطه ی نفس و عقل فعال می دانند. در حالیکه عقل عملی را قوه عامله معرفی می کنند؛ که ناظر به رابطه نفس با بدن است. آنها برای عقل نظری مراتب چهارگانه ای در نظر می گیرند؛ که پایین ترین مرتبه آن عقل هیولانی است و نفس در این مرحله قوه محض بوده و پس از گذشتن از مرتبه عقل بالملکه و عقل بالفعل در مرتبه عقل بالمستفاد قرار می گیرد؛ که کمال قوه نظری است. نفس ناطقه از جهت قوای نظری و عملی دارای خصوصیاتی است و هرگاه نفس ازجهت این دوقوه به کمال دست یابد، از این خصوصیات در حد اعلای آن برخوردار است و در چنین شرایطی این خصوصیات را باید معجزه نامید. در دیدگاه این حکیمان در زمینه قوه علمیه و عملیه اختلافاتی نیز مشاهدهمی شود و آن عبارتنداز: ابن سینا و ملاصدرا برای هر دو قوه نقش ادراکی قائلند؛ در حالی که قطب الدین رازی ادراک را به عقل نظری نسبت می دهد و قوه عملی را مبدأ حرکت می داند. از موارد دیگر اختلاف نظر می توان به مراتب عقل عملی اشاره کرد؛ ابن سینا و ملاصدرا مراتب چهارگانه ای برای این قوه در نظر می گیرند. اما ملاقطب برای قوه عامله قائل به هیچ مرتبه ای نیست. تفاوت دیگر در زمینه قوه قدسی است؛ که ابن سینا و ملاصدرا آن را بالا ترین مرتبه قوه نظری می دانند؛ این در حالی است که قطب الدین رازی قوه قدسی را در کنار فکر و حدس یکی از طرق کشف مجهول البته بالاترین مرحله کشف مجهول و برترین مرتبه قوه حدس است؛ معرفی می کند.
بررسی آراء و تاملات فلسفی علامه مجلسی ره در ذات و صفات باریتعالی
نویسنده:
علی قنواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اهمیت مسأله ذات و صفات باریتعالی و ترابط میان آنها به گونه ای است که می توان گفت جزو اولین و اساسی ترین مباحث کلامی و فلسفی دنیای اسلام به شمار می رود و معرکه آرای مخالفان و موافقان است. بدون تردید دیدگاه های افراطی و تفریطی در این خصوص پیامدهای زیان باری برای جوامع علمی در پی داشته است.علامه مجلسی ره نیز به عنوانی محدثی عقل گرا، دارای دیدگاه های خاص خود در این زمینه بوده است.گرچه علامه مجلسی به عنوان محدثی فیلسوف شهرت ندارد ولی بررسی تاملات فلسفی و عقلانی ایشان در موضوع مورد پژوهش حکایت از آن دارد که ایشان در کنار تاکید مطلق شان بر نصوص ، از فلاسفه هم عصر و یا حتی فلاسفه قبل از خود تاثیرپذیری داشته است.لیکن تاکید ایشان بر مبنا قرار دادن نصوص در کلیه مباحث عقلی سبب شده است که در اقامه براهین همان شیوه نصوص را برگزیند تا ادبیات خاص فلاسفه را.در معناشناسی ذات ، وجودشناسی آن (ادله اثبات وجود خدا)و معرفت شناسی (امکان شناخت، حدود شناخت و قلمرو تفکر در ذات و .... ) و معناشناسی صفات ، وجودشناسی آن (اقسام صفات و )و معرفت شناسی صفات(امکان ، حدود و ابزار شناخت) استوار همانند یک فیلسوف و نه محدث ورود کرد و حسب برداشت خود از نصوص منقول عینیت ذات و صفات الهی را نتیجه گرفت. گرچه علامه مجلسی به مخالفت با فلسفه مشهور استلکن با بررسی آثار ایشان (و در این پژوهش در باب توحید و خداشناسی و خاصه باب ذات و صفات باری تعالی)این نکته هویدا می گردد که مراد ایشان اولا نوع فلاسفه نبوده استو ثانیا مختص به همان مقطع زمانی بوده است که بازار ترجمه آثار فلسفی غیراسلامی بسیار شایع شده بوده است. و ایشان به عنوان پاسدار مکتب، در مقابل آن موج عظیم جبهه گیری شدیدی کردند تا جاییکه فلاسفه را حتی ملحد هم خوانده است.کلید واژه ها:ذات خداوند، صفات خداوند، علامه مجلسی ، عینیت ذات و صفات، تاملات فلسفی
تبیین معجزه از دیدگاه ابن سینا و غزالی
نویسنده:
محمد طارق درازهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارائه تصویر واضح و متمایز از معجزه، نقش اساسی در تحکیم اعتقاد به انبیا را به عهده خواهد داشت. ابن سینا به عنوان نماینده تفکر فلسفی مشاء در آثار مختلف معجزه را بر مبنای طبیعت شناسی قدیم و قبول اصولی چون تأثیر عقول و نفوس افلاک و اجرام سماوی بر حوادث زمینی تبیین می کند وی سبب معجزات را در قدرت نفوس قدسی انبیاء و تأثیر آنها بر طبیعت اشیاء جست و جو می کندغزالی نماینده تفکر کلامی اشاعره در جهان اسلام، هم به تبیین پدیده معجزه پرداخته و تفسیر جدیدی از واقعیت، علیت و فاعلیت حق و رابطه او با انسان و جهان ارائه می دهد، نه تنها تبیین فلسفی معجزه تغییر می کند، حتی در تعریف حقیقت معجزه هم با بیان جدیدی مواجه می شود. با دقت و تعمق در ماهیت اعجاز و همچنین کند و کاو در نظام علی – معلولی حاکم بر جهان به این نکته می رسند که تعریف روشن از معجزه چندان هم سهل و آسان نیست.
  • تعداد رکورد ها : 120