جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
بررسی تطبقی سیمای انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه و مولوی
نویسنده:
سولماز دهقان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هر مکتبی به تناسب مبانی اعتقادی خود انسان را در کامل‌ترین صورت معرفی می‌کند که به حالت اسطوره‌ای می‌تواند نمادی از آن مکتب و اسوه‌ای برای پیروانش باشد. از دیدگاه اهل مذهب صورت کامل نوع انسان، انسانی است که به ارزش‌های الهی گره خورده و آیینه تمام نمایی از فعلیت ارزش‌های است که خداوند در وجود او به ودیعه نهاده است چنین انسانی سعادتمند دنیا و آخرت و مورد رضایت خداوند است. در عبارتی مختصر می‌توان گفت که بهترین بیان را در این مورد خداوند متعال در قرآن فرموده و انسان را مسجود تمام کائنات معرفی کرده است و دیگران نیز با تأسی و الهام از قرآن کریم انسان کامل را توضیح داده‌اند. مثلا: در نهج‌البلاغه انسان کامل، کامل‌ترین تجلّی عینی حق تعالی بوده و از این روی آینه تمام نمای جمال و جلال خداوندی و لاجرم واسطه در آفرینش امری و خلقی است. بدین جهت شناخت انسان کامل برای شناخت هستی و هستی آفرین لازم و بلکه واجب است. هم‌چنین مولوی نیز در اثر عظیم خود مثنوی معنوی در جستجوی انسان کامل است و در جای جای کتابش ویژگی انسان کامل را مطرح می‌کند و گاه در قالب داستان‌هایی سیمای او را می‌نمایاند. او معتقد است انسان کامل مظهر حقّ و صاحب الهام است، او اسرافیل وقت و سیمرغی است که سایه‌ای به عظمت کوه قاف دارد. پس در این‌جا در حد مجال، به بررسی تطبیقی و تحلیلی کلام حضرت علی (ع) همراه با گفتارهای مولوی در خصوص انسان کامل و ویژ‌گی‌های آن پرداخته‌ایم.
بررسی مفهوم صبر و توکل در قرآن و تجلی آن در دیوان حافظ
نویسنده:
زهرا قاسمی نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
«صبر و توکّل» از مفاهیم ارزشمند دینی و اخلاقی است، که خداوند متعال در کتاب شریف خود آیات متعددی را به این دو مفهوم اختصاص داده و از مومنان می‌خواهد که با استمداد از آن‌هاباب نجات دنیا و آخرت را به روی خویش بگشایند. صبر و توکّل به عنوان دو مفهوم ارزشمند قرآنی نقش فراوانی در زندگی پیامبران الهی، خصوصاً پیامبر اسلام(ص)و امامان(ع) داشته است. علاوه بر آن مسلمانان و مومنان نیز با تأسی از آیات قرآنی و سنت و سیره پیامبر(ص)و امامان معصوم(ع) در زندگی مادی ومعنوی خود از این مفاهیم بهره برده‌اند. عالمان، دانشمندان، فلاسفه، عرفا و شاعران مسلمان نیز در طول تاریخ زندگی‌شان متأثر از این مفاهیم بوده‌اند، به گونه‌ای که در زندگی شخصی خویش و نیز آثار و تألیفاتشان این تأثیرات کاملاً آشکار است. خواجه حافظ شیرازی نیز که، مانند ستاره‌ای تابناک درآسمان شعر و ادب و عرفان فارسی به زیبای می‌درخشد، با تأسی و الهام از آیات قرآنی به این دو مفهوم ارزشمند در دیوان خویش بها داده و ابیات زیادی را در مورد صبر وتوکّل به رشته نظم کشیده است و پیوند شعر حافظ با تعالیم دینی به قدری قوی و ناگسستنی است که خود حافظ هم گفت: "صبحدم از عرش می آمد خروش عقل گفتقدسیان گوی‌که شعر حافظ از بر می‌کنند
بررسی تطبیقی «مسأله ی عمل و انجام تکالیف دینی در مثنوی معنوی و بگودگیتا»
نویسنده:
الهام ناصر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
هدف از این پژوهش بررسی مسأله‌ی عمل و انجام تکالیف دینی در دو منظومه‌ی مثنوی معنوی و بگودگیتا می‌باشد. عمل و انجام تکالیف دینی از طریقه‌های وصول به حق می‌باشد که در مثنوی و بگودگیتا به تصویر کشیده شده است. مولوی ضمن تأکید بسیار بر اهمیت معنی باطنی اعمال و تأثیر درونی آن‌ها و جنبه‌ی طریقتی به جنبه‌ی شریعتی نیز توجه کامل دارد ولی در بگودگیتا عمل بیشتر جنبه‌ی طریقتی دارد. در هر دو متن شواهد زیادی بر لزوم پای‌بندی به شریعت و احکام شرعی وجود دارد. در مثنوی و بگودگیتا عمل امری ذومراتب است که این مراتب با هم منطبق‌اند و میان معرفت و عمل نسبت متقابل و دو سویه‌ای وجود دارد. در این پژوهش هدف نگارنده آن بوده است که به گونه‌ای مقایسه‌ای و بدون هیچ‌گونه همانندسازی به وجوه تشابه و اختلاف این دو متن پیرامون عمل و انجام تکالیف دینی در سنت اسلامی و هندویی اشاره نماید. فصل اول این رساله شامل کلیات و همچنین مروری بر تحقیقات در زمینه‌ی موضوع مورد بحث می‌باشد. فصل دوم شامل مبانی نظری است که به مواردی از قبیل سیر التزام به شریعت در ادوار مختلف اسلامی، شریعت در عرفان مولانا، مثنوی و بگودگیتا، مباحث و اصطلاحات کلیدی آیین و عرفان هندویی و... اشاره شده است. در ادامه و طی فصل‎های جداگانه مباحث مرتبط با عمل و تکالیف دینی در این دو اثر به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است. در نهایت به مقایسه و مقارنه‌ی موضوع مورد مطالعه بر اساس نسبت‌های قیاس‌پذیر پرداخته شده است.
بن مایه های وحدت وجود در قران کریم وسنّت
نویسنده:
غفور حضوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مبحث «وحدت وجود» از مسائل مشکل عرفان و فلسفه اسلامی است که فهم آن منوط به مطالعات عمیقی است. بر این اساس، این تحقیق با هدف بررسی «وحدت وجود» در قرآن کریم و سنت به روش کتابخانه و با استفاده از فیش برداری از منابع فقهی، آیات و روایات انجام شد. آیات و روایاتی که از میان نصوص دینی دالّ بر وحدت وجود در این پژوهش آمده، به چندین دسته تقسیم شده‌اند: آیات و روایات دالّ بر آیت بودن ما سوی الله، مشاهده خدا قبل از هر شناختی، وحدت صمدی حق، مالک حقیقی بودن خدا، حدیث قدسی گنج پنهان، احادیث مربوط به قرب نوافل و فرایض، احاطه حق‌تعالی بر اشیا، ملکیت حقیقی خداوند نسبت به اشیا، وحدت اطلاقی او، آیات قرب خداوند، ظهور و بطون حق‌تعالی، معیت خدا با اشیا، آیات فقر ذاتی موجودات و آیات و روایات دالّ بر توحید افعالی. بر اساس نتایج بررسی ها، در اسلام وحدت حق تعالی، وحدت حقه ی حقیقیه است زیرا او وجود صرف و خالص است و وجود همان وحدتی است که به ذات خود قائم است و وحدت همان وجود است. آیه 3 سوره حدید «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ» بیانگر آن است که تنها او ظاهر است و تنها او باطن است و همچنین قرآن کریم در سوره مبارکه توحید: «قُل هُوَ اللهُ اَحَد»؛ با تأکید بر احدیت و یکتایی هویت غیبیه و ذات احدی و شریک نداشتن او راه را برای قول به انحصار وجود در خداوند باز می‌کند. از سوی دیگر، وحدت وجود همواره محل نزاع و مشاجره بین موافقان و مخالفان بوده است.مطابق با ادلّه موافقان وحدت وجود عرفانی بحثی بسیار دقیق، ذوقی و تخصّصی است و مبانی قرآنی، روایی و فلسفی دارد و با مبانی اندیشه اسلامی کاملاً سازگار است؛ اما از نظر مخالفان، وحدت وجود، از نگاه فلسفی دارای یک ایراد وجودشناختی است که همان نفی علیّت می شود و دارای یک ایراد معرفت شناختی است که منجر به قبول سفسطه و شکّاکیّت معرفتی می شود.
موانع وصول به کمال نفس در عرفان اسلامی
نویسنده:
رقیه عیدی خیاوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده:انسان طالب کمال است و کمال جویی انسان، ذاتی و غیر اکتسابی است و همه انسان‌ها به دنبال سعادت و کمال خود در تلاش و تکاپو هستند و مکاتب، فلسفه‌ها و ادیان نیز همگی داعیه‌ی ارائه طریق برای نیل به کمال و سعادت آدمی را دارند به طور کلی در طول تاریخ دیدگاه انسان‌ها درباره‌ی کمال و نجات و رستگاری انسان به دو گونه‌ی کاملاً متفاوت تقسیم شده است: الهی و غیر الهی. مکاتب و فلسفه‌های الهی هم راستا با ادیان، سعادت انسان را نه تنها در این دنیا بلکه در آخرت نیز جستجو کرده‌اند لذا عوامل کمال و موانعی که برای آن می‌شمارند کاربرد آن در دنیا و خصوصاً در نجات اخروی است که زندگی جاودانه انسان می‌باشد. اما مکاتب مادی و غیر الهی کمال و سعادت را در این دنیا جستجو می‌کنند و در دستورات و راهکارهائی که ارائه می‌دهند فقط فاصله بین تولد و مرگ را در نظر می گیرند و برای همین هر کدام کمال را در چیزی تعریف می‌کنند. و از دید عرفان اسلامی کمال نهایی همان قرب به خداوند است و هر چه انسان صفات الهی را در خود متجلی کند به این هدف نزدیک‌تر خواهد شد و انسان برای رسیدن به قله‌ی کمال معنوی و نجات یافتن از سقوط در ورطه‌ی هلاکت نیازمند شناخت موانع کمال است. عارفان و بزرگان زیادی درباره‌ی حجاب‌های میان انسان و خالق سخن گفته‌اند و همه آنان بر این امر اتفاق نظر دارند که سالک الی الله باید همه موانع را بشناسد و در جهت خرق آن‌ها تلاش نماید. این پژوهش موانع راه کمال انسان را از دیدگاه عرفان اسلامی بررسی کرده و نیز به برخی از عوامل کمال نیز اشاره شده و در آخر به مراحل مانع زدایی پرداخته است.
بررسی مفهوم حجاب‌های نورانی و ظلمانی در عرفان اسلامی با تاکید بر مثنوی
نویسنده:
فاطمه محقق
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حجاب در لغت به معنای سِتر است؛ از این‌رو، به هر چیزی که شیئی از شیء دیگر پوشیده و پنهان کند، حجاب و پرده می‌گویند. در اصطلاح عرفانی به معنی هر چیزی است که آدمی را از قرب الهی دور بسازد. بنابراین هر چیزی که مانعی بین خدا و بنده‌اش باشد حجاب محسوب می‌شود. مقوله‌ی حجاب و شناخت آن همیشه ذهن عرفا را به خود مشغول کرده است و یکی از مهمّترین مسائل در شناخت خداوند و رسیدن به او بوده است. خاستگاه آن مربوط به مذهب و عرفان خاصی نیست زیرا بحث معرفت در فطرت آدمی نهاده شده است. آدمی برای رسیدن به معرفت الهی، راهی جز شناخت موانع و حجبی که بین او و خداست، ندارد. در تمامی عرفان‌ها این مقوله مورد بررسی است البته با نام‌های متفاوت معنای حجاب را می‌رساند. مقوله‌ی حجاب نورانی و ظلمانی بیشتر در عرفان اسلامی به خصوص در مثنوی مورد تاکید و بررسی فراوان است. حجاب‌های ظلمانی در عرفان اسلامی، شامل حجاب‌هایی هستند که مربوط به حیات دنیوی و عالم شهادت است و مانع از مشاهده ملکوت و جمال حق تعالی می‌شود. حجاب‌های نورانی بر خلاف حجاب‌های ظلمانی مربوط به عالم لطیف و ماورا است که برای شخص از نفس قدسی پدید می‌آید. مولانا در مثنوی به انواع مختلف حجاب‌ها اشاره می‌کند و انسان را از ماندن در این حجب نهی می‌کند و او را از اثرات محجوب ماندن آگاه می‌کند. البته در میان اقوال عرفا در این مورد اختلافاتی دیده شده است امّا این اختلافات می‌تواند به دلیل قاصر بودن زبان از درک تجربیات عرفا بوده باشد. در این پژوهش سعی بر این شده است که مفهوم حجاب‌های نورانی و ظلمانیرا در عرفان اسلامی با نظر و تاکید به مثنوی مورد بررسی قرار دهیم که اختلاف چندانی میان افکار و عقاید عرفای اسلامی با مولانا در مثنوی دیده نشده است. منظور مولانا از حجاب‌های نورانی و ظلمانی در مثنوی همان حجبی است که در عرفان اسلامی آمده است. تنها اختلافی که در میان آن‌ها دیده شده است، مربوط به دلیل بودن حجاب‌ها از ناحیه خدا بوده است که مولانا وجود این حجب را غیرت خداوند به خودش می‌داند امّا عرفای اسلامی علّت آن را حبّ الهی به خودش می‌دانند.
فقر در عرفان اسلامی و مقایسه‌ی آن با کتاب و سنّت
نویسنده:
سولماز عبدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بینش قرآن درتفسیرهستی وانسان مبتنی بر نظریه‌‌ی عمیق فقر وجودی و نیاز نفسی وذاتی است نه فقر نسبی و وصفی، چه این ‌‌‌‌که ازمنظر وحی عالم وآدم « آیه وآینه» حضرت حق سبحانه هستند وآیه وآینه نشانی ازآن بی‌‌نشان است.علاوه این که عارفان نامداراسلام اوج اندیشه‌های معرفتی خویش را مدیون معارف وحیانی هستند ولطافت اندیشه و ژرف کاوی‌های معرفتی را از مائده‌های نغز و پرمغز وحی قرآنی و آموزه‌های ناب اسلامی اصطیاد نموده‌اند.که یکی از آن موارد معنای فقر و نیازمندی است.همان گوهر ناب و بحر بی‌پایانی که غرامتش بریدن از تمام تعلقّات و وابستگی‌هاست و به عبارتی فقری که فناست و سرمایه‌ی بازگشت به اصل خویشتن است.و امّا در این پژوهش که با روش اجرای طرح توصیفی و تحلیل محتوایی صورت گرفته، سعی شده به مسئله‌یفقر از ابعاد مختلفی نگریسته شود و معانی مختلف آن در قرآن و سنّت و عرفان توضیح داده شود و ثابت گردد که برخلاف تصوّر رایج، فقر در شریعت و عرفان اسلامی به معنای فقر مادّی نیست بلکه فقر إلی الله (العلّه)است.فصل اول این پایان نامه مروری بر تحقیقات در زمینه‌ی موضوع مورد بحث می‌باشد و در بخش مبانی نظری به مواردی از قبیل عرفان و مبانی عرفان در ادیان الهی و مکاتب غیر الهی و تا حدودی به معنای فقر در آن‌ها و به برتریَت عرفان اسلامی و سپس درفصول بعدی به صورت مشروح‌تر به فقر در عرفان اسلامی و سپس به فقر در کتاب و سنَت پرداخته شده است.
رموز عرفانی قصص قرآن (پیامبران اولوالعزم)
نویسنده:
اشرف میکائیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در این رساله طی شش بخش به تفسیر عرفانی پیامبران اولوالعزم پرداخته شده است و به استناد تفاسیر عرفانی و اقوال عرفا نقش و جایگاه قصه و خصوصا قصص قرآنی در بافت معرفت عرفانی بیان شده است. در بخش اول، مطالبی در تعریف عرفان و تصوف و تفسیر و بیان اقسام آن و تفسیر به رأی و تفسیر عرفانی و زبان رمزی عرفان و تعریف اولوالعزم و جایگاه قصه در قرآن و سنتهای الهی جاری در قصص انبیا آمده است و در پنج بخش بعد برداشتها و تأویلات عرفانی در خصوص قصص انبیای اولولعزم آورده شده است. در ابتدای هر بخش آیاتی که راجع به آن پیامبر در قرآن وجود دارد، ذکر شده؛ سپس داستان زندگی آن پیامبر با استناد به کتب تاریخ انبیا نقل شده و بعد از آن حوادث و وقایعی که در زندگی او رخ داده و تصریحی در قرآن راجع به آن وجود دارد، ذکر شده و سپس رموز عرفانی و اقوال عرفا در مورد آن حادثه خاص نقل شده است. در پایان هر بخش مقایسه ای بین رسول اکرم و پیامبر مورد بحث صورت گرفته و نکات عرفانی در مورد فضیلت و ارجحیت مرتبه وجودی رسول اکرم نسبت به سایر انبیا بیان شده است