جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 28
بررسی تطبیقی رویه های سیاسی امام حسن و امام حسین (ع)
نویسنده:
علی محمدزاده گله خانه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چکیده پایان نامه (شامل خلاصه, اهداف, روش های اجرا و نتایج به دست امده):پژوهش درباره زندگی امامان معصوم علیهم السلام به خصوص رویه های سیاسی انان امری ضروری است , زیرا اقیانوس فضایل,معارف و عقلانیت سیاسی با مصلحت اندیشی انان بهترین الگو برای همگان به ویزه حقیقت طلبان و رهبران دینی و سیاسی می باشد. یکی ازموضوعات شایان پژوهش در این زمینه بررسی صلح قهرمانه امام حسن (ع) با معاویه و قیام پیروزمندانه امام حسین (ع) با یزید است.فلسفه سیاسی اسلام و مکتب شیعی برای مدیریت عقلانی جامعه به ضرورت امامت است و امامت و رهبری از مهمترین اصل اسلام و یک مسولیت به شمار می اید و عامل بقای دین محسوب می شود. در اتخاذ رویه سیاسی امام حسن (ع) و امام حسین(ع) مقتضیا ت زمان و مکان نقش به سزایی داشته و دین,سیاست,عقل,مصلحت و تکلیف از عوامل ترسیم کننده رویه سیاسی انان می باشد. امام حسن (ع) به دلیل اوضاع نا مساعد داخلی و خیانت اطرافیان خود جنگ با معاویه را بر خلاف مصالح جامعه و امت اسلامی و حفظ موجودیت اسلام تشخیص دادند و مغایر با عقلانیت و مصلحت دانستند لذا با معا ویه صلح نامه ایی را با پنج ماده توافق نمودند.رویه سیاسی امام حسین (ع) نیز قبل از شهادت امام حسن (ع) همانند رویه ایشان بود .مهمترین بخش دوران سیاسی امام حسین (ع) جانشینی یزید بعد از معاویه می باشد که از این طریق قیامش را بر علیه حکومت بنی امیه از روی عقلانیت و مصلحت برای حفظ دین اغاز نمودند. مقایسه رویه های سیاسی انها مربوط به وضع شرایط دوستان و دشمنان و مسایل بیعت، دعوت و امر به معروف و نهی از منکر می باشد .در نتیجه رویه های سیاسی امام حسن (ع)و امام حسین (ع) بر اساس مقتضیات زمان و مکان با عقلانیت سیاسی و در نظر گرفتن مصلحت با هدف حفظ دین بوده که در اصل دو رویه با یک رسالت است.
بررسی جایگاه کرامت انسانی در اندیشه‌ی سیاسی امام خامنه‌ای (مدظله) و آثار آن در جمهوری اسلامی
نویسنده:
محمود نیکخواه بهرامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
گسترش سریع و روزافزون سخن گفتن درباره حقوق بشر و آزادی‌های اساسی و گسترش مطالبه‌های عمومی وحمایت از حقوق اساسی انسان‌ها، نشانه اهتمام ورزی و حضور قضیه و موضوع کرامت انسانی با همه نمودها و مصادیق خارجی آن است.هیچ پیشرفتی در اوضاع ملتها از لحاظ اجتماعی، سیاسی و حقوقی صورت نمی‌گیرد مگر از طریق پاسداشت "کرامت انسانی"چه به صورت فردی و چه به شکل گروهی، و نیز حکومت داری بدون اعاده اعتبار به وجود انسان و نظر و حقوق او به پیش رانده نمی‌شوند و همچنین بنیان خانواده و اجتماع که تشکیل دهنده جامعه می‌باشد، بدون محافظت از کرامت همه مردم استقرار پیدا نمی‌کند و هیچ توسعه گسترده ای در جوامع بدون حفظ حقوق و کرامت انسانی شکل نمی‌گیرد.انقلاب اسلامی ایران با محوریت همین اصل یعنی کرامت انسان و آزادی و آزادگی، حفظ شرافت و عزت، رواج اخلاق و عدالت ظهور یافت. ظهور انقلاب اسلامی در ایران به عنوان یکی از آخرین انقلاب‌های جهان معاصر مسیری را طی کرده است که از نظر بسیاری از تحلیل‌گران بیش از حد شگرف بوده است. علت فوق العاده بودن آن هم در بطن همین ارج نهادن به مقام انسان است. تکریم انسان در جریان نهضت عظیم انقلاب اسلامی موجب گردید، حرکت‌های دگرگون‌ساز مردمی گذشته که در ایران به نحوی یا منحرف می‌شد و یا با شکست روبرو می‌شد و یا سرکوب می‌شد، این بار پیروز گردد. از نگاه دیگر علت شرگرفی آن این است که هیچ انقلابی در دنیا رخ نداده بود که محوریت و اساس آن جهان بینی الهی با محوریت انسان والبته در تضاد با اومانیسم غربی و تکریم جایگاه انسان باشد. همچنین با رهبری مذهبی و متصل به دینباشد، همین امر هم باعث گردید. میشل فوکو‌ با نسبت دادن این انقلاب به ایران‌ آن را "قلب تپنده‌ی جهان بی‌روح" تفسیر کند. در عین حال بر همگان واضح و مبرهن است که انقلاب اسلامی ایران که نشأت‌ گرفته از اندیشه‌های ناب اسلامی امام خمینی (ره‌) می‌باشد، به دلیل استمرار بر محوریت کرامت انسان، کماکان در مسیر معین اهداف آرمانی خویش باقی مانده و حتی با سرعتی بیش از پیش در راه تأثیرگذاری در سطح بین‌المللی به حرکت خود ادامه می‌دهد و این امر میسّر نبوده است مگر به دو دلیل:اول؛ تداوم رهبری جامع و کامل متأثر از اندیشه‌های امام خمینی (ره) در دوره‌ی پس از حیات ایشان و نیز توفیق ثبات قدم رهبران انقلاب و مردم در حرکت بر مسیر اندیشه‌ها و رفتار عملی، سیاسی و اسلامی امام راحل که خود نشأت‌ گرفته از اسلام ناب محمدی و ویژگی‌های منحصر به‌ فرد مذهب تشیع است.دوم؛ توجه ویژه به جایگاه انسان و کرامت انسانی از نگاه رهبران جمهوری اسلامی و نیز درک اهمیت این کرامت از سوی مردم بوده است، چرا که همین مردم برای احیای کرامت تضعیف شده شان پیش از انقلاب اسلامی، در مسیرهای پرتلاطم و پر فراز و نشیب‌ چالش‌ها و تهدیدات خارجی و بعضاً داخلی در عرصه‌های مختلف ایدئولوژیکی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی استقامت ویژه نمودند و کرامت و عزت و شرافت دینی خود را حتی به قیمت از دست دادن عزیزان، جان و مال خود از دست ندادند.دو عامل فوق نشان از جایگاه مهم کرامت انسانی و وظیفه سنگین حاکم و حکومت اسلامی در حفظ و تعالی آن دارد. لذا با توجه به موارد بیان شده، در این پژوهش، سعی بر آن است که ابتدا به بررسی جایگاه کرامت انسان در اندیشه اسلامی به عنوان مبنای اندیشه ی، اندیشمندان اسلامی در پرداختن به انسان توجه شود و سپس اندیشه‌های سیاسی امام خامنه‌ای را بررسی نموده و جایگاه انسان و کرامت و رابطه میان مردم سالاری دینی با این کرامت انسانی در اندیشه ایشان را تحلیل نموده و از این خلال ضرورت حکومت دینی به جهت ضمانت مولفه‌های کرامت انسانی را بیان کنیم و در نهایت نشان دهیم که دیدگاه ایشان نسبت به حکومت الهی در تکریم انسان به تمدن نوین اسلامی منتهی می‌گردد.
بررسی تطبیقی مردم‌سالاری دینی و دموکراسی لیبرال
نویسنده:
اقبال اصلانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در همیشه‌ی تاریخ، ‌نظام‌های مختلف سیاسی، حقوقی، فرهنگی و غیره، برخاسته از نظام‌های فکری هر جامعه بوده است، از این‌رو مباحث معرفتی به منزله‌‌ی ریشه‌ی پنهان و سیستم‌های مختلف سیاسی، حقوقی، اقتصادی و غیره، به مثابه شاخ و برگ آشکار درخت جوامع به شمار می‌روند. دو نظام مردم-سالار دینی و دموکراسی لیبرال نیز، از قاعده‌ی فوق مستثنی نبوده، برآمده از دو نظام نظری متفاوت می-باشند. بدین معنا که با تفاوت در ابزار شناخت خود، از جهت معرفت شناسی، هستی شناسی و انسان شناسی، دو گونه‌ی کاملاً متفاوت می‌باشند. بر همین‌ اساس با توجه به تفاوت اصولی دو نظام در مبنای معرفتی خود، پژوهش پیش رو بر آن بود، چهار مولفه‌ی مشروعیت، آزادی، حقوق و قانون، را در دو نظام یاد شده مورد بررسی قرار داده، تأثیر واقعیت فوق را در خاستگاه، اهداف و شیوه اِعمال آن‌ها مشخص سازد. به عبارت دیگر تبیین نماید که در مجموع،چهار مولفه‌ی یاد شده در نظام مردم سالاری دینی، از حیث خاستگاه، الهی، از جهت اهداف، تأمین کننده‌ی دنیا و آخرت انسان و از دید شیوه‌ی اِعمال، موافق و یا حداقل دارای عدم مخالفت با احکام الهی و ارزش‌های انسانی است. این در حالی ا‌ست که در نظام دموکراسی لیبرال، خاستگاه، غیر الهی و صرفاً انسانی، اهداف، فقط در راستای تأمین دنیای مادی ملموس بشر و از جهت شیوه‌ی اعمال؛ به دلیل اعتقاد به توجیه وسیله توسط هدف، هیچ‌گونه محدودیتی برای اِعمال هر نوع شیوه‌ای؛ هر چند مخالف ارزش‌های الهی و انسانی باشد، ندارد.
عقل و دین در اندیشه سیاسی ابن رشد
نویسنده:
احمد بیکلری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پس از ورود فلسفه یونانی و شکل گیری فلسفه اسلامی، مسأله و دغدغه اصلی متفکران مسلمان نسبت سنجی بین یافته های عقل بشری و آموزه های وحیانی و دینی، و رفع برخی تعارض ها بین آنها بوده است.ازاین رو، اندیشمندان مسلمان در این زمینه دچار اختلاف نظر شده، و هر دسته و گروهی کوشید تا به نحوی این مسأله را حل کند. البته عده ای در درون تمدن اسلامی، از همان ابتدا، صورت مسأله را پاک نموده، و به بی نیازی عقل بشر به وحی و دین حکم دادند. محمد ابن زکریای رازی از این دسته است. گروهی دیگر، یافته های عقل بشری از جمله علوم یونانی را تقسیم بندی کرده، و تنها آنهایی را که به نظرشان با مبانی دینی در تضاد نبود پذیرفتند. ابوحامد غزالی از این گروه است.اما دسته دیگری کوشیدند تعارض های به وجود آمده بین برخی از آموزه های دینی و عقل بشری را رفع کنند. ابن رشد از این دسته است. او تلاش کرده تا در ادامه کارهای دیگر فلاسفه و متفکران مسلمان، مسأله را به صورت تفصیلی مطرح و راه حل نهایی را ارائه دهد. اگر یافته های عقل بشری را به دو حوزه نظری و عملی تقسیم نماییم، فلاسفه ومتکلمان، بیشتر در جهت رفع تعارض در حوزه نظری تلاش کرده اند. این در حالی است که فقها عهده دار امور عملی بوده اند. از همین جا اهمیت چهره ابن رشد که هم فیلسوفی برجسته، و هم فقیهی شاخص و صاحب نظر در فقه اهل سنت و نیز فقه مقارن (تطبیقی)، و علاوه بر اینها عهده دار منصب قضاوت بوده است، و با این تعارض ها هم در حوزه نظری و هم در حوزه عملی مواجه می شده، آشکار می گردد. از این رو، در این پژوهش تلاش شده، با سیری در اندیشه های این فیلسوف و فقیه بزرگ مسلمان، مسأله نسبت بین فلسفه و دین در حوزه عملی، و به ویژ سیاست بررسی گردد.اکثر پژوهشهایی که درباره ابن رشد صورت گرفته، اندیشه های او را در حوزه حکمت نظری دنبال کرده و کمتر به مباحث مربوط به حکمت عملی پرداخته اند. از آنجا که ابن رشد علاوه بر فیلسوف، فقیهی برجسته نیز بوده است، مطالعه اندیشه هایش در حوزه عملی به ویژه سیاست از اهمیت بسیاری برخوردار است. همچنین یکی از مفروضات اصلی این تحقیق آنست که مسأله اصلی برای ابن رشد برقراری هماهنگی و سازگاری بین حکمت و شریعت بوده است. بنابراین، بررسی رویکرد او برای ایجاد سازگاری بین فلسفه و دین (حکمت و شریعت) در حوزه عملی ارزشمند خواهد بود. ابوالولید، محمد بن احمد بن رشد اندلسی فیلسوف و فقیه بزرگ قرن ششم هجری در زمان و مکانی می زیست که حیرت و سرگردانی در کسب معرفت از مشخصه‏های آن بود. این مسأله باعث شده بود که فیلسوفان آن دیار، تعیین نسبت میان مردم و عقل و شرع را در دستور کار خود قرار دهند و جایگاه و وظیفه عامه مردم، فیلسوف، متکلم و فقیه را در نسبت با حقایق دینی تعیین کنند.طی دو قرن مبارزه میان فقها، متکلمان و فلاسفه، به علت نفوذ سیاسی فقها در دولت مرابطین و دولت موحدین، پیروزی ظاهری از آنِ فقها بود. فتاوای تکفیر آنها متوجه فلاسفه بود. با این وجود، در عهد موحدین، فلسفه بزرگ‏ترین دستاورد خود یعنی اثبات هماهنگی بین عقل و شرع را به دست آورد. این اندیشه در آثار ابن رشد به طور بسیار گسترده مطرح شد.
منجی گرایی فیلسوفانه زمینی و قدسی، فردریش نیچه و احمد فردید
نویسنده:
رهبر عباسعلی, سلگی محسن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این نوشتار، ‍«ابرمرد» نیچه و «انسان آرمانی» سیداحمد فردید بررسی و مقایسه شده است تا وجوه افتراق و اشتراک آن ها هویدا شود. هر دو فیلسوف، رویکردی نو و بدیع به «انسان آرمانی» دارند. نیچه، از مطرح ترین فیلسوفان معاصر غرب در ایران و فردید، اولین فیلسوف مدرن در ایران است. «ابرمرد» و «انسان آرمانی»، دایرمدار و مشهورترین حاصل فکری آن هاست. فردید، انسان آرمانی را با عنوان «بقیه اله» و «امام زمان» مطرح می کند. ابرمرد نیچه نیز همچون انسان آرمانی فردید، منجی است و در آینده ظهور خواهد کرد. اندیشه انتظار در هر دو فیلسوف، برجسته است. نیچه و فردید، هر دو آشفته سخن گفته اند و در مورد آن ها نمی توان از منظومه افکار سخن گفت. با توجه به این مساله، مقاله حاضر سعی دارد تا رئوس اصلی اندیشه این دو فیلسوف را که در انسان موعود و آرمانی آن ها طرح می شود و اجماع نظر بیش تری در موردشان وجود دارد، قیاس کند.
صفحات :
از صفحه 165 تا 188
مبانی معرفتی توسعه سیاسی در انقلاب اسلامی ایران با تاکید بر خوانش امام خمینی(ره)
نویسنده:
محمد دشتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
توسعه و پیشرفت، دغدغه همار? انسان و جوامع بشری بوده است. در دوران جدید، این رویکرد مورد توجه نظریه پردازان سیاسی بامبانی معرفتی گوناگون قرار گرفت تا با الگو پردازیهای جهانشمول، مفهوم یابی و تئوریزه گردد. تحقیق حاضر با رهیافتی هنجاری و روشی تحلیلی، بابهره گیری از آثار وسخنان امام خمینی در پی دستیابی به فهم منطق درونی و شناخت مبانی معرفتی توسعه سیاسی مورد نظر ایشان است. با این سوالات اساسی که توسعه سیاسی در انقلاب اسلامی ایران با خوانش امام خمینی چیست؟ چرا و چگونه شکل گرفته است؟ و تفاوت آن با دیگر نظریه ها در چیست؟ پرسش هایی که ناظر به نوعی معرفت شناسی و دانش سیاسی (اپیستمولوژیک) است. بیان چهارچوب نظری تحقیق مبنی بر معرفت شناسی [ماهیت و چیستی، مبانی و منابع دانش، ویژگیها و شاخصه ها] توسعه سیاسی، مروری برمفاهیم و مبانی نظریه های مختلف درتوسعه سیاسی سنت غربی، فرهنگ سیاسی انقلاب اسلامی ایران، و آنگاه شناخت دلالت ها و مبانی معرفتی امام خمینی که با دو رویکرد اصلی «تربیت انسان» و «گسترش اخلاق و دینداری» در پیوند دین و سیاست و مشارکت سیاسی مردم، و در ترکیب عناصر گفتمانی «اجتهاد فقهی» و «مصلحت عمومی» به مدل «مردم سالاری دینی» منتهی می شود، فهرست فشرده ای از این تحقیق است. بدینترتیب، توجه مستمر و مراقبت از این رهیافت معرفتی(عقلانیت دینی)، زمینه ساز اصلی کار ویژه های دولت مدرن اسلامی مورد نظر ایشان در دستیابی به پیشرفت و توسعه واقعی محسوب می گردد.
مبانی انسان شناسی اندیشه سیاسی امام خمینی (ره)
نویسنده:
حجت احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان محور اصلی علم سیاست است بر این اساس نوع روابط انسان‌ها و همچنین شناخت انسان بماهو انسان و شناخت جایگاه او در هستی، منجر به نظریه‌پردازی مختلف در علم سیاست شده است. در حکمت صدرایی نفس انسان در بدو خلقتش مستعد کمالاتی است که فرد در طول دوران زندگی باید آن را از قوه به فعل برساند و تبدیل به انسان کامل شود. انسان کامل از عقلانیتی تام برخوردار می‌شود که شایستگی اداره اجتماع را دارد. از منظر امام خمینی به جز چهارده معصوم علیهم السلام کسی به مقام انسان کامل نرسیده و با استناد به روایات مختلف در چاره‌جویی دوران غیبت که امام معصوم حضور ندارد فقهایی که بر نفس خود صیانت می‌کند مطیع خداوندند و از هوای نفس پیروی نمی‌کنند به سفارش معصوم، می‌توانند نیابتاً اداره جامعه را برعهده گیرند. ویژگی‌های مذکور در واقع نمایانگر نزدیکترین شخص به انسان کامل است. انسانی که دستورات خدا را می‌شناسد از آنان اطاعت می‌کند و در مهار قوای شهویه غضبیه و وهمیه با قوه عقل می‌کوشد، نزدیکترین حالت به فعلیت تام نفس کامله انسانی را داراست. البته پیمودن سیر تکاملی انسانی که برای همه افراد جامعه یک هدف ضروری است با اعتدال در قوای نفسانی و عدالت در جامعه محقق می شود. این خود منجر به آزادی انسان از قید نفس اماره و طاغوت شدهو در نهایت موجب حریت انسان در تصمیم گیری و اعمال و رفتارش خصوصا در عرصه اجتماع و سیاست می شود. حریتی که تحقق آن لزوما وابسته به رعایت چارچوب قانون و شرع است ودر تلازم با آن اعتدال فردی و اجتماعیتا عدالت جهانی محقق می شود.
مولفه های معرفت شناسی ، حق و تکلیف در نهج البلاغه
نویسنده:
علی توماج کینوش
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بی تردید نهج البلاغه ، پس از قرآن کریم ، گرانقدرترین و ارزشمندترین میراث فرهنگی اسلام است . نهج البلاغه شفای دردهای روحی بشر ، راز هدایت اجتماعی و سیاسی ، منشور انسان سازی ، دریچه ای به نور و راهی از ملک تا ملکوت است . لذا برای معرفت و شناخت مسایل الهی و اجتماعی با رویکرد به حقوق و تکالیف از این کتاب ارزشمند بهره گرفته شده است . در این پایان نامه به طرح این سوال اصلی که «مولفه های معرفت شناسی حقوق و تکالیف چیست؟» پرداخته شده است . در پاسخ موقت به این سوال به ارتباط دوسویه بین حق و تکلیف در نهج البلاغه پرداخته شده است که تحلیل و تبیین این موضوع در چهار فصل صورت پذیرفته است . نخست به مولفه های معرفت شناسی و معرفت شناسی دینی پرداخته شده است . در ادامه به ارتباط حق و تکلیف در اسلام و خاستگاه آن و ارتباط آن با انسان اشاره شده استو در قسمت پایانی به مولفه های حق و تکلیف در نهج البلاغه بصورت حقوق و تکالیف الهی در حد شناخت آن و ابزار آن پرداخته شده است . همچنین به حق و تکلیف در نهج البلاغه بصورت حقوق و تکالیف اجتماعی در حد شناخت آن و ابزار آن نیز اشاره شده است .نتایج حاصل از این تحلیل بیانگر این است که حق و تکلیف در نهج البلاغه در ارتباط توامان با یکدیگر هستند . همچنین شناخت حدود الهی نیازمند شناخت حالات و پدیده های طبیعی و ویژگیهای خداوندی است . از طرفی شناخت حقوق اجتماعی به سیره عملی امیر مومنان (ع) و ائمه ایشان بازمی گردد . در ضمن حقوق و تکالیف اجتماعی به حقوق و تکالیف الهی متصل می باشد .
مولفه های سرمایه های اجتماعی در سیره نبوی
نویسنده:
زینب ارسلان مقدم
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سرمایه اجتماعی یکی مهم ترین مسائل در همه جوامع است، در این تحقیق سعی بر آن است مولفه های سرمایه اجتماعی را که عبارتند از اعتماد، انسجامو مشارکت اجتماعی را در زندگی و سیره پیامبر با مصادیق مورد بررسی قرار دهیم .
عوامل زمینه ساز ایجاد بحران در جامعه اسلامی از نظر حضرت علی (ع)
نویسنده:
محمد ربانی نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پدیده هایی هستند که ممکن است در هر دوره از زمان، و هر « چالش ها و بحران های سیاسی »تقدم و » جامعه ای، با شدت و ضعف متفاوت رخ دهد . بین این پدیده ها، علاوه بر شباهت ها و تفاوت ها، رابطهدر صورت عدم شناخت، و رسیدگی همه جانبه و بموقع به چالش های » نیز وجود دارد، بدین شکل که « تأخروارد می گردد. « بحران » دیر یا زود، جامعه هدف، به مرحله بعدی ، یعنی « سیاسی- اجتماعیبه جهت اهمیت و عمق تأثیر گذاری بر بالاترین ارکان سیاسی یک جامعه، مهم ترین چالش « استبداد » و « فتنه »های سیاسی اجتماعی یک جامعه اسلامی محسوب می گردند .آنچه که این چالش ها را در یک خط قرار داده، ودر میان مردم « جهل و ناآگاهی، و نبود بصیرت » ، در حقیقت زمینه و فصل مشترک شکل گیری آنهاست؛ همانافتنه یا آشوب؛ » ولی ،« حکومت استبدادی خود دارای ماهیتی باطل بوده » ، جامعه هدف می باشد، با این تفاوت کههمانطوری که « علیه حکومت حق، یا دست کم، حکومتی که دارای جهت گیری صحیح باشد عمل می کندحضرت علی(ع) در دوره حکومت خلفا، بخصوص عثمان، قربانی حکومت استبدادی گردیده، ولی در دورهگردیدند. « فتنه/ جنگ های سه گانه » حکومت پنج ساله خودش، هدف شومبرای مدیریت نمودن چالش ها و به حداقل رساندن اثرات زیانبار آنها، پیش از هر اقدام کلانی، می بایست بهتوجه نموده تا از « تعلیم و تربیت انسان و جامعه سازی » هدف اصلی ظهور دین اسلام و بعثت پیامبر (ص) یعنیتشکیل و تجهیز » گرفتار شدن به غفلت بزرگی که بعد از رحلت پیامبر (ص)در جامعه صدر اسلام رخ داد؛ یعنیو در ادامه، به دیگر موضوع پایه ساز « نیروی دشمن، از میان مسلمانان درون جامعه خودی، جلو گیری نموداقدام نمود.انشاالله/
  • تعداد رکورد ها : 28