جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 120
ارتباط خودشناسی و خداشناسی نزد ابن عربی و ملاصدرا
نویسنده:
صلواتی عبداله
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معرفت نفس به ویژه ارتباط آن با خداشناسی همواره از موضوعات اصلی مورد توجه فیلسوفان و عرفای اسلامی بوده است. به طوری که، کمتر فیلسوف و عارفی یافت می شود که از معرفت نفس و رابطه آن با خدا شناسی سخن نگفته باشد. از این میان، مقاله حاضر در پی آن است که نظر گاه ابن عربی و ملاصدرا را درباره ارتباط خود شناسی و خدا شناسی در قالب تقریرهایی از جمله: صورت، انسان کامل، نقص، وجود رابط، احدیت و ظهور و امتناع ارایه دهد. افزون بر آن، به مراحل ارتباط معرفتی نفس و حق و نوع شناخت در خودشناسی و خدا شناسی اشاره می شود.
صفحات :
از صفحه 85 تا 102
وحدت يا كثرت نوع انسانی نزد ابن‌سينا، شيخ‌اشراق و ملاصدرا
نویسنده:
عبداله صلواتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
وحدت يا کثرت نوعي انسان يکي از مسائلي بوده که غالباً در سنت فلسفه حاشيه و بعنوان پيش فرض مطرح بوده است و بيشينه فيلسوفان مسلمان، از وحدت نوعي انسان دفاع ميکرده‌اند. اما مخالفان وحدت نوعي، با صورتي برهاني به طرح کثرت نوعي انسان پرداختند. البته در آثار موافقان وحدت نوعي از جمله ابن‌سينا شواهدي دال بر کثرت نوعي انسان يافت ميشود. در اين جستار منحني تطورات نابرابري و کثرت نوعي انسان با محوريت متفکران برجسته و مؤثري چون ابن‌سينا، سهروردي و ملاصدرا مورد بحث و بررسي قرار ميگيرد. منحني کثرت نوعي در تفکر فلسفي و کلامي جهان اسلام، دستخوش نوساناتي بوده است، اما سير پيدايي آن را ميتوان چنين فهرست کرد: کثرت نوعي انسان در حد شواهد نزد ابن‌سينا، وحدت نوعي مشکک (انسانهاي نابرابرِ برابر) نزد سهروردي و سه مدلِ وحدت نوعي مشكَك وجودي صرف، وحدت نوعي مشکک ماهوي در پي وحدت نوعي مشكَك وجودي و کثرت نوعي مشکک ماهوي در پي وحدت نوعي مشكَك وجودي نزد ملاصدرا؛ با اين توضيح که هريک از مدلهاي سه گانه صدرايي به دو صورتِ پيشين و پسين مطرح ميباشد. کثرت نوعي صدرايي بدليل پشتيباني توسط مباني، تنوع مدلها و اشتمال آن بر کثرت نوعي پيشين و پسين، فضاي دگرديسي‌شده يي از نابرابري انسانها را پديد آورد که نگارنده براي نشان دادن تفاوت جوهري آن با کثرت نوعي انساني پيش از ملاصدرا، از آن به زيست نوعهاي انساني ياد کرده است.
صفحات :
از صفحه 143 تا 168
مواجهه فلسفی و عرفانی ملاصدرا با مسئله مرگ
نویسنده:
عین الله خادمی، عبدالله صلواتی، لیلا پوراکبر، مروه دولت ابادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مقالۀ حاضر تبیین مواجهۀ فلسفی – عرفانی ملاصدرا با مسئله مرگ است. نگارندگان در نظام وحدت تشکیکی و وحدت شخصی وجود، به تبیین این مواجهه پرداخته‏اند.ملاصدرا معتقداست، مرگ کمال نفس ناطقه است. نفس در پایان مسیر استکمالی، وارد عالم عقول شده باعقل فعال، همچنین با عقل اول متحد می‏شود؛ اما حجاب‏های دنیایی مانع اتحاد کامل است. مرگ بستر لازم برای اتحاد و نیل به کمالات وجودی را فراهم می‏کند. به عقیدۀ ملاصدرا نفس، در پایان مسیر استکمالی، به دلیل بساطت و اتحاد با عقول، به بقاء خداوند، باقی است. از نظر او حیات انسان، به مرتبه ادراکی‏اش باز‏می‏گردد. مرگ انتقال به مرتبه عقلانی را ممکن می‏سازد. برمبنای نظریه عرفانی ملاصدرا، حیات انسان، عین الربط به حیات خداوند است. انسان به حکم اسم‏های الظاهر و الآخر، مظهر کمالات حق گردیده، به سوی او باز می‏گردد. مرگ، انتقال مظهریت اسماءالهی است.
صفحات :
از صفحه 137 تا 153
مدل صدرایی در تفسیر اصل برابری در حقوق بشر
نویسنده:
عبدالله صلواتی، شهناز شایان فر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در باب حقوق بشر دو گفتمان فراقراردادی و قراردادی مطرح است و تساوی حقوق و نیز تساوی در برابر حقوق، مسبوق به تساوی مستحقان است؛ با این تفاوت که در گفتمان فراقراردادی، تساوی مستحقان امری عینی است و ریشه در حقیقت واحد و جامع دارد و در گفتمان قراردادی، تساوی مستحقان با فرض و اعتبار تأمین می­شود. اما ظاهراً کثرت نوعی انسان صدرایی با طرح انسان­های متباین نمی­تواند با تساوی حقوق مستحقان سازگار باشد. پرسش محوری این جستار آن است که چگونه با پذیرش کثرت نوعی انسان صدرایی و جهان­های متفاوتی که انسان­های مختلف در آن زیست می­کنند، می­توان از تساویِ حقوق اجتماعی انسان‌ها و تساوی آنها در برابر قانون در گفتمان فراقراردادی سخن گفت؟ دستاورد این پژوهش این است که با توجه به امکانات درونی فلسفة ملاصدرا می­توان از دو مدل «برابری عینی بنفس امر متواطی» (= وحدت نوعی) و «برابری عینی در امر غیرمتواطی» در تبیین اصل برابری بهره برد و با توجه به عینی بودن این دو مدل در فلسفة صدرایی و ترجیح آن بر مدل ذهنی و قراردادی نیازی به طرح مدل ذهنی و قراردادی در فلسفة یادشده نیست. گفتنی است که مدل «برابری عینی در امر غیرمتواطی» در تفسیر اصل برابری از نوآوری­های این جستار است.
صفحات :
از صفحه 107 تا 120
ترابط ذات و صفات خدا از نظر قاضی عبدالجبار معتزلی، امام فخر رازی و ملاصدرا
نویسنده:
عارف سالمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ترابط ذات و صفات الهی یکی از مهم‌ترین مسائل فلسفی و کلامی است. اندیشمندان مسلمان درباره‌‌‌ی آن بحث و اظهار نظر کرده‌اند و بیشترین نزاع در مورد صفات ثبوتی ذاتی حقیقی و ذات اضافه و حالت مصدری آن‌ها مانند حیات، قدرت و علم صورت گرفته است. ولی نکته‌ی در خور تأمل در اینجا این است که صاحب نظران مسلمان با تمام تنوّع مکتبی و مسلکی، در زائد بودن صفات فعل و صفات اضافه‌ی محض تفاوت جوهری ندارند. نفی صفات از سوی مولفان و محققان به قدریّه و جبریّه نسبت داده شده است. در این پایان‌نامه به جای نگاه خطی در تطبیق آراء و بسنده کردن به تطبیق اندیشه در محور مسائل، قاضی عبدالجبار، فخررازی و ملاصدرا در محورهای روش، مبانی و اصول و مسائل مورد مقایسه قرار داده‌ شد و وجوه تشابه و تمایز آن‌ها مورد بررسی قرار گرفت. در این میان در مورد ذات و صفات الهی، به معتزله دیدگاه‌های گوناگونی نسبت داده اند، اما براساس تحقیقات صورت گرفته توسط نگارنده در این پایان‌نامه به نظر می‌آید که دیدگاه پذیرفته شده‌ی اکثریّت قاطع آنان عینیّت صفات با ذات است و نسبت نظریه‌ی نیابت به آنان خالی از اشکال نیست. دیدگاه احوال ابو هاشم جبائی به دلیل نفی وجود و عدم از صفات قابل پذیرش نیست. با بررسی آثار مختلف قاضی عبدالجبار، نگارنده به این مهم رهنمون شده است که دیدگاه‌های متفاوتی از جمله دیدگاه حال، عینیت و اعتبارت ذهنی دانستن صفات در آثار او در باب ترابط ذات و صفات قابل برداشت است. اما به نظر نگارنده در میان این دیدگاه‌ها نظریه‌ی عینیت ذات و صفات ترجیح دارد. اشاعره و پیروان برجسته‌ی این مکتب همانند فخر رازی، صفات واجب تعالی را نسب و اضافات می‌دانند و معتقدند که اتصاف خدای متعال به صفاتی همچون حیّ، قادر و عالم بدون مبدأ زائد بر ذات محال است. فخررازی برای اثبات ادعای خود دلایلی ذکر و اشکالاتی بر نظریه‌ی عینیّت وارد کرده است، اما در آثارش نظریه‌هایی از قبیل زیادت صفات بر ذات، نسبی دانستن آن‌ها، نه عین ذات و نه غیر ذات بودن صفات و تمایل به عینیت را نیز مطرح کرده است. ولی با بررسی‌های صورت گرفته و توجه به اقامه‌ی دلیل بر زیادت و اشکال وارد کردن وی بر عینیت صفات و ذات در المطالب العالیه که یکی از آخرین آثار اوست به نظر می‌آید تمایل او به زیادت، بیشتر و آشکارتر است. صدرالمتألهین شیرازی و پیروان او بر اساس اصولی نظیر اشتراک معنوی وجود و صفات، تشکیک وجود و صفات، وحدت و بساطت الهی و واجب الوجود من جمیع الجهات دانستن خدای متعال، معتقدند که صفات الهی عین ذات اوست و به نظریه‌ی اتحاد مصداقی و تغایر مفهومی صفات قائل شده‌اند و بر ادعای خود براهین عقلی و ادلّه‌ی نقلی اقامه کرده‌اند. در این تحقیق به این نتیجه رهنمون شد که سه اندیشمند یاد شده نه یک نظر بلکه نظریات گوناگونی را مطرح کرده‌اند که نگارنده در مقام داوری بر اساس پاره‌ای از ملاک‌ها نظری را از میان نظرات آن‌ها ترجیح داده‌ است.
بررسی منحنی تحول معنای رویت خدا از منظر (سه دوره) اشاعره
نویسنده:
علیرضا موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از اصول فرقه اشاعره «رؤیت خدای تعالی توسط مؤمنین با چشم بصری در سرای آخرت است».این موضوع از زمان شکل‌گیری این فرقه در اوایل سدۀ چهارم هجری قمری از سوی ابوالحسن اشعری تاکنون ادامه دارد. اشاعره در تقابل با فرقه معتزله، تقریرات و تبیینات متفاوتی از رؤیت خدا داشته‌اند. معتزله در بارۀ رؤیت خدای تعالی به مانند شیعه به تنزّه و عدم جسمیت خدای تعالی معتقدند. این نوشتار به بررسی تحولات و تطورات نقلی و عقلی آراء بزرگان اشاعره یعنی اشعری، غزالی و فخر رازی در بارۀ رؤیت خدای تعالی پرداخته است. نگارنده به شیوه تحلیلی – توصیفی و با استفاده از مهمترین منابع موجود از سه شخصیت مذکور، تلاش کرده است تا در سه فصل جداگانه به دلایل نقلی و عقلی رؤیت خدای تعالی و تقریرات و تبینات هر یک از سه شخصیت اشاعره پرداخته و در فصلی جداگانه به بررسی نقاط اشتراک و افتراق آنان اقدام نماید. ابوالحسن اشعری در دو کتاب خود « الابانه» و « اللمع» فصل‌های مجزایی به معنای رؤیت خدای تعالی اختصاص داده و با استناد به حدیث رؤیت ماه منسوب به پیامبر اسلام (ص) و آیات قرآنی دلایل نقلی خود را مبنی بر رؤیت خداوند به وسیله مؤمنین در آخرت تبیین می‌نماید، و نیز با تبیین «دلیل وجود»، «دلیل رؤیت»، «دلیل پاداش و انعام مؤمنین» و «دلیل حدوث » دلایل عقلی خود را تبیین می‌کند. ابوحامد غزالی در کتاب «الاقتصاد فی الاعتقاد» دیدگاه کلامی و در دو کتاب «الاربعین» و «روضۀالطالبین» دیدگاه عرفانی خود را در بارۀ معنای رؤیت خدا آورده است. او با استناد به همان آیات قرآنی اشعری به معنای رؤیت خدای تعالی پرداخته، و با عرضۀ دلایل کلامی و عرفانی همانند: «دلیل جهت وحکم مقابل»، «دلیل علم و آگاهی»، «دلیل ادراک و کشف تام» و «دلیل لذت» از دیدگاه خود در مسأله رؤیت خدای تعالی دفاع می‌کند. فخر رازی در کتاب «تفسیر مفاتیح‌الغیب» بحث‌های نقلی و کلامی از رؤیت خداوند ارائه کرده‌است، دلایلی همچون «دلیل ادراک»، «دلیل نفی عموم»، «دلیل تحول»، «دلیل حس ششم»، «دلیل آیات خاص»، «دلیل مدح» و«دلیل وجود و نیازمندی به علت» از جملۀ آنهاست او در کتاب «المحصل» ضمن استناد به همان آیات مطرح شده اشعری مجدداً «دلیل مدح»، «دلیل وجود»، «دلیل حکم مقابل» و «دلیل ادراک» را تکرار می-کند. در فصل بررسی‌های تطبیقی با نگاهی شعاعی مشتمل بر روش، معناشناسی، ادله و گستره به بررسی تطبیقی مسأله رؤیت پرداخته شده است، و تفاوت آراء آنها در موارد چهارگانه مذکور مشهود است.
بررسی تطبیقی مرگ ارادی از منظر ابن عربی، شیخ اشراق و ملاصدرا
نویسنده:
مفید حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مرگ، جایگاهی اساسی در دستگاه اندیشه ی بشری دارد و چیستی و حقیقت آن از دیرباز دغدغه ی ذهنی انسانها بوده و هست . اندیشمندان اسلامی با استناد به آموزه های دین، مرگ را امری وجودی دانسته اند و آن را حیات دیگر تعریف کرده اند در این نوشتار نوعی خاص از مرگ، با عنوان مرگ اختیاری مورد مداقه واقع گردیده است. صاحب نظرانی چون ابن عربی، شیخ اشراق و ملاصدرا نام ولادت ثانیه بر آن نهاده اند و اهلیت آن را به شایستگان وارسته ای نسبت می دهند که با معرفت نفس به مقام انتباه دست یافته اند؛ در این نظرگاه: مرگ ارادی صیرورت آگاهانه ی انسان برای نیل به شریف ترین غایت خلقت است. سیر استکمالی نفس ناطقه و حرکت رجوعی به منزلگاه حقیقی، بی التفات و جذبه ی حضرت الوهیت نا ممکن است. و البته جهد بلیغ و سعی عظیم انسان در ریاضات و مجاهدات حقه ی شرعیه می تواند زمینه ساز عروج باشد. در اثر دستیابی به ملکه ی خلع بدن، پله پله عوالم عالیه ی وجودی در نوردیده می شود. مکاشفات از پی هم وارد می گردند، حقیقت حکمت با بصیرت قلبی حق الیقین می شود و سالک رَسته از کدورات جسم و تعلقات ماده در ضیافت ملکوت، عطر جبروت استشمام می کند و در مقام فنای لاهوت، بقا می یابد.
مبانی معناشناختی، وجود شناختی و انسان شناختی اخلاق نزد خواجه نصیر الدین طوسی و ملا محسن فیض کاشانی
نویسنده:
مینا نقوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فرااخلاق یکی از اساسیترین شاخه های فلسفه اخلاق است که با ارائه الگوهای متفاوت اخلاقی سعی در تبیین زندگی بهتر برای بشر دارد. لذا این پایان نامه به آثار دو فیلسوف مطرح در علم اخلاق پرداخته شده که دارای گرایش های متفاوت فلسفی بوده اند. خواجه از پیروان مشاء و فیض از شارحان حکمت متعالیه است. البته در این جستار به دنبال ارائه الگو فرااخلاق پذیرفته شده در نزد این دو فیلسوف بر اساس فصول( معنا شناختی، هستی شناختی و نیز انسان شناختی) بررسی شده است که با تمام نقاط اختلافی که در این فصل دارند اما با داشتن نوع جهان بینی خاص هردو الگو ارائه شده توسط ایشان عقلانیت اخلاقی است.
بررسی ارتباط وجود ذهنی با معاد جسمانی و روحانی از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
فاطمه اسدی تپه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله نفس و اهمیت آن در باب معاد از دیر باز مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است. به ویژه توجه صدرالمتألهین به این امر از زاویه وجود، صبغه نوینی به این موضوع در فضای فلسفه بخشیده است. وی با پذیرش وجود ذهنی در کنار وجود عینی، می خواهد وجودی را در فلسفه عرضه کند که مخلوق نفس انسانی و فاقد اثر و منشأ خارجی است؛ گرچه این نظریه پیش از وی محلّ جدی بحث اندیشمندان بوده اما ملاصدرا با نگرش وجودی و تفکری سیستمی با تأکید بر خلاّقیت نفس در عالم طبیعت به این مسأله پرداخته است. وی قیام صور ذهنی مخلوق را به نفس، قیام صدوری خوانده است. مسأله وجود ذهنی در فلسفه ملاصدرا کارکردهای متفاوتی دارد که یکی از جدی ترین آنها، پیوند آن با مسأله معاد است. وی با پذیرش دو نحوه معاد روحانی و جسمانی، تحقق آن را به عملکرد نفس در دنیا نسبت می دهد؛ به این بیان که متناسب با اعمال نفس، بدن اخروی و لذّات و آلام جسمانی و روحانی در آخرت با خلاّقیت نفس در ساحت قوه خیال صورت می گیرد. صدرالمتألهین با استناد به قدرت خارق العاده خیال بر این اعتقاد اصرار دارد که هر کس کیفیت قدرت الهی را در خیال خویش بپذیرد، باور می کند که ارواح، تجسد یافته و نیات صورت خارجی می‌یابند. حکیم یاد شده، پس از بیان احوالات نفس در آخرت، نحوه تأثیر کمال قوه علمی و عملی را در صقع نفس شرح داده و بیان می دارد که: نفوس سعادتمندان در آخرت بر حسب اعمال دنیایی و به کمک قوه مجرده خیال، منشأ صور لذیذ گشته و نفوس اشقیاء منشأ صور دردناک می شود. گر چه ملاصدرا با عدم بیان مسائل وجود ذهنی می تواند قائل به پذیرش خلاّقیت نفس شود اما کاربرجسته وی استفاده از راهکاری به نام تجرد خیال است که در پرتو آن قادر به حل معضلات وجود ذهنی، وجود برزخی و معاد جسمانی است و مهمتر از همه بیان اصول متمایز در معاد جسمانی کمک شایانی به اثبات ارتباط وجود ذهنی با معاد داشته. آنچه کار وی را از سایر فلاسفه چون بوعلی ممتاز می کند پذیرش تجرد خیال به معنی ارتقای صورت و خروج از نقص به سوی کمال است نه تقشیر صورت از ماده.
حشر از منظر شیخ طوسی و ملاصدرا
نویسنده:
ابوذر پاک نهاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معاد از جمله دغدغه های فطری انسان و همراه تفکر وی در طول تاریخ بوده است. و حضور تعداد زیادی از آیاتقرآن در این خصوص نشانگر اهمیت این موضوع است . پذیرشمعاد در میان مسلمانان امری مورد اتفاق است ولی در خصوص اقسام و کیفیت معاد ،در میان فلاسفه و متکلمان معرکه ی آراء وجود دارد .در تحقیق حاضر،شیخ طوسی با نگرش کلامی و ملاصدرا با نگرش فلسفی ،در برخی موارد با هم اشتراک عقیده و در برخی دیگر اختلاف عقیده داشته اند،از میان دیدگاه هایدر خصوص معاد با سه دیدگاه الف)صرفا جسمانی ب)صرفا روحانی ج)ترکیبی از جسمانیت و روحانیت رو به رو هستیم. نگارنده در این تحقیق پس از ذکر ماهیت معاد، بررسی مولفه ها و استخراجآثار تربیتی معاد در یک نگاه خاص و در یک نگاه برآیندی ،با روش تحلیل محتواخواهد بود
  • تعداد رکورد ها : 120